آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۱

چکیده

مسئله اصلی این پژوهش بررسی مضمون اعتذارِ ابلیس در رمانهای یکلیا و تنهایی او و ملکوت است. بررسی چگونگی نمودهای این باور در این رمانها و میزان انطباق آن با اندیشه های مطرح در برخی از کتابهای صوفیه، هم درونمایه های این رمانها را بهتر نشان می دهد و هم سطح ارتباط این آثار با ادب سنتی و میزان اثرپذیری آنها را از متون گذشته می نمایاند.طی پژوهش مشخص شد نویسندگان یاد شده، کم وبیش به سبب سرخوردگی از فضای نابسامان اجتماعی و ناتوانی در تغییر و اصلاح اوضاع، و نیز تحت تأثیر متون کهن، جبرگرایانه به بی اختیاری ابلیس اشاره کرده و رفتارهای او را عذر نهاده اند و بدین طریق هم نابسمانی، پریشانی و فساد زمانه خویش را محتوم تلقی کرده اند و هم با اثبات بی اختیاری و بی گناهی ابلیس، وجود او را لازمه زندگی امروزی دانسته اند. دردو رمان یکلیا و تنهایی او و ملکوت بی اختیاری شیطان در اجرای وظیفه اش، همراهی او در هدف از پیش تعیین شده پروردگار، محضوری در عین مهجوری، گله مندی شیطان از سرنوشتش، بی توقع بودن او از اجرای وظیفه اش، دلتنگی او برای موقعیت پیشین خود و عشق او به پروردگار در خور تامل و توجه است.

تبلیغات