فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۴۱ تا ۵٬۴۶۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۳
۳۰-۹
حوزههای تخصصی:
آنچه در این مقاله بررسی می شود چگونگی انتخاب و ترکیب روی «محور جانشینی» و «محور همنشینی» در شعر شاعر معاصر فارسی «اخوان ثالث» است تا از دید زبانشناسی، شیوه زیبایی آفرینی این شاعر بررسی و مقایسه شود. در راستای این هدف به تبیین بررسی ادبیات از دیدگاه زبانشناسی پرداخته و دفتر «آخر شاهنامه» از شعر اخوان ثالث بررسی شده است. نتایج حاکی است که در اشعار اخوان، مخاطب غالباً با ترکیبهای شاعر روی محور همنشینی روبه رو است. این گرایش به فرایند ترکیب در متن با کاربرد تشبیهات مفصل، تناسب معنایی، کاربردهای ارجاعی و توازنها در بسامد زیاد مشخص شده است. در نهایت گرایش اخوان ثالث به سمت فرایند ترکیب سبب توضیح ابیات، نزدیکی مدلول و مصداق و در نهایت درک آسان ابیات شده است.
تحلیل تطبیقی ظرفیت های همسان رمان «سه شنبه ها با موری» با مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بروز نسبیت انگاری معرفتی در قالب آنومیهای اجتماعی و مسائلی چون ناهنجاریها و بحرانهای عاطفی و هویتی، تزلزل و سرخوردگیهای روانی، نتیجه مبنا قرار گرفتن جریان مدرنیته و حاکمیت پارادایم پوزیتویسم است. این موارد به عنوان مسائل حیاتی زندگی بشری در برهه های مختلف مورد توجه بوده است که مصداقهای آن را می توان در دو اثر سه شنبه ها با موری و مثنوی مولوی مشاهده کرد. رمان سه شنبه ها با موری یکی از آثار قابل توجه دنیای غرب بر مسأله گرفتاری دائم بشریت در دام مادیت و غفلت از خودشناسی(عشق و مهرورزی، مرگ، معنویت و آگاهی و...) تأکیدکرده است. همین موارد به گونه ای دیگر در مجموعه آثار مولوی به طور اخص، مثنوی معنوی مورد توجه است. پژوهش می کوشد با روش تحلیل تطبیقی، مبتنی بر مکتب امریکایی به تجزیه و تحلیل محتوای این دو اثر و ارائه راهکارهای مطلوب به منظور برون رفت از وضعیت حاکم بر زندگی انسانها دست یابد. یافته های تحقیق حاکی است که وجه غالب هردو اثر، مطرح کردن بحران گرفتاری بشریت در دام عالم مادی است. تمایز دو اثر را می توان در تأکید مولوی بر فراتر رفتن از عوامل مادی وتکیه بر هستی شناسی عرفان اسلامی اشاره کرد.
کارکرد عنصر «مکان» در داستانهای شهری با رویکرد مطالعات فرهنگی (نمونه بررسی: کارکرد «تهران» در رمانهای دهه های هشتاد و نود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۴
۶۲-۳۵
حوزههای تخصصی:
«مکان» عنصری حذف ناشدنی در هر متن روایی است؛ زیرا هر کنش یا توصیفی در داستان و هر پیشرفتی در پیرنگ، خواه ناخواه در مکانی واقعی یا مخیل اتفاق می افتد. عنصر مکان در داستان، گاهی صرفاً پس زمینه ای صامت و بستری برای رخدادن رویدادها است؛ اما گاهی نیز به مثابه عنصری زنده و پویا در شکل گیری حوادث نقش دارد. در این پژوهش رمانهای شهری فارسی دهه های هفتاد تا نود، که حوادث آنها در تهران روی داده، با رویکرد مطالعات فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد مکان در این رمانها گاه عینی (مانند بزرگراه ها، خیابانها، پاساژها و...) است که مظاهر پیشرفت و تمدن پایتخت را به رخ می کشد؛ اما به سبب ناهمگنی با فرهنگ و عواطف شهروندان، پیوستار گفتمانی ایجاد نمی کند. حاصل زندگی در این مکانها برای شهروندان بومی، دلزدگی و ملال، و برای شهروندان مهاجر (شهرستانی)، ترس، اندوه و سردرگمی است. گاهی نیز فضا بر شهروندان استیلا می یابد و توصیفات مکان، تحت تأثیر آرزوها، دلتنگی ها، ترسها، یا آرمانهای شخصیت ها قرار می گیرد. این فضاها، عموماً دور از دسترس است؛ در خاطرات یا آرزوهای شخصیت ها حضور دارد و برای آنها حس نوستالژی ایجاد می کند.
بررسی تطبیقی داستان بلوچی هانی و شَی مُرید با لیلی و مجنون نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
23 - 52
حوزههای تخصصی:
در ادبیات ایرانی داستانسرایی از قدیم و پیش از اسلام رواج داشته و مورد توجه بوده است. در ادب فارسی سرودن داستان های عاشقانه در پایان قرن ششم به وسیله نظامی گنجه ای به کمال رسید و این نوع ادبی در ادبیات اقوام ایرانی نیز بنا بر سنت دیرینه ای که میان ایرانیان رایج بوده است، تاریخی کهن دارد و مورد توجه مردم بوده است. داستانسرایی بیشترین بخش ادبیات سنتی و شفاهی قوم بلوچ را تشکیل می دهد و در این میان منظومه های عاشقانه جایگاه مهمی دارد. انتشار این منظومه ها علاوه بر آگاهی یافتن از ادبیات و فرهنگ مردم بلوچ، می تواند با تطبیق با برخی از داستانهای مشابه در ادبیات فارسی به نتیجه های قابل قبول تری در پژوهش دست یافت. هانی و شَی مُرید معروفترین داستان عاشقانه ادبیات بلوچی است که بین علاقه مندان ادبیات ایرانی گمنام است، این داستان به نظم بلوچی درآمده است و قدمت آن به چند قرن پیش می رسد و در برخی از حوادث، شباهتهای آشکاری با لیلی و مجنون نظامی دارد. زندگی قبیله ای و شرایط اقلیمی ویژه ای که در صحاری بلوچستان و عربستان حاکم است؛ اشتراکات گوناگونی را بین این دو داستان به وجود آورده است. در این داستان ضمن گزارش خلاصه ای از دو روایت مشهورِ داستان هانی و شَی مرید، با روش تحلیلی و تطبیقی، شخصیت ها و حوادث این داستان را با داستان معروف لیلی و مجنون نظامی بررسی می کنیم.
بررسی نقش ابزار بلاغی «توصیف» در خلق فضای پوچی حاکم بر داستان های مالون می میرد و زنده به گور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
836 - 855
حوزههای تخصصی:
«توصیف» یکی از ویژگی های اصلی و جدانشدنی هر داستان است. در میان نویسندگان معاصر، افرادی همچون صادق هدایت نویسنده و پژوهشگر ایرانی و ساموئل بکت نویسنده و نمایش نامه نویس ایرلندی از ابزار بلاغی «توصیف» برای فضاسازی مناسب به صورت ویژه استفاده کرده اند. هدف نویسندگان در این مقاله، بررسی نقش «توصیف» در خلق فضای پوچی حاکم بر داستان های مالون می میرد اثر بکت و زنده به گور اثر هدایت است. نوع پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و فیش برداری است. مطالب مورد تحلیل نشان می دهد که بکت و هدایت برخلاف نویسندگان کلاسیک قصد دارند با استفاده از «توصیف»، جهان را پست تر از آنچه هست نشان دهند و فضای داستان ها را یأس آلود مجسّم کنند. آن ها برای این منظور از نقش های مقعرسازی توصیف، روایی، هومریک یا حماسی و میمتیک یا تقلیدی بهره جسته اند.
تحلیل بلاغی آرایه های بیانی در نقیضه های میرزاعبدالله گرجی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
65 - 80
حوزههای تخصصی:
میرزاعبدالله گرجی اصفهانی (متخلص به اشتها و سرگشته) ازجمله اطعمه سرایان شاخص قرن سیزدهم بوده است که با استفاده از شاخه های مرتبط با طنز یعنی نقیضه گویی اشعار درخور توجهی سروده و از خلال آن، هم هنر طنزپردازی را نشان داده و هم به انتقاد از کمبودها و کاستی های موجود در زمانه خود پرداخته است. نویسندگان این نوشتار به دلیل نبود تعریف واحد و مشخص از نقیضه، سعی کرده اند ابتدا تعریف واحدی از آن ارائه دهند و سپس کوشیده اند نقیضه های گرجی اصفهانی را از منظر آرایه های بیانی واکاوی کنند. بررسی نقیضه های اشتها نشان می دهد وی به مخاطبان شعر خود که عمدتاً از قشر عامه و کم سواد جامعه بودند. توجه ویژه ای نشان داده است و ضمن به کارگیری آرایه های بیانی ساده تر (تشبیه و کنایه) از ظرفیت های بالقوه آن ها استفاده کرده است و ساختاری یکدست را خلق کرده و با برهم ریختن نظام شعری شاعرانی که شعرشان در اذهان عموم منسجم شده است، مجال یافت تا آشفتگی های زمانه خویش را از طریق طنزپردازی های تلخ آمیز یا قهقهه برانگیز نمایان کند.
بررسی معانی قصر در لایه های پنهان سخن حافظ شیرازی و سنایی غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
111 - 139
حوزههای تخصصی:
شعر زیبایی هایی دارد که شناخت آن ها با چند مبحث سر و کار دارد. کاوش در بیرونی ترین لایه شعر، مربوط به الفاظ بیت است که مربوط به علم بدیع می شود. پس از این لایه، علم بیان است؛ اما آن زیبایی پنهانی که برای یافتن آن، دقّت و تمرکز کافی نیاز است، زیبایی مربوط به بلاغت و دانش معانی است و در آفرینش هنری و زیبایی شعر نقش مؤثّری دارد. یکی از مهم ترین وظایف بلاغت به ویژه علم معانی، آن است که یاری گر انسان در انتقال درست تفکّر و احساس درونی خود می باشد. حافظ از شاعران توانای قرن هشتم است که از زبانی توانا برخوردار است و در بکارگیری شگردهای معانی شاعری قدرتمند و ماهر است. در این مقاله که به روش کتابخانه ای نوشته شده است، به بررسی معانی قصر در غزلیات حافظ شیرازی و سنایی غزنوی پرداخته شده است، نتایج تحقیق نشان می دهد که هنرمندی حافظ در کاربرد این قسم از معانی، گاهی به زیرساخت جملات نفوذ کرده است؛ طوری که در روساخت جملات نمی توان به راحتی آن را دریافت.
بررسی مضامین مشترک عرفانی و گنوسی در غزلیات عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
95 - 117
حوزههای تخصصی:
گنوسیسم بنیاد معرفت شناختی دارد و به همین سبب با عرفان و تصوف مشابهت یافته است. درباره این مشابهت و نزدیکی دو رویکرد عمده وجود دارد که یکی مؤید نفوذ اندیشه های گنوسی در عرفان، به ویژه در سده ششم هجری، ولی دیگری منکر چنین امری است. به هر روی، مضامین و بن مایه های مشترک در افکار گنوسی و عرفان وجود دارد که بررسی آن ها در تأیید یا رد نظریه تأثیر و تأثر راهگشاست. عطار نیشابوری از شاعران عارف مسلکی است که در سده ششم می زیسته و احتمال تأثیرپذیری از آرای گنوسی درباره او مطرح است. بنابراین، بررسی مضامین و بن مایه های مشترک گنوسی و عرفانی در آثار او ضروری به نظر می رسد. نماد و نمود این مضامین در غزلیات عطار قابل ملاحظه و بررسی است. تضاد روح و جسم، هبوط روح و اسارت آن در ماده، غلبه خواب بر روح و فراموشی اصل خویش، سرگشتگی و احساس بیگانی روح در جهان ماده، شنیدن ندای غیبی، و حجابِ راه ازجمله مضامین مشترک در اندیشه های گنوسی و عرفان است. فرجامِ سلوک در عرفان وصال حق است؛ در کیش گنوسی از این وصال به دیدار با خویشتن تعبیر می شود که در غزلیات عطار نیز نمود دارد. در این جستار، با روش تحلیلی توصیفی، این بن مایه های مشترک در 165 غزل برگزیده عطار بررسی شده و هدف پژوهش تبیین احتمال تأثیرپذیری عطار از آرای گنوسی در غزل ها و درنتیجه پیوند آن با دیگرآبشخورهای فکری اوست.
بازتاب برخی اندرزها و اندیشه های پیشینیان در منظومه برزونامه کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۱
151 - 197
حوزههای تخصصی:
برزونامه اثری حماسی است که شمس الدین محمد کوسج در قرن هشتم هجری، آن را به تقلید از شاهنامه فردوسی و در ادامه آن سرود. این منظومه به سرگذشت برزو، پسر سهراب و شرح دلاوری ها و پهلوانی های وی می پردازد. در این پژوهش که به برزونامه اختصاص دارد کوشیده شده است تا با روش توصیفی تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای نشان داده شود که سراینده برزونامه، علاوه بر تقلید شیوه و سبک فردوسی در حماسه سرایی، از برخی ریزه کاری های او تقلید کرده است؛ از آن جمله آوردن و نقل اندرز و پند در لابه لای مطالب مختلف است. از مهم ترین یافته های این پژوهش نیز می توان به تأثیرپذیری فراوان و توجه برانگیز برزونامه از اندرزها و پندهای شاهنامه، به ویژه بسامد بالای مضامینی مانند چگونگی رسم و آیین چرخ و اندرزهای مرتبط با آن اشاره کرد؛ اندرزهایی که خود تاحدّ بسیاری تحت تأثیر اندیشه های کهن و اندرزهای متون پهلوی قرار دارد؛ البته گاهی تأثیر اندرزهای شاعران و نویسندگانی مانند نظامی و عنصرالمعالی کیکاوس نیز دیده می شود.
بررسی سنّت ادبی «استقبال» در دیوان واصل کابلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
105 - 124
حوزههای تخصصی:
نهضت بازگشت ادبی که در واکنش به انحطاط سبک هندی در اصفهان آغاز و در سراسر ایران گسترده شد، تأثیری در ادبیات افغانستان نداشت و شاعران افغانستان بدون توجه به آن، به سرودن شعر در سبک هندی و طرز بیدل دهلوی ادامه دادند. در میان موج مستمرّ بیدل گرایی در افغانستان، واصل کابلی (1244-1309ق) از شاعرانی است که به شعر شاعران پیش از سبک هندی نیز توجه داشته و در سرودن اشعار خویش به استقبال از شاعران قدیم به ویژه حافظ رفته است. اثرپذیری واصل از شاعران پیشین، اگرچه هردو ساحت صورت و محتوا را دربر می گیرد؛ در ساحت صورت به ویژه ازمنظر وزن و قافیه و ردیف چشمگیرتر بوده است. ازاین رو پژوهش پیشِ رو با اتکا به نظریه بینامتنیت و با تکیه بر داده های آماری و استفاده از روش توصیفی-تحلیلی کوشیده است موارد اثرپذیری شکلی واصل کابلی از شاعران پیش از خود را بررسی کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد واصل کابلی ضمن استقبال گاه به گاه از طیف گسترده ای از شاعران پیش از خود، به گونه ای نظام مند از حافظ تقلید کرده است؛ چنانکه حدود 50درصد از اشعار برجای مانده از واصل کابلی در استقبال از حافظ شیرازی سروده شده است. مجموعاً 62 غزل، 33 مرثیه، 3 قصیده، 2 مثنوی و 5 قطعه و مفرد وجود دارد که از این تعداد، 32 غزل و یک قصیده را در استقبال از شعر حافظ سروده است. واصل کابلی بعد از حافظ، بیشترین توجه را به غزلیات مولوی نشان داده و 6 غزل از غزلیات دیوان شمس تبریزی را استقبال کرده و در مرتبه بعد از مولوی، به استقبال اشعار بیدل دهلوی توجه کرده است. واصل کابلی 42درصد از کلمات قافیه موجود در غزل های استقبال شده از حافظ را عیناً به شعر خویش راه داده و قریب 58درصد از کلمات قافیه در اشعار وی مختص خود واصل بوده که با عنایت به نقش قافیه در مضمون پردازی، نشان دهنده تنوع بیشتر مضامین در شعر واصل کابلی است. نکته مهم دیگر این است که واصل در استقبال از یک شعر، گاه دو شعر سروده است که نمونه های آن را می توان در استقبال از شعر مولانا و حافظ و قدسی مشهدی مشاهده کرد. مهم تر اینکه گاهی شعر شاعری را با واسطه شاعری دیگر استقبال کرده است؛ مانند نمونه ای که در استقبال از مولوی و امیرخسرو دهلوی دیده می شود. گفتنی است که تأثیرپذیری واصل کابلی از حافظ و سایر شاعران یادشده تنها در مقوله استقبال(اثرپذیری در وزن و قافیه) خلاصه نمی شود و چنانکه در تحلیل استقبال از نخستین غزل دیوان حافظ بحث شد، تمامی حوزه های شکلی اعم از موسیقی، زبان، صورخیال و ...) و همچنین همه ساحت های معنایی را دربر می گیرد.
بررسی تطبیقی عناصر حماسی در علی نامه و خاوران نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
167 - 182
حوزههای تخصصی:
علی نامه و خاوران نامه از نمونه های برجسته حماسه های دینی قرن پنجم و نهم در ادب پارسی هستند که در توصیف جنگ های اسلام به فرماندهی حضرت علی (ع) به نظم کشیده شده اند. عناصر حماسی باتوجه به محتوا و درون مایه داستان ها شکل می گیرد و ساختار، متناسب با چگونگی درون مایه ترسیم می شود. تحلیل تطبیقی عناصر حماسی نو در حماسه های کهن، موضوع اصلی این مقاله است. در این دو منظومه، عناصر اصلی حماسه مشتمل بر قالب داستانی، قهرمان پردازی، زمان، مکان، عناصر و نیروهای خارق العاده ترسیم شده و تقلید از شاهنامه فردوسی در زمینه های شیوه سخن پردازی، لفظ و نیز محتوا به روشنی جلوه گر است. نتایج این پژوهش، گویای این مسئله است که اگرچه این دو منظومه ازنظر ظواهر و عناصر حماسی با یکدیگر شباهت های زیادی دارند، درون مایه و شکل بروز عناصر حماسی در داستان ها با یکدیگر متفاوت است؛ باوجود اینکه این دو کتاب در زمینه های خرق عادت و داستانی بودن منسجم هستند، محبوبیت و دور نبودن قهرمانان این دو منظومه از صفات والای اخلاقی سبب شده است که عامه مردم، قهرمان اصلی داستان را نمونه و مظهر انسان آرمانی و حماسی خود بدانند.
بررسی وجوه مشترک ویژگی های پیر و شیخ در اسرارالتوحید محمد بن منور و رمان برادران کارامازوف از فئودور داستایفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرفان به عنوان پدیده ای انسانی، مربوط به محدوده جغرافیایی یا ایدئولوژی خاصی نیست و نمودهای آن تقریباً در همه فرهنگ ها دیده می شود. با عنایت به مراودات بینافرهنگی در گذشته و امروز، تأثیر و تأثر در ارتباط با مسائل معرفت شناسی امری بدیهی است. در میان نویسندگان اهل روسیه، فئودور داستایفسکی در بخشی از رمان برادران کارامازوف به فرهنگ عرفانی شکل گرفته در روسیه اشاره کرده است. وی، چنان که صراحتاً در رمان مذکور بیان می کند در بازنمایی این مقوله تحت تأثیر فرهنگ عرفان شرقی بوده است. در تحقیق حاضر با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی، وجوه مشترک ویژگی های «پیر و شیخ» به عنوان یکی از مصداق های عرفانی برجسته در اسرارالتوحید (بازنماینده عرفان شرقی) از محمدبن منور میهنی با رمان برادران کارامازوف (بازنماینده عرفان غربی) از داستایفسکی بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نویسندگان مذکور با اشاره به سیره عملی و نظری ابوسعید ابوالخیر وپدر زوسیما (به عنوان پیران واصل) به تبیین مقولاتی چون: انقیاد محض سالک در برابر پیر، گرایش عوام به نهاد خانقاه و دیر و محبوبیت عمومی پیر، نقش هدایت گری پیر برای حل مشکلات عوام و خواص، مشاهده کرامات از پیر؛ فراست پیر، ارتباط روح پیر با عالم ناسوت پس از مرگ و مقدّس انگاری پیر پرداخته اند.
بررسی عنصر شخصیّت در حکایات مشترک هفت اورنگ جامی و مصیبت نامه عطّار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامی شاعر عارف قرن نهم، برای بیان موضوعات اخلاقی، تعلیمی و عرفانی در هفت اورنگ، به طریقی مؤثر و هنرمندانه از دویست حکایت و تمثیل استفاده کرده است. از میان این حکایات یازده حکایت در مصیبت نامه عطّار وجود دارد. یکی از راه های سنجش قدرت خلّاقیت و سبک شاعران، بررسی و مقایسه تمثیل های داستانی آن ها با یکدیگر است. دراین پژوهش به بررسی و مقایسه یازده حکایت مشترک هفت اورنگ و مصیبت نامه با تکیه برعنصر شخصیّت پرداخته ایم. عطّار گاه با پندواندرز و گاه با بیان ظرافت های اخلاقی، از زبان دیوانگان(عقلای مجانین) جهت عبرت شاهان و ظالمان حاکم بر مردم به انتقاد می پردازد و برتری و خلاقیّت خود را با استفاده از عنصر شخصیّت و شخصیّت پردازی در ساختار حکایات، در جهت تبیین مقاصد و اندیشه های خود به کارگرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از تفوّق، قدرت و خلاقّیت عطّار است زیرا وی از عنصر شخصیّت به عنوان ابزاری اساسی برای پیشبرد اهداف و اندیشه های خود بیشترین بهره را برده است.
بن مایه های اساطیری آتش در اوستا و بندهشن و بازتاب آن در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
243 - 265
حوزههای تخصصی:
آتش یکی از چهار آخشیج (عنصر) است که با کشف آن جهشی در شیوه زندگی انسان ها پدید آمد. این عنصر در میان تمام ملل دنیا همواره مورد احترام بوده است. عده ای آن را مورد پرستش قرار داده اند و مردمانی در اجرای مراسم آیینی از آن استفاده کرده اند. آتش ازگذشته های دور تا امروز از مراسم عزا تا جشن ها، با حالت نمادین دوگانه به گونه های مختلف در زندگی بشر، حضوری پررنگ داشته است. امروزه شمع همان نقش روشن گری آتش را ایفا می کند چه در مراسم جشن و شادی و چه در مراسم سوگواری؛ و درعین تعارض محیطی، نوعی آرامش را تداعی می کند و استفاده از آن در دنیا رایج است. تمام تمدن های بنام دنیا داستان های مختلفی برای پیدایش آتش دارند و نکته مشترک در تمامی اساطیر جهانی این است که کشف آتش به عنوان نقطه عطفی در زندگی بشر، همیشه مورد احترام بوده است. در این پژوهش به شیوه تحلیلی- توصیفی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای، جای گاه عنصر آتش در اوستا و بندهشن بررسی و تضاد و تعارض در نماد این عنصر تحلیل شده است. آتش در شعر شاعران با ایجاد حسی دوگانه و حتی چندگانه، دست مایه سرودن اشعاری دل پذیر شده که با پیشینه مفهوم انواع آتش در اوستا و بندهشن شباهت دارد و می توان ریشه آن را در این دو کتاب مشاهده کرد.
تحلیل و تبیین ساخت های ایستا در زبان عربی بر پایه دستور نقش و ارجاع همراه با شواهدی از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
131 - 164
حوزههای تخصصی:
دستور نقش و ارجاع، نظریه ای ساختی-نقشی است که در آن ساخت نحوی با ساخت معنایی ترکیب شده است؛ اگرچه بخش بنیادی بر عهده ساخت معنایی می باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و توصیف انواع ساخت های ایستا در زبان عربی همراه با شواهدی از قرآن کریم، بر اساس دستور نقش و ارجاع نگاشته شده است. این جستار به دنبال پاسخ به دو پرسش است: 1- ساخت های ایستا در زبان عربی و آیات قرآن کریم کدامند؟ 2- چگونه دستور نقش و ارجاع می تواند ابزار مناسبی برای تشخیص ساخت های ایستا در زبان عربی و قرآن کریم فراهم نماید؟ روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی است و داده های زبانی از گویشوران بومی زبان عربی و متون قرآن کریم گردآوری شده است. در تحقیق پیش رو ابتدا به تبیین انواع ساخت های ایستا در عربی با بهره گیری از شواهد قرآن کریم کوشش شده است، در ادامه با کمک ابزار موجود در این دستور، آزمون های طبقه بندی افعال ون ولین و لاپولا (1997)، به تشخیص ساخت های ایستا پرداخته می شود. نتایج حاکی از آن است که در عربی ساخت های ایستا به 9 دسته تقسیم می شوند: ساخت های اسنادی، ساخت های ملکی، افعال ناقصه، افعال حسی و حالتی، افعال رجا و آرزو، افعال تعجب و افعال مدح و ذم. علاوه بر آن، تحلیل داده ها نمایانگر آن است که در عربی از مجموع پنج آزمون در دستور نقش و ارجاع، چهار آزمون جهت تشخیص ساخت های ایستا از کارآیی لازم برخوردار می باشند. به بیانی دیگر بجز آزمون ساخت استمراری، سایر آزمون های تشخیصی مشتمل بر کاربرد قیود شدت کنشی، کاربرد قیود سرعت، همراهی با قید «برای یک ساعت یا بمدت یک ساعت» و همراهی با قید زمان «در یک ساعت»، در زبان عربی کارآمد هستند.
بررسی شیوه های برگردان اغراض ثانوی افعال نهی در قرآن در ترجمه های طبری و صفارزاده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷
99 - 117
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه های مهمّ علم معانی، بررسی أغراض ثانوی در جملات خبری و انشایی است. نقش علوم بلاغی در فهم قرآن و درک معارف آن غیر قابل انکار است. در مقاله حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، و با مطالعه شیوه های بیان معانی ثانوی در فارسی دو شیوه ی کاربردی در برگردان این عبارات به دست آمد، و برای آزمودن آن به نقد و بررسی ترجمه طبری و صفارزاده پرداخته شد، در ادامه برای دریافت دقیق معانی ثانوی عبارات مورد مطالعه، ضمن کمک گرفتن از تفاسیر قرآن و کتب بلاغت، ترجمه مترجمان موردنظر در برخی موارد با چهار ترجمه دیگر مقایسه گردید تا از بروز خطا در داوری، مصون حاصل شود. در این پژوهش تلاش شد تا با ارائه دو شیوه برای برگردان عبارات نهی در قرآن که دارای معانی ثانوی هستند، به بررسی ترجمه قرآن با تکیه بر دو ترجمه طبری و صفارزاده پرداخته شود. شیوه اول شامل آیاتی که ترجمه آن می تواند مفهوم ثانوی آیه را به خواننده فارسی زبان منتقل کند، و دریافت معانی ثانوی آیه به خواننده واگذار می شود و نیازی به قرینه، افزوده تفسیری و شرح ندارد؛ و شیوه دوم شامل آیاتی که برگردان فارسی آن گویای معنای ثانوی نهی نیست و مترجم باید برای انتقال آن به مخاطب قرینه، توضیح یا افزوده ی تفسیری بیاورد. بر اساس این شیوه ها تلاش شد تا دانسته شود که این دو مترجم قرآن در برگردان افعال نهی قرآن، در چه مواردی و از کدام شیوه بهره گرفته اند، و تا چه اندازه موفق بوده اند.
تحلیل اصطلاح «بخت» در منظومه های «اقبال نامه» و «مخزن الاسرار» از منظر تقدیرگرایی زروانی، با نگاهی به تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقدیرگرایی از موضوعات مهم در فلسفه و کلام است که به تبع آن در حوزه ادبیات نیز راه یافته است. انسان در انجام بسیاری از اعمال خود، وجود اراده آزاد را آگاهانه و ناآگاهانه می پذیرد امّا هنگامی که ناکام می شود، به تقدیر متوسل شده و به نیرویی مافوق اراده خود که در نهایت او را مقهور ساخته باور پیدا می کند و از آن سخن می گوید. از آن جا که برمبنای نظرات فرضیه پردازانی چون فرکلاف تحلیل گفتمان تجزیه و تحلیل زبان در کاربرد است و نمی تواند منحصر به توصیف صورت های زبانی مستقل از اهداف و کارکردهایی باشد که این صورت ها برای پرداختن به آنها در امور انسانی به وجود آمده اند، با توجه به بسامد بالای واژه هایی نظیر«بخت» یا «زمانه» در آثار بسیاری از شعرا و نویسندگان این واژه ها باید به عنوان واژه هایی «نشان دار» در نظر گرفته شود که حامل بار فرا معنایی و فرامتنی هستند و ریشه در ناخودآگاه و ایدئولوژی گویندگان آن ها دارد. در این مقاله ارتباط این اصطلاحات در منظومه های «اقبال نامه» و «مخزن الاسرار» نظامی با تفکّر تقدیرگرایی زروانی بررسی شده و شیوه تحلیل با توجّه به نظریه نورمن فرکلاف در تحلیل گفتمان، بررسی موقعیت فرامتنی این اصطلاحات قرار داده شده و سرانجام ضمن بررسی این اصطلاحات پیرامون سیر، تداوم و تأثیر تقدیرگرایی زروانی–مهری بر افکار و آثار نویسندگان و شاعران و نیز انتقال این تفکّر به دوره های بعد بحث شده است.
واکاوی ترجمه صوت واژه ها از فارسی به عربی (بررسی موردی، ترجمه رمان درازنای شب از جمال میرصادقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوند میان زبان فارسی و عربی دیرزمانی است که برقرار شده و تعامل و تداخل فرهنگ ها به اوج خود رسیده است. ابزار ترجمه یکی از اسباب بده و بستان این تعاملات فرهنگی و هدف اصلی این بوده که چگونه یک پیام با کمترین خدشه از یک زبان مبدأ به زبان مقصد انتقال یابد. در واژگان پیام رسان زبان مبدأ، صوت واژه ها حامل هایی هستند که احساسات عاطفی یا غیرعاطفی را با خود حمل می کنند. احساسات عاطفی همچون احساس شادی، اندوه، درد، حسرت و غیرعاطفی مانند آواهای تقلیدی. در این مقاله به بررسی صوت واژه ها در ترجمه رمان درازنای شب که مشتمل بر تعداد قابل توجهی از آن ها است، پرداخته شده است. تجزیه آحادی ترجمه و مقایسه آن با واژه فارسی یکی از روش های مطابقت میان آن هاست و از این طریق میزان تطابق دو واژه فارسی و عربی بررسی شده است. از جمله رهاورد این پژوهش آن است که مترجم در بیشتر موارد، ترجمه صحیحی از صوت واژه ها ارائه داده و توانسته است دلالت های آن ها را با توجه به بافت و سیاقی که داشته اند به طور کامل به زبان مقصد انتقال دهد؛ هر چند تا اندازه ای موفق بوده، اما در برخی مواقع هم راه را به خطا رفته و در انتقال ترجمه صحیح وامانده است.
شعر بی نام، شعر بی تاریخ (عنوان و عنوان شناسی سروده های منوچهر آتشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
31 - 48
حوزههای تخصصی:
عنوان شعر در نقد و بررسی شعر معاصر، درآمدی برای ورود و حضور در جهان شعر و احساس و اندیشه شاعرانه است. این عنصر ارزشمند، یکی از برجسته ترین وجوه تفاوت و تمایز شعر نو با شعر سنتی به شمار می آید. در شعر معاصر، عنوان، در حصار و چنبره تقلیل به پیله تنگِ نام گذاری محدود نمی شود و بیشتر وظایفی زیبایی شناسی، کارکرد هنری، روی کرد معناشناختی را برعهده دارد. هدف این نوشتار، بررسی، شناخت و شناساندن سروده های یکی از گویندگان بنام معاصر، یعنی منوچهر آتشی، باتوجه به مؤلفه تأثیرگذار «عنوان شناسی» سروده هاست. این پژوهش، بیشتر به روش تحقیقِ اسنادی توصیفی و تا اندازه ای تحلیل محتوا انجام پذیرفته و در آن، عنصر برجسته تفاوت گذار شعر معاصر با شعر سنتی، یعنی مقوله مواجهه شاعر با عنصر عنوان گزارش و تبیین شده است. علاوه بر آن، به نکته ای مهم دست می یابد که چگونه شاعر نوگرای معاصر، به خوبی از کارکرد و تأثیر عنوان شعر آگاهی داشته و از آن مانند ابزاری برای گسترش دامنه معنایی سروده ها و القا به مخاطب و تأثیرگذاری بیشتر بهره گرفته است.
بررسی و تحلیل سبک شناسی نسخه خطی مثنوی «درّ مکنون» فقیر دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
101 - 122
حوزههای تخصصی:
فقیر دهلوی از شاعران فارسی در قرن 12 هجری، شاعری شیعی مذهب و زاده شده در دارالخلافه شاه جهان آباد است که از وی آثار زیادی ازجمله مثنوی «درّ مکنون» به جا مانده است. این مثنوی عاشقانه، داستان عشق ملیکه، دختر قیصر روم با امام حسن عسکری(ع را به تصویر می کشد. هدف از نگارش این مقاله، معرفی و تحلیل سبک شناسی مثنوی «درّ مکنون» فقیر دهلوی و معرفی نسخ خطی آن است. روش تصحیح نسخه، شیوه تصحیح برمبنای نسخه اساس است و بدین منظور هرگاه نقص، نادرستی و اشتباه محرزی در آن رؤیت شد، آن را به کمک ضبط نسخه دیگر یا همان نسخه بدل مرتفع ساخته است. در این مقاله، ابتدا شرح حال مختصری از شاعر و آثار وی ارائه شده، سپس تلاش شده است موضوع، ساختار، ویژگی های نسخه، سبک شناسی و رسم الخط اثر بررسی شود. بررسی های انجام شده نشان می دهد که زبان ساده و روان، ترکیب سازی های مضمون آفرین، تسکین متحرک، تخفیف واژه، به کار بردن واژه های عربی، تشبیهات محسوس، استفاده مناسب و متناسب از انواع صور خیال تا جایی که لفظ و معنی در مقابل هم قرار گیرند و سبب پیچیدگی کلام نشود، ازجمله خصوصیات سبکی مثنوی «درّ مکنون» فقیر دهلوی است.