فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸٬۳۲۱ تا ۴۸٬۳۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
287 - 323
حوزههای تخصصی:
حمله حیدری باذل مشهدی، اثری است که در ادبیات حماسی فارسی، بیش ترین کمیت و تنوع نسخ را پس از شاهنامه فردوسی دارد. در این جستار، با بررسی 100 نسخه حمله، به معرفی چند تکمله جدید و تعیین میزان و ترکیب تکمله های این متن و سپس طبقه بندی پیکره متنی تحقیق، بر مبنای روی کرد انواع ادبی، در پنج رده پرداخته ایم. بر مبنای روی کرد نقد متنی مشخص شد، نسخ حمله حیدری باذل، به علت سبک هندی سراینده و کاربرد آیینی متن در حمله خوانی، بر خلاف عموم آثار ادبی کلاسیک، در طول زمان، به جای الحاق و افزایش ابیات، متحمل اسقاط و حذف ابیات شده اند؛ به جز انتهای نسخ که تکمله بدان ها افزوده شده است. بر مبنای طبقه بندی انواع نیز، گونه حمله سرایی این گونه تعریف شد: حمله سرایی، در سطح کلان، ذیلِ ژانر حماسه ثانویه دینی، و زیرْژانرِ حماسه ادبی، با کارکرد حماسه زبان تبیین شد. هم چنین از حیث محتوایی در شمار منظومه های حماسی تاریخی با دو گونه حماسه تاریخیِ محض یا حماسه تلفیقی تاریخی- عامیانه محسوب شد که از حیث رابطه با متن معیار ( حمله باذل) سه زیرگونه تکمله باذل، نظیره سرایی بر باذل و ترجمه حمله را شکل داده است.
بررسی الگوی سفر قهرمان قصه های «ادبیات بچه خوانی» برای اقتباس در ادبیات کودک و نوجوان
حوزههای تخصصی:
داستان پردازی و قصه گویی در ایران قدمتی دیرینه دارد. با ورود صنعت چاپ به ایران و رواج آن در دوره قاجار، شماری از داستان های عامه برای مخاطب کودک و نوجوان تلخیص، مصور و با عنوان «ادبیات بچه خوانی» چاپ شد. از سوی دیگر شباهت ساختار اسطوره و قصه به پیدایی نظریه های منجر شده است که بر مبنای آن ها می توان عناصر تکرارشونده میان اساطیر و قصه ها را کشف و تحلیل کرد. این پژوهش ضمن معرفی «ادبیات بچه خوانی»، سعی می کند بر اساس چارچوب نظری تحلیل روان شناختی کهن الگویی کارول. اس. پیرسون و هیو.کی مار در نظریه «بیداری قهرمان درون» و در بستر نظریه «سفر قهرمان» جوزف کمپبل، روند رشد قهرمان را در قصه های «ادبیات بچه خوانی» واکاود و الگوی تکوین و تفرد قهرمانان قصه های ادبیات بچه خوانی را در مراحل سفر ارائه دهد. به این ترتیب با بررسی روند سفر قهرمان درون و چگونگی تجلی کهن الگوها، الگویی برای اقتباس و بازآفرینی قصه های عامیانه ارائه می دهد تا قهرمانان قصه های عامه با تجسم این کهن الگوها در ادبیات کودک و نوجوان بازآفریده شوند . از تحلیل ساختار اسطوره ای ادبیات بچه خوانی چنین بر می آید که این قصه ها با بهره از سه مرحله «عزیمت»، «تشرف» و «بازگشت»، زمینه را برای ظهور کهن الگوها فراهم می سازند و هرچندبارزترین کهن الگوهای ادبیات بچه خوانی «عاشق»، «جست وجوگر»، «جنگجو» و «نابودگر» است قهرمان در روند سفر بنا بر موقعیت های داستانی، با دگردیسی کهن الگوها مواجه می شود. همچنین این تحقیق با تأکید بر اهمیت قصه های ادبیات بچه خوانی، ضرورت بازخوانی و اقتباس از مجموعه ادبیات بچه خوانی را در فرایند تولید محتوا، داستان، بازی های رایانه ای، برنامه فلسفه برای کودکان، آثار سینمایی- نمایشی یادآور می شود.
Ethics of Truths and the Diasporic Novel: Radical Ethics in Ben Okri's The Famished Road(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۶, No ۲, Spring ۲۰۲۴
19 - 34
حوزههای تخصصی:
This study queries into the ethical functions of diasporic fiction through carrying out a textual as well as a contextual study of The Famished Road. As an account of the politically marginal and the socially displaced, the diasporic novel is imbued with a singularity of form and content. Formally speaking, diasporic fiction is non-canonical, since it belongs to the space between nations and cultures. Furthermore, it partakes of a dialogic form which novelizes minor discourses and genres. In terms of content, the diasporic fiction opens up and narrates a liminal space and consists of the search for a utopian alternative to the dystopian status quo. The concurrence of these four qualities turns the diasporic novel into an account of experience at its extremes. However, the diasporic fiction is ethically radical not because it shows how different human experience is at the moment of exception, but because it points toward what Badiou calls an ethics of truths in singular situations. The diasporic experience results in a radical ethical system of truths that, far from succumbing to an overarching ethics of difference and a logic of us versus them, highlights the human truth at the heart of the experience of diaspora.
واکاوی اسطوره ای کهن در شعر ناصرخسرو
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گردانه ی اساطیر در کشورهای دنیا چنین معرّفی شده که در آن ها مادر را به عنوان عنصری خالق، بازتاب داده اند. در اسطوره های متقدّم به وضوح پدیدار است که قدرت های بالاتر از آن زنان است؛ امّا با ایفای نقش بیشتر در جامعه از سوی مردان، در مقایسه با زنان، گردانه ی اساطیری نیز به آهستگی تغییر گردش داده و به سمت عنصر مذکّر چرخیده که این عامل در اشعار شاعران دوران باستان نیز پدیدار شده است؛ اما گذشته از دوران کهن، در شعر شاعران ادوار بعدی نیز می توان چنین موردی را مشاهده کرد. شاعر مورد پژوهش در این مقاله، ناصرخسرو است. روش پژوهش: در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به سنجش اشعار ناصرخسرو پرداختیم و با اساطیر ایران، یونان، مصر و هند که در این اسطوره ها قدرت از مؤنث به مذکّر رسیده است، تطبیق دادیم تا به بررسی ریشه شناختی این ابیات در بین اساطیر سایر کشورها نیز بپردازیم. یافته ها: با استفاده از پژوهشی که انجام شد، شواهدی از بین اشعار ناصرخسرو -که حاکی از بازتاب اسطوره ای بس کهن در اساطیر دنیاست- استخراج شد. این ابیات معلوم می دارد که در دیوان ناصرخسرو به عنوان یکی از معدود شاعران ادبیات فارسی، باوری بسیار قدیمی که در بین تمدّن های فراموش شده وجود داشته، بازتاب پیداکرده است. نتایج: با انجام این پژوهش، آشکار شد که ناصرخسرو سخنانی را در دیوان اشعار خود مطرح کرده است که از دیدگاه اسطوره شناسی، این ابیات حاکی از اساطیری است که به عنوان اولین مظاهر اسطوره سازی در دنیای انسان ها و اوّلین ریشه های دین داری در بین تمدّن های دنیا مطرح شده است.
بافت موقعیتی و تحلیل روابط انسجامی متن در گزارش تذکرة الاولیای عطار از ابوحازم مکی بر اساس نظریۀ هلیدی
حوزههای تخصصی:
قرن ششم و هفتم هجری از ادوار مهم کمال و توسعۀ نثر پارسی و عصر رونق نثر صوفیانه است. این جستار بر آن است تا با فرض اهمیت نثر صوفیانۀ تذکرۀالاولیا و بر اساس نظریۀ نقش گرای زبان شناسان معاصر، «مایکل هلیدی» و «رقیه حسن»، عوامل انسجام متن را در گزارش عطار نیشابوری از ابوحازم مکی بررسی کند. هدف تحقیق پیش رو، نشان دادن امکان کاربست این نظریه برای مشخص کردن انسجام متن و هماهنگی انسجامی تذکر ة الاولیا و پاسخ دادن به پرسش چگونگی انسجام متن و هماهنگی انسجامی در این اثر است. پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که متن تذکر ة الاولیا ، بافتار روایی استواری ندارد، ولی از گونه های انسجام، انسجام معنایی بیشتر از همه و سپس انسجام نحوی و آوایی در آن مشاهده می شود. انسجام منطقی نیز به دلیل نقل کرامات عرفا و خوارق عادات، کمتر در آن وجود دارد. البته، بافت موقعیت در معانی منطقی، بر اساس ذهنیت فراواقعیت گرای مشایخ و مریدان و در روابط بینامتنی با پیوستگی این متن به قرآن مجید و آثار عرفا و در روابط بینافردی بر اساس رابطۀ اطاعت و تسلیم پی ریزی شده است.در این پژوهش، هر هفت نقش کارکردی زبان به کار رفته است.
کارکردهای ادبی و معنایی اسمای الهی در عبارت های فارسی مرصادالعباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرصادالعباد کتابی عرفانی است؛ ازاین رو موضوعِ محوری آن خداجویی است و نام های متعالی خدا در آن فراوان دیده می شود. درباره اسماءالله پژوهش های فراوانی انجام شده؛ اما تاکنون تحقیقی زبانی و بلاغی درباره نام های خدا در مرصادالعباد صورت نگرفته است؛ بنابراین در این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، نام های خدا در مرصادالعباد بررسی می شود تا پرکاربردترین آنها، شیوه کاربرد این نام ها و کارکرد معنایی آنها در عبارت های فارسی مرصادالعباد مشخص شود. گزینش نام های الهی از مهم ترین جلوه گاه های هنر واژه گزینی نجم رازی به شمار می رود و ازاین رو توجه ویژه ای را می طلبد. بررسی اسمای الهی در مرصادالعباد نشان می دهد که مهم ترین ویژگی کاربرد نام های خدا در مرصادالعباد ، نادربودن نام های استعاری و فراوانی کاربرد نام هایی است که ازطریق مجاز، به ویژه با علاقه اشتقاق ساخته شده اند. از مهم ترین دلایل کاربرد بسیار نام های مجازی خدای متعال، تفخیم و بزرگداشت مقام معبود آسمانی است. بررسی کاربرد معنایی نام های خدا نشان می دهد که هریک از این نام های مقدس، در جایگاه خاص معنایی به کار می رود و کاربرد برخی نام های خدا در عبارت های فارسی مرصادالعباد ، حکم اسمای جمالی و جلالی خدا را دارد.
ارتباط های غیر کلامی در روایت های تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط غیرکلامی یعنی هنراستفاده ازحرکات بدن ،آواها،حالتهای چهره،پوشش،مکان وزمان درجریان برقراری ارتباط.دراین مقاله سعی شده است تا با نگاهی نو و میان رشته ای روایتهای تاریخ بیهقی ازمنظرارتباطات غیر کلامی تحلیل شده و نشان داده شود که بیهقی ازانواع ارتباطات غیر کلامی برای روایت تاریخ بهره گرفته است . بیهقی بدین ترتیب تاریخی زنده، حساس و پویاروایت کرده است تا باورپذیری بیشتری را به خواننده القا کند. انواع رفتارهای غیرکلامی مثل ؛حرکات و اشارات بدن، زمان، مکان، مصنوعات، پیرازبان ، زیبایی شناسی، رفتارهای چهره و تماسهای بدنی تحلیل،طبقه بندی و رمزگشایی شده اند. بررسی هانشان می دهدکه ارتباطات غیرکلامی درتاریخ بیهقی ببیشتر برای تکمیل کردن پیام کلامی به کار رفته اندامادرمواردی جانشین ارتباط کلامی شده یا پیام کلامی راموردتأکید بیشتر قرارداده اند. ازمیان رفتارهای غیرکلامی بیشترحرکت اندامهاوارتباط دیداری درجریان انتقال پیام نقش دارند .بررسی ها نشان می دهد که زبان بدن به عنوان یک زبان رمزی و بی سر وصدا،اماتأثیرگذار، ظرفیت نمایشی تاریخ بیهقی را بالابرده و سبک ارتباطی و تیپهای شخصیتی آن را ملموس تر کرده است.
جلوه های هنرآفرینی کاربردِ مفاهیم قرآنی در اشعار عرفانی حزین لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین مسئله: زبان ادبی، به ویژه شعر، بستری مناسب برای تجلّیِ آموزه های قرآنی شاعرانی است که به پشتوانه ارجاع دادن اندیشه هایشان به کلام مقدّس وحی، امکان دریافت و تفسیر معنویِ سروده های خود را برای مخاطبان فراهم می آورند. در این زمینه، حزین لاهیجی، شاعر صوفی مسلک قرن دوازدهم، به شیوه های گوناگونْ تحت تأثیر قرآن قرار گرفته و با الهام از آیات آسمانی، به فرایند خوانش و تحلیل سروده های عرفانی خود یاری رسانده است. پژوهش حاضر تلاشی برای واکاوی شیوه های اثرپذیری حزین لاهیجی از قرآن کریم در تببین برخی مضامین عرفانی است. در این پژوهش، نگارندگان بر آن هستند با بررسی سروده های شاعر به سه پرسش زیر پاسخ دهند: حزین به چه شیوه هایی از کلام وحی تأثیر پذیرفته است؟ عمده ترین مفاهیم عرفانی ارجاع داده شده شعر حزین به مضامین قرآنی کدام است؟ حزین در اشعار عرفانی، چگونه بن مایه های قرآنی را با تصرّفات شاعرانه همسو کرده است؟ روش روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و با تکیه بر سروده های حزین لاهیجی است. یافته ها و نتایج: تأثیرپذیری حزین به دو فرم صریح و غیرصریح، گاه از محتوا وگاهی از واژگان قرآن نمود می یابد؛ به گونه ای که مفردات، ترکیبات، مضامین و حوادث قرآنی، همسو با سروده هایش، زمینه تنوّع بیان و تبلور اندیشه های عرفانی وی را ایجاد می کند. نتایج پژوهش گویای آن است که مفاهیم ناب حوزه عرفان مانند «توکّل»، «تجلّی»، «استقامت»، «قُرب»، «فنا» و «بقا»، به پشتوانه آیات مبین الهی، تأویلی روحانی یافته اند. افزون بر این، هنجارشکنی های عامدانه حزین، بخشی از سروده های وی را در هاله ای از تصرّفاتِ شاعرانه فروبرده است.
تحلیل فرایندهای مناظره چینی ها و رومی ها بر پایه نظریه نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است تا با تحلیل فرایند افعال و نظام گذرایی، نقش اندیشگانی «مری کردن چینی ها و رومی ها» را بر بنیاد نظریه نقش گرای هلیدی بررسی کند. به بیان دیگر، کشف دنیای تجربی، ذهنی و عینی مولانا در این مناظره با تحلیل و بررسی فرایندهای نقش اندیشگانی صورت می گیرد. روش آماری در این مقاله ترکیبی (کیفی کمی) است و نحوه اجرای آن توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری تمام ابیات این مناظره (33 بیت) است و نمونه، شامل همه افعال آن (68 فعل در 33 بیت) است. براساس یافته ها و نتایج حاصل از این پژوهش به نظر می رسد نظریه نقش گرای هلیدی، در خوانش حکایت چینیان و رومیان مناسب است. فرایندهای مادی به عنوان یکی از ابزارهای اندیشه مولانا برای برقراری رابطه ملموس تر و عینی تر با مخاطب و درنتیجه روشن شدن مدارهای عرفانی او هستند؛ بنابراین در این مناظره فرایندهای مادی بیشتر از سایر فرایندها در خدمت دیدگاه عارفانه مولانا قرار گرفته اند.
خنده و سرشت بشر
منبع:
ادبیات متعهد دوره دوم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۳
4 - 14
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی رابطه میان خنده و عوارض ناشی از اندیشه ورزی بشر که شامل نظریه پردازی و در نتیجه پیش بینی پذیر شدن رویدادهای جهان می باشد پرداخته ایم. فرضیه ما این است که بشر برای گریز یا کنترل دردهای حیات اقدام به نظریه پردازی می کند تا جهان را قابل پیش بینی کند. اما پیش بینی پذیری مانند یک شمشیر دو لبه است، زیرا از طرفی می تواند دردهای بشر را از میان بردارد، و از طرفی منجر به یکنواختی، عادت، ملال و روزمرگی می شود. در همین راستا خنده بر علیه یکنواختی و پیش بینی پذیری ها به مقابله برمی خیزد و خواهان بروز رفتارهایی تعریف نشده و غیرقابل پیش بینی است تا بشر را از ملال و کرختی ناشی اندیشه ورزی، نظریه پردازی و پیش بینی پذیری نجات دهد، او را به جهان هایی پرتاب کند که قوانینی نو و تازه بر روابط میان رویدادهای آن حاکم است و لذت نفس کشیدن در دنیایی جدید و کشف نشده را منتقل کند که مانند مخدرها پر از لذت و فراموشی است.
تأثیر زندگی شخصی و حرفه ای پی یر لوتی در شکل گیری مضامین و شخصیت های داستانی او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
339 - 353
حوزههای تخصصی:
پی یر لوتی، در میان نویسندگان فرانسه از معدود کسانی بود که به خاطر شغل دریانوردی به جای جای جهان سفر کرد و از نزدیک با مردم دیگر کشورها و آداب و رسوم آن ها آشنا شد. او احساسات ظریف و مشاهدات دقیق خود در این سفرها را با تخیلات شاعرانه اش درآمیخت و داستان های منحصربه فردی را نوشت. لوتی در ایران چهره ای نام آشناست، ولی عموماً او را یک خاورشناس می پندارند؛ حال آنکه شناخت او از ایران و برخی از دیگر کشورها محدود به مشاهدات گذرا و سطحی بوده است. درواقع، شهرت جهانی لوتی بیش از هرچیز برای آثار تغزلی، به ویژه توصیف منظره ها و شخصیت های داستانی اوست. نظر به فقر منابع به زبان فارسی- سوای مقدمه محمد مهریار در چاپ دوم کتاب به سوی اصفهان - و نیز بعضی اطلاعات سطحی و گاه ناقص در چند مقاله موجود در چند نشریه و سایت اینترنتی فارسی زبان، در این مقاله شناخت بهتری از این نویسنده و اطلاعات جامع تری از مضامین و منابع الهام شخصیت های داستانی او ارائه می شود.
بررسی مراتب تجلّی در میقات حضرت موسی(ع) و معراج حضرت محمّد(ص) از دیدگاه عرفا تا قرن هشتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله، بررسی دیدگاه های عرفا درباره مراتب تجلّی با توجّه به قصّه های قرآنی میقات حضرت موسی(ع) و معراج حضرت محمّد(ص) است. خدا در حقّ موسی فرمود: «جاء موسی» و درباره پیامبر گفت: «أسری بعبده.» عرفا با توجّه به این مسأله، میقات و معراج را سفری عرفانی می دانند. موسی طالب، مرید، محبّ و سالک مجذوب بود. در مقابل، محمّد مطلوب، مراد، محبوب ومجذوب سالک بود. همچنین، موسی دچار« صعقه» شد و با تجلّی حق دچار تغییر حالت گردید و درمقام تفرقه، تلوین، سکر و فنا بود. امّا پیامبر که سرمه «مازاغ البصر» داشت؛ در شب معراج همانگونه که رفته بود، بدون هیچ تغییری باز آمد و در مقام جمع و تمکین و صحو و بقا بود. در ذیل این موضوع، پاسخ صوفیان به این که چرا موسی «لن ترانی» شنید و پیامبر توانست خدا را شهود کند، تحلیل می شود. در میقات، وجود بشری موسی باقی بود و به همین دلیل از خدا «لن ترانی» شنید. ولی پیامبر ترک حجاب اعظم نفس کرده بود و توانست خدا را شهود کند. نویسندگان مقاله برای مقایسه مقام موسی و پیامبر و تبیین مراتب تجلّی عارض شده بر این دو نبی، به مطالعه مهمترین متون منثور عرفان اسلامی پرداخته اند و دیدگاه عرفا را در این زمینه واکاویده اند.
نقد زیبایی شناسی علم بدیع با رویکردی تطبیقی بر بلاغت عرب و پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
77 - 91
حوزههای تخصصی:
با عنایت به این واقعیت که ملت های اهل ادب در پی ارتباطات فکری و فرهنگی ناگزیر از تأثیر و تأثر می باشند و با توجه به وجوه مشترکی که از دیرباز بین ایرانیان و پارسیان در ابعاد مختلف همچون شعر و ادبیات و موسیقی وجود داشته، مهم تر از آن زبان مشترک دینی و پیوندی که دین مبین اسلام توانسته است میان آن ها در طی نزدیک به دوازده قرن برقرار کند، موجب شده است تا این دو ملت در ارتباط و تعامل با یکدیگر تأثیرات فراوانی بر روی هم بگذارند. یکی از جلوه های این تأثیرگذاری در گستره فرهنگ اسلامی، بی گمان در حوزه بلاغت یا به تعبیری روشن تر زیبایی شناسی سخن پارسی و عرب می باشد. بر همین اساس بر آن شدیم تا گوشه هایی از این تأثیر و تأثرات ادبی را به ویژه از منظر نقد زیبایی شناسی مطرح کرده، آنگاه با رویکردی تطبیقی بر ادبیات عرب و پارسی به آسیب شناسی آن بپردازیم؛ به همین منظور برخی از عناوین مبهم و بحث انگیز بلاغت عرب و فارسی همچون تعقید لفظی و ضعف تألیف(از مقوله عیوب سخنوری) و برخی آرایه های بدیعی همانند آرایه تفریق، ترصیع، سجع، و تعدادی از اصطلاحات مشترک در حوزه دانش بدیع و علم بیان نظیر تمثیل، ارسال المثل و تشبیه تمثیل را نقد و ارزیابی نمودیم.
بررسی تطبیقی فیلم و داستان «مهمان مامان» بر اساس نظریه روایت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
153 - 172
حوزههای تخصصی:
روایت از دو عنصر اساسی قصه و قصه گو تشکیل می شود که در همه روایت ها از هر نوعی دیده می شود و جزو ذاتی هر نوع روایتی است. ژرار ژنت متأثر از شکل گرایان روس قصه را یکی از جنبه های روایت می داند و آن را ترتیب واقعی ارزیابی می کند، در نتیجه توانسته برای تمامی روابط بین توالی زمانی رخدادها و ترتیب روایت، تحلیلی ارائه دهد و با استفاده از زمان و تغییرات در خط داستانی، پی رنگ و شکل داستانی خود را بنا سازد. او نظریه زمان در روایت را در سه محور نظم، تداوم و بسامد(تکرار) مطرح می کند و روایت شناسی را بر ارتباطات میان داستان و متن روایی و به ویژه زمان، وجه، آوا و کانونی سازی که ترکیبی از شیوه های ساختار روایت و نظریه ترامتنیت که به طور کلی رابطه یک متن در متن دیگر است قرار می دهد. همچنین عنوان بندی آغازین فیلم که به عنوان یکی از پنج مناسبت ترامتنیت در این نمونه مورد تأکید قرار می گیرد. در این پژوهش با رویکرد به مقوله تکنیک های روایت پردازی از ژرار ژنت از یک سو و فیلم و داستان «مهمان مامان» از سویی دیگر مهم ترین تکنیک های روایت پردازی بررسی می شود.
بلاغت قرآن در مخزن الاسرار نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حکیم نظامی گنجوی (595- 535 ه . ق) از شاعران سده ششم هجری در حوزه جغرافیایی اران، سرزمین کردهای روادی و شدادی است. او آغازگر خمسه ای بود که پس از او به وفور مورد تقلید شاعران در سده های مختلف قرار گرفته است. زبان او از نظر بلاغی، بسیار سخته و سنجیده است و همین امر او را در شمار بزرگترین شاعران ادب پارسی قرار داده است. او از نظر هنری بیشتر به جانب استعاره گراییده است و می توان گفت که کاربرد استعاره در پنج گنج او از ویژگیهای بارز سبکی به شمار می رود. همین امر باعث شده که پژوهشگران از جوانب دیگر بلاغی شعر او غفلت کنند. نگارنده در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به بازتاب قرآن در آرایه های بدیعی منظومه مخزن الاسرار پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که نظامی در این زمینه نیز به وفور از ظرافتهای ادبی استفاده کرده است. به ویژه به شکل سحرآمیزی آیه های قرآن را با آرایه های ادبی چنان پیوند داده که کشف آن آیات در لابه لای ابیات، دقت بسیاری بالایی را می طلبد.
بررسی تطبیقی عنصر فضا در منظومه های لیلی و مجنون نظامی گنجوی و مکتبی شیرازی
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال اول تابستان ۱۳۹۲ شماره ۳
11 - 25
حوزههای تخصصی:
عنصر فضا در داستان از جمله عوامل موثر بر خواننده است که حس نشاط، اندوه، هیجان، هراس و عشق یا نفرت را ممکن است ایجاد کند؛ ازسویی فضا رابطه ای تنگاتنگ با دیگر عناصر داستان همچون شخصیت، گفتگو، لحن، طرح یا پیرنگ و... دارد؛ به طوری که تقریبا تمامی عناصر داستان در شکل گیری فضای اثر نقشی اساسی دارند. از میان داستان های عاشقانه که فضای اندوه در آن نمود بسیار بارزی دارد، منظومه ی لیلی و مجنون نظامی است که از جمله آثار موفق در ادب پارسی به شمار می رود و نظیره های فراوان آن دلیل محکمی بر صدق این مدعاست. در میان این الهام گیری ها، منظومه ی لیلی و مجنون مکتبی شیرازی (تألیف 895) یکی از بهترین و زیباترین این نظیره ها محسوب می گردد؛ به واقع از مهم ترین علل قرار گرفتن این روایت، جزو سه تقلید برتر (روایت امیرخسرو دهلوی، جامی و مکتبی شیرازی) سادگی و زیبایی آن و ایجاد صحنه ها و فضاهای جدید توسط سراینده است. فضاهای تازه ای که در افزونی جذابیت های روایت او بسیار نقش آفرین بوده اند. این مقاله با استفاده از شیوه ی تطبیقی، در صدد دستیابی به میزان و نوع فضا های حاکم بر روایت نظامی و مکتبی بوده و بررسی های صورت گرفته در دو منظومه ، بیانگر غلبه ی فضای غم و اندوه در دو روایت است.
«ظهور حقیقت مثالی» راه شهودِ «حقیقت انسان» با تأکید بر دیدگاه شرف الدین مَنْیَری در «معدن المعانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۲
133 - 150
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به روش توصیفی – تحلیلی، به شناخت حقیقت انسان بر اساس آراء شیخ شرف الدین احمد بن یحیی مَنْیَری - یکی از عرفای قرن هشتم (ه . ق) - در کتاب «معدن المعانی» پرداخته است. پرسش اصلی پژوهش این است که از دیدگاه شرف الدین مَنیَری، بهترین راه شناختِ حقیقت انسان از چه طریقی میسّر است؟ در این پژوهش سعی شده ضمن تبیین مبانی متکلمین، حکما و عرفا و ردّ حلول مُلکی و قبول تناسخ ملکوتی، تصویر روشنی از دیدگاه وی - که مبتنی بر ظهور حقیقت مثالی به عنوان بهترین طریق برای وصول بر این حقیقت و در نهایت فانی شدن در ذات احدیت است - ارائه شود. اهمیت و ضرورت بحث در این نکته شایان توجه است که حلّ بسیاری از مسائل دشوار عالم آخرت ازجمله معاد جسمانی و روحانی، خلود و ابدیتِ سرای دیگر، تناسخ ارواح و ابدان، شهود حضرت حق و فانی شدن در آن، همگی متوقف بر تشریح دقیق حقیقتِ وجودی انسان است. بر اساس یافته های پژوهش، انسان تا زمان حضور در دنیا، از حقیقتِ وجودی خود غافل است. وقتی انسان بیدار شد و پروانه وار گرداگردِ شمع حقیقت وجودی خود و نفس ناطقه به پرواز درآمد و عارف شد، با حقیقت مثالی نفسش که ملکات مثالی اند، متحد شده و سفر اول سالک الی الله تحقق می یابد. در ادامه سالک با فنای در اسماء، صفات و ذات باری تعالی در حقیقت حقه الهی فانی می شود.
بازنمایی طرح واره های قدرتی سلوک طریقت در حدیقه الحقیقه و تمهیدات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راه سلوک راهی پیچیده و پرمانع است. عارف باید قهرمانانه بر موانع غلبه کند تا به دیدار خداوند برسد. این موانع فیزیکی نیستند؛ اما براساس نظریه طرح واره های تصویری که نخستین بار لیکاف و جانسون مطرح کردند، عارف با بهره گیری از طرح واره قدرتی درباره این موانع فکر می کند و سخن می گوید. این پژوهش می کوشد با بررسی و تحلیل طرح واره های قدرتی در دو اثر حد یقه الحقیقه و تمهیدات ، نوع نگاه سنایی و عین القضات همدانی را به موانع سیروسلوک تحلیل و مقایسه کند. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است. واحد تحلیل، بیت و بندهایی در دو اثر است که طرحواره قدرتی دارند. حدود پژوهش کل تمهیدات و حد یقه الحقیقه را در برمی گیرد. شباهت مبانی فکری دو عارف در طرح واره های نوع دوم و سوم انعکاس یافته است. کلام الله، رذیلت های اخلاقی، وابستگی به دنیا، نفس و معرفت الله محورهای اصلی این دو نوع طرح واره در دو اثر هستند. تفاوت تجارب زیسته و نوع عرفان دو عارف نیز محملی برای تفاوت تأمل برانگیز در کاربرد طرح واره نوع اول شده است. همچنین سنایی و عین القضات با توجه به تجارب زیسته و مبانی فکری متفاوت، تفاوت هایی در کاربرد و بسامد طرح واره هایی مانند ظاهر شرع، ابلیس، رذایل اخلاقی، غیرت الهی و جاه و مقام دارند.
بررسی تطبیقی مولفه های رئالیسم جادویی رمان های قلمرو این عالم و قرن روشنفکری کارپانتیه و روزگار سپری شده مردم سالخورده دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
856 - 890
حوزههای تخصصی:
خاستگاه سبک رئالیسم جادویی، ادبیات آمریکای لاتین است. این شیوه داستان نویسی، تنها به این منطقه از جهان اختصاص نیافت و به ادبیات داستانی سایر کشورها از جمله ایران نیز راه پیدا کرد و آثار متعددی در این حوزه ارائه شد. اینکه به کارگیری سبک حاضر در ادبیات داستانی ایران تقلید محض است یا منطبق با رفتار فرهنگی و رشد اطلاعات ادبی متناسب سازی شده، جای تأمل دارد. به همین روی، بررسی مؤلفه های تشکیل دهنده آثار در کفه تطبیق، می تواند مؤثر در این بازیابی باشد. در این پژوهش، به بررسی تطبیقی مولفه های رئالیسم جادویی در رمان های قلمرو این عالم و قرن روشنفکری آلخو کارپانتیه و روزگار سپری شده مردم سالخورده محمود دولت آبادی با روش توصیفی تحلیلی پرداخته شده است. یافته ها نشان می دهد که هر دو نویسنده در به کارگیری سبک رئالیسم جادویی بن مایه های مشترکی دارند که تنها در مصادیق با هم متفاوت هستند. در عین حال، بن مایه های منحصربه فرد نیز در آثار هر دو دیده می شود. بررسی ها نشان می دهد شرایط اقلیمی، اقتصادی و اجتماعی هر دو نویسنده، در کیفیت خلق اثر و به کارگیری سبک رئالیسم جادویی تاثیرگذار بوده است.
بررسی و تحلیل تمثیل با رویکرد کارکردهای آیینی و دینی در اسرارنامه عطار نیشابوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به روش توصیفی و با استفاده از داده های کتابخانه ای انجام گرفته است، هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل تمثیل با رویکرد کارکردهای آیینی و دینی در اسرارنامه عطار نیشابوری است. تمثیل یکی از آرایه های ادبی است که از گذشته مورد توجه شاعران و نویسندگان بوده، تمثیل ممکن است در قالب یک بیت یا داستان و حکایتی ظاهر شود. بیان حکایت های تمثیلی یکی از شیوه های استدلال است که در آن با ارائه ی یک نمونه ی روشن و قابل قبول از موضوعی، حکمی کلّی را درآن زمینه نتیجه گیری می نمایند. با توجه به این که تاکنون پژوهشی در زمینه بررسی تمثیلات دینی و آیینی در اسرارنامه صورت نگرفته است، انجام این تحقیق ضرورت دارد، لذا محقق در این پژوهش در پی یافتن پاسخ این پرسش هاست که گونه های تمثیل های داستانی با رویکردهای آیینی و دینی به کار رفته در اسرارنامه کدامند؟ کدام گونه تمثیل داستانی در این اثر بیشترین تعداد بسامد را دارد؟ عطار نیشابوری از چه ابزاری در تمثیل استفاده می کند؟ کدام نوع از تمثیلات نقش ویژه ای در حکایات عطار نیشابوری داشته اند؟ نتایج تحقیق نشان داده که که تمثیل های آیینی و دینی در این اثرگرانبهای عطار باعث انتقال مفاهیم و ارزشهای والای انسانی که از دین و تعلیمات آسمانی سرچشمه گرفته است به مخاطبین و خوانندگان شود.