فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۷۰۱ تا ۶٬۷۲۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
171 - 197
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین خواهش های آدمی، تمنایِ زیستن است. اما مرگ، این خواهش را پیاپی تهدید می کند. مسئله این است که آدمی چگونه می تواند میان این دو، سازواری ایجاد کند و این چالش، چه پیامدهای اخلاقی و روانی را به همراه خواهد داشت. در رویارویی با این درگیریِ روانی و فلسفی، انسان ها دو دسته اند: عده ای به انکار فرصت زندگی، و برخی به دریافت آن، گرایش می یابند. عطار نیشابوری با اتکا به مرگ پویایی، دو واقعیت انکارناپذیرِ زندگی و مرگ را می پذیرد. اندیشیدن به این دو پهنه، آدمی را به خصلت هایی چون کمال طلبی، تربیت نفس، آگاهانه زیستن، وابسته نبودن و دلبسته نشدن، ارزشمند دانستن فرصت زندگی، بهره مندی از زندگی به قدر ضرورت و کفایت، توجه به ارزش های اخلاقی و تحقق رفتارهای فرجام اندیشانه آراسته خواهد کرد. تصویر انسانِ مرگ پویایِ زندگی خواه از زندگی، در ایماژ هایی چون زندان، گُلخن، کشتزار و کاروان سرا بروز می یابد. این تصاویر نشان می دهد آدمی دریافته که زندگیِ دنیایی، ابزار است؛ بنابراین اراده خویش را به کارکرد خویش در هستی معطوف می سازد تا زندگیِ اخلاقی را تجربه کند.
بازخوانی تطبیقی تاثیر ادبیات بر نقاشی قرن نوزدهم در آمریکا و گذار از گفتمان مسلط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (ادبیات تطبیقی) سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
107-134
حوزههای تخصصی:
بررسی تفاوت اعداد در متون پیشگویانه زبان پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۶
29 - 46
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی اعداد در متن های پیشگویانه در زبان پهلوی پرداخته است که مطالبی را مربوط به آینده پیش بینی می کنند؛ آینده ای که ممکن است آخرزمان باشد و یا وقایع مربوط به دوره پادشاهی باشد که بعد خواهد آمد و یا حتی وقایع بعد از مرگ. در این مقاله موضوع اعداد و تفاوت های آن در متون زبان پهلوی بررسی شده است. در متون پهلوی و در آثاری مانند بندهش، گزیده های زادسپرم، زند وهومن یسن، ارداویراف نامه و آثاری که جاماسب در آن ها حضور دارد، اشاراتی درباره پیشگویی وجود دارد. از شاخصه های مهم این متون، اشارات به اعداد مختلف و یا تکرار برخی از این اعداد است و گاهی اشاره به اعدادی که در متون مختلف برای یک واقعه ذکر می شود؛ درحالی که باهم تفاوت دارند. این مقاله به روش کتابخانه ای و توصیفی نوشته شده و هدف این بوده که در آن اعدادی که در حوزه پیشگویی مهم بوده اند، بررسی شوند و این نتایج حاصل شده است: برخی از اعداد تکراری هستند مانند هزاره های سوشیانت، سه، چهار، هفت و یا سی و چهل. برخی از اعداد در متون مختلف برای یک واقعه متفاوتند مانند دوره های آفرینش و یا سختی های پایان هزاره. این تفاوت ها از یک متن به متن دیگر غالباً به این دلیل ایجاد شده اند که نویسندگان متون ناگزیر شده اند برای تطبیق پیشگویی ها برخی مطالب را تغییر دهند و یا دلایل دیگری که در این مقاله بررسی شده اند.
نگاهی به سطوح شناختی در مکتب نیترا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث جدی در حوزه تعامل خواننده و متن، سطح شناختی ادراک و پیش فرض های اجتماعی و فرهنگی مؤلف، متن و مخاطب است. ساختارگرایان با تکیه بر سطح کانونی و پیش فرض های زبانی در پاره گفتارها و براساس نظریه معناشناختی به نکات ارزشمندی در شناخت ادراک در قلمروهای مفهومی متن دست یاف ته اند. مکتب نیترا و به طورمشخص یکی از مهم ترین نظریه پردازان این مکتب آنتوان پوپوویچ، نخستین بار درباره نشانه شناسی ارتباط ادبی، ساختار گفتمانی متن و فعالیت های ذهنی و پردازش معنا از سوی خواننده بحث کرده اند. آرای منتقدان و نظریه پردازان مکتب نیترا در غوغای جنگ جهانی اول مسکوت ماند تا اینکه در حلقه زبانشناسی مسکو، پراگ و بعدها در فرانسه، آلمان و آمریکا به اشکال مختلف از جمله نقد زبان شناختی و خواننده محور سر برآورد. این پژوهش در بخش نخست به معرفی مکتب نیترا و مهم ترین آرای آن در حوزه ارتباط متن و خواننده می پردازد و در بخش دوم با رصد برخی قلمروهای نظریه پردازان متأخر که با وام گیری از این مکتب به سطوح شناختی شامل: ارتباط، ساختار گفتمانی متن و فعالیت های ذهنی پردازش، ذخیره و بازیابی اطلاعات دست یافته اند، توجه نموده است. نتایج نشان می دهد مکتب نیترا یکی از مهم ترین مکاتب ادبی در حوزه سبک شناسی و تحلیل متون ادبی بوده است که با دو رویکرد تحلیل کیفی ارتباطات در یک متن واحد و تمرکز بر ادبیات به عنوان یک سیستم جامع ارتباطی، در میان آرای مکاتب دیگر بی آنکه نامی از آن برده شود، مورد استفاده قرار گرفته است.
زوال شخصیت عیّار در داستان حسین کرد شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۹شماره ۸۵
113 - 138
حوزههای تخصصی:
داستان های مربوط به پهلوانان و عیّاران، محبوب ترین داستان های شفاهی عامه هستند که اغلب مدّت ها پس از روایت به صورت مکتوب درآمده اند. ابومسلم نامه، حمزه نامه و سمک عیّار از قدیم ترین این داستان ها هستند و حسین کرد شبستری از جمله داستان های عیّاری نسبتاً متأخر و از داستان هایی است که در دوره صفویه روایت شده است و آن را ادامه سنّت عیّاری و نقل شفاهی داستان ها دانسته اند. با وجود این، بررسی داستان حسین کرد، نشان می دهد که شخصیت عیّار این داستان با عیّار داستان های پیش از آن، تفاوت های ظاهری و رفتاری معناداری دارد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی این تفاوت ها پرداخته است و نتایج این بررسی نشان می دهد که حسین کرد، پهلوانی عامی، تک رو و فاقد ظرافت های رفتاری عیّارانی مثل سمک است و برخلاف عیّاران پیش از خود که بازیگرانی هنرمند و نمونه کامل پهلوانان آگاه، دانش آموخته، زبان آور و زیرک اند، فاقد زیرکی و دوراندیشی، توانایی ها و ظرافت های زبانی و مهارت های سخنوری است.
نقش روایت درمانی و خداباوری در آثار نامه نگارانه اریک امانوئل اشمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهیافت های تازه روایت شناسی که عمدتاً با ساختارگرایی غرب مرتبط است، نشان می دهد که در کلیّت متن ادبی، اجزا به شکلی کنشگر با یکدیگر ارتباط دیالکتیکی برقرار می کنند که این امر دامنه پژوهش روایت را وسعت بخشیده و به دیگر رشته های علوم انسانی از جمله روانشناسی کشانده است. روایت درمانی یکی از مکاتب معاصر روانشناسی است که بخشی از نهضت گسترده علوم انسانی و اجتماعی مشهور به تغییر پارادایم را تشکیل می دهد. نگارندگان این مقاله تلاش می کنند با تکیه بر شالوده های نظری روایت و نقش آن در آثاری از اریک امانوئل اشمیت که در قالب رمان مراسله ای (نامه نگارانه) نگاشته شده اند به کارکرد نامه نگاری به شکل روایت درمانی بپردازند. رویکرد این پژوهش بررسی تظریه روایت درمانی و بررسی این فرضیه است که شخصیت های اصلی آثار اشمیت به مدد نامه نگاری در عمق مواجهه با خود، به خداباوری و در نهایت باور قلبی می رسند و از اضطراب، تنهایی و استیصال رهایی می یابند.
تطبیق و بررسی کارکرد نظریه کنش گرای دومزیل(اسطوره شناس معاصر) بر داستان رستم و اسفندیار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
562 - 588
حوزههای تخصصی:
ادب معاصر جهان، دنیایی تسخیرناپذیر است که اندیشمندان آن توانسته اند مکتب ها، آثار و ادیبان دوره های گوناگون را به وادی پژوهش و نقد بکشانند. از میان این اندیشمندان، اسطوره شناسان شایان مداقه ای دوچندان اند؛ زیرا به چیستی اسطوره ها می نگرند، چرایی آنان را درمی یابند و سرانجام می توانند چراغی فرا راه یک قوم یا یک ملت برافروزند. از اسطوره شناسان مطرح معاصر، «ژرژ دومزیل» فرانسوی، با ارائه نظریه «کنش گرای سه گانه» خویش، بر تحلیل اسطوره های ایرانی نظری ویژه دارد. او معتقد بود که می توان اندیشه و زندگی انسان های هند و اروپایی و به تبع آن ایرانیان را در ضمن ساختار یا طبقاتی سه گانه تعریف کرد و در اصطلاح با سه «کنش»ِ «شهریاری»، «شهسواری» و «نوزایی پیشه وری» مطابقت داد. این پژوهش می کوشد تا با نگاهی تطبیقی، اسطوره های اسفندیار، رستم و سیمرغ را بر اساس نظریه دومزیل تحلیل کند و کنش هرکدام را یافته، اثبات نماید.
بررسی هویت دستوری فعل های همکرد و کمکی در فرهنگ های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معرفی، بررسی و تحلیل نسخ خطی چهار منظومه ی (بحرمسجور، منشور شاهی، مروّج الاسواق و مهیّج-الاشواق) از عبدی بیگ شیرازی
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
149 - 179
حوزههای تخصصی:
چکیده: خواجه زین العابدین علی بن عبدالمؤمن شیرازی، از شاعران مورخ و مستوفیان سده دهم هجری است او از دو تخلص نویدی و عبدی درشعرش استفاده کرده و درنظیره پردازی تواناست، سه خمسه به تبع نظامی و بوستان خیال را به پیروی از بوستان سعدی و هفت مثنویِ خزائن الملکوت را به تقلید از هفت اورنگ جامی سروده است و دارای آثار فراوانی به نظم و نثر است که هنوز تعدادی از آنها ناشناخته مانده و یا تصحیح نشده اند، و چون 40 سال در دربار شاه تهماسب مستوفی بوده-است شعرش حاوی مطالب مهمی در این برهه از تاریخ کشورمان است، شعر او را در این مثنوی ها باید یک نوعِ جدید از انواع شعرتلقی کرد و با احتیاط واجبِ علمی می توان گفت که عنوان شعرِ تعلیمی، تبلیغی برای آن مناسب باشد، خزائن الملکوت او دارای هفت بخش یا خزانه است و تا کنون سه نسخه از آن شناسایی شده ولی هیچ کدام از منظومه های آن تصحیح نشده اند و چون بیم از آن است که هر لحظه یک نسخه خطی در اثرِحادثه ای و یا سهل انگاری از بین برود، تعجیل درتصحیح این نسخ، موجّه و ضروری است.
Hybridity in Australia: A Postcolonial Reading of Oodgeroo Noonuccal’s Selected Poems(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of this article is to study selected poems of Oodgeroo Noonuccal, the national poet of the Australian Aborigines, in the light of Homi K. Bhabha’s postcolonial theories. Using a descriptive research methodology, the present study examines the way Noonuccal’s poetry fashions resisting discourse in contemporary Australia. First of all, introductory notes on postcolonial movement, colonial history of Australia and Noonuccal are presented and then postcolonial key terms such as hybridity, third space and otherization are applied to selected poems with the purpose of highlighting the anticolonial inclinations in them. Throughout the study, third space which comes as a result of hybrid cultures is emphasized as a background for reflecting and reinforcing Aboriginal tendency in Australia. Finally, issues such as expounding a view of history from the perspective of the colonized, pointing to the disappearance of Aboriginal culture and tradition and their revival, protesting against the states’ unjust policies regarding the Aborigines, putting an end to otherization and issuing a call for a just integration of blacks and whites are all considered as valiant attempts waging the anticolonial struggles in Oodgeroo Noonuccal’s poetry.
بررسی تطبیقی طرح واره ای استعاره های عناصر اربعه در شعر متنبّی و انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان شناسانی مانند جورج لیکاف و مارک جانسون، استعاره را پدیده ای فقط زبانی نمی دانند، بلکه برای آن ماهیتی ادراکی و مفهومی قائل اند. در دیوان انوری، برخی مضمون های مشابه با شعر متنبّی یافت می شود؛ یکی از این مضمون ها حضور و تأثیرپذیری از عناصر طبیعت، به ویژه عناصر اربعه است. جستار حاضر با رویکردی توصیفی - تحلیلی مبنای طرح واره ای استعاره های عناصر اربعه در شعر انوری و متنبّی را به طور تطبیقی بررسی کرده است. استعاره مفهومی، به واکاوی علّت ادّعای همانندی می پردازد. این امر کمک می کند تا خواننده با دیدی واضح تر و ادبی تر به مفهوم شعر بنگرد و آن را لمس کند. نتیجه حاصل از این پژوهش، دست یابی به بازتاب عناصر اربعه به ویژه در شعر انوری با بسامد 60 بار و در شعر متنبّی با بسامد 33 بار تکرار شده است. نگاشت های مرکزی مشترکی همانند «بخشایش، تحرّک و جابه جایی (طرح واره جابه جایی)، تکاپو، تحرّک و نابودگری» در شعر این دو شاعر در مفهوم عناصر اربعه به کار رفته است و تناقضاتی در نگاشت های همانند «قناعت، گمراهی، عشق، حرص، صبر، خشم، حیات و هجران» به کار رفته است که بازتاب و بسامد آن در شعر انوری بیشتر است و نشان دهنده برون گرایی این شاعر و نگاه مثبت وی به طبیعت و عناصر چهارگانه است.
بررسی جایگاه اجتماعی سیندخت، رودابه، تهمینه و گردآفرید در شاهنامه فردوسی
منبع:
قند پارسی سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶
44-62
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به زندگی اجتماعی چند تن از زنان نامدار شاهنامه (سیندخت، رودابه، تهمینه و گردافرید) با تکیه بر روایت داستان آنان در شاهنامه نگاهی شده است؛ که نشان می دهد این زنان نامدار شاهنامه در کنار مردان بزرگ و پهلوان چه نقش مهم و مؤثری را در صحنه های اجتماعی سیاسی و حتی در صورت لزوم، در میدان جنگ ایفا می کنند. تصویر یک زن آرمانی در شاهنامه، زنی در کنج خانه و یا دلبری زیبا و همسری که صرفاً به ایفای نقش تولید نسل بپردازد، نیست؛ زنان نامدار شاهنامه، انسان های دانا و زیرکی هستند که در تدبیر و راه گشایی و حل چالش های سیاسی و اجتماعی توانمندی های خود را به نمایش می گذارند؛ حتی گاه در این زمینه از مردان نیز پیشی می گیرند و با درایت خاص خود نابخردی ها و بی تدبیری های مردان را جبران می کنند. این زنان همان قدر که در ابراز عشق و دلدادگی واقعی خویش، صادق و آزادوار عمل می کنند؛ برای پاسداشت مرز و بوم خود، با درک صحیح و خردمندانه شرایط، از متوسل شدن به سیاست، زد و بند و حتی فریب و نیرنگ هم ابا نمی کنند. در نهایت می توان گفت هر یک از این زنان دارای ویژگی های شاخصی است که مجموع این ویژگی ها در کنار هم تصویری از زن کامل در شاهنامه ارائه می دهد. سیندخت نماد تدبیر و خرد در اداره امور، گردآفرید اسوه شهامت و سیاست، رودابه نشانگر شور زندگی و آزادگی و صداقت است و تهمینه نیز، عشق و فرزند پروری را به نمایش می گذارد.
پذیرش ادبی کریستین بوبن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریه های جدیدی که در چند دهه ی اخیر توانسته در مطالعات تطبیقی مسیر تازه ای را برای تطبیقگران باز کند نظریه ی پذیرش است. این تئوری که توسط هانس روبر یاوس مطرح شده است، نقش فراموش شده ی خوانندگان را به آن ها بازمی گرداند و به آن تاکید می ورزد. با توجه به این که بر اساس این نظریه پذیرش یک نویسنده در کشوری بیگانه بررسی می شود، در این تحقیق به بررسی اقبال ادبی کریستین بوبن، نویسنده ی معاصر فرانسوی، در ایران می پردازیم. با توجه به حجم آثار ترجمه شده از این نویسنده در ایران به نظر می رسد وی از اقبال ادبی خوبی در کشورمان برخوردار است. در این نوشتار ضمن ارائه و تجزیه و تحلیل آثار ترجمه شده با استفاده از مفهوم افق انتظار، درصدد یافتن دلایل استقبال خوانندگان ایرانی از بوبن هستیم. مهم در این جستار بررسی ذائقه ی ادبی خوانندکان ایرانی و میزان سازگاری آثار بوبن با انتظارات آن ها است.
بررسی تطبیقی اشعار «آیدا در آینه» و «الزا در آینه» (از احمد شاملو و لویی آراگون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات تطبیقی یکی از حوزه های مطالعاتی است که اخیراً توجّه پژوهشگران را بیش از پیش به خود جلب کرده است. با بررسی تطبیقی آثار، به احساسات، عواطف، اندیشه ها، و دغدغه های مشترک مابین شاعران و نویسندگان در سراسر جهان می توان رسید. با رواج امر ترجمه و رفت و آمد به اروپا، شعر شاعران اروپایی، تأثیر فراوانی بر شعر دوره معاصر ما گذاشت. از جمله این شاعران اروپایی می توان به تی.اس.الیوت، پل الوار، آندره برتون، لویی آراگون و .... اشاره کرد. احمد شاملو، شعر آیدا در آینه خود را تحت تأثیر شعر الیزا در آینه آراگون سروده است. بنابراین، این جستار با تکیه بر منابع کتابخانه ای به روش تحلیلی– توصیفی به تأثیرپذیری شاملو از آراگون و بررسی تصویرهای مجازی در توصیف معشوق در شعر هر دو شاعر، پرداخته شده است. نتیجه آن که: شاملو در سرودنِ آیدا در آینه، به شعر الزا در آینه از آراگون و شاعران دیگر فرانسه نظر دارد و از تصاویر و کلمات و فکر او استفاده می کند، ولی شعر خود را از محدوده خانه و روستا به سوی کوچه، شهر گسترش می دهد و بیشتر از آراگون به درد اجتماعی می پردازد.
بازنمایی هویت قومی در رمان نوجوان «دشت متلاطم» تو بلوچ نیستی... اگر هم باشی، از ما نیستی!(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، یافتن عناصر و ویژگی های بومی رمان دشت متلاطم اثر علی اکبرکرمانی نژاد در ژانر فانتزی/ علمی تخیلی بومی است و جلوه های فرهنگی هویتی اقلیت های قومی در این رمان نوجوان واکاوی شده اند. دشت متلاطم از ابعاد گوناگون بر فرهنگ قوم بلوچ تمرکز دارد و در قالب تلفیقی از گونه های فانتزی و علمی تخیلی، مقتضیات زندگی و فرهنگ بلوچی را به تصویر می کشد. این رمان به دلیل برانگیختن صدایی کمتر شنیده شده در ادبیات نوجوان ایران و درآمیختن زیست بوم منطقه ی کویری با مؤلفه های هویت قومی اهمیتی ویژه دارد. این مؤلفه ها از دل تعامل میان انسان و طبیعت بومی به دست می آیند. یافته ها نشان می دهند که دشت متلاطم در ساختن هویت و انگاره ی قومی مثبت از بلوچ ها در چند محور گام هایی مؤثر برداشته است. سنت های قومی بازتابی گسترده در رمان دارند و نوجوان در عین توجه به سنت ها، با در پیش گرفتن سفری دشوار و سرنوشت ساز، وارد دیالوگ با فرهنگ می شود و ضمن خودیابی در بافت فرهنگ بلوچی، محدودیت های آن را به چالش می کشد و سنت های قومی را به شیوه ای نو احیا می کند. لباس بلوچی، حیوان های کویری که ارتباطی تنگاتنگ با انسان دارند، باورها و رسم های قومی، مسئله هایی همچون قاچاق مواد مخدر و نگاه طبقاتی درون قومی در کنار بهره گیری از ظرفیت های دینی و اسطوره ای زیست جهان بلوچی را برای مخاطب ملموس و شناخت پذیر می کنند. گونه ی سیال و چندگانه ی رمان نیز که میان فانتزی بومی، علمی تخیلی بومی و رئالیسم جادویی در نوسان است، هماهنگ با زیست بوم در خدمت بازتعریف هویت قومی قرار گرفته است.
بررسی پیکرمندی در غزل های سعدی با تکیه بر نظریه هالیدی و حسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
171 - 187
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر آرای گوناگونی در زمینه ی نشان دادن انسجام و دست یابی به عمق معنایی اثر ارائه شده است که در همه ی آن ها تحلیل متن، در مرکز بازخوانی هاست؛ ازجمله نظریه ی هالیدی و حسن (1976م) که در بررسی کلیت منسجم متن، سازنده و پویاست. ازاین رو در پژوهش حاضر با استفاده از نظریه ی انسجام متن هالیدی و حسن در زبان شناسی ساختگرا به تحلیل و بررسی نشانه های مختلفی چون نشانه های واژگانی، آوایی، نحوی و معنایی در نظام زبان غزل سعدی پرداخته شده است. بررسی ها نشان می دهند که شعر سعدی (از جمله شعر مورد نظر)، انسجامی نیرومند در سطوح واژگانی، پیوندی، موسیقیایی، آوایی و معنایی دارد و آنچه این انسجام و وحدت را می آفریند، اندیشه ی عمیق شاعر است که در بستر محور طولی اشعار جریان یافته است. واژه های کلیدی:
نگاشت نقشه علمی مقالات نشریه پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی طی سال های 1390 تا 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های گذشته مطالعه و ترسیم نقشه های علمی به عنوان یکی از شاخص های مطالعات علم سنجی در حوزه های مختلف اهمیت و افزایش یافته است. پژوهش حاضر به بررسی تولیدات علمی در نشریه پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی در پایگاه ISC می پردازد.هدف این پژوهش بررسی و سنجش فعالیت های علمی نویسندگان در نشریهپژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی به همراه ترسیم شبکه علمی آن ها به منظور رویت پذیری اطلاعات علمی منتشر شده است که از طریق نشان دادن تعاملات میان نویسندگان و دانشگاه ها دنبال شده است. این پژوهش از نوع مطالعات علم سنجی است که به همراه روش کمی و تحلیل استنادی انجام شد. جامعه پژوهش، تمامی مقالات نشریه پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی در سال های 1390 تا 1398 است که در نمایه استنادی علوم جهان اسلام نمایه شده است. نقشه ها با استفاده از تکنیک های تحلیل هم استنادی و با کمک نرم افزار VOSviewer ترسیم شد. یافته های این پژوهش گویای آن است که مشارکت های علمی نویسندگان نشریه در سطح مطلوبی قرار دارد و بین متغیرهای ارتباطات علمی با تولیدات علمی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد؛ بدین صورت که نویسندگان دارای تولیدات بیشتر، مشارکت بیشتری با سایر نویسندگان در نوشتن مقالات دارند. نتایج پژوهش حاضر بر اهمیت اهتمام به تألیف مقاله در نشریه پژوهش های ترجمه در زبان و ادبیات عربی و مشارکت علمی بین نویسندگان و دانشگاه ها تاکید می کند.
تحلیل تقابل ها در اندیشه شمس تبریزی از منظر روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۶
49-76
حوزههای تخصصی:
در فرایند رشد روانی هر سوژه انسانی و به منظور اجتماعی شدن او، ذهن، ناگزیر از آموختن مقوله بندی ها و دسته بندی هاست. سوژه اجتماعی یاد می گیرد که اشیا، پدیدارها و مفاهیم را در قالب تقابل ها و جفت های مخالف دسته بندی کند و این مقوله بندی، یکی از شرایط الزامی ورود به حیات اجتماعی و دنیای نشانه هاست. وجوب این مقوله بندی ها ضرورت پذیرش قواعد ساختارمندی را در پی دارد؛ تا جایی که می توان گفت: انسان برای مفهوم سازی، نخست باید جهان را ساختار ببخشد و ساختاربخشی جز در قالب جفت های متقابل ممکن نیست. این نکته، یکی از بنیان های اصلی ساختارگرایی و دیگر نحله های مشابه آن در حوزه زبان، ذهن و امر اجتماعی است. اما اگر روان را در حالتی اصیل و پیشافرهنگی بررسی کنیم، این تقابل ها نشان از تقلیل و ساده سازی دارد و فقط به جهت دهی نیروی لیبیدو در جریان اجتماعی شدن اشاره می کند. به دیگر سخن، نیروی روان در حالت پیشافرهنگی خود، امری همگن و وحدتمند و یکه است که در جریان اجتماعی شدن، شقاق را تجربه می کند. این میل بازگشت به جهان وحدت، در تفکر شهودی و در نظام معرفتی عارفان مسلمان ما در قالب اندیشه های وحدت وجودی ظهور و بروز داشته است. تصویر این جهان وحدتمند که عمده تقابل های آن در زیرساختشان رو به وحدت و یگانگی دارند، در قالب زبان که هستی یافته از تقابل هاست، سبب شده است تا برخی از متون عرفانی، خصلتی پارادوکسیکال یابد و امکانات شگرفی در آنها به وجود آید. از این نظر، مقالات شمس تبریزی، یکی از متون شاذ و برجسته است. در مقاله حاضر، بر پایه مفاهیم روان کاوانه یادشده، نشان داده ایم که در زیرساخت اندیشه شمس، تقابل های موجود در سطح امر خودآگاه و اجتماعی کنار گذاشته می شود و شمس در رویکرد معرفتی جدیدی، آنها را به مثابه امورِ ذاتاً هماهنگ می نگرد.
سیمای تمثیلی گاو در آیین مهر (میترایسم) و چگونگی بازتاب آن در مثنوی معنوی مولانا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مهر یا میترا یکی از ایزدان دین زرتشت است که گاهی نماد آتش و اهورامزدا، یا خورشید است که فلسفه اشراق و نور و نعمت را نشان می دهد. رازآموزترین و شگفت ترین ماجرای مهر، پیکار با گاو نخستین است. میترا با کشتن گاو ازلی و جاری کردن خونش به شکوفایی و آفرینش سودمند زمین کمک می کند. باور به قربانی برای رهایی از نیروهای شر و اهریمنی به منظور دستیابی به برکت درگذر زمان به شکل های مختلف همراه همیشگی مردمان فلات ایران گردیده است. از این قربانی کردن در آیین باستانی مهر، که نمادی از کشتن نفس حیوانی در وجود انسان است در ادبیات عرفانی تعبیر به کشتن گاو نفس شده است. در مثنوی معنوی مولانا نیز تمثیل ها و تشبیه تمثیل های بسیاری در این زمینه به کار رفته است تا مفاهیم و آموزه های مورد نظر خالق آن را برای مخاطب بازگو کند. مولوی به عنوان یک عارف نامی با بهره گیری از اسطوره گاو کشی مهری، کشتن گاو نفس را به کمک نیروی عقل، به عنوان یک اصل انسان ساز تلقی می کند، برآنیم در این مقاله به میزان تأثیر پذیری مولانا در بیان تمثیل عنصر اسطوره گاو در بیان افکارش در مثنوی معنوی بپردازیم.
رابطه قواعد بصری و دستور زبانی در تولید تصویر با تکیه بر شعر «در شب های سرد زمستانی» نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعر تمامی محرکات را در شعر خود با استفاده از وزن، گزینش واژه ها، استعارات، لحن بیان، آرایه های صوتی و ... عرضه می کند؛ بنابراین با تقطیع هر شعر و تقابل عناصر اصلی شعر با کارکردهای تصویر می توان به ریشه یابی و شناخت بهتر رابطه ی متن و تصویر دست یافت. نحوه ی فکر کردن که حاصل تأثیر فرآیندهای مغزی است می تواند انواع قواعد نحوی را تولید نماید؛ بنابراین انواع عوامل شامل انگیزه، ترس، تأکید و ... باعث جابه جایی جایگاه کلمات و تولید انواع آرایه ی بیانی و کلامی می شود که این نیز به نوبه ی خود منطق های تصویری مختلفی را به وجود می آورد. شعر «در شب سرد زمستانی» نیمایوشیج از تصویر سینمایی بهره می گیرد، چراکه ضمن حرکت از نقطه ی آغاز به همان نقطه بازمی گردد و دارای غنای تصویری به جهت بهره گیری از معنای ثانویه ی کلمات است. این شعر با تصویری مستقل و همچنین محدود به جهت دامنه ی واژگان، با بهره گیری طرز سمبولیسم، با ایجاد تجسم در جهت اثبات با کانون قرار دادن مفاهیم شب و زمستان، با کارکرد اجتماعی شعر همراه و منطبق است. به لحاظ ساختار تصویرپردازی، شب و زمستان به عنوان تصویر مرکزی، در کانون قرار دارد که با استفاده از تشبیه بلیغ و مرسل و همچنین با بهره از نمادپردازی، تصاویر شعری خلق شده اند. لحن این تصویر بر اساس موسیقی شعر که بر وزن بحر رمل است، لحنی خطابی دارد و همچون یک بیانیه ی انتقادی، هم به نقد جامعه و هم به دعوت آن ها برای پیوستن به شاعر می پردازد.