مطالب مرتبط با کلیدواژه

میلتون


۱.

آموزه ی عشق افلاطونی در نمایشنامه ی ماسک دار کومس اثر جان میلتون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افلاطون عشق افلاطونی مهمانی میلتون کومس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ادبیات
تعداد بازدید : ۹۲۸ تعداد دانلود : ۵۲۷
افلاطون به عنوان برجسته ترین فیلسوف دوران باستان تاثیر شگرفی بر فرهنگ و تمدن دنیای غرب بر جا نهاده است. به ویژه آموزه ی عشق او در رساله ی مهمانی که ادبای اروپای رنسانس تا حد زیادی وامدار آن هستند. میلتون، آخرین و یکی از شاخص ترین چهره های رنسانس انگلستان و اروپا، از این قاعده مستثنی نیست به نحوی که تاثیر آموزه های افلاطون را می توان در جای جای آثار او مشاهده نمود. مقاله ی حاضر به بررسی تاثیر آموزه ی عشق افلاطونی بر میلتون، برداشت وی از این آموزه، و چگونگی کاربرد آن در یکی از آثار اولیه ی او، نمایش ماسک دار کومس، می پردازد. در نهایت، می توان نمایش نامه ی ماسک دار کومس را بازتاب تعاملات میلتون با محاورات افلاطون در باب عشق و پاکدامنی و زیبایی دانست که به بهترین وجه ممکن تاثیر اندیشه های افلاطون را بر این شاعر گرانمایه بازتاب می دهد.
۲.

بررسی تطبیقی نیک سرشتان و بد سرشتان در بهشت گمشده و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فردوسی میلتون آثار حماسی ادبیات تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۰۳
آثار حماسی شناسنامه و هویت هر کشوری هستند و به جرأت می توان گفت کشور بدون آثار حماسی سرزمینی است بی هویت. دو اثر حماسی عظیم در ادبیات جهان عبارت اند از «شاهنامه» حکیم فردوسی که بارها و بارها درباره آن نگاشته اند و خواهند نگاشت و دیگری «بهشت گمشده» جان میلتون انگلیسی که گرچه به هیچ عنوان هم شأن و هم طراز «شاهنامه» فردوسی نیست و نخواهد بود اما جایگاهی در عرصه ادبیات جهانی دارد. در این بین «شاهنامه» و «بهشت گمشده» دارای مشخصات و ویژگی های مشترکی هستند که به نظر می رسد تا کنون از بررسی آن ها به صورت تطبیقی غفلت شده و جای دارد که مورد بررسی قرار بگیرد و آن تشابه نسبی شخصیت های خوب و بد(نیک سرستان و بد سرشتان) آن آثار عظیم و فاخر می باشد. گرچه تفاوت های بسیاری از نظر نگارش، درون مایه ها، بنمایه ها، زمینه و سلوک شخصیت ها در این دو اثر حماسی کاملاً مشهود می باشد، اما با این وجود بررسی نقطه مشترک هردو نویسنده حماسی که تأکید بر جدایی شخصیت های نیک سرشت و بدسرشت و تأثیر آن ها بر زندگی جهانیان است بارز می باشد و این مقاله در صدد است تا این مطلب را از زوایه ای دیگر بررسی نماید.