فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۳٬۹۸۱ تا ۴۴٬۰۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
جستاری در شیوه استفاده فردوسی از منابع بر اساس مقایسه داستان همای و دارا در شاهنامه، غررالسّیر و نهایه الارب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماجرای آبستن شدن همای از پدرش بهمن در شاهنامه فردوسی بخش پایانی داستان پادشاهی بهمن اسفندیار است. بر اساس روایت فردوسی بهمن بر اساس تعالیم دین پهلوی (زرتشتی) همای را آبستن می کند و او را ولی عهد خود می سازد و دستور می دهد که فرزندی که از او زاییده می شود، پادشاه آینده باشد. ساسان، فرزند بهمن، که این رُخ داد را می بیند از شهر خارج می شود و به نیشابور می رود. در همان شهر ازدواج می کند و فرزندش را نیز ساسان نام می نهد. در نهایه الارب نیز روایتی مشابه همین آمده است. بر اساس روایت ثعالبی نیز بهمن، خمای را به زنی می ستاند و خمای از او آبستن می شود. پس از مرگ بهمن، خمای به پادشاهی می رسد. مقایسه روایت فردوسی از ای ن داستان با روایت ثعالبی و نویسنده نهایه الارب حاکی از آن است که روایت این سه متن خاست گاهی مشترک دارد. از سوی دیگر تفاوت موجود در روایت شاهنامه و دو متن دیگر به شیوه روایت گری فردوسی و نحوه استفاده او از منابعش بازمی گردد. بر این اساس، شیوه استفاده فردوسی از منابعش التقاطی است. فردوسی با تلفیق دو روایت، داستان را به شیوه ای روایت می کند که داستانی تر و نمایشی تر باشد. در واقع فردوسی هر پی رفت را از یک منبع برمی گیرد و برای استحکام پی رفت ها، روی دادهایی را به داستان می افزاید.
بررسی تطبیقی داستانِ سیاوش و روایت مادرِ تعزیه نامه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باورها و سنت های ایرانی و از پی آن نقش و جایگاه معصومان و قهرمانان کهن این سرزمین، در آیین ها، اسطوره ها و نمادهای شیعیان ایران، به ویژه در فرهنگ و شعائر و هنرهای عاشورایی، نمودها و جلوه های زیادی دارند و در بسیاری از سنت های دینی، بن مایه های این پندارها را می توان مشاهده کرد. در این میان، نسخ تعزیه، به دلیل حشر و نشری که با عامه مردم داشته اند، از این باورمندی سرشارترند. در این مقاله کوشش شده است تأثیر داستانِ سیاوش بر روایت نسخه تعزیه امام حسین (ع) نشان داده شود. از این رو، ضمن روایت خلاصه دو داستان و ویژگی هایشان، همانندی ها و پیوندهای آن ها در زمینه تولد رازناک از مادری آسمانی، جنبه ازلی بودن، کنش ها و واکنش های طبیعت در برابر این قهرمانان، پیشگویی و آگاهی ایشان از سرنوشتشان، حضور فرازمینی ها در روایت دو داستان، مرکب و ادوات ویژه، پاک نهادی و شهادت طلبی، تکرار شوندگی در بستر تاریخ، نیایش و شفاعت و نمادها و اشارات مشترک، واکاوی می شود . این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه می توان در کنار روایت یک واقعه تاریخی، سرگذشت رازآلود قهرمانان اساطیری را با پیشوایان مذهبی در آمیخت؛ به گونه ای که آن شخصیت را برای مردم باورپذیرتر و حتی در خور ستایش بیشتر سازد.
ترجمه ای تازه از حافظ
حوزههای تخصصی:
نقد تقابل شخصیت ها در مجموعه های «زمستان»، «آخر شاهنامه» و «از این اوستا» اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنرمندان، اندیشه ها و آرمان های خود را در قالب آثار هنری خود بیان می کنند. تقابل شخصیت ها و چگونگی و چرایی آن در انتقال پیام هنرمند به مخاطب، نقش مهمی دارد؛ زیرا قرار گرفتن ویژگی های شخصیتی و فردی متفاوت و گاه متضاد در کنار یکدیگر، سبب برجسته سازی آن ها و تأثیرگذاری بیشتر می شود. در پژوهش پیش رو به روش استقرایی- تحلیلی به نقد تقابل شخصیت ها در مجموعه اشعار «زمستان»، «آخر شاهنامه» و «از این اوستا»ی مهدی اخوان ثالث در دو زمینه محتوایی و ساختاری پرداخته ایم. دستاورد پژوهش، گویای این است که اخوان ثالث در بازنمایی شخصیت ها، به خصوص شخصیت های اصلی به گونه ای تأثیرگذار، آن ها را در مقابل شخصیت های کاملاً متفاوت می آورد، و نیز گاهی یک شخصیت را در ابعاد متفاوتی می نمایاند. شاعر در استفاده از این تقابل، به دنبال ابلاغ پیام های مستقیم و نمادین، تبیین رسالت شاعری و اجتماعی، بیان آرمان های خرد و کلان، و در نهایت بازگویی چه گونگی و چرایی صف آرایی اندیشه ها است. پژوهش در چنین زمینه هایی، ضمن گشودن دریچه جدیدی به روی مخاطب اثر هنری، وی را با زوایای اندیشه های شاعر آشنا می کند، می تواند مدخلی برای شناخت بخشی از مؤلّفه های فرهنگ و هنر و اندیشه جامعه باشد.
بررسی موضوعات تعلیمی و غنایی لالایی های استان بوشهر
حوزههای تخصصی:
در رویکرد مطالعات فرهنگی، پژوهشگر تحقیقات خود را به آثار مشهور و معتبر محدود نمی کند، بلکه ادبیات عامه پسند را نیز معرف فرهنگ جامعه می داند. با توجه به این که لالایی ها جزو ادبیات شفاهی و عامیانه محسوب می شوند و در حوزه ی مردم شناسی باید به شناخت بیشتر مردم مناطق مختلف دست یافت، باید دید که لالایی ها تا چه حد اوضاع اجتماعی و فرهنگی مردم منطقه را فرا می نماید. به دلیل این که مادر اولین کارگزار اجتماعی شدن کودک در تعلیم مفاهیم دینی، فرهنگی و اجتماعی است و همچنین در لالایی ها احساسات خود را نیز بیان می کند، بررسی لالایی ها می تواند در حوزه ی پژوهش های ادبیات تعلیمی و غنایی مورد توجه باشد.
این بررسی برآن است تا نشان دهد که برخی از لالایی ها بیانگر آرزوهای مادران و نشانگر هویت مذهبی مردم است. لالایی ها همچنین دل نگرانی های اجتماعی و اقتصادی مردم، ساختار خانواده ها از قبیل ارتباط عاطفی و چند همسری را نیز نشان می دهد.
با توجه به این که تاکنون تحقیقات انجام شده در مورد لالایی های استان بوشهر بیشتر جمع آوری بوده و کمتر تحلیل محتوایی شده است، انجام این پژوهش ضروری به نظر می رسد تا از طریق تحلیل محتوای لالایی به عنوان نوعی ادبیات عامیانه، غنایی و تعلیمی، با دیدگاه های فرهنگی، اقتصادی، دینی و مذهبی مردم استان بوشهر به ویژه مادران و زنان این منطقه آشنا شویم.
کارکرد مراقبتی- تنبیهی فضای زندان در زندان سروده های احمد شاملو: خوانشی گفتمانی و جامعه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶(پیاپی ۹۱)
۵۶-۳۷
حوزههای تخصصی:
زندان سروده های احمد شاملو ازنظر ساختاری، کارکردی، مضمونی و گفتمانی تفاوت های معناداری با شکل کلاسیک حبسیه دارد. در پژوهش حاضر، با رویکردی تلفیقی و از راه به کارگیری ابزار گفتمانی و نشانه شناختی، زندان سروده های احمد شاملو بررسی شده است. در پژوهش حاضر، به منظور تفسیر کارکرد زندان به مثابه ابزاری تنبیهی، از آرای فوکو درباب مراقبت و تنبیه استفاده شده و در جهت تبیین مناسبات قدرت و پیوندش با فضای انضباطی و مجازات زندان، گریزی به مبحث سلطه و اقتدار زده شده و از آثار جامعه شناسان و فیلسوفانی چون ماکس وبر و توماس هابز بهره گرفته شده است. در تفسیر فضای زندان نیز آرای لوفور در خصوص فضا و منظر به کار گرفته شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که شاملو اتهامش را نمی پذیرد و مجازات را نامشروع می داند و به این وسیله کارکرد تنبیهی و انضباطی زندان را بی اعتبار می کند؛ نیز، فضای زندان در زندان سروده های شاملو فضایی گفتمانی است که شاعر کوشیده است با گریزهای پیاپی به فضای بیرونی، از ظرفیت دیالکتیکی فضا بهره بگیرد و زندان را از هویت کالبدی و متعین خود به مثابه مکانی بسته و محصور تهی کند و آن را همچون تجربه زیستی بایسته ای در جهت نیل به مقصود به تصویر بکشد.
پژوهشی در اصل و منشأ تمثیل فیل و کوران؛ تمثیلی از حدیقه سنایی و مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از تمثیل در روزگاران باستان در میان برخی اقوام برای تعلیم و تبیین مقاصد، رایج بوده است؛ در میان هندوان و بوداییان حرمت و تقدسی داشت؛ از اصول تعالیم آنان به حساب می آمد و از طریق آنان در میان دیگر فرهنگ ها رواج یافته است. داستان «فیل و کوران» از داستان های معروف است که در آثار دینی، ادبی و عرفانیِ چند ملت دیده می شود؛ در همه این موارد، تمثیل مورد نظر«ناتوانی حواس ظاهر بشر در شناخت حقایق اشیاء و امور» را بیان می کند. شهرت این تمثیل در میان هندوان به اندازه ای است که به «قاعده پیل و کوران» «Andhagayanyaya» ضرب المثل شده است و در مورد کسانی به کار می رود که تنها با شناخت جزئی از حقیقت، آن هم به صورت ناقص و ناتمام، گمان می برند بر تمام حقیقت، معرفت کامل حاصل کرده اند. مقاله حاضر با رویکرد ادبیات تطبیقی، ریشه و منشأ تمثیل مورد نظر را در میان متون فارسی و عربی جست و جو کرده، سرچشمه آن را در منابع هندی و بودایی، در مجموعه ای به نام«اُدانا (UDANA)» که شامل سخنان و تعالیم بودا به پیروانش بوده، یافته است. این تمثیل در طول عمر بیش از دوهزارو پانصد ساله و مسیر سفر خود، تغییراتی را هم برخود پذیرفته است. هر شاعر و نویسنده ای متناسب با ساختار و نظام فکری و فرهنگی خود در بهره گیری از آن تغییراتی داده است. این تغییرات در قالب جدولی در متن آورده شده است که شباهت ها و تفاوت ها را نشان می دهد.
La Conception Minimaliste du Présent dans Sundborn ou Les Jours de Lumière de Philippe Delerm(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Dans Sundborn ou Les Jours de Lumière, le narrateur essaie de revisiter le temps révolu afin de vivre le présent avec l’intensité du regard du passé. Mais son objectif ultime est d’arrêter le temps, de contourner son écoulement en l’immobilisant au moyen d’un récit marqué par les distorsions temporelles et axé sur les moments heureux, ou d’un regard imprégné des techniques picturales et photographiques, afin d’exaucer le rêve de Delerm : « enfermer le temps dans une bulle ». L’écrivain minimaliste réussit ainsi à faire surgir la sensualité de moments simples de la vie, grâce à une écriture qui rivalise avec l’art. Cet article vise à montrer comment l’éthique minimaliste qui s’avère une manière spécifique d’être au monde, consacrant le présent comme temps unique et le quotidien comme seul espace d’accomplissement possible se transforme en une vraie esthétique.
بررسی حکایت «پسر بازرگان روم و شهر خاموشان» از کتاب هشت بهشت امیر خسرو دهلوی بر اساس الگوی تک اسطوره سفر قهرمان جوزف کمپبل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹
102-118
حوزههای تخصصی:
جوزف کمپبل، اسطوره شناس آمریکایی، براساس آرای کارل گوستاو یونگ، به بررسی سفرهای قهرمان در فرهنگ های مختلف پرداخته و در کتاب «قهرمان هزار چهره»، الگویی برای این سفرها ارائه کرده است. این الگو، قابلیّت های فراوانی برای تجزیه و تحلیل آثار ادبی دارد. کتاب «هشت بهشت» امیر خسرو دهلوی یکی از آثاری است که می تواند با الگوی جوزف کمپبل، مورد تطبیق قرار گیرد. پژوهش پیش رو براساس این الگو به بررسی حکایت «پسر بازرگان روم و شهر خاموشان» در کتاب هشت بهشت امیر خسرو دهلوی پرداخته است. نتیجه پژوهش نشان می دهد بجز دو مؤلّفه «ملاقات با خدا بانو یا باز پس گرفتن نشاط دوره کودکی» که پیش تر از مرحله گام نهادن قهرمان در «جاده آزمون ها»، در بخش تشرّف آمده و مرحله «رسیدن کمک از خارج» که قبل از مرحله «عبور از آستان بازگشت به دنیای عادّی» در بخش بازگشت، ارائه شده -که از نظر کمپل محتمل است- تمام مؤلفه های این داستان با الگوی پیشنهادی جوزف کمبپل، مطابقت کامل دارد.
علل و انگیزه های کاربرد مضامین تعلیمی در منظومه غنایی ازهر و مزهر نزاری قهستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عمده ترین گونه های ادب فارسی، اشعار تعلیمی هستند؛ این اشعار بر پایه اخلاق و پند و موعظه به صورت غیرمستقیم در گونه های دیگر ادبی به مانند منظومه های غنایی یافت می شوند. منظومه ازهر و مزهر در سده هفتم، یکی از آثاری است که سرشار از آموزه هایی با مضمون های گوناگون تعلیمی است. سعدالدین نزاری قهستانی در این منظومه، مفاهیم مختلف تعلیمی اخلاقی را به شیوه های گوناگون بیان کرده است و از شگردهایی مانند تذکر، تبشیر، انذار و عبرت و استدلال و مفاخره بهره جسته است تا بهتر بتواند در جهت اقناع مخاطب بکوشد. هدف این پژوهش آن است که چرایی بازتاب مضامین تعلیمی را در این منظومه بررسی و مشخص کند شاعر در اقناع مخاطب بیشتر از چه راه هایی استفاده کرده و کدام یک از مفاهیم اخلاقی را با چه شگردی برای خواننده خود تبیین کرده است.
An Ecofeminist Reading of H. P. Lovecraft’s Selected Works with Reference to Catherine M. Roach’s Theory of Mother/Nature(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Ecofeminist discourse is experiencing its peak importance with the rise of both feminism and ecocriticism to the summit of cultural and literary studies. Going back and revisiting authors and texts which helped shaping the current cultural forces through ecofeminist lenses may help us understand how nature and femininity both are viewed separately and together. As one of the most prominent and influential figures in horror and science fiction (and perhaps pop culture in general), Howard Phillips Lovecraft presents a thought-provoking portrait of women and femininity in his texts and since nature plays an integral role in worldview, femininity and nature almost blend into a single concept throughout his fiction. This paper intends to analyze the works of H. P. Lovecraft through Ecofeminist lenses and apply the Ecofeminist theory of Mother/Nature, developed by Catherine M. Roach, on Lovecraft’s life and fiction. The researchers intend to find a correlation between the idea of Bad Nature presented by Roach and the almost always evil representation of femininity in H. P. Lovecraft’s fiction.
Symphonie des Morts : un Roman Traditionnel ou un Nouveau Roman ?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Symphonie des morts, roman mérité d’Abbas Ma’roufi1 est écrit en 1989. Dans ce roman qui constitue cinq mouvements, l’auteur décrit bien une famille traditionnelle iranienne. Cette symphonie entame avec le suicide d’Aydat, l’une des héroïnes du roman, et finit par la mort d’Orhan. Cette œuvre a quelques particularités qui la mettent dans la catégorie des romans nouveaux. Malgré le romantisme caché et les couleurs symboliques, l’auteur brise le temps dramatique du récit et le lecteur poursuit les aventures par le courant de conscience des personnages Alors les critiques le considèrent parfois comme un Nouveau Roman. Dans cet article, nous allons analyser les particularités de ce roman pour atteindre notre objectif qui consiste à montrer d’abord que c’est un roman nouveau et non pas un Nouveau Roman, ensuite montrer comment l’auteur utilise des nouvelles techniques pour rapprocher ces deux genres littéraires Pour cela nous allons recourir parfois à la narratologie de Gérard Genette surtout en ce qui concerne le temps et le statut du narrateur.
بررسی تطبیقی موسیقی درونی در غزلیات انوری ابیوردی و ظهیرالدین فاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
155 - 182
حوزههای تخصصی:
انوری ابیوردی و ظهیر الدین فاریابی دو تن از نام آورترین سخنوران تاریخ شعر فارسی هستند. این دو تأثیر اساسی و عمده ای در غزل فارسی داشته اند. این مقاله، جُستاری درباره مهم ترین جلوه های موسیقی شعر، در غزل های این دو شاعر گرانمایه است. در این مقاله که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده، پس از ذکر مقدمه ای پیرامون این دو سخنور در تحوّل و اعتلای غزل، به بررسی موسیقی درونی (بدیع لفظی) در غزل های آن ها پرداخته و همراه با ارایه نمودارها و تحلیل آمارها به این نتایج رسیده است که هر دو شاعر از موسیقی درونی در القای مفهوم و تأثیرگذاری بر مخاطب بهره برده اند. ظهیر فاریابی با توجه به تعداد کم غزل های خود به خوبی توانسته با بهره گیری از ویژگی ها و جنبه های موسیقایی آرایه ها و متناسب با حال مخاطب در ظهور و بروز جنبه های تقویت موسیقی کلام و معنا آفرینی، استادی و مهارت خود را نمایان کند؛ به طوری که در این بخش صناعاتی همچون: واج آرایی، تکرار و جناس تام، بیشترین نقش را در موسیقی درونی غزل های او ایفا می کنند. انوری نیز از این نوع موسیقی بسیار بهره مند شده و در این بخش به خصوص در واج آرایی، جناس و تکرار بسیار موفق تر از ظهیر عمل کرده است. در نگاهی کُلی، هر دو شاعر در بهره مندی هم زمان متکلم، متن و مخاطب در ارزش گذاری صنایع بدیعی نقش مهم و اساسی داشته اند.
شمس و طغرا، سازگاری در پیوند و پیکار کهنه و نو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸۷
147 - 170
حوزههای تخصصی:
نخستین رمان تاریخی فارسی، شمس و طغرا (کرمانشاه: 1288-1289ش./1327-1328ق.) اثر محمدباقرمیرزاخسروی (1266-1338ق.)، در زمان سلغریان روی می دهد و فضایی فراهم می آورد تا در شش زمینه روابط زبانی و بینامتنی، گونه ادبی، نظام روایتگری، شخصیت پردازی، زمان و مکان و سیاست و سازگاری پیکاری میان اندیشه ها، شگردها و شکلهای کهنه و نو دربگیرد. مسئله اصلی اینجاست که در جریان شکل گیری ادبیات نوین فارسی، شمس و طغرا چه چایگاهی دارد؟ آیا اثری نوگراست یا همچنان پایبند سنت؟ آیا می توان نگارش آن را گشودن راهی تازه در فضای داستان نویسی فارسی دانست؟ از یک سو، با وجود همه نوگراییها باز هم ساخت شکلی تازه همچون سیاحت نامه ابراهیم بیگ زین العابدین مراغی ممکن نیست زیرا که اثر فاقد قهرمانی مسئله دار است. اما از سوی دیگر، تصویر دنیای معاصر نویسنده به شکلی دیگر بر رویدادها بازتابانده شده و از خلال آن، تعارضات موجود در جامعه بازنمایی شده است؛ تعارضاتی که با سازگاری یک سویه به فرجام می رسد. در واقع، اگرچه رمان تاریخی شکلی تازه برنمی سازد اما آیینه ای است در مقابل دنیای معاصر. در مجموع تقریباً در همه زمینه هایی برشمرده، پیکارها بر پیوندها می چربند و شمس و طغرا را نمی توان اثری نوگرا دانست.
بررسی متن بیاض خوشبویی بر مبنای رویکرد نقد متنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در متن شناسی و تصحیح سنّتی از دانش لغت شناسی و اجتهاد مصحّح در شناخت متن برای تحلیل کیفیّت های متنی استفاده می شود. بیاض خوشبویی، متنی حکمی- طبّی و آموزشی است که نسخه یگانه آن در «دیوان هند لندن، به شماره 828» نگاهداری می شود. در این جستار، برای نقد اثری کمتر شناخته شده، بر مبنای رویکرد نقد متنی و روش تحلیل کیفی، الگوی شناخت نامه تحلیلی اثر ترسیم شده است. مطابق این الگو، متن از حیث شناسنامه متن شناختی، نقد منابع، روش تصحیح مرتبط با هویت نسخه شناختی، تحلیل محتوا و از حیث سبک زبانی- ادبی نثر مؤلّف در سطوح سه گانه واژگانی، نحوی و بلاغی بررسی شده است. نتایج این بررسی، نشان داد که متن جُنگی علمی با رویکرد دوگانه تعلیمی و کاربردی است. تک نسخه بودن آن به سنّت تکمله نویسی متون علمی مرتبط بوده و در شکل بیرونی یک بیاض و در شکل درونی یک دانشنامه مبوّب است. جنبه دیوانی اثر به همراهی اغراض زیباشناختی و آموزشی، به کیفیّت غیریکنواخت نثر در دیباچه (فنی و مزیّن) نسبت به ابواب آن (نثر مرسل) انجامیده است.
بررسی تطبیقی «ابدال» در گاتاها و گویش زرتشتیان یزد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گاتاها، سروده های اشو زرتشت، نوشته ی کهن و گنجینه ی ارجمندی است که از روزگاران پیشین برای ایرانیان به جامانده است. در این نوشتار، کلماتِ هفت فصل ِنخستین (هات 28-34) از هفده هاتِ یسنا (گاثاها)، در چارچوب فرآیند واجی (ابدال) و در پاره ای از موارد جنبه ی اتیمولوژی، دستوری و آوایی کلمات ازنظر «واجگاه» به شیوه ی توصیفی، تحلیلی، اسنادی و تطبیقی بررسی می شود. در این پژوهش با باریک نگری روی همخوان ها، نشان داده شده که شکل ناب و ثابت همخوان های باستانی چگونه بوده و درگذر زمان چگونه به همخوان های دیگری دگرگون شده اند. ضمناً نکات صرفی و ریخت راستین همخوان های کهن و دگرگونی های بعدی را در سیر تاریخی، در سه گامه ی «باستان»، «میانه» و «جدید» بررسی و واکاوی شده است. در برخی موارد، به پایداری و دگرگونی همخوان های باستانی در گویش ایرانیانِ مسلمان و زرتشتیان یزد اشاره شده و تطبیقی گذرا در این زمینه انجام گرفته است. درنتیجه، دگرگونی واک های همخوان از دوره ی باستان به میانه و جدید، به سمت قاعده و فرآیند «کم کوشیدن» است. در گویش ایرانیان مسلمان یزدی و گویش معیار، همخوان ها از دگرگونی بیشتری نسبت به گویشوران زرتشتی یزدی برخوردار است. در متن گات ها و دوره ی باستان، تحول واجی «ت» به «د»، «پ» به «ف»، «و» به «ب» در نوشته های کهن و در گامه ی باستان به دوره ی جدید و گویش معیار از بسامد بالایی برخوردار است.
حافظ از دیدگاه یوهان کریستوف بورگل
حوزههای تخصصی:
تحرک اجتماعی در رمان فارسی از سال 1300 تا 1350 شمسی (مطالعه در چهار رمان نمونه)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح تحرک اجتماعی (Social Mobility) به جابه جایی افراد از پایگاهی اجتماعی به پایگاه اجتماعی دیگر اطلاق می شود. این تحرک به دو شیوه عمودی و افقی اتفاق می افتد. پرسش اصلی این پژوهش بازتاب چگونگی تحرک طبقات اجتماعی در رمان فارسی در دوران مورد بحث است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و با در نظر گرفتن نمونه های موفق رمان های این دوره بوده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که از سال های1300تا 1325 شمسی، طبقه اجتماعی اشراف و کارمندان و طبقه اداری و شهرنشین در رمان فارسی بیشترین بازتاب را داشته است. در این دوره انتقاد از فاصله طبقاتی و تحرک اجتماعی ناسالم، از مهم ترین مسائل طرح شده در رمان هاست. طبقه متوسط در حال شکل گیری و تحرک اجتماعی بیشتر از نوع تحرک عمودی است. از سال های 1325 تا 1350ش. طبقه اجتماعی متوسط شهرنشین و به ویژه طبقه محروم روستانشین، کارگران و دهقانان در رمان بیشتر بازتاب داشته است. در این دوره، تحرک اجتماعی اغلب در میان طبقات متوسط و محروم و از نوع تحرک افقی است، یعنی جابه جایی در مشاغل فرودست مثل تبدیل روستایی و کشاورز بی زمین به حاشیه نشین شهری را شاهد هستیم. مسئله استفاده تکنیکی از تجدد در سطح صنعتی مانند استفاده از ابزارهایی چون ماشین و تراکتور و در سطح فرهنگی مانند استفاده از کفش، کلاه و لباس فرنگی بدون زیرساخت مناسب و فرهنگ مصرف آن، تبعاتی در ایجاد فاصله طبقاتی و تحرک اجتماعی به وجود آورد که در رمان های این دوره بازتاب یافته و تحلیل شده است.