فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان خاطره پردازی انسجامی بر افسردگی مرگ، استرس ادراک شده و اضطراب سلامت سالمندان شهر ساری، انجام شد.روش: پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه سالمندان 60 تا 72 ساله شهر ساری مقیم در خانه سالمندان در سال 95-1394 بودند که 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به دو گروه 15 نفره تقسیم شد.ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه های افسردگی مرگ تمپلر ، استرس ادراک شده کوهن و اضطراب سلامت زونگ بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و از نرم افزار SPSS 22 استفاده شد.یافته ها: نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه پس از اجرای درمان خاطره پردازی انسجامی تفاوت معناداری در افسردگی مرگ، استرس ادراک شده و اضطراب سلامت سالمندان وجود دارد(0.05=α > 0.001=Sig. ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت درمان خاطره پردازی انسجامی بر افسردگی مرگ، استرس ادراک شده و اضطراب سلامت سالمندان شهرستان ساری تاثیر دارد
اثربخشی راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان در بهبود کارکردهای اجرایی معتادان بهبود یافته مراکز کاهش آسیب (DIC)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان در بهبود کارکردهای اجرایی در معتادان بهبود یافته مراکز کاهش آسیب شهر کرج بود. روش : روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل می باشد. نمونه مورد نظر شامل ۲۴ مرد از معتادان بهبود یافته مراکز کاهش آسیب شهر کرج بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش برنامه راهبردهای نظم جویی هیجان مبتنی بر مدل گروس به مدت ده جلسه گروهی دریافت کردند در حالی که گروه کنترل تا پایان طرح هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری اطلاعات از آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و برای تحلیل از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش راهبردهای تنظیم فرآیندی هیجان موجب ارتقا کارکردهای اجرایی در افراد گروه آزمایش شد. نتیجه گیری:آموزش راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان تلویحات کاربردی مفیدی در درمان و پیشگیری از عود اعتیاد دارد.
احساس گناه: بیماری یا شفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق، گناه، بیماری و جرم، مفاهیم راهگشای دیالوگ دنیای قدیم و جدید هستند. بر اساس دیدگاه دوانلو (2001) احساس گناه سنگین ترین احساس بشری و عامل بیماری های روانی است. از طرفی تجربه احساس گناه منجر به شفا و پویایی زندگی آدمی می شود. بنابراین موردبحث برانگیز این است که مرز بین سلامت و بیماری چیست؟ چرا و چگونه سنگین ترین احساس بشری که عامل رنج هایش است منجر به شفا هم می شود.. زمانیکه کودک در دلبستگی به والدین طرد یا بیش ازحد حمایت شود، عشق ورزی او با احساسات متعارضی مانند نفرت، عشق و گناه به عنوان ترکیب این دو، همراه می شود. ازآنجاکه کودک همواره تلاش می کند که از رابطه دلبستگی خود با والدینش محافظت کند، به منظور حفاظت از آنها، اغلب خشم خود را به سمت خویش بر می گرداند واین نقطه آغاز شروع بیماری روانی و بیماری های روانی تنی است. طی این فرآیند در زندگی آدمی گریزناپذیر است. پژوهش حاضر با تحلیل و بررسی مطالعات اخیر با محوریت گناه نشان می دهد بیماری روانی امری گریزناپذیر، خودخواسته و منعطف است، تا زمانی که نیاز یه شناخت مسدود باشد ممکن است فرد به حیات روانی خود ادامه دهد ولی بهبودی، شکوفایی و سرزندگی درگرو آگاهی به کاستی ها و لمس احساس گناه است که حاصل می شود.
نقش مدل ترکیبی سرشت عاطفی و هیجانی (AFECT) در پیش بینی نشانه های اختلال اضطراب فراگیر (GAD) در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل ترکیبی سرشت عاطفی و هیجانی (AFECT)، ترکیبی از ساختارهای سرشت عاطفی و هیجانی را با کاربردهای بالینی، روانی- زیستی و درمانی برای اختلال های روانی مطرح می کند. هدف از این پژوهش بررسی نقش مدل ترکیبی سرشت عاطفی و هیجانی در پیش بینی نشانه های اختلال اضطراب فراگیر (GAD) می باشد. 400 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان با استفاده از مقیاس ترکیبی سرشت عاطفی و هیجانی و پرسش نامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا مورد آزمون قرار گرفتند. در این پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای طبقه ای استفاده شد. داده ها به وسیله آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان دادند که تمامی ابعاد هیجانی و عاطفی مدل AFECT (به استثنای بعد سرخوشی در سرشت عاطفی) همبستگی معناداری با نشانه های اختلال اضطراب فراگیر دارند. هم چنین، نتایج ناشی از رگرسیون چندگانه نشان دادند که در سرشت هیجانی اراده، خشم و حساسیت و در سرشت عاطفی ابعاد اضطراب، سرحالی و هیجان زدگی توانستند نشانه های GAD را به گونه معنادار پیش بینی کنند. در مجموع می توان نتیجه گرفت که بین ابعاد هیجانی و عاطفی مدل AFECT با نشانه های GAD رابطه وجود دارد و برخی از این ابعاد توان پیش بینی نشانه های GAD را دارند. این یافته ها می توانند در دو زمینه پژوهشی و بالینی مورد استفاده قرار گیرند.
تأثیر حمایت اجتماعی غیررسمی بر سلامت روان مادران دارای کودک با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر حمایت اجتماعی غیررسمی بر سلامت روان مادران با کودکان دارای اختلال طیف اتیسم بود. روش: 94 تن از مادران دارای کودکی با تشخیص اتیسم 5 تا 12 سال که در مراکز آموزشی و توان بخشی ویژه کودکان اتیسم در شهرهای اصفهان و شهرکرد آموزش می دیدند، پرسش نامه های سلامت روان عمومی و حمایت اجتماعی زیمت و همکاران را پر کردند. مدل معادله ساختاری برای تحلیل داده ها در نرم افزار آموس-18 استفاده شد. یافته ها: مدل پیشنهادی در شاخص های کلی مطلق، تطبیقی و مقتصد از برازش خوبی برخوردار بود. بر اساس شاخص های برازش مدل، حمایت اجتماعی غیررسمی تأثیر مستقیم معناداری بر سلامت روان مادران این کودکان داشت. مادرانی که احساس حمایت بیشتری داشتند، مشکلات کمتری در سلامت روان خود گزارش کردند و این مدل 40% تغییرات فردی در سلامت روان مادران را تبیین کرد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش برنامه های آموزشی برای آموزش مادران کودکان اتیسم جهت جلب توجه آنها به استفاده از حمایت های غیررسمی پیرامونشان و نیز آموزش عموم افراد برای ارائه حمایت های اجتماعی خود به خانواده های با کودکان اتیسم به منظور بالا بردن سطح سلامت روان مادران توصیه می شود.
بررسی اثربخشی برنامه تربیت بدنی بر بهبود شایستگی اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی در دوره پیش حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: امروزه ضرورت پرداختن به شایستگی اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی امری ضروری به نظر می رسد. آموزش برنامه تربیت بدنی در این راستا در جهت ارتقای شایستگی اجتماعی می تواند نقشی موثر و مثبت ایفا کند. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش برنامه تربیت بدنی بر بهبود شایستگی اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی اجرا شد.
اثربخشي طرحواره درماني ذهنیت مدار بر کاهش علایم خودشیفتگی مبتلایان به اختلال شخصيت خودشيفته: پژوهش مورد- منفرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال شخصیت خودشیفته (Narcissistic personality disorder یا NPD)، اختلالی است که افراد مبتلا به دلیل احساس اهمیت شخصی بزرگ منشانه، با مشکلات بین فردی و همدلی بسیاری روبه رو می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشي طرحواره درماني ذهنیت مدار بر کاهش علایم خودشیفتگی مبتلایان به NPD انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه، از روش مورد- منفرد با طرح A-B و خط پایه چندگانه استفاده گردید. نمونه ها شامل 3 مورد (2 زن و 1 مرد) از مراجعه کنندگان به کلینیک مشاوره شهر قزوین بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و پس از پاسخگویی به نسخه 40 گویه ای مقیاس شخصیت خودشیفته (40-Narcissistic Personality Inventory یا 40-NPI)، بر اساس ملاک های Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-5th Edition (DSM-5)، توسط روان پزشک مورد مصاحبه تشخیصی قرار گرفتند و مبتلا به NPD تشخیص داده شدند. جهت سنجش علایم خودشیفتگی آزمودنی ها، از مقیاس چند محوری بالینی Millon (Millon Clinical Multiaxial Inventory-III یا MCMI-III) استفاده گردید. طرحواره درمانی در 20 جلسه انفرادی 60 دقیقه ای به صورت هفته ای دو جلسه اجرا شد. دوره پیگیری درمان نیز 1 ماه پس از پایان مداخله دنبال گردید.
یافته ها: داده های به دست آمده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی شامل میانگین و میانه، تحلیل دیداری شکل ها در دو بخش درون موقعیتی و بین موقعیتی با شاخص ثبات و جهت روند، درصد داده های غیر همپوش (Percentage of non-overlapping data یا PND) و درصد داده های همپوش (Percentage of overlapping data یا POD) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته ها، طرحواره درمانی در کاهش علایم خودشیفتگی مبتلایان به NPD مؤثر بود.
نتيجه گيري: طرحواره درمانی در بهبود و کاهش علایم افراد دارای NPD از کارایی و اثربخشی لازم برخوردار است و می تواند در درمان مبتلایان به این اختلال به کار رود.
نقش جو عاطفی خانواده و رضایت از زندگی در پیش بینی گرایش به اعتیاد
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، تعیین نقش جو عاطفی خانواده و رضایت از زندگی در پیش بینی گرایش به اعتیاد بود. روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه روستا های استان کرمان بودند. 200 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه های جو عاطفی خانواده، رضایت از زندگی و گرایش به اعتیاد را تکمیل نمودند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که جو عاطفی خانواده و رضایت از زندگی با گرایش به اعتیاد رابطه منفی معناداری دارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که رضایت از زندگی توانایی پیش بینی 11 درصد از واریانس گرایش به اعتیاد را دارد. چنانچه جو عاطفی خانواده نوجوان نا مناسب باشد و فرد میزان رضایت پایینی از زندگی داشته باشد، زمینه برای گرایش به اعتیاد در نوجوان فراهم می شود. می توان با افزایش رضایت از زندگی در نوجوانان از اعتیاد پیشگیری نمود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانه های پُرخوری، افسردگی و تَن انگاره در مبتلایان به پُرخوری عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:پُرخوری عصبی نوع خاصی از اختلالات خورد و خوراک است که با مواد غذایی و تَن انگاره فرد رابطه دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانه های پُرخوری، افسردگی و تَن انگاره در مبتلایان به پُرخوری عصبی انجام شد. روش:تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پژوهش پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به پُرخوری عصبی از مراجعه کنندگان به مرکز روان پزشکی فارابی کرمانشاه بود؛ براساس معیارهای ورود به پژوهش، تشخیص روان پزشک و پرسشنامه های عادات خوردن (EHQ)، شدت پُرخوری (BES)، نگرانی از تَن انگاره (BIS)، و افسردگی بِک- فُرم کوتاه بیمارانی که دارای بالاترین نمرات بودند، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به گروه های آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه مداخلة درمانی 120 دقیقه ای طی دو جلسه در هفته را دریافت نمود؛ اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. اطلاعات به دست آمده با تحلیل کوواریانس چندمتغیریتحلیل شد. یافته ها:نتایج پژوهش نشان داد کهتفاوت معناداری بین گروه های آزمایش و گواه در کاهش شدت نشانگان پُرخوری عصبی و عادات خوردن وجود دارد. همچنین، در تَن انگاره و افسردگی تفاوت معناداری بین گروه ها مشاهده گردید. نتیجه گیری:با توجه به یافته های پژوهش می توان بیان کرد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب کاهش نشانگان پُرخوری عصبی، افسردگی و بهبود تَن انگاره در افراد تحت درمان شده است. استفاده از این روش درمانی برای مبتلایان به پُرخوری عصبی در جامعه بیماران پیشنهاد می شود.
بیش فعالی/کمبود توجه و اعتیاد به مواد مخدر: نقش میانجی ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، مقایسه شدت بیش فعالی/کمبود توجه و زیر مقیاس های آن به همراه میزان ذهن آگاهی در افراد معتاد به مواد مخدر و افراد عادی بود. همچنین این مطالعه به بررسی نقش میانجی گر ذهن آگاهی در ارتباط علّی بیش فعالی/کمبود توجه با اعتیاد به مواد مخدر پرداخت. نمونه مورد بررسی شامل 153 نفر معتادان بدون نام و 103 نفر افراد همتا و عادی بود. داده ها به کمک مقیاس تشخیصی کوتاه نقص توجه-بیش فعالی کانرز بزرگسالان و مقیاس ذهن آگاهی گردآوری شده و به کمک ضرایب همبستگی، آزمون تی و تحلیل میانجی آنالیز شدند. همبستگی های معکوس و معناداری بین نمره کل بیش فعالی/کمبود توجه و زیرمقیاس های آن با ذهن آگاهی بدست آمد. همچنین تفاوت های معناداری از نظر ذهن آگاهی و بیش فعالی/کمبود توجه و زیرمقیاس های آن در افراد معتاد با همتاهای غیرمعتاد آن ها مشاهده شد. تحلیل میانجی از نقش واسطه ای معنادار ذهن آگاهی در ارتباط علّی نمره کل بیش فعالی/کمبود توجه بر اعتیاد به مواد مخدر حمایت نمود. بر اساس یافته ها، منطقی به نظر می رسد که اولا نقش اختلال بیش فعالی/کمبود توجه بزرگسالان در ابتلا به اعتیاد با مواد مخدر از نو مورد توجه قرار گیرد. ثانیا در مداخلات درمانی اعتیاد به مواد مخدر، نقش ذهن آگاهی به عنوان عاملی مهم در در نظر گرفته شود.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ولع مصرف، شدت وابستگی و تنظیم شناختی هیجان زنان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ولع مصرف، شدت وابستگی و تنظیم شناختی هیجان زنان وابسته به مواد صورت گرفت. روش: نوع پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تبریز در نیمه اول سال 1394 بود. به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) انتخاب شدند. پرسش نامه های ولع مصرف، شدت وابستگی و تنظیم شناختی هیجان برای جمع آوری داده ها استفاده شد. روش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در 10 جلسه دو ساعته در گروه آزمایشی اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش ولع مصرف و کاهش شدت وابستگی به مواد و افزایش استفاده از راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان در زنان وابسته به مواد شد. نتیجه گیری: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی از روش های درمانی تاثیرگذار بر ولع مصرف، شدت وابستگی و تنظیم شناختی هیجان زنان وابسته به مواد می باشد.
نقش تشخیصی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، همجوشی شناختی و راهبردهای کنترل فکر در اختلال وسواسی–اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تشخیصی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، همجوشی شناختی و راهبردهای کنترل فکر در اختلال وسواسی–اجباری و افراد بهنجار بود. روش:طرح پژوهش حاضر از نوع پژوهش های علی -مقایسه ای بود. جامعه هدف پژوهش حاضر شامل کلیه مراجعه کنندگان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی بود که در بازه زمانی مهر تا اسفند سال 1395 به مراکز درمانی شهر تهران مراجعه کرده بودند. از این میان تعداد 50 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس از مقیاس وسواسی -اجباری ییل -براون فرم کوتاه پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان، پرسشنامه کنترل فکر و پرسشنامه آمیختگی شناختی برای گردآوری داده ها استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل تابع تشخیصی استفاده شد. یافته ها:نتایج تحلیل داده ها نشان داد که در کلیه متغیرها به جزء راهبردهای سازگارانه پذیرش و ارزیابی مجدد، همچنین راهبردهای کنترل فکر نگرانی، تنبیه، کنترل اجتماعی و ارزیابی مجدد، میانگین گروه بهنجار به صورت معناداری بیشتر از گروه وسواسی بود. در متغیرهای دیگر میانگین گروه وسواس به صورت معناداری بیشتر از گروه بهنجار بود. همچنین یافته های این پژوهش بیانگر آن بودند که بر اساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، همجوشی شناختی و راهبردهای کنترل فکر می توان عضویت افراد در دو گروه را پیش بینی کرد. نتیجه گیری:می توان نتیجه گیری کرد که فعال شدن باورهای درآمیختگیافکار، ارزیابی هایی را بر می انگیزاند که بر اساس آنها استفاده از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان و کنترل فکر بیشتر و متعاقباً فکر وسواسی خطرناک تلقی می شود. این ارزیابی ها منجر به بروز احساس ترس، اضطراب، گناه و ناراحتی می شوند. اگر ارزیابی فرد این باشد که فکر وسواسی نشان دهنده آن است که اتفاقی خطرناک پیش از این رخ داده است، ممکن است راهبردهای وارسی یا اختلال ذهنی را به کار گیرد. راهبردها باعث می شوند فرد نتواند در واقعیت این باورها را بیازماید و اعتبار آنها را رد کند.
مقایسه هیجان خواهی، جایگاه مهار و کمال گرایی در افراد وابسته به مواد و افراد غیروابسته به مواد
حوزههای تخصصی:
سوءمصرف مواد، از جمله مشکلات جامعه بشری است که روز به روز بر میزان آن افزوده می شود و کمتر کشوری را می توان یافت که از شیوع و خطرات ناشی از آن مصون مانده باشد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه هیجان خواهی، جایگاه مهار و کمال گرایی افراد وابسته به مواد و افراد غیروابسته به مواد بود. این مطالعه یک طرح علی-مقایسه ای بود.50 نفر از افراد مبتلا به سوءمصرف مواد و 50 نفر از اعضای خانواده و وابستگان درجه اول افراد مبتلا به سوءمصرف مواد ترک کرده به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هر دو گروه پس از همتاسازی بر اساس سن و تحصیلات، پرسش نامه های هیجان خواهی زاکرمن (1987)، مقیاس جایگاه مهار راتر (1975) و مقیاس کمال گرایی چندبعدی فراست و همکاران (1990) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین افراد وابسته به مواد و افراد غیروابسته به مواد در هیجان خواهی، جایگاه مه ار و کمال گرایی تفاوت معناداری وجود داشت. افراد وابسته به مواد در هیجان خواهی، جایگاه مهار بیرونی نمرات بالاتری داشتند. مدیریت موثر هیجان و کنترل درونی می تواند افراد را به سمت رفتارهای سازگارانه سوق دهد که این رفتارهای سازگارانه منجر به تقویت ترک رفتارهای مرتبط به اعتیاد می شود.
مقایسه توجه انتخابی در افراد با نشانه های اختلال شخصیت ضداجتماعی و اختلال شخصیت وسواسی -جبری و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:علوم شناختی با استفاده از تکالیف مختلف ماهیت و فرآیندهای توجه را مورد بررسی قرار می دهد. هدف این پژوهش مقایسه توجه انتخابی در افراد با نشانه های اختلال شخصیت ضداجتماعی و اختلال شخصیت وسواسی –جبری و بهنجار بود. روش:در این پژوهش 400 دانشجوی دختر به صورت تصادفی انتخاب شدند و نسخه کامپیوتری پرسشنامه میلون را کامل کردند. سپس بر اساس ملاک های ورود، سه گروه اختلال شخصیت ضداجتماعی، اختلال شخصیت وسواسی –جبری و بهنجار انتخاب شدند. در ادامه، آزمون توجه انتخابی d2 برای شرکت کنند گان اجرا شد. داده ها با استفاده ار تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها:نتایج نشان داد در مؤلفه کارایی تمرکز بین دو گروه شخصیت وسواسی – جبری و گروه بهنجار تفاوت معناداری وجود دارد بطوری که گروه شخصیت وسواسی – جبری عملکرد ضعیف تری داشت. در رابطه با خطای حذف تفاوت گروه شخصیت وسواسی – جبری و گروه شخصیت ضداجتماعی معنادار بود و افراد وسواسی –جبری بیشتر مرتکب خطای حذف شده بودند. همچنین تفاوت دو گروه وسواسی و بهنجار در خطای حذف معنادار بود و افراد وسواسی - جبری خطای حذف بیشتری داشتند. نتیجه گیری:براساس یافته ها پژوهش به نظر می رسد نقص در توجه انتخابی با بروز نشانه های اختلال شخصیت مرتبط باشد. پیشنهاد می شود در تحقیقات آینده مبنای عصب شناختی فرایند توجه و پردازش محرک های اجتماعی در اختلال شخصیت ضداجتماعی و اختلال شخصیت وسواسی –جبری مورد بررسی قرار گیرد.
اثربخشی راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان در بهبود کارکردهای اجرایی و افزایش کیفیت زندگی در معتادان بهبود یافته مراکز کاهش آسیب(DIC)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتیاد اثرات منفی زیادی بر جنبه های مختلف روانی و اجتماعی افراد دارد. در واقع اعتیاد یک بیماری مزمن است که عوامل گوناگون زیست شناختی، روان شناختی و اجتماعی در آن تأثیر دارد .هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان در بهبود کارکردهای اجرایی و افزایش کیفیت زندگی در معتادان بهبود یافته مراکز کاهش آسیب شهر کرج است.روش پژوهش در چارچوب طرح های آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل می باشد. نمونه مورد نظر شامل 24مرد از معتادان بهبود یافته مراکز کاهش آسیب شهر کرج بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش برنامه راهبردهای نظم جویی هیجان مبتنی بر مدل گروس به مدت ده جلسه گروهی دریافت کردند در حالیکه گروه کنترل تا پایان طرح هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند.برای جمع آوری اطلاعات از آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و برای تحلیل یافته ها از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد.نتایج نشان دادند که آموزش راهبردهای تنظیم فرآیندی هیجان موجب ارتقا کارکردهای اجرایی و افزایش کیفیت زندگی در افراد گروه آزمایش شد.آموزش راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان تلویحات کاربردی مفیدی در درمان و پیشگیری از عود اعتیاد دارد.
رابطه علی خودتنظیمی و هوش اخلاقی با آمادگی به اعتیاد از طریق میانجی گری هیجان خواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی خودتنظیمی و هوش اخلاقی با آمادگی به اعتیاد از طریق میانجی گری هیجان خواهی در دانش آموزان دختر بود. روش: روش پژوهش، توصیفی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری(همبستگی) بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر بوشهر در سال تحصیلی 96- 1395 بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 240 نفر از دانش آموزان انتخاب و به پرسشنامه های آمادگی به اعتیاد، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، هوش اخلاقی و هیجان خواهی پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد مدل مفهومی پژوهش دارای شاخص های برازش مناسبی با داده ها می باشد. در این مدل تمامی مسیرهای مستقیم، غیرمستقیم و کلی برای پیش بینی آمادگی به اعتیاد معنی دار به دست آمد؛ همچنین، هیجان خواهی در رابطه با خودتنظیمی، هوش اخلاقی و آمادگی به اعتیاد نقش میانجی داشت. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که در برنامه های پیشگیری از اعتیاد نوجوانان ضروری است تا متغیرهای روان شناختی هیجان خواهی، خودتنظیمی و هوش اخلاقی در نظر گرفته شوند.
مقایسه تأثیر آموزش نوروفیدبک و دارودرمانی بر کاهش ولع مصرف مواد غذایی و سلامت عمومی در زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: چاقی و اضافه وزن یکی از عمده ترین معضلات قرن حاضر در حوزه سلامت عمومی به حساب می آید که طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی نرخ میزان چاقی از سال ۱۹۸۰ میلادی در سرتاسر جهان دو برابر شده است. پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش نوروفیدبک و دارودرمانی بر ولع خوردن مواد غذایی و سلامت عمومی زنان دارای اضافه وزن بود. روش: بدین منظور 45 نفر از زنان دارای اضافه وزن به شیوه تصادفی در یکی از گروه های نوروفیدبک، دارودرمانی و کنترل تقسیم شدند. هر سه گروه پرسشنامه ولع مصرف مواد غذایی و سلامت عمومی را قبل و بعد از مداخله تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک متغیری و چند متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج تفاوت معناداری بین گروه های نوروفیدبک و دارودرمانی در ولع مصرف مواد غذایی و سلامت عمومی افراد شرکت کننده نشان نداد؛ یعنی دارودرمانی و نوروفیدبک به یک اندازه بر ولع مصرف مواد غذایی و سلامت عمومی مؤثر است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش نوروفیدبک به اندازه دارودرمانی می تواند به عنوان یکی از مداخلات درمانی اثربخش جدید در حوزه اضافه وزن و چاقی مطرح شود. با توجه به اینکه نوروفیدبک روشی است که حداقل عوارض و برگشت پذیری را دارد، به عنوان درمان مکمل چاقی و اضافه وزن مناسب است .
پیشگیری از اعتیاد با رویکرد اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر و بهره مندی از ظرفیت سازمان های مردمی
حوزههای تخصصی:
اعتیاد زمینه ساز بسیاری دیگر از مشکلات و مسائل اجتماعی بوده و می تواند نقش مهمی در کم توسعه یافتگی داشته باشد. به علاوه با توجه به تبدیل شدن مواد مخدر و اعتیاد به ابزار جنگ نرم و تهدید علیه امنیت ملی از یک سو و منابع قابل توجه کشور خصوصاً در حوزه های فرهنگی از سوی دیگر، در صورت پذیرش اصل اقدامات رویکرد اجتماعی کردن پیشگیری از اعتیاد به عنوان مهم ترین رویکرد در مصون سازی آحاد جامعه، چاره ای جز حمایت از سازمان های مردم نهاد و تیم های محله ای در این زمینه نیست. مطالعه حاضر که به روش مروری-کتابخانه ای انجام شده، درصدد است تا ضمن تبیین نقش سازمان های مردم نهاد در برنامه های پیشگیرانه و اهداف اصلی رویکرد اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر، با ایجاد حساسیت افزون تر در بین مسئولین و سازمان های مردمی، ضرورت ایجاد یک نهضت عمومی و فراگیر در پیشگیری از اعتیاد را روشن نماید؛ و مبارزه با مواد مخدر از طریق مبارزه ی اجتماعی با ورود و مشارکت تمام افراد جامعه ازجمله خانواده ها و سمن ها به عنوان یک سیاست ارجح برای هر دولتی در کشور ما باشد.