۴.
کلیدواژهها:
شعر افغانستان بینامتنیت ادبی واصل کابلی حافظ شیرازی استقبال
نهضت بازگشت ادبی که در واکنش به انحطاط سبک هندی در اصفهان آغاز و در سراسر ایران گسترده شد، تأثیری در ادبیات افغانستان نداشت و شاعران افغانستان بدون توجه به آن، به سرودن شعر در سبک هندی و طرز بیدل دهلوی ادامه دادند. در میان موج مستمرّ بیدل گرایی در افغانستان، واصل کابلی (1244-1309ق) از شاعرانی است که به شعر شاعران پیش از سبک هندی نیز توجه داشته و در سرودن اشعار خویش به استقبال از شاعران قدیم به ویژه حافظ رفته است. اثرپذیری واصل از شاعران پیشین، اگرچه هردو ساحت صورت و محتوا را دربر می گیرد؛ در ساحت صورت به ویژه ازمنظر وزن و قافیه و ردیف چشمگیرتر بوده است. ازاین رو پژوهش پیشِ رو با اتکا به نظریه بینامتنیت و با تکیه بر داده های آماری و استفاده از روش توصیفی-تحلیلی کوشیده است موارد اثرپذیری شکلی واصل کابلی از شاعران پیش از خود را بررسی کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد واصل کابلی ضمن استقبال گاه به گاه از طیف گسترده ای از شاعران پیش از خود، به گونه ای نظام مند از حافظ تقلید کرده است؛ چنانکه حدود 50درصد از اشعار برجای مانده از واصل کابلی در استقبال از حافظ شیرازی سروده شده است. مجموعاً 62 غزل، 33 مرثیه، 3 قصیده، 2 مثنوی و 5 قطعه و مفرد وجود دارد که از این تعداد، 32 غزل و یک قصیده را در استقبال از شعر حافظ سروده است. واصل کابلی بعد از حافظ، بیشترین توجه را به غزلیات مولوی نشان داده و 6 غزل از غزلیات دیوان شمس تبریزی را استقبال کرده و در مرتبه بعد از مولوی، به استقبال اشعار بیدل دهلوی توجه کرده است. واصل کابلی 42درصد از کلمات قافیه موجود در غزل های استقبال شده از حافظ را عیناً به شعر خویش راه داده و قریب 58درصد از کلمات قافیه در اشعار وی مختص خود واصل بوده که با عنایت به نقش قافیه در مضمون پردازی، نشان دهنده تنوع بیشتر مضامین در شعر واصل کابلی است. نکته مهم دیگر این است که واصل در استقبال از یک شعر، گاه دو شعر سروده است که نمونه های آن را می توان در استقبال از شعر مولانا و حافظ و قدسی مشهدی مشاهده کرد. مهم تر اینکه گاهی شعر شاعری را با واسطه شاعری دیگر استقبال کرده است؛ مانند نمونه ای که در استقبال از مولوی و امیرخسرو دهلوی دیده می شود. گفتنی است که تأثیرپذیری واصل کابلی از حافظ و سایر شاعران یادشده تنها در مقوله استقبال(اثرپذیری در وزن و قافیه) خلاصه نمی شود و چنانکه در تحلیل استقبال از نخستین غزل دیوان حافظ بحث شد، تمامی حوزه های شکلی اعم از موسیقی، زبان، صورخیال و ...) و همچنین همه ساحت های معنایی را دربر می گیرد.