فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مقایسه حمایت اجتماعی ادراک شده در معتادان و غیر معتادان مبتلا به HIV و افراد سالم صورت گرفته است. این پژوهش از جمله پژوهش های توصیفی و مقایسه ای بوده که جامعه آماری آن شامل تمامی مردان معتاد مبتلا به HIV ، غیر معتادان مبتلا به HIV و افراد سالم 50-25 ساله شهرستان سنقر بودند. نمونه پژوهش از بین نمونه های در دسترس در مرکز مراقبت از بیماران HIV انتخاب شدند. گروه سالم نیز از نمونه های در دسترس در سطح شهر و با تاکید بر همانند بودن متغیرهای جمعیت شناختی با گروه های تحت بررسی وارد پژوهش شدند. حجم هر گروه 25 نفر و در مجموع سه گروه 75 نفر بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده ی چند بعدی( MSPSS) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل واریانس (ANOVA) و نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که در حمایت اجتماعی ادراک شده بین سه گروه معتادان و غیر معتادان مبتلا به HIV و افراد سالم در سطح 001/0 تفاوت معنی دار وجود دارد و افراد معتاد مبتلا به HIV از حمایت اجتماعی ادراک شده ی پایین تری نسبت به دو گروه غیر معتادان مبتلا به HIV و افراد سالم برخوردار هستند. بنابراین ابتلا همزمان به اعتیاد و HIV می تواند بیشترین تاثیر منفی را بر دریافت و ادراک حمایت اجتماعی افراد داشته باشد.
سیگار، دروازه ورود به اعتیاد
حوزههای تخصصی:
سیگارکشیدن و تداوم مصرف آن اغلب ناشی از باور های غلطی است که در جامعه رواج پیدا کرده است. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر مصرف سیگار بر گرایش افراد به مصرف مواد مخدر است. یکی از نظریاتی که درخصوص اعتیاد و گرایش به مصرف مواد مخدر وجود دارد، «فرضیه دروازه» است. براساس این فرضیه، استفاده از مواد مخدر با سوء مصرف یک ماده قانونی شروع می شود و در سیر گسترش و تکامل به «ماده مخدر سخت» می رسد. پژوهشگر با بررسی اسناد و مدارک دریافته است که وجود دوستان سیگاری، دسترسی آسان و بی حد و حصر به سیگار و آزاد بودن مصرف سیگار در اماکن عمومی به عنوان عوامل خاص گرایش به سیگار است و سایر علل، عوامل مشترک برای مصرف مواد مخدر و سیگار هستند. طبیعی است که با وجود عوامل خاص گرایش به مصرف سیگار، عوامل مشترک نیز ابتدا فرد را متمایل به مصرف سیگار می کند و معمولاً به موازات یا پس از آن با مصرف مواد اعتیادآور آشنا می شوند. این تحقیق نشان می دهد مصرف سیگار باعث ایجاد بیماری هایی می شود که بسیاری از افرادی که آلوده به مصرف مواد مخدر شده اند، علت مصرف مواد را درمان یا تسکین عوارض ناشی از این بیماری ها عنوان کرده اند. از طرفی مصرف سیگار باعث ایجاد تغییراتی در رفتار، خلق و خو و منش فرد مصرف کننده می شود و او را مستعد مصرف مواد مخدر می کند.
اثر بخشی نظم بخشی رفتار برکاهش اضطراب زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرطان یکی از بیماریهای بسیار رایج در جوامع مختلف است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر نظم بخشی رفتار بر کاهش اضطراب زنان مبتلا به سرطان پستان اجراشد. برای انجام پژوهش، در یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون، گروه کنترل، 30 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان مرکز تحقیقات سرطان بیمارستان شهدای تجریش بصورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه کاربندی شدند. آزمودنیها در ابتدا و انتهای پژوهش با پرسشنامه اضطراب بک BAI (بک و کلارک، 1988) مورد آزمون قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای گروهی، شیوه خودتنظیمی رفتار (لطفی کاشانی، وزیری، 1389) را یاد گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نمرات اضطراب آزمودنیهای گروه آزمایش و گواه نشان داد که با ثابت نگه داشتن تغییرات نمرات، کاهش معناداری در میزان اضطراب گروه آزمایش بوجود آمده است (05/0p
مقایسه هیجان ابراز شده و سبک های مقابله با استرس در سه گروه بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی و وابسته به مواد و همراهان و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه هیجان ابراز شده و سبک های مقابله با استرس در سه گروه بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی و وابستگی به مواد و همراهان عادی بود. بدین منظور، در قالب مطالعه از نوع علّی مقایسه ای، سه گروه 40 نفری از بیماران مبتلا به وسواس فکری و عملی و خانواده آنان، بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی به همراه خانواده آنان به شیوه هدفمند و افراد عادی ساکن شهر تهران به شیوه تصادفی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه هیجان ابراز شده کول و کازاریان و سبک های مقابله با استرس پارکر و اندلر ارزیابی شدند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد اگر چه بین گروه های پژوهشی در سبک های مقابله با استرس تفاوت معنی داری مشاهده نشد؛ ولی در خرده مقیاس پاسخ هیجانی هیجان ابراز شده تفاوت بین گروه ها معنی دار بوده است (05/0p<). مقایسه زوجی میانگین های تعدیل شده نشان می دهد که پاسخ های هیجانی در گروه بیماران وسواس به طور معناداری بیشتر از گروه وابسته به مواد و کنترل است (05/0p<). در نتیجه، همراهان بیماران مبتلا به وسواس بیشتر از دیگر همراهان درگیر علائم بیمار شده، آسیب بیشتری را متحمل می شوند
تمایزیافتگی و نشانه های اضطراب مزمن در سیستم هیجانی خانواده: طراحی و بررسی اثر بخشی مداخله ای بر اساس نظریه سیستم های خانواده بدون مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری (CBT) با روان درمانی بین فردی (IPT) بر افزایش رضایت زناشویی زنان باردار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه به هدف طراحی و بررسی اثربخشی یک مداخله روانی- آموزشی زوج محور کوتاه مدت براساس نظریه سیستم های خانواده بودن برای بهبود تمایز یافتگی و کاهش اضطراب مزمن در سیستم هیجانی خانواده انجام شد. روش: 19 زوج به عنوان گروه آزمایشی و 19 زوج به عنوان گروه گواه در این طرح نیمه آزمایشی با روش نمونه گیری در دسترس و پیگیری 2 ماهه شرکت کردند. مداخله روانی– آموزشی زوج محور کوتاه مدت در 7 جلسه براساس 3 فن درمان بوون و 4 شاخص اصلی تمایزیافتگی در قالب آموزش گروهی زوج ها طراحی و اجرا شد. شرکت کنندگان به مقیاس تمایز یافتگی و مصاحبه ژنوگرام خانواده پاسخ دادند. یافته ها: یافته ها نشان دادند که این مداخله می تواند تمایزیافتگی سیستم هیجانی خانواده را بهبود بخشیده و نشانه های اضطراب مزمن در خانواده را کاهش دهد. نتیجه گیری: از نتایج این تحقیق می توان در برنامه ریزی های مداخله ای با تأکید بر نقش سیستم هیجانی خانواده استفاده کرد.
مقایسة نارسایی های شناختی و شیوه های مقابله با استرس در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، اختلال اضطراب فراگیر و همبود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسة نارسایی های شناختی و شیوه های مقابله با استرس در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، اختلال اضطراب فراگیر و همبود بود. روش پژوهش علی - مقایسه ای بود و نمونه ای با 143نفر (شامل 50 بیمار افسردة اساسی، 43 بیمار اضطراب فراگیر، 50 بیمار همبود) انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های افسردگی اضطراب استرس لاویبوند، پرسشنامه نارسایی های شناختی برادبنت و همکاران، پرسشنامه مقابله با استرس اندلر و پارکر استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری کروسکال والیس و یو من ویتنی استفاده شد. نتایج پژوهش نشانداد میزاننارسایی شناختی و خرده مقیاس های آن (حافظه، حواسپرتی، اشتباهات سهوی) در گروه همبود بیش تر از گروه افسرده اساسی و اضطراب فراگیر بود.بین نمرة کل نارسایی شناختی و خرده مقیاس های آن در گروه افسرده اساسی و اضطراب فراگیر تفاوت معناداری مشاهده نشد. نمره های سه گروه در خرده مقیاس فراموشی تفاوتی نداشت، گروه همبود بیش تر از دو گروه دیگر از شیوة مقابله ای هیجان مدار استفاده کرد. بین گروه افسرده اساسی و اضطراب فراگیر تفاوتی در استفاده از شیوه مقابله هیحان مدار وجود نداشت و سه گروه در استفاده از شیوة مقابلة مسئله مدارتفاوتی نشان ندادند. با وجود تفاوت در نمرات نارسایی شناختی و شیوة مقابلة هیجان مدار در گروه های مورد مطالعه تدوین برنامه شیوه های کارآمد برای اجرای مداخلات بالینی پیشنهاد می شود.
اثربخشی برنامه ترکیبی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناسی بر کاهش غلط های املایی در دانش آموزان ابتدایی با اختلال یادگیری املا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه ترکیبی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناسی بر کاهش غلط های املایی دانش آموزان دبستانی دارای اختلال یادگیری املا انجام شده است. روش پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش تمام دانش آموزان پایه چهارم دبستان شهرستان بیرجند بودند که در سال تحصیلی 93-1392 به تحصیل اشتغال داشتند. نمونه پژوهش شامل 10 دانش آموز پایه چهارم بود که با تشخیص اختلال یادگیری املا به مرکز توان بخشی اختلال یادگیری ویژه شهرستان بیرجند ارجاع داده شده بودند. ابزار گردآوری داده ها، شامل آزمون هوش وکسلر مقیاس کودکان (شهیم، 1371)، آزمون تشخیص اختلال املا برای پایه چهارم (کریمی، 1383)، آزمون عملکرد تعویض واج (پوراعتماد،1382) و آموزش ترکیبی بسته های آموزشی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناختی بوده است. توزیع با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد آموزش ترکیبی بر کاهش غلط های املایی و نیز بر بهبود عملکرد تعویض واج دانش آموزان دبستانی مؤثر بوده است. بر اساس یافته های این پژوهش می توان روش آموزش ترکیبی را برای آموزش های ویژه و مناسب برای اختلال املا نویسی پیشنهاد کرد.
روش های ارزیابی و درمان کودکان و نوجوانان با اختلال کم توجهی- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: این پژوهش با هدف شناسایی طرح مشکلات و روش های ارزیابی و درمان کودکان و نوجوانان با اختلال کم توجهی- بیش فعالی انجام شد. خطری که در زمینه تشخیص این اختلال وجود دارد این که گاهی اوقات دامنه وسیعی از رفتارهایی که به علل متعددی ایجاد می شوند، به اشتباه به عنوان اختلال کم توجهی- بیش فعالی تشخیص داده شوند.
نتیجه گیری: متخصصان مدرسه و بالینی باید در تشخیص، دقیق باشند و زمینه خانوادگی و سایر ملاک های تشخیصی را به دقت در نظر بگیرند. ارزیابی بالینی این اختلال باید جامع و چندبعدی باشد و پس از ارزیابی جامع و تشخیص دقیق، مداخله های درمانی آغاز شود. در فرآیند درمان کودکان و نوجوان دارای اختلال کم توجهی- بیش فعالی انواع مختلفی از مداخله های دارویی و روان شناختی مورد توجه قرار گرفته که شامل درمان دارویی، مداخله های رفتاری، شناختی- رفتاری، آموزش والدین، آموزش مهارت های اجتماعی، آموزش آرمیدگی و درمان های چند الگویی است. برنامه درمانی جامع، برنامه ای است که والدین، معلمان، روان شناسان مدرسه، پزشکان و متخصصان بالینی در اجرای آن با هم مشارکت و همکاری موثر داشته باشند
اثر بخشی آموزش مبتنی بر رویکرد التقاط گرایی فنی در تاب آوری و خودکارآمدی بیماران مبتلا به وسواس- بی اختیاری هم ابتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر رویکرد التقاط گرایی فنی بر افزایش تاب آوری و خود کار آمدی بیماران مبتلا به وسواس- بی اختیاری هم ابتلا به افسردگی بود. در این مطالعه شبه تجربی، از بین 60 نفر از مراجعان یکی از کلینیک های روان پزشکی شهر تهران با تشخیص وسواس – بی اختیاری، 24 نفر انتخاب شده، 12 نفر در گروه آزمایشی و 12 نفر در گروه دارو درمانی جایگزین شدند. گروه ازمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش مبتنی بر رویکرد التقاط گرایی فنی قرار گرفتند. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون مقیاس تاب آوری کانر و دیوید سون (2003) و مقیاس خود کار آمدی عمومی (شرر و دیگران، 1982) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند که آموزش بر مبنای رویکرد التقاط گرایی فنی موجب افزایش خودکارآمدی بیماران وسواس – بی اختیاری شده است (P<0/05) اما این رویکرد در افزایش تاب آوری بیماران وسواس – بی اختیاری تاثیر معناداری نداشته است. یافته های این پژوهش می تواند در تلویحات کاربردی بالینی رویکرد التقاط گرایی فنی بر خود کار آمدی بیماران مبتلا به وسواس بی اختیاری هم ابتلا به افسردگی موثر باشد
ارزیابی ویژگی های شخصیتی و رویداد منفی استرس زا در تبیین راهبردهای مقابله ای منفی در افراد وابسته به مواد مخدر: نقش میانجی گر مولفه های عواطف منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و رویدادهای منفی زندگی با سبک های مقابله ای و نقش میانجی گر عواطف منفی در افراد وابسته به مواد مخدر انجام شد. روش: روش مطالعه حاضر همبستگی بود. تعداد 152 مصرف کننده مواد، مقیاس های سرشت و منش کلونینگر، رویدادهای زندگی پیکل، عواطف منفی پاناس، و سبک های مقابله ای اندلر و پارکر را تکمیل کردند.یافته ها: نوجویی بر سبک مقابله ای هیجان اثر غیرمستقیم دارد. خشم در این رابطه نقش میانجی داشت، اما در رابطه خودراهبری پائین و رویدادهای منفی زندگی با سبک های مقابله ای هیجانی نقش میانجی نداشت. آسیب پرهیزی بر سبک مقابله ای اجتناب مدار اثر مستقیم داشت. عاطفه ترس در رابطه ساختاری آسیب پرهیزی و رویدادهای منفی زندگی با سبک مقابله ای اجتناب مدار نقش میانجی داشت. وابستگی پاداش بر سبک مقابله ای اجتناب مدار اثر غیرمستقیم داشت. عاطفه غم در رابطه وابستگی پاداش با سبک مقابله ای اجتناب مدار نقش میانجی داشت. نتیجه گیری: افراد با ویژگی های شخصیتی آسیب زا، با تجربه رویدادهای منفی استرس زا عواطف منفی از خود نشان می دهند که سبک مقابله ای آسیب زایی از جمله اعتیاد را به دنبال دارد.
رابطه ی طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای فراشناخت با استعداد اعتیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در مورد سبب شناسی اعتیاد اخیرا به زیربناهای شناختی توجه ویژه ای شده است با توجه به این زیربناها پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ی طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای فراشناخت با استعداد اعتیاد انجام گرفت.
روش کار: برای این پژوهش توصیفی مقطعی از بین دانش آموزان دبیرستان های شهر کرمانشاه که در سال تحصیلی 92-1391 مشغول به تحصیل بودند، به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای نمونه ای به حجم300 نفر انتخاب شدند (180 دختر و 120 پسر). برای گردآوری داده های پژوهش از پرسش نامه های باورهای فراشناخت ولز، طرحواره های اولیه ی یانگ و مقیاس استعداد اعتیاد استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با نرم افزار آماریSPSS نسخه ی 19 استفاده شد.
یافته ها: بین خرده مقیاس های خودآگاهی شناختی، باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری افکار، باورهایی در مورد نیاز به افکارکنترل و اعتماد شناختی با استعداد اعتیاد، رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد (001/0=P) اما بین خرده مقیاس باورهای مثبت در مورد نگرانی واستعداد اعتیاد، رابطه ی معنی داری وجود ندارد. هم چنین بین طرحواره های ناسازگار اولیه و استعداد اعتیاد، رابطه ی مثبت معنی داری به دست آمد (001/0=P).
نتیجه گیری: با توجه به ارتباط مثبت بین باورهای فراشناخت و طرحواره های ناسازگار اولیه در افزایش استعداد اعتیاد، مشاوران و روان شناسان می توانند این مطلب را مد نظر قرار دهند.
اثربخشی مداخله آموزشی – روانی گروهی بر سطح افسردگی، اضطراب و استرس تجربه شده خانواده های بیماران مبتلا به اختلالات دوقطبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مراقبین خانوادگی بیماران روانی در واقع ستون فقرات سیستم مراقبت های بهداشتی– درمانی بوده و مراقبت از بیمار مبتلا به اختلال روانی مسؤولیتی است که فشار و استرس زیادی برای اعضای خانواده به همراه دارد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی مداخلات آموزشی روانی گروهی بر میزان افسردگی، اضطراب و فشار تجربه شده (استرس) در خانواده های بیماران مبتلا به اختلالات دوقطبی بود.
مواد و روشها: این پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی با گروه کنترل و گمارش تصادفی بود. در این پژوهش، شش نفر به عنوان گروه آزمایشی و نه نفر به عنوان گروه کنترل شرکت داشتند. کلیه شرکت کنندگان که اعضای خانواده بیماران مبتلا به اختلالات دوقطبی را تشکیل می دادند که در سال 1390 در بیمارستان روان پزشکی ابن سینای بستری بودند. آزمودنی ها پرسش نامه های فشار روانی مراقب، افسردگی بک و اضطراب بک را تکمیل نمودند. گروه آزمایش به مدت دوازده جلسه در جلسات مداخلات آموزشی روانی گروهی شرکت داشتند، ولی گروه کنترل در این مدت هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. هم چنین به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که دو گروه به طور معنی داری از نظر افسردگی، اضطراب و فشار روانی متفاوت هستند.
تفاوت جنسی در توجه اشتراکی: شواهدی از مغز مردانه اتیسم با استفاده از ابزار ردیاب چشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعات نشان داده است نقاط قوت و ضعف کنش های شناختی افراد اتیسم به صورت ملایم تری در مردان وجود دارد، به طوری که مردان در برخی کنش های شناختی، مانند تعاملات اجتماعی و همدلی در مقایسه با زنان عملکرد ضعیف تری نشان می دهند. این در حالی است که کنش شناختی توجه اشتراکی که مبنایی برای تعاملات اجتماعی محسوب می شود در افراد مبتلا به اتیسم مختل است. روش: در پژوهش حاضر به بررسی این کنش در مردان در مقایسه با زنان پرداخته شد. آزمودنی های این پژوهش شامل 57 (32 زن، 25 مرد) دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی است که به صورت نمونه گیری در دسترس در این مطالعه شرکت کردند. با استفاده از ابزار ردیاب چشم رفتار و زمان توقف نگاه و حرکت چشم افراد و نیز پاسخ درست آزمودنی ها در رابطه با تکلیف کامپیوتری توجه اشتراکی ثبت شد. یافته ها: با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه و دوراهه مشخص شد مردان الگوی نگاه کردن متفاوتی با زنان و پاسخ های درست کمتری داشتند. همچنین مردان مدت زمان بیشتری به محرک هدف نگاه می کنند. همچنین در تصاویر پیچیده تر مردان مدت زمان بیشتری را صرف یافتن تصویر هدف و نیز صرف نگاه کردن به تصویر هدف می کردند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش در راستای تأیید نظریه مغز مردانه اتیسم بر وجود کنش ضعیف تر توجه اشتراکی در مردان در مقایسه با زنان است.
رابطه ی بین تجربه ی آزاردیدگی در کودکی با شیوه های مقابله با تنش و طرح واره های ناسازگار اولیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کودک آزاری علاوه بر پیامدهای کوتاه مدت مخربی که بر کودک به جای می گذارد پیامدهای بلندمدتی هم به دنبال خواهد داشت. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی تجربه آزاردیدگی در کودکی با شیوه های مقابله با تنش و طرح واره های ناسازگار اولیه بود.
روش کار: در این پژوهش مقطعی-تحلیلی، جهت انتخاب نمونه ها، از بین مراکز مشاوره ی غرب تهران به صورت نمونه گیری خوشه ای 6 مرکز مشاوره انتخاب و سپس از مراکز مشاوره به صورت در دسترس نمونه ای به حجم 318 نفر (192 نفر زن و 126 نفر مرد) انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس های خودگزارشی کودک آزاری (CASRS)، طرح واره ی یانگ (YSQ) و شیوه های مقابله ی بلینگز و موس بوده و داده ها با نرم افزار SPSS نسخه ی 19 و آزمون تی، ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند.
یافته ها: شیوه های حل مسئله و جلب حمایت اجتماعی با هر چهار خرده مقیاس آزاردیدگی، رابطه ی منفی (01/0= P) و با شیوه های ارزیابی شناختی و مهار هیجانی، رابطه ی مثبت معنی داری دارند (01/0=P). نمره ی کل طرح واره های ناسازگار اولیه نیز با هر چهار خرده مقیاس آزاردیدگی، رابطه ی مثبت معنی داری دارد (01/0=P). خرده مقیاس آزار جسمی و آزار عاطفی و خرده مقیاس شیوه های حل مسئله و مهار هیجانی و طرح واره های ناسازگار در زنان و مردان تفاوت معنی داری نشان می دهد. هم چنین خرده مقیاس های آزار عاطفی و غفلت، توانستند طرح واره های ناسازگار اولیه و شیوه های مقابله با تنش را پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: تجربه ی آزاردیدگی در کودکی می تواند در شکل گیری طرح واره های ناسازگار اولیه و پاسخ های هیجان مدارانه نقش اساسی داشته باشد.
سیستم مغزی/ رفتاری، کمال گرایی و علائم افسردگی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مشخص کردن رابطة سیستم مغزی- رفتاری و کمال گرایی با علائم افسردگی در دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا شد. مطالعة حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. نمونة مورد بررسی شامل 360 دانشجوی پسر و دختر مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود که به روش تصادفی چند مرحله ای از جامعة 8000 نفری دانشجویان این دانشگاه در سال 91 برگزیده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، مقیاس فعال سازی/ بازداری رفتاری کارور و وایت، مقیاس کمال گرایی چند بعدی فلت و هویت و سیاهة افسردگی بک بود. اطلاعات حاضر از اجرای پرسشنامه ها به وسیلة ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل همبستگی متغیر ها بیان کنندة همبستگی مثبت معنادار علائم افسردگی با کمال گرایی خود مدار، کمال گرایی جامعه مدار و بازداری رفتاری بود و همبستگی منفی معنادار بین علائم افسردگی و فعال سازی رفتاری بود. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چند گانه نشان داد که از بین متغیر های مورد مطالعه، متغیر های کمال گرایی جامعه مدار و سیستم فعال ساز رفتاری بیش ترین سهم را در پیش بینی علائم افسردگی داشتند. بنابراین، می توان بیان کرد که رابطة بین علائم افسردگی با کمال گرایی و سیستم مغزی/ رفتاری جالب توجه است.
کارآیی مشاوره شناختی رفتاری و مشاوره خانواده مبتنی بر دلبستگی در بهبود علائم افسردگی در نوجوانان دختر افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق اینست که با تلفیقی از درمان شناختی رفتاری و خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی، علائم افسردگی را در نوجوانان دختر افسرده بهبود بخشد. به این منظور 40 نفر از نوجوانان 15 تا 17 سال که نمره آنها در مقیاس افسردگی کودکان (CDI)، 5/1انحراف معیار بالاتر از میانگین قرار داشتند و در آزمون تشخیصی K-SADS نیز دارای اختلالات افسردگی بودند انتخاب شدند و در نهایت با در نظر گرفتن ملاک های ورود و ملاک های خروج در نظر گرفته شده، در سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه های آزمایش عبارت بودند از: مشاوره خانواده، مشاوره شناختی رفتاری و مشاوره تلفیقی. نتایج نشان داد که هم در مرحله پس آزمون و هم در مرحله پیگیری اول، هر سه نوع درمان توانسته است در کاهش علائم افسردگی 0001/0≥P در آزمودنی ها موثر باشد. اما در مرحله پیگیری دوم در حیطه کاهش علائم افسردگی، بین گروه مشاوره خانواده و گروه مشاوره تلفیقی (005/0=(P، و هم چنین بین گروه مشاوره شناختی رفتاری و گروه مشاوره تلفیقی (010/0=(P تفاوت معنادار وجود داشت. هم چنین بین هر یک از گروه های آزمایش و گروه کنترل، نیز تفاوت معنادار وجود داشت )001/0≥(P. نتایج نشان دهنده تأثیرات بلندمدت تر مشاوره تلفیقی نسبت به روش های دیگر است.
بررسی رابطه ی بین احقاق جنسی و تعارضات زناشویی در زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین احقاق جنسی زنان متأهل – به مفهوم داشتن شخصیتی ابرازگر و قوی در رابطه ی جنسی- و تعارضات زناشویی انجام پذیرفت.
مواد و روش ها: بدین منظور تعداد 225 نفر از زنان متأهلی که در سال 1393 در شهرستان زرین شهر استان اصفهان ساکن بوده اند، به طور تصادفی انتخاب گردیده و به پرسش نامه های احقاق جنسی هالبرت (Hulbert Index of Sexual Desire) و تعارضات زناشویی باقر ثنایی (Marital Conflict Questionnaire) پاسخ داده اند. یافته ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 19 به روش همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که بین احقاق جنسی زنان متأهل و تعارضات زناشویی آنان رابطه ی قوی، منفی و معنی دار 203/0- وجود دارد (05/0 (p<. به علاوه، بین احقاق جنسی زنان و مؤلفه های کاهش رابطه ی جنسی131/0- افزایش واکنش های هیجانی 149/0- جدا کردن امور مالی از یکدیگر 188/0- و کاهش ارتباط مؤثر زوجین249/0- رابطه منفی و معنی دار بود و قوی ترین رابطه، بین احقاق جنسی و کاهش ارتباط مؤثر مشاهده گردید.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که با کاهش احقاق جنسی زنان، بر شدت تعارضات زناشویی افزوده می شود. بنابراین پژوهشگران ضمن پیشنهاد انجام مطالعات مشابه کمی با نمونه های بیشتر و کیفی در جمعیت های مشابه، معتقد هستند طراحی دوره های آموزش جنسی و نحوه ابرازگری مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی می تواند در افزایش توانایی احقاق جنسی زنان متأهل و به دنبال آن کاهش تعارضات زناشویی خانواده ها مؤثر واقع گردد.
بررسی تأثیر رفتار درمانی شناختی متمرکز بر بهبود خواب در کیفیت خواب و شدت بی خوابی بیماران مبتلا به اختلال بی خوابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال بی خوابی اختلالی شایع در اختلالات خواب است که در آن فرد در شروع خواب و یا حفظ و تداوم آن ناتوان است. هدف از این پژوهش نیز بررسی تاثیر رفتار درمانی شناختی بر درمان اختلال بی خوابی بود.
مواد و روش ها: جامعه ی آماری شامل کلیه ی افراد دارای اختلال بی خوابی در شهر اصفهان بود. نمونه شامل 20 نفر از این افراد بود که به صورت تصادفی زمانی انتخاب شدند. برای نمونه گیری از روش تصادفی زمانی استفاده شد. ابزارهای مورد استفاده آزمون کیفیت خواب پیتربورگ (PSQI یا Pittsburg Sleep Quality Index) و آزمون تعیین شدت بی خوابی (ISI) بودند. مداخله از نوع آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون بودکه حدود سه ماه به طول انجامید. نتایج توسط نرم افزار SPSS 18 و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که رفتار درمانی شناختی به میزان 7/65٪ در کاهش نمرات آزمون ISI و 7/84٪ در بهبود کیفیت خواب افراد در پرسش نامه یPSQI مؤثر می باشد که این تأثیر به طور معنی داری در اثر عضویت گروهی افراد در گروه آزمایش می باشد (05/0p<). شرکت کنندگان در این پژوهش افزایش طول مدت خواب، هم چنین بهبود کیفیت خواب و مهارت های مقابله ای مؤثرتر در مواجهه با بی خوابی را گزارش کرده و اعلام داشتند که بهتر می توانند از خواب برخیزند.
نتیجه گیری: در تبیین نتایج کسب شده از این پژوهش می توان مطرح نمود با این فرض که افکار خود آیند فرد بر بی خوابی تأثیرگذار است و با تغییر این افکار می توان به درمان این اختلال کمک نمود در نتیجه رفتار درمانی شناختی مورد استفاده در این پژوهش در کاهش علائم بی خوابی آزمودنی ها مؤثر بوده است. پژوهش های بعدی می توانند به بررسی تأثیر این درمان در سایر اختلالات خواب از قبیل وحشت زدگی شبانه نیز بپردازند.
اثربخشی آموزش مهارت های خودآموزی بر مشکلات دست خط دانش آموزان پسر دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی آموزش مهارت های خودآموزی بر مشکلات دست خط دانش آموزان پسر دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان پسر دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی پایه های دوم تا ششم ابتدایی مدارس عادی شهرستان خرامه در سال تحصیلی 94-1393 بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 32 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جاگماری شدند، به طوری که هر گروه 16 نفر بودند. از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و گروه آزمایش مداخله آموزش مهارت های خودآموزی (مایکنبام و گودمن، 1971) را در 15 جلسه دریافت کردند در حالی که گروه کنترل این مداخله را دریافت نکردند و در پایان برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. برای سنجش مشکلات دست خط از سیاهه محقق ساخته مشکلات دست خط(کشاورزی، 1394) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره و تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های خودآموزی بر بهبود مشکلات دست خط و خرده مؤلفه های آن(خطاهای دست خط و خطاهای وضعیت بدن هنگام نوشتن) تأثیر معنی دار داشته است (01/0>p). بنابر این اجرای مداخله آموزش مهارت های خودآموزی در بهبود مشکلات دست خط دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی مؤثر است.