فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۳٬۸۸۱ تا ۴۳٬۹۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
63 - 103
حوزههای تخصصی:
مالیات ها در شاهنامه به عنوان مهم ترین منابع درآمدی از شاخصه های اساسی در تأمین بودجه های نظامی، مخارج سپاهیان و سایر هزینه های دولت به شمار می آیند و ضامن حفظ و بقای ساختار امنیتی، سیاسی و اقتصادی کشورند. بهترین مشوق های مالیاتی در شاهنامه ، تمرکز بر دریافت های اصولی و عادلانه مالیات ها از مردم است؛ از این روی، بخش مهمی از قوانین و سیاست های پیش گیرانه شاهان به ساختارهای مالیاتی و هم چنین تلاش آنان در جهت حذف یا کاهش موانع و چالش های فراروی اخذ مالیات (به ویژه بی عدالتی در دریافت های مالیاتی) مربوط می شود؛ با این وصف، چارچوب های نظام مالیاتی شاهنامه ، در کنار سیاست های وام دهی که موجب ثبات اقتصادی، گردش مالی و پولی و توزیع عادلانه درآمدها می گردند اهمیتی دوچندان می یابند. در پژوهش حاضر، افزون بر نگاهی به سیاست گذاری های مالیاتی و نمودهای وام دهی در شاهنامه به بررسی جنبه های حقوقی، قانونی و جزایی ناشی از رسم دریافت مالیات پرداخته شده تا اهمیت هرچه بیش تر گزارش شاهنامه در زمینه اقتصاد و قوانین مالیاتی در دوره ساسانی و پیش از آن به اثبات رسد. نتایج پژوهش بیان گر آن است که جدای از معافیت ها و بخشودگی های مالیاتی (اسکندر، اردشیر، بهرام گور و پیروز یزدگرد)، گماردن بازرسان قضایی برای آگاهی از شرایط مناطق گرفتار فقر و بخشودگی خراج ایشان (اردشیر)، و اعطای وام (بهرام گور) که همگی پیش از قباد انجام می شوند، اصلاحات بنیادین مالیاتی و اقتصادی انوشیروان، پیرو اندیشه های پدر، افزون بر تلاش در جهت سازمان دهی مالیاتی از طریق مساحت کردن زمین ها، تعیین ترتیب زمانی معین در پرداخت ها، شاخص گذاری دقیق نرخ های مالیاتی، معافیت های مالیاتی، قسط بندی، فرصت دهی برای وصول مالیات های عقب افتاده، گماردن مأموران مخفی و اطلاعاتی، نظارت شخصی، ایجاد دفاتر دولتی و تدوین نسخه های دقیق و قانونی و نیز تعیین مجازات های بسیار شدید، گامی در جهت تحقق عدالت مالیاتی و شفافیت دقیق آن برای دولت محسوب می گردد که در نهایت، هم به سود مردم و هم شاه و کشور تمام می شود.
ارزیابی ترجمه دشتی و شیروانی از افعال خطبه شقشقیه نهج البلاغه مبتنی بر نظریه تعادل واژگانی نایدا
حوزههای تخصصی:
در حوزه ترجمه، نایدا نظریه تعادل را ارایه نموده و آن را فرآیندی می داند که به دنبال یافتن نزدیک ترین معادل طبیعی در زبان مقصد است. البته نظریه نایدا طی چند مرحله به این بلوغ رسیده است. حضرت علی (ع) در خطبه شقشقیه، با استدلال هایی، به بیان حق خلافت خود اشاره می نماید که با توجه به سبک ادبی خطبه، بررسی ترجمه آن می تواند مترجمان را در فعالیت های آتی یاری نماید. در خطبه، 70 فعل وجود دارد که نویسندگان با روش توصیفی-تحلیلی و کمک از معاجم و فضای حاکم بر خطبه، به دنبال معادل یابی صحیح آن ها هستند. در گام بعد معادل های صحیح با معادل های دو مترجم مقایسه گشت و مشخص شد هر دو مترجم در تعدادی از افعال فرآیند معادل یابی را به درستی انجام داده اند. هم چنین افعالی دیده می شود که هر دو مترجم یا یکی از آن ها در معادل یابی دچار خطا شده اند. در روند پژوهش آشکار شد که هر دو مترجم بیش از نصف افعال را صحیح معادل یابی نموده اند. تعداد معادل های طبیعی تر افعال در ترجمه شیروانی 45 و در ترجمه دشتی 37 فعل است که این نزدیکی (یعنی تفاوت 11.42 درصدی) با توجه به همعصر بودن دو مترجم، قابل توجیه است.
ادبیات جدید، دینداری جدید (گزارش سی و چهارمین نشست نقد آثار ادبی)
حوزههای تخصصی:
ارتقاء الگوی کارمن والرو گارسس (1994) از رهگذر بررسی ترجمه های انگلیسی شاهکار سورئالیستی هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به سبب چالش های فراوان در ترجمه انواع متون، به ویژه ادبیات داستانی معاصر، نقد کیفی محصول ترجمه، جایگاه ویژه ای در مطالعات ادبی دارد. هدف از جستار حاضر، کاربستِ الگوی گارسس در سطح معنایی-لغوی برای نقد معادل گزینی دومترجم انگلیسی (کاستلو و بشیری) بوف کور است. مدل گارسس شامل تعریف، تعادل فرهنگی یا کاربردی، اقتباس، بسط، قبض دستوری، معادل یابی عام در برابر خاص یا برعکس، و ابهام است. طبق یافته های پژوهش، مشخص شد لحاظ نمودنِ چهار مؤلفه جدید برای تحلیل داده ها، کاملاً ضروری است. همچنین، مشخص شد در حالی که شاخصه «ابهام» در ترجمه هیچ یک از مترجمان نمود نیافته، مؤلفه «اقتباس» بالاترین بسامد را داشته است. ضمنا شاخصه «حذف» در ترجمه بشیری نمود نیافته، در صورتی که در ترجمه کاستلو، دست کم در دو مورد مهم، حذفیات مشاهده شد. در مجموع، ویرایش های مکرر بشیری طی سالیان متمادی و دسترسی او به ترجمه کاستلو را می توان عواملی مهم در کیفیت ترجمه وی دانست.
پاردی و کاربرد آن در زبان و ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سه تفسیر از رمان «جزیره سرگردانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان جزیره سرگردانی هنرمندانه ترین رمان تعلیمی زبان فارسی است و دو لایه دارد: روایی و رمزی. در این مقاله، ناگزیر از هر دو لایه کمک گرفته ایم. کارکرد نویسنده در این اثر، هم آینه داری در گذرگاه تاریخ، هم تبیین دیدگاه های فلسفی و ذوقی و هم خلق جهانی نو با قوانین و امکانات خاص است. هدف این مقاله استخراج و تعبیر آرای علمی و تاریخی و هنری نویسنده در این رمان است. این بررسی حداقل دو نتیجه دارد: یکی تعیین ارزش و جایگاه علمی و هنری جزیره سرگردانی و دیگری تبیین چگونگی تعامل واقعیات و هنر در یک اثر ادبی موفق. روش کار ناگزیر بدین صورت بوده است که آرای نویسنده را از اقوال و احوال شخصیت ها، از اقوال راوی و از کارکرد حوادث و صحنه ها استخراج یا استنباط کرده ایم. تبیین احوال و کارکرد حوادث مستلزم تاویل های متنوع بوده است. مستمسک تأویل ها قراین متعدد مندرج در رمان است؛ اما جهت رعایت اختصار نتوانسته ایم قراین را ذکر کنیم.
تراسل حواس در اشعار ابن فارض
حوزههای تخصصی:
مقایسه مضامین مشترک داستان گردآفرید با داستان حماسه بانری و فتح دهلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱
30 - 53
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی آثار ادبی، همواره، راز و رمزهایی را آشکار می سازد و این امکان را فراهم می آورد که وجوه مشترک و متفاوت، به ویژه اندیشه های گوناگون آثار با یکدیگر شناخته شوند. در باره شاهنامه فردوسی و حماسه های قوم بلوچ، تاکنون پژوهش های انجام شده، اما در زمینه بررسی تطبیقی مضامین مشترک گردآفرید از شاهنامه با داستان حماسه بلوچی به نام بانری و فتح دهلی پژوهش مستقلی صورت نگرفته است. در این جستار، به شیوه توصیفی، تحلیلی، استنادی و مقایسه ای کوشش شده تا با رویکردی تطبیقی، مهم ترین بن مایه ها و مضامین مشترک میان این دو داستان واکاوی و بررسی شود. ابتدا به طورکوتاه به جایگاه حماسه های بلوچی اشاره و خلاصه ای از داستان گردآفرید و حماسه بانری و...آورده شده و سپس مضامین مشترک دو داستان، همچون: حضور فعال زنان، انتقامجویی، سرنوشت و تقدیر، صلح جویی، وجود اسب، جنگ افزارها، تحقیر و طعنه و رجز خوانی تحلیل، مقایسه و بررسی شده است. بخش های زیادی از ساختار موجود دو داستان به گونه ای شگفت انگیز با یکدیگر شباهت دارند. شجاعت زنانه، انتقام جویی، کاربرد طنز و طعنه و تأثیر سرنوشت از مهم ترین وجوه تشابه و نیز شیوه های رجزخوانی، مقاومت و مبارزه و سرانجام صلح جویی در حماسه بانری و حیله جستن و ادامه نبرد تا پیروزی در داستان گردآفرید از مهم ترین وجوه تفاوت دو داستان به شمار می رود.
گذری بر فرهنگ عامه با تکیه بر اشعار نسیم شمال
حوزههای تخصصی:
بررسی دیوان اشعار شاعران دوره مشروطه یکی از منابع موثق و قابل استناد در زمینه آگاهی از فرهنگ عامه است. فرهنگی که در طی روزگاران گاه دستخوش تغییر و تحول شده و گاه بدون تغییر به حیات خود ادامه داده است. این فرهنگ ها و باورها که مردم هر جامعه اعتقاد راسخی بدانها داشته اند، ما را در مسیر شناخت و درک هر چه بیشتر شعر که به ویژه در عصر مشروطه نمود بارزی از بستر و شرایط زندگی است، رهنمون می کند. در این مقاله با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اینترنتی، سعی شده با بررسی اشعار نسیم شمال که از مرکزی ترین شاعران و روزنامه نگاران عصر مشروطه است، به فرهنگ عامه، باورها و آداب و رسوم آن دوره بپردازیم. در این بین گاه به ضرب المثل ها و کنایه هایی رسیدیم که امروزه در بین عموم مردم رایج اند اما شاید کمتر کسی بداند که این امثال از نسیم شمال است. از دیگر نکاتی که در این مقاله بدان دست یافتیم، این بود که عمده توجه نسیم فارغ از اشعاری که صرفا برای التذاذ هنری سروده شده بودند و بُعد سرگرمی و تفنن آن بر وجه معنایی و لفظی اش غلبه داشت، شعر در خدمت اندیشه آزادی خواهی، وطن، دفاع از طبقه زحمتکش و به تصویر کشیدن وضع آشفته حاکم در جامعه است. در این بررسی، پس از ذکر پیشینه تحقیق و روش آن، عنوان بندی مهم ترین مولّفه های فرهنگ عامه مطرح و سپس شاهدمثال ها ذیل هر عنوان آمده و در نهایت از داده های به دست آمده نتیجه گیری شده است
تاثیرپذیری حافظ در مضامین شعری و اثرگذاری وی در شعر دشتی و دشستان استان بوشهر
حوزههای تخصصی:
استاینیسم در ادبیات کودکان
حوزههای تخصصی:
شخصیت هنری حافظ از دیدگاه روان شناسی اجتماعی
حوزههای تخصصی:
موریس مترلینگ می گوید که در زندگی بیش تر مردم چیزی جز خوردن، خوابیدن، زاد و ولد و کار وجود ندارد، ولی هنرمند از این گروه مستثنا است. او چون دیگران نمی اندیشد و چون دیگران زندگی نمی کند. هنرمند به پدیده ها چون دیگران نمی نگرد و از کنار مسائل به سادگی نمی گذرد؛ بلکه او نکته بین و نکته سنج است و پیچش موی را می بیند. گیرنده ی هنرمند قوی تر است و گاه مانند ژول ورن آینده را پیش بینی می کند.
تصحیح متن، تفسیر فکر(بررسی شیوه تصحیح و تحلیل دیوان ناصر خسرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیوان ناصر خسرو و با تصحیح استاد مجتبی مینوی و دکتر مهدی محقق از جمله آثار منقح متون فارسی است که با شیوه علمی و متد تحقیق و تصحیح فراهم آمده است. مع هذا ارزش های این متن صرفاً در مقام تصحیح باقی نمی ماند، بلکه با ژرف نگری بیشتری می توان دریافت که این دو استاد برجسته- با تبحّر در تاریخ، کلام، فلسفه و ادبیات فارسی نیز با تسلط کامل به زبان و ادب عربی- اثر ویژه ای را باز تولید کرده اند؛ به گونه ای که کار تصحیح متن حاضر، علاوه بر گزارش و تحلیل به تفسیر و حتی تأویل متمایل می شود یا قابلیت فهم و تأویل بیشتری پیدا می کند. آگاهی استاد مینوی از تاریخ و فرهنگ و به ویژه متن شناسی و تصحیح متن، همراه با تبحّر دکتر محقق در کلام، و آگاهی از نحله ها و فرق اسلامی و علوم عصر، سبب شده شعر و اندیشه ناصر خسرو بازنمایی واقعی تری بیاید. کار استاد مینوی در روش شناسی و جست و جو برای قطعیت متن با طرز دکتر محقق در شناسایی جوهر و هستی شعر ناصر خسرو، گویای دو رویکرد توأمان در متن است. نگاه دوم به متن (شیوه دکتر محقق) افزودن بر قابلیت فهم بیشتر به استمرار معنا و تفسیر مدد می رساند. در جستار حاضر دو رویکرد و تبحّر ویژه استاد مینوی و استاد محقق در تصحیح متن با این هدف بررسی شده که تلفیق و برآیند آن می تواند راهنمای ارزنده ای برای محققان در حوزه تصحیح باشد.
بررسی الگوی عملگرهای روایت شناختی پسامدرن آثار پوچ نما در مقایسه با الگوی عملگرهای گِرِمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
135-167
حوزههای تخصصی:
عنوان آثار پو چ نما عناصری ازقبیل بازی های زبانی، کلیشه های اغراق آمیز، تکرار، ترکیبات بی ربط و حتی عبارات ابتکاری را به دنبال دارد که از زبان شخصیت هایی بیان می شود که معمولاً در تراژدی کمدی اسیر شرایط جبری و فشارهای ناخوشایند ناخودآگاه اند. آخر بازی و در انتظار گودو دو نمایش نامه پوچ نمای ساموئل بکت است که مسئله محوری آن ها، توانایی ها و ناتوانی های زبانی است. در این دو اثر، زبان هرگز به عنوان ابزاری برای ارتباط مستقیم به کار نمی رود یا همچون پرده ای درنظر گرفته نمی شود که فرد بتواند حرکات تاریک ذهنی شخص را بر آن مشاهده کند؛ بلکه تمامی قابلیت های نحوی، دستوری، و به ویژه قابلیت های بینامتنیِ زبان به کار گرفته می شود تا خواننده بداند که وابستگی ما به زبان تا چه حد است و به چه میزان به مراقبت دربرابر قواعد تحمیلی زبان نیازمندیم. در نمایش نامه اتاق ، هارولد پینتر با به کارگیری اغراق، کلیشه، تکرار، مکث و سکوت در کنار دیالوگ های معمولی، مکتب فکری پوچ نمایی را به خواننده منتقل می کند. ویرخیلیو پینیرا نیز در نمایش نامه هوای سرد با استفاده از المان های پوچ نمایی،درماندگی، افسردگی و سرگشتگی را درنهایت به پوچی ختم می شود، به تصویر درآورده است. درنهایت صادق هدایت در رمان بوف کور ، مانند دیگر نویسندگان نام برده، پوچ نمایی را ارائه کرده است. تحقیق حاضر از آن جهت که به تحلیل آثار پوچ نما از نگاه روایت شناختی می پردازد، حائز اهمیت است. بسیاری از پژوهش های انجام شده در این زمینه بُعد روایت شناختی و زبان شناختی را در تحلیل این گونه آثار لحاظ نکرده و بیشتر به جنبه های دیگر ازجمله فلسفی پرداخته اند. نگارندگان در این پژوهش توصیفی تحلیلی، ساختار روایت شناختی این پنج اثر پوچ نما را بررسی و تحلیل کرده اند تا عملگرهای روایت شناختی را در این آثار شناسایی کنند. ضرورت تحقیق نیز ارائه عملگرهای روایی برای شناسایی آثار پوچ نماست. نویسندگان با مقایسه و بررسی عملگر های گِرِمس (1966)، کنشگرهای روایت شناختی را برای شناخت آثار پوچ نما ارائه داده اند. گِرِمس شش عملگر در روایت شناسی آثار ساخت گرا پیشنهاد داده و نگارندگان با تحلیل مقایسه ای عملگرهای وی در الگوی پیشنهادی اش، الگویی درباره شناختن عملگرهای پوچ نمایی ارائه کرده و به این نتیجه رسیده اند که فاعل که یکی از عملگرهای پیشنهادی گِرِمس است، همواره دارد رنج می کشد؛ از این رو مفهوم فاعل گِرِمس با مفهوم فاعل اثر پوچ نما منطبق نیست. هدف در آثار پوچ نما محقق نمی شود و شخصیت ها با ناکامی مواجه اند. از یاریگر به مفهومی که گِرِمس بیان کرده، اثری نیست و شخصیت ها به ناچار از تکرار جهت گذران وقت کمک می گیرند و اَبَریاریگری که با قدرت مافوق طبیعی به یاری شخصیت ها بشتابد، هرگز در آثار پوچ نما ظاهر نمی شود. در این آثار، شخصیت ها از هیچ چیزی نفع نمی برند؛ بلکه همواره درد مشترک دارند و آن، تنهایی و انزواست. المان های تکرار، قدرت، درد مشترک و ناکامی، مکمل دیگر عملگرهای پیشنهادی در آثار پوچ نماست.
بررسی جایگاه روایت شنوها و انگیزه راوی در الهی نامه ی عطار نیشابوری (با تکیه بر نظریه ارتباطی رومن یاکوبسن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
89 - 104
حوزههای تخصصی:
در علم روایت شناسی در هر متن روایی (داستان) دو سطح- جهان داستان و جهان روایت- وجود دارد و تجلی این دو جهان در الهی نامه یعطار باعث ایجاد گونه ی روایت پردازی خاصی گردیده است. از این نظر که در حکایت های این کتاب «نویسنده ی ملموس»(نویسنده ظاهری)در ابتدا با ورود به جهان داستان به نقل روایت پرداخته و روایت شنوِ آن درونی است در ادامه ناگهان خطاب وی از جهان داستان و روایت شنوِ درون داستانی قطع و در لباس پند و اندرز متوجه روایت شنوِ برون داستانی می شود. روایت شنو (مخاطب) از عناصر جدایی ناپذیر هر متن روایی(داستان) است. همچنین روایت شنو با تکیه بر جایگاه داستان و طرح داستان به دو نوع روایت شنوِ درون داستانی(هنگامی که داستان حالت گفتگو دارد و کنشگران یک دیگر را خطاب قرار می دهند) و روایت شنوِ برون داستانی(هنگامی که نویسنده ی ملموس خواننده ی ملموس را خطاب قرار می دهد) تقسیم می شود؛به گونه ای که در ادبیات داستانی هیچ متنی را نمی توان یافت که از وجود روایت شنو(مخاطب) خالی باشد. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به بررسی جایگاه روایت و پایگاه روایت شنوها در الهی نامه ی عطار می پردازد. در این پژوهش از الگوی یاکوبسن نیز استفاده گردیده است نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که گذر از روایت شنوِ درون داستانی به روایت شنوِ برون داستانی در الهی نامه به دلیل نوع خاص ادبی و وجود درس اخلاق توسط نویسنده ی ملموس است.
تحلیل بازتاب داستان شیخ صنعان در برخی رمان های برگزیده فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۵
31-57
حوزههای تخصصی:
داستان «شیخ صنعان»، حکایت عشق و سرسپاری پیری راهدان به دختری از آیینی دیگر و کافر شدن پیر است. یکی از عرصه های بازتاب این حکایت، رمان فارسی است. این داستان در شمار قابل تأملی از رمان های فارسی، گاه به شکل بازآفرینی و گاه به شکل بازنویسی بازتاب یافته است. هدف پژوهش حاضر، نشان دادن و مقایسه و تحلیل بازنویسی ها و بازآفرینی های حکایت عرفانی شیخ صنعان در حوزه رمان فارسی، با تکیه بر رمانهای «یکلیا و تنهایی او»، «سووشون»، «طوبی و معنای شب» و «رود راوی» است. با بررسیهای انجام شده مشخص گردید که بی اختیاری در برابر عشق در هر چهار رمان مانند داستان شیخ صنعان مشهود است؛ اما نوع عکسالعمل شخصیتهای داستان بعد از دلسپاری به معشوق متفاوت است. همچنین تعالی شخصیت پیر از طریق عشق در هر چهار روایت اتفاق می افتد. در سرنوشت معشوق (زن) بعد از حادثه عشق نیز تفاوت هایی مشاهده می شود. به جز «یکلیا و تنهایی او»، در سه داستان دیگر، زن نیز به رستگاری می رسد. همچنین در کنار انگیزه الهی -برای دچار ساختن هر یک از شخصیت ها به حادثه عشق- انگیزه های بیرونی و درونی دیگری نیز می توان برای گرایش شخصیت های زن به این جریان مطرح کرد. در رمان های «یکلیا و تنهایی او» و «رود راوی»، زن عنصری شیطانی است که عمداً بر سر راه زاهد قرار گرفته است، در حالی که در دو رمان دیگر، معشوق خود با میل خود پا در راه عشق گذاشته است.
بازتاب مضمون «اعتذارِ ابلیس» در رمان فارسی(با تاکید بر رمانهای یکلیا و تنهایی او و ملکوت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۶
121-141
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش بررسی مضمون اعتذارِ ابلیس در رمانهای یکلیا و تنهایی او و ملکوت است. بررسی چگونگی نمودهای این باور در این رمانها و میزان انطباق آن با اندیشه های مطرح در برخی از کتابهای صوفیه، هم درونمایه های این رمانها را بهتر نشان می دهد و هم سطح ارتباط این آثار با ادب سنتی و میزان اثرپذیری آنها را از متون گذشته می نمایاند.طی پژوهش مشخص شد نویسندگان یاد شده، کم وبیش به سبب سرخوردگی از فضای نابسامان اجتماعی و ناتوانی در تغییر و اصلاح اوضاع، و نیز تحت تأثیر متون کهن، جبرگرایانه به بی اختیاری ابلیس اشاره کرده و رفتارهای او را عذر نهاده اند و بدین طریق هم نابسمانی، پریشانی و فساد زمانه خویش را محتوم تلقی کرده اند و هم با اثبات بی اختیاری و بی گناهی ابلیس، وجود او را لازمه زندگی امروزی دانسته اند. دردو رمان یکلیا و تنهایی او و ملکوت بی اختیاری شیطان در اجرای وظیفه اش، همراهی او در هدف از پیش تعیین شده پروردگار، محضوری در عین مهجوری، گله مندی شیطان از سرنوشتش، بی توقع بودن او از اجرای وظیفه اش، دلتنگی او برای موقعیت پیشین خود و عشق او به پروردگار در خور تامل و توجه است.
بازخوانی اساطیری گورنگاره های روستای سورانِ اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار استعاری و نمادین اسطوره و بنیان کهن الگویی آن، همواره زمینه های بازگشت اساطیر را در ذهن و زبان مردم مهیا می کند. باورها و مراسم آیینی مناطق مختلف از حضور قدرتمند اندیشه ها و آرزوهای آغازینه بشر پرده برمی دارد. حضور نمادین حیوانات و گیاهان اسطوره ای در روزگار معاصر یکی از نشانه های دیرینگی و حیات رازآلود اساطیر است؛ حضوری که به سلسله مراتب زندگی، یعنی عبور از عالم تجرد به سوی عالم تجسد اشاره دارد. یکی از زمینه های مغفول مانده در ردیابی چنین موضوعی گورنگاره هاست. حکاکی نقوش جانوران یا گیاهان در مزار اقوام مختلف می تواند گواه حضور این پدیدارهای رازآلود ذهن بشر باشد. نگرش رازآلود به زندگی و مرگ در گورنگاری ها همواره گویای ماندگاری عقاید و دیدگاه های اسطوره ای است. در پژوهش حاضر تلاش شده تا با بهره گیری از روش نقد اسطوره ای و مشاهده میدانی به تبیین و واکاوی گورنگاری های روستای سوران پرداخته شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشتر باورهای اسطوره ای در قالب حضور نمادین حیوانات و گیاهان استمرار یافته است؛ نشانه های اسطوره بنیاد که گواه احیا و بقای آموزه های نخستین در باورهای عامه منطقه است؛ باورهایی مقدس که ضمن پیوند با باورهای آیینی مردم، با گذر از تاریخ و رسیدن به عصر حاضر هنوز طرز نگاه و باور مردم منطقه را به هستی متأثر می سازد.
وزن اشعار کار (مطالعه موردی وزن شعر کار در دو حوزه قالی بافی و مشک زنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم خرداد و تیر ۱۴۰۰ شماره ۳۸
341-378
حوزههای تخصصی:
با وجود اختلاف نظرهایی که در دهه های اخیر در تعیین وزن اشعار شفاهی پدید آمده است، می توان با اطمینان گفت وزن اشعار شفاهی وزنی تکیه ای هجایی است. شعر کار شاخه ای از اشعار شفاهی ا ست که هماهنگ با ریتم کار و با محتوایی سازگار با کار موردنظر، خوانده می شده است. کارگران و کارورزان برای رفع خستگی، تسهیل انجام کار، سرعت بخشیدن به روند کار و مقاصد دیگر، این اشعار را به صورت گروهی و یا به تنهایی می خواندند. ما در این جستار با تعریف شعر کار و برشمردن اقسام و ویژگی های این گونه شعری، به تحلیل وزن اشعار کار از دو منظر عروضی و تکیه ای هجایی پرداختیم و دریافته ایم که اشعار کار با پیروی از اوزان تکیه ای هجایی از پذیرفتن قواعد عروضی سرباز می زند و می توان ارتباط وزنی معناداری در میان وزن اشعار کار در حوزه ای مشخص یافت. همچنین، ترانه های کار با وزن کار موردنظر در هماهنگی است و بسته به ریتم و آهنگ کار اوزان متغیر می پذیرد.
رویکرد جدید نیما به طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقریباً از صد و هشتاد و پنج عنوان شعر در کلیات اشعار نیما، دو سوم آنها مستقیماً از طبیعت الهام گرفته شده است. بنابراین طبیعت را باید آیینه تمام نمای روحیات و ذهنیات و تفکرات او دانست. از میان سه نوع طبیعت گرایی توصیفی، تقلیدی و تألیفی (تأویلی) ، رویکرد نیما به طبیعت از نوع تألیفی می باشد. در این نوع از طبیعت گرایی، شاعر با طبیعت همراه است؛ خواه به صورت تألیفی، یعنی دوست بودن و الفت داشتن با طبیعت و خواه به صورت تأویلی، یعنی تأویل و تفسیر کردن آن. از این رو می توان نیما را شاعری دانست که آنچنان با طبیعت آمیخته است که خود را از آن جدا تصور نمی کند.