فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۴٬۴۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله می خواهیم نشان دهیم که هرچند پیرس منطق دان، دانش مند و فیلسوفی پراگماتیست است، رگه های قوی دینی در نظام فکری او (به ویژه در اواخر عمرش) با فلسفه علمی او پیوند ناگسستنی دارد. بر اساس این دیدگاه، این نوشته با استناد به آثار پیرس در پی نشان دادن این رگه های دینی در قالب «پیوند علم و دین» در اندیشه این متفکر امریکایی است. پیرس تبلور این پیوند را در روش علمی نشان می دهد و معتقد است که روش علم باید «روح» علمی داشته باشد و این روح همان میل به یادگیری حقیقت است که در علم و دین وجود دارد. پیرس معتقد است که علم و دین با تکیه بر این روحیه می توانند در راستای هم حرکت کنند و او حتی از دین علم در این حیطه یاد می کند. بنابراین، پیرس با روحیه دینی به علم می نگرد و این امر در دوره سوم فکری او در قالب مقالات و نوشته هایش کاملاً آشکار است
روح و سرنوشت آن بعد از مرگ در آیین جینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با این که آیین جینه از ادیان هندی بشمار می رود، ولی به خاطر نگرشی که به مسأله روح و خاستگاه آن دارد، حتی با وجود شباهت با آیین هندو، به گونه ای در مقابل آن قرار گرفته است. کرمه، سمساره و مکشه، مفاهیمی هستند که بین دو آیین «هندو» و «جینه» مشترکند. اما نگرش «جینه» به ذات انسان و هدف غایی و راه رسیدن به آن، باعث بروز تفاوت چشمگیری بین این آیین و خاستگاه هندویی آن شده است. با وجود پیچیدگی های بسیار آیین جینه، می توان گفت: روح(جیوه)، نقش محوری در این آیین دارد، احترام به موجودات در هر مرتبه ای که باشند(اهیمسا) اهمیت ویژه و اصل بنیادی این آیین است و مسلماً حرمت آن نه از بعد مادی، بلکه به سبب روحی است که با طی طریق درعوالم مختلف به درجه والایی از مقام انسانی می رسد و به نوبه خود با رعایت اصول اخلاقی خاص و ریاضت های شاق جسمانی، که در نتیجه آن تأثیرات امور مادی(اجیوه) بر روح(جیوه) از بین می رود، پیروان «جینه» قادر به دستیابی به مقام خلوص و ذات اصیل خود می باشند. این همان مقامی است که در این آیین، جایگاهی خداگونه1 یافته است، البته دستیابی به این مهم از طریق توصیف مسائل مرتبط با این آئین مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. بدیهی است این امر با بررسی مفهوم روح و اقسام آن و نیز رابطه(روح و بدن) و (روح و عمل) و موضوع تناسخ تا نحوه رهایی و نجات در این آیین تبیین خواهد شد.
وحی از دید ابن سینا
حوزههای تخصصی:
فرآیند وحی از جمله مسائلی است که از دیرباز ذهن بسیاری از متفکران و فیلسوفان اسلامی و غربی را به خود مشغول کرده و پی بردن به حقیقت و چیستی این پدیده را دغدغه ایشان قرار داده است. در میان فیلسوفان اسلامی از زمان فارابی تاکنون، تلاش های بسیاری در جهت توضیح و تبیین وحی صورت گرفته است که هریک براساس مکتب و دیدگاه خاص خویش سعی کرده اند تبیین بهتری از چیستی وحی ارائه دهند.ابن سینا یکی از فیلسوفان اسلامی است که به این مسئله توجه خاصی نشان دادهو با نبوغ بالای خویش به تبیین و تحلیل وحی پرداخته است. وی از عناصر اصلی و مهمی، از جمله نفوس فلکی، عقل فعال، قوای مدرکه نفس، قوه خیال و قوه حدس...بهره برده است که هر یک از این موارد ذکر شده، نقش مواد خام و اولیه ای را دارند که ابن سینا از آنها در سازماندهی تبیین خویش استفاده کرده است. دراین مقاله، دیدگاه ابن سینا با فرایند فوق الذکر بیان شده ونقدهای مطرح شده برآراء وی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
هرمنوتیک و فهم متن از نگاه گادامر و شهید مطهری
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
هرمنوتیک دانشی است که به فرآیند فهم یک اثر می پردازد تا راهی بهتر برای فهم اثر ارائه کند و در مواردی هرمنوتیک به معنای تفسیر به کار می رود که دقیق نیست. رویکردهای اولیه به علم هرمنوتیک معطوف به تفسیر متن بوده که در دوره حاکمیت مذهب بیشتر متون دینی مورد توجه و تفسیر قرار می گرفته است. پس از آن دوره هرمنوتیک فلسفی است که نماینده های آن هایدگر و گادامر هستند که نگاهی وجودی به فهم و تفسیر دارند و این دوره هرمنوتیکی با گادامر کمال می یابد و دوره شکوفایی و اوج هرمنوتیک است. سپس دوره هرمنوتیک مدرن است که بیشتر رویکردی انتقادی به هرمنوتیک فلسفی است. هرمنوتیک با شکل خاص و گسترده ای که میان فیلسوفان غربی وجود دارد در میان مسلمان نبوده است، اما گاهی برخی بحثها قرابت و نزدیکی با بحث هرمنوتیک دارد. مطهری به عنوان یکی از حکمای نوصدرایی در بحث فهم متن، خاصه متن قرآن سخنان مهمی بیان داشته که حاکی از اهمیت بحث فهم و تفسیر متن است. ایشان معتقد بودند در فهم متن نباید به ظواهر متن اکتفا کرد و باید برای رسیدن به درک مقصود مؤلف به ورای ظاهر متن رفت و مراد او را از تألیف آن متن دریافت کرد. البته از نظر مطهری رسیدن به این مهم به ویژه در متون مقدس مستلزم روش شناسی خاصی است. این مقاله بر آن است تا هرمنوتیک فلسفی گادامر و فهم متن و شرایط آن از نگاه مطهری را بایکدیگر مقایسه کند.
تحلیلی انتقادی بر علم دینی پلانتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن حاضر، هجمه ی سهمگین حوزه های گوناگون دانش را بر قلمرو ادیان شاهد بوده ایم. این مسأله نگرانی بسیاری را از سوی دانشمندانِ پیرو دین و همچنین خداباورانِ طرفدار علم برانگیخته است. ازاین رو، آلوین پلانتینگا، یکی از بزرگ ترین فیلسوفان معاصر دین، با ارائه ی نظریه ی معرفت خود، موضعی نو به باورهای دینی اتخاذ می کند. او با نقدهایی که متوجه دیدگاه پیشینیان می کند، گستره ی باورهای پایه را به طریقی وسعت می دهد، تا باورهای دینی را نیز دربرگیرد. پس از ارائه ی این دیدگاه، پلانتینگا در آثار متعدد خویش، تلاش می کند تا تضاد میان علوم معاصر و دین را به پیش فرض های الحادی نظریات علمی نسبت دهد. در ادامه ی این تلاش، او برساختن علمی دینی را پی می گیرد که علاوه بر اجتناب از عناصر الحادی، به کارگیری باورهای دینی را در اشتغال به فعالیت های علمی، به پیروان ادیان توصیه می کند. در این مقاله، ضمن تحلیل و بررسی علم دینیِ مدّنظر پلانتینگا، اشکالات عمده ای را بر آن وارد آورده ایم.
خودی و ایمان در الهیّات وجودگرا (بررسی موردی: مک کواری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر در صدد توصیف خودی و ایمان در الهیات اندیشمند معاصر، جان مک کواری و بررسی و نقد آن است. دیدگاه او در این عرصه، آمیزه ای از تحلیل هایدگریِ وجود انسان و ایمانِ مسیحی است. به اجمال به باور او، انسان مدرن عموماً با خودیِ غیراصیل یا آشفتگی وجودی روبه روست و ازآنجاکه هیچ چاره ای برای برون رفت از این وضعیت در درون شرایط انسانی در دست نیست، انسان باید به لطف الهی و خدا توسل کند. از این رهگذر، یک خودِ اصیل، ساختاری یکدست است که همة تضادهای وجودیِ انسان در آن به تعادل رسیده است. دراین میان مسئلة مرگ، اهمیتی بسزا دارد؛ زیرا تناهی وجود و فرصت اندک انسان برای رسیدن به خودی اصیل را به او گوشزد می کند. خود اصیل را نمی توان با ایدة نفسِ جوهری مرتبط دانست؛ بلکه باید آن را در مجموعِ نفس و بدن جستجو کرد. همچنین انسان نمی تواند در باب فهم وجود انسانی یک سره به یقین برسد؛ بنابراین باید با گذر از استدلالی عقلی، به توصیف پدیداریِ آن بسنده کند. درمجموع می توان اذعان داشت مک کواری تبیینی واقع بینانه از خودی و ایمان مبتنی بر آموزه های دینی و سنت های الهیاتیِ مسیحی ارائه می دهد و از دیدگاه های مکاتب الحادی و پوچ گرایانه و جریان های انسان گرایانة افراطی و پوزیتیویستی در این عرصه فاصله می گیرد؛ ولی نمی تواند تبیینی صحیح و دقیق از نفس انسانی ارائه دهد و حقایقی همچون جوهریت و تجرد آن را انکار می کند. همچنین تأکید او بر ناتوانایی انسان از رسیدن به یقین در باب فهم وجود انسانی و گذر از استدلالِ عقلی و بسنده کردن به توصیفِ پدیداریِ وجود انسانی چندان موجه نمی نماید.
باز سازی انجیل زنده مانی بر پایه متن های ایرانی مانوی، یونانی، قبطی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از کتاب هایی که مانی خود به زبان مادری اش سُریانی به نگارش درآورده است، «انجیل زنده» (Ewangelyōn zīndag) نام دارد. نام این کتاب در روایت های ایرانی مانوی، چینی، یونانی، لاتین، قبطی و نوشته های اسلامی آمده است. در هر یک از این زبان ها نقل قول هایی از انجیل نیز می توان یافت که کاملترین آنها نقل قول های یونانی در دست نوشتة یونانی مانوی (CMC) است. پس از آن می توان نقل قول های قبطی مانوی (MSC) را نام برد. روایت های ایرانی مانوی شامل قطعه هایی به فارس ی میانه، پهلوانیگ و سغدی است. پس از این قطعه ها باید از قطعه ای چینی نام برد و سپس دو نقل قول کوتاه در ادبیات چینی مانوی. نام انجیل زنده اگرچه در نوشته های اسلامی آمده است، متأسفانه تنها چند نقل قول بسیار کوتاه از آن روایت شده که که از آن جمله می توان از روایتی که ابوریحان بیرونی بیان داشته، یاد کرد. هدف این مقاله ارائة طرحی کلی از «باب الف» انجیل زنده مانی است. از آن جا که انجیل مانی دارای 22 باب بوده است، می توان از باب های دیگر آن نیز نقل قول هایی هر چند کوتاه ذکر کرد. در واقع بخش اصلی این مقاله از ترجمه ای است به فارسی از تمام شواهد و نقل قول های انجیل زندة مانی در یک متن نسبتاَ یکپارچه.
ناتوانی مدل استیفنز در محدودکردن استدلال «احتیاط بهتر از پشیمانی است(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی فیلسوفان بر این باورند که اصل انتخاب طبیعی اعتمادپذیری فرآیندهای باورسازی را تضمین می کند. بر طبق این دیدگاه، آن دسته از فرآیندهای باورسازی که بیشتر باورهای صادق تولید می کنند تا باورهای کاذب، برای تولید مثل و بقاء موجود زنده سودمندند و از این رو انتخاب طبیعی آن ها را حفظ می کند. استفن استیچ در استدلالی که به «احتیاط بهتر از پشیمانی است» مشهور است، این رویکرد را وامی زند. او نشان می دهد که انتخاب طبیعی دلیل کافی برای اعتمادپذیری فرآیندهای باورسازی نیست. در سوی دیگر، کریستفر اِل. استیفنز با ارائه مدلی، وضعیت هایی را مشخص می کند که در آن ها انتخاب طبیعی از باورهای صادق حمایت می کند. او معتقد است که این مدل استدلال استیچ را محدود می کند. در این نوشتار، نشان می دهیم که مدل استیفنز نمی تواند استدلال «احتیاط بهتر از پشیمانی است» را محدودکند و در اساس، تأثیری در مناقشه میان موافقان و مخالفان تبیین مبتنی بر نظریه تطور برای اعتمادپذیری فرآیندهای باورسازی ندارد.
زبان دینی از منظر استیس، با تأکید بر مبانی معرفت شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استیس در جایگاه یک فیلسوف انگلیسی تحلیل زبانی، دین را همسان با عرفان دانسته و گوهر آن را تجربه عرفانی می داند. وی تجربه عرفانی و به تبع آن، گزاره های دینی را در قالب زبان بشری و عقل مفهوم ساز، غیرقابل بیان و توصیف ناپذیر می داند. استیس هستی را دارای دو ساحت طولی زمانی و لازمانی می داند که هر مرتبه دارای زبان خاص خویش است. عالم زمانی را قلمروی عقل مفهوم ساز متناهی می داند اما دین را متعلق به مرتبه لازمانی دانسته که صرفا با شهود قابل ادراک می باشد. از منظر استیس، زبان دینی، نمادین است. قضایای نمادین برای گزارش واقعیت نمی باشند، بلکه کارکرد آنها، برانگیختن عواطف دینی در مخاطبان و انگیزش تجربه دینی است. در این نوشتار نخست با ایضاح مفاهیم کلیدی، مقصود استیس از دین، عقل و عرفان را بیان کرده ایم. سپس تحلیل استیس از مسأله نمادین بودن زبان دینی با تأکید بر کارکرد اصلی اش که انگیزش تجربه و احساسات دینی در دینداران است را تقریر نموده ایم. در پایان، مبانی معرفت شناختی نظریه وی، بررسی شده است.
بررسی و نقد نظام قوانین اخلاقی در نظریه اخلاقی شخص گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی نظام قوانین اخلاقی در نظریه اخلاقی شخص گراست. برای دستیابی به این هدف، از دو روش «توصیفی- تحلیلی» و «نقد توسّعی» استفاده می شود. مطالب در چهار بخش ارائه می شوند: نخست، به چیستی قانون اخلاقی پرداخته شده است، دوّم، چگونگی شناسایی و کشف قوانین اخلاقی بیان شده است، سوّم، نظامی از قوانین اخلاقی معرفی شده که از سه طبقه «قوانین صوری»، «قوانین ارزش شناختی» و «قوانین شخص گرا» تشکیل یافته است و چهارم، هم چالش های نظام قوانین اخلاقی مطرح شده و هم شکل اصلاح یافته این چالش ها نیز بیان شده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که قوانین اخلاقی، جایگاه بسیار برجسته ای در نظریه اخلاقی شخص گرا دارند؛ به این معنا که راهنمای خوبی برای شخص در موقعیّت انتخاب هستند. همچنین نظریه اخلاقی شخص گرا، با اتّخاذ رویکردی کُل گرایانه، دوگانه انگاری قوانین صوری و ارزش شناختی را نمی پذیرد و آن ها را در ترکیبی هماهنگ و سازوار ارائه می دهد. علاوه بر این، اضافه کردن قوانین جدیدی به فهرست قوانین صوری و ارزش شناختی و مطرح ساختن طبقه نوینی با عنوان قوانین شخص گرا، از دیگر نوآوری های این نظریه در حوزه اخلاق است. سرانجام، چالش هایی چون زائد بودن قوانین اخلاقی در اخلاق منش شخص گرا و عدم کفایت این قوانین در نقش هدایتگری و تجویز بیان شده اند. از دید این مطالعه، هرگاه نقش وحدت بخشی را برای قوانین اخلاقی قائل باشیم، می توان آ نها را در اخلاق منش گنجاند و کفایت اخلاقی آن ها نیز اثبات می گردد.
اثبات وقوع معجزات از دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی و ریچارد سویین برن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش برانگیزترین مباحث مربوط به معجزه، بحث اثبات وقوع معجزات است. قاضی عبدالجبار با استفاده از روش هایی همچون تواتر و اجماع و همچنین پردازش نظریه ای به نام «حال» در صدد اثبات این است که ما می توانیم نسبت به وقوع معجزات علم بدیهی و اکتسابی یقینی پیدا کنیم و وقایع تاریخی ای مانند معجزات با روش هایی مانند «حال» قابل اثبات هستند. سویین برن نیز در پاسخ به اشکالات هیوم و فلو، چهار ابزار خ اطرات واضح خودمان، شهادت و گواهی دیگران درباره تجارب گذشته اشان،آث ار فیزیکی و فهم کنونی ما از این که چه چیزهایی طبیعتاً غیرممکن و یا غیرمحتمل هستند را برای پی بردن به وقوع معجزات مطرح می کند و نشان می دهد گزاره های تاریخی به مانند گزاره های علمی آزمون پذیر هستند و اصولی برای این امر ارائه می کند که بسیار شبیه مباحث اجماع عبدالجبار می باشد. در مجموع شباهت آرای این دو متفکر ما را به میراث غنی و همچنان ناشناخته کلام اسلامی رهنمون می سازد.
جزم گرایی در مبانی فکری از منظر ریچارد پاول و علامه جعفری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۴ شماره ۶۳
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
پلانتینگا و مسئله عقلانیت خداباوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله عقلانیت خداباوری را در سه اثر مهم پلانتینگا دنبال کرده ایم؛ سه اثری که نویسنده در آنها توانسته است ضمن پاسخ دادن به ایراد های منتقدان، دیدگاه خود را بیان کند. ما در این نوشتار سیر بحث پلانتینگا در این کتاب ها را دنبال کرده و پس از تبیین دیدگاه وی، به نقد و بررسی آن پرداخته ایم. بر این اساس ابتدا به نقد و بررسی برهان تمثیلی وی پرداخته می شود و در ادامه بیان خواهد شد که در نقد های وی به قرینه گرایی و مبناگرایی نوعی تهافت دیده می شود. در پایان نیز گفته خواهد شد که این دیدگاه وی که باور به خدا نیازی به قرینه ندارد، به نوعی ایمان گرایی نزدیک است.
پلانتینگا و مسأله تعارض میان علم و دین
حوزههای تخصصی:
متألهان بسیاری در سال های اخیر کوشیده اند مسأله تعارض علم و دین را حل کنند. در این میان، آلوین پلانتینگا، فیلسوف کالوینیستآمریکایی، تعارض علم و طبیعتگرایی را چونان راهی برای حل این مسأله مطرح میکند. کوشش پلانتینگا بیشتر ناظر به بررسی و ارزیابی مصادیق تعارض ادعایی است؛ هر چند در خلال این مباحث و برای برون رفت از چالشهای موجود، بخشی از مبانی جهانشناسی، معرفتشناسی و روش شناسی علم معاصر را نیز به نقد میکشد. پنداشت تعارض علم و دین، به زعم پلانتینگا، برآمده از تفسیر غلط و زیاده خواهانه از علم، و تصاویر مبالغهآمیز از مصادیق تاریخی و نمونههای تعارض است. او مدعی است بواقع رویارویی و تعارضی میان علم و دین وجود ندارد (مانند تعارض مطرح شده میان آموزه های خلقت در سِفر پیدایش و نظریه تکاملی داروین) یا اگر تعارض واقعی باشد، سطحی است (مانند تعارض مطرح شده میان باور مسیحی و نظریه های مشخصی در روانشناسی تکاملی و نقد تاریخی کتاب مقدس)، بلکه ناسازگاری واقعی میان دین و طبیعت گرایی است.
فلسفه تربیت اسلامی در رویارویی با دیدگاههای عملی با تأکید بر دیدگاه ویلفرد کار و استفن تولمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مواجهة فلسفة تربیت اسلامی با دیدگاههای عملی به دلیل وجود تأثیرات نامطلوب شکاف نظریه و عمل تربیتی ضرورت یافته است. دیدگاههایی که علی رغم تأکیدات متفاوت در یک چیز اشتراک دارند: پافشاری بر احیا فلسفة عملی و بهره جویی از امکانات آن برای غلبه بر مسائل لاعلاج مدرن، از جمله شکاف میان نظریه و عمل تربیتی. این مواجهات به منظور آشکار کردن محدودیتهای دیدگاههای ما نسبت به اعمالمان به عنوان فیلسوف تربیت صورت می گیرد. هم اکنون این مواجهه می تواند میان دیدگاههای فلسفة تربیت اسلامی و دیدگاههای عملی صورت گیرد. هدف از این پژوهش، تبیین محدودیت رویکرد نظری به فلسفة تربیت اسلامی در پرتو نظریة ویلفرد کار است. این محدودیت را می توان در ویژگیهایی که نقاط قوت فلسفة تربیت اسلامی محسوب می شوند جستجو کرد، در چهار ویژگی «مدون بودن»، «کلی بودن»، «فارغ از مکان بودن» و «فارغ از زمان بودن».
رابطه عقل و ایمان از دیدگاه سویین برن
حوزههای تخصصی:
رابطه عقل و ایمان یکی از مسائل مهم فلسفه دین و کلام جدید است که متکلمان و فیلسوفان بسیاری درباره اش نظریه پردازی کرده اند. ریچارد سویینبرن، فیلسوف تحلیلی معاصر، یکی از نظریهپردازانی است که از موضع دلیل گرایانه مدعی است باورهای دینی از دلایل عقلانی برخوردارند. او می کوشد با بهره گیری از روش استقرایی که اساساً روش متداول در علوم تجربی است به توجیه عقلانیِ ایمان بپردازد. او قوت باورهای عقلانی را در گرو قوت شواهد می داند؛ بنابراین، ایمان عقلانی از نظر او ایمانی است که بر قراین و دلایلی ویژه استوار باشد که بالاترین درجه احتمال را دارند.
نقد دیدگاه سنت گرایان در باب هنر سنتی، هنر مقدس و هنر دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به یک اعتبار، «سنت گرایی» همزاد تاریخ بشر است؛ زیرا طبق ادعای سنت گرایان، همة سنت های بزرگ جهان منشأ مشترک دارند. یکی از موضوعات مهم مورد بحث سنت گرایان در دیدگاه خود در باب هنر که به آن می پردازند، تعریف و تبیین مفاهیمی همچون «هنر سنتی»، «هنر مقدس» و «هنر دینی» است. بررسی این مفاهیم در فهم نظریة سنت گرایان در باب هنر، اهمیت بسزایی دارد. این مقاله با روش گردآوری اسنادی و تحلیل محتوا، پس از تبیین این مفاهیم، آنها را به نقد می کشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هنر مقدس، بخشی از هنر سنتی است که با مناسک دین، به طور مستقیم در ارتباط است، اما هنر دینی به واسطة اختلاف در صورت، در زمرة هنر سنتی قرار نمی گیرد. دیدگاه سنت گرایی در باب هنرهای سنتی، مقدس و دینی، با انتقادهایی روبه رو است که نه تنها نظریة هنر سنت گرایان را با مشکل مواجه می سازد، بلکه بیانگر مخدوش بودن برخی از مبانی نظری ایشان است.
تعارض دو نگرش در فلسفه تکنولوژی و پژواک آن در فضای فکری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی بنیان های روش شناختی رویارویی دو نحله فکری در باب فلسفه تکنولوژی و پژواک این رویارویی در فضای فکری ایران می پردازد. دو تن از متفکرانی که آرایشان در حوزه عقلانیت نقاد قرار می گیرد عبارت اند از: عبدالکریم سروش و علی پایا . در آن سوی، اندیشمندی که نظریاتش عمدتاً در چهارچوب فلسفه هایدگر قرار می گیرد، رضا داوری اردکانی است. سمت و سوی مقاله حاضر در جهت نقد اندیشه پیروان هایدگر است.
چیستی نظریه های علمی: رویکردهای نحوی و معناشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله دو دیدگاه عمده که فلاسفة علم از قرن بیستم تاکنون در مورد نظریه های علمی داشته اند معرفی خواهد شد. این دو دیدگاه یکی «دیدگاه متداول» یا رویکرد نحوی به علم است، و دیگری دیدگاه معناشناختی به نظریه های علمی است. با این حال عمدة تمرکز این مقاله در معرفی دیدگاه معناشناختی به علم خواهد بود. رویکرد اول اکنون چندان طرف داری در میان فلاسفة علم ندارد و عمدتاً متعلق به پوزیتیویست های منطقی بوده است. دو اشکال عمدة این دیدگاه، یکی غیرعملی بودن صورت بندی نظریه های علمی در زبان منطق مرتبة اول است و دیگری ارائة تبیینی نامناسب از مفهوم مدل و کاربرد آن در علم است. ملاحظه خواهد شد که با معرفی مفهوم ساختار و نسخه ای از دیدگاه معناشناختی که داکوستا و فرنچ ارائه می دهند، که در آن از مفهوم صدق جزئی استفاده می کنند، بسیاری از مشکلات دیدگاه متداول از جمله دو اشکال فوق برطرف خواهد شد.