فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۳۲۱ تا ۸٬۳۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
از دگرگونی های بنیادین در جریان تفکر و آموزش انتقادی در بیست سال اخیر، پذیرش این مسأله است که تمام متون به طرز گریزناپذیری با ایدئولوژی درآمیخته اند و ایدئولوژی معنایی جداگانه بر دوش متن نیست. این امر، ضرورت بررسی های پیچیده تر در این زمینه را بیش از پیش آشکار می کند؛ به ویژه در حوزه ادبیات کودک و نوجوان که همواره رابطه بین بزرگسالی که کتاب را می نویسد و کودک و نوجوانی که کتاب را می خواند، منجر به نوعی عدم توازن قدرت شده است و نویسندگان همواره کوشیده اند تا به القای دیدگاه خود به مخاطب کودک و نوجوان بپردازند. در دهه اخیر، نویسندگان کوشیده اند که با استفاده از تکنیک هایی از فشار هرچه بیشتر ایدئولوژی بر مخاطب خود بکاهند. اما آنچه اهمیت دارد این است که صرف استفاده از این تکنیک ها، گاهی حتی به القای هرچه بیشتر ایدئولوژی یک متن منجر شده است. یکی از رویکردهایی که از طریق آن می توان تکنیک های به کاررفته توسط نویسندگان را به خصوص در حوزه روایت بررسی کرد، گفتمان روایی است که در آن، عامل های روایی، مانند نویسنده ضمنی، راوی، شخصیت های داستان، روایت شنو و خواننده ضمنی بررسی می شوند. در این پژوهش، برآنیم که این عامل های روایی را باتوجه به رویکرد باختین به چندصدایی، دوصدایی و تک صدایی در رمان نوجوان لالایی برای دختر مرده بررسی کنیم و اینکه نشان داده شود این رمان، چه اندازه به سمت القای ایدئولوژی یا شکست آن در متن پیش رفته است.
نخستین داستان های زنان ایرانی در ژانر مطبوعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل داستانهای مطبوعاتی زنان که برای نخستین بار در نشریاتی به سردبیری ایشان و در بازه زمانی سالهای بعد از مشروطه تا انتهای پهلوی اول ، به طبع رسیده است از چندین جهت حایز اهمیت است ؛ نخستین وجه آن لزوم قرایت آثار حاشیه ای است که در روشن کردن سنت زنانه نویسی مهم تلقی می شود . وجه دیگر آن مربوط به ویژگی ساختاری و محتوایی این داستانهاست که آنها را در مرز بین حکایات سنتی و داستان کوتاه در مسیر انتقال ژانر قرار می دهد . "تأکید بر سواد آموزی، نقد خرافات، اعتراض به ازدواج ،حق طلاق و حضانت اولاد برای زنان و تقبیح خیانت مردان محتوای تکرار شونده در اکثر این داستانهاست که آنها را به مرحله ی فمنیست یا آگاهی از موقعیت زنانه و اعتراض به مردان در پدید آوردن وضع موجود ، نزدیک کرده است . استفاده از روایت شنو آشکار که اغلب زنان هستند، مکان و زمان واقعی و متغیر، حجم داستان ها و محتوای زنانه این داستانها ، این ژانر را از حکایات سنتی متفاوت کرده و به داستان کوتاه شبیه می کند .
نقاب های سودمند و زیان بار در داستان سیاوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کهن الگوی نقاب یا پرسونا در نظریه یونگ، صورتکی است که هر فرد در ارتباط با انتظارها و معیارهای اجتماعی، فرهنگی، سنتی و نیز برای پاسخ گویی به احتیاج های کهن الگویی درون خود، از ان بهره می گیرد. درواقع پرسونا نقشی است که اجتماع، انجام ان را از فرد انتظار دارد و به طورکلی هدف ان، تاثیرگذاری بر دیگران و پوشاندن طبیعت و ماهیت واقعی درونی شخص است. پرسونا در برابر شخصیت خصوصی فرد قرار دارد و درواقع شخصیت یا شخصیت های اجتماعی اوست که فرد به طور ناخوداگاه به جهان عرضه می کند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است و در ان کهن الگوی پرسونا در گفت وگوها و رفتارهای شخصیت های داستان سیاوش در شاهنامه فردوسی بررسی می شود. در این مقاله نشان داده شده است که سیاوش و کاووس به سبب برخورداری از فره ایزدی، در گفت وگوها یا رفتارهای خود، نقاب زیان بار بر چهره نمی زنند. بیشترین گفت وگو و برخوردی که با استفاده از کهن الگوی پرسونا در داستان سیاوش امده، برای دو چهره بدنهاد این داستان، یعنی سوداوه و کرسیوز است و همه پرسوناهای انان از نوع زیان بار است.
تحلیل داستان های قرآنی براساس نظریه کنشی گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل و بازخوانی روایت های قرآنی بر اساس نظریه های جدید، می تواند در شناخت بیش تر و عمیق تر این کتاب کریم مؤثر واقع شود. این جستار به روش توصیفی-تحلیلی درپی تحلیل برخی حکایت های قرآنی مثل داستان حضرت یوسف(ع)، حضرت ابراهیم(ع)، حضرت یونس(ع) و حضرت ایوب(ع)، براساس نظریه الگوی کنشی گریماس است؛ براین اساس روایت های نامبرده با توجه به موقعیت روایی آن ها دسته بندی شده، سپس شخصیت های هر موقعیت روایی بررسی و تحلیل شده است. شش نقش اصلی یا به تعبیر گریماس «کنش گر» در این روایت ها، بازیابی شده است که عبارتند از:کنش گزار یا فرستنده، کنش گراصلی یا فاعل، هدف، کنش یار، کنش پذیر یا دریافت کننده و ضدکنش گر. بررسی های این تحقیق نشان می دهد، ساختار بسیاری از داستان های قرآن به روش نظریه الگویی کنشی گریماس قابل نقد و بررسی است و اصول و مبانی کلی الگوی کنشی گریماس درباره حکایت های قرآنی کاملاً قابلیت انطباق دارد و نتایج آن با دستاوردهای گریماس در بحث بررسی شخصیت به عنوان یکی از عناصر اصلی داستان قابل تطبیق است
بررسی کرامات شیخ ابوسعید در اسرارالتوحید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی کر ا مات شیخ ا بوسعید ابوالخیر در اسرار التوحید چکیده: این مقاله کرامات و انواع آن در احوال و سخنان ابوسعید را براساس حکایت های کتاب اسرارالتوحید بررسی و طبقه بندی کرده است. حکایت های مرتبط با کرامت های اولیا و مشایخ، بخش نسبتاً وسیعی از ادبیات عرفانی فارسی را در برمی گیرد. این حکایت ها که غالباً کوتاه و متضمن مفهومی ماورائی هستند، در آثار عرفانی فارسی از قرن چهارم هجری به بعد به صورت پراکنده در متون صوفیه راه یافته و بخشی از تذکره ها و مقامات مشایخ صوفیه را به خود اختصاص داده اند. از ابتدای پیدایش تصوف و از نخستین تألیفاتی که در باره مبانی نظری و عملی تصوف صورت گرفته است، بحث امکان یا عدم امکان وقوع کرامات در نزد صوفیه محل بحث و پرسش بوده است.کرامات اولیاء از جمله مصادیق خوارق عادات است؛ مسائلی که بیرون از جریان عادی امور و قوانین طبیعت، به دست اولیای الهی صورت می گیرد. پیشینه دراز دامان عرفان اعم از عرفان اسلامی و غیراسلامی زمینه را برای بررسی های گوناگون در این جریان فکری فراهم آورده است. در عرفان اسلامی از اولیای الهی اتفاقات نادری ظاهر شده که اصطلاحاً آن ها را کرامات نام نهاده اند. در این مقاله به بررسی کرامات شیخ ابوسعید ابوالخیر(357-440) و انواع آن پرداخته می شود؛ با توجه به موقعیت استثنایی ابوسعید در میان عارفان و تأثیرگذاری کتاب اسرارالتوحید بر آثار پس از آن، شاید این طبقه بندی بتواند در درک و دریافت وجوه، ابعاد و میزان تأثیر آن ها کارگرتر باشد. کلید واژه ها: عرفان، کرامات، طبقه بندی، اسرارالتوحید، مشایخ و اولیا
تبیین مضامین گونة مقاومت در چارچوب علل اربعة ارسطویی با محوریت شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
173-196
حوزههای تخصصی:
گونة مقاومت، یکی از گونه هایی است که به شکل تئوری در عصر جدید مورد بحث و بررسی قرارگرفته است، اما این به معنای به وجود آمدن آثاری از این دست در عصر جدید و نبودِ نمونه های کلاسیک آن نیست. در ادبیات کلاسیک ما، به خاطر شرایط اقلیمی ایرانشهر نمونه های بسیاری از این گونه با مضامین گوناگون، به شکل ملی _ میهنی و نمونه های دیگر از این گونه، وجود ماهوی داشته است. بهترین مدعای ما در این زمینه شاهنامه است که تار و پود آن در لایه های زیرین و رویین آگنده است از مضمون های دعوت به پایداری است و جالب اینکه این مضامین تاریخ مصرف ندارند و به شکل موازی در تمامی اعصار قابل دریافت و استفاده و بارگذاری اند. ما نیز در این وجیزه با کمک علل اربعة ارسطویی و تحلیل لایه های شعر، این گونه را در بوتة تحلیل و بررسی قرار داده ایم و سعی در تبیین و اثبات مضامین مقاومتی شاهنامه که آن هم در لایه های متنوع و با کارکردهای متفاوت پیچیده شده است، داریم تا نهایتاً به این نتیجه برسیم که مقاومت ایران و ایرانی مسئله ای به قدمت این مرز و بوم است.
جایگاه، هدف و شیوه بیان داستان (مثل) در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگاه ویژه مثل در فرهنگ ایرانی سبب توجه شاعران و نویسندگان بسیاری به این عنصر بلاغی شده است. حکیم ابوالقاسم فردوسی نیز همچون دیگر شاعران با آگاهی از قدرت اقناعی نهفته در مثل، در نامورنامه خویش به مناسبت های گوناگون به داستان زنی (بیان مثل) روی می کند؛ اما مقام و موقع داستان زنی های وی خاص است. در تحقیق حاضر کوشش شده است تا با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی نشان داده شود که فردوسی غالباً هنگام ناسازگاری و ناهم سویی آشکار یا پنهان حوادث داستان، قول، فعل یا رأی شخصیت ها با رأی گوینده مثل از این شگرد بلاغی بهره گرفته و ظهور مثل بیشتر برای این است که سخنی، رویدادی، ماجرایی، تصمیمی، شرایطی یا نظر، باور و شیوه رفتاری تغییر یابد، و گوینده آن چنین تشخیص می دهد که اگر صلاح دید وی در قالب مثل که حاصل خرد جمعی پیشینیان است بیان شود، تأثیر بیشتری خواهد داشت. فرزانه توس همچنین از نقل این امثال اهداف گوناگونی نظیر تنبیه و تحذیر، بزرگداشت، خوارداشت و ... را دنبال می کند. مقاله حاضر با بررسی تک تک داستان زنی ها در شاهنامه فردوسی نتایج یادشده را به دست داده است؛ نتایجی که کمترین سابقه ای در حوزه پژوهش های بلاغی شاهنامه ندارد و می تواند در شناسایی هرچه بیشتر هنر این شاعر بلندآوازه و سبک شاعری او مؤثر واقع شود.
شغل شناسی براساس شعر سیدای نسفی، شاعر فارسی زبان ماوراءالنهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ششم مرداد و شهریور ۱۳۹۷ شماره ۲۱
127-153
حوزههای تخصصی:
در گذشته نه چندان دور در ایران بزرگ مشاغلی وجود داشته که در حال حاضر آن مشاغل یا از بین رفته اند و یا به نوعی تغییر شکل داده اند. از آن جا که معرفی مشاغل از یاد رفته می تواند ما را در شناخت بهتر فرهنگ آن روزگار ایران کمک کند، در مقاله حاضر به معرفی اجمالی تعدادی از اصناف قدیمی پرداخته ایم که از شعر شهری سیدای نسفی، شاعر فارسی زبان تاجیکستان در قرن یازدهم هجری، به دست آمده است. گفتنی است این مشاغل از میان بیش از دویست شغل معرفی شده در شعر «سیدای نسفی» انتخاب شده که در روزگار صفویه رواج داشته است. نتایج حاصل نشان می دهد این شاعر فارسی زبان با معرفی مشاغلی که در شعر شهری خود نامشان را برده است در صدد حمایت از عامه مردم و محرومان جامعه روزگار خود برآمده و رفتارش نوعی انتقاد از حکومت و مسایل اجتماعی بوده است.
بررسی جنبه های زیبایی شناختی آیات قرآن در دره نادره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دُرّه نادره تألیف میرزا محمدمهدی استرآبادی که به تاریخ ایران از آغاز روی کار آمدن نادرشاه افشار تا کشته شدن او می پردازد، دشوارترین و متکلفانه ترین نثر فارسی است. تاریخ نگاری برای نویسنده بهانه ای است برای هنرنمایی و آفرینش اثر ادبی. خارج از این که بخواهیم درجه مقبولیت کتاب را در بین مخاطبانش ارزیابی کنیم، مهارت و خلاقیت نویسنده در آفرینش ادبیت متن، قابل ستایش و کم نظیر است. وجهه اصلی کتاب، آرایش های لفظی است که سهم آیات قرآن در این میان بسیار زیاد و از بسامد بالایی برخوردار است. این پژوهش با هدف بررسی جنبه های زیبایی آیات قرآن در دُرّه نادره این سؤالات را پاسخ می دهد: آیات قرآن در زیبایی ادبی دُرّه نادره چه سهم و نقشی دارد؟ جلوه های این زیبایی چگونه در دُرّه نادره بروز یافته است؟ نویسنده در این زمینه چه اهدافی داشته است؟ و ... روش تحقیق تحلیل محتوایی است که پس از استخراج آیات به کار رفته در متن، طبقه بندی و آمارگیری آن ها، تحلیل و بررسی انجام شد. مواردی که بیشترین سهم را در زیبایی متن این کتاب داشتند و جزء ویژگی سبکی نویسنده محسوب می شود در این پژوهش ذکر شده است. حاصل کار در هفت محور اصلی تحت عنوان 1- براعت استهلال 2- تشبیه 3- نقش های دستوری 4- تمثیل 5- وصف 6- استشهاد و استناد 7- جمله معترضه ذکر شده است.
انتقام و انگیزه های آن در شاهنامه فردوسی و ایلیاد و اودیسه هومر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۹
194 - 220
حوزههای تخصصی:
انتقام که امروزه نوعی ناهنجاری اخلاقی و عدالت بدوی به شمار می رود، از جمله پندارهای حاکم بر آثار حماسی است که در ایلیاد و اودیسه هومر، همانند حلقه های ارتباطی، حوادث را منطقی و پیوسته کرده و در هر سه بخش اساطیری، پهلوانی و تاریخی شاهنامه ، امری بسیار مهم و واجد قداست تلقی شده است. با توجه به اینکه یکی از بهترین روش های تبیین هر مسئله ای، مقایسه آن با نمونه ای هم شأن و هم جنس است، نوشتار حاضر با هدف بررسی رویکرد اقلیم های حماسه ساز ایران و یونان در خصوص انتقام، اقسام انتقام و انگیزه های شکل گیری آن را در حماسه های مذکور بررسی کرده تا به این پرسش پاسخ دهد که چرا انتقام از بن مایه های شاخص آثار حماسی و اصل اساسی و قابل احترام بوده است؟ یافته های تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، نشان می دهد که انتقام های مقدس در این آثار، انتقام هایی اجتماعی هستند که در غیاب هنجارهای قانون رسمی کشور، در قالب قصاص و مجازات خطاکاران به وقوع پیوسته است. این انتقام ها که صورت ابتدایی کیفر و مجازات عمومی به شمار می روند، در شاهنامه ، بیشترین و در اودیسه ، کمترین فراوانی را دارند و به دلیل برخورداری از جنبه تأدیبی و تأمینی، ضمن جلوگیری از گسترش فساد و ناامنی در جامعه، ضامن اجرای عدالت و حیات افراد بوده اند.
بکُشتی، به گُشنی یا به کُشتی؟ (بررسیِ مجدّدِ چهار بیت بحث برانگیز شاهنامه درباره ضحّاک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فردوسی در اوایل پادشاهی ضحّاک چهار بیت در بیان بی رسمیِ هوس آلود او سروده است: پس آیین ضحّاک وارونه خوی ز مردان جنگی یکی خواستی کجا نامور دختری خوب روی پرستنده کردیش در پیش خویش چنان بُد که چون می بدیش آرزوی بکشتی/ به گُشنی/ به کشتی که با دیو برخاستی به پرده اندرون پاک بی گفت و گوی نه رسم کیی بُد نه آیین کیش دشواری اصلیِ این قطعه در ضبط، قرائت و معنای مصراع دومِ بیت دوم و سپس ارتباط یا استقلال معناییِ دو بیتِ آغازین و دو بیت پایانی است. در نسخه های شاهنامه ده ضبط مختلف برای مصراع دومِ بیت دوم دیده می شود و شارحان و محقّقان هم ده معنا برای آن پیشنهاد کرده اند. نگارنده با نقد ضبط ها، خوانش ها و معانیِ گوناگون و بر پایه دلایل و قراینی مانندِ نگاشته «بکشتی» در بیشترِ دست نویس ها، بودن مصراعی مشابه به لحاظِ نحوی و معنایی در جای دیگر شاهنامه ، توجّه به دریافتِ سنّتیِ بعضی کاتبان و خوانندگان شاهنامه از طریقِ نسخه بدل های این ابیات، توضیح گزارشی در بندهش و... ضبط و قرائتِ «به کشتی که با دیو برخاستی» را محتمل تر می داند و برای هر چهار بیت به صورت پیوسته (موقوف المعانی) این تفسیر را پیشنهاد می کند که ضحّاک به هنگامِ برانگیخته شدن شهوتش دختری خوب روی و پاک دامن را در اختیار مردی جنگجو و دیوافکن می نهاد تا در برابر نگاه او با آن دختر نزدیکی کند و منظور فردوسی از «آیین ضحّاک وارونه خوی» احتمالاً همین کارِ ناشایست است.
سفینه، مجموعه، جُنگ تحولاتِ تاریخیِ یک نوع ویژه ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰ (پیاپی ۸۵)
۷-۳۱
حوزههای تخصصی:
هریک از مصطلحات «مجموعه»، «سفینه» و «جُنگ» اکنون در معنایی به کار می رود که گاه با کاربرد آن در گذشته متفاوت است. هریک از این موارد، و نیز اصطلاحات دیگری مانند «بیاض»، «جریده» و حتی «کرّاسه»، «دفتر»، «مفرد» و «جزو» در زبان عربی و فارسی، برای مفاهیم ویژه ای وضع شده است که درعین داشتن نوعی تمایز از یکدیگر، گاه به شدت تعریف گریزند. به دست آوردن شناختی نسبی، با درنظرگرفتن کاربردشناسی مصطلحات مزبور در متون و اسناد هر دوره، ضرورتی انکارناپذیر است. ازسوی دیگر، برخی از این اصطلاحات، در ادواری به حوزه معنایی یکدیگر وارد شده یا معنای دقیق خویش را از دست داده است که در ترسیم مفهوم آنها، لازم است به این تطوّر معنایی توجه شود. در این پژوهش مقدماتی، به کهن ترین شواهد و کاربردهای سه اصطلاح بنیادین «مجموعه»، «سفینه» و «جُنگ» در زبان فارسی، از آغاز تا پایان سده نهم هجری، با استناد به اشارات شاعران و ادیبان در متون، و نیز بررسی دقیق خود سفینه ها و جُنگ های کهن برجای مانده، پرداخته خواهد شد تا تحولات معنایی و مصادیق هریک از آنها در ادوار مختلف تاحدودی روشن شود. همچنین، در هر بخش، به روابط بین این اصطلاحات با کاربردهای متداول در ادوار دیگر به اختصار اشاره خواهد شد.
بدل بلاغی و انواع آن در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰ (پیاپی ۸۵)
۳۳-۵۳
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های سبکی غزل حافظ تکرارِ بخشی از معنی مصراع نخست در مصراع دوم است. شناخت او از روابط بلاغی و معنایی واژگان به او این امکان را داده که بتواند، بدون گرفتارشدن در قید تکرار لفظی، معنی را تکرار کند. یکی از روش هایی که او را در رسیدن به این هدف یاری بخشیده ، جانشین کردن مفاهیم در دو پاره از بیت، با توجه به روابط بلاغی بین آنهاست. مفهوم جایگزین شده، علاوه براینکه بر مفهوم نخست (مبدل منه) یا قسمتی از معنی آن دلالت دارد، معنی اصلی خود را نیز حفظ می کند. این روش را اصطلاحاً "بدل بلاغی" نامیده ایم. در این پژوهش، روابط مختلفی که میان طرفین جانشینی وجود دارد، با استناد به سه مبحث سنتی معانی، بیان و بدیع در علم بلاغت دسته بندی شده است. نحوه چینش بدل های بلاغی در ابیات حافظ متنوع است. گاهی چند مفهوم را در بیت جانشین یکدیگر کرده و چندین بدل بلاغی آفریده است. گاهی میان دو مفهوم چندین رابطه بلاغی ایجاد کرده و بر دامنه معنی افزوده است و گاهی نیز یک مفهوم را جایگزین چند مرجع کرده که این ارجاعات متعدد سبب ایهام و چندمعنایی شده است. در ادامه، تعدد و تنوع بدل های بلاغی در ابیات حافظ، با ذکر نمونه هایی، دسته بندی و تشریح شده است. بسامد روابط بلاغی در طرفین جانشینی در سه حوزه علم بلاغت به این ترتیب است: معانی 3%، بیان 69% و بدیع 28%. حدود یک سوم از ابیات حافظ دارای بدل بلاغی است. این بسامد بالا این شگرد را به مثابه یکی از ویژگی های سبکی حافظ معرفی می کند.
تطوّر استعاره عقل در غزلیات سنایی، عطار، مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در منظومه عرفان و تصوف، عارفان بسیاری درباره بن مایه عقل سخن گفته و با توجه به ویژگی های زیستی و محیطی و همچنین عوامل برونی و محیطی، دیدگاه های سه گانه ای در این باره بیان کرده اند. گروهی عقل را ستوده و با القابی مانند «نور» و «ملازم جان» از آن یاد کرده اند؛ برخی دیگر، برخلاف دیدگاه نامبرده، عقل را عاجزی می دانند که تنها اهل گزافه گویی و دعوی است و عده ای نیز گاهی آن را نردبان بام حق و گاهی بند و سلسله ای بر پای جان انگاشته اند. در این مقاله تلاش می شود در سیزده گروه استعاره مفهومی، دیدگاه سنایی و عطار و مولانا، در جایگاه سه شخصیت اصلی در تاریخ شعر عرفانی، نسبت به مفهوم کلیدی عقل بررسی شود. این سه شاعر درمجموع در 74 کلان استعاره از عقل، به سه نوع استعاره مثبت و منفی و دووجهی در غزلیات خود اشاره کرده اند. استعاره هایی مثل هدایت گری، کاردانی، نردبانیِ بام حق، چشم، بیداری و آگاهی بخشی، در قلمرو استعاره های مثبت؛ بند، سلسله، خواری، عجز و زبونی، ذرّه صفتی، بوالفضولی، شغل افزایی و سرکشی در قلمرو استعاره های منفی و استعاره پیر در قلمرو استعاره دووجهی قرار دارد. براساس این سه نوع استعاره می توان گفت حرکت تاریخی استعاره هایی با بار معنایی منفی از سنایی به عطار، سیر صعودی و از عطار به مولوی، سیر نزولی داشته است. مبنای نظری پژوهش نظریه استعاره های شناختی است که برخلاف دیدگاه سنتیِ استعاره معتقد است افزون بر زبان، نظام مفهومی و ذهن و ضمیر هر روزه ما اساساً ماهیتی استعاری دارد.
بررسی مؤلفه های زبان عامیانه در داستان های جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹ (پیاپی ۸۴)
243-269
حوزههای تخصصی:
جلال آل احمد را می توان بزرگ ترین نویسنده نثر جدید فارسی نامید که در نثر داستانی تأثیر فراوانی گذاشته و افراد زیادی از سبک او تقلید کرده اند. از ویژگی های نثر او به کارگیری زبان عامیانه است که "زبان کوچه" نامیده می شود. او از زبان مردم کوچه و بازار، که سرشار از تعابیر و اصطلاحات و واژه های عامیانه است، در آثار داستانی خود بهره گرفته است و این شاخصه سبکی آثار داستانی او قلمداد می شود. آنچه نثر آل احمد را از نویسندگان دیگر متمایز می کند، به کاربردن دقیق و جدی و استادانه این زبان در تمام آثارش است. با عنایت به فراوانی کاربرد زبان عامیانه در آثار داستانی آل احمد، مقاله حاضر به شناسایی مؤلفه های زبان عامیانه در حوزه واژگان و ترکیبات و عبارات، در مجموعه آثار داستانی جلال آل احمد پرداخته است که ازجمله این مؤلفه ها کنایه، شبه جمله، اتباع، نام آوا، کلمات کوچه بازاری، ضرب المثل و... است. در مقاله حاضر، پس از شناسایی این مؤلفه ها در آثار منتخب، نمونه هایی از آنها شاهدمثال آورده شده و بسامد همه مؤلفه های عامیانه در آثار داستانی منتخب، در جدول های متعدد، ارایه و تحلیل شده است. با بررسی دقیق آثار داستانی آل احمد، این یافته حاصل شد که از میان مؤلفه های زبان عامیانه، عبارات کنایی، واژه های کوچه بازاری و سپس اتباع و هم گون سازی پربسامد ترین عناصر عامیانه در نثر آل احمد است. او از شکسته نویسی به منزله عاملی مهم برای ایجاد لحن عامیانه در داستان های خود استفاده کرده و از عناصر مهم شکسته نویسی در داستان های او، ابدال و حذف بیشترین بسامد را داراست. شایان ذکر است که کاربرد این مؤلفه ها، باعث نزدیکی زبان آل احمد به زبان مردم کوچه و درنهایت سبب اقبال بیش ازحد خوانندگان مردمی به آثار او است.
بررسی و تحلیل جایگاه زهد در اندیشه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زهد به عنوان یکی از عوامل اصلی شکل دهنده تصوف، از مباحث مهم و مورد توجه صوفیه است که در متون عرفانی از آن سخن به میان آمده است. در این پژوهش دیدگاه های مولانا جلال الدین محمد بلخی درباره زهد بررسی شده است. مولانا تلقیات متفاوتی نسبت به زهد داشته و از منظرهای گوناگون به این مقوله نگریسته است. هدف پژوهش پاسخ به تبیین تلقیات متفاوت مولانا در باب زهد و چرایی نگاه های متفاوت از سوی او است. نگارندگان برای نیل به این هدف، واژه های زهد و زاهد را در آثار منثور و منظوم مولانا بررسی و تحلیل کرده اند و تلاش می کنند جایگاه ارزشی زهد و کارکردهای آن را در هر یک از این دو دسته از آثار نمایان و دلیل یکسان نبودن نگاه مولانا به زهد را تبیین نمایند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مولانا از سه منظر فقیه، عارف و قلندر به زهد نگریسته است. از منظر نخست، زهد جایگاه والایی دارد و از دو منظر دیگر، امری کم ارزش است. به نظر می رسد میزان فردیت متفاوت مولانا در آثار مختلف، عامل ارزش گذاری متفاوت او در مورد زهد است.
بررسی جلوه های عنصر زمان در حکایات فرعی مرزبان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷۶
240-215
حوزههای تخصصی:
عنصر زمان بر اجزای روایت داستان جاری است و به آن سازمان می دهد. در این پژوهش، کوشش شده است عنصر زمان در حکایت های فرعی مرزبان نامه و تأثیر آن بر روایت بررسی شود. برای این منظور، فراوان ترین نشانه های زبانی در حکایات یاد شده با در نظر داشتن نظریه ها و دیدگاه های کارا در این زمینه به دقت تحلیل شد. نخست، سه گروه ساخت های دستوری، آرایه های ادبی و قرینه های زبانی که پرتعدادترین نشانه های زبانی مؤثر بر طول زمانی روایت هستند، جداگانه در هر روایت از نظر سرعت و کارکرد بررسی شدند. در پایان، با بررسی همه نشانه های مؤثر بر سرعت، در همه روایت ها از دیدگاه فلسفی، سرعت روایات مورد بحث ارزیابی گردید و دو نتیجه به دست آمد. نخست اینکه سرعت و پویایی بر روایات بررسی شده غالب است. دیگر اینکه، جز درچند مورد، فراوانی نشانه های پویا یا ایستا درون یک جمله به پویایی یا ایستایی فعل جمله بستگی دارد؛ یعنی اگر فعل جمله ای پویا باشد، همه نشانه های درون آن جمله یا بیشتر آن ها پویا هستند و برعکس. پس، نویسنده در کاربرد نشانه های مؤثر بر «زمان» و تنظیم سرعت روایت در هر جمله، سبک خاصی داشته است.
Изучение категории женскости иранскими студентами(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Русские производные существительные со значением лица женского пола составляют модификационную словообразовательную категорию женскости и представляют собой вторичные номинации, структурно и семантически связанные с названиями лиц мужского пола. При образовании существительных со значением женскости используются специфические словообразовательные суффиксы, а процесс деривации нередко сопровождается морфонологическими преобразованиями производящей основы. Освоение дериватов со значением лиц женского пола представляет значительную сложность для студентов из Ирана, поскольку в персидском языке отсутствует категория рода и для номинации лиц обоих полов в большинстве случаев используются одни и те же лексемы. В статье обосновывается необходимость изучения существительных со значением лица женского пола иранскими студентами, осваивающими русский язык; приводятся структурно-семантические параметры суффиксальных производных существительных, составляющих словообразовательную категорию женскости; называется репертуар деривационных средств, обслуживающих данную категорию; рассматриваются морфонологические явления, сопровождающие процесс деривации, а также предлагаются упражнения по моделированию и декодированию подобных дериватов, способствующие формированию словообразовательной компетенции обучающихся.
Фразематический ключ к вербономинальным конструкциям русского языка: мастерская компьютерной фразеографии(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
В статье заострена проблема фразематического статуса вербономинальных словосочетаний, рассматриваемых как "потенциальные фраземы" (ПФ), – таких как давить на психику, ходить на работу, забежать на минутку, забраться на крышу, зайти на страницу. В анализируемом списке свыше 1 тысячи таких конструкций. Предлагается особый подход к их валентной автономности в контексте, при этом учитывается сам контекст как супрафразематическая особенность ПФ. Особую роль имеет индивидуальный подход к каждой ПФ в конкретном контексте. Это позволяет создать особый опыт, который можно конвертировать для компьютеризации лингвистического анализа. К рассмотрению предлагается возможность автоматизации определения фразематического статуса ПФ с помощью искусственного интеллекта (методы machine learning). Описываемые методы позволяют автоматически эксцерпировать ПФ с параллельным определением их фразематического статуса как в отдельных текстах русского языка, так и в корпусных массивах.
Взаимодействие дейктического и прагматического компонентов в семантике белоруских и английских притяжательных местоимений: сопоставительный аспект(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Статья посвящена сопоставительному анализу белорусских и английских прономинальных средств выражения персонального дейксиса как одной из наиболее важных категорий общения, поскольку высказывание не может быть продуцировано без указания на участников речевого взаимодействия. Традиционно личные и притяжательные местоимения считаются ключевыми маркерами этой категории в языке, поскольку они связывают онтологическую (природа вещей) и ситуационную (конкретная речевая ситуация) концепции вместе. Однако, обладая двойственной семантикой, белорусские и английские посессивы значительно расширяют диапазон своих функций от узких, конвенциональных, являющихся предписанием социума и используемых коммуникантами автоматически, до дополнительных прагматических, позволяющих регулировать речевую интеракцию носителей данных языков на основе трех типов оппозиций: интерсубъектной (свой − чужой), личностной (свой − не свой) и аксиологической (правильно − неправильно) оппозиций, что, в результате, способствует достижению коммуникантами своих целей посредством стратегии сотрудничества с тактиками установления контакта, интеграции, похвалы и симпатии, и стратегии конфронтации с тактиками угрозы, понижения коммуникативного статуса адресата и дистанцирования.