فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۶۸۱ تا ۱۰٬۷۰۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
تا پیش از روزگار صفویه عوامل متعدّدی نظیر مجادلات دامنه دار اشاعره و معتزلیان و شکست طرف داران خرد در مقابل اشعریان خردگریز، غل به اقوام بیگانه بر ایران، اشاعه نظام خانقاهی، تأسیس نظامیه ها و سیاست های خردستیز حاکمیّت ها موجب شده بود عقل و دانش های مرتبط با آن در جامعه ایرانی یکسو و واپس نهاده شود. بازتاب این تفکّر در ادبیّات فارسی، در هیئت نفی و مذمّت خرد و ترجیح عشق بر آن، با بسامد زیاد دیده می شود. جلوه بیشتر این موضوع سنّتی و دیرینه در آثار صائب و هم نسلان او قابل تأمّل است. برخی از دلایل مهمّ توجّه صائب و سرایندگان معاصر وی به موضوع تعطیلی خرد و نکوهش آن در شعر بدین ترتیب است: تقلید و تأثیرپذیری از نمونه های به تثبیت رسیده در آثار قدما؛ بعضی از اقتضائات و ظرفیّت های مهمّ سبک هندی نظیر مضمون پردازی، اسلوب معادله(روابط تناظری) و ایجاد تناسب و برقراری روابط شگفت انگیز و حیرت افزا میان واژگان در شعرو تأثیرپذیری از جریانات حاکم بر اوضاع اجتماعی و فرهنگی جامعه بویژه غلبه علمای اخباری و اهل حدیث بر حکماء و فلاسفه. این نوشته نشان می دهد که در اشعار صائب، خردگریزی با بسامد بالا و به گونه های متعدّدی جلوه یافته است که از آن میان به برتری عشق بر عقل، ترجیح جنون و شراب و مستی بر تعقّل و هوشیاری، تسلیم عقل در مقابل حسن و جمال یار، مذمّت خرد، پرهیز از علوم رسمی و نفی موشکافی و ردّ فلسفه و براهین منطقی می توان اشاره کرد. هم چنین این پژوهش به تحلیل علل و موجبات تحقیر خرد در دیوان صائب و جلوه های گوناگون آن می پردازد.
چرا رستم از سوی مادر ضحّاک نژاد است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارنده در این جستار می کوشد تا پاسخی درخور به این پرسش بیابد که به راستی چرا نیای مادری رستم را در ش اهنامه، ضحّاک خوانده اند؟ در پاسخ چهار توجیه را می توان ارائه داد: 1- می دانیم که نیای پدری رستم، گرشاسپ است و او ب ه ویژه در متن های پهلوی، از آن جاکه آتش را آزرده است، دوزخی می شود. شاید موبدان عهد ساسانی برای گرفتن انتقام از رستمِ سکایی پارتی (که از نظر تفکّر سیاسی و عقیدتی در تقابل با ساسانیان است)، او را از سوی مادر به کسی نسبت داده اند که کنشی همسان گرشاسپ دارد و او کسی نیست جز اژی دهاک که مطابق با اوستا، آذر را می آزرد؛ 2- از آن جاکه در کیش زروانی، حکومت را به اهریمن سپرده اند، ایرانیان پهلوانی نیاز دارند که بخشی از وجود او اهریمنی باشد تا بتواند چیرگی مطلق بر جهان شاهنامه بیابد؛ بدین سان رستم از سوی مادر با ضحّاک پیوند می یابد؛ 3- در برخی منابع، چهره ای مثبت از ضحّاک ارائه کرده اند. شاید نسبتِ رستم به ضحّاک در شاهنامه و نازشِ رستم به نیای مادری اش، بازتابِ علاقه توده عوام به ضحّاک در منابع دیگر باشد؛ 4- ضحّاک و رستم، نخستین شورندگان بر پدر پادشاه هستند و این نیز می تواند سبب پیوند رستم با ضحّاک باشد.
نشانه های اساطیری گیو در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شواهد زیادی در شاهنامه و متون دوره میانه وجود دارد که نشان می دهد گیو، پهلوان بزرگ شاهنامه سرشتی ایزدینه دارد و ریشه های او به عصر کهن هندوایرانی باز می گردد. ویو، ایزد باد، از خدایان ارتشتار هندوایرانی است که در فرهنگ ایرانی دو پاره شد و پاره نیک آن وایِ وه نام گرفت. در برخی از داستان های شاهنامه که گیو در آنها نقش اصلی دارد مانند آوردن کیخسرو از توران به ایران، تسخیر دژ بهمن و نبرد کاس رود نشان می دهد که این شباهت ها فراتر از یک رابطه تصادفی است و ریشه در سرشت یگانه ویو و گیو دارد. در این داستان ها، پارة دیگر ویو، وای بد به صورت بادهای سرد و مرگزا، اهریمن و افراسیاب در برابر گیو قرار می گیرد. همچنین، قوانین حاکم بر تحولات واجی نشان می دهد که واژة ویو در گذر زمان می تواند به واژه گیو دگرگون شود که خود تأییدی بر فرض این پژوهش است.
بررسی تطبیقی وصف طبیعت در اشعار شهریار و فوزی معلوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این جستار در صدد تبیین مضامین مشترک اشعار شهریار و فوزی معلوف است با طرح این پرسش، که مضامین مشترک اشعار آنها درباره طبیعت چه بوده است. برای پاسخ گفتن به این پرسش در فرایند تحقیق از شیوه تحلیلی توصیفی با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و تحلیل محتوایی داده ها بهره گرفته شده است. یافته های این جستار بیانگر این است که شهریار به دلیل سپری کردن مقطعی از عمر خویش در دامان طبیعت و فوزی با توجه به گرایشهای رومانتیکش در طبیعت تأملات خاصی کرده اند . نگرش شهریار نسبت به طبیعت حاصل تجربیات و دریافتهای شخصی وی است در حالی که در نگاه فوزی، طبیعت منشأ الهام مفاهیم فراوانی است. توصیف شهریار از طبیعت، بیشتر جنبه رئالیستی دارد در صورتی که در شعر فوزی رنگ آرمانگرایی به خود می گیرد.
اسکاز در داستان های ذهنِ حسین سناپور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکاز یکی از پدیدارهای هتروگلاسیا است که منجر به حضور صدای دیگری در گفتمان هایِ ترکیبی آزاد غیرمستقیم و هتروگلاسیا در داستان می شود. اسکاز به دو دسته زینتی و هدفمند یا توصیف کننده تقسیم می شود که نوع اول ممکن است به صورت کلی باشد و همه ویژگی های اجتماعی و عرف پسندی زبان و صدای دیگری را از دست بدهد و تنها یک آوا در آن به گوش برسد. در نوع دوم، شیوه کلامی شخص دیگر به عنوان دیدگاه و موضعی برای پیش برد داستان به کار می رود. ویژگی های اسکازی به طور کلی به دو دسته ساختاری و محتوایی تقسیم می شوند. در این جستار با بررسی آثار حسین سناپور، ویژگی های اسکازی در داستان های ذهن او که هفت ویژگی ساختاری و چهار ویژگی محتوایی است، به چشم می خورد. ویژگی های ساختاری عبارتند از: انعطاف ها (جابه جایی اجزا)، حذف ها، تک واژه ها، تکرارها، واژگان خاص و اصطلاحات و تکیه کلام ها، صفات جانشین اسم، آواها و نام آواها و ویژگی های محتوایی عبارتند از: عدم سانسور، محدودیت افق فکری، شاعرانگی و ابهام زبان. از میان ویژگی های ساختاری، انعطاف ها و حذف ها پرکاربرد هستند و از میان ویژگی های محتوایی، محدودیت افق فکری و شاعرانگی به دلیل حضور صدای دیگری در بخش هایی از داستان به جای حضور راوی و تشبیهات و توصیفات فراوان، دارای بسامد بالایی هستند. کارکردهای اسکاز عبارتند از بسطِ گستره ذهن، انتقال حجم بیشتر اطلاعات توأم با تسریع در آن، امکان ترسیم و انعکاس روحیات و خلقیات شخصیت ها، برجسته کردن نگرش، باورپذیری و ایجاد توهم حضور در فضای ذهن در خواننده.
دراسه تطبیقیه على مقیاس جونسون فی تنوّع المفردات فى الأسلوب مع نماذج من الشعراء المعاصرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال نهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
39 - 57
حوزههای تخصصی:
هناک عدّه مقاییس لتّعرف الثروه اللغویه عند الشاعر ومن أهمّها ما اقترحه و. جونسون فی آثاره الأدبیه. یری جونسون بأنّ إیجاد نسبه لتنوع المفردات فی النص أو فی جزء منه یمکن إذا ما حسبنا فیه النسبه بین الکلمات المتنوعه ای المختلفه بعضها عن بعض والمجموع الکلّی للکلمات المکوّنه له. ویقتضی هذا المقیاس أن ندخل فی دائره الکلمات المتنوعه کلّ کلمه جدیده ترد فی النص لأوّل مرّه مع إحتسابها مرّه واحده فی العدد مهما تعدّدت مرّات ورودها فی الجزء الّذی نفحصه من النّص، وبعد إحصاء عدد الکلمات المتنوعه یتمّ إیجاد نسبه التّنوع بقسمه عددها علی الحاصل الکلّی للکلمات. یهدف هذا البحث إلی تقدیم عرض نظری لمنهج جونسون فی قیاس تنوّع المفردات فی الأسلوب، مع دراسه تطبیقیه لنماذج من الأشعار فی مجال الرثاء، لأحمد شوقی و حافظ إبراهیم و خلیل مطران و یقوم علی المنهج التحلیلی- الإحصائی والمکتبی.
سرچشمه های قرآنی اندیشه حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر این سخن ویتگنشتاین را بپذیریم که زبان همان ذهن است و ذهن همان زبان، دیگر برای شناخت اندیشه هرکس و از جمله حافظ راهی جز تامل جدی بر آثار زبانی او نمی ماند. اما این، همه راه نیست بلکه پس از شناخت اندیشه، سرچشمه ها و آبشخورهای آن نیز باید شناسایی شود تا راز وجودی این معجزه زبانی و ادبی آشکار گردد. در این میان، توجه به تصریحات گوینده و صاحب سخن، در درجه اول از اهمیت قرار دارد. چرا که ما را به دور از لغزش ها و خودپنداری ها به سرمنزل مقصود می رساند. بدین منظور، در این نوشتار کوشیده ایم تا به معرفی نکاتی بپردازیم که اندیشه حافظ و مآلاً سرچشمه های اصلی ، خاصه ریشه های قرآنی آن را آشکار می کند. این نکات برگرفته از سخن حافظ ، بویژه تصریحات او بر مبنای گزارش قزوینی - غنی و نیز خانلری است ، البته با پرهیز از تاویلات شخصی و پیرایه های ناهمگون با متن و در واقع مطابق با اصول هرمنوتیک. امید که این مجموعه بتواند مفید و راهگشا باشد.
طرح روایات مکاشفه های صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقطة مشترک نظریات روایت شناسان ساختگرا این است که در تحلیل یک گونة روایی، به جای تحلیل جزءجزء عناصر بر پایة بلاغت کهن، می توان آن را به مثابة یک ساختار نظام مند دید که تمام اجزای آن ارتباطی درونی با یکدیگر دارند. «پیرنگ» یا «طرح» یا همان «توالی رخدادها»، مهم ترین عنصری است که نسل اول و دوم روایت شناسان هردو بدان اهتمام ویژه ای داشته اند، با این تفاوت که نسل اول بیشتر بر توالی علّی و معلولی رخدادهای روایت تأکید کرده اند و نسل دوم، به ویژه ریمون کنان، توالی زمانی را نیز بر توالی علّی و معلولی رخدادها افزوده اند. در این مقاله، با بررسی 300 روایت از مکاشفات عرفا از مجموع 30 کتاب عرفانی قرن چهارم تا هفتم، مشخّص شده که ترکیب رخدادها در این روایات، هرچند در ظاهر تفاوت هایی با یکدیگر دارند، اما از الگوهای نسبتاً محدودی پیروی می کنند. این پژوهش نشان می دهد که علاوه بر مکاشفاتی که بر اساس توالی علّی و معلولی یا زمانی روایت شده اند، در مواردی به نمونة روایاتی برمی خوریم که هیچ یک از توالی های مذکور در آن ها به چشم نمی خورد. در این گونه روایات، فقط لحظه ای ناب از دریافت های صاحب مکاشفه به صورت کاملاً موجز روایت شده است که این دسته از مکاشفات را با الهام از نام نوعی داستان کوتاه در فرانسه، مکاشفات «کوتاه لحظه ای» نامیده ایم.
چالش های بافت فرهنگی در ترجمة ادبی از فارسی به عربی: با تمرکز بر «گلستان سعدی» و «روضةالورد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت فرهنگی از جمله مباحث مطرح در معناشناسی است که در فهم متن، به ویژه متون ادبی کارایی بسزایی دارد. هر متنی برخاسته از اندیشه و فرهنگ فردی و جمعی است و در این میان، برخی واژگان موجود در آن، گفتمان فرهنگی خاصی دارند که چالش های اساسی در ترجمه ایجاد می کنند. گفتمان و نگرش گفتمانی متن را در کنار بافت و عناصر تشکیل دهندة آن، به ویژه عناصر فرهنگی در نظر می گیرند. در این پژوهش به دنبال آن هستیم تا به جستجو و تحلیل واژگان گفتمان مدار در گلستانسعدی و ترجمة عربی آن از محمد الفراتی بپردازیم. بنابراین، با روش توصیفی تحلیلی به واژگان مورد نظر از منظر بافت و گفتمان فرهنگی توجه می کنیم. در گلستانسعدی، واژگانی را می توان یافت که در شکل گیری معنا و هویت معنایی متن نقش کلیدی دارند. در جستار پیش رو، واژگانی چون «رند»، «درویش»، «پارسا»، «اعیان»، «خداوند جهان» و «قلندر» با توجه به بافت و گفتمان فرهنگی گلستانسعدی به نوعی نقش القاکنندة معانی عمیق برخاسته از فرهنگ فردی وی را دارند.
تحلیل «ببرها در روز دهم» بر اساس رویکرد گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تامر، از برجسته ترین داستان نویسان و طنزپردازان جهان عرب است. درون مایه ی اکثر داستان های وی حقایق پنهان و آشکار سیاسی و اجتماعی جامعه خویش است که گاه نمادین و رمزگونه و گاه صریح بیان می گردد. این مقاله در نظر دارد با واکاوی ابعاد اجتماعی داستان «ببرهای روز دهم» و تحلیل نمادینی از زندگی ببر، ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺑﻨیﺎدیﻦ ﺟﺎﻣﻌ ﻪ سوری و کثرت مشکلات زندگی چون فراگیری یأس، خواری و فقر و گرسنگی را تبیین نماید. این داستان کوتاه، به عنوان نمونه ای از ادبیات داستانی معاصر دنیای عرب، با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادیِ نورمن فرکلاف بازخوانی می گردد. تامر در این داستان با بهره گیری از زبانی رسمی و آمیخته به طنز اجتماعی، به موانع شکوفایی استعدادهای ذاتی انسان عربی- سوری و مبارزه با همه گیر شدن یأس و خواری انسان عربی به طور عام و ذلت و شکست انسان سوری به طور خاص می پردازد. با وجود طبع انتقادی نویسنده، زبان داستان صریح و رُک نیست بلکه، به علت در امان ماندن از آسیب حاکمان مستبد، با بهره گیری از رموز به نقد و تفسیر جامعه خویش می پردازد. ازاین رو، با گفتمان انتقادی فرکلاف، می توان به کشف لایه های رمزگونه متن و مراحل تقسیمات دهگانه زندگی ببرهای روز دهم، دست یافت.
تأثیرپذیری سنایی غزنوی از ادبیات عربی (با تکیه بر دوره های اموی، عباسی و اندلس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنایی غزنوی از شاعران بزرگ و برجسته قرن پنجم و ششم هجری است. وی در زمانه ای می زیست که فرهنگ و ادبیات عرب بر همه مناطق تحت تصرف مسلمانان، حاکمیت داشته است. به نظر می رسد دو عامل اساسی، علّت تأثیر فرهنگ و شعر عربی بر شعر شاعران قرن پنجم بوده است: الف) آمیزش روزافزون زبان فارسی با واژه ها و ترکیب های عربی؛ ب) اشتیاق و گرایش درونی شاعران به فرهنگ عربی. سنایی در بیشتر قصیده های خود از واژه ها، ترکیب ها، عبارت ها، ضرب المثل ها و نمادهای فرهنگ عربی بهره برده است. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی و با تمرکز بر مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی، تأثیر فرهنگ عربی دوره های اموی و عباسی و اندلس را بر شعر سنایی بررسی و تحلیل کند. برای رسیدن به این هدف، ابتدا نکاتی درباره تأثیرپذیری سنایی از فرهنگ و شعر عربی در مقدمه بیان شد؛ سپس بازتاب فرهنگ و ادب عربی در دیوان شاعر بررسی و تحلیل گردید. برپایة این پژوهش می توان دریافت که سنایی ضمن تأثیرپذیری آشکار و پنهان از ادبیات عربی، با هنرمندی تمام، بر این الفاظ و معانی رنگ و لباس تازه ای پوشانده است. شاعر بیشترین تأثیر را از دوره عباسی و به ویژه ابونواس و متنبی گرفته است.
مضامین اخلاقی و تعلیمی مشترک در شعر زهیر و سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زهیر بن ابی سلمی ربیعه بن رباح المزنی، در عصر جاهلی، حکیم الشّعراء و در میان ائمّه عرب، افضل شاعران بود. او در مدیح و حکمت برجسته بود و وظیفه شعر را تعلیم و هدایتگری می دانست. زهیر عمر خود را در دلسوزی و پند و اندرز و حق گویی و خیرخواهی گذراند و در اشعارش مفاهیم تعلیمی و اخلاقی به ویژه در معانی نکوهش و زهد سخت آشکار است. زهیر با تأثیر از محیط زندگی و شخصیت خود، برترین معیارهای اخلاقی و انسانی را خلق کرده و پرده از رایج ترین رذایل برداشته و انسان ها را از انجام آن منع کرده است. عظمت مقام سعدی، شاعر نامدار قرن هفتم هجری، در شعر و نثر و اخلاق و حکم آشکار است. سعدی به دلیل انس فراوان با شعر و شاعران عرب و برخورداری از محیط عربی در پی درنگ طولانی در آن سرزمین ها، چنان تأثیر پذیرفت که از راه شعر او، شعر فارسی نیز متأثّر شد. این مقاله با بررسی دیوان اشعار زهیر بن ابی سلمی، برخی محاسن و معایب اخلاقی متذکّر در شعر او را تبیین و اشتراکات تعلیمی و مضمونی آن را با شعر سعدی در بخش مواعظ و غزلیّات تحلیل کرده است. یافته های این پژوهش، دربردارنده آراء مشترک اخلاقی و اجتماعی و ارشادات این دو شاعر است.
بررسی متغیر جنسیت با تکیه بر زبان زنانه در رمان کنیزو اثر منیرو روانیپور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی نیک سرشتان و بد سرشتان در بهشت گمشده و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
103 - 132
حوزههای تخصصی:
آثار حماسی شناسنامه و هویت هر کشوری هستند و به جرأت می توان گفت کشور بدون آثار حماسی سرزمینی است بی هویت. دو اثر حماسی عظیم در ادبیات جهان عبارت اند از «شاهنامه» حکیم فردوسی که بارها و بارها درباره آن نگاشته اند و خواهند نگاشت و دیگری «بهشت گمشده» جان میلتون انگلیسی که گرچه به هیچ عنوان هم شأن و هم طراز «شاهنامه» فردوسی نیست و نخواهد بود اما جایگاهی در عرصه ادبیات جهانی دارد. در این بین «شاهنامه» و «بهشت گمشده» دارای مشخصات و ویژگی های مشترکی هستند که به نظر می رسد تا کنون از بررسی آن ها به صورت تطبیقی غفلت شده و جای دارد که مورد بررسی قرار بگیرد و آن تشابه نسبی شخصیت های خوب و بد(نیک سرستان و بد سرشتان) آن آثار عظیم و فاخر می باشد. گرچه تفاوت های بسیاری از نظر نگارش، درون مایه ها، بنمایه ها، زمینه و سلوک شخصیت ها در این دو اثر حماسی کاملاً مشهود می باشد، اما با این وجود بررسی نقطه مشترک هردو نویسنده حماسی که تأکید بر جدایی شخصیت های نیک سرشت و بدسرشت و تأثیر آن ها بر زندگی جهانیان است بارز می باشد و این مقاله در صدد است تا این مطلب را از زوایه ای دیگر بررسی نماید.
مرگ و مرگ اندیشی در اشعار شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرگ پدیده ای ناشناخته است که همواره ذهن و اندیشه ی بشر را به خود مشغول کرده است. شاعران و اندیشمندان هر ملتی نیز دیدگاه های متفاوتی درباره ی مرگ و هستی دارند که آنها را در قالب های مختلف هنر و ادبیات مطرح می کنند. محمدرضا شفیعی کدکنی، متولد 1318، شاعر و پژوهشگر برجسته ی معاصر است که در اشعار خود توجه ویژه ای به مقوله های مرگ و زندگی دارد. نگارندگان در این جستار کوشیده اند با رویکردی تحلیلی، اندیشه و احساس این شاعر درباره ی مرگ را واکاوی کرده و مباحثی مانند مرگ اندیشی، هراس از مرگ، تصویر زندگی و شهادت را در اشعار وی بررسی کنند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در اشعار شفیعی کدکنی، چهارگونه رویکرد به مرگ دیده می شود: اول؛ مرگ گریزی و مرگ ستیزی که بیش تر مربوط به دوران آغاز شاعری اوست. دوم، مرگ در قالب شهادت و پاسداری از آرمان ها، سوم؛ مرگ ستایی عارفانه و صوفیانه که در اندیشه ی مولوی و عرفای اسلامی دیده می شود و چهارم؛ مرگ وجودی که متأثر از دغدغه های فلسفی شاعر است و نمودهای فراوانی در دفتر «هزاره ی دوم آهوی کوهی» دارد. از میان گونه های مرگ اندیشی نیز، مرگ ستایی عرفانی بیش ترین بسامد و شهادت، کم ترین بسامدها را دارند.
بررسی ترجمة خدیوجم از کتاب مع أبی العلاء فی سجنه بر مبنای بسندگی و پذیرفتگی در ترجمة متون ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی گرایش مترجم به هنجارهای متن مبدأ و یا هنجارهای متن مقصد از موضوعات مهم واساسی درمطالعات ترجمه است. ترجمه در حالت نخست به ترجمه بسنده و در حالت دیگر به ترجمه پذیرفته نامیده می شود. مترجم ادبی در فرایند ترجمه گاه بر اساس بسندگی و گاه بر مبنای پذیرفتگی عمل می کند. در این پژوهش بر آنیم بسندگی و پذیرفتگی را در ترجمه ای که مرحوم دکتر حسین خدیوجم در فصل های «بر مردگان چوب مزنید» و «گرفتار سه زندان» از کتاب «مع أبی العلاء فی سجنه» طه حسین به دست داده است، مورد بحث قرار دهیم. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی به این نتیجه می رسد که ترجمه خدیوجم بر مبنای جمع بین بسندگی و پذیرفتگی است و تا حد زیادی تحت تأثیر اصل پذیرفتگی در ترجمه است.
قابلیت دراماتیک شعر کتیبه اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر با مداقه در کیفیّت آثار نمایشی و ویژگی های آن ها و رابطة ادبیّات با اصطلاحات و مفاهیم هنر نمایشی، شعر کتیبة اخوان ثالث از منظر قابلیّت های اجرایی آن بررسی می شود. هدف اصلی، بررسی الگوی روایی شعر، برش های نمایشی، دستورات صحنه، شخصیّت ها، گفت و گوها و فضاسازی های تئاتری است. هم چنین ساختار زبانی کتیبه در رابطه با فضای تصویری شعر به منظور بازنمایی تصویری عینی از جامعة زمان و شریک شدن خواننده در این تجربه بررسی شده است. پاسخ گویی به سوالات تحقیق با روش اسنادی و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای متن صورت گرفته است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که کتیبه به دلیل قابلیت های اجرایی آن، نه ارائة جریان خطی از قراردادهای داستانی بلکه نمایش مجموعه ای از ارتباطات و تقابل ها است. اخوان در ترکیبی از روایت، کنش و گفت وگو در کلیتی منسجم، خواننده را قادر می سازد تا آن چه را که می خواهد از واقعیت زمانة خود بازگو کند، به شیوة عینی تری ببیند وتجربه کند.
انعکاس القرآن الکریم والشخصیات القرآنیه فی شعر فلسطین المعاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال نهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۳
79 - 90
حوزههای تخصصی:
یکون نمط وأسلوب شعر المقاومه وإطاره اعتقادیا وثقافیا ووطنیا یبعث علی أن یستفید الشاعر من الدین والقضایا المتعلقه به فی هذا الصنف من الأدب. إن الدراسات التناصیه تعد من إحدی المطالعات المتعلقه بدراسه النصوص الدینیه. مما لا شک فیه إن کل أدیب مسلم یحظی بالأبعاد والجوانب الدینیه القویه فإنه لقد تأثر من الکتب الدینیه وقد قام باستعمالها فی کتاباته. لقد تأثر الشعراء الفلسطینیون من نص القرآن الکریم عبر التعرف علیه فی أشعار مقاومتهم. وتمثلت ظاهره التناص فی أقوال الشعراء الکبار غیر المعروفین فی صور عدیده. یسعی هذا المقال عبراستخدام المنهج التوصیفی- التحلیلی ومع مطالعه دواوین الشعراء الفلسطینیین المعاصرین(منذ 1980م) فی أن یقوم بالتبیین والدراسه لتأثرهم من مصدر غنی کالقرآن الکریم ونوعیه الاستفاده من هذا المصدر غیر المحدود الذی لا ینضب وأیضا التمتع بالشخصیات الإسلامیه.