فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲٬۱۴۱ تا ۴۲٬۱۶۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
شخصیت به عنوان مهمترین عنصر داستانی از گذشته تا به حال دارای دگرگونی های مهمی از نظر ویژگی ها و نحوه معرفی در داستان شده است. در ادبیات پس از مشروطه، داستان کوتاه با حضور شخصیت های واقعی و نه قهرمانان افسانه ای شکل گرفت و نویسنده ها اشخاص داستان خود را از میان مردم عادی برگزیدند و دگرگونی مهمی در داستان پردازی پدید آوردند. در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شد، سه داستان میرزا، ویلان الدوله و آفتاب لب بام از نظر شخصیت پردازی مورد بررسی قرارگرفت. با بررسی این داستان ها، به این نتیجه رسیدیم که علوی و جمال زاده شخصیت ها را به واسطه توصیف معرفی کرده اند ولی آل احمد از تکنیک های دیگری همچون کنش و گفت وگو استفاده می کند. همچنین شخصیت های آل احمد برای خواننده آشنا تر از شخصیت های علوی و جمال زاده هستند. علوی شخصیتی سیاسی خلق کرده است که دارای پیچیدگی رفتاری است و از نوع تیپیک محسوب می شود، ویلان الدوله جمال زاده را هم می توان نمادی از افراد آواره و سربار دانست، اما شخصیت های آل احمد ساده هستند. نتیجه دیگر این است که شخصیت میرزا و شخصیت های آل احمد به جز مادر خانواده ایستاست ولی ویلان الدله جمال زاده و مادر داستان جلال پویا هستند.
بررسی مؤلّفه های عملیات روانی براساس نشانه شناسی تقابل های دو گانه در مناظره «جدال سعدی با مدّعی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۷
171 - 190
حوزههای تخصصی:
مطلوبِ هر انسان عاقل و توانایی است که بتواند با صرفِ حداقلّ هزینه ها و نیز کوتاه ترین زمان دلِ مخاطبان مُنکر و مُردّد را در باب موضوعات و دغدغه های مشترک به دست آورد و به طرز غیرمستقیم و عجیبی، آنان را با افکار سازنده خود همراه سازد و حتی در جهت پیشبردِ اهداف خود، از مخاطبان خود استفاده کند؛ بی تردید، عملیات روانی نویسنده، شاعر و یا سیاستمدار را قادر می سازد تا خواسته های خود را به صورت مرموز و استادانه در وجود مخاطبان، طوری ایجاد کنند که در جهت اهداف اخلاقی، اقتصادی و ... خودشان باشد. در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی صورت می گیرد، مناظره «جدال سعدی با مدّعی» بر اساس شگردهای عملیات روانی و ایجاد تقابل های دوگانه، پاره ای از آسیب های اجتماعی را شناسایی و ارائه راه حل می کند. سعدی در این مناظره که ظرفیت بیان پاره ای از آسیب های اخلاقی و اقتصادی جامعه را دارد، از راه طرح تقابل های دوگانه و در مقابل هم قرار دادنِ توانگر و درویش و بیان خصوصیات آنان و بیان تعریف جدیدی از هر دو طبقه قصد دارد ضمن ایجاد تعدیل آن دو، توانگران را به توزیع بخشی از ثروت خود برای درویشان متقاعد و تشویق کند و از این راه به رونق اقتصادی جامعه کمک کند و درویشان را نیز به داشتن همت والا در برابر بی اعتنایی برخی از توانگران ترغیب سازد.
Énonciateurs Premiers, Seconds, Points de Vue, Modalité et Intentionnalité aux Défis de l’Interprétation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
L’article fait d’abord le point sur certaines conceptions externes ou internes de l’énonciation. Il distingue le locuteur, source de la voix à l’origine des énoncés et l’énonciateur, source des points de vue, puis hiérarchise les locuteurs et les énonciateurs avant d’évoquer des cas de syncrétisme ou de disjonction entre locuteur et énonciateur. Il présente ensuite une théorisation énonciative intégrative de la notion de point de vue, à partir de la construction de la référenciation des objets du discours. Il définit la notion de point de vue (PDV), en linguistique, comme tout énoncé qui prédique des informations sur n’importe quel objet du discours, en donnant non seulement des renseignements sur l’objet (relatifs à sa dénotation), mais aussi sur la façon dont l’énonciateur envisage / imagine / se représente l’objet. Enfin, l’article revient sur les notions de sujet et d’intentionnalité. L’intentionnalité se lit à travers les relations (motivées) entre perceptions, pensées, paroles, actions. Elle correspond aux intentions des énonciateurs ou locuteurs seconds, celles des agents des énoncés, et /ou celles des locuteurs / énonciateurs premiers, ou encore celles des récepteurs / interprètes des textes, qui cherchent à y reconstruire les deux niveaux d’intentionnalités précédents et à les combiner avec leurs propres hypothèses, en fonction de leur situation.
نهضتهی ملی ایران
منبع:
ارمغان ۱۳۵۵ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
باورهای عامیانه درباره گناه شاه-پهلوان و پادافراه آن در طومارهای نقالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۹
159 - 184
حوزههای تخصصی:
مسئله گناه و مکافات عمل در تمام ادیان الهی به شیوه های گوناگون مطرح شده است. در حماسه ملی ایران نیز فردوسی با آگاهی از سرگذشت پیشینیان و مشاهده ناکامی بیدادگران این موضوع را با بیان های گوناگون در قالب حکمت ها و آموزه های اخلاقی آورده است. در طومارهای نقالی، که برخی از آن ها بازتاب روایات شفاهی حماسه ملی ایران محسوب می شود، نیز موضوع بن مایه گناه شاه-پهلوان بازتاب گسترده ای دارد و از آنجا که طومارهای نقالی بر پایه روایات شفاهی شکل گرفته و بسیاری از باورهای عامیانه در کنار روایات مکتوب در متن وارد شده-است، در این مقاله موضوع گناه شاه و پهلوان با این نگاه بررسی می گردد. گناهانی چون بیداد، پیمان شکنی، خودکامگی، غرور، آزمندی و افزون طلبی، کشتن شاهان، کشتن بی گناهان، کشتن پدر یا فرزند، برادرکشی، رها کردن نوزاد، ادعای خدایی و تفرعن، بی حرمتی به تربت بزرگان و جز آن از جمله مواردی هستند که در طومارهای نقالی بازتاب یافته اند و هریک پادافراهی مناسب دارند و این مقاله با بررسی این مطلب می کوشد جوانب گوناگون آن را در روایات شفاهی و باورهای عامیانه طومارهای نقالی بکاود و بیان کند.
نمیرد آن چراغی کو برافروخت
حوزههای تخصصی:
تحلیل داستان رستم و سهراب در شاهنامه و پویانماییِ کیانوش دالوند بر اساس الگوی اقتباسِ ریچارد کریوولن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
191 - 223
حوزههای تخصصی:
از داستان رستم و سهراب، به دلیل بهره مندی از عناصر دراماتیک و جذّابیت های داستانی، تاکنون نمایش نامه، اُپرا و فیلم نامه هایی بسیار اقتباس شده است. این داستان از برجسته ترین و تأمل برانگیزترین داستان های شاهنامه است ک ه در آن پدر و پسر به حکم سرنوشت، در ب راب ر یک دیگر قرار می گیرند. یکی از این اقتباس ها، پویانمایی «رستم و سهراب» به کارگردانی کیانوش دالوند در سال ۱۳۹۲ است. ازآن جاکه ساخت پویانمایی در کشور ما ن وپاست و نی از ب ه زیرساخت هایی دارد که به اعتقاد نویسندگانِ این جستار مهم ترین آن فیلم نامه است؛ لذا بر آن شدیم تا فیلم نامه این پویانمایی را با معیارهای کتاب چگونه از هر چیزی فیلم نامه اقتباس کنیم؟ اثر ریچارد کریوولن که مهم ترین مرجع نگارش فیلم نامه های اقتباسی است، مقایسه کنیم تا به هدف این پژوهش که کمک به نگارش اصولی و یافتن لغزش های فیلم نامه های اقتباسی از آثار کهن ادبیات این مرزوبوم است، بر اساس نمونه موردی حاضر دست یابیم. از این منظر با مقایسه اصل داستان در شاهنامه و پویانمایی، این نتیجه به دست آمده است که متن شاهنامه منطبق با الگوی ساختاری- محتوایی کریوولن است؛ ولی فیلم نامه پویانمایی اقتباسی، کم و کاستی هایی دارد که عبارت است از: نپرداختن به تبیین نوع اقتباس، در نظر نگرفتن روح داستان، تغییر ناگهانی پایان داستان بدون فراهم آمدن زمینه های آن از پیش، تغییر درون مایه اثر، عدم معرفی آفریننده داستان. ضمن این که با این دگرگونی، اثر را از ژانر اصلی حماسی-تراژدی خود خارج کرده، باعث ایجاد شبهه نوعی تحریف در داستانی چنین محبوب شده است.
حسن تفاهم و همکاری
حوزههای تخصصی:
یک دریچه و دو نگاه: رمانسهای کهن ایران
حوزههای تخصصی:
اندیشه های ضد استعماری در شعر احمد سحنون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش اندیشه ضد استعماری در ادبیات عربی، از زمانی آغاز گردید که نخبگان عرب، مردم را از اهداف شوم استعمار، آگاه و آنان را به پایداری در برابر اشغال گران دعوت نمودند. از سوی دیگر ستمی که دولت های استعمارگر بر ملّت روا می داشتند، زمینه را برای تقویت روحیه پایداری سیاسی در مردم آماده ساخت و در این راستا، شاعران با نزدیک کردن زبان شعری خود به زبان و نیازهای جامعه، به سرودن اشعار ضد استعماری روی آوردند. احمد سحنون شاعر معاصر الجزایری نیز از جمله شاعرانی است که با جرأت و صراحت بیان، موضوع مبارزه با استعمار را سرلوحه اشعار خویش قرار داده است. در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به این سؤال اصلی پاسخ داده شده است که مهم ترین جلوه های استعمارستیزی در اشعار احمد سحنون چیست و زبان هنری وی در بیان این مؤلّفه ها چگونه است؟ یافته ها نشان می دهد که شاعر علاقه زیادی به وطن خویش دارد و بی آنکه در ورطه تکلّف و صنعت پردازی و تخیّلات دور و دراز شاعرانه گرفتار آید، با بیانی شیوا و زبانی گویا با سلاح قلم خود به مبارزه با استعمار برخاسته است. شاعر با تکیه بر هویت دینی-اسلامی نقش ارزنده ای در بیداری مردم الجزایر علیه استعمار ایفا نموده است. وی خود را در قلمرو جغرافیایی میهن خویش محصور نساخت؛ بلکه زبان گویای سایر مسلمانان نیز بود.
ساختار قدرت در خانواده و بازنمایی آن در قصههای عامیانه فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هفتم خرداد و تیر ۱۳۹۸ شماره ۲۶
176-205
حوزههای تخصصی:
از میان انواع مختلف ادبیات شفاهی، قصه و افسانه به دلیل داشتن درون مایه غنی قابلیت بررسی خاستگاه و جلوه های مردم شناختی، جامعه شناسی، روان شناسی و ... را دارد. برخی جامعه شناسان بر این باورند که دانسته هایشان درباره نهاد خانواده در گذشته ایران بسیار ناچیز است؛ بنابر این داستان به ویژه داستان های عامیانه می تواند روشنگر بخش هایی از زندگی اجتماعی گذشته باشد که از چشم جامعه شناسان دور مانده است. یکی از موضوعات مورد توجه در مطالعات جامعه شناسی در نهاد خانواده، موضوع قدرت است. شناخت شیوه های توزیع قدرت در خانواده در دوره های گذشته نشان دهنده بسیاری از تحولات اجتماعی است. در این مقاله ساختار قدرت، شیوه های اعمال آن و نوع مقاومت در برابر قدرت و همچنین منابع تولید قدرت در روابط خانوادگی در 93 قصه عامیانه به روایت فارس به شیوه تحلیل محتوا بررسی شده است با این هدف که روشن شود ساختار قدرت در خانواده در قصه های عامیانه چگونه است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد ساختار قدرت در خانواده سلطه گرایانه و بیشتر از نوع سلطه پدر در ارتباط با فرزند است. در روابط زن و مرد علاوه بر تسلط، ارتباط صمیمی و مشروع دیده می شود که زنان بر اساس ایدئولوژی های سنتی، قدرت مرد را حتی در روابط صمیمی می پذیرند. شیوه های اعمال قدرت بیشتر مجبورسازی، اما نوع مقاومت به ویژه مقاومت دختران در برابر سلطه، فعالانه و مقاومت پسران در ارتباط با پدر به دلایلی منفعلانه است. در میان منابع تولید قدرت در خانواده باور های جنسیتی، منابع اقتصادی- اجتماعی، درایت به ویژه درایت فرزند و حیله بیشترین سهم را دارند.
مقایسه طنز کلامی در دو اثر کله پوک ها و رمان دایی جان ناپلئون
حوزههای تخصصی:
طنز کلامی شاخه ای از تحلیل گفتمان و تحلیل گفتمان شاخه ای از دانش زبان شناسی است که هدف آن بررسی محتوای کلام در بافت است و برای آنکه چگونگی تکوین معنا و کار را توضیح دهد، ویژگی های زبانی، اجتماعی و فرهنگی را بررسی می کند. زبان شناسی تحلیل گفتمان، می تواند کاربردی مناسب در تحلیل متون نمایشی فراهم سازد و تبیین جامعی از تمام ابعاد ساختار زبان متن نمایشی و ابزارهایی را که در پدید آوردن طنز کلامی مؤثرند، ایجاد کند. به این جهت، علاوه بر امکان تحلیل زبان شناختی طنزهای کلامی، الگوهایی را نیز می توان برای ایجاد طنز معرفی کرد. از آنجایی که شناخت و مطالعه گفتمانِ آثار ادبی جهان و تطبیق و مقایسه آنها ما را در شناخت پدیده های انسانی کمک می کند، بنابراین ضرورت دارد که به دو اثر کمدی معروف ایران و آمریکا از این منظر توجّه شود. به همین جهت، نگارنده بر آن شد تا در این جستار، کمدی های دایی جان ناپلئون از ایرج پزشک زاد و کله پوک ها از نیل سایمون را براساس رویکرد تحلیل گفتمان با یکدیگر مقایسه کند. در این مقاله پس از تعریف طنز کلامی، عناصری همچون «تناقض»، «اغراق»، «مجاط»، «بازی با کلمات»، «تکرار» و «کنایه نمایشی» به عنوان عوامل ایجاد «طنز کلامی» بر روی داستان «دایی جان ناپلئون» و «کله پوک ها» همراه با ارائه نمونه هایی بررسی و تحلیل می شوند. براساس یافته های این پژوهش، در دایی جان ناپلئون، همه نوع طنز ناشی از آرایه های کلامی به چشم می خورد، ولی در کله پوک ها، نویسنده در انتخاب الفاظ چندان دقتی ندارد و بیشتر سعی در ارائه مضمون دارد. در حوزه معناشناسی زبان نیز طنز ناشی از تناقض در هر دو اثر زیاد است.
معانی ثانوی جملات پرسشی گفت وگو در «زهره و منوچهر» ایرج-میرزا و «ایرج و هوبره» قاسم لاربن
منبع:
شفای دل سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
135 - 155
حوزههای تخصصی:
جمله به واسطه طرز بیان و چگونگی ارائه پیام، چهار قسم خبری، پرسشی، امری و عاطفی است. ماهیّت جملات پرسشی، کسب خبر است، امّا معانی ثانوی دیگری از آن برداشت می شود. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به اغراض ثانوی جملات پرسشی گفت وگوهای «زهره و منوچهر» ایرج میرزا و «ایرج و هوبره» قاسم لاربن، آخرین منظومه های غنایی ادبیّات کلاسیک فارسی پرداخته و به این پرسش پاسخ می دهد که معانی ثانوی جملات پرسشی گفت وگوها در کدام منظومه برجسته تر است و علّت این برجستگی چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد بسامد جملات پرسشی گفت وگو در «ایرج و هوبره» نسبت به اقسام جمله، از منظومه «زهره و منوچهر» بیشتر است. بسامد جملات تعجّبی، استفهام انکاری و اظهار بی تابی، دلیل برجستگی و استفاده هنرمندانه لاربن از معانی ثانوی جملات پرسشی گفت وگو در «ایرج و هوبره» است. در «زهره و منوچهر» بسامد تعجّب و توبیخ در جملات پرسشی، جهت رسیدن زهره به خواهش های دل است، امّا در «ایرج و هوبره» بسامد تعجّب با توجّه به جنبه غنایی منظومه، برآمده از عشق و حالات عاشقانه است و با توجّه به جنبه حماسی منظومه، دو دلی در هنگام خطر و دست درازی به میهن، مایه حیرت است. استفهام انکاری، برای بیان مقصود و تأیید کلام بسامد یافته و اظهار بی تابی در منظومه غنایی لاربن، متأثّر از فراق و دوری از معشوق و عشق حقیقی است که در «زهره و منوچهر» نمود ندارد.
The Paradoxes of Being and Time: The Existential-Tragic Poetics of Dramatic Literature(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Theorizing about literature over the centuries has been a significant intellectual exercise of high degree that has, among other things, majorly kept the study of literature afloat. The thrust of theory, on this note, is to give perspectives to literature; that is, a conceptual framework for its critical investigation. Against this background, this study has also attempted to conceptualize a relatively novel critical framework in dramatic studies which has been referred to as ‘existential-tragedy’. The concept is woven around the philosophical nexus of Absurdism and Tragedy with the theoretical assumption drawn from the Nietzschean principle of ‘Primal Unity’ in Birth of Tragedy. It encapsulates man as a being in existence who is caught up in an enclosed journey between creation and annihilation, and who constantly demonstrates an unconscious awareness to this underlying reality through his series of engagements in life. This unconscious phenomenon is contextualized in this study as ‘death anxiety’ which silently characterizes man’s struggles with life, as actors on the stage. Ultimately, the study is being established as a move towards theorizing a new conceptual framework and/or critical context, not only in the analysis of tragic and absurd plays, but also in literary criticism at large.
محمد باقر خلخالی
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی کتاب یکصد منظومه عاشقانه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
189-228
حوزههای تخصصی:
یکصد منظومه عاشقانه فارسی نوشته حسن ذوالفقاری، یکی از جامع ترین و مقبول ترین کتاب ها در حوزه داستان های عاشقانه فارسی است که پس از گذشت حدود هفت سال از اولین چاپ خود، اکنون به چاپ سوم رسیده است. هدف مقاله حاضر نقد و بررسی این کتاب است. برای این منظور، ضمن معرفی مختصری از کتاب، در سه بخشِ نقد ساختاری، نقد محتوایی و نقد منابع، با ذکر شواهد و مستندات، به بررسی اشکالات و نواقص آن پرداخته شده است. عدم انطباق کامل عنوان با محتوای کتاب، اشکال در تبویب کتاب، نداشتن رویه واحد در انتخاب عناوین مداخل، مدخل قراردادن بعضی از نظیره ها و منظومه هایی که اطلاعات کافی از آن ها موجود نیست، پایبند نبودن به ساختار پیش بینی شده برای هر مدخل، اشکالات نگارشی و ضعف تألیف در بعضی مواضع (اشکالات ساختاری)، قرار دادن منظومه های عاشقانه ذیل نوع غنایی و نمایشی، اشکال در ریخت شناسی داستان های عاشقانه، بعضی اظهارنظرهای نادقیق و نیازمند تأمل، گزارش ناقص/ اشتباه بعضی داستان ها، بعضی داده های نادرست (اشکالات محتوایی)، ندیدن بعضی از منابع و بعضی آشفتگی ها در فهرست منابع و ناهماهنگی آن با ارجاعات، ایرادهایی است که برطرف شدن آن ها در ویراست دوم، اعتبار و مقبولیت کتاب را افزون تر خواهد کرد.
جایگاه آثار پژوهشی کجاست؟ (گزارش)
حوزههای تخصصی:
اللغه والجنس فی القصص القصیره لفضیله الفاروق و زویا بیرزاد علی ضوء آراء روبن لاکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یقع البحث عن جوانب التقاء اللغه النسویه على اللغه المنطوقه والمکتوبه فی مجال اللسانیات الاجتماعیه من جانب ومن جانب آخر فی مجال النقد النسوی، بحیث یعبر البعض من النقاد النسویه أسلوباً خاصا للکاتبات. ولهذا الأسلوب میزاته الخاصه برزت فی ثنایا مجموعه «لحظه لاختلاس الحب» القصصیه لفضیله الفاروق (1967) القاصه الجزایریه ومجموعه «ثلاثه کتب» القصصیه لزویا بیرزاد (1952) القاصه الإیرانیه. تسعى هذه الدراسه البحث عن میزات الکتابه النسویه لبنیه القصص القصیره للفاروق وبیرزاد وذلک وفقاً للمنهج الوصفی التحلیلی. تعتمد الدراسه علی نظریه روبن لاکوف الألسنه الاجتماعیه بوصفها نظریه أکادیمیه تدرس عن أثر الجنس على العلاقات الاجتماعیه. تدل النتایج علی أن القاصتین قد وظفتا خطابهما السردی توظیفا یناسب سمات الجنسیه النسویه. أما المستوى اللغوی، فتشمل غالبیه کلمات القاصتین علی کلمات متلطفه مزیجه بعالم المرأه العاطفی مع خلیط من اللغات الداله علی الألوان النسویه. وفی المستوى النحوی، فتنتمی القاصتان إلی توصیفات جزییه تختص والأسلوب النسوی، وذلک عبر استخدام جمل وصفیه، والمؤکدات، وعبارات تدل علی التشکیک، والاستفهام.
بررسی مشابهات لفظی قرآن کریم براساس رویکرد تاریخ ادبی هرمنوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از رویکردهای نوین در نقد ادبی، رویکرد تاریخ ادبی هرمنوتیکی است که به جای سرگذشت مؤلف و متن، «ت اریخ خوانن دگان م تن» ی ا «تاریخ ادبیات مخاطبان» را پیشنهاد می دهد. براساس این رویکرد، مورخ ادب ی، کار خود را بیشتر بر شرایط درک و دریافت متن ادبی متمرکز می کن د تا بر شرایط آفرینش آن و با این مبنا، به نگارش سرگذشت یک متن پس از تولد و سپس به بررسی حرکت آن در طول تاریخ می پردازد. از دیگر سو، دسته ای از آیات قران کریم هستند که از آن ها با نام مشابه لفظی(یا متشابهات لفظی) یاد می کنند؛ این آیات دارای الفاظ شبیه به هم بوده که از جهات مختلف با یکدیگر شباهتی سؤال برانگیز دارند. در این راستا، پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سوال است که اینگونه آیات، در موقعیت های مختلف تاریخی چه نقشی بازی کرده اند و حضورشان در تاریخ، چگونه است؟ در حقیقت نسبت متن این آیات، با ذوق و سلیقه دوره های مختلف چگونه است؟ آیا متن این آیات، در گذر زمان، پرسش های مختلفی را طرح می کند؟ آیا نسل های مختلف در مکالمه با آن پرسش های تازه ای را مطرح نموده اند؟ بررسی تاریخ ادبی هرمنوتیکی آیات مشابه قرآن کریم، حاکی از آن است که مردمان هر دوره، با توجه به شرایط زمانی و مکانی خویش و نیز افق انتظاراتشان از متن مقدس قرآن کریم، مواجهه های مختلف با این آیات داشته اند و از آنجا رویکردها و خ وانش ه ای گون اگونی از این آیات، پدی دار ش ده اس ت. نوشتار حاضر با بررسی نگارش های به دست آم ده از این آیات، به معرفی انواع رویکردها در مواجهه با این آیات پرداخته و خوانندگان را بر مبنای نوع خوانشی که از این آیات دارند، دسته بندی نموده است.