مطالب مرتبط با کلیدواژه

نامحدود


۱.

کانونی سازی در «شب سهراب کشان» بیژن نجدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: کانونی سازی شب سهراب کشان بیژن نجدی کانونی سازی بیرونی کانونی سازی درونی محدود نامحدود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۷ تعداد دانلود : ۸۴۹
در میان آثار بیژن نجدی، داستان «شب سهراب کشان» از تکنیک کانونی پردازی روایت به طور کامل بهره برده است. هدف اصلی این پژوهش کشف و شناخت انواع کانونی سازی در این روایت بر اساس موقعیّت کانونی ساز و میزان تداوم کانونی سازی است. بدین منظور پس از بررسی این داستان این نتایج حاصل شد که در این روایت  کانونی سازی بیرونی از آنِ راوی-کانونی ساز و کانونی سازی درونی مربوط به شخصیت -کانونی ساز است که تقابلی از ادراک زمانی و مکانی و دانش و بینش نامحدود و محدود را به نمایش می گذارند. در بررسی مولّفه ی عاطفی دریافتیم که تقابل کانونی سازی بیرونی و درونی، کانونی سازی عینی و بی طرفِ  شخصیت -کانونی سازِ درونی را در برابر کانونی سازی ذهنی و جانب دارِ راوی-کانونی سازِ بیرونی قرار می دهد. از منظر میزان تداوم کانونی سازی نیز این نتیجه به دست آمد که در این روایت ، درجه ی ماندگاری و تداوم کانونی سازی در سطوح مختلف ثابت است و فقط از دریچه ی نگاه راوی-کانونی ساز بیرونی ارائه می شود.
۲.

نقد و بررسی نظریه تداخل وجودی واجب و ممکن با توجه به معنای صحیح غیرمتناهی بودن حق متعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نامحدود غیرمتجزی تداخل وحدت کثرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۳ تعداد دانلود : ۵۲۷
تداخل واجب در ممکن یکی از نظریات نوپدیدی است که در صدد توجیه رابطه میان حق با ماسوای خویش است. اما به نظر می رسد که این دیدگاه خالی از برخی مناقشات نباشد. آیا لازمه قبول نامحدود بودن حق متعال آن است که خداوند را به وجهی عین اشیاء دیدگاه رایج در تبیین وحدت شخصی وجود یا به وجهی داخل در اشیاء بدانیم دیدگاه استاد فیاضی یا این که ترسیم سومی هم از رابطه میان حق و خلق متصور است؟ این نوشتار بر آن است تا کاستی های نظریه تداخل وجودی واجب و ممکن را نمایان ساخته، سپس به تبیین دیدگاه سومی در این میان بپردازد که به نظر می رسد دیدگاه صواب و متّخذ از تعالیم عقلانی وحی همین نگاه سوم به رابطه خالق و مخلوق خواهد بود، که در عین پذیرش عدم تناهی و غیرمقداری بودن حضرت حق تعالی، نافیِ هر گونه تداخل و عینیت میان واجب و ممکن است. در این دیدگاه مشخص می شود که چون خداوند سبحان از هر گونه حدّ و مقدار منزه است، اصلاً هیچ موطنی را (ولو به نحو نامحدود) پر و اشغال نمی کند تا لازمه اش تزاحم وجودی خداوند با اشیاء دیگر باشد. پر و خالی کردن و تزاحم وجودی میان خالق و مخلوق زمانی متصور است که حق تعالی همسنخ با مخلوقات محدود و قابل زیاده و نقصان فرض شود، در حالی که خداوند سبحان به هیچ روی همسنخ با مخلوقات نیست. لذا در این نگاه، بدون هیچ محذوری هم وجود محدود اشیاء و هم وجود مُعرّای از حد و عِد ذات اقدس اله مورد تصدیق قرار می گیرد.
۳.

بررسی حدنمایی حروف اضافه در زبان فارسی از منظر زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حرف اضافه مکان مسیر محدود نامحدود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۸ تعداد دانلود : ۳۵۰
پژوهش حاضر به بررسی حدنمایی انواع حروف اضافه در زبان فارسی و فضاهای متفاوت حرکتی آنها برپایه رویکرد شناختی جکندوف (1983) و زوآرت (2005) می پردازد. حروف اضافه مسیریِ فارسی به سه دسته اصلی تقسیم می شوند: مسیرهای محدود که در آنها نقطه ای مشخص برای مبدأ و مقصد تعیین می شود. از این رو آنها، مسیر مبدأها (مانند از، از بالایِ، از بیرونِ و ...) و مسیرمقصدها (به، تا و ...) نامیده می شوند؛ مسیرهای جهتی (به سویِ یا به طرفِ و ...) که جهت کلی حرکت را می رسانند؛ خط سیری (از بالایِ در عبارت از بالایِ چیزی گذشتن و یا از رویِ چیزی رد شدن) که فقط به نقطه ای در طول حرکت از نظر زمانی اشاره می کنند. بررسی فضای حرکتی هر یک از آنها نشان می دهد که حروف اضافه فارسی سه حالت محدود، نامحدود و مشترک میان آن دو (هم محدود و هم نامحدود) را در بر می گیرد. اما نکته اینجاست که حروف اضافه را نمی توان به تنهایی و فارغ از جمله به صورت محدود و نامحدود دسته بندی نمود؛ بلکه به کاربردِ آن در جمله و نوع فعل نیز بستگی دارد. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که در مقایسه با زبان های دیگر مانند انگلیسی، خط مرز قاطعی میان محدودیت و نامحدودیت حروف اضافه بدون کاربردِ آن در جمله وجود ندارد.
۴.

خطاهای فلسفی دکارت در تبیین خطاهای معرفتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دکارت خطا اراده فاهمه نامحدود بسیط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۱۶۴
دکارت در تبیین فلسفیِ خطاهای ما، علت را به محدودبودن فاهمه و نامحدودبودن اراده و حکم کردن ذهن ما بر اساس اراده آزاد و نامحدودش درباره اموری که فاهمه به طور واضح و متمایز درنیافته است می داند. او برای این مطالب استدلال های فلسفی را پیش می کشد که در این مقاله درنظر است چند اشکال فلسفی به تبیین های وی نشان داده شود. مهم ترین اشکال آن است که استدلال دکارت مبنی بر نامحدودبودن اراده، یعنی بساطت اراده، از جهتی می تواند بر نامحدودبودن فاهمه نیز صدق کند. استدلال او بر محدودبودن فاهمه چون از جهت متعلقات فاهمه است بر متعلقات اراده نیز می تواند دلالت کند و در نتیجه، از این جهت اراده نیز محدود است. اشکال دیگر استنتاج نامحدودبودن اراده به خاطر بساطت آن است در حالی که دکارت دلیلی ارایه نکرده است که نشان دهد از بساطت یک امر، بینهایت بودن آن نتیجه می شود؛ این در حالی است که دلایل فلسفی نشان می دهد که از بساطت اراده فعلیت محض آن و در نتیجه، مجردبودن آن نتیجه می شود، نه نامحدودبودن آن. بدین ترتیب، تبیین دکارت از خطا و خاستگاه آن، چندان موجه به نظر نمی رسد.
۵.

نقد و بررسی اشکالات وارد بر نگرش علامه طباطبایی در تفسیر خزائن الهی(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۹۸
تفاسیر مختلف از واژه «خزائن» در آیه شریفه «وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» (حجر: 21) سبب تشتت آرای مفسران در این زمینه گردیده است. از جمله اندیشمندانی که به تبیین این آیه همت گماشته اند، علامه طباطبایی است که با صبغه فلسفی می کوشد ضمن توجه به معنای ظاهری آیه و با تکیه بر اصول فلسفی همچون تشکیک وجود، تفسیری متناسب با آموزه های دینی برای خزائن الهی ارائه دهد. برخی از پژوهشگران بر تفسیر فلسفی ایشان از خزائن اشکالات متعددی را وارد کرده اند که گاه ناشی از بدفهمی از عبارات ایشان است. نوشتار حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی، ضمن مروری بر رویکرد تفسیری علامه طباطبایی در آیه مذکور، به نقد و ارزیابی اشکال های مطرح شده به تفسیر ایشان می پردازد. بررسی ها بیانگر آن است که علامه با درنظرگرفتن مراتبی در عالم وجود، می کوشد تحلیلی وجودی از این آیه برای نزول فیض و رحمت الهی در مراتب مختلف هستی ارائه دهد؛ از این رو موجودات محدود و مقدر که در ابتدای امر همان امور جسمانی اند، پیش از نزول و ظهور در عالم ماده، حقایقی ورای این عالم دارند که خزائن نامیده شده و متعلق به عالم امرند. این خزائن چون قبل از تنزل و تقدرند، محدود به حد و قدر مادی نیستند؛ اگرچه محدود به حد معلولیت (قدر امکانی) اند