فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی مداخله مبتنی بر دلبستگی و رژیم درمانی در درمان پرخوری و چاقی دختران مقطع ابتدایی مبتلا به اختلال پرخوری (چاقی) شهر اهواز بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون - پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش-آموزان دختر مقطع ابتدایی مبتلا به اختلال پرخوری و دارای شاخص توده بدنی بالاتر از صدک 95 بود. حجم نمونه این پژوهش شامل 68 دختر مقطع ابتدایی بود که برای انتخاب آنها از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اختلال دلبستگی کودکان، پرسشنامه اختلال پرخوری و شاخص توده بدنی بود. پس از تشکیل گروه ها پیش آزمون اجرا شد. سپس مادران گروه دلبستگی درمانی به مدت 10 جلسه در برنامه مداخله مبتنی بر دلبستگی شرکت نمودند و گروه رژیم درمانی یک رژیم غذایی بر اساس سن و میزان اضافه وزن کودک، و گروه همزمان هردو مداخله را همزمان دریافت نمودند. آزمودنی های گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت ننمودند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که مداخله های انجام شده در هر سه گروه آزمایشی باعث کاهش علائم اختلال پرخوری و شاخص توده بدنی در آزمودنی ها شد. اثر مداخله رژیم درمانی بر علائم پرخوری و شاخص توده بدنی در پس آزمون مؤثرتر از درمان مبتنی بر دلبستگی بود؛ ولی در پیگیری دلبستگی درمانی در کاهش علائم پرخوری و شاخص توده بدنی مؤثرتر بود. نتیجه گیری: بنابراین درمان مبتنی بر دلبستگی می تواند به عنوان شیوه روان درمانی انتخابی در کنار دیدگاه های تغذیه ای، جهت کاهش چاقی و اختلال پرخوری در کودکان دارای اضافه وزن و چاق به کار گرفته شود.
پیش بینی افسردگی بر اساس مؤلفه های کمال گرایی: نقش میانجی خود انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش مستقیم مؤلفه های کمال گرایی با افسردگی و همچنین نقش غیرمستقیم این مؤلفه ها با میانجی گری خود انتقادی با افسردگی بود. به این منظور تعداد 200 نفر از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و به ابزارهای تحقیق شامل مقیاس کمال گرایی، مقیاس خود انتقادی و پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین مؤلفه های کمال گرایی با خود انتقادی و افسردگی رابطه معنی داری وجود دارد. علاوه بر آن رابطه خود انتقادی با افسردگی نیز معنی دار بود. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که ضرایب بتای مربوط به مسیر کمال گرایی دیگر مدار به افسردگی و مسیر کمال گرایی جامعه مدار به خود انتقادی معنی دار نیست؛ اما ضرایب سایر مسیرها معنی دار بود. شاخص های برازش مدل نیز حاکی از برازش خوب مدل با داده ها بود. درمجموع نتایج نشان داد که 59 درصد از واریانس متغیر افسردگی توسط مؤلفه های کمال گرایی و خود انتقادی و 33 درصد از واریانس متغیر خود انتقادی توسط مؤلفه های کمال گرایی خودمدار و دیگر مدار تبیین شد. درمجموع با توجه به اطلاعات حاصله نتیجه گرفته می شود که از طریق اصلاح خود انتقادی و مؤلفه های کمال گرایی به میزان زیادی می توان افسردگی آزمودنی های را کنترل کرد.
پیش داوری های کلاسیک و مدرن در مورد افراد با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان انواع پیش داوری کلاسیک و مدرن در مورد افراد ناتوان ذهنی در دانشجویان مقطع کارشناسی و بررسی تاثیر جنسیت و رشته تحصیلی بر انواع پیش داوری بود. روش پژوهش: نمونه تحقیق عبارت بود از 189 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی رشته های مختلف دانشگاه اصفهان که از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها مقیاس پیش داوریهای کلاسیک و مدرن در مورد افراد ناتوان ذهنی (اکرمی و همکاران، 2006) به کار برده شد. داده ها با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل واریانس یک راهه مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که پیش داوری کلاسیک و مدرن در دانشجویان مقطع کارشناسی شایع است. جنسیت و رشته تحصیلی با پیش داوری کلاسیک و مدرن رابطه ندارد، اما آشنایی بیشتر با افراد ناتوان ذهنی با کاهش پیش داوری کلاسیک همراه است. نتیجه گیری: برای کاهش پیشداوری کلاسیک نسبت به افراد ناتوان ذهنی باید زمینه برای تماس بیشتر دانشجویان با این افراد فراهم گردد.
تعامل هدایت شده دانش آموزان اوتیسم با همسالان و معلّم در مدارس عادی: کاه ش نقائص ارتباطی و اجتماعی در یک پژوهش تک آزمودنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اوتیسم اختلالی عصبی رشدی است که نقص در مهارت های ارتباطی و اجتماعی و هم چنین وقوع رفتارهای تشریفاتی و کلیشه ای را شامل می شود. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی تعامل هدایت شده دانش آموزان اوتیسم با عملکرد بالا با همسالان و معلّم در مدارس عادی بر کاهش نقص در مهارت های ارتباطی، نقائص اجتماعی و رفتارهای کلیشه ای این دانش آموزان بود.
روش: طرح این پژوهش بررسی تک آزمودنی با نشانه A-B همراه با 3 ماه پیگیری بود که از جمله طرح های نیمه آزمایشی به شمار می آید. 3 شرکت کننده این پژوهش یک کودک و 2 نوجوان اوتیسم بودند که از میان 16 دانش آموز مرکز اوتیسم اصفهان به صورت در دسترس انتخاب شدند. از پرسش نامه گارز به منظور سنجش اثر مداخله، و از مقیاس رشد اجتماعی وایلند، فرم کوتاه پرسش نامه تشخیصی اختلالات طیف اوتیسم، و پرسش نامه اختلالات همایند با اوتیسم، به منظور ارائه مشخصات بیشتر استفاده شد. مداخله طی 14 هفته، در یک مدرسه ابتدایی، یک دبیرستان، و یک هنرستان انجام شد.
نتایج: تحلیل داده ها با استفاده از 3 اندازه اثر شامل درصد نقاط غیر همپوش به عنوان اندازه اثر اصلی، درصد بهبودی و درصد کاهش نمرات به عنوان اندازه اثرهای فرعی انجام شد. تحلیل دیداری نمودارها، که با استفاده از نرم افزار Excel و Paint ترسیم شدند، نشان داد که درصد نقاط غیر همپوش برای مهارت های ارتباطی 3 شرکت کننده به ترتیب 75/0، 75/0 و 50/0 و برای مهارت های اجتماعی به ترتیب 100/0، 100/0، و 75/0 و برای رفتار های کلیشه ای 3 شرکت کننده به ترتیب 25%، 50% و 0% بود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد تعامل هدایت شده دانش آموزان اوتیسم با همسالان و معلم در مدارس عادی بر کاهش نقائص اجتماعی و ارتباطی این افراد مؤثر است. پیشنهاد می شود پژوهش های بعدی اثربخشی تعامل هدایت شده ی دانش آموزان اوتیسم را به صورت شاهد محور ارزیابی کنند.
نقش طول مدت زندانی شدن و ابتلا به HIV/AIDS بر شدت علائم آسیب شناسی روانی سوء مصرف کنندگان مواد: یک مطالعه مقطعی شاهد دار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی نقش طول مدت زندانی شدن و ابتلابه HIV/AIDS برشدت علائم آسیب شناسی روانی سوء مصرف کنندگان مواد بود.
مواد و روش ها:در یک پژوهش مقطعی-واپس نگر از 43 سوءمصرف کننده مواد مبتلابه HIV ، 49 سوءمصرف کننده مواد فاقدHIV که درکلینیک های مشاوره بیماری های رفتاری وترک اعتیاد تحت پوشش درمان نگه دارنده بامتادون(MMT)بودند به ترتیب به شیوه نمونه گیری در دسترس و پیاپی انتخاب شدند. تمامی اعضای این دو گروه از نظر متغیرهای مخدوش کننده(نظیر سن، جنسیت، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات و محل سکونت و طول دوره درمان نگهدارنده با متادون) همتاشده و از طریق چک لیست تجدیدنظرشده نشانه های اختلالات روانی(SCL-90-R) مورد ارزیابی قرارگرفتند.نتایج بااستفاده از آزمون های کای اسکوئر(χ2)، t استیودنت مستقل،رگرسیون دومتغیری، تحلیل کوواریانس چندمتغیری(MANCOVA) تحلیل شدند.
یافته ها:اگرچه میانگین طول مدت حبس در سوء مصرف کنندگان مبتلابه HIV/AIDS بیشتر بود، اما معادلات پیش بینیِ شدت ناراحتی روانی از روی طول مدت حبس نشانگر معنی داری و نیرومندی این رابطه در گروه سوء مصرف کنندگان مواد فاقدHIV/AIDS بود(004/0P=،27/9F=)، درحالیکه این معادله در سوء مصرف کنندگان دارای HIV/AIDS معنی دار به دست نیامد(061/0P=،71/3F=). تاثیرِ داشتن سابقه حبس و ابتلابه HIV/AIDS برشدت ناراحتی روانی هردو گروه معنی دار بود(به ترتیب با سطح معنی داری 049/0P=، 001/0P=). اثرتعاملی هریک از این عوامل بر شدت ناراحتی روانی معنی دار نبود اما بر سطوح افسردگی و شدت نشانه های مثبت(PST)معنی دار به دست آمد.
نتیجه گیری:طول مدت حبس بیشتر نقش زیان بارتری در شدت ناراحتی روانی سوء مصرف کنندگان مواد فاقدHIV/AIDS دارد. هم دارابودن سابقه حبس و هم ابتلابه HIV/AIDS بهداشت روانی سوء مصرف کنندگان مواد را به مخاطره می اندازد. در این میان اگرچه سوء مصرف کنندگان مواد مبتلابه HIV/AIDS بدون سابقه حبس، سطوح افسردگی بیشتری داشتند اما سوء مصرف کنندگان مواد مبتلابه HIV/AIDS دارای سابقه حبس از تعداد یا گستره نشانگان روانی بیشتری رنج می بردند.
بررسی همه گیر شناسی اختلالات روانپزشکی کودکان و نوجوانان در شهر مشهد در سال 1388(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیشگیری و درمان مشکلات روانی در کودکان نه تنها برای کاهش مشکلات حاضر بلکه برای ارتقاء عملکرد آن ها در بزرگسالی بسیار مهم می باشد. بررسی اپیدمیولوژیک شیوع اختلالات روانی در طول عمر در وسعت یک ملت در ایران به اندازه کافی شناخته شده نیست. مطالعه حاضر به منظور بررسی وضعیت سلامت روانی کودکان و نوجوانان در سن 18-6 سال در شهرستان مشهد و با استفاده از پرسشنامه نقاط ضعف و قوت (SDQ)[1] انجام شد.
روش کار: 2012 کودک و نوجوان (18-6 ساله) از ده سرخوشه از مناطق مختلف شهرداری مشهد انتخاب شدند. پرسشنامه ها توسط والدین و نوجوانان پر شد. شیوع علائم و ارتباط نمرات کسب شده با عوامل دموگرافیک در این مطالعه تعیین شد. برای تحلیل آماریP-value زیر 05/0 در این مطالعه معنی دار در نظر گرفته شد.
نتایج: فرم خودگزارشگر نتایج بیانگر آن است که 34% از کودکان و نوجوانان در محدوده غیرطبیعی یعنی دارای مشکلات سایکولوژیک بودند . در نسخه والدین پرسشنامه SDQ، 67% کودکان مشکلات سایکولوژیک داشتند . با تعیین نمره زیرگروه ها در فرم خودگزارشگر مشخص شد که مشکلات با همسالان (4/44%) شایع ترین مشکل در کودکان و نوجوانان بود و به دنبال آن مشکلات سلوک (1/44%)، نقص در رفتارهای جامعه پسند (8/26%)، مشکلات احساسی (9/15) و بیش فعالی (8/5%) قرار داشتند. در فرم والدین نیز نقص در ارتباط با همسالان (75%) شایع ترین مشکل بود که به دنبال آن مشکلات احساسی (6/69%)، مشکلات سلوک(5/64%)، نقص در رفتارهای جامعه پسند (7/52%) و بیش فعالی (3/6%) قرار داشتند . در فرم والدین پرسشنامه SDQ نمره کل مشکلات کودکان و نوجوانان در گروه سنی 18-14 سال و افرادی که در مقطع ابتدایی قرار داشتند بالاتر از بقیه بود و تفاوت معنی داری بین نمره کل مشکلات کودکان و نوجوانان در گروه های سنی و مقاطع مختلف وجود داشت . در نسخه خودگزارشگر پرسشنامه SDQنمره کل مشکلات هیچ گونه تفاوت معنی داری را بین ویژگی های دموگرافیک مختلف نشان نمی داد .
نتیجه گیری:یافته های ما نشان دهنده آن بود که سلامت ذهنی کودکان در مشهد و به خصوص مشکلات با همسالان نیازمند توجه بیشتری است .
مقایسه اثربخشی آموزش های همدلی و مدیریت خشم بر شناخت اجتماعی و علائم اختلال دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال نافرمانی مقابله ای یکی از شایع ترین اختلال های رفتاری مخرب است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزشهای همدلی و مدیریت خشم بر شناخت اجتماعی و علائم اختلال دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای انجام شد.
روش: طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه ای به حجم 54 نفر از میان دانشآموزان پسر پایههای هفتم و هشتم مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای شهر ساری در سال تحصیلی 94-1393 به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و و یک گروه کنترل) جای دهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای دانش آموزان (هومرسن و همکاران، 2006)، مصاحبه بالینی ساختاریافته (فرست و همکاران، 1995)، و داستان های اجتماعی (تورکاسپا و برایان، 1994) استفاده شد. برای گروه های آزمایشی، آموزش همدلی و آموزش مدیریت خشم در 8 جلسه 60 دقیقه ای برگزار شد در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس یک متغیری و چندمتغیری حاکی از اثربخشی روش های آموزشی همدلی و مدیریت خشم بر نمره کل و مؤلفه های شناخت اجتماعی بود. تفاضل میانگین تعدیل شده گروه های آموزش همدلی و مدیریت خشم نشان داد آموزش همدلی در مقایسه با آموزش مدیریت خشم با اطمینان 95 درصد سهم بیشتری در افزایش شناخت اجتماعی مرحله دوم و پنجم دارد. همچنین نتیجهآزمون تحلیل کوواریانس یک متغیری نشان داد دو روش آموزشی همدلی و مدیریت خشم بر بهبود علائم اختلال اثربخش است. مقایسه تفاضل میانگین ها نشان داد بین مقادیر میانگین تعدیل شده دو گروه در بهبود علائم اختلال تفاوت معناداری وجود ندارد.
نتیجه گیری: بکارگیری آموزش های همدلی و مدیریت خشم در کنار دوره های آموزش تحصیلی برای دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای می تواند از بروز، تشدید و تبدیل علائم اختلال نافرمانی مقابله ای به سایر اختلال ها پیشگیری کند.
بررسی طرح واره های غالب و اثر بخشی طرح واره درمانی گروهی بر درمان اختلال فوبی اجتماعی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژ وهش حاضر، تعیین طرح واره های غالب و اثر بخشی طرح واره درمانی گروهی بر درمان دانش آموزان مبتلا به اختلال فوبی اجتماعی بود. روش مطالعه آزمایشی، و طرح آن پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. به منظور انجام این پژوهش در مرحله شناسایی طرح واره ها،30 و مرحله درمان، 16 دانش آموز دختر دارای فوبی اجتماعی به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. سپس افراد نمونه در مرحله درمان بصورت تصادفی در 2 گروه آزمایش (8 نفر) و کنترل (8 نفر) قرار داده شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از پرسشنامه های فوبیای اجتماعی و طرح واره. آزمودنی های گروه آزمایش 15 جلسه (120 دقیقه ای) تحت طرح واره درمانی گروهی قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده های حاصل با استفاده از آزمونT مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد: طرح واره درمانی گروهی شدت علایم فوبیای اجتماعی و طرح واره های محرومیت هیجانی، رهاشدگی/ بی ثباتی، شکست و ایثار را کاهش می دهد و فراوان ترین طرح واره ها: ایثار، معیارهای سرسختانه/ عیب جویی افراطی، خویشتن داری و خود انظباطی ناکافی، انزوای اجتماعی/ بیگانگی، نقص/ شرم، شکست، استحقاق و بزرگ منشی شناسایی شدند. به نظر می رسد طرح واره درمانی گروهی می تواند به عنوان یک رویکرد درمانی اثربخش در کاهش علایم دانش آموزان مبتلا به اختلال فوبی اجتماعی در نظرگرفته شود. طرح واره درمانی گروهی می تواند در کاهش علایم اختلال فوبی اجتماعی در دانش آموزان دختر دبیرستانی مبتلا به اختلال فوبی اجتماعی اثربخش باشد
اثربخشی آموزش خودتعلیمی کلامی بر بهبود کارکردهای شناختی کودکان مبتلا به نقص توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر آموزش خودتعلیمی کلامی بر کارکردهای شناختی کودکان مبتلا به نقص توجه- بیش فعالی بود. بدین منظور 40 کودک مبتلا به این اختلال، از بین مراجعین مراکز روانشناختی شهر سنندج به صورت هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه آموزش خودتعلیمی دریافت کرد، در حالی که گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. قبل و بعد از مداخله، پرسشنامه علایم مرضی کودک (CSI-4)، آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین(WCST)، آزمون رنگ-واژه استروپ نسخه ویکتوریا، آزمون فراخنای حرف–رقم روی هر دو گروه اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که خودتعلیمی کلامی بر بهبود بازداری (زمان واکنش و خطا)، حافظه فعال کودکان مبتلا به نقص توجه- بیش فعالی تأثیر معناداری(001/0#,
اثربخشی آموزش مهارت حل مسئله بر شادکامی و نگرش معتادین به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از شکایت های اصلی معتادین در حال ترک اعتیاد، کسالت و ملالت است و این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش مهارت حل مسئله بر افزایش شادکامی و تغییر نگرش معتادین تحت درمان شهر تهران صورت گرفت. روش: با استفاده از یک طرح آزمایشی، با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 36 معتاد انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای داده شدند. هر دو گروه قبل و بعد از مداخله و پیگیری سه ماهه با آزمون شادکامی آکسفورد و نگرش نسبت به مواد، مورد انداره گیری قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش تحت آموزش مهارت حل مسئله قرار گرفتند. نتایج با تحلیل کوواریانس، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون بن فرنی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: با ملاحظه مجذور اتا (28/0)، سطح شادکامی گروه آزمایشی که از آموزش مهارت برخوردار بودند، پس از شرکت در درمان افزایش نشان داد. می توان نتیجه گرفت که مداخله آزمایشی منجر به تغییراتی در گروه آزمایش شده که 28/0 کل تغییرات ناشی از عمل آزمایشی بوده است و با اطمینان 99% بین میانگین های گروه آزمایشی در سه مرحله اندازه گیری یا مراحل مداخله تفاوت آماری معناداری وجود دارد. در زمینه نگرش نسبت به مواد آموزش مهارت حل مسئله به طور معنادار موثر بوده است (مجذور اتا= 51/0) و نگرش گروه آزمایشی که از آموزش مهارت حل مسئله برخوردار بودند، پس از شرکت در جلسات تغییر نشان داده است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش مهارت حل مسئله موثر بوده و سطح شادکامی و نگرش گروه آزمایشی که از آموزش مهارت برخوردار بودند، پس از شرکت در درمان تغییر مثبت نشان داده است.
کمال گرایی نوروتیک و اختلال بدشکلی بدن در افراد مبتلا به بیماری های پوستی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ویژگی های شخصیتی مانند کمال گرایی، می تواند از عوامل زمینه ساز یا تشدید کننده اختلالات جسمانی یا روان پزشکی باشد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه کمال گرایی نوروتیک و اختلال بدشکلی بدن در بیماران پوستی و افراد سالم و بررسی نقش کمال گرایی و بدشکلی بدن بر روی پیش بینی احتمال ابتلا به بیماری های پوستی بود.
مواد و روش ها: این پژوهش به صورت توصیفی- همبستگی انجام شد. نمونه گیری به صورت تصادفی، خوشه ای و تک مرحله ای صورت گرفت. ابتدا دو کلینیک پوست به صورت تصادفی انتخاب گردید و 112 نفر از مراجعه کنندگان به آن جا مورد بررسی قرار گرفتند. 106 فرد سالم نیز به عنوان گروه شاهد در این مطالعه شرکت نمودند که با گروه پژوهش از نظر متغیرهای جمعیت شناختی همسان سازی شده بودند. برای جمع آوری داده ها، پرسش نامه کمال گرایی نوروتیک و مقیاس خودسنجی نشانه های اختلال بدشکلی بدن پس از جلب رضایت آن ها تکمیل گردید.
یافته ها: میانگین نمرات کمال گرایی نوروتیک و اختلال بدشکلی بدن (01/0 > P) در گروه بیماران پوستی به صورت معنی داری بالاتر از گروه افراد سالم به دست آمد. همچنین، کمال گرایی نوروتیک و بدشکلی بدنی، توان پیش بینی احتمال ابتلا به بیماری پوستی را داشت (23/0 = R، 01/0 > P).
نتیجه گیری: کمال گرایی نوروتیک و بدشکلی بدنی می تواند باعث ایجاد یا تشدید اختلالات پوستی و به تبع آن، ایجاد اختلال بدشکلی بدن در افراد مبتلا به انواع اختلالات پوستی شود. بنابراین، آگاهی از ویژگی شخصیتی کمال گرایی و اختلال بدشکلی بدن برای پزشکان و متخصصان، جهت ارایه خدمات روان درمانی و پیشبرد بهتر فرایند درمان حایز اهمیت می باشد.
اثربخشی گروه درمانی مدیریت استرس شناختی- رفتاری براضطراب و مؤلفه های تأثیر حوادث (افکار مزاحم، اجتناب و بیش برانگیختگی) در زنان مبتلا به سرطان پستان در مراحل اولیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سرطان پستان مهم ترین عامل نگران کننده سلامتی در زنان است، زیرا شایع ترین نوع سرطان در میان زنان و بعد از سرطان ریه دومین علت مرگ و میر ناشی از سرطان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی-رفتاری درزنان مبتلا به سرطان پستان صورت گرفت.
مواد و روش ها: این پژوهش در قالب یک طرح گروه درمانی اجرا شد. پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان سیدالشهدا در اصفهان بودند، که از میان آن ها 20 زن مبتلا به سرطان پستان که ملاک های ورود را داشتند انتخاب و به شیوه تصادفی در گروه های آزمایش و لیست انتظار(گروه کنترل) گمارده شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه تحت مداخلات درمانی قرار گرفتند، ولی گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه های مقیاس تجدید نظر شده ی تأثیر حوادث (Impect of event scale rivised)، پرسش نامه اضطراب بک (Beck anxiety inventory) و پیگیری 1 ماهه استفاده شد. همه شرکت کنندگان درپیش آزمون، پس آزمون وپیگیری پرسش نامه ها را تکمیل کردند.
یافته ها: داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج کاهش معنی داری را در نمرات اضطراب ، افکار مزاحم ، اجتناب و بیش بر انگیختگی شرکت کنندگان نشان داد.
نتیجه گیری: :نتایج حاکی از اثربخشی درمان مدیریت شناختی-رفتاری استرس در کاهش نشانه های اضطراب، افکار مزاحم، اجتناب، بیش برانگیختگی بیماران مبتلا به سرطان پستان در مراحل اولیه است.
تأثیر آموزش ""سیستم ارتباطی مبادله تصویر"" (پکس) بر مهارت های اجتماعی کودکان پسر با اختلالات اتیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش ""سیستم ارتباطی مبادله تصویر"" (پکس) بر مهارت های اجتماعی کودکان پسر با اختلالات اتیستیک انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش همه کودکان پسر 4 تا 12 ساله با اختلالات اتیستیک شهر شیراز در سال تحصیلی 92-91 بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جاگماری شدند؛ به طوری که هر گروه 15 نفر بود. از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و گروه آزمایش آموزش ""سیستم ارتباطی مبادله تصویر"" (پکس) در 16 جلسه دریافت کردند؛ در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نشد و در پایان برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. برای سنجش مهارت های اجتماعی از پرسشنامه رفتار اجتماعی کودکان (لوتی جن، جکسون، والکمر و میندرا، 1998) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمره های مهارت های اجتماعی و خرده مقیاس های آن (بعد عدم هماهنگی، بعد گرایش به کناره گیری، بعد مشکلات تشخیص موقعیت، بعد عدم درک، بعد رفتار های کلیشه ای، بعد ترس از تغییر) در گروه آزمایش به طور معنی داری افزایش یافته است (01/0>P). یافته ها بیانگر تأثیر آموزش ""سیستم ارتباطی مبادله تصویر"" (پکس) بر بهبود مهارت های اجتماعی کودکان پسر با اختلالات اتیستیک بود. بنابراین، پیشنهاد می شود با طراحی و اجرای آموزش ""سیستم ارتباطی مبادله تصویر"" (پکس) برای بهبود مهارت های اجتماعی کودکان با اختلالات اتیستیک اقدام شود.
رابطه تنظیم شناختی هیجان، خودکارآمدی، برانگیختگی و مهارت های اجتماعی با سوء مصرف مواد در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی ارتباط تنظیم شناختی هیجان، خودکارآمدی، برانگیختگی و مهارت های اجتماعی با سوء مصرف مواد در دانش آموزان انجام شد. روش: این تحقیق از نوع همبستگی بود که در مقوله طرح های توصیفی قرار دارد. تعداد 400 دانش آموز پایه های اول و دوم دبیرستان های شهر شیراز در سال تحصیلی 91-90 با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس های تنظیم شناختی-هیجان، خودکارآمدی، برانگیختگی، مهارت های اجتماعی و فهرست سوء مصرف مواد (محقق ساخته) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان دادند برانگیختگی و سطوح پایین مهارت های اجتماعی سهم معناداری در پیش بینی سوء مصرف مواد دارند. نتیجه گیری: نتایج مبین آن بودند که بر انگیختگی رفتاری، سطوح پایین خودکارآمدی، تنظیم شناختی هیجان، عدم تفکر و برنامه ریزی در کارها و سطوح پایین مهارت های اجتماعی در گرایش نوجوانان به سوء مصرف مواد موثراند.
اثربخشی تکنیک های تنظیم هیجانی رفتاردرمانی دیالکتیک بر راهبردهای تنظیم هیجان زنان با اختلالات شخصیت مرزی و اختلال سوء مصرف مواد: طرح خط پایه چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همبودی اختلال شخصیت مرزی با اختلال سوء مصرف مواد بالا است.پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تکنیک های تنظیم هیجانی\nرفتاردرمانی دیالکتیک بر راهبردهای تنظیم هیجانی در زنان مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد انجام شد. بر اساس میزان تمایل یه شرکت در پژوهش، مصاحبه تشخیصی ساختاریافته و ملاکهای ورود، از میان بیماران زن مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد، چهار نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. هر چهار شرکتکننده دردوازده جلسه با تکنیکهای تنظیم هیجانی از رویکرد رفتار درمانی دیالکتیک تحت درمان قرار گرفتند. به منظور سنجش راهبردهای تنظیم هیجان منفی از پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجانی گارنفسکی استفاده شد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل دیداری نمودارها و شاخص روند، ثبات، درصد داده های غیر همپوش و درصد داده های همپوش استفاده شد . رفتار درمانی دیالکتیک نمرات را در راهبردهای منفی تنظیم هیجانی در زنان مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد کاهش داد. بازبینی نمودارهای اثربخشی و اندازه اثر بیانگر کاهش معنادار راهبردهای تنظیم هیجانی منفی (شامل ملامت خویشتن، نشخوارفکری، ملامت\nدیگران و فاجعه انگاری) در شرکتکنندگان بود. تکنیک های تنظیم هیجانی در کاهش استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان ی منفی (شامل ملامت خویشتن، نشخوارگری، ملامت دیگران و فاجعه انگاری) موثر است و میتواند برای درمان زنان با همبودی اختلال شخصیت مرزی و\nسوء مصرف مواد استفاده شود.
بررسی تاثیر القای تجارب هیجانی در کارکردهای اجرایی توجه و حافظه ی فعّال با نگاه به طیف افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر القای تجارب هیجانی بر کارکردهای اجرایی توجه و حافظه کاری با نگاه به طیف افسردگی بود. روش: در مرحله ی اول 449 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی تهران به صورت تصادفی از طریق نسخه دوم پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II) مورد غربال قرار گرفتند و سپس 34 نفر از افرادی که نمرات z استاندارد برابر یا بالاتر از 5/1+ و یا برابر یا پایین تر از 5/1- کسب کرده بودند به عنوان گروه نمونه انتخاب و به مرحله بعدی پژوهش دعوت شدند. سپس آن ها به طور انفرادی در سه مرحله مورد آزمایش قرار گرفتند. مرحله ی اول مربوط به فعالیت پایه کارکرد های اجرایی توجه و حافظه کاری قبل از مشاهده قطعه فیلم های هیجانی بود و دو مرحله ی بعدی آزمایش نیز بعد از مشاهده ی قطعه فیلم های هیجانی انتخاب شده شامل قطعه فیلم هیجانی مثبت و منفی صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که القای تجارب هیجانی می تواند بدون در نظر گرفتن اثر اصلی گروه عملکرد توجه فرد را تحت تأثیر قرار دهد. هم چنین نتایج مربوط به حافظه کاری نشان داد که عملکرد دو گروه در شرایط هیجانی مختلف، تفاوت معناداری باهم دارند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، عملکرد توجه ممکن است در شرایط شدیدتر افسردگی تحت تأثیر قرار گیرد و عملکرد حافظه کاری به عنوان یک کارکرد اجرایی تحت تأثیر افسردگی ممکن است دچار نقص شود که این امر انتخاب و پردازش سریع اطلاعات جهت انجام تکلیف را با مشکل مواجه می سازد.
مقایسه اثربخشی درمان نوروفیدبک و طرحواره درمانی بر کاهش علائم افسردگی زنان افسرده شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه اثربخشی آموزش نوروفیدبک و طرحواره درمانی بر کاهش علائم افسردگی زنان افسرده شهر تهران چکیده هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی آموزش نوروفیدبک با طرحواره درمانی در کاهش علائم افسردگی زنان بود. برای دستیابی به این منظور از طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه افراد مبتلا به افسردگی اساسی مراجعه کننده به مرکز مشاوره در شهر تهران از بهار تا زمستان سال 1393 بود. از بین افراد مراجعه کننده زنان با تشخیص افسردگی ، تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه تحت آموزش نوروفیدبک، طرحواره درمانی و گروه کنترل قرار گرفتند و به پرسشنامه افسردگی بک قبل و بعد از درمان پاسخ دادند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد آموزش نوروفیدبک و طرحواره درمانی بر کاهش علائم افسردگی موثرند و میزان اندازه اثر روش نوروفیدبک و طرحواره درمانی در کاهش علائم افسردگی تفاوت ندارد.
بررسی عملکرد شناختی در معتادان سوءمصرف کننده مواد، معتادان تحت درمان با متادون و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه عملکرد شناختی در معتادان سوءمصرف کننده مواد، معتادان تحت درمان با متادون و افراد بهنجار بود. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات علی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را مردان سوءمصرف کننده مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان خوی در سال 1392 تشکیل می دادند. نمونه آماری پژوهش شامل 40 نفر معتاد تحت درمان با متادون، 40 نفر معتاد در حال مصرف مواد، و 40 نفر افراد غیر معتاد بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و مقیاس حافظه وکسلر روی هر 3 گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد که عملکرد گروه سوءمصرف کننده مواد نسبت به گروه تحت درمان با متادون و افراد عادی و همچنین عملکردگروه تحت درمان با متادون نسبت به گروه عادی در آزمون ویسکانسین و مقیاس حافظه وکسلر تفاوت معنی دار داشت. ولی خطای درجاماندگی درگروه تحت درمان با متادون و افراد عادی تفاوت معنی دار نداشت. نتیجه گیری: می توان گفت مصرف مزمن مواد روانگردان موجب آسیب نواحی متعدد مغزی همچون قشر پیش پیشانی و هیپوکامپ شده و در نتیجه باعث اختلال در کارکردهای شناختی می گردد.
فراتحلیل اثربخشی مداخله تحلیل رفتارکاربردی بر مهارت های زبانی کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:درسال های اخیر بسیاری از مطالعات، به بررسی اثربخشی مداخلات متفاوت بر روی کودکان مبتلا به اختلال اتیسم پرداخته اند. یکی از مداخلات مؤثر بر روی این کودکان، روش تحلیل رفتار کاربردی است. در تعداد زیادی از کوشش های بالینی و پژوهش های موردی، میزان اثر بخشی این روش در کودکان مبتلا به اختلال اتیسم اندازه گیری شده است که نتایج متفاوتی را نشان می دهند؛ بنابراین لزوم استفاده از فراتحلیل جهت ارائه یک نتیجه کلی احساس می شود. هدف پژوهش حاضر نیز این است که با استفاده از الگوی پژوهشی فراتحلیل وبا جمع آوری و ترکیب نتایج پژوهش های مختلف، اندازه اثرروش تحلیل رفتارکاربردی را بر بهبود مهارت های زبانی کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم مورد بررسی قرار دهد.
روش:10 مطالعه خارجی مورد قبول از نظر روش شناسی، گردآوری و فراتحلیل شدند. ابزار پژوهش فهرست وارسی فراتحلیل بود. اندازه اثر هر پژوهش به صورت دستی محاسبه شد.
یافته ها: میانگین اندازه اثر مداخله روش تحلیل رفتار کاربردی بر بهبود مهارت های زبان بیانی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم79/1 ، بر مهارت های زبان دریافتی56/1 و بر مهارت های زبان مرکب 21/1 به دست آمد که طبق جدول کوهن در سطح زیاد است.
نتیجه گیری: نتایج این فراتحلیل از تأثیر مداخله روش تحلیل رفتار کاربردی بر بهبود مهارت های زبانی کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم حمایت می کند.