فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶٬۰۶۱ تا ۴۶٬۰۸۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه فوکو قدرت بر همه ساز و کارهای تبادلات اجتماعی تسلّط دارد و از طریق برخی نیروها نظیر قدرتِ گفتمانی، قدرتِ مشرف بر حیات و قدرتِ انضباطی (تبارشناسی) به اهدافش می رسد تا بر جزئی ترین کردارهایِ سوژه ها نظارت داشته باشد. در این مسیر در بُرهه هایِ زمانی و مکانی، گفتمان های بسیاری تولید می شوند که فضایِ متخاصم و منازعاتِ معنایی ایجاد می کنند (دیرینه شناسی). جُستار حاضر با توجّه به وجود زیرساخت ها، واحدهای گفتمان ساز، کارکردهای گفتمانی و بویژه گفتمانِ قدرت در دو متن (خاندان لهراسپ و خاندان پریام) به تحلیل و تطبیق می پردازد تا شیوه تولید گفتمان ها، خاستگاه هایِ گفتمان ساز و گفتمانِ قدرت را بررسی کند. این پژوهشْ تحلیلی _ توصیفی، تطبیقی و نظریّه بنیاد است و نشان می دهد ساختار اصلی داستان لهراسپ را کلانْ گفتمان های هویّت دینی _ سیاسی، هویّت سیاسی و هویّت شاه شکل داده اند. ساختار اصلیِ داستان پریام را کلانْ گفتمان های هویّت طبقاتی خدایان، هویّت دینی _ سیاسی و هویّت فرهنگی _ ملّی (خانواده) شکل داده اند. این مقاله روشن می سازد که از ترکیبِ واحدهای گفتمان سازِ پُر بسامدی چون تقدیرگرایی، مقدّس بودن و ... گفتمان هویّت دینی _ سیاسی شکل گرفته و توانسته بر روی هویّت گفتمان های دیگر تأثیر بیشتری بگذارد. قدرتمندترین و با دانش ترین شخصیّت ها در این دو خاندان، گشتاسپ و پاریس می باشند، زیرا با روابطِ قدرت هنجارزده نشدند، عقایدِ شخصیّت های دیگر را تغییر و به سمت عقاید خود سوق دادند.
بازنمایی قدرت در قصاید مدحی براساس نظریه کنش های گفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۱
99-122
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، کنشهای گفتاری در منتخب قصاید مدحی تحلیل شد تا بسامد و کارکرد کنشهای مختلف در چگونگی بیان دیدگاه های شاعر، نوع مفاهیم و اهداف برجسته شده وجایگاه شاعر در برابر حاکمیت در شعر مدحی بازنمایی شود؛ بدین منظور، شش شاعر برجسته متعلق به دوره های رونق مدح از آغاز تا پایان قرن ششم شامل فرخی، منوچهری، انوری، سنایی، خاقانی و کمال اسماعیل برگزیده، و از هر شاعر، بیست قصیده مدحی انتخاب شد. براساس نتایج، شاعران از کنشهای گفتاری برای تبیین جایگاه حکومتی و معنوی ممدوح بهره برده و با کنش تصریحی بر موقعیت ممدوح تأکید و اهداف ایدئولوژیکی مدح را برجسته کرده اند. شاعران با کنش عاطفی کوشیده اند با ابراز احساسات مثبت به ممدوح از فاصله خود و ممدوح بکاهند و توجه او را جلب کنند. براساس رابطه فرادستی و فرودستی ممدوح و شاعر، بسامد کنش ترغیبی، اندک و بیشتر کاربرد آن نیز به دعوت کردن ممدوح به شادی یا دشمنان او به اطاعت مربوط است. به طورکلی، شاعران با کاربرد کنشهای گفتاری، همسو با گفتمان قدرت به برجسته سازی ممدوح و پیگیری اهداف مدح اقدام کرده اند.
تحلیل جامعه شناختی اشعار احمد شاملو با استفاده از نظریه «عمل» پیر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶(پیاپی ۹۱)
۲۳۵-۲۱۵
حوزههای تخصصی:
رابطه جامعه و ادبیات دوسویه است؛ به طوری که هریک بر دیگری اثر می گذارد. بوردیو در نظریه عمل به تعامل ادبیات و جامعه و تأثیر متقابل آن دو بر یکدیگر پرداخته است. در مقاله حاضر، با هدف تحلیل جامعه شناختی اشعار احمد شاملو با استفاده از نظریه «عمل» پیر بوردیو، سه رکن منش، میدان و کنش در تحلیل اساس قرار داده شده تا طرز تفکر و نوع عملکرد این شاعر نوپرداز معاصر روشن شود. نوع تحقیق در این نوشته، ازحیث ماهیت و روش، توصیفی -تحلیلی و براساس هدف، بنیادی -نظری است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که ذهنیت شاعر، که برمبنای نوع تربیت فردی و اجتماعی در خانواده و جامعه شکل گرفته، مَنشی ثابت و پایدار است و با ذائقه (منش) خاصی که دارد، در مواجهه با قدرت حاکم (میدان)، به میزان برخورداری از سرمایه های موجود، سبک زندگی را انتخاب می کند و با توجه به جایگاهی (قطب استقلال) که در آن قرار می گیرد، در اثر تضاد دیالکتیکی (بین منش و میدان)، موضعی سخت و به شدت منفی می گیرد و کنش های متفاوتی نشان می دهد که برآیند آن سرودن اشعار سیاسی اجتماعی و در مرتبه اعلی، نوآوری در زیر میدان تولید شعر فارسی است.
واکاوی برخی اشکال کهن الگوی ماندالا در ناخودآگاه قومی طاهره صفارزاده
حوزههای تخصصی:
کهن الگوی ماندالا یکی از دیریاب ترین تصاویر ذهنی و بازمانده اجداد بشری است که دارای مفاهیم مختلف اعم از تکامل و فردانیت است. یونگ روانشناس سوییسی، این کهن الگو را نماد خویشتن می شمارد که ابتدا از دین وارد روانشناسی و سپس به حوزه ادبیات وارد گردید. این صورت ازلی بیشتر در آسیای شرقی و بین هندوها و بوداییان مورد توجه است و شامل دایره-ای محصور در مکعب است. در آثار ادبی و هنری، نمود این کهن الگو در تصاویری چون خورشید، گل، ساعت، فواره و غیره قابل مشاهده است. اعداد چهار و هفت نیز نمادهای دیگر این کهن الگوست. با بررسی این کهن الگو در آثار ادبی می توان به کارکرد ناخودآگاه شاعر در استفاده از این تصویر و میزان موفقیت او در رسیدن یا توجه به کمال پی برد. در این مقاله نمودهای کهن الگوی ماندالا با تصاویر مختلف در شعر صفارزاده واکاوی می گردد. به نظر می رسد در شعر صفارزاده، اساطیر مربوط به قدرت و زیبایی در کهن الگوی خورشید نمود یافته و مرگ و رستاخیز دوباره در اساطیر گل خود را نشان داده است. همچنین حیات بخشی و تمامیت در نماد فواره ظاهر شده و زمان و اهمیت آن خود را در ساعت نشان داده است. کمال و فردانیت نیز در دو عدد چهار و عفت نمایان شده است که همه این موارد اشکال نمایش کهن الگوی ماندالا در شعر صفارزاده هستند.
Author-Function and Modes of Writing in Narration: Reading Alexander Solzhenitsyn’s One Day in the Life of Ivan Denisovich and Julian Barnes’ The Noise of Time(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۱, No ۲, Spring and Summer ۲۰۱۹
141 - 158
حوزههای تخصصی:
The present study attempts to demonstrate how different texts with various author attitudes depict the oppressed subjects of Stalin’s time. For this purpose, Roland Barthes’ notion of ‘Modes of Writing’ and Michel Foucault’s concept of ‘author’ are employed in reading Alexander Solzhenitsyn’s One Day in the Life of Ivan Denisovich (1963) and Julian Barnes’ The Noise of Time (2016). The two novels mainly address the politically subjected characters in the Stalinist regime with different standpoints of author figure. Originating the authors’ modes of writing in the mentioned texts, on one hand, and the analysis of author-function, on the other, shall satisfy the comparative tendencies in this research and show how these theoretical frameworks can help a critical understanding of the texts. The subjects described in these novels, although similar in their situations and characteristics and subjected to the same institution of power, are narrated from different author roles and provide a somewhat similar subjectivity. The author figure as a subject of ideology and the text as a created object of an author can be thoroughly analyzed within the proposed theoretical framework; therefore, the main objective of this paper is to explore the depicted subjectivities of similar subjects from different standpoints of distinguishable author figures.
معشوق تعالی بخش در گنبد سبز هفت پیکر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
83 - 93
حوزههای تخصصی:
عشق برجسته ترین و نامکررترین مفهومی است که در هنر و ادبیّات بازتاب گسترده داشته است. عشق به مرد، زن، پدر، مادر، فرزند، طبیعت، دین و اندیشه، وطن، آزادی و... در جای جای ادبیّات فارسی قابل لمس است. آن چه همه عشق ها را در سایه خود می گیرد، عشق به خدای یکتاست که موجب تکامل و خویشتن شناسی انسان می شود. سراسر ادبیّات عرفانی، بیان عشق به خالق یکتاست. ادبیّات غنایی نیز یکی از عرصه هایی است که عشق ورزیدن به انسانی دیگر، می تواند راهی برای رسیدن به رشد و کمال و شناخت خود باشد. هفت پیکر نظامی گنجوی، یکی از آثار غنایی است که در ظاهر، داستان عشق زمینی و دون است اما با تأمل در این داستان ها و با تحلیل کهن الگویی و روانشناسی، مشاهده می شود معشوق زمینی می تواند قهرمان داستان را به کمال و تعالی برساند. در این جستار با معرفی اجمالی هفت پیکر و موضوع آن، داستان گنبد سبز با تأکید بر معشوق تعالی بخش، مورد بررسی قرار می گیرد.
ویژگی های زبانی قرآن مترجم 2003(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (فرهنگ نویسی) ۱۳۹۹ شماره ۱۵
207-218
حوزههای تخصصی:
بن مایه های اساطیری آتش در اوستا و بندهشن و بازتاب آن در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
243 - 265
حوزههای تخصصی:
آتش یکی از چهار آخشیج (عنصر) است که با کشف آن جهشی در شیوه زندگی انسان ها پدید آمد. این عنصر در میان تمام ملل دنیا همواره مورد احترام بوده است. عده ای آن را مورد پرستش قرار داده اند و مردمانی در اجرای مراسم آیینی از آن استفاده کرده اند. آتش ازگذشته های دور تا امروز از مراسم عزا تا جشن ها، با حالت نمادین دوگانه به گونه های مختلف در زندگی بشر، حضوری پررنگ داشته است. امروزه شمع همان نقش روشن گری آتش را ایفا می کند چه در مراسم جشن و شادی و چه در مراسم سوگواری؛ و درعین تعارض محیطی، نوعی آرامش را تداعی می کند و استفاده از آن در دنیا رایج است. تمام تمدن های بنام دنیا داستان های مختلفی برای پیدایش آتش دارند و نکته مشترک در تمامی اساطیر جهانی این است که کشف آتش به عنوان نقطه عطفی در زندگی بشر، همیشه مورد احترام بوده است. در این پژوهش به شیوه تحلیلی- توصیفی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای، جای گاه عنصر آتش در اوستا و بندهشن بررسی و تضاد و تعارض در نماد این عنصر تحلیل شده است. آتش در شعر شاعران با ایجاد حسی دوگانه و حتی چندگانه، دست مایه سرودن اشعاری دل پذیر شده که با پیشینه مفهوم انواع آتش در اوستا و بندهشن شباهت دارد و می توان ریشه آن را در این دو کتاب مشاهده کرد.
ساحت های دلالی و رمزگانیِ تصویر جلد کتاب های نقد و نظریه ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
13 - 30
حوزههای تخصصی:
تصویرها ازجمله نظام های نشانه ای اند که به مثابه «متن»، از دال ها و مدلول هایی ترکیب یافته و علاوه بر آنکه چونان «زبان» وسیله برقراری ارتباط هستند، دارای دلالت های ضمنی نیز توانند بود. با این ایده بنیادی، پژوهش پیش رو که به روش توصیفی تحلیلی فراهم آمده، دربردارنده این پرسش بوده است که آیا تصویر جلد کتاب های نقد و نظریه ادبی نیز قابل تأویل به معانی ثانویه ای تواند بود و اگر پاسخ «آری» است، این معانی ثانویه چه می تواند باشد؟ هدف، بیان این نکته بوده است که این تصویرها سرسری طراحی نشده و با تلقی نوینی که از نقد ادبی در سده بیستم به وجود آمده، پیونددادنی است. قرائت تصویرِ جلد کتاب های نقد و نظریه ادبی به شکل نشانه شناسانه و با ارجاع به نشانه شناسی سوسوری و پیرسی در کنار واکاوی آنها ازمنظر مطالعات فرهنگی و ایده های استوارت هال، رهیافتی به کشف ساحت های دلالی و رمزگانی آنهاست. پیش چشم قراردادن این تصاویر به مثابه متونی متشکّل از نشانه ها و سپس تحلیل دال ها و مدلول های این نظام های نشانه ای و انتخاب و ترکیب شان بر روی محورهای جانشینی و همنشینی، به این نتیجه رهنمون شده است که رمزگان متن در ساحت تلقّی نوپدیدی که در قرن بیستم از نقد ادبی به وجود آمده است، چگونه عمل می کند؛ قرائت تصویر جلد برگردان فارسی کتاب های «نظریه های نقد ادبی معاصر»(تایسن) و «راهنمای نظریه ادبی معاصر» (سلدن و ویدوسون) و تصویر جلد کتاب های «نظریه و نقد ادبی: درسنامه ای میان رشته ای» (پاینده) و «نقد ادبی: نظریه های ادبی و کاربرد آنها در ادبیات فارسی» (تسلیمی)، از منظر نشانه شناسی، نشانگر نحوه عملکرد دال ها و مدلول ها در پیوند با رمزگان نقد ادبی نظریه مدار در لایه ثانویه دلالت است.
ظهور اسطوره صعود از دل تضادها و تمثیل های مربوط به آن در دیوان کبیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
صعود، یکی از بن مایه های بنیادین در هستی شناسی نوع انسان محسوب می شود که گاه با اسطوره بازگشت تلفیق و همپوشانی پیدا می کند. میل به بر رفتن از دنیای زمانمند و مکانمند و از دنیایی که بر اساس تضادها بنیان نهاده شده است به سوی آرمان شهر بی کرانه و بی سو، همواره آرزوی دیرین انسان بوده که در ناخودآگاه او تحکیم شده است. این میل در اشعار مولوی، بویژه در دیوان کبیر با به کارگیری تصاویر، نمادها و مفاهیم اسطوره ای متضاد و در نگاهی تأویلی بروز و ظهور پیدا کرده است. این مقاله با بیرون کشیدن این تضادها که اغلب در ساختاری تمثیلی بیان شده اند، این موضوع را بررسی می کند که اغلب این تضادهای تمثیلی در راستای پدید آوردن اسطوره صعود شکل گرفته اند. در این پژوهش تلاش گردیده با روشی تحلیلی- استنادی و با مراجعه به کتب تحلیلی دست اول در این حوزه به واکاوی، برجسته کردن و بررسی ابعاد این اسطوره از رهگذر تضادهای مطرح شده بپردازد. در ابتدا تأثیر مضامین اسطوره ای مربوط و تحکیم کننده اسطوره صعود همانند اسطوره هبوط، بازگشت جاودانه به وحدت و عشق بررسی شده و سپس تمثیل های مرتبط و برجسته در دیوان کبیر از جمله: آسمان و زمین، نور و ظلمت، قارون و موسی، مرغ و قفس، چاه و جاه، چاه و صحرا و ... و پدید آمدن اسطوره صعود از دل این تضادها موضوع سخن قرار گرفته است.
مقایسه سبک شناسی ترکیب بند آذری اسفراینی و محتشم کاشانی
حوزههای تخصصی:
یکی از عمده ترین موضوعات شعری شاعران قرن نهم و دهم هجری قمری موضوعات مذهبی، مدحی و منقبت است. تقلید و نظیره گویی در بین شاعران این دوره به شدت رواج یافت و قالب ترکیب بند برای سرودن اشعار مذهبی با شعر محتشم کاشانی شاعر قرن دهم به اوج و شکوفایی رسید. در سرتاسر جهان کمتر مسلمان شیعی است که ترکیب بند محتشم کاشانی را نشینده یا زمزمه نکرده باشد ، از آنجایی که این دو شاعر مدتی از عمر شاعری خود را در سرزمین هند سپری کرد هاند و این ترکیب بند از جهات گوناگون ساختاری و محتوایی ترکیب بند آذری اسفراینی شاعر قرن نهم را تداعی می کند. این پژوهش به مقایسه سبک شناسی بین این دو ترکیب بند در سه سطح زبانی، ادبی و فکری پرداخته و سعی نموده که تفاوت ها و تشابهات این دو را برشمرد و دلایل تفوق و برتری هر یک را در حد امکان روشن ساخته است.
از «دوازده خان هراکلس» تا «هفت خان رستم»
حوزههای تخصصی:
تکمیل چند افتادگی و ضرورت اصلاح مجدد منافع حیوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۷۸
5-18
حوزههای تخصصی:
چکیده جانور شناسی (علم الحیوان) یکی از شاخه های دانش است که از روزگاران کهن (دست کم از یونان باستان) مورد توجه بوده است. در فرهنگ اسلامی نیز پس از تأسیس بیت الحکمه و شکل گیری نهضت ترجمه و برگردان متون از زبان های یونانی و سریانی و سانسکریت به عربی، رساله های متعددی در این باب نگاشته شده است. از جمله این آثار کتاب الحیوان اثر جاحظ و حیا ه الحیوان الکبری تألیف دمیری است. در این جستار پس از مروری کوتاه بر پیشینه نگارش کتب جانور شناسی در حوزه اسلامی - ایرانی، نسخه منافع حیوان نگاشته عبد الهادی مراغی (قرن هفتم) معرفی شده است. در ادامه با مراجعه به متون مرتبط با این حوزه ده ها واژه و عبارت ناتمامی را که مصحح محترم به سبب رنگ باختگی مرکب نسخه، با امانت داری تمام نشان داده ، اصلاح و تکمیل شده است؛ هم چنین است مواردی که مصحح تردید خود را از اصالت یا صحت عبارات با علامت پرسش ابراز داشته است. نکات تازه ای نیز درباب «دلفین» («غریق رهان» در برخی متون کهن) و «کبوتر بنا» ( ورشان یا کبوتری دشتی) ارایه شده است. گفتنی است، بیش از هر کسی مصحح محترم شایستگی تصحیح مجدد متن را دارا است.
آسیب شناسی نگارشی و ویرایشی قانون مدنی با تکیه بر دستور زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قانون مدنی از جمله قانون هایی است که نقش زیادی در تعیین و بررسی حقوق انسان ها، احکام و قواعد ویژه آن ها دارد. به دلیل اهمیتی که قانون مدنی در تأمین امنیّت و سلامت جامعه برعهده دارد، رعایت دستور زبان و اصول نگارش فارسی آن ضروری به نظر می رسد؛ زیرا عبارت های نارسا و جمله های نامفهوم، موجب سرگردانی مجریان قانون و بروز اختلاف در استنباط از قانون و ضایع شدن حقوق تابعان آن می شود. شرط اجرای قانون، همه فهمی و فراگیری و شمول آن است؛ بنابراین رعایت دستور زبان و اصول نگارش فارسی از مهم ترین وظایف هر نویسنده ای در نگارش هر نوع نوشته ای است که موجب روشنی، پختگی و دقت معنایی در نوشته ها می شود و علاوه بر حفاظت از زبان و نهادینه کردن الگوی نگارش صحیح، باعث خوانایی بیشتر متن، ماندگاری، کارایی و تأثیرگذاری اثر نیز می شود؛ از این رو در نگارش و تدوین کتاب های قانون، باید کاملاً دقت کرد تا از چارچوب خود خارج نشود و غلط های املایی، دستوری و زبانی در آن راه پیدا نکند. در پژوهش حاضر با روش توصیفی و کیفی و مبتنی بر مطالعه کتابخانه ای، به آسیب شناسی قانون مدنی از منظر دستور زبان فارسی و اصول نگارشی پرداخته شده است. هدف این پژوهش، کاربردی و توجه به اصلاح و ویرایش منابع حقوقی و قانون از سوی مجریان این حوزه با یاری جستن از صاحب نظران زبان و ادب فارسی است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که قانون مدنی به لحاظ زبانی، نگارشی و ویرایشی نیازمند نظارت ها و بازنگری های دقیق ادبی است.
تحلیل روان شناختی منظومه فرهاد و شیرین وحشی بافقی با تأکید برمکانیزم های دفاعی فروید(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
87 - 115
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین مؤلفه های نظریه روان کاوی فروید، «مکانیزم های دفاعی» است. به عقیده وی همه مردم برای رسیدن به آرزوهایشان کوشش می کنند، اگر در رسیدن به آرمانشان ناکام شوند، دچار فشار روانی می شوند و برای رویارویی با فشار روانی، از مکانیزم های دفاعی استفاده می کنند. منظومه فرهاد و شیرین وحشی بافقی، ظرفیت های قابل تأمل برای بررسی مکانیزم های دفاعی فروید را دارد و می تواند از دید روان شناختی، بررسی شود. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی به تحلیل روان شناختی منظومه فرهاد و شیرین وحشی بافقی با تأکید بر مکانیزم های دفاعی فروید پرداخته است و به این پرسش پاسخ داده که هرکدام از شخصیت های این منظومه، برای کاهش و غلبه بر آسیب های روانی از چه راه های مقابله ای و مکانیزم های دفاعی استفاده می کنند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد، این شخصیت ها نیز مانند دیگر افراد جامعه، هنگام ناکامی و پریشانی به مکانیزم های دفاعی، به خصوص فرافکنی و خیال پردازی و ... متوسل می شوند تا بر مسائل و اضطراب های ایجاد شده فائق آیند و آشفتگی درونی خود را کاهش دهند.
علم در نگاه ملک الشعرای بهار و حافط ابراهیم مصری
حوزههای تخصصی:
اسطوره باروری و آیین های باران خواهی در لارستان(لار، صحرای باغ، هرمود، دهکویه، بریز، کورده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افسانه ها و داستان ها که عموم مردم آفریدگان آن هستند، بستر مناسبی برای واکاوی باورهای اساطیری هر قوم است. در منطقه لارستان به دلیل وضعیت بد آب و هوایی، خشک سالی و کم آبی، باورها و اندیشه هایی درباره باروری و آیین های باران خواهی برجای مانده که میراث پیشینیان و دارای الگوهای اساطیری است. آمیزش این باورها با زندگی مردم گاه چنان است که بر همه ارکان زندگی آن ها تأثیر می گذارد. هدف از پژوهش حاضر، دست یابی به الگوهای اسطوره باروری و آیین های باران خواهی نمودیافته در منطقه لارستان است. در این جستار، به روش میدانی و کتابخانه ای، داده ها گردآوری شده و با رویکرد توصیفی تحلیلی اسطوره باروری و آیین های باران خواهی در منطقه لارستان واکاوی شده است. همچنین کوشش شده است اگر شباهت یا تفاوتی میان اسطوره های این منطقه و اسطوره های ایرانی و غیرایرانی وجود دارد، بازنموده شود. یافته های پژوهش نشان می دهد اسطوره باروری در منطقه لارستان از پنج رکن ورزوا، ایندرا، کلاغ، تیشتر و اناهیتا تشکیل شده است که مردم منطقه، باورهای خاصی درباره هریک دارند. ازسویی دیگر، سه آیین «قبله دعا»، «الله بده بارون» و «خوشه نشان» بازمانده آیین های باران خواهی در منطقه لارستان است.
تغییر نقش دستوری واژه تازه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکوفمینیسم و واسازی قصّه های عامیانه در تحلیل رمان تنیده در هزار توی زمان
منبع:
مطالعات داستانی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
173 - 188
حوزههای تخصصی:
اکوفمینیسم با مطالعه پیوند میان زن و طبیعت، بر این نگره تأکید دارد که در متون، زنان با طبیعت و مردان با فرهنگ همسان پنداشته شده اند و به دوگانگی حاصل از این بینش که زنان را در ارتباط با تن و احساس و مردان را در ارتباط با عقل و منطق می دانند، اشاره دارند. در این پژوهش به روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد توصیفی و تحلیلی و از منظر اکوفمینیسم، رمان تنیده در هزار توی زمان نقد و بررسی شده است. نتیجه حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در این رمان رابطه دوسویه ای بین بهره برداری از طبیعت و زن وجود دارد. زن، زمین است. با آسیب یا کشتن زن، زمین خشک می شود و آبادانی از بین می رود. طبیعت زنانه وار به تصویر کشیده می شود. شخصیت خان دایی در رمان، همچون اژدهای خشکسالی در قصه های عامیانه، مسبّب مرگ و آسیب به زنان و خشکی و تباهی زمین می شود. نویسنده با نگاهی واسازانه و گذار از خوانش مردسالار، زن را ناجی نشان می دهد که بر کلیشه های رایج پیروز می شود و اژدهای خشکسالی را شکست می دهد و در شکل تمثیلی ویرانی خانه مادربزرگ، این مفهوم نشان داده می شود.