مطالب مرتبط با کلیدواژه

ساختار اسطوره ای


۱.

واکاوی ساختار اسطوره ای سفر «قهرمان درون» قصه بهرام و گل اندام با تکیه بر نظریه جوزف کمپبل، پیرسون و کی مار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات عامیانه ساختار اسطوره ای سفرقهرمان درون بهرام و گلندام پیشینه ادبیات کودک و نوجوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۹ تعداد دانلود : ۷۷۶
شباهت ساختار اسطوره و قصه به پیدایی نظریه های منجر شده است که بر مبنای آن ها می توان عناصر تکرارشونده میان اساطیر و قصه ها را کشف و تحلیل کرد. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و بر اساس چارچوب نظری تحلیل روان شناختی کهن الگویی کارول. اس. پیرسون و هیو.کی مار در نظریه «بیداری قهرمان درون» و در بستر نظریه «سفر قهرمان» جوزف کمپبل تلاش کرده است روند سفر «قهرمان درون» در قصه «بهرام و گل اندام» را واکاود. پژوهشگران تلاش می کنند تا ضمن بررسی روند سفر قهرمان درون، چگونگی تجلی کهن الگوها را در مراحل سفر تحلیل کنند تا نشان دهند قهرمان قصه های عامه نیز همچون شخصیت های هشیوار با تجلی این کهن الگوها می توانند در فرایند تفرّد گام نهند و سفر قهرمانی را پیش گیرند. از تحلیل ساختار اسطوره ای این قصه چنین بر می آید که قصه با بهره از سه مرحله «عزیمت»، «تشرف» و «بازگشت»، زمینه را برای ظهور کهن الگوها فراهم می سازد. قهرمان نیز سفر خود را با ترک خانه و کهن الگوی «جست وجوگر»آغاز می کند و در روند سفر بنا بر موقعیت های داستانی، کهن الگوی درون قهرمان با دگردیسی مواجه می شود و سایر کهن الگوها پدیدار می شوند. تغییر کهن الگوی درون قهرمان سبب نمودهایی در کنش های بیرونی شخصیت می شود. بارزترین کهن الگوهای بهرام، «عاشق»، «جست وجوگر» و «جنگجو» است که درنهایت، با تشکیل خانواده که به نوعی «بازگشت» به محیط خانه است کهن الگوی «حاکم» بیدار می شود . نتایج این تحقیق نشان می دهد قصه «بهرام و گل اندام» ساختاری اسطوره ای دارد و به دلیل رویکرد روان شناختی خود بر پایه نظریات کهن الگویی قابل تحلیل و انطباق است.
۲.

تحلیل ساختار حاکم بر پیرنگ فیلم قدمگاه بر اساس نظریه میتوس

تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۸۳
نورتروپ فرای در نظریه میتوس می کوشد از طریقِ کشف اشتراکات میان انواعِ ادبی و پیوندهای کهن الگوییِ آن ها، به طبقه بندی دقیقی از گونه های ادبی و هنری دست یابد. فرای، جهانِ متن را نسبت به جهان های دیگر به خصوص جهان واقعی دارای استقلال می داند و عناصر آن را واجد کارکردهایی خاص قلمداد می نماید که به شکل گیری گونه های ادبی می انجامد. در این نوشتار کوشیده ایم تا با تمرکز بر ساختار حاکم بر یکی از این گونه ها، یعنی رمانس، به تطبیقِ پیرنگِ سینماییِ فیلم نامه قدمگاه با مراحل این میتوس بپردازیم. پرسش اصلی این است که این تطبیق چگونه خود را در قالبِ فُرمِ سینمایی نمایان می سازد. با توجه به این که در رمانس ساختار روایی و داستانی بر ساختار دراماتیک غلبه دارد. نتایج این مطالعه نشان داد که گونه رمانس بیش از هر چیزی با ساختار اسطوره ای - دینی قابل تطبیق است؛ چراکه ساختارهای اسطوره ای و کهن الگویی فراتر از داستان ها رفته و به مجموعه ای از قواعد بشری، رفتارها و در نتیجه تاریخ و اجتماعات اشاره می کنند که سینما در قالب تصویر، آن ها را بازنمایی می کند. این پژوهش به روش کیفی و تحلیلی انجام پذیرفته است. داده ها از منابع کتاب خانه ای جمع آوری و در نمونه کاوی به کار رفته اند.
۳.

بررسی الگوی سفر قهرمان قصه های «ادبیات بچه خوانی» برای اقتباس در ادبیات کودک و نوجوان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات بچه خوانی ساختار اسطوره ای اقتباس سفر قهرمان درون اسطوره یگانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۲۵
داستان پردازی و قصه گویی در ایران قدمتی دیرینه دارد. با ورود صنعت چاپ به ایران و رواج آن در دوره قاجار، شماری از داستان های عامه برای مخاطب کودک و نوجوان تلخیص، مصور و با عنوان «ادبیات بچه خوانی» چاپ شد. از سوی دیگر شباهت ساختار اسطوره و قصه به پیدایی نظریه های منجر شده است که بر مبنای آن ها می توان عناصر تکرارشونده میان اساطیر و قصه ها را کشف و تحلیل کرد. این پژوهش ضمن معرفی «ادبیات بچه خوانی»، سعی می کند بر اساس چارچوب نظری تحلیل روان شناختی کهن الگویی کارول. اس. پیرسون و هیو.کی مار در نظریه «بیداری قهرمان درون» و در بستر نظریه «سفر قهرمان» جوزف کمپبل، روند رشد قهرمان را در قصه های «ادبیات بچه خوانی» واکاود و الگوی تکوین و تفرد قهرمانان قصه های ادبیات بچه خوانی را در مراحل سفر ارائه دهد. به این ترتیب با بررسی روند سفر قهرمان درون و چگونگی تجلی کهن الگوها، الگویی برای اقتباس و بازآفرینی قصه های عامیانه ارائه می دهد تا قهرمانان قصه های عامه با تجسم این کهن الگوها در ادبیات کودک و نوجوان بازآفریده شوند . از تحلیل ساختار اسطوره ای ادبیات بچه خوانی چنین بر می آید که این قصه ها با بهره از سه مرحله «عزیمت»، «تشرف» و «بازگشت»، زمینه را برای ظهور کهن الگوها فراهم می سازند و هرچندبارزترین کهن الگوهای ادبیات بچه خوانی «عاشق»، «جست وجوگر»، «جنگجو» و «نابودگر» است قهرمان در روند سفر بنا بر موقعیت های داستانی، با دگردیسی کهن الگوها مواجه می شود. همچنین این تحقیق با تأکید بر اهمیت قصه های ادبیات بچه خوانی، ضرورت بازخوانی و اقتباس از مجموعه ادبیات بچه خوانی را در فرایند تولید محتوا، داستان، بازی های رایانه ای، برنامه فلسفه برای کودکان، آثار سینمایی- نمایشی یادآور می شود.