سپیده شاهمرادی

سپیده شاهمرادی

مدرک تحصیلی: کارشناسی ارشد روانشناسی،دانشگاه پیام نور، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

بررسی تفاوت الگوی امواج مغزی آلفا و تتا در نواحی خلفی نیمکره راست در تفکر واگرا و همگرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر واگرا و همگرا الکتروانسفالوگرافی کمی امواج مغزی آلفا و تتا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۱۹
زمینه: از جمله مهم ترین عوامل مؤثر در خلاقیت، امواج مغزی است. از بین اموج مغزی، امواج آلفا و تتا مؤثرترین عامل در ایجاد خلاقیت در افراد است. فعالیت موج آلفا فعالیت نوسانی غالب مغز انسان بوده و کارکردهای شناختی پایه و پیچیده مانند تفکر واگرا در ارتباط است. پژوهش های گذشته اغلب خلاقیت را به عنوان یک مفهوم منسجم در نظر گرفته اند که می تواند با استفاده از پرسشنامه ارزیابی شود، و به نظر نمی رسد برای مکانیسم زیربنایی (عصب شناسی) کافی باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تفاوت الگوی امواج مغزی آلفا و تتا در نواحی خلفی نیمکره راست در تفکر واگرا و همگرا بود. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با پیگیری دو ماهه بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانشجویان 20 تا 46 ساله رشته روانشناسی و علوم شناختی تحصیلات تکمیلی پیام نور و پژوهشکده علوم شناختی پردیس در سال 1402 بود. نمونه پژوهش شامل 32 زن و مرد با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در موقعیت آزمایشی (همگرا و واگرا) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه دست برتری (چاپمن، 1987)، دستگاه الکتروانسفالوگرافی 64 کاناله، تکالیف تفکر واگرا، تکالیف تفکر همگرا بود. امواج مغزی ثبت شده از هر 4 موقعیت در باند آلفا و تتا با استفاده از نرم افزار نوروگاید به یک سری کمیت (QEEG) تبدیل شد. داده های کمی استخراج شده با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که بین دو موقعیت (تفکر واگرا و همگرا) مورد مطالعه در ناحیه پس سری تفاوت وجود دارد و تفاوت دو موقعیت واگرا و همگرا معنادار و معناداری به نفع تفکر واگرا بود (01/0 P<). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر می تواند زمینه ای برای مطالعات بیشتر در ارتباط با موج نگار مغزی و مؤلفه های دیگر الکتروانسفالوگرام کمّی همچون توان مطلق، هم نوسانی در دیگر باندهای فرکانسی در تفاوت تفکر واگرا و همگرا باشد.
۲.

تاثیر تحریک فراجمجمه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی(TDCS) بر حافظه کاری و شدت نشانه های افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی تحریک فراجمجمه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی(tDCS) حافظه کاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۰ تعداد دانلود : ۲۹۵
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تحریک فراجمجمه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی(tDCS) بر حافظه کاری و شدت نشانه های  افسردگی بود.روش: پژوهش حاضر در قالب  یک طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون _پس آزمون با گروه گواه اجرا شد.نمونه پژوهش شامل ۳۲ نفر از افرادی که به یکی از کلینیک های شهر تهران برای درمان افسردگی مراجعه کرده و با تشخیص افسردگی داوطلب شرکت در این پژوهش بودند،می شد.از بین افراد انتخاب شده ۱۶ نفر در گروه آزمایشی و ۱۶ نفر در گروه گواه جایابی شده سپس هر دو  گروه براساس سن، جنس و تحصیلات همتاسازی شدند.دو نوع مختلف تحریک آندی وشم (ساختگ ) با شدت جریان ۲ میلی آمپر و به مدت ۲۰ دقیقه ، طی۲۰جلسه ارائه شد.شرکت کنندگان قبل و بعد از تحریک با پرسشنامه افسردگی بک و آزمون  کامپیوتری تعیین فراخنای حافظه کاری (n-back) موردسنجش قرار گرفتند.یافته ها:تحلیل داده های بدست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه در حافظه کاری و افسردگی  تفاوت معنی داری وجود دارد. P) نتیجه گیری: به نظر می رسد روش تحریک فراجمجمه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی می تواند سبب بهبود حافظه کاری و شدت علایم افسردگی شود.بنابراین می توان ادعا کرد که این مداخله بعنوان یک مداخله مکمل در کنار سایر درمان های روان شناختی و دارویی می تواند مورد توجه متخصصین قرار گیرد.
۳.

تأثیر نوروفیدبک و درمان ترکیبی نوروبیوفیدبک بر کاهش علائم وسواس فکری عملی: مطالعه تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوروفیدبک اختلال وسواس فکری - عملی نوروبیوفیدبک

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی وسواس فکری –عملی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری کارکرد مغز و اعصاب
تعداد بازدید : ۹۹۸ تعداد دانلود : ۷۴۶
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی نوروفیدبک و درمان ترکیبی نوروبیوفیدبک بر کاهش علائم اختلال وسواس فکری عملی صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون بود و با حجم نمونه 12 نفر که در 3 گروه به شیوه تصادفی جایگزین شدند، صورت گرفت. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه 30 سؤالی مادزلی بود. ابتدا از آزمودنی ها پیش آزمون گرفته شد، سپس آن ها به 3 گروه نوروفیدبک، نوروبیوفیدبک (که درمان ترکیبی دریافت کردند) و گروه دارودرمانی تقسیم شدند. گروه های نوروفیدبک و درمان ترکیبی به مدت 10 هفته، 30 جلسه درمان دریافت کردند (گروه دارودرمانی تنها دارو مصرف نمودند). سپس پس آزمون از همه گروه ها گرفته شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که درمان اختلال وسواس با نوروفیدبک، در مقایسه با روش دارودرمانی، منجر به کاهش معنادار )01/0 ( p< در علائم وسواس فکری-عملی می شود. همچنین، انجام نوروبیوفیدبک منجر به کاهش معنادار )004/0 p#,

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان