فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۷۰۱ تا ۱۱٬۷۲۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
بررسی جلوه های اندیشه در شعر قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکرد هنری ردیف
دو شاعر دیریاب: خاقانی شروانی و ابوتمام طائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دست کم از آغاز سده ی دوم هجری در بازار نقد ادبی عرب بحثی پیرامون اینکه آیا شعر باید از دانش، فلسفه و اندیشه به دور باشد یا اینکه مانعی در بهره گیری شاعر از آن نیست، به وجود آمده است. پیش از آشنایی مسلمانان با دانش و فلسفه ی سرچشمه گرفته از تمدن و فرهنگ یونان، ایران و هند ، چنین بحثی مطرح نبود اما آن گاه که برخی شاعران نو گرای عباسی خواستند به هنر خود رنگی از دانش و اندیشه ببخشند ، در حوزه ی نقد ادبی این عصر، برخی سخن سنجانِ پای در بند سنت ادبی عرب، با این پدیده از سر ناسازگاری در آمدند. این امر زمانی به صورت یک درگیری کامل نقدی در آمد که ابو تمام از شیوه ی یاد-شده در تئوری و در عمل، بهره گرفت. از همان زمان این شیوه همواره پیروان و مخالفانی داشته است. دعوای میان این دو گروه در واقع در گیری میان هواداران سنت و مدرنیته در حوزه ی ادب، هنر در جامعه ی عصر عباسی بوده است. در ادبیات فارسی شعر خاقانی بیش ترین همانندی را با شعر ابو تمام دارد؛ او نیز باور داشت که شاعر نباید به گونه ای سخن بگوید که همگان در یابند و برای درک سخن شاعر، این خواننده است که باید بر آگاهی خود بیافزاید. از این رو سروده های ابو تمام و خاقانی به دیر یابی زبان زد گشته است. فهم این سروده ها نه برای توده ی مردم بلکه همواره برای بسیاری از فرهیختگان ادبی نیز دشوار بوده است. شیوه ای که این دو سراینده ی هنرمند طرح آن را ریختند، در ادبیات فارسی و عربی پایه گذار مکتبی شده که آن را «مکتب فنی» نامیده اند. در این شیوه با بهره گیری از ابزار های زیبا شناختی و اندیشه های ناب علمی، سخن دیر آشنا و دیگر گون جلوه می کند. در جستار پیش رو به آن دسته از ویژگی های سروده های ابو تمام و خاقانی می پردازیم که سبب شده برای همگان آسان یاب و قابل درک نباشد. دیر یابی سروده های ابو تمام و خاقانی، گاه پیامد شکل و قالب سخن این دو هنرمند فرمالیست است و گاه به حوزه ی معانی و ابداع درون مایه های شگفت و بهره گیری از معانی فلسفی، منطقی، اشاره های تاریخی و افسانه ای و... در شعر آن ها بر می گردد.
شروط و مقدمات سلوک از دیدگاه عین القضاه همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سالکان طریقت، برای رسیدن به مقصود نهایی که همان برطرف شدن تعینات بشری است، باید مراحل مختلف سیر و سلوک را با موفقیت طی نمایند. برای طی این مراحل پرخطر، مقدمات و شروطی لازم است که عین القضاه به آنها اشاره کرده است و مهمترین آنها عبارت است از: شک، درد طلب، سرمایه عشق، وجود پیر و....
وی که با شوقی وافر به ارشاد و هدایت مریدان نیز می پردازد، به سالکانِ طریق توصیه می کند: همه وجود خود را به پیر و شیخِ خود تسلیم نمایند و بدانند که هیچ عملی بدون اطاعت محض از پیر، ارجی ندارد. همچنین او، مصاحبت با اهل ذوق و خدمت به آنان را در تصفیه باطن، بسیار مؤثر می داند و بر اهمیت و تاثیر وِرد، دعا و ذکر مریدان تاکید می ورزد. وی، مرگ اختیاری را که در حکم زایش از خود و دیدنِ خدا و جهانِ باقی است، از شروط لازم می شمارد.
قاضی همدان، علاوه بر این شروط، معتقد است که سالک طریقت باید راههای هفتاد و سه ملت را یکی بیند و خدا را در دنیا و یا در آخرت طلب نکند؛ بلکه ضمن برطرف کردن خودپرستی، او را در اندرون خود، جستجو نماید؛ چه راهِ طالب اندرونی است؛ نه بیرونی.
اندیشه مثالی و ادبیات مثالی سیر تحول نظریه فلسفی عالم مثلی و پیوند آن با ادبیات تمثیلی با تمرکز بر ادبیات تمثیلی مولانا درمثنوی و فیه مافیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نظریه عالم مثلی- اعتقاد به وجود جهانی مثالی که پیش از خلق دنیای مادی موجود بوده است- پیش از افلاطون در اندیشه های زرتشت و اعتقاد او به جهان فروشی وجود داشته است. چنین تفسیری از وجود دوگانه جهان (جهان «مثالی و عالم «سایه»)، در اندیشه فلاسفه و عرفای اسلامی نیز نفوذ کرده، از آن به «اعیان ثابته»، «عالم مثل معلقه» و ... تعبیر شده است. در اندیشه یونگ نیز وجود «کهن الگو» ها را در جهانی ماورای ادراک محسوس («ناخودآگاه جمعی»)، تفسیرجدید و انسان شناسانه ای از همان صورت های مثالی و عالم مثلی دانسته اند. همه این نظریه ها برپایه صدور معقول درمحسوس و نزول از وحدت به کثرت و نظام سلسله مراتبی استوار است. چنین دیدگاه هایی وقتی به تبلور ادبی می انجامند، شکلی از ادبیات تمثیلی یا رمزی را به وجود می آورند که درونمایه ای دوگانه («ممثل به» ملموس و «ممثل» مجرد) به اثر می بخشد. در آثار و افکار مولانا نیز این جهان بینی فلسفی و نمودهای ادبی آن به روشنی قابل پیگیری است. مبانی نظری این تفکر را در مثنوی و فیه مافیه و نمودهای ادبی آن را در مثنوی می توان مشاهده کرد.این جستار، ضمن توصیف سیر تحول این افکار، پیوند نظریه فلسفی عالم مثلی را با ادبیات تمثیلی - که در ارتباط بین سمبولیزم غربی و ایده آلیسم افلاطونی متجلی شده است- مورد بررسی قرار می دهد و به بیان نمودهای فکری و ادبی آن درجهان بینی مولانا و ادبیات تمثیلی او در مثنوی و فیه مافیه می پردازد.
حدیث شمس تبریزی در مثنوی
منبع:
نامه پارسی ۱۳۷۸ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
اقتراح (چگونه باید نوشت؟)
حوزههای تخصصی:
فمینیسم: برخی نمودهای آن در ادبیات داستانی (1)
حوزههای تخصصی:
نوشتن نقد و بررسی
حوزههای تخصصی:
سرمقاله: جایگاه رباعی در فرهنگ ایران
منبع:
حافظ تیر ۱۳۸۶ شماره ۴۲
حوزههای تخصصی:
رساله معارف از صدر الدین قونوی (متوفی 673 ق) ترجمه عبدالغفور لاری (متوفی 912 ق)
حوزههای تخصصی:
متن حاضر ‘ اثری گرانمایه و نویافته ‘ و سندی تاریخی از ابوالمعالی صدرالدین محمد بن اسحاق قونوی از مشاهیر بنام علم و عرفان و قدوه اصحاب ذوق و وجدان (متوفی 673 ق) در بیان معارف و نظریات عرفانی است که در موضوع عرفان و معرفت ‘ و ربط شخص به مبدأ خود حق تعالی ‘ و توجه کامل به محبوب ‘ حائز اهمیت است و درآن نظریات ابتکاری در چهار قول و چهار فصل و یک خاتمه آورده شده است که هر کس به حسب استعداد خود از آن نصیبی می گیرد. اصل کتاب به زبان تازی است و مولانا عبدالغفور لاری(متوفی912 ق) از دانشمندان بنام و از تلامذه مشهور مولانا عبدالرحمن جامی آن را به فارسی ترجمه کرده که سبکی کهن و تخصصی دارد و به منظور استفاده بهتر ‘ به کوشش آقای دکتر قاسم صافی ‘ مقدمه و تعلیقات و تصحیح و ویراستاری دقیق بر آن صورت گرفته که اینک از نظر خوانندگان گرامی می گذرد.
افسانه دلاویز لیلی و مجنون
حوزههای تخصصی:
گزاره های انشایی در نفثه المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفثه المصدور یکی از متون برجستة تاریخی- ادبی دورة مغول است که هدف اصلی نویسندة آن، نه صرفاً ثبت وقایع تاریخی بلکه حسب حال و بثّ الشکوی و شرح مصائب خویش بوده است. از این رو، نویسنده برای گزارش احساسات و تمایلات عاطفی خود در چهارچوبِ بلاغت کلام و متکلّم و اثرگذاری بر مخاطب، از مؤلّفه های گوناگونی بهره می گیرد که یکی از مهم ترین آنها کاربرد فراوان گزاره های انشایی است. مقصود از گزارة انشایی، بیانی است که ذاتاً محتمل صدق و کذب نیست بلکه بیانگر احساسات و عواطف گوینده یا نویسنده است. این مقاله درصدد است تا ضمن بررسی دقیقِ بسامدی و بلاغی گزاره های انشایی موجود در نفثه المصدور و دسته بندی اغراض و معانی ثانوی آن ها، این گزاره ها را در پیوند با ذهنیّات و عواطف نویسنده و فضای فکری و احساس گرایانة کتاب تحلیل کند و بدین ترتیب، هم به خودآگاه و ناخودآگاه ذهنی مؤلّف راه یابد و هم نقش این گزاره ها را در ایجاد و گسترش فضای عاطفی و گفتمانیِ غالب بر اثر مشخّص کند.
تاجیک ها: به بهانه ی جهانی شدن عید باستانی نوروز
منبع:
حافظ تیر ۱۳۸۹ شماره ۷۱
حوزههای تخصصی: