مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
تعادل واژگانی
حوزه های تخصصی:
بحث اصلی این مقاله‘ مطالعه و بررسی تعادل واژگانی و چالش ها و راهکارهای آن با تاکید بر ترجمه متون دینی است . بدین منظور‘ ابتدا چند تعریف از ترجمه ارائه گردیده و به اجزای تشکیل دهنده تعادل ترجمه ای‘ منجمله تعادل واژگانی ‘ اشاره شده است. سپس آحاد تعادل واژگانی را برشمرده و چالش هایی را که مترجم در راه نیل بدان با آن ها روبروست نشان داده شده است. این تحقیق نشان میدهد که تعادل واژگانی ‘ بطور کلی واخص‘ در ترجمه متون مذهبی و دینی از چه پیچیدگی ها و ظرافت های فرهنگی برخوردار است که به وقت ‘ حوصله و دانش فراوان نیاز دارد. در پایان‘ ضمن مرور راهکارهایی که صاحب نظران مختلف در این زمینه ارائه داده اند‘ چند رویکرد عملی برای حل این مشکل ارائه گردیده است
مطالعه تطبیقی ترجمه های انگلیسی سوره حمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله مطالعه و بررسی تطبیقی شصت و سه ترجمه انگلیسی سوره حمد قرآن مجید است. این نوشتار بر آن است تا نشان دهد که مترجمان انگلیسی این سوره‘ چگونه مشکل تعادل واژگانی را به عنوان جزئی از تعادل ترجمه ای حل کرده اند. بررسی موردی ترجمه های انگلیسی سوره حمد‘ بیانگر این واقعیت است که معادل یابی واژگانی در ترجمه متون مذهبی‘ به علت تفاوت های فرهنگی زبان مبدا و مقصد‘ از پیچیدگی های خاصی برخوردار است. نتایج این تحقیق کاربردی نشان می دهد که مترجمان این سوره‘ بر اساس مبانی نظری ترجمه‘ راهکارهای خاصی را برای نیل به تعادل واژگی برگزیده اند. بنابراین تبیین این راهکارها‘ با ذکر نمونه و مثال‘ می تواند راهگشا و الگویی عینی برای مترجمان متون مذهبی باشد
نیم نگاهی به ترجمه آیت الله یزدی از قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نویسنده در آغاز برای ارزیابی ترجمة قرآن به اصول و معیارهایی چون مشخص بودن نوع ترجمه و سطح مخاطبان، اتقان ترجمه و درستی برداشتهای تفسیری مترجم، برقراری تعادل واژگانی و ساختاری، رعایت نکات صرفی، نحوی و بلاغی، ارائة توضیحات ضروری، ویرایش فنی، یکسان سازی، خلاقیت و ابتکار اشاره میکند. سپس با توجه به آنها به نقد و ارزیابی ترجمة آیت الله یزدی میپردازد و بر این باور است که در این ترجمه اکثر این اصول و معیارها رعایت نشده است.
بررسی دو ترجمه آربری و یوسف علی از قرآن کریم بر اساس نظریه تعادل واژگانی بیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلاتی که مترجم طی فرایند ترجمه با آن مواجه می شود، ترجمه واژگان فرهنگی و انتقال تأثیر مطلوب این واژگان به زبان مقصد است. این مسئله در متون دینی از جمله قرآن که واژگان فرهنگی بخش قابل توجهی از آیات قرآن را شامل می شود، نمود بیشتری پیدا می کند. در این پژوهش کیفیت ترجمه آربری و یوسف علی از جنبه معادل گزینی واژگان فرهنگی و میزان انتقال مفاهیم به زبان انگلیسی ارزیابی شده است. ازاین رو، آیاتی از قرآن که در آن مفاهیم فرهنگی ویژه جامعه اسلامی مطرح شده است، همراه با ترجمه دو مترجم مذکور و ترجمه فارسی مکارم شیرازی ذکر شده و به تحلیل معادل های انتخابی از لحاظ انتقال معنا، صحت در انتخاب معادل و فهم صحیح مترجم از آیات ارائه شده پرداخته شده است. نتیجه پژوهش این بود که در ترجمه آربری به مخاطب بیشتر توجه شده است و واژگان فرهنگی اسلامی به صورت تحت اللفظی یا معادل های فرهنگی شناخته شده در آیین مسیحیت ترجمه شده اند؛ اما یوسف علی سعی کرده است این واژگان را عمدتاً بدون ترجمه و همراه با توضیح اضافه به زبان انگلیسی منتقل کند. کلیدواژه ها: تعادل واژگانی، واژگان فرهنگی، معادل، مونا بیکر، آربری، یوسف علی.
ارزیابی ترجمه دشتی و شیروانی از افعال خطبه شقشقیه نهج البلاغه مبتنی بر نظریه تعادل واژگانی نایدا
حوزه های تخصصی:
در حوزه ترجمه، نایدا نظریه تعادل را ارایه نموده و آن را فرآیندی می داند که به دنبال یافتن نزدیک ترین معادل طبیعی در زبان مقصد است. البته نظریه نایدا طی چند مرحله به این بلوغ رسیده است. حضرت علی (ع) در خطبه شقشقیه، با استدلال هایی، به بیان حق خلافت خود اشاره می نماید که با توجه به سبک ادبی خطبه، بررسی ترجمه آن می تواند مترجمان را در فعالیت های آتی یاری نماید. در خطبه، 70 فعل وجود دارد که نویسندگان با روش توصیفی-تحلیلی و کمک از معاجم و فضای حاکم بر خطبه، به دنبال معادل یابی صحیح آن ها هستند. در گام بعد معادل های صحیح با معادل های دو مترجم مقایسه گشت و مشخص شد هر دو مترجم در تعدادی از افعال فرآیند معادل یابی را به درستی انجام داده اند. هم چنین افعالی دیده می شود که هر دو مترجم یا یکی از آن ها در معادل یابی دچار خطا شده اند. در روند پژوهش آشکار شد که هر دو مترجم بیش از نصف افعال را صحیح معادل یابی نموده اند. تعداد معادل های طبیعی تر افعال در ترجمه شیروانی 45 و در ترجمه دشتی 37 فعل است که این نزدیکی (یعنی تفاوت 11.42 درصدی) با توجه به همعصر بودن دو مترجم، قابل توجیه است.