فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۶۰۱ تا ۹٬۶۲۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
Eric Landowski a distingué les deux formes possibles de la quête du bonheur correspondant à deux formes différentes du goût, à savoir, « le goût de plaisir », et « le goût de plaire ». Quant au « goût de plaisir » il faut distinguer deux conceptions du plaisir : la première fonde la jouissance du sujet sur le rapport unilatéral de la « possession » des éléments du monde et des gens, et la deuxième met l’accent sur la relation de réciprocité interactionnelle. En ce qui concerne la question du sens, qui n’est pour Landowski que la résultante ou le produit de l’interaction du sujet avec les éléments du monde et cela en en faisant « usage », il distingue deux formes d’interaction que l’une revoie à l’idée d’ « utilisation » et l’autre à celle de « pratique ». Le premier objectif de cet article est de montrer que l’idée d’ « utilisation » correspond à la première conception du plaisir et celle de « pratique » à la deuxième. Le deuxième objectif de l’article est de montrer que les deux conceptions du mot d’usage, l’ « utilisation », et la « pratique », l’une fondée sur le rapport unilatéral, fonctionnel et utilitaire du sujet avec le monde, et l’autre basée sur l’interaction esthésique et dynamique avec le monde, servent à différencier les styles de vie et la manière d’agir de Marcel et de Swann, les deux protagonistes de Proust, face aux femmes et aux éléments du monde qui les entourent.
تحلیل کار کرد «مفهوم انسان مذهبی» میر چا الیاده در حکایات کرامات فارسی با تکیه بر اسرارالتوحید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به نظر الیاده برای انسان مذهبی همیشه یک واقعیت مطلق و مقدس وجود دارد که فراتر از این جهان است و خود را در این جهان متجلی می سازد و به آن تقدس و واقعیت می بخشد. این واقعیت و تقدس همان است که در رفتار و گفتار شیخ بوسعید در حکایات اسرارالتوحید بیان می شود. در این مقالله با روش تحلیلی توصیفی و با مراجعه به منابع نظری تحقیق تلاش شده است تا مشخصه های انسان مذهبی الیاده به تفکیک بر روی اشخاص اصلی حکایات، راستی آزمایی شود تا میزان سنخیت این دیدگاه با حکایت های اسرارالتوحید مورد بررسی قرار گیرد. نتایج نشان می دهد که شیخ بوسعید به عنوان یک انسان مذهبی، زمان تاریخی را برانداخته و به زمان مقدس دست یافته است. هم از این روست که هر یک از اطرافیانش که مصداق انسان تاریخی هستند، به نسبت ارتباطی که از طریق بوسعید با زمان مقدس برقرار می کنند، می توانند شمه ا ی از جاودانگی و کاستی ناپذیری را دریابند. با تحلیل حکایات اسرارالتوحید مطابق با الگوی پیشنهادی الیاده، شیخ بوسعید مصداق انسان مذهبی است و کرامات وی و اتفاقات و رخدادهای پیرامون وی انکار جهان واقعی و گریز به جهان رؤیا و تخیل نیستند.
دو مضمون از توصیف واقعی معشوق در غزل منزوی، بهبهانی و بهمنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی سیر غزل فارسی نشان می دهد که غزل بیش تر متکی بر خیال پردازی و مضمون آفرینی درباره عشق بوده و اغلب غزل سرایان به جای توصیف احوال و تجربیات عاشقانه، با تخیل و ممارست در شاعری، مضمون پردازی -کرده اند، اما در دوره معاصر، برخی ازغزل سرایان کمابیش به توصیف واقعی حالات عاشقانه خود پرداخته اند. سیمین بهبهانی، حسین منزوی و محمدعلی بهمنی از جمله غزل سرایان نوگرای معاصر هستند که به نظر می آید مضامینی را در غزل خود جاری ساخته اند که رنگ و بویی از واقعیت عشق و زندگی دارد. در این تحقیق با بررسی دو مضمون "دست" و "صدا"، در غزل سه شاعر نام برده، با روش توصیفی و تحلیلی، روشن می گردد که غزل-سرای معاصر در پردازش مضمون عاشقانه به گونه ای کار کرده است که غزل عاشقانه را از اوج خیال پردازی، به سطح واقعیت های زندگی و نیازهای انسانی نزدیک ساخته است. بررسی غزل های سه شاعر معاصر نشان داد که دو مضمون "دست" و "صدا"، از اصلی ترین مضمون هایی است که نشان می دهد غزل سرایان سنتی پرداز معاصر بر آن شده اند ، در توصیف احوال عاشق و معشوق، به تدریج از کلیشه ها دور شوند و به بیان احساسات واقعی خود بپردازند. مضمون "دست" نشان دهندهء رابطه و نیاز عاطفی میان عاشق و معشوق و "صدا" نشان دهندهء همدلی و همفکری میان عاشق و معشوق است.
بررسی مؤلفه زمان در اتوبوس شمیران بر اساس دیدگاه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷۶
165-190
حوزههای تخصصی:
اتوبوس شمیران اولین روایت از مجموعه داستان خاطره های پراکنده اثر گلی ترقی است که با بهره گیری از گونه روایی خاطره داستان به خوبی از تکنیک زمان روایی استفاده کرده است. زمان، عامل مهمی است که ساختار روایت را شکل می دهد و بدون آن روایت هرگز وجود نخواهد داشت. زمان در روایت شناسی عمدتاً در سه بخش نظم، تداوم و بسامد بررسی می شود و ژرار ژنت از بزرگترین نظریه پردازان در زمینه «زمان در روایت» است که به طور کامل به این جنبه ها پرداخته است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به بررسی مؤلفه زمان و نقش آن در شکل گیری روایت در داستان کوتاه اتوبوس شمیران از منظر ژرار ژنت می پردازد. بر اساس نتایج این پژوهش، ترقی با درهم شکشتن روال خطی زمان، از انواع زمان پریشی گذشته نگر درونی و بیرونی بهره برده است. گذشته نگری های درونی به دلیل تداعی، شیوه غالب کاربرد زمان در اتوبوس شمیران است. از گذشته نگری بیرونی در دو مورد استفاده شده که با اغراضی چون تعلیل کنش شخصیت و نوستالژی خاطرات گذشته همراه است. در بحث تداوم، از عنصر درنگ توصیفی، حذف، تلخیص و نمایش به فراخور اهمیت موضوع استفاده می کند. در ابتدای داستان، به دلیل توجه نویسنده به درنگ توصیفی، و شرح وقایع با جزییات بیشتر، شتاب روایت، منفی است. در اواخر داستان، حوادث بی اهمیت حذف شده، روایت شتاب مثبتی به خود گرفته است. بسامد غالب در این داستان، بسامد مفرد است و از بسامد مکرر برای تأکید معنی داردر درون مایه داستان استفاده شده است.
عناصر داستانی خاطره نوشته های دفاع مقدس با تأکیدبر اثر دختر شینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷۶
214-191
حوزههای تخصصی:
خاطره نویسی ژانری است که در طول تاریخ ادب فارسی نسبت به قصه و داستان، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. با وقوع جنگ تحمیلی علیه ایران و توجه یکباره بسیاری از رزمندگان به ثبت خاطرات خود از دوران دفاع مقدس، این ژانر جانی تازه یافته است. حجم زیاد آثار چاپ شده در این ژانر اقتضا می کند تا پژوهشگران با موازین علمی به بررسی چیستی این نوع ادبی بپردازند. خاطره نوشته ماهیتی دوگانه دارد که بخشی از آن برگرفته از تاریخ و بخش دیگر آن مربوط به داستان است. هر خاطره نوشته با توجه به شگردهایی که در آن به کار رفته، به یکی از این دو ژانر گرایش دارد. یکی از ملاک هایی که می تواند گرایش داستانی خاطره نوشته ها را اثبات کند، تحلیل عناصر داستانی در آن است. این مقاله با بررسی عناصر مشترک میان خاطره نوشته و داستان، از جمله «پیرنگ»، «روایت»، «گفتگو» و «شخصیت» در اثر روایی دختر شینا ، شباهت این اثر با ژانر داستان را اثبات کرده است.
بررسی نقش داستان کوتاه در فرآیند آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۷شماره ۶
85 - 102
حوزههای تخصصی:
برای آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان در هر مقطعی و متناسب با هر مطلبی، دستگاه و روش آموزشی خاصی ایجاب میکند. این دستگاه آموزشی با نگاه به نیاز زبان آموز شکل میگیرد. یک روش برای ایجاد انگیزه، کاربرد متون ادبی در کلاس درس برای زبان آموزان است؛ زیرا نثر ادبی، نثر خلاقانهای در سویههای ساختاری و روایی است. در این بین داستان کوتاه با تکیه بر جنبه ارتباطی زبان، موقعیتهایی را میآفریند که هدفی فرهنگی و جامعه شناختی را در کنار آموزش واژگانی و دستوری دنبال میکند. داستان کوتاه ابزار بسیار مناسبی است که جریان فراگیری را بهصورت عمیق در زبانآموز ایجاد میکند. بهرهگیری از این شیوه ارتباطی، سبب میشود که مدرس بتواند به مباحثی فراتر از انتقال آموزههای اطلاعاتی زبان (ساختها و اشکال دستوری) بپردازد. در این مقاله با بهرهگیری از روش توصیفی- تحلیلی پس از بررسی کلی روشهای آموزش زبان به غیرفارسی زبانان به بیان اهمیت بهرهگیری از داستان کوتاه میپردازیم. نتایج این پژوهش نشان میدهد که در فرآیند آموزش زبان به غیرفارسی زبانان، با بهرهگیری از ساختار داستان کوتاه در فرآیندی جذاب بدون پیچشهای شعری و صورخیال دیگر متون ادبی، میتوان عناصر فرهنگی، جامعهشناختی و واژگانی را به زبانآموزان منتقل ساخت.
بررسی تطبیقی اصولِ شعرِ کودک در ترجمه منظوم کودکانه ده سوره کوتاه قرآن کریم
منبع:
علوم ادبی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
139 - 171
حوزههای تخصصی:
خداشناسی از بنیادی ترین دغدغه های فکری کودکان است. این شناخت، به زندگی کودک جهت داده و درک معنای حیات را برای وی آسان می سازد. آشناسازی کودکان با قرآن و معارف قرآنی، از را ه های سنجیده و مناسب معرفت آموزی کودکان است. در این راه تعامل معنوی با کودک از طریق ادبیّات و هنر کودکان و توجه به عنصر زیبایی شناسی به عنوان یک عنصر اساسی در تربیت دینی آنان می تواند بر میزان درک و شناخت کودکان و انتقال بهتر مفاهیم دینی و قرآنی تأثیرگذارتر عمل نماید. به همین منظور در تحقیق حاضر ده سوره کوتاه و منظوم قرآن برای کودکان از دو جنبه «ساخت شعر کودک» و «ترجمه درست آیات» مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. هدف آن است که میزان درستی و کیفیت این اشعار به لحاظ روساخت و محتوایِ معرفتی آنها نشان داده شود و محاسن و معایب کار آشکار گردد. نتایج پژوهش نشان می دهد که تا رسیدن به نمونه های بی نقص، کامل و دقیق تر این نوع از اشعار کودکانه، فاصله فراوانی وجود دارد.
آسیب شناسی مجلاّت ادبیّات تطبیقی در ایران (مطالعه مورد پژوهش: کاوش نامه ادبیّات تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
27 - 48
حوزههای تخصصی:
با استقبال روزافزون پژوهشگران از مطالعات تطبیقی در عرصه ادبیّات و علاقه مندی نویسندگان به نگارش مقالات ادبیّات تطبیقی، مجلاّت تخصّصی در این عرصه، گسترش یافته اند. یکی از این مجلاّت، کاوش نامه ادبیّات تطبیقی است که در حوزه مطالعات تطبیقی فارسی – عربی، به نشر پژوهش های مرتبط می پردازد. این مختصر، با هدف آسیب شناسی مقالات منتشرشده در مجلّه یادشده، در بازه زمانی سال های 1392 تا 1395، با تکیه بر روش استقرائی در عرضه آمار و سپس تحلیل و آسیب شناسی پژوهش های منتشرشده، با استناد به نمودارهای آماری، به بررسی مقالات این مجلّه می پردازد و پس از واکاوی آسیب ها، در ذیل سه مبحث دایره موضوعی، عناوین مقالات و روشمندی پژوهش، عمده ترین موارد آن را عدم توجّه کافی به مباحث نظری ادبیّات تطبیقی، خلأ پژوهش های بینارشته ای و عرصه های نوین پژوهش در ادبیّات تطبیقی، موازی کاری و پرداختن به مضامین تکراری، فقدان روش پژوهش و عدم استناد به نظریّه ها و مکتب های برجسته در حوزه ادبیّات تطبیقی، سوء فهم «تطبیق» در ادبیّات تطبیقی و... برمی شمرد.
پاره ها و نکته ها
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
151-160
حوزههای تخصصی:
تعبیر «پاره ها و نکته ها» را از مجله «گزارش میراث» به عاریت گرفته ایم. 2. این بخش، ارزش علمی - پژوهشی ندارد. 3. رعایت اصول فنی و اخلاقی نقد، ضروری است.
بررسی بینامتنی مفهوم سیمرغ در مجمع مرغان ژان-کلود کَریِر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
355 - 370
حوزههای تخصصی:
نمایشنامه ی مجمع مرغان ژان کلود-کَریِر، از جمله متون اقتباس شده از منطق الطّیر عطّار است. کَریِر در این اثر، سعی بر آن داشته که شکل اصلی داستان عطّار را حفظ کرده و با توجّه به ضرورت ها و محدودیت های متن نمایشی در آن تغییراتی انجام دهد. از جمله تغییرات شاخصی که او در این متن انجام داده، دگرگونی مفهوم «سیمرغ» است. در واقع، کَریِر هم جهت با مؤلفه های جهان-نگری خویش و نوعی شبه عرفان ناسوتی، معنای دیگری را برای سیمرغ در نظر گرفته و برخلاف عطّار مفهومی زمینی به سیمرغ بخشیده است. در نوشتار حاضر سعی بر آن داریم تا با استفاده از رویکردهای تحلیلی بینامتنیت ژُنتی به بررسی مفهوم سیمرغ در اثر کَریِر بپردازیم و در جستجوی پاسخ به این پرسش باشیم که شخصیّت اسطوره ای سیمرغ با چه تغییراتی در دلالت های نخستین و شناخته شده اش به تصویر کشیده شده است و چگونه یک متن معاصر غیرفارسی زبان، هم چون نمایشنامه ی مجمع مرغان، موفّق به انعکاس پیام عطّار در قالبی دیگر شده است؟
از خیال عارفان تا تخیل ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
7 - 33
حوزههای تخصصی:
«خیال» و «تخیل» جوهره اصلی هنر و ادبیات هستند؛ از وهم گرفته تا رؤیا و الهام و مراتب قدسی، از دوره یونان باستان تا فلسفه و عرفان اسلامی، همه با خیال و تخیل پیوند دارند. این دو واژه اگرچه نزدیک اند، تعاریف متفاوتی دارند. توجه به خیال در عرفان اسلامی قرن های چهارم تا ششم هجری و حتی پس از آن، جایگاهی ویژه داشت؛ به طوری که سهروردی در قرن پنجم عالم مثالی خیال را تعریف کرده است. اما در همین دوره زمانی، یعنی دوره قرون وسطی، در غرب خیال و تخیل معادل وهم و خرافات و جنون انگاشته می شد. رویکردهای اخیر غربی ها به معارف شرق و به ویژه نظریه های عرفان شرقی و اسلامی، تأثیرات شگفت انگیزی بر دانش غربی، به ویژه در حوزه علوم انسانی، برجای گذاشت. در این دوره، شرق شناسانی چون هانری کربن و گاستون باشلار، با بهره گیری از معارف شرق، تغییراتی جدی در رویکرد نسبت به تخیل و شیوه های نقد ادبی به وجود آوردند و درنهایت ژیلبر دوران توانست با بهره گیری از تعالیم شرقی و نیز روش متقدمان خود، به بررسی انسان شناسانه ساختارهای تخیل و دسته بندی صورت های تخیلی بپردازد. در این پژوهش که به روش کتابخانه ای انجام شده است، علاوه بر تعریف و تبیین دو واژه متشابه خیال و تخیل، به بررسی نظریه های شرقی و غربی که منشأهای اصلی نظریه ژیلبر دوران بوده اند، پرداخته شده است و درنهایت، تأثیرپذیری جریان تخیل شناسی و نقد تخیلی معاصر غربی و به ویژه ژیلبر دوران از معارف اندیشمندان مسلمان قرون وسطی نشان داده شده است.
بازتاب فرهنگ و ادبیات دفاع مقدّس در شعر زنان استان خوزستان (با تکیه بر اشعار: پروانه نجاتی، افسانه نجومی و رقیه مفاخری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
27 - 49
حوزههای تخصصی:
دفاع مقدّس و ادبیات آن، در نگاه شعرا تصویری روشن و گویا از رنج ها، آسیب ها و رشادت های مردم این مرز و بوم داشته است. خوزستان از دیرباز مهد تولّد شاعران بزرگی بوده است که جمعی از آنان به تبع پیشامد ها و تأثیرات جنگ درباره رشادت های رزمندگان، تحریک مردم برای حضور در جبهه ها، انعکاس احوال مردم آن دوران و درون مایه های دیگر مرتبط با جنگ اشعاری سروده اند. در این پژوهش، شعر سه نفر از شاعران زن خوزستان (پروانه نجاتی، افسانه نجومی و رقیه مفاخری) در سه حوزه زبان، شکل و محتوا با محوریت دفاع مقدّس بررسی می شود. هدف اصلی این پژوهش، معرّفی شعرای شاخص زن استان خوزستان، بررسی و تحلیل شکلی و محتوایی آثار شعرای مورد بحث و بازتاب عاطفی و احساسی دفاع مقدّس در شعر آنان است. بر اساس نتایج این پژوهش، شعر پروانه نجاتی جولانگاه ایدئولوژی اوست. پایبندی سرسختانه او به ایدئولوژی و نزدیکی زبان شاعر به رخدادهای هشت سال دفاع مقدّس، تفسیر شعر او را بر مبنای واقعیتی که باز می نماید، پذیرفتنی می کند. انتخاب زبان ویژه، بیان کوبنده و تصویرپردازی موفق نجومی به شعر او در حوزه دفاع مقدّس هویت می بخشد. می توان گفت که مفاخری به لحاظ درون مایه شعری، ایستادگی در برابر هجوم دشمنان و حفظ استقلال کشور را از دستاوردهای ارزشمند دفاع مقدّس می داند.
تحلیل تناسب شگردهای روایتگری با درونمایه در رمان چراغ ها را من خاموش می کنم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چراغ ها را من خاموش می کنم ، نخستین رمان زویا پیرزاد است که در فضای داستانی اقلیت دینی ارمنی می گذرد. در این مقاله، روش، طرح و شیوه های روایتگری نویسنده بررسی شده و در آن سعی شده است پیوند درونمایه با نحوة روایتگری و شگردهای مختلف نویسنده بررسی و تبیین شود. ژرف ساخت رمان به نوعی حاوی این نکته است که زمان می گذرد و ما تماشاگر گذر وقت هستیم. عنوان، شیوة فصل بندی کتاب و انتخاب راوی با این ژرف ساخت تناسب دارد. نویسنده برای بیان وضعیت زنان، از راوی اول شخصِ زن استفاده کرده است تا بتواند میان روند شکل گیری شخصیّت راوی با درونمایه داستان ارتباطی ایجاد کند. راوی، محور اصلی داستان است و چراغ ها را خاموش می کند اما با باقی شخصیت ها تفاوتی ندارد؛ فقط بار بیشتری بر دوش دارد و از ناچاری انتخاب شده است. کنش های راوی، همه در حوزة خانه و خانه داری است؛ توصیف های وی نیز بیشتر حالت محور هستند. مجموع این شیوه ها و شگردها برای تبیین وضعیت زنان در جامعه، رمان را اثری صادقانه و خواندنی ساخته است.
الصور الشعریه ومصادرها فی غزلیات بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
90 - 85
حوزههای تخصصی:
تمیّزت الصور الشعریه بألوان ومظاهر شتى فی ظلّ العصور الأدبیه المختلفه. وتلک الصور الشعریه التی تتجلى فی الأشعار ما هی إلا ولیده سببین رئیسین: 1- المجتمع والظروف السیاسیه والاجتماعیه والثقافیه السائده آنذاک. 2- أفکار الشاعر ومخیّلته. أما الصور الشعریه فی أشعار بیدل فإنها ذات أفق خیالی واسع. وعلى ما یبدو إن الشاعر کان یمزج بین التجربتین الحسیه والخیالیه معاً حیث یعجز القارئ عن الحصول على المعنى المقصود والدلاله الموحیه والصریحه لتلک الصوره، ما یمکن القول إن الجانب المعرفی والثقافی لدى القارئ هو ما یعینه فی إدراک المفاهیم الشعریه. تناول البحث دراسه منشأ الصور الشعریه ونوعیتها فی شعر بیدل دهلوی، معتمداً على مصادر المکتبات، متوصلاً إلى أن الصوره الشعریه التی تکوّنت لدى الشاعر تختلف عن صور الشعر الکلاسیکی الفارسی من حیث المبدأ والمنشأ، ذلک لأن مبدأ الصور الشعریه فی الأشعار الکلاسیکیه مستوحى من عناصر وأشیاء محسوسه قریبه من الفهم والإدراک، بینما الصور الشعریه التی تجلّت فی شعر بیدل نشأت من خلال الأفکار الفلسفیه والصوفیه التی تتجسد فی لغه خاصه بها. وهذه اللغه تعرف ب "لغه الرؤیا" وهی لغه تتسم بالتعقید والغموض وفی النهایه تسبب تضییقا فی تحدید الصوره المعینه للمعنى المقصود.
تحلیل داستان یوسف (ع) بر پایه روایت شناسی (با تکیه بر نظریه ژپ لینت ولت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخه های نقد ادبی، روایت شناسی و بررسی دستور زبان حاکم بر روایت های داستانی است. از ویژگی های بارز قرآن استفاده از عناصر روایت در پردازش داستان است. هدف این پژوهش، تحلیل شیوه روایی داستان زندگی حضرت یوسف(ع) با استفاده از نظریه «ژپ لینت ولت [1] » فرانسوی است که بر اساس روش توصیفی تحلیلی به بررسی و تحلیل عناصر داستانی نظیر زاویه دید، طرح، ساختار و نوع روایت می پردازد. در این شیوه با توجه به ناهمسانی عملی میان راوی و کنشگر، دو شکل اصلی روایتی، شامل روایت دنیای داستان ناهمسان و همسان تعریف می شود. داستان زندگی یوسف(ع) از جهت گونه روایی، ناهمسان و به صورت تلفیقی متن نگار و کنشگر روایت گردیده است. نوع زاویه دید، بیرونی از نوع دانای کل روایت شده است. الگوی طرح های داستان دارای ساختاری کامل است به جز الگوی اولین طرح داستان که نیروی سامان دهنده ندارد و با الگوی آخرین طرح داستان رمزگشایی شده و به نوعی جلوه های هنری روایت به اوج خود رسیده است. نقش الگویی در ماجراهای زندگی یوسف(ع)مخاطب را با آموزنده ترین برداشت های تفسیری روبرو می کند و دانای کل با پردازشی مطلوب و ساختاری هنرمندانه در مؤلفه های روایتگری، جلوه هایی از رسیدن به کمال و سیر و سلوک معنوی را در دشوارترین عرصه های زندگی فردی و اجتماعی برای خواننده ترسیم می کند و این چنین زبان قرآن را برای مخاطب، گویا و فصیح می گرداند.
از البرز تا قاف: بررسی تطبیقی دو رشته کوه اسطوره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"البرز" و "قاف" دو رشته کوه اسطوره ای در باور جمعی اقوام ایرانی و عربی است که در روایت های اسطوره ای به سه طریق به کار رفته اند: گاه مستقل از یکدیگر، گاه به صورت این همانی (یکسان پنداری) و در برخی موارد هم یکی را نتیجه دیگری پنداشته اند. البرز اساطیری ریشه در ایران باستان دارد و با مسائل دینی زرتشتی درآمیخته است و قاف، اسطوره ای مربوط به دوره اسلامی است و صبغه عربی آن غالب است. با توجّه به ویژگی های مشابه و مشترکی که این کوه ها با یکدیگر دارند و در برخی منابع دوره اسلامی نیز بعضاً به جای یکدیگر به کار رفته اند، نوشتار حاضر در واقع، تحقیقی است انتقادی پیرامون ساختارها و کارکردهای این دو رشته کوه اساطیری. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که آیا اسطوره قاف در دوره اسلامی، دگردیسی همان البرز اساطیری ایرانی است؟ یا اینکه هر کدام از این کوه ها هویّت و ساختار اسطوره ای مستقلّ و متفاوتی دارند؟ فرضیه ما این است که اسطوره قاف در منابع دوره اسلامی، طرح و الگویی از اسطوره ایرانی البرز باشد. هدف این پژوهش، بررسی تطبیقی ویژگی های مشترک این رشته کوه های اساطیری است تا از این رهگذر، همانندی های موجود و علّت یکسان پنداری آن ها مشخص شود.
تحقیقات ایران شناسی: رافائل دومان فرانسوی و ایران عصر صفوی (قرن هفدهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دگرگونی های معنایی «رند» در آثار شاعران عارف (سنایی، عطار،سعدی، خواجوی کرمانی، حافظ)
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
99 - 115
حوزههای تخصصی:
«رند» از جمله واژه های است که در ادبیات عرفانی کاربرد زیادی دارد؛ تاکنون شعرا و نویسندگان زیادی در این زمینه تفحص کرده اند. این واژه ، در میان شاعرانِ عارف به گونه متفاوتی به کار رفته است. گاهی به صورت منفی و بعضاً به شکل مثبت از آن استفاده شده است. رند به معنی ، عاشق پیشه ، مخالف زهد و زاهد و نام وننگ ، سرخوردگی و نفرت از نام و ننگ ، زیرک ، بی قید و بند و لاابالی در میان اشعار شاعران به کار رفته است. هدف از این جستار نشان دادن کاربردِ «رند» در میان شاعران بزرگی چون «سنایی» ،«عطار» ،« خاوجوی کرمانی» و « سعدی» و « حافظ » و بررسی دگرگونیِ مفهومِ رند در ادبیاتِ عرفانی است. طبق بررسی در این مقاله واژه رند در دوره دوم در متون فارسی بار مثبتی به خود می گیرد و شخصیتی مثل انسان کامل، با صفاتی چون عاشقی ، دردنوشی و وارستگی به خود می گیرد در «گلستان» و «بوستان» سعدی رند چهره منفی دارداما در غزلیات چهره عاشقانه دارد.عطار رند را مفلس و باده نوش می داند . در دوره سوم رند مفهوم منفی دارد. پس از حافظ رند، به فرصت طلب، حقه باز و فریبکار اطلاق می شد.این جستار سیر دگرگونی «رند » را از دیدگاه برخی از شاعران عارف مورد بررسی قرار می دهد.
بررسی مؤلفه های تصویر و درون مایه در داستان های کودکانه صمد بهرنگی
حوزههای تخصصی:
درون مایه و تصویر نقش مهم و سازنده ای در داستان های کودکان دارند. انتخاب درون مایه و پردازش مناسب آن نقش مهمی در جذب مخاطب دارد. نویسندگان ادبیات کودک درون مایه هایی را برای داستان انتخاب می کنند که جذاب و تفکر برانگیز باشد. تصویر نیز به عنوان یک عنصر کلیدی باید کودک را در درک درون مایه داستان یاری دهد و ترغیب کننده حس زیباشناسی مخاطب و تخیل برانگیز باشد. روش تحقیق به صورت اسنادی و تحلیل کمی محتوای آثار است. در این پژوهش به مولفه هایی چون، درون مایه و بسامد آن، شیوه ارائه درون مایه، رابطه عنوان داستان با درون مایه، تصویر و نقش آن در ارائه درون مایه پرداخته می شود. موضوع داستان های بهرنگی پیرامون مسائل اجتماع و بحران-های جامعه است. در آثار بهرنگی، تنوع موضوع و درون مایه نسبتا کم است. تک بعدی بودن آثار (اجتماعی) باعث شده مخاطبان او اغلب از طبقه خاص جامعه باشد. رابطه تصاویر با درون مایه، اغلب رابطه ای تکمیلی است. تصویر، به ارائه بهتر درونمایه کمک می کند. تصاویر سیاه وسفید، استفاده ار رنگ-های خنثی وغمگین (خاکستری و سیاه) با درون مایه داستان ها هماهنگی دارد.