فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۵۶۱ تا ۱۰٬۵۸۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
بیوولفکهن ترین و بزرگترین اثر حماسی ادبیات انگلستان به زبان انگلیسی قدیم است که قهرمان اصلی آن، بیوولفنام دارد. در شاهنامههم ابرقهرمان اصلی، رستم است. حماسة بیوولفو شاهنامه، خصوصاً بخش پهلوانی آن و نیز شخصیت های اصلی دو حماسه، شباهت هایی شایستة تأمل دارند که با تعمق در آن ها و تطبیق آن ها با یکدیگر، هم به تشابهات شخصیت رستم و بیوولفو هم به خصوصیات اشتراکی ژانر حماسه و روایت داستانی حماسی بین دو قوم ژرمن و ایران می توان پی برد. در این جستار، نگارندگان با توجه به مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی که به اشتراکات عام و جهان شمول آثار ادبی و تجربیات مشترک ابنای بشر را توجه می کند، به تحلیل این دو اثر حماسی و شخصیت های اصلی آن ها پرداخته اند و هیچ گونه روابط تاریخی و مبتنی بر تأثیر و تأثر را در نظر نداشته اند. وجود قهرمان برجستة قومی، وسعت فضا، اعمال خارق العادة قهرمان، وجود موجودات مافوق طبیعی و نیز حضور خدا و نیروهای قدسی و... از وجوه مشترک ژانری است که این دو اثر را که متعلق به فرهنگ های گوناگون هستند، ذیل ژانر حماسه قرار می دهد. از ویژگی های داستانی و روایی مشترک این دو حماسه، تلفیق هنرمندانة دو دنیای پیش و پس از سرایش اثر و انعکاس آن در شخصیت و کنش های قهرمانان، ارائة توصیف ها، پند ها و اندرزها در آغاز و انجام داستان ها و حضور مسلط تقدیر در سرنوشت قهرمانان است.
تحلیل و بررسی بازتاب قرآن کریم در کنایه های عامیانه با رویکرد بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بینامتنیت حاصل رویکرد زبان شناختی در حوزه نقد جدید است و به معنای بررسی روابط موجود میان متونی است که موجب آفرینش متن جدید می شود و هر متن ادبی را به منزلة جذب و دگرگون سازی متون گوناگون گذشته و یا هم زمان با آن می داند. این نظریه در قرن بیستم میلادی توسط «ژولیا کریستوا» ناقد فرانسوی، ارائه شد و به شدت موردتوجه ناقدان قرار گرفت. این نظریه هرچند در نقد جدید مطرح شده است، اما این پدیده با همه انواع آن از دیرباز در ادبیات ایران زمین به ویژه در ادبیات عامیانه کاربرد داشته است و شایع ترین نوع این پدیده، بازتاب کارکرد آیات، واژگان و معانی قرآن کریمبه شکل گسترده و متفاوت در کنایه های عامیانه است که تنها با تطبیق نظریه بینامتنیت می توان به زیبایی آن دست یافت. پژوهش حاضر در تلاش است با روش توصیفی تحلیلی، انواع روابط بینامتنی قران کریم با کنایه های عامیانه را بررسی کند تا تأکیدی بر پیوند ناگسستنی فرهنگ اسلامی با ادبیات محاوره ای ایرانیان باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که کنایه های عامیانه گاه الفاظ، مضامین، عناوین قرآنی، و همچنین شخصیت ها و حوادث تاریخی آن را منبع الهام خویش قرار می دهد و بیشترین شکل بینامتنی قرآنی به کار رفته، در کنایه ها به صورت نفی متوازی یا امتصاص است.
کانونی سازی در «شب سهراب کشان» بیژن نجدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در میان آثار بیژن نجدی، داستان «شب سهراب کشان» از تکنیک کانونی پردازی روایت به طور کامل بهره برده است. هدف اصلی این پژوهش کشف و شناخت انواع کانونی سازی در این روایت بر اساس موقعیّت کانونی ساز و میزان تداوم کانونی سازی است. بدین منظور پس از بررسی این داستان این نتایج حاصل شد که در این روایت کانونی سازی بیرونی از آنِ راوی-کانونی ساز و کانونی سازی درونی مربوط به شخصیت -کانونی ساز است که تقابلی از ادراک زمانی و مکانی و دانش و بینش نامحدود و محدود را به نمایش می گذارند. در بررسی مولّفه ی عاطفی دریافتیم که تقابل کانونی سازی بیرونی و درونی، کانونی سازی عینی و بی طرفِ شخصیت -کانونی سازِ درونی را در برابر کانونی سازی ذهنی و جانب دارِ راوی-کانونی سازِ بیرونی قرار می دهد. از منظر میزان تداوم کانونی سازی نیز این نتیجه به دست آمد که در این روایت ، درجه ی ماندگاری و تداوم کانونی سازی در سطوح مختلف ثابت است و فقط از دریچه ی نگاه راوی-کانونی ساز بیرونی ارائه می شود.
حافظ، چندصدایی و گفتمان های شیعی و حکمی
منبع:
حافظ پژوهی ۱۳۹۶ دفتر ۲۰
حوزههای تخصصی:
برای اینکه به هستة مرکزی اندیشة یک شاعر پی ببریم، باید به دو پرسش پاسخ بدهیم؛ اینکه مسئلة اصلی او چه بوده و چه فرضیه ای برای حل آن داشته است.دستیابی به پاسخ این دو پرسش نیازمند طی دو مسیر زیر است: سیر از جزء به کل و از کل به جزء در اشعار شاعر با روش پدیدارشناختی واکاوی فرازوفرود زندگی او و موقعیت اجتماعی وی با روش نشانه شناختی همچنین، مسئله همیشه «تعارض میان دو سویه» است که معمولاً در سطح عام تری جریان دارد و شاعر با حساسیت خاص، نمایندة درک آن می شود و به ویژه برای رفع آن می کوشد.
بررسی تطبیقی سرچشمه های اجتماعی شعر امل دنقل و سید حسن حسینی با تکیه بر نظریه ساختارگرای تکوینی گلدمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با تکیه بر نظریه لوسین گلدمن به بررسی تطبیقی- تحلیلی سرچشمه های اجتماعی اشعار دنقل و حسینی به عنوان نمایندگان روشنفکر طبقه مردمی، می پردازد و با بررسی عوامل آرمانی این دو شاعر، حضور اندیشه جمعی در شبکه ذهنی آنها را تبیین می کند. دستاورد این پژوهش بیان می کند که هر دو شاعر وظیفه تشخیص و برجسته سازی و گسترش تفکر جمعی آرمانهایی را داشتند که در سرزمین، عدالت و فرهنگ خلاصه می شود. آنها بخوبی توانستند این رسالت خود را در برابر جامعه و اقشار مردم و آرمان های از دست رفته آنها ادا کنند و موانع رسیدن به این آرمانها را شناسایی کنند که غالباً نتیجه سیاست خارجی بدخواهان و در مواردی سوء تدبیر سردمداران داخلی بود.
Пацифистские взгляды Л.Н. Толстого(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
В статье рассмотрены особенности репрезентации представлений о войне в художественном и публицистическом творчестве Л.Н. Толстого. Концепт «Война» является ключевым для творчества писателя. Описан лексикон, воплощающий данную тему. Для выражения сущности концепта «Война» Л.Н. Толстой использует слова сумасшествие, зло, насилие. Проанализирована эволюция взглядов Л.Н. Толстого на войну. Исследованы особенности тезауруса Л.Н. Толстого в аспекте концептуализации войны. Для творчества Толстого характерно осуждение войны. Однако, если ранний Толстой поддерживал войну народную и освободительную, то поздний считал любую войну проявлением зла, насилия, негативно оценивал деятельность военного, патриотизм. Представлена модель фрагмента концептосферы писателя, в которой война является следствием деятельности институтов власти и государства.
ترجمة عربی مقوله های فرهنگی داستان فارسی شکر است از محمدعلی جمال زاده بر اساس نظریة نیومارک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و نقد چگونگی انتقال عناصر فرهنگی داستان فارسی شکر استاثر محمدعلی جمال زاده از فارسی به عربی با استفاده از الگوی پیتر نیومارک در تقسیم بندی مقوله های فرهنگی و راهکارهای ترجمة آن، هدف این پژوهش است. مهم ترین یافته های پژوهش حاضر که با روشی توصیفی تحلیلی نوشته شده، بیانگر این مطلب است که داستان فارسی شکر استتمام پنج دستة مقولة فرهنگی مورد نظر نیومارک را دارد و مترجم برای ترجمة این داستان، بیشتر از راهکار «معادل فرهنگی» سود جسته است و بدین صورت، ترجمه ای مخاطب محور ارائه کرده است.
جستجوی کهن ترین منابع دو تلمیح ادب فارسی: «خم عیسی» و «رشتة مریم»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۸۰
92-104
حوزههای تخصصی:
تلمیح یکی از صنایع بدیعی است که در ادبیات کارکرد فراوان و اهمیت خاص دارد و استفاده از آن، نشانة وسعت اطلاعات و غنای فرهنگی گوینده یا نویسنده است. در تحقیقات مربوط به تلمیح، یافتن کهن ترین منبع برای تلمیحات معمول است و راه را بر مطالعات بعدی هموار می کند. یافتن کهن ترین منبع دو تلمیح مشهور ادب فارسی: «خم عیسی» و «رشتة مریم» موضوع این مقاله است. در این نوشتار، پس از به دست دادن تعریف مختصری از تلمیح به سابقة پژوهش در این زمینه پرداخته و با توجه به منابع رایج و دانسته های کنونی، تازگی و بایستگی این پژوهش را نشان داده ایم. سپس با آوردن نمونه هایی از کاربرد این دو تلمیح در دیوانهای شعر فارسی، منابعی را که تاکنون بدانها ارجاع می شده معرّفی کرده ایم و اشکالی را که اتکا به این منابع در تفسیر بیتی از مثنوی پیش آورده باز نموده ایم. آنگاه به معرفی اناجیل اپوکریفائی پرداخته ایم که منابع نویافته از شمار این اناجیل هستند و سرانجام سه منبع بسیار کهن را که هر یک چند قرن از منابع کنونی قدیم ترند همراه با روایتهای مربوط تقدیم حضور صاحبنظران داشته ایم.
بررسی انجام در داستان های خسرو و شیرین ، گل و نوروز و جمشید و خورشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در ساختار داستان ها موضوع آغاز، تنه و انجام است. نویسندگان در این مقاله با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی، به مطابقت انجام در خسرو و شیرین نظامی، گل و نوروز خواجوی کرمانی و جمشید و خورشید سلمان ساوجی، پرداخته اند. این بررسی نشان می دهد که ساختار انجام در داستان ها تقریباً یکسان است و شاعران پس از ایجاد «بحران» و «اوج» با افزودن موخره ای، نکات مبهم داستان را روشن می کنند و با گره گشایی تلاش می کنند تا خواننده را همراه با اوج داستان به آرامی به فرود و پایان داستان - البته به شکلی قانونمند- هدایت کنند و داستان را به پایان برسانند اما انجام داستان ها از لحاظ محتوا با هم تفاوت دارد، چنان که می توان گفت: درپایان داستان خسرو و شیرین، موضوعات تاریخی مطرح می شود و شکل غم نامه دارد، حال آن که انجام دردو داستان دیگر به صورت «شادی نامه است و فاقد مسایل تاریخی می باشد.
پژوهشی در اخوانیه های معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخوانیه و اخوانیه سرایی یکی از گونه های دیرپای ادبیات فارسی و جزو زیرشاخه های ادب غنایی است که شاعران از سده های نخستین ادب فارسی، بدان توجه داشته اند. اخوانیه به اشعاری گفته می شود که میان دو شاعر که با یکدیگر رابطه ی دوستی و برادری دارند، رد و بدل می شود. درون مایه ی اخوانیه ها بسیار گسترده است؛ اما بیشتر حول محورهای: ستایش از دوستان اهل فضل و ادب، احوال پرسی های دوستانه، شکوه و گلایه های خصوصی، شکایت از روزگار و اهل روزگار، طنز و طیبت و... می چرخد. پژوهشگران و محققان ادب فارسی اعتنای چندانی به این خرده ژانر ادبی نداشته اند و تحقیقات بسیار کمی در این زمینه به سامان رسانده اند. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیلی – توصیفی، ضمن بررسی اجمالی تاریخچه ی اخوانیه، نمونه های آن را در آثار شاعران معاصر بررسی و گونه های مختلف آن را دسته بندی کرده ایم. نتایج این پژوهش نشان می دهد گسترش ابزارهای گوناگون ارتباطی در روزگار معاصر، از رونق اخوانیه سرایی کم نکرده است. نیز، با وجود دگرگونی های بسیاری که ساخت و درون مایه ی شعر فارسی در سده ی حاضر به خود دیده است و بسیاری از قالب های کهن و گونه های ادبی در برابر تحولات شعر نوگرا به ورطه ی فراموشی سپرده شده اند، شاعران معاصر به شکلی بسیار گسترده، به سنت اخوانیه سرایی توجه داشته اند.
بررسی محتوایی بحرالاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور قرآن، در میان عرب ها به پیدایش و گسترش بسیاری از علوم مانند بلاغت، نحو، قرائت، تاریخ، تفسیر و... انجامید. یکی از حوزه های علوم قرآنی، انواع تفسیرهای گوناگون و رویکردهایی است که در دوره های مختلف از این اثر بزرگ ایجاد شده است؛ تفسیر های عرفانی قرآن مجیداز این جمله است و البته ایرانیان مسلمان در دوره های گوناگون، در این زمینه آثار بسیاری آفریده اند. در این نوشتار، کوشش می شود تا جایگاه تفسیر تک سوره ای منظوم و عرفانی بحرالاسراربازشناسی شود. این اثر یکی از تفسیرهای مهم و ناشناختة عصر قاجار است. این تفسیر به قلم میرزا محمدتقی کرمانی، ملقب به مظفرعلیشاه، است. او از عارفان مشهور اوایل دورة قاجار و از اجداد مرحوم سعید نفیسی است. تفسیر منظوم بحرالاسراریا سبع المثانی، تفسیر عرفانی سورة حمد، در قالب مثنوی است که حدود 4000 بیت را در بر می گیرد. مظفرعلیشاه در این تفسیر، افزون بر بیان مراتب وجود، سوره مبارکه حمد را در بیست بحر شرح می دهد و نکته های باریک عرفانی آن را در این بحرها بیان می کند. در میان این ابیات، اشاراتی نیز به نثر می شود و گاهی مطالبی از آیات قرآنو احادیث ائمه و اشعار بزرگان مانند مولانا، برای تأکید استفاده شده است. در این مقاله با معرفی این اثر و مفسر آن، به درون مایه و محتوای این منظومه پرداخته می شود.
بررسی مضمون ها و حوزه های عرفان در مجموعه اشعار قزوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب و به ویژه دفاع مقدّس، با ظرفیّت های خود؛ از جهت رهبری الهی، اعتقاد به غیب، توجّه به آموزه های قرآنی،گرایش های معنوی-عرفانی و وجود جوانان شهادت طلب، زمینه هایی را فراهم نمود تا مضامین عرفان در ادب پایداری بازتاب یابد؛ در این میان، قزوه، شاعر آیینی معاصر، با اشراف به حوزه درون دینی و ادب سنّتی، توانست به خوبی در این حیطه راه یابد؛ چنانکه کاربرد واژگان و اصطلاحات عرفانی در شعر او دارای بسامد بالایی است. بیان شیوه های گوناگون کاربرد این عناصر در آثارش از تعبیرها، تلمیح های مشترک قرآنی-عرفانی و اسامی کتاب های عارفان و صوفیان از وسعت اطلاّعش حکایت دارد. نقد و محاکات شاعر از متظاهران به عرفان و تصوّف، نیز رونمایی از اندیشة منفعلانه این گروه و نظام اندیشگی او به عرفان میدانی و جهادگرانه جایگاه ویژه داده است. این پژوهش که به شیوة کتابخانه ای و تحلیل محتوا نگاشته شده؛ رهیافتی است به اهمیّت موضوع عرفان در ادب پایداری و ظرفیّت های ادبی این شاعر که می تواند احیاگر برجستگی های اخلاقی و فضیلت های فراموش شدة دفاع مقدّس نیز باشد.
پیوند «تاریخ» با «ادبیّات» در متون تاریخی زبان و ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متون ادبی زبان فارسی از همان آغاز، رابطه ای تنگاتنگ با تاریخ و مطالعات تاریخی داشته است. در شیوه های سنّتی و مدرن، پیوسته توجه به این رابطه مطرح بوده است. امّا از آنجا که بحث پیرامون ادبیّات و تاریخ، برای اوّلین بار در آرای غربیان و بر اساس اطلاعات فعلی ما از یونان باستان، نشأت گرفته است. یکی از قدیمی ترین نوشته ها که در آن به رابطه ادبیات با تاریخ پرداخته شده، کتاب فنّ شعر ارسطو است. با توجه به آراء او که قرن ها بر اندیشه و تفکر غربی حاکمیّت داشته است، از منظری محتواگرایانه، همواره تاریخ و ادبیات دو امر متفاوت تلّقی می شدند و بین آنها دوگانگی برقرار بوده است. در مقاله حاضر، با بررسی آرای ارسطو، به اصلی ترین دلیلش، مبتنی بر تفکیک این دو مقوله پرداختیم. در این بررسی عیان می شود که چگونه رویکرد سنتی، تاریخ و ادبیّات را به مثابه دو بخش مستقل مطرح کرده است. سپس اندیشه های متفکرین معاصرِ نقد ادبی را در ردّ تمایز تاریخ با ادبیّات، تبیین کرده ایم. نتایج بررسی ما نشان می دهد، در رویکردهای مدرن، این رابطه در چارچوبی تعاملی و نظام مند قرار دارد. با این تبیین زمینه ای مهیا می شود برای هدف اصلی این مقاله، که همانا تأکید بر ماهیّت بینارشته ای ادبیّات و تاریخ است. همچنین، در بخش پایانی این نوشتار در راستای نظریه پیوند ادبیات با تاریخ، حلقه های واسط و پیوندهای آن دو در متون تاریخیِ زبان ادبیّات فارسی، احصا و تبیین شده است.
بازتاب فرهنگ ایران باستان در کتاب تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پراهمیت ترین مسائل فرهنگی ایرانیان، تداوم فرهنگی آنان در طول هزاره هاست. برای این تداوم فرهنگی، نخبگان بسیاری تلاش کردند. بسیاری از دیوان سالاران ایرانی خواه آنان که در دربار اعراب مسلمان بودند، خواه آنان که در دربار ترکان، هر یک به شیوه خاص خود در پاسداری از فرهنگ ایران و انتقال آن به دوره های بعد کوشا بودند. یکی از این دیوان سالاران خردمند و توانا، ابوالفضل بیهقی است. در کتاب تاریخ بیهقی بسیاری از مؤلفه های فرهنگی ایرانیان باستان انعکاس یافته است که پرداختن به همه آن ها در این مجال نگنجد. آنچه در این مقاله آمده است، بازتاب فرهنگ و سنُنی مانند الهی بودن مقام سلطنت و فرّه ایزدی، دادگری پادشاه، همنشینی با خردمندان، شادزیستی، عید نوروز، جشن مهرگان، جشن سده، سنت هدیه و پیش کش، آیین شکار، ارتش چندملیتی و گارد جاویدان، و سنت نان و نمک در کتاب تاریخ بیهقی است. در این مقاله تلاش شده است با استناد به منابع دست اول و به روش توصیفی- تحلیلی به این پرسش پاسخ داده شود که مؤلفه های فرهنگی بازتاب یافته از ایران باستان در کتاب تاریخ بیهقی کدامند؟
دراسه الرؤی النقدیه لأحمد الشایب، نقد الشعر نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۵
69 - 90
حوزههای تخصصی:
قد عنی النقّاد العرب القدامی والمعاصرون بالشعر عنایهً بالغهً، ووضعوا له مفهوماً یختلف مِن ناقد إلی آخر. ومن النقّاد من تناول هذه القضیه برؤیهٍ جدیدهٍ وهو أحمد الشایب الذی له دورٌ متمیّزٌ فی تطوّر النقد العربی المعاصر. وعلی ذلک، یهدف هذا المقال وبمنهج وصفیّ- تحلیلی إلی دراسه المواقف النقدیه لهذا الناقد حول تعریف الشعر وعناصره فی إطار کتابه «أصول النقد الأدبی». ولهذا البحث ضروره لأنَّ الشایب قد حاول أن یبنی النقد علی أساسٍ علمیّ وموضوعیّ. وإضافه إلی ذلک، لم یدرس الباحثون هذا الکتاب ومواقفه النقدیه فیه. تشیر نتائج الدراسه إلی أنَّ الشعر - عند الشایب - وسیلهٌ للتعبیر عمّا فی النّفس من فکَر ومشاعر، ومن أهمّ وظائفها تصویر حیاه الناس ومشاکلهم. یعتقد هذا الناقد أنَّ النظم یجب أن یجری فی المفردات والجمل فی صیاغه الشعر. واللفظ عنده وسیلهٌ للتعبیر عن المعنی، والصُّوره الشعریه عنده تطلق علی الوسائل الفنّیه التی یحاول بها الشاعر نقل فکرته وعاطفته إلی القرّاء، معتقدا علی أنَّها ترتبط بعناصر أخری من مثل المعانی، والألفاظ، والموسیقی. کما لم یغفل الشایب عن العاطفه ومقاییسها المختلفه، والموسیقی الخارجیه للشعر، مرکّزا علی أنَّ أهمیّتها تظهر فی إبراز المعنی.
البنیه الرواییه المشترکه بین روایتی «موسم الهجره إلى الشمال» و«قربانی باد موافق»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸
103-118
حوزههای تخصصی:
تعد الروایه سرداً نثریاً طویلاً یصف شخصیات تختلف انفعالاتها وصفاتها وتحکی أحداثاً على شکل قصه متسلسله. تعتبر روایتا «موسم الهجره إلى الشمال» للطیب صالح (1929-2009) الروایی السودانی و «قربانى باد موافق» (ضحیه الریح المواتیه) لمحمد طلوعی (1979) الروایی الإیرانی أکثر تشابهاً فی البنیه الرواییه، بحیث یتناول الرواییان إلى بیان الأحداث والتطورات المرتبطه بمرحله وصول الأنشطه السیاسیه للحزب المارکسی فی الشرق إلى ذروتها وذلک عبر بنیه سردیه مشترکه. وبناءً على هذا جاءت الدراسه معتمدهً على المنهج الوصفی-التحلیلی للبحث عن البنیه الرواییه المشترکه للروایتین، وهی ثمره الحبکه المشترکه لهما، وذلک بهدف دراسه مقارنه لبنیه الروایتین. تدل النتایج على أن الرواییین اختارا ثیمات مشترکه إلى حدما ومستقاه من القضایا السیاسیه، ومواجهه الشرق والغرب، وقضیه الحب. کما اختارا بدایه متشابهه للقصه، وذلک عن طریق عرض شخصیتین رییسیتین عاشتا فی الغرب مدهً متأثرتین بالثقافه الغربیه وکانت نهایتهما أن أصیبتا بمرض شیزوفرینیا وانتحرتا غرقاً فی الماء. والروایتان متشابهتان من ناحیه الحبکه، إذ یلجأ کاتباهما أکثر من مره إلى بناء الحبکه بناءً تعلیلیاً مکوناً من مجموعه أحداث متشابهه لتعلل ارتباط الأحداث بعضها ببعض، وسیرها نحو النهایه.
نقدی بر کتاب «خاقانی شروانی نکته ها از گفته ها» نوشته دکتر برات زنجانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هفتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
37 - 48
حوزههای تخصصی:
نوشتن شرح بر دیوان های شعری کار دشواری است و نیاز به صرف وقت و دقّت بسیار دارد. شارح باید با دنیای فکری و ذهنی شاعر آشنایی کامل داشته باشد تا بتواند شرحی دقیق و مستوفی بنویسد؛ به عبارت دیگر، شارح باید ارتباط بین محتوای کلام شاعر و بُعد فنی و شیوه بیان او را بداند تا شرحی منقح به دست دهد. خاقانی از همان دست شاعرانی است که علاوه بر اندیشیدن به محتوای کلام به جنبه فنی و شیوه گفتن خود تأکید می ورزد. لذا، برای درک شعر او باید به تکنیک-ها و ظرایف سخن وی توجّه کرد؛ در همین راستا بخش عمده ای از تحقیقات در مورد دیوان خاقانی از همان نخستین تحقیقات، به شرح ابیات و معنی لغات اختصاص دارد. یکی از کتاب هایی که در سال های اخیر در عرصه خاقانی پژوهی منتشر شده؛ کتاب خاقانی شروانی نکته ها از گفته ها نوشته استاد محترم دکتر برات زنجانی است. در جستار حاضر، برآنیم تا با وجود مزایای کتاب، اشکالاتی را که در شرح پاره ای از ابیات کتاب رخ داده است بیان کنیم. در بخش ابتدایی نقد کتاب حاضر به نقد و بررسی شکل ظاهری کتاب پرداخته ایم و در بخش دوم مقاله، که بخش مهم جستار را دربر می گیرد، بر اشکالات محتوایی کتاب متمرکز شده ایم و لغزش هایی که در شرح ابیات رخ داده است را واکاوی کرده ایم و در نهایت به برخی ابیات که نیازمند تتمیم و تکمیل بود در حدّ ضرورت اشاره کرده ایم.