فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸٬۱۰۱ تا ۴۸٬۱۲۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحلیل عناصر زبان عامه در قصه های مجید زهره احمدی پور اناری* موسی غنچه پور** چکیده قصه های مجید مهم ترین اثر هوشنگ مرادی کرمانی است که در ایران و جهان پرآوازه گشته است. این کتاب 39 قصه دارد و به زبانی عامیانه و با نثری آمیخته از تعابیر و کنایات مردمی نوشته شده است. افزون بر جذابیت های داستانی قصه های مجید، زبان و بیان آن هم, مخاطب کودک و نوجوان را خشنود و مسرور می سازد. نگارندگان باتوجه به این پرسش که مرادی کرمانی چه نوع نثری را برای مخاطب کودک و نوجوان خود برگزیده، قصه های مجید را بررسی کرده اند. این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، نشان داد که زبان قصه ها همانند اصل قصه ها، ساده، عامیانه، خوش آهنگ، برخوردار از بلاغتی طبیعی و سرشار از فرهنگ مردمی است. نویسنده به خوبی از ظرفیت های زبان عامیانه، به ویژه «کنایه» بهره برده است. در عبارات و جمله های کتاب، عناصر موسیقی ساز به کار رفته؛ از جمله تکرار که در نام آواها و اتباع و تعبیرات عامیانه دیده می شود و نویسنده از آن برای ایجاد موسیقی نثر، لحن و ریتم مناسب قصه استفاده کرده است. در قصه های مجید، جمله هایی وصفی دیده می شود که به دلیل داشتن معنای نزدیک و دور، می توان آن ها را توصیف کنایه ای نامید. در این مقاله فواید بلاغی استفاده از کنایه و نیز ویژگی تشبیه در قصه های مجید بررسی شده است. * استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان ahmadypoor@yahoo.com (نویسنده ی مسئول) ** استادیار زبان شناسی دانشگاه فرهنگیان ghonchepour@yahoo.com تاریخ دریافت مقاله: 3/7/1399 تاریخ پذیرش مقاله: 13/6/1400
روش و گرایش شناسی تفسیر پرتوی از قرآن در آیات جزء سی ام (با رویکرد خاص به موسیقی و ایقاعات)
حوزههای تخصصی:
توجّه بیشتر به ابعاد مختلف روش وگرایش شناسی تفاسیر دانشمندان اسلامی جهت دستیابی به روش های بهتر وعالمانه ترتفسیر قرآن ونیز تقسیم بندی تفاسیر برمبنای معیارهای روش شناسانه جدیدازضرورت های پژوهش های اسلامی عصر معاصراست. مهم ترین پرسش های مطرح دردانش روش وگرایش شناسی تفاسیر قرآن کریم عبارتنداز:راه های شناخت قرآن باجلوه های مختلف آن کدام است؟تنوّع تفاسیر چه نوع شناختی رابرای فهم بیشتر آیات الهی به پژوهشگرمی دهد؟تعامل تفاسیربا این گونه های شناخت چگونه است؟رابطه روش های تفسیری بانظام روابط بیانی،تصویری وفکری آیات چگونه است؟پژوهشگران علوم قرآنی برای جوابگویی به این نوع سوالات به تعریف بیان انواع شناخت قرآن کریم مانند شناخت ترجمه ای،تفسیری،تأویلی،روایی،عقلی،اجتهادی،عرفانی و ... می پردازند.بازشناسی تفسیر پرتوی از قرآن آیت الله طالقانی؛مخصوصادرجزءسی،درحوزه روش،گرایش وسبک شناسی ادبی؛مخصوصا درشاخه آهنگ وایقاعات آیات قرآنی،از اهداف اصلی مورد بررسی وپژوهش دراین مقاله است.دراین پژوهش سعی شده است با اسلوب تحلیل محتوای این کتاب ارزشمند،روش وگرایش مفسّر محترم درتفسیرجزءسی بیشرموردواکاوی قرار بگیرد، تا ابعاد جذّاب ایده های مولّفش دربیان سبک وگرایش ادبی این تفسیرمخصوصادرریتم وآهنگ آیات جزءسی وبیان تاثیر بیرونی ودرونی موسیقی واژگان همراه بابیان ترکیب های صرفی،نحوی،بلاغی واشتقاق واژگان بیشترروشن گردد.
خودشیفتگی و ویران گری در رمان دودکش شیطان به قلم آنه لندزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با معرفی اریش (اریک) فروم به عنوان عضوی از مکتب فرانکفورت آغاز می شود و در ادامه توضیح می دهد که او چگونه با خوانش منحصر به فرد خود از فروید و آثارش، به مرور از دیگر اعضای این مکتب فاصله گرفت. فروم که از وی حتی در غرب به عنوان روشنفکری گمنام یاد می شود، در ایران شخصیتی است فراموش شده، که کمتر مورد توجه ادیبان و پژوهش گران قرار گرفته است. جستار حاضر بر آن است تا نخست مفاهیمی چون منش های بی ثمر و غیر خلاق را توضیح دهد، به ویژه منش محتکر، منش بهره کش، منش بازاری و منش مرده گرا-ویران گر، و سپس به تحلیل رمان دودکش شیطان (۱۹۹۷)، اثری ادبی به قلم آنه لندزمن بپردازد که آن گونه که باید مورد توجه منتقدان ادبی قرار نگرفته است. این رمان دوران استعمار (۱۹۱۰-۱۹۱۵) را در آفریقای جنوبی به تصویر می کشد. از آن جا که فروم معتقد است که با واکاوی شخصیت های غالب جامعه می توان پی به ساختار کلی اجتماع برد، در این پژوهش تلاش بر آن است که با تحلیل شخصیت آقای هنری، سپتامبر، و خانواده ی جاکوبز، دریچه ای به ساختار کلی اجتماع آن روز آفریقای جنوبی تحت استعمار گشوده شود.
نمادهای خُرد و ساختمند در غزل نو با تأکید بر نمادهای ساختمند سیمین بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
72-39
حوزههای تخصصی:
سیمین بهبهانی، حسین منزوی و محمدعلی بهمنی، سه ضلع مثلث غزل نو، به این توفیق دست یافتند تا تغییراتی اساسی در غزل معاصر ایجاد کنند. در ادبیات معاصر، سمبولیسم یا نمادگرایی از مکاتب مهمی است که به سرعت جای خود را در شعر و نثر فارسی باز کرد. در این پژوهش، نگارندگان حدود چهارصد نماد را در غزل نو از شاعران نام برده استخراج و سپس براساس دسته بندی محمود فتوحی از نماد، آن ها را در سه بخش خُردنمادها، کلان نمادها و نمادهای ساختمند تجزیه وتحلیل کردند. نگارندگان در پژوهش خود در پی چند مقوله بوده اند: بررسی آماری و بسامدی نمادها، خاستگاه های آن ها، مفاهیم آن ها، نوآوری ها، عوامل پدیدآورنده نمادها، مقایسه و تحلیل نمونه ها و داده ها. در بررسی نمادهای خُرد، با فراوانی 326 مورد، عنصر طبیعت با حدود 73 درصد، مهم ترین خاستگاه را دارد. نمادهای انسانی با حدود 14 درصد و دست ساخت های بشری با حدود 11 درصد در مراحل بعد قرار می گیرد. در غزل این دوره، کلان نمادها کاربرد اندکی دارد؛ اما نمادهای ارگانیک که فرم تازه ای را به لحاظ هنری در ادبیات معاصر شکل داده ، در غزل سیمین با فراوانی 69 مورد، بسامد چشمگیری دارد که در چرخه زیبایی شناختی غزل او، کاربست این تکنیک ادبی و هنر بلاغی را می توان بیانگر نگاه ویژه شاعر به آن و از ویژگی های مختص او و فصل ممیز غزلش از دیگران دانست. به منظور آشنایی خوانندگان با فضای فکری و مفهومی این قسم نمادها، چند نمونه از این نمادها تحلیل شده است.
نگاهی نو به بحر های عروضی بر پایه دانگ های موسیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
65 - 80
حوزههای تخصصی:
نامشخص بودن معیار ساخت ارکان اصلی عروضی و بحر های نوزده گانه بدون پیروی از منطقی درست در ایجاد آن ها، کاستی های بسیاری به ویژه در فهم و به خاطر سپردن نام های اوزان عروضی به وجود آورده است. ازآن رو که عروض برآمده از ساختار موسیقی بوده و منشاء پیدایش ارکان اصلی عروضی، دانگ های موسیقی است، در این مقاله به شیوه تحلیلی - تطبیقی، پس از توضیحات مقدماتی در خصوص وزن، هجا، اسباب و اوتاد و توضیح و تأکید بیشتر در خصوص دانگ های موسیقی به مقایسه و انطباق آن ها با اجزا و ارکان عروضی پرداخته شده است. باتوجه به این نکته که بحر های عروضی حاصل تکرار یا ترکیب افاعیل عروضی اند، پس از مقایسه ارکان عروضی با دانگ های موسیقی و کاهش رکن های عروضی از ده مورد به سه مورد «مستفعلن، فاعلاتن و مفاعیلن» و از طرفی حذف جزء «مفعولاتُ» و جایگزینی «فاعلاتن» به جای آن، طرح جدیدی در خصوص اوزان و بحر های عروضی به منظور کاستن از پیچیدگی ها و تلاش برای یادگیری بهتر ارائه می شود. در این نگاه نو به جای نوزده بحر عروضی با ده بحر روبه رو می شویم؛ بدون این که حتی یک وزن نادیده گرفته شود یا بیت شعری بلاتکلیف بماند. این تعدیل با حذف ارکانی اصلی ای همچون «فاعلن و فعولن، متفاعلن و مفاعلتن» و پذیرفتن آن ها در جایگاه زحافات، در دوایر عروضی رخ داده است.
واکاوی فضایل و خصوصیّات اخلاقی مشترک در شاهنامه و اوستا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۹
1 - 29
حوزههای تخصصی:
مضامین اخلاقی و اجتماعی از مباحث اصلی در ادبیّات فارسی است و از گذشته تاکنون جلوه گاه نغزترین و ناب ترین معانی و مضامین اخلاقی و تعلیمی بوده است؛ به گونه ای که در هر دوره، بخش انبوهی از شعر فارسی به حکمت و موعظه اختصاص داشته است. ادبیّات تعلیمی از رایج ترین و کهن ترین گونه های ادبی در جهان است که آموزه های عقلانی و اخلاقی را به مخاطبان ارائه می کند تا با کاربست آن ها در زندگی به نیکبختی و سعادت برسد. در شاهنامه که اثری حماسی است، سخن از انسان هایی آرمانی به میان می آید که آراسته به صفات نیکوی انسانی هستند و پای بندی به اخلاق، بارزترین ویژگی زندگی آنان است. فردوسی که صاحب گفتاری پاک و آراسته به راستی و درستی است، خود، به فضایل اخلاقی پای بند است و در داستان های شاهنامه به بیان این ارزش ها در زندگی آدمی می پردازد. اوستا نیز که اثری تعلیمی و اخلاقی است، پر از خوبی ها و اندیشه های انسان دوستانه است؛ که در آن مضامین اخلاقی به انحای مختلف بیان شده است. این مقاله سعی دارد با بهره گیری از روش تحلیل محتوا و روش توصیفی- تطبیقی و با ابزار کتابخانه ای خصوصیات اخلاقی مشترک در این دو اثر را بررسی کند؛ از بررسی و مقایسه این دو منبع، این نتیجه حاصل شد که شاهنامه ضمن تأثیرپذیری و جذب مؤلفه های فرهنگی دین مبین اسلام، تأثیرات فراوانی نیز از فرهنگ ایران پیش از اسلام گرفته، بسیاری از مؤلفه های فرهنگی آن را حفظ و ضبط کرده است.
ایوان مدائن در ترازوی ارتباط، بررسی و تحلیل قصیده «ایوان مدائن» براساس نظریه ارتباطی یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه های تعلیمی در منظومه غنایی محب و محبوب
حوزههای تخصصی:
شعر تعلیمی، یکی از گسترده ترین و دراز آهنگ ترین انواع شعری ادب فارسی است. اشعار و آثار تعلیمی گاهی به صورت مستقل و جداگانه است همانند منظومه ها و داستان ها و قطعاتی که منحصراً به تعلیم و پند و حکمت و اخلاق می پردازد و گاهی هم در میان دیگر آثار ادبی پراکنده است. بدان گونه که گاهی مفاهیم و مضامین اخلاقی، حکمی، مذهبی و پندیات در منظومه های غنایی و حتی حماسی و یا قصاید مدحی به کار رفته که نه تنها جنبه شاعرانه این قبیل آثار را کم نمی کند بلکه با شور و احساس خاصی باعث جذابیت این قبیل آثار می گردد . یکی از منظومه های غنایی ناشناخته ادب فارسی (که آن را می توان طولانی ترین ده نامه ادب فارسی به حساب آورد و تا کنون مورد غفلت واقع گردیده ) منظومه محب و محبوب است که یکی از آثار نفیس متعلق به قرن هشتم هجری است که در قالب مثنوی در شرح عشق و عاشقی به شیوه ده نامه های ادب فارسی سروده شده و تاکنون به زیور چاپ آراسته نگردیده است . در این مثنوی غنایی، مضامین و معانی تعلیمی و حکمی فراوانی موجود است که شاعر به اقتضای زمینه انفعالی و ذوقی در جای جای این داستان عاشقانه به کار برده است . این پژوهش بر آن است تا برای نخستین بار به مایه ها و زمینه های تعلیمی و اخلاقی در این منظومه غنایی بپردازد .
بازشناسیِ روایات «اکوان دیو» در سنّتِ داستانیِ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان نبرد رستم و اکوان دیو یکی از روایات مستقل و در عین حال کوتاهِ شاهنامه (186 بیت در تصحیح دکتر خالقی مطلق) است که احتمالاً به دلیل این اختصار، کمتر از روایاتِ پهلوانیِ رستم، در ادب رسمی و عامیانه مورد توجّه قرار گرفته است. با این حال ظاهراً اکوان دیو در سنّت داستان های ایرانی نقش و حضور بیشتری داشته و نشانه هایی از این تنوّع و تعدّد را هرچند به صورت پراکنده و کلّی می توان بازشناسی کرد. از جمله گویا افراسیاب و اکوان دیو- در مقام دو نیرو و نماینده اهریمن- با یکدیگر ارتباط- ها و همکاری هایی داشته اند که برخی قراین و بازمانده های آن عبارت است از: جادو و افسون آموختنِ اکوان به افراسیاب در بیتی از شاهنامه، گذاشتن سنگ اکوان دیو به فرمان افراسیاب بر سرِ چاه- زندان بیژن، آمدن اکوان و نهادنِ خودِ او سنگ را بر چاه بیژن در اشاره ای از عطّار، در عذاب بودنِ بیژن در چاه از دست اکوان در تلمیح همای شیرازی، زندانی شدن بیژن در چاه اکوان دیو، رفتن اکوان نزد افراسیاب و دادنِ وعده کشتن رستم به او، ربودن اکوان، برزو را به خواستِ افراسیاب و نگهبانیِ برخیاس، پسر اکوان از سیاه چال بیژن در روایات نقّالی و عامیانه. احتمالاً اکوان در داستان بیژن و منیژه نیز بیشتر از آنچه در گزارشِ کنونیِ آن در شاهنامه می بینیم، نقش داشته است. در روایت های نقّالی و عامیانه از مادر، برادر و فرزندان اکوان دیو نیز یاد شده که معروف تر از همه پسر وی برخیاس است. این دیو بنابر داستانی که قبل از قرن 8 ه.ق ساخته شده نگهبانِ چاه- زندانِ بیژن است و به دست رستم کشته می شود. حضور دیوهای دیگری با نام اکوان در متون ادبی و داستانیِ پس از شاهنامه هم نشان دهنده توجّه به این دیو در چرخه حلقه روایات ایرانی است.
جلوه های رمانتیسم در داستان «اناربانو و پسرهایش» اثر گلی ترقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
74 - 86
حوزههای تخصصی:
رمانتیسم در مفهوم خیال انگیز، افسانه ای و رؤیایی به کار می رود. این نهضت، انواع آثار ادبی، داستان های تاریخی، قصه های وحشت آور و خیالی، داستان های عشقی و همچنین شعر را وسیله بیان خود قرار می دهد. داستان «اناربانو و پسرهایش» اثر گلی ترقی است که قرابت های بسیاری با برخی از مؤلفه های مکتب رمانتیسم دارد. پژوهش پیش رو، مطالعه ای نظری است که به روش توصیفی - تحلیلی، داستان «اناربانو و پسرهایش» را بر اساس مؤلفه های مکتب رمانتیسم بررسی می کند. جامعه آماری این پژوهش، داستان «اناربانو و پسرهایش» از مجموعه «جایی دیگر» اثر گلی ترقی است. در اشاره به برخی یافته ها می توان گفت که فردیت شخصیت اصلی داستان که یکی از شاخصه های مهم رمانتیسم است، زبان ویژه ای را در ظهور و بازتاب برخی مؤلفه های رمانتیسم از جمله احساس گرایی، رؤیای آرمان شهر، طبیعت گرایی، نوستالژی، یاد معشوق و نقد مدنیت آفریده است. بانوی سالخورده این داستان، درون مایه نمادین عشق و گذار از دشواری ها را در برابر عافیت طلبی عقلانی قرار داده است. همان گونه که اصل اساسی رمانتیسم ترجیح احساس بر عقل است، احساس مادرانه بر هر گونه تحذیر و تعقل در احتمال وقوع هر پیشامدی فائق آمده است.
تطبیق و مقایسه کتاب البرهان فی وجوه البیان و جواهرالبلاغه فی المعانی و البیان و البدیع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تعدد گروه های عربی در دانشگاه های ایران، معدود بودن کتب بلاغی رایج در حوزه و دانشگاه و گستردگی تدریس برخی از این کتاب ها علی رغم کاستی هایشان، ، یافتن منابع معتبر جدید و حتی الامکان شیعی، ضروری به نظر می رسد. در این راستا پژوهش حاضر به معرفی و بررسی کتاب بلاغی «البرهان فی وجوه البیان» اثر اسحاق بن وهب کاتب پرداخته و تا حدودی آن را با کتب بلاغی معاصر خودش و کتب رایج کنونی، بویژه کتاب "جواهر البلاغه" سید احمد هاشمی مقایسه می کند و ارزش این کتاب شیعی مهجور را یادآوری می نماید. در مورد اثر مذکور پژوهش چندانی انجام نشده است. این تحقیق با استفاده از منابع کتابخانه ای، به روش تطبیقی انجام گرفته است و به ذکر مزایای این کتاب، روش منحصر به فرد مولف و برخی کاستی های آن پرداخته است. کلید واژهها: علوم بلاغی، اسحاق بن وهب کاتب، البرهان فی وجوه البیان، سید احمد هاشمی، جواهر البلاغه فی المعانی و البیان و البدیع
شرح احوال و اصول فکرى ابوعلی دقاق
حوزههای تخصصی:
در فایل اصلی مقاله موجود است
داستان پردازی داستان های کوتاه صادق هدایت و ویلیام فاکنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۳
71 - 102
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به شناخت بهتر ادبیات داستانی ایران و آمریکا می پردازد. هدف آن تبیین ساختار روایتی داستان های کوتاه هدایت و فاکنر است. سه داستان کوتاه(سه قطره خون، داش آکل، سگ ولگرد) از مجموعه آثار صادق هدایت و سه داستان کوتاه(یک گل سرخ برای امیلی، سپتامبر خشک، انبار سوزی) از ویلیام فاکنر انتخاب شد؛ سپس با در نظر گرفتن ویژگی های داستان های کوتاه میزان توجه هدایت و فاکنر را به عناصر داستانی در داستان پردازی مورد بررسی قرار دادیم. در این مقاله شیوه صادق هدایت و ویلیام فاکنر در داستان گویی، شخصیت پردازی، پی رنگ، گفت وگو، زاویه دید، صحنه پردازی، لحن و درون مایه بررسی شده است.
ملامح مابعد الحداثه فی الروایه العربیه المعاصره؛ "فرسان وکهنه" لمنذر قبانی نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
61 - 84
حوزههای تخصصی:
تعدُّ مابعدالحداثه من أهمّ القضایا التی أثارت البحث والجدل فی عالم النقد الأدبی وهذا قد یکون بسبب ماهیتها التی تحکی عن التعقید والالتباس واللاانسجام والتفکک والتشظی فی جانب شمولها لکثیر من العلوم الإنسانیه والأدبیه. فهذه النظریه تحکی عن الاضطراب والتشویش، عدم الوحده واللاانسجام، اللاعقلانیه والتخیل ونسبیه الحقیقه؛ فنواجه کثیرا من المنظّرین المعاصرین الذین تطرّقوا إلی مفهوم مابعدالحداثه من خلال نظریات شتی. فمن هذا المنطلق قد رمت هذه المقاله وعلی أساس المنهج الوصفی التحلیلی إلی استقصاء ملامح مابعدالحداثه فی روایه "فرسان وکهنه" للکاتب السعودی "منذر القبانی". فمن هذه الملامح یمکن الإشاره إلی التشتت الزمکانی (الزمان والمکان) فی الروایه، وصیاغه الروایه علی أساس حبکه منفکه غیر متماسکه وأیضاً تداخل النص بالنصوص الأخری العلمیه والدینیه والتاریخیه التی تحکی عن عدم انسجام ووحده النص وحضور شخصیات خیالیه جنباً إلی جنب الشخصیات الحقیقیه فی الروایه وفی النهایه من أهم ما وصل الیه المقال فی هذا الصدد یمکن الإشاره إلی: عدم التمایز بین عالم أو عوالم الخیال وبین عالم الواقع من وجهه بطل القصه أو القارئ، توظیف الروایه شخصیاتٍ خیالیهً بجانب شخصیات واقعیه تاریخیه، حضور شخصیات حقیقیه فی الروایه خرجوا من واقعهم الذی نعرف عنهم، التشتت الزمکانی (الزمان المکان) فی الروایه؛ مع أن هذه الروایه لا تُعدُّ روایهً مابعدحداثیه بحته، ولکن الغلبه فیها لصالح مابعدالحداثه مقابل السمات الحداثیه فیها.
Translators' Agency in Persian Fansubbed Movies: A Paratextual Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۶, No ۲, Spring ۲۰۲۴
195 - 215
حوزههای تخصصی:
Drawing upon the notion of ‘paratextual agency’ (Paloposki, “Limits of Freedom” 191), the current study investigated the agency of the Iranian fansubbers. To do so, a corpus of 20 Persian fansubs of Hollywood movies released during the last decade was selected randomly. The study was carried out in two steps. Firstly, translators’ notes were categorized based on their content, frequency, and percentage of each category. Secondly, these notes were analyzed to scrutinize the agency of the Iranian fansubbers. The findings of the study reveal that notes added on the part of the Iranian fansubbers can be categorized into narrative-related notes, locations, famous figures, organizations, medical information, allusions, and transliteration. The study illustrates that by providing such notes to the audience, Iranian fansubbers move beyond the conventional role of subtitler and a mere linguistic conveyor of the movies and take the responsibility of teachers, researchers, cultural representatives, and intermediary agents. The study concludes that fansubbing in Iran is concerned with elucidating culture-bound items of the movies to make them more understandable for the audience. The conclusions of this study can open up prospective avenues for the sociologically-oriented approaches to audiovisual translation, with an eye on the agency and status of fansubbers
بررسی و تحلیل «رمانتیسم جامعه گرا» در ادبیات غنایی (با تکیه و تأکید بر اشعار شهریار)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هفتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
63 - 76
حوزههای تخصصی:
رُمانتیسم یا رمانتیسیزم در آغاز امر نوعی شورش ادبی علیه قوانین عقل گرایانه ی مکتب کلاسیسیسم که مکتب جا افتاده ی رنسانس و دوره ی خردگرایی در اروپا بود، به حساب می آمد. متفکرین و هنرمندان این گرایش، تأکید فرهنگی بر خرد را محدودکننده و سرکوبگر روح آدمی می دانستند و بر مؤلفه هایی چون هنر، شور، هیجان، تخیّل، مضامین معنوی، مناسک و نمادها تأکید می کردند. اما رفته رفته این شورش از عرصه ی اجتماع و سیاست به حوزه ی ادبیات و هنر نیز کشیده شد و یک مکتب همه جایی و همه گیر شد که تأثیر شگفت آن بر ادبیات فارسی انکار نشدنی است. در ایران عصر مشروطه، در پی تحوّلات و تغییر ساختار سیاسی و تا حدّی اجتماعی ایران، ادبیّات از این رخداد متأثّر شد. شاعران این دوره با رهایی از مکتب کلاسیسم، به نوگرایی تمایل پیدا کردند و نفرت و انزجار از عقل گرایی را در کلمه کلمه ی شعر خود نشان دادند. شاعر عصر مشروطه با رویکردی منتقدانه نسبت به واقعیت های موجود در برجسته سازی مشکلات می کوشد و برآنست تا ناهمگونی های جامعه را به چالش بکشاند. این پژوهش، به شیوه تحلیلی، به بررسی تأثیر مکتب رمانتیسم بر اشعار شهریار می پردازد و اینچنین برمی آید که اغلب شاعران مشروطه شاعرانی رمانتیک جامعه گرا به شمار می روند که تلاش می کنند با زبانی نمادین و رمانتیک برای از بین بردن نابرابری ها و نابسامانی های جامعه راهکارهایی ارائه دهند.
وجه نمادین رنگ ها در جریان شعر سوسیالیستی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمادها در تصویرآفرینی و انتقال مفاهیم شعری نقشی ویژه دارند. رنگ ها نیز در شعر گاه برای بیان احساسات و عواطفی همچون خشم، ترس، عشق و... وجهی نمادین می یابند. شاعران، در معناآفرینی گاه رنگ ها را در معنای واقعی و برای بیان زیبایی های حسی به کار می گیرند و گاه، نظر به وجه نمادین آنها، مفاهیم انتزاعی را ترسیم می کنند. در جریان شعر سوسیالیستی افغانستان نیز شاعران، با نگاهی عمیق به پدیده های هستی و آگاهی از مفاهیم متنوع و نمادین رنگ ها، در بیان آرمان ها و خواسته های خویش از رنگ های مختلف بهره برده اند. در پژوهش حاضر، تلاش شده تا به روش توصیفی تحلیلی جایگاه نمادین رنگ در جریان شعر سوسیالیستی افغانستان واکاوی شود. نتایج نشان می دهد کاربرد نمادین رنگ ها در این جریان شعری برجسته است؛ چنانکه رنگ سرخ نماد بارز آزادی و اندیشه کمونیستی و سیاه نماد خفقان و استبداد حاکم بر جامعه است و شاعران این جریان راه برون رفت از نماد سیاه را در رنگ سرخ جسته اند. رنگ سفید نیز در این جریان شعری نماد بارز صلح و پیروزی است. رنگ های دیگر همچون سبز، آبی و زرد نیز که در زمره رنگ های اصلی بیشترین بسامد را دارند در کنار سایر رنگ ها، از عناصر مهم نمادآفرینی در جریان شعر سوسیالیستی به شمار می روند.
مشترکات مضامین اشعار داراشکوه با آموزه های قرآنی و روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
145 - 162
حوزههای تخصصی:
محمد داراشکوه یکی از عجایب هند، دارای شخصیتی کم نظیر در جهان و از دانشمندترین شاهزادگان دوره تیموری بوده است که از طریق تألیف و ترجمه کتاب های بسیاری، تلاش گسترده ای برای وحدت و تقریب مفاهیم عرفان اسلامی و هندو انجام داد. آنچه موجب حیات جاوید و بقای نام داراشکوه شده، نوشته های ادبی و عرفانی اوست. یکی از آثار وی، دیوان اشعار فارسی او به نام اکسیر اعظم، مشتمل بر ۲۱۶ غزل و ۱۴۸ رباعی است. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی کلیه شعرهای دیوان او مشخص شد که اشعار او فاقد تغزلات زمینی است و بیش از هر چیز، مضامین عرفانی و آسمانی را دربرداشته است و در عرفان نیز بیشتر نظریه وحدت وجود در آن به چشم می خورد. همچنین گلچینی از دیوان اشعار او که مشتمل بر تمامی موضوعات مذکور در سروده های اوست، برگزیده و در سه دسته «اعتقادات (توحید و صفات الهی؛ نبوت)»، «عبادت و سیر و سلوک» و «مواعظ و اخلاق» طبقه بندی و بررسی شد. نتیجه آنکه، مضمون اکثر اشعار او همسو با آموزه های قرآن و حدیث است و همگرایی منویات او با معارف اسلامی کاملاً قابل مشاهده است. البته در مواردی نیز به اشعار وی نقدهایی وارد می شود.
«چگال » مانیفست تحلیلی شعر کوتاه آزاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان های مهم ادبی، در طول تاریخ به واسطه نام هایشان هویت یافته اند. دوران معاصر به دلیل رخدادهایی چون: ارتباطات در سطح جهانی، ترجمه، مطالعه تاریخی ادبیات و آگاهی از برخی دانش های ادبی تازه، با جریان های جدیدی مواجه شده است. یکی از این جریان ها، شعر کوتاه آزاد است که به جرأت می توان پدیدار آن را در ایران تحت تأثیر عوامل بالا، به علاوه دنیای اختصار مدرن و ذایقه مخاطبان دانست. شتاب انتشار این جریان در بین شاعران معاصر باعث طرح نام گذاریهای پراکنده شد. برخی شاعران گمنام یا کم شهرت نیز توانسته اند در مسیر تکوین این جریان، گامهای خوبی بردارند تا جایی که در یک نگاه کلی می توان ادعا کرد که این جریان می تواند در سطح جهانی خودش را تعریف کند. اما مهمترین آسیب برای طرح جهانی این جریان، همان تشتت آراء، عدم تعریف ثابت و مانیفست ادبی است . این مقاله می کوشد، ضمن نقد وتحلیل نامهای مطرح شده، نام جدیدی که همه زیر مجموعه های این جریان را دربر بگیرد، پیشنهاد کند و در نهایت با توجه به اشعار برجسته، فارغ از نام و شهرت شاعران، طرح کلی ساختار این نوع ادبی را ارائه کند.
بررسی ترجمه خطبه های برگزیده نهج البلاغه بر اساس الگوی صوری و پویای نایدا (مطالعه موردی: ترجمه انصاریان، دشتی و مکارم شیرازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نایدا زبانشناس مشهور آمریکایی در حوزه ترجمه و زبان شناسی است که ترجمه را به دو دسته صوری و پویا تقسیم می کند. ترجمه صوری همان ترجمه لفظی و پایبندی به نویسنده است و ترجمه پویا، ترجمه ارتباطی یا انتقال پیام و توجه به مترجم می باشد. در ترجمه پویا به علت ایجاد تعدیلات فراوان می توان از عناصری چون حذف، اضافه، کاهش و تغییر نقش کلمات و عبارت استفاده کرد. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی با ذکر نمونه هایی از خطبه های نهج البلاغه، ترجمه های انتخابی بر اساس الگوی ذکر شده مورد بررسی قرار می گیرند. در بحث مؤلفه اضافه کردن یا کاستن از عناصر واژگانی ترجمه، توجه به بافت و موقعیت کلام و در نظر گرفتن ساختمان اصلی زبان مبدأ و مقصد از اهمیتی بالا برخوردار است؛ چراکه این دو مؤلفه گاهی باعث انقال معنا و پیام مورد نظر از زبان اصلی به متن مقصد و گاهی نیز باعث بر هم خوردن صورت و ساختار زبانی در متن مقصد می گردند. از میان مترجمان، دشتی و مکارم شیرازی از میان چهارده نمونه انتخابی از واژگان نهج البلاغه هر کدام به ترتیب نه مورد را بر اساس مدل پویا و پنج مورد را بر اساس مدل صوری به زبان مقصد انتقال داده اند و انصاریان نیز از چهارده مورد، هفت مورد را بر اساس مدل پویا و هشت مورد دیگر را بر اساس مدل صوری ترجمه کرده است.