مطالب مرتبط با کلیدواژه

ناتوانی جسمانی


۱.

ارتباط ترس از حرکت و شدت درد با ناتوانی جسمی در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: کمردرد مزمن ترس از حرکت شدت درد ناتوانی جسمانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات جنسی اختلال های کنشی جنسی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
تعداد بازدید : ۲۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۲۳۰
هدف: شواهد روزافزونی وجود دارد که در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن، ترس از حرکت می تواند به اندازه شدت درد ناتوان کننده باشد. این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین ترس از حرکت و شدت درد با ناتوانی جسمی در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن و تأثیر عواملی چون سابقه کمردرد، سن و جنسیت بر این ارتباط صورت گرفت. روش بررسی: در این تحقیق تحلیلی و مقطعی، ۱۹۴ بیمار با سابقه کمردرد مزمن بیش از ۳ ماه، که در یک دوره چهار ماهه به هفت کلینیک شهر رشت مراجعه کرده بودند، به روش تمام شمار انتخاب و با استفاده از مقیاسهای درجه‌بندی عددی شدت درد، ناتوانی جسمانی رولند و موریس، ترس ازحرکت تمپا و پرسشنامه مشخصات جمعیت‌شناختی، اطلاعات لازم از آنها اخذ و با محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره، تحت تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: ارتباط معناداری بین ناتوانی با ترس از حرکت، شدت درد و سن (۰/۰۰۱>P) و همچنین مدت ابتلا به کمردرد (۰/۰۳۶=P) وجود داشت که البته این روابط بین زنان و مردان متفاوت نبود. در مدل رگرسیون چند متغیره اجرا شده، ترس از حرکت و شدت درد، پیش‌بینی‌کننده‌هایی قوی برای ناتوانی بوده و تفاوتی بین آنها یافت نشد. سپس مدل پیش بینی با افزودن متغیرهای سن، جنسیت و مدت ابتلا انجام شد که ترس از حرکت و شدت درد در پیش بینی ناتوانی برتر از سایر متغیرها بودند. در میان ویژگیهای جمعیت‌شناختی تنها سن دارای ضریب بتای معناداری در پیش‌بینی ناتوانی جسمی بود (۰/۰۰۲=P). نتیجه گیری: ترس از حرکت، شدت درد و سن از عوامل مهم و مؤثر بر میزان ناتوانی ادراک شده در افراد مبتلا به کمردرد مزمن هستند. بنابراین جهت به حداقل رساندن ناتوانی، علاوه بر کاهش شدت درد، می توان به بیماران دچار ترس از حرکت، روش های درمانی را که بر کاهش این ترس تمرکز دارند پیشنهاد کرد.
۲.

رابطه راه بردهای مقابله ای، با افسردگی، ناتوانی جسمانی و شدت درد در افراد مبتلا به کمر درد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افسردگی کمر درد مزمن شدت درد ناتوانی جسمانی راه بردهای مقابله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۲ تعداد دانلود : ۹۲۴
زمینه و هدف: عوامل روان شناختی نقش مهمی در درمان بیماری ها دارند. درد مزمن، می تواند موجب افسردگی و ناتوانی هایی برای بیماران شود که کیفیت و سبک زندگی آنان را تغییر می دهد. هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین راه بردهای مقابله ای، افسردگی، ناتوانی جسمانی و شدت درد در افراد مبتلا به کمر درد مزمن بود. مواد و روش ها: هفتاد بیمار مبتلا به کمر درد مزمن (بین سنین 19 تا 64 سال) که به کلینیک ارتوپدی امام رضای شهر اراک مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند و پرسش نامه های راه بردهای مقابله ای، افسردگی Beck، ناتوانی جسمانی و مقیاس درجه بندی شدت درد را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 17 و آزمون های تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون چند متغیره صورت گرفت. یافته ها: راه برد مقابله ای فاجعه آفرینی با افسردگی، ناتوانی جسمانی و شدت درد رابطه مستقیم داشت (01/0 < P). همچنین نتایج نشان داد که افسردگی با ناتوانی جسمانی و شدت درد رابطه مستقیم و با کارامدی مقابله رابطه منفی دارد (همه موارد 01/0 < P) و ناتوانی جسمانی با تفسیر مجدد و انکار (هر دو مورد 01/0 < P) و کنترل بر درد (05/0 < P) رابطه معکوس و با شدت درد (01/0 < P) رابطه مستقیم دارد. به علاوه فاجعه آفرینی با کارامدی مقابله رابطه منفی داشت (هر دو مورد 01/0 < P). نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که استفاده از راه بردهای مقابله ای ناکارامدی مثل فاجعه آفرینی در برابر مشکلاتی همچون کمر درد مزمن، می تواند به وخیم تر شدن شرایط منجر شود و پیامدهای منفی چون افسردگی، ناتوانی جسمانی و درد بیشتری به همراه داشته باشد. در نتیجه مداخله در این زمینه و آموزش استفاده از راه بردهای کارامد و مؤثر به بیماران می تواند موجب سازگاری مؤثر با دردهای مزمن گردد.
۳.

تأثیر تمرینات هوازی در آب و تمرینات تعادلی بر ناتوانی جسمانی و سلامت روانی زنان مبتلا به MS

تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۴۶۲
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس (Multiple sclerosis یا MS) یکی از شایع ترین بیماری های مزمن سیستم اعصاب مرکزی است که با نشانه های گوناگون بالینی از جمله خستگی، ناتوانی جسمانی و ... آشکار می گردد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر هشت هفته تمرینات هوازی در آب و تمرینات تعادلی بر ناتوانی جسمانی و سلامت روانی بیماران زن مبتلا به MS اجرا شده است. مواد و روش ها: طرح تحقیقی حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق نیمه تجربی بوده که تعداد 45 نفر از بیماران زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس عضو انجمن MS شهرستان اصفهان با درجه ناتوانی جسمانی 1 تا 4، مدت بیماری 12 تا 48 ماه و دامنه سنی20 تا 45 سال، به عنوان نمونه آماری انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری تمرینات هوازی در آب، تمرینات تعادلی و شاهد قرار گرفتند. هر دو گروه تمرین، به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه 40 تا 50 دقیقه ای به تمرینات مربوط به خود پرداختند. آزمودنی ها مقیاس ناتوانی جسمانی Kurtzke و پرسشنامه سلامت عمومی Goldberg و Hiller را قبل و بعد از 8 هفته تکمیل نمودند، داده ها با آزمون های آماری t همبسته، (One-way ANOV) One-way analysis of variance و Multivariate analysis of variance (MANOVA) و آزمون تعقیبی Tukey تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: در هر دو گروه تمرینات هوازی در آب و تمرینات تعادلی، ناتوانی جسمانی کاهش معنی دار و سلامت روانی افزایش معنی داری داشته است و تفاوت معنی داری بین دو گروه تمرینی مشاهده نشد. نتیجه گیری: در نهایت با توجه به یافته های این پژوهش می توان گفت، هر دو شیوه تمرینی هوازی در آب و تعادلی می توانند در کاهش ناتوانی جسمانی و افزایش سلامت روانی بیماران زن مبتلا به MS تأثیر معنی داری داشته باشند.