فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶٬۴۰۱ تا ۴۶٬۴۲۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
203 - 230
حوزههای تخصصی:
هر ساختار روایی متشکل از کنش هایی است. این کنش ها، پیوند با ارزش هایی را در دستور کار خود قرار می دهند. حال، در رساله الطیرهای فارسی و عربی، کنش ها چطور می توانند مولّد ارزش ها باشند؛ به نظر می رسد در رساله الطیرها، ارزش های متفاوت تحت تأثیر کنش ها، خلق و با ساختار رواییِ این آثار منطبق شده اند. بررسی هایی که با روش توصیفی _ تحلیلی، ابزار کتابخانه ای، و رویکرد ساختارگرایی (نظریه نمودِ نحویِ تودوروف) و نشانه - معناشناسی (نظام ارزش) انجام گرفت حاکی است کنشگران قبل از ورود به موقعیت نامتعادل، به عقد قرارداد می پردازند؛ سپس وارد توانش1 و کسب ارزش های مجازی می شوند. در مرحله بعد، کنش صورت می گیرد. بعد از کنش، وارد توانش2 و کسب ارزش های پتانسیل می شوند؛ سپس وارد مکانی می شوند که هم تنش عاطفی به همراه دارد و هم می تواند نیروی ایجادکننده موقعیتِ متعادلِ تازه و باعث دستیابی به ارزش اتیک شود. در مرحله بعد، کنشگران واردِ موقعیتِ متعادلِ تازه و کسبِ ارزشِ اتیک می شوند. در نهایت، وصال طیران به ابژه یا انفصال از آن بدین گونه است: اتصال به ابژه، نابودی و انفصال همیشگی از ابژه، اتصال مشروط به ابژه، اتصال/ انفصال نامشخص، تبدیل سوژه ها به ابژه. بر این اساس، دستورپایه رساله الطیرها عبارتند از: سفر - مناظره/ موعظه/ إنذار - خبرجستن و واصل شدن.
بررسی دستورزبان روایت در داستان رستم و اسفندیار بر اساس نظریه آلژیرداس گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
177 - 196
حوزههای تخصصی:
تحلیل ساختاری آثار ادبی به دلیل بررسی عناصر درون متنی و کشف الگوی حاکم بر آن ها، به درک و دریافت شایسته تر آثار ادبی منجر می شود و با کمک نتایج حاصل از این تحلیل ها می توان به شگردهای خلق آثار مختلف دست یافت و الگوهای مناسب تحلیل هر اثر را کشف کرد. یکی از روش های تحلیل ساختاری آثار ادبی، الگوی روایی آلژیرداس گریماس است. کاربرد فرایندها و الگوهای روایت شناسی و نشانه – معنا شناسی گریماس در شناسایی ساختار کلی روایت و هم چنین تحلیل متون منثور و منظوم فارسی امری ضروری به نظر می رسد و می توان در متون مختلف با نگاهی نقادانه در پی اثبات یا رد این الگوها در جریان تولید معنا نتایج قابل ملاحظه ای ارائه داد. بسیاری از داستان های شاهنامه بر اساس نظریه گریماس بررسی شده اند. شماری از این داستان ها، در برگیرنده جلوه های جادو و جادوگری هستند و در این زمینه نیز مطالعات فراوانی صورت گرفته؛ اما تا کنون پژوهشی در خصوص دستور زبان روایت جادو و جادوگری در شاهنامه انجام نشده. هدف از این پژوهش، بررسی ساختار طرح و تحلیل الگوهای کنشی و شناخت سازوکارها و عناصر شکل گیری تولید معنا در روایت جادو و جادوگری در داستان رستم و اسفندیار و بررسی چگونگی تأثیر جادو بر ساختارهای این روایت است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد آن جا که پای کنش گران غیرانسانی (جادویی) به داستان های شاهنامه باز می شود، این کنش گرها نقشی اصلی در شکل گیری و پیش برد روایت ایفا می کنند و کنش گران انسانی را به حاشیه می رانند و در حقیقت یک دستورزبان ویژه برای آثار حاوی جادو، خلق می کنند. کشف و شناخت این دستورزبان خاص و ویژگی های منحصر به فرد سبک نویسنده، می تواند محققین را یاری کند تا بتوانند سره یا ناسره بودن برخی از آن چه به صاحب اثر نسبت داده شده است را ثابت کنند
عقل و تقابل آن با عشق و جنون در مثنوی و غزلیات شمس
حوزههای تخصصی:
یکی از مضامین عرفان سازی که از دیر باز در پهنه ادب عرفانی فارسی مطرح بوده و باعث شکل گیری آثار بدیعی در این زمینه گردیده است، موضوع عقل وتقابل وتعارض آن با عشق وجنون عارفانه یا مکتب مشائی ارسطوئی (فلسفه واستدلال) با مکتب اشراقی افلاطونی (عرفان و شهود) است.عقل وخردی که عارف شاعری، همچون مولانا با آن در افتاده است ،و در دو اثر ماندگار خود؛یعنی: مثنوی وغزلیات شمس به تحقیر ونکوهش آن می پردازد، عقل یونانی است که پیرو نفس وخیال بوده و به مانند حجاب ومانعی در راه رسیدن به سر منزل مقصود است وبه تعبیر خود مولانا:«عقل جزوی است که منکر عشق است» [1] و منظور از آن عقل کلّی نیست که در آیات وروایات دینی و در سخنان عرفایی همچون مولانا، با عنوان «عقلِ عقل» مورد تمجید وتکریم فراوان واقع گردیده است. این مقاله به بحث و بررسی در زمینه تقابل وتعارض چنین عقلی با عشق وجنون عارفانه در مثنوی وغزلیات شمس، همراه با ذکر شواهدی از دیگر اشعار و متون عرفانی پرداخته است.3- عقل جزوی عشق را منکر بود گرچه بنماید که صاحب سر بود (مثنوی،دفتر اول،1384: 88).
تحلیل خواننده ی درون متن در رمان های زیبا صدایم کن و هستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چمبرز از نظریه پردازان حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان است که نظریه ی خواننده ی نهفته در متن را برای بررسی ارتباط نویسنده و خواننده مطرح کرده است. براساس این نظریه، نویسنده هنگام نوشتن متن، خواننده ای را در ذهن خود تصور می کند و متن خود را بر پایه ی آن روایت می کند. به اعتقاد وی، نویسنده برای ارتباط با خواننده از چهار عنصر سبک، دیدگاه، طرفداری و شکاف های گوبا کمک می گیرد و با استفاده از آن ها، خواننده را به درون متن می کشد. در تحقیق حاضر سعی شده است با استفاده از شیوه ی توصیفی تحلیلی، ضمن شناسایی ویژگی های نوجوان، خواننده ی نهفته در رمان های هستی و زیبا صدایم کن را بررسی کرده و به این سؤالات پاسخ ده یم که خواننده ی نهفته ی این آثار کیست (کودک، نوجوان یا بزرگ سال)؟ و چه ویژگی هایی دارد؟ نویسنده در آفرینش خواننده ی نهفته، از کدام یک از شیوه ها یاری گرفته است؟ براساس نتایج پژوهش، مخاطب آثار حسن زاده نوجوان بوده و خواننده ی نهفته ویژگی های نوجوان را دارد. نویسنده از هر چهار شیوه برای آفرینش خواننده ی نهفته استفاده کرده است.
بررسی آثار فارسی درباره تأثیر زبان و ادب فارسی بر آثار ادبی قاضی نذرالاسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
نقش کنایه در ارتباط های غیر کلامی تاریخ بیهقی
حوزههای تخصصی:
بیهقی به عنوان نویسنده ای هوشمند برای آفرینش تاریخی زنده از شگردهای گونه گونی ازجمله ارتباط غیرکلامی بهره برده است. وی برای طرح مؤثرتر معنا با ارتباط غیرکلامی به پیوند این شیوه با استفاده از دستمایه های بیانی از جمله کنایه پرداخته است. ارتباط غیرکلامی عبارت است از تمامی محرّک های غیرکلامی در یک محیط ارتباطی که هم به وسیله ی منبع (فرستنده) و هم استفاده ی آن از محیط به وجود می آید و دارای ارزش پیامی بالقوّه برای فرستنده و گیرنده است. این امر ممکن است عمدی یا غیرعمدی باشد و می تواند به دامنه ی وسیعی از پدیده ها اطلاق شود که حوزه ی گسترده ای را در بر می گیرد؛ از بیان چهره ای و اشاره ی اندامی تا مُد و نماد های وضعیتی، از رقص و نمایش تا موسیقی و لال بازی. دراین مقاله پس از معرفی مؤلّفه های ارتباط غیرکلامی و اهمیت نقش کنایه در این ارتباط ها به استخراج و تحلیل آن ها پرداخته شد. دستاورد پژوهش ناظر براین است که از میان مؤلّفه ها ی مختلف، مؤلّفه ی اشاره و حرکت به دلیل حمایت و طرفداری از شخص مورد نظر، نفرت به علت تنزّل مقام، نشان دادن قدرت و اُبُهت و... بالاترین بسامد و مؤلّفه ی زمان به دلیل عجله و شتاب کم ترین بسامد را داشته است.
دست تاریک، دست روشن بازنمودی از داستان نویسی غرب و سنت ایرانی-اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
635 - 664
حوزههای تخصصی:
هوشنگ گنویسنده ای است با افکار پیچیده و در عین حال با لفظ پردازی های ساده که در پس این الفاظ صریح و قابل فهم، نمادهایی خاص و ناب، پنهان است که ذهن پژوهشگر با کشف آن ها به عظمت وسعت دید نویسنده پی می برد. از جمله داستان های قابل تأمل و نمادینِ او دست تاریک دست روشن است. در این داستان نویسنده با ژرف اندیشی یک نویسنده ایده آلیسم و با به کارگیری فنون نویسندگی غربی مانند زخم شمشیر بورخس و همچنین با استفاده از چارچوب داستان دختر قاضی از قاضی تنوخی، صاحب کتاب فرج بعد از شدت به صورت سمبلیک و راهبردی به بیان مفاهیم عمیق و تعیین کننده جامعه خویش می پردازد. در این جستار، تأثیر دو داستانِ دختر قاضی در کتاب فرج بعد از شدت و نیز زخم شمشیر از خورخه لوییز بورخس بر داستان دست تاریک دست روشن از هوشنگ گلشیری مورد تحلیل و واکاوی قرار گرفته شده است.
بررسی کارکرد تعلیمی فانتزی در داستان های کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
41 - 69
حوزههای تخصصی:
به دلیل اهمیت فراوان مسئله تعلیم و تربیت، آثار تعلیمی فراوانی برای کودکان و نوجوانان نوشته شده است. اصولاً آثار ادبی کودکان ماهیتی آموزشی دارند و هسته مرکزی ادبیات کودک را در نزد همه ملل، تعلیم تشکیل می دهد. یکی از مهم ترین کارکردهای فانتزی در داستان های کودکان و نوجوانان، کارکرد تعلیمی و تربیتی آن است؛ با وجود این، تأثیر داستان های فانتزی در تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان از نظر آموزش و پرورش و مؤلفان مغفول مانده است. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی در پی آن است بعد از تبیین نقش تعلیمی و تربیتی داستان های فانتزی به این پرسش پاسخ دهد که مهم ترین مفاهیم تعلیمات اجتماعی و اخلاقی داستان های فانتزی مدرن در داستان های حوزه کودکان و نوجوانان کدام است. بدین منظور کارکردهای اجتماعی و اخلاقی داستان های فانتزی در هیجده داستان فانتزی که درون مایه هایی اجتماعی، محیط زیستی و عشق و دوستی دارند، بررسی شد. تنهایی، سنت ها و باورهای خرافی، جدایی والدین و پیامدهای آن ها، آموزش مهارت های حل مشکلات، دوست یابی، نحوه استفاده از تکنولوژی های جدید، پیدا کردن خودِ واقعی، عشق به همه موجودات هستی و تأکید بر خِرد جمعی مهم ترین آموزه های اجتماعی و مفاهیمی چون لزوم اعتماد به بزرگ ترهای خانواده، توجه به امدادهای خداوند، مبارزه با پلیدی و زشتی و ایثار و فداکاری در راه رسیدن به هدف والا مهم ترین آموزه های اخلاقی و تربیتی است که فانتزی نویسان معاصر بر آن تأکید دارند.
نگاهی به تمثیل در شعر نیما، اخوان و سهراب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تمثیل یکی از اصطلاحات رایج در ادبیات ایران و جهان است که علیرغم بسامد بالا و پیشینه غنی، به سبب برخی شباهت ها با دیگرآرایه های ادبی نظیر نماد، رمز، کنایه و حتی تشبیه و استعاره، درخصوص معرفی دقیق آن میان صاحب نظران و ادبیان اختلاف نظرهایی وجود دارد. ازاین روی باید اذعان داشت که در دوره های مختلف و براساس مکتب های فکری و شعری موجود، کارکرد و تعریف تمثیل دچار دگرگونی ها و به تبع آن آفرینش آثار گوناگون شده است. در این جستار به روش تحلیلی- توصیفی به بررسی کارکردهای تمثیل در شعر سهراب، نیما و اخوان پرداخته شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که نمود نمادگرایی و بهره گیری از تشبیه و استعاره که زیرمجموعه های تمثیل هستند در آثار سهراب و اخوان در مقایسه با آثار نیما پررنگ تر است؛ زیرا این دو شاعر اغلب از تمثیل برای بیان دردهای اجتماع و ناملایمات جامعه بهره گرفته اند.
تحلیل و مقایسه مؤلفه های مشترک رئالیسم جادویی در «قرن روشنفکری» اثر از آلخوکارپانتیه و «روزگار سپری شده مردم سالخورده»، اثر محمود دولت آبادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
رئالیسم جادویی، به عنوان سبکی جدید و متأثر از غرب به ویژه آمریکای لاتین، به ادبیات جهان عرضه شد؛ اما این شیوه داستان نویسی تنها به این منطقه از جهان اختصاص ندارد، بلکه در ادبیات داستانی سایر کشورها ازجمله ایران نیز مشاهده می شود. بر همین اساس، سؤال اصلی مقاله حاضر این است که مؤلفه های رئالیسم جادویی در زمان های «قرن روشنفکری» از آلخو کارپانتیه به عنوان یکی از پیشگامان این سبک از منطقه آمریکای لاتین و اثر محمود دولت آبادی به نام «روزگار سپری شده مردم سالخورده» چیست؟ هدف اصلی این پژوهش نیز تحلیل تطبیقی مؤلفه های مشترک رئالیسم جادویی در آثار منتخب این دو نویسنده است که با روش تحلیلی- توصیفی انجام شده است. نتیجه حاصل از بررسی آثار موردنظر دو نویسنده در این پژوهش نشان می دهد، هر دو هم بن مایه های مشترکی از سبک رئالیسم جادویی داشته و به کاربرده اند و هم در آثار خود بن مایه های منحصربه فرد خود را آورده اند؛ اما ماهیت و شکل این مؤلفه ها علیرغم شباهت و طبقه بندی یکسان، دارای ویژگی های منحصربه فردی است که از عقاید و باورهای بومی، فرهنگی و محیط زندگی نویسنده نشات می گیرد. همچنین، موجودات، حیوانات و عناصر فراطبیعی و عجیب وغریب این دو نویسنده باهم تفاوت های محسوسی دارد. دولت آبادی در هرزه نگاری و یا فضاسازی های تعفن بار، عفیف تراز کارپانتیه است.
بررسی چگونگی رویکرد به شهر در شعر نوجوان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش کوشش شده، تا با رهیافتی آماری و توصیفی-تحلیلی، چگونگی رویکرد به «شهر» در شعر نوجوان، بررسی شود. برای این منظور 15 تن از شاعران کودک و نوجوان گزینش شدند، سپس از میان آن دسته از مجموعه هایی که برای گروه های سنی «ج تا ه» سروده شده بودند، یک تا پنج مجموعه ی شعری برگزیده، انتخاب شد، تا با درنظرگرفتن سیر تاریخی اشعار، تناسب این مضمون برای نوجوانان و تحول آن تا سال1390 بررسی شود. نتایج نشان داد که شهرستیزی و طبیعت ستایی، نارضایتی از مهاجرت به شهر، فقر شهری و بمباران شهرها در جنگ تحمیلی، رایج ترین مضامین در پیوند با رویکرد به شهر در شعر نوجوان هستند که اغلب، شایستگی های لازم برای پذیرفته شدن از سوی مخاطب را ندارند؛ همچنین، در رویکرد به عناصر زندگی شهری معاصر، مانند نام شهرها و فناوری های جدید، فقط در شعر معدودی از شاعران تحول و نواندیشی صورت گرفته و در سایر آثار، در سطوح زبانی باقی مانده است.
تحلیل ساختاری و معنایی برخی اعلام ترکی تاریخ جهانگشای جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
113 - 127
حوزههای تخصصی:
تاریخ جهانگشای جوینی کتابی ارزشمند در تاریخ مغول، خوارزمشاهیان و اسماعیلیان الموت از عطاملک جوینی (متوفی 681 ق) است. به سبب پرداختن به دقایق تاریخی و اجتماعی آن دوره، در این اثر اسم های بسیاری از پادشاهان، وزرا و بزرگان عصر یاد شده است که بسیاری از آنها به زبان ترکی و مغولی است. متأسفانه به سبب ناآشنایی با زبان ترکی، تلفظ نادرست بسیاری از این اعلام حتی در میان صاحب نظران تاریخ و ادبیات رواج یافته و در بسیاری از اوقات موجب درک نادرست معنای آن اسامی شده است. با توجه به اهمیت تلفظ اعلام در خوانش صحیح متن و درک معنای درست آنها، پژوهندگان این مقاله کوشیده اند در تحقیقی کتابخانه ای و میدانی با استناد به فرهنگ لغت های ترکی و استفاده از دلایل منطقی زبانی مانند وارسی ریشه کلمات، ارجاع به هم خانواده ها، جانشینی در ترکیبات و جملات دیگر و مصاحبه با سالمندان مناطق مختلف ترک زبان بتوانند خوانش صحیح برخی از اعلام این کتاب و معنای نزدیک به واقع آنها را تبیین کنند. بدین منظور بیست و پنج اسم خاص از اعلام این کتاب که در سایر شروح و مقالات، اشتباهاتی در خوانش یا توضیح معنای آنها وجود داشت، همراه با مواردی مشتمل بر نکات زبانی انتخاب و شرح شد.
جایگاه صور خیال در آموزه های اخلاقیِ معارف بهاء ولد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب معارف ، اثر بهاء ولد، عارف و واعظ نامدار بلخ و پدر مولانا جلال الدین، یکی از متون ارزشمند عرفانی در زبان فارسی است که به سبب داشتن نثری شیوا، هنری، زبان شاعرانه و نیز برخورداری از صور خیال، از جایگاه خاصی در میان همتایان خود برخوردار است. اگرچه تعالیم موجود در کتاب معارف ، به دو بخش تعالیم دینی و تربیتی تقسیم می شوند، در اینجا از ذکر تعالیم بارز عرفانی با رویکرد آخرتی خودداری می شود. در نتیجه، توجه مقاله حاضر به نکات تربیتی و اخلاقی معارف و سعی در نشان دادن جنبه های زیبایی و خیال انگیز این تعالیم بوده است. نتایج این بررسی نشان می دهد آموزه های اخلاقی و تربیتی در کتاب معارف یا جنبه امری دارند یا بازدارنده هستند، که در این میان، فراوانی آموزه های ایجابی از بازدارنده بیشتر است. بیشترین صور خیال هم به تشبیه و سپس تمثیل اختصاص دارد که در بخش آموزه های سلبی، در پرهیز از طمع، پرهیز از کبر و دوری از همنشین بد، و در بخش آموزه های ایجابی، در توصیه به صبر و رفتار درست با زنان بیشترین کاربرد و تکرار را داشته است.
مغفولات بلاغت در تفسیر روض الجنان و روح الجنان ابوالفتوح رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش بلاغت از بایسته ترین دانش ها در جهت فهم و تفسیر آیات قرآن کریم است که با شناخت آن می توان به اسرار و ظرافت های کلام الهی پی برد. از آنجا که شناخت شیوه های بلاغی قرآن، بویژه برخی از صنایع گمنام و کم کاربرد، تا حدود زیادی پرده از وجوه اعجاز این کتاب آسمانی بر می دارد و معانی نهفته و گنجینه های پنهان آن را برای مخاطبان آشکار می سازد؛ شایسته است به لطایف و صنایع مغفول این دانش در برخی از متون تفسیری پرداخته شود. نوشتار حاضر پژوهشی است که در آن نگارندگان کوشیده اند پس از معرّفی بلاغت، سیر این علم و ابواب آن، با روش تحلیلی– توصیفی و نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای و رجوع مستقیم به تفسیر روض الجنان و روح الجنان ابوالفتوح رازی، آن دسته از زیبایی های ادبی را که از چشم صاحب نظران بلاغت به دور مانده و یا کمتر به آن پرداخته شده است مورد تحلیل و بررسی قرار دهند. نگارندگان پس از مطالعه، دقت، توصیف و تحلیل نمونه هایی از این تفسیر، نتیجه می گیرند که ابوالفتوح رازی در تفسیر خود از صنایع خاص و کم کاربردی همچون: سیاقت قصه، وجه اتصال، تلوین، تغلیب و...بهره جسته است
معرفی و بررسی ویژگی های زبانی حماسه مذهبی صحیفه قاصریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
19 - 38
حوزههای تخصصی:
صحیفه قاصریه سروده غلامرضا قاصر کرمانی از شاعران دوره قاجاری، در پنج مقصد است: مقصد نخست به حسب حال نویسنده، مقصد دوم شهادت اطفال در حادثه عاشورا، به خصوص طفلان مسلم، عبدالله بن حسن و علی اصغر، مقصد سوم به وقایع ستم بر امام حسین (ع) و بریدن سر آن حضرت تا اثبات حقانیت امام با ذکر اعتراف گروهی از نصارا و یهودیان در حضور یزید، مقصد چهارم به فضیلت علما و طلاب با تأسی از احادیث و حکایات مربوط به پیامبر اسلام تا امامان معصوم، مقصد پنجم مناجات شاعرانه که نقل مضمونی از صحیفه سجادیه است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی درصدد معرفی دقیق صحیفه قاصریه و بیان ویژگی های برجسته سبکی و زبانی اثر و نشان دادن جایگاه و اهمیت آن در میان حماسه های مذهبی است. نتایج نشان می دهد که حماسه در زمینه و مضمون های سروده شده، تازه و نو است؛ به خصوص در بیان تألمات و رنج های وارد شده بر کودکان در حادثه عاشورا، ازجمله طفلان مسلم که شاعر به تفصیل رویدادهای مربوط به شهادت آنان را برای آشکارکردن چهره بی رحمانه دشمن و جلب نظر خواننده به وقایع رخ داده شده، بیان کرده است. لحن به کاررفته در این حماسه، لحنی نزدیک به تعزیه است و این شیوه، حادثه غمناک عاشورا را پیش از پیش برای خوانندگان مجسّم می کند. از دیدگاه زبانی تحت تأثیر سبک بازگشت ادبی، به خصوص زبان شعری فردوسی است و از منظر فکری، بیان غم ها و دغدغه های فردی است که با روحیات و اعتقادات مذهبی شدید، مسائل را از دریچه ذهن و زبان خود می نگرد و آنها را نقل می کند. نوع پژوهش بنیادی، از گونه تحلیل محتوای کیفی است که مطالب مورد نظر با روش کتابخانه ای جمع آوری شده است.
مطالعه تطبیقی شیوه های ارائه جزئیات در بافت متنی تجارب عرفانیِ صوفیه در متون مکتب کشف و شهود بر مبنای «فرانقش اندیشگانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۸
97 - 130
حوزههای تخصصی:
تجارب عرفانی که از آن ها با عنوان «تجاربِ دینی» نیز یاد می شود، به صورت معرفتی غیرحصولی و بی واسطه و از راه تهذیب نفس، مراقبه و نفی خواطر در چهارچوب احکام و معارف دینی حاصل می شوند. عامل اصلی در وقوع این تجارب رفع حجاب های جسمانی از مقابل دید عارف است. از «توصیف ناپذیری»، «حالت انفعالی»، «کیفیت معرفتی» و «زودگذری» به عنوان ویژگی مشترک اغلب این تجارب نام برده شده است. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر فرانقش اندیشگانی در رویکرد نقشگرایی هلیدی به مطالعه تطبیقی شیوه های ارائه جزئیات در بافت متنی تجارب عرفانی صوفیه در متون منتخب مکتب کشف و شهود پرداخته است. هر یک از صوفیه در جایگاه «تجربه گر» تحت تأثیر غلبه یکی از نقش های زبان به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به بازنمایی تجارب عرفانی خود در حالات مختلفی اعم از بیداری، خواب و حالتی بین خواب و بیداری پرداخته اند. «جزئیات یا عناصر پیرامونی» به عنوان یکی از ارکان فرعی جمله، نقش بارزی در زمینه انتقال اندیشه نویسنده به مخاطب، ترسیم فضای تجارب و همراه ساختن مخاطب با جریان روایت برعهده دارند. اغلب این تجارب بر مبنای درخواست گروهی از مریدان از بزرگان تصوف به نگارش درآمده اند. بنابراین به نظر می رسد در فرآیند نگارش این تجارب آنچه در مرتبه نخست اهمیت دارد، «دیدگاه مخاطب نسبت به متن» است؛ در مراتب بعد نیز عواملی مانند «محتوا و مراحل تجارب» و «زاویه دید روایت» در شیوه کاربرد این عناصر به طور کامل تأثیرگذارند. روش نویسندگان در شیوه ارائه جزئیات بر چگونگی کاربرد فرآیندهای زبانی در جریان روایت تجارب عرفانی تأثیری مستقیم دارد؛ به این معنا که برخی از فرآیندها ظرفیت بیشتری برای بیان جزئیات دارند. فرآیندهای مادی و ذهنی در مقایسه با فرآیندهای رابطه ای امکان بیشتری را برای مطرح کردن جزئیات رویدادها در اختیار نویسنده قرار می دهند. در بافت متنی متون عرفانی مکتب کشف و شهود، در میان نقش های زبان، «نقش ترغیبی» و «نقش ارجاعی» مهم ترین عوامل تعیین کننده در شیوه بازنمایی تجارب عرفانی و ارائه جزئیات آن ها به شمار می روند.
Investigating Narratological view of Focalization in Amy Tan’s The Kitchen God’s Wife(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۳, No ۲, Spring and Summer ۲۰۲۱
159 - 170
حوزههای تخصصی:
Genette believes that ‘point of view’ is inadequate to expound the differences between the person who sees and the person who narrates. After years of controversy, he proposes the term ‘focalization’ to clarify this difference. Focalization focuses on the person who sees as a subjective moment of perception. Perceiving can take every character of a novel, to a higher level of subjectivity. Later, Meike Bal added new dimensions to his term. The present study, focuses on Amy Tan’s The Kitchen God’s Wife. Two main characters of the novel are focalizers inside of the story whose insights are revealed through the narrative processes of the events. The internal focalization changeably shifts from mother to daughter and vice versa. This study aims to investigate the concept of character focalizer and narrator focalizer in the light of Gerard Genette’s and Mieke Bal’s narratological theory of focalization. Further, it explores the moments of focalizations of the two characters, Winnie, the mother, and Pearl, the daughter. Focalizing the moment of understanding through the improvement of the complex story is discussed, which helps the two characters reach a higher level of subjectivity to overcome their gap.
A Traumatic Analysis of the First-level Witnessing Effective Enlistment in Bennett and Komunyakaa's Poems(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۷, No ۱, Autumn and Winter ۲۰۲۵
151 - 166
حوزههای تخصصی:
The present essay focuses on the witnessing process of the enlisting poets’ effective responsiveness to the devastations they encountered; the two poets to be studied have been directly or indirectly traumatized by wars. The analytical perspective draws on Dominick LaCapra’s theories on historical trauma. It intends to uncover the traumatic effects of circumstances in post-war poems. The methodological procedure is grounded in the qualitative appraisal of the emotive aspect of the poets’ expressionist representation through critical discourse analysis. Trauma theories influence the research approach in historical and structural science, emphasizing witnessing levels, coined by Dori Laub, as the most significant determinant of the gestalt of interpretations. The poems’ demolished vibe exploits an insight into the amalgamation of historical trauma and its steps towards salvation. The authorial intentionality in war poetry aspires to enlighten human sorrow and redemption by restoring the literary application of the historical, structural, and perpetrator trauma hypothesis. The melioristic agenda for edification via physical and critical phases, such as acting out and working through, coined by LaCapra, foci in the varied poems to be scrutinized, enables the poets’ to maintain their readers’ empathetic identification with their characters’ predicaments in a psychoanalytic context.
خصلت زیرکانه سعدی
منبع:
شفای دل سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
11 - 27
حوزههای تخصصی:
سعدی شیرازی در مقایسه با شاعران و نویسندگان دیگر، یک ویژگی منحصر به فرد دارد که او را از بقیه جدا و ممتاز می سازد. این ویژگی عبارت از نگاه واقع گرا وآگاهانه ای است به دنیا که سعدی آن را در گلستان به نمایش می گذارد. نگاه سعدی در گلستان به دنیای خود از نوع زمینی و واقعی آن است نه از نوع نگاه های دنیاگریزانه ی دینی و عرفانی که آن را عملاً گذرگاهی تنگ و تاریک و پر خطر می بینند که باید چشم ها را به آن بست و با بی اعتنایی از آن گذشت. نویسنده در این نوشته می کوشد برخلاف تصور کسانی که دوست دارند سعدی را فقط به عنوان یک عارف یا یک واعظ دینی بشناسند، چهره ی دیگری از او را که با دنیای حقیقی او در ارتباط است و به قدر کافی زمینی هم می باشد به تصویر بکشد. تیپ شناسی افراد انسانی در گلستان، توجه به مقتضیّات طبع بشری، حسّ دنیاخواهانه، توصیف جزئیّات زندگی، (= واقعه گویی)، طنز و مطایبه گویی، تجربه گرایی در اخلاق و مسائل اجتماعی و نیز بحث حضور عقل معاش از جمله مواردی است که در این مقاله برآن ها تأکید شده است.
نقد اجتماعی اشعار شاملو با تأکید بر مقوله طنز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
263 - 289
حوزههای تخصصی:
یکی از ابزارهایی که شاعران برای نقد جامعه استفاده می شود طنز است. طنز گونه ای از ادبیات غنایی است که در ایجاد اشتیاق و جلب خواننده قدرت بی نظیری دارد و با نگرش نقادانه محقق می شود. در تاریخ فرهنگ مکتوب ایران موقعیت ویژه دارد و آن را بالاترین درجه نقد ادبی می دانند. ظرفیت زبان طنز و دیگر شاخه های شوخ طبعی، در بیان ابهام آمیز مسائل و ابتلائات بشری، خصوصاً در زمانه اختناق و فشار، آن را به یکی از اثرگذارترین انواع ادبی مبدل ساخته است. شاعران آزادی خواه و اجتماعی و پای بند به تعالی انسان، در دوره خویش با مشکلاتی اجتماعی، استبداد و بی عدالتی روبه رو بوده که مخالفت خود را به طرق مختلف آشکار و نهان و در قالب طنز و ابهام از این مشکلات انتقاد می کرد. این پژوهش به تحلیل شیوه های پرداخت طنز و مطایبه در مجموعه اشعار پرداخته است و هدف آن نشان دادن شگردهای طنز و مطایبه در اشعار شاعر معاصر ایرانی شاملو بوده است و شعرهای او را در فضای جامعه شاعر تحلیل می کند.