فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۸۱ تا ۴٬۲۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
83 - 118
حوزههای تخصصی:
مبحث «فصل و وصل» یکی از ارزشمندترین مباحث علم معانی و یکی از مهارت های مورد نیاز در فهم صحیح متون به ویژه متن قرآن به شمار می آید. این در حالی است که با تأمل در کلام خداوند می توان به مصادیقی دست یافت که برخی از قوانین بلاغی مهم و ثابت این بحث را مخدوش می سازد. از این رو بازخوانی این مبحث مهم امری اجتناب ناپذیر می نماید. بدین تصور نوشتار حاضر بر آن است تا با توجه به نظریه متنیت و تکیه بر اصل فراهنجاری(هنجارگریزی)، به عنوان یکی از مهم ترین ابزار ادبیت متن، ضمن روش توصیفی-تحلیلی، موارد عدول از قواعد حاکم بر مبحث فصل و وصل را در آیات قرآن مورد بررسی قرار دهد و ضمن ارائه یک تحلیل روشنگر برای هر عبارت، به این سوال اصلی پاسخ دهد که: فراهنجاری در مواضع فصل و وصل تا چه اندازه متاثر از بافت است و تأثیر این فراهنجاری بر متنیتِ متنِ قرآن و ظرافت های معنایی ورای آن چیست؟ بررسی داده های قرآنی نشان داد که قواعد موجود در باب فصل و وصل، قطعی و یقینی نیست بلکه مواضع فصل و وصل با توجه به بافت متن و سیاقمندی معنا قابل عدول است. لذا وجود تکه متن هایی گسسته در موضع وصل و یا ذکر کلامی پیوسته در موضع فصل برای قواعد فصل و وصل دو وظیفه معناشناختی و کاربردشناختی را با هم فراهم می سازد. به بیان دیگر کاربست و عدم کاربست حرف عطف «واو» نقش بسزایی در زایش معنا ایفا می کند. همچنین معانی تعلیل، تعدید و شمارش، تصویر مبالغه آمیز فضای ترس و دهشت، تاکید بر تغایر مفهوم دو جمله از جمله معناهایی هستند که حرف «واو» با عدول از اصول فصل و وصل آن ها را آفریده است.
بررسی تطبیقی موسیقی درونی در غزلیات انوری ابیوردی و ظهیرالدین فاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
155 - 182
حوزههای تخصصی:
انوری ابیوردی و ظهیر الدین فاریابی دو تن از نام آورترین سخنوران تاریخ شعر فارسی هستند. این دو تأثیر اساسی و عمده ای در غزل فارسی داشته اند. این مقاله، جُستاری درباره مهم ترین جلوه های موسیقی شعر، در غزل های این دو شاعر گرانمایه است. در این مقاله که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده، پس از ذکر مقدمه ای پیرامون این دو سخنور در تحوّل و اعتلای غزل، به بررسی موسیقی درونی (بدیع لفظی) در غزل های آن ها پرداخته و همراه با ارایه نمودارها و تحلیل آمارها به این نتایج رسیده است که هر دو شاعر از موسیقی درونی در القای مفهوم و تأثیرگذاری بر مخاطب بهره برده اند. ظهیر فاریابی با توجه به تعداد کم غزل های خود به خوبی توانسته با بهره گیری از ویژگی ها و جنبه های موسیقایی آرایه ها و متناسب با حال مخاطب در ظهور و بروز جنبه های تقویت موسیقی کلام و معنا آفرینی، استادی و مهارت خود را نمایان کند؛ به طوری که در این بخش صناعاتی همچون: واج آرایی، تکرار و جناس تام، بیشترین نقش را در موسیقی درونی غزل های او ایفا می کنند. انوری نیز از این نوع موسیقی بسیار بهره مند شده و در این بخش به خصوص در واج آرایی، جناس و تکرار بسیار موفق تر از ظهیر عمل کرده است. در نگاهی کُلی، هر دو شاعر در بهره مندی هم زمان متکلم، متن و مخاطب در ارزش گذاری صنایع بدیعی نقش مهم و اساسی داشته اند.
استفهام بلاغی در شعر پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در علم معانی جملات افزون بر معنای ظاهری، یک مفهوم و غرض ثانوی نیز دارند که منظور اصلی گوینده در آن نهفته است. یک دسته از این جملات که قابل صدق و کذب نیستند، جملات استفهامی اند. غرض اصلی از استفهام کسب خبر درباره امر مجهول است، اما علمای بلاغت برای آن اغراض ثانویه متعددی برشمرده اند. در این پژوهش مفاهیم ثانویه جملات پرسشی در دیوان پروین اعتصامی براساس روش توصیفی– تحلیلی بررسی شده است. باید گفت در دیوان پروین، در مجموع 964 مورد پرسش بکار رفته که943 مورد آن از نوع بلاغی محسوب می شود. برای این تعداد استفهام بلاغی می توان 41 مفهوم ثانوی مختلف درنظر گرفت. در این میان مضامینی همچون سرزنش، انکار، نهی و شکایت بیشترین کاربرد را دارند. همه این موارد برای طرح موضوعات اخلاقی مناسب می باشند. از ویژگی های سبکی پروین در کاربرد استفهام، همراه کردن جملات استفهامی با آرایه موازنه است. در این موارد، شاعر یک مضمون اخلاقی را در دو مصراع پیاپی تکرار می کند. این شیوه، علاوه بر افزایش ارزش های موسیقیایی کلام، در القای مضامین مورد نظر شاعر نیز تأثیر بیشتری دارد.
مقایسه زبان تمثیلی و تحت اللفظی خشم در امثال و حکم دهخدا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی نوع بیان مفاهیم در ادبیات یکی از موضوعاتی است که می تواند در تأثیرگذاری و شناخت بیشتر کارکردهای انواع ادبیات مؤثر باشد؛ بنابراین این پژوهش، ابتدا بر اساس مبانی نظری خشم در روان شناسی، به جمع آوری ضرب المثل های مربوط به آن، در مثل های فارسی کتاب امثال وحکم دهخدا پرداخته و بعد از جمع آوری و طبقه بندی داده ها، ساختار زبانی و نوع بیان آن ها را از دو دیدگاه تمثیلی و تحت اللفظی بررسی کرده است؛ درنهایت این دو نوع بیان را باهم مقایسه نموده و در پاسخ به این سوال که آیا در مثل ها خشم، بیشتر به صورت تمثیلی بیان شده است یا تحت اللفظی؟ به این نتیجه رسیده است که از بیان تمثیلی بیشتر برای بیان مفهوم خشم، انواع و علائم آن بهره گرفته شده است اما در بحث راهکارهای مدیریتی بیان مستقیم و تحت اللفظی بسامد بیشتری دارد. دلیل این دوگانگی انتزاعی بودن مفهوم خشم است که جهت تبیین آسان آن با توجه به مخاطبان عامه مثل، تمثیل به کاربرده شده است اما وقتی سخن از راهکارهای آن است برای فهم راحت آن ها از انواع جملات خبری و مستقیم استفاده می شود. روش تحقیق تحلیل محتوای تحلیلی استنباطی است و نمونه موردی پژوهش، کتاب چهارجلدی امثال و حکم دهخداست. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز از فیش برداری استفاده شده است و روش تجزیه وتحلیل داده ها استقرائی است.
صداهای خاموش در کشمکش های گفتمانی سده هفتم از دید سعدی در گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، با مبنا قرار دادن تاریخیتِ متون ادبی به نمایاندن طبقات برتران و فروتران و همچنین گفتمان های جاری زمان و تعارض موجود میان آنها در شبکه قدرتِ قرن هفتم پرداخته شده است. رخ نمودنِ شکاف هایی میان مفاهیم ناظمان و برهم زنندگان نظم، فرایندی است که از پسِ تغییر جریان قدرت برآمده است و پیروِ آن، مدلول های جدیدی برای دال های پیشین در متون شکل گرفته؛ چراکه گفتمان ها با تغییر مرکز قدرت دچار دگرگونی و تعارض شده اند. رویکرد مقاومتی متن در برابر برخی از گفتمان ها و گروه های مقتدر، نشان دهنده وجود قدرت های اصلی و همچنین گفتمان سازی نوینی در جامعه است. درعین حال، در کشمکش های گفتمانی، مطابق با آرمان تاریخگرایی نو، نشان داده شده که چگونه لایه های فرودین یا اقلیت خاموش شده جامعه در متون به صدا درمی آیند و با این چندصدایی از ابژه بودگی به جایگاه سوژ گی برمی نشینند و گاه خود از طریق همان ایدئولوژی که آنان را در طبقه رعیت جای داده، به تأدیب پیشوایان می ایستند. جامعه آماری بر کتاب گلستان سعدی استوار است؛ درعین حال با توجه به رویکرد بینامتنی، به متون همزمان با آن نیز پرداخته شده؛ روش اتخاذشده در جستار نیز بر مبنای نظریه قدرت و مقاومت فوکو است.
محاسبه تضمن های کلامی در غزلی از حافظ با بهره گیری از نظریه استنباطی گرایس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گفتمان شناسی برای کشف و توجیه رابطه صورت و بار منظوری سخن در ارتباط کلامی و تشخیص منظور گوینده، بهره گیری از نظریه استنباطی گرایس به ویژه تضمن و تلمیح مطرح در آراءِ او بسیار اهمیت دارد. در تحلیل متون ادبی نیز که صحنه حضور صور خیال است و غالباً کلمات و جملات، حامل معانی ضمنی و مجازی است، تضمن های کلامی گرایس، قابلیت و کارایی لازم برای توجیه و تفسیر معانی ضمنی را داراست. پژوهش حاضر با استفاده از نظریه استنباطی و اصول همکاری گرایس و نیز مبحث اقتضای ظاهر در معانی سنتی، چگونگی عدول از هنجارهای زبان خودکار و تبدیل آن به زبانی ادبی- عرفانی را در غزلی از حافظ بررسی و معانی تلویحی و تضمن های عرفانی آن را در چارچوبی روشمند، محاسبه و استنباط می کند. بدین منظور ابتدا نظریه گرایس تشریح و با مبحث اقتضای ظاهر تکمیل می شود. سپس با تکیه بر آن و با بهره گیری از روشی توصیفی- تحلیلی، نخستین غزل دیوان حافظ بررسی و پیام های افزون بر کلام او که معنای مقصود اوست استخراج می شود. این تحلیل نشان می دهد که حافظ در این غزل با عدم رعایت اصول همکاری گرایس و عدول از هنجارهای زبان معیار، کلمات و جملات را در معانی دیگر به کار برده و با ایراد کلام برخلاف مقتضای ظاهر، زبانی عرفانی را در قالب غزلی تلفیقی پدید آورده است. تحلیل زبان عرفانی در آثار ادبی از حوزه های جدید ادبیات عرفانی است و دستاورد تحقیق حاضر، توجیه و تبیین علمی و روشمند زبان عرفانی حافظ در غزل مورد نظر، با استفاده از ابزارهای قابل اتکاءِ کاربردشناسی زبان است.
بحر المحبه فی اسرار الموده تفسیری ادبی- عرفانی از سوره یوسف علیه السلام و ناگفته هایی درباره آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
9 - 38
حوزههای تخصصی:
بحر المحبه فی اسرار الموده ازجمله تفاسیر صوفیانه به زبان عربی است که در آن، سوره یوسف همراه با برخی نکات، اشارات، اقوال و حکایات عرفانی در ساختار و نثری ساده و دلنشین تفسیر شده است. محتوای جذاب و اهمیت این اثر موجب ارائه چهار ترجمه از آن در سده اخیر شده، اما با وجود این، هنوز تصحیحی انتقادی از آن در دست نیست و حتی نشانی از تلاشی جدی در پی شناخت دقیق اثر و نیز مؤلف، زمان تألیف، خاستگاه، نحوه شکل گیری و نیز جایگاه آن در سنت تفسیرنگاری عرفانی یافت نمی شود. این تفسیر با رویکرد عملی در عرفان و ملتزم به شریعت و اخلاق ، در بستر سنت تفسیری صوفیان در سده های نخست اسلامی و پیش از قرن هفتم به نگارش آمده است. بحر المحبه فی اسرار المودهکه نسخه های متعددی از آن در ایران موجود است، گاه به ابوالفتوح احمد غزالی و گاه به برادر بزرگ ترش ابوحامد محمد نسبت داده شده، اما گویا هر دو نسبت خطاست. به نظر می رسد صبغه این اثر، تدوینی و حاصل گردآوری و شاید ترجمه برخی روایات و اقوال فارسی مندرج در تفاسیر متقدم اسلامی به ویژه انیس المریدین و شمس المجالس ، انس المریدین و روضه المحبین و قصه یوسف باشد که حدود چهار یا پنج قرن پیش و به زبان عربی به تألیف درآمده است. نوشتار پیش رو، ضمن بررسی متن اثر با توجه به چندین نسخه موجود، از تحلیل محتوای فهرست های نسخ خطی، تفاسیر سده های متقدم و نیز پژوهش هایی که تاکنون دراین موضوع به نگارش درآمده، حاصل شده است.
«زمان روایی» و رابطه آن با عنصر «تعلیق» در رمان سال بلوا نوشته عباس معروفی بر اساس نظریه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹۰
135 - 159
حوزههای تخصصی:
سال بلوا رمانی است مبتنی بر جریان سیّال ذهن که ترتیب زمانی منظمی ندارد و خواننده برای تکمیل کردن حوادث نیازمند گردآوری اطلاعاتی است که در داستان به صورت پراکنده آمده است. در پژوهش حاضر با استفاده از نظریه ژرار ژنت زمان روایی رمان مذکور و رابطه آن با عنصر «تعلیق» بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که اغلب پس نگری در تشریح حوادث گذشته و بیان روابط علّی و معلولی آن هاست و پیش نگری ها نیز سبب تعلیق در داستان شده است. به دلیل استفاده از داستان های فرعی متعدد و درنگ توصیفی سرعت داستان منفی می شود. داستان های فرعی در رمان سال بلوا کارکردهایی چون تمثیل سازی، ابهام در زمان و مکان و ایجاد جریان سیال ذهن دارند. توصیفات موجود در متن داستان برای شخصیت پردازی و توصیف زمان و مکان خاص به کار می روند. در مورد بسامد نیز می توان گفت که بیشترین تکرار، بوی خاکی است که راوی در سراسر رمان بدان اشاره می کند.
دراسه ملامح الواقعیه فی روایه "صیف مع العدوّ" لشَهلا العُجیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
9 - 33
حوزههای تخصصی:
الواقعیه کمدرسه أدبیه قد أسّست فی القرن التاسع عشر، وهی لیست تصویرا فوتوغرافیّا من الواقع، لأنّها تعرض الواقع الذی یمرّ بوعی الفنان، وهنا یظهر الفرق بینها وبین الرومنطیقیه التی تمثّل ذاتیه الفنّان. إنّ الوعی غیر الذاتیه، هو یشیر إلی وجهه النظر التی توافق رؤیه جماعه من البشر وفقاً لنظریّه لوسیان غولدمان. من مؤهّلات الواقعیه: الصدق الموضوعی، وتمثیل الحیاه المعاصره، والنمذجه والإیهام بالواقعیه. روایه "صیف مع العدوّ" التی درسناها بالمنهج التحلیلی وفی ضوء قراءه نقدیه تتّسم بالواقعیه، ترسم الحیاه المعاصره فی الرقّه، طوال الأجیال الثلاثه المتمثّله فی ثلاث نساء؛ الجده، والأم، والبنت. لمیس، شخصیه محوریه، امرأه فی الأربعین قد لجأت إلی ألمانیا بعد حرب سوریا. هی تسرد الروایه باسترجاع الماضی، فالصوره التی تعرضها واقعیه حصیله التجربه المعاشه. رغم مشارکه المکوّنات کلّها فی واقعیه النص إلّا أنّ الشخصیات، والفکره، ووصف الأمکنه والأشیاء هی أکثر فاعلیه. فی النهایه الکاتبه تمکّنت من إیهام القارئ بالواقعیه وخلق صوره موضوعیه لحیاه الشخصیات العادیه المنتمیه للحیاه الاجتماعیه.
زمینه ها و خاستگاه های اجتماعی شعر مدحی با تکیه بر سروده های عنصری بلخی
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱
109 - 136
حوزههای تخصصی:
مدح از نخستین موضوعاتی بوده است که شاعران پارسی گو طبع خود را بدان می آزمودند و ستایشگر سلاطین و امرا و صاحبان قدرت می شدند. در این میان خاستگاه اجتماعی این گونه شعر و دلایل پرداختن شاعر به این نوع ادبی، از اهمیت خاصی برخوردار است. ما در این مقاله با بررسی شعر عنصری به عنوان برجسته ترین شاعر مداح عصر غزنوی در پی جست وجوی زمینه های اجتماعی شعر مدحی هستیم. بدین منظور با روش توصیفی-تحلیلی و پس از ارائه ی مقدماتی هم چون پیشینه ی مدح و شعر مدحی، ویژگی ها و موضوعات آن، به این پرداخته ایم که شاعران بنا به چه دلایلی و تحت چه شرایطی اقدام به سرودن شعر مدحی کرده اند. حامیان آن ها چه کسانی بوده اند و مقصود حامیان از این اقدامشان چه بوده است. شرایط حاکم بر جامعه چگونه بوده که منجر به خلق چنین آثاری شده است و در نهایت با توجه به محیط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه، دریافته ایم که مداحان به عنوان مبلغان حکومت ها شناخته شده اند.
عشق؛ یک مفهوم و سه درک استعاری (بررسی و تحلیل نظام استعاره های مفهومی در سوانح العشاق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی استعاره ها ی مفهومی هر متن به دلیل خاستگاه شناختی استعاره ها، فهمی تازه از شیوه ادراک هر نویسنده به دست می دهد؛ درنتیجه بررسی پیوند و ساختار برآمده از استعاره های مفهومی هر متن، راهی به فهم دقیق تر متن، شرح بهتر آن، تحلیل ساختار معنایی و جهان بینی نویسنده آن است؛ بنابراین در مقاله حاضر می کوشیم به سه سؤال مهم پاسخ دهیم: مهمترین استعاره های مفهومی سوانح العشاق کدام اند؟ این استعاره ها چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟ ساختار برآمده از این استعاره ها چگونه است؟ برای یافتن پاسخ، به شیوه استقرایی، استعاره های مفهومی هر فصل را به طورجداگانه بررسی و براساس دو معیار «پرتکراربودن» و «جایگاه در ساختار استعاره ها»، مهمترین استعاره های متن را مشخص کردیم. بررسی ها، گویای این است که «پیوند» مهمترین مفهوم متن است که با عشق درک می شود. سپس «عشق» با حوزه های مفهومی «مرغ»، «آینه»، «گیاه»، «اشتقاق»، «خورشید»، «پادشاه» و «ویرانی» درک می شود. از میان اینها ویرانی نقش ویژه ای دارد؛ زیرا این مفهوم برای درک غایت عشق، «فنا»، نیز به کار می رود. همچنین در جایگاه کلان استعاره با حوزه های مفهومی «سکر»، «آتش»، «جنگ» و «خورندگی» نمود می یابد. درنهایت مهمترین استعاره های مفهومی متن عبارت اند از: «پیوند عشق است»، «عشق آینه است»، «عشق ویرانی است».
نقد «زیبایی شناسی منفی» در رمان آذر، شهدخت، پرویز و دیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبحث «زیبایی شناسی انتقادی» مکتب فرانکفورت، نگره های انتقادی هنر را بررسی می کند تا آشکار سازد که بروز مفهوم آزادی در جامعه سرمایه داری با موانع متعددی روبه روست؛ موانعی که در اشکال مختلف اقتصاد، سیاست، ایدئولوژی، هنر، فرهنگ و رسانه های جمعی وجود دارد و طی فرایندی سازمان یافته، موجب ظهور جامعه ای مصرف زده می شود. در این میان، «زیبایی شناسی منفی» به تحلیل مظاهر مصرفی غرب می پردازد تا ابعاد خردستیز یک جامعه «تک ساحتی» را به پرسش بکشد. سرانجام، پدیده ای به نام «صنعت فرهنگ» از دل این اندیشه ها سر برمی آورد و برای فریفتن افراد از انواع رسانه ها و ابزارهای تبلیغاتی و مصرفی استفاده می کند. بدین ترتیب، هوش و حواس مصرف کننده در تصرف این ابزارها قرار گرفته و هرگونه اراده و آگاهی از وی سلب می شود. رمان آذر، شهدخت، پرویز و دیگران از مرجان شیرمحمدی، تصویری از همین جهان مصرفی است که انسان ها را به رقابت در مصرف وامی دارد. این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، تبیین می کند که شیءوارگی و مصرف زدگی، شخصیت های این اثر را به سوژه هایی در جهانی مملو از ابژه های مصرفی تبدیل کرده و نفوذ «صنعت فرهنگ» در جهان سلطه، موجب شده است شکافی عمیق بین فرهنگ خودی و غیرخودی ایجاد شود. ازاین رو، با بهره گیری از مفاهیمی همچون مصرف زدگی، انباشتگی و وفور، می توان به نقد ابعاد «زیبایی شناسی منفی» در هویت کاذب شخصیت های داستان پرداخت.
اضمار قبل ازذکرمرجع در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از اواخر قرن دوّم هجری تا قرن پنجم اصطلاحات بلاغی ظهور کردند. این اصطلاحات از تحقیق در قرآن و متون عربی بدست آمد. در ابتدا اصطلاحاتِ شایع در بین بلاغیون منحصر به زیبایی های کلام مانند استعاره، تشبیه، ایجاز، تکرار، سجع و تجنیس بود. به مرور زمان سایر اصطلاحات بلاغی به وجود آمد. برای نخستین بار، اِبن مُعْتَزّ در سال296 ق از عیوب فنون بلاغی سخن به میان آورد. بلاغیون از عوامل مخّل در کلام را ضعف تألیف یا سستی کلام دانسته اند. جُرجانی در اسرارُالبَلاغه برای اوّلین بار از اِضمار قبل از ذکر، سخن به میان آورده است و آن را یکی از انواع ضعف تألیف دانسته است. اضمار قبل از ذکر مرجع نوعی جهش ضمیر است که ضمیر قبل از مرجعش قرار می گیرد. برخی از معانی نویسان اضمار قبل از ذکر را مانند سایر اصطلاحات بلاغی در حوزه زبان فارسی قرار داده اند و مانند گذشتگان آن را از توابع ضعف تألیف دانسته اند و برخی دیگر اضمار قبل از ذکر را برای شعر فارسی ناپسند ندانسته اند. در این مقاله سعی شده است با بیان شواهدی از شعر فارسی به بررسی اضمار قبل از ذکر پرداخته شود و نشان داده شود که اضمار قبل از ذکر از ویژگی های سبکی شعر فارسی است و در مواردی که افتادگی در بیت نباشد و با جابجایی مرجع ضمیر و ضمیر معنی بیت درست شود، می توان گفت که اضمار قبل از ذکر از زیبایی های شعر فارسی است.
واکاوی تطبیقی کهن الگوی آب در سروده های لمیعه عباس عماره و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
61 - 84
حوزههای تخصصی:
آب، سازه ازلی طبیعت آغاز و دربرگیرنده مفاهیم ارجمندی همچون زایش، مرگ، تطهیر، رستخیز و باروری است. این سازه دیرین آفرینش، ازدیرباز در ادیان ملل، جایگاه ویژه ای داشته است؛ از افکنده شدن پهلوان در آب و حیات جاودانه یافتن وی تا خویشکاری قدسی آب و نمود آن در قالب ایزد-بانوان نگهدار سبزینه، حیات و رستخیز. آنچه نگارش جستار حاضر را به عنوان یک ضرورت در ذهن نگارندگان مطرح نموده عبارت است از: بازیابی نمود کهن الگوی آب و جایگاه و نقش این عنصر هستی بخش در سروده های دو شاعر برجسته معاصر عربی و فارسی، فروغ فرخزاد و لمیعه عباس عماره. در گام نخست و تحلیل شاکله و چگونگی کاربست این عنصر حیاتی در اشعار دو شاعر در گام پسین. از این رو نظر به اینکه هیچ جستاری به صورت مستقل یا تطبیقی و میان رشته ای درباره لمیعه عباس عماره، شاعر عراقی معاصر نگاشته نشده است. نگارندگان این جستار کوشیده اند تا در قالب خوانشی اسطوره گرا، کهن الگوی آب را مورد بررسی قرار دهند. رهیافت فرجامین جستار پیش رو حکایت از آن دارد که اندیشه های هر دو شاعر به گونه ژرف و شگرفی با آب در جایگاه ارجمندترین سازه طبیعت و گاهان هستی، پیوند خورده است. با این تفاوت که قالب ها و گونه های کاربست آب در سروده های فروغ فرخزاد، نمایانگر دگردیسی آب و نمود منفی آن در اندیشه اوست؛ درحالی که آب و نمادینگی آن در سروده های لمیعه عباس عماره، حکایت از نگرش روشن، امیدبخش و زندگی آفرین شاعر نسبت به این سازه پاک ازلی دارد.
بررسی و تحلیل مشخصه های پوپولیسم در داستان «قلعه حیوانات»؛ اثر جورج اورول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوپولیسم ، ازجمله مؤلفه های مطرح در علوم اجتماعی و سیاست است که با تأکید بر محوریت نقش و خواست عامه مردم و با شعار دفاع از حقوق ازدست رفته ایشان در مقابل طبقه روشنفکر حاکم، به اشکال گوناگون بر ذهن و قلم نویسندگان در حوزه ادبیات داستانی تأثیر نهاده است. پوپولیسم دارای مشخصه-های مثبتی است که در بشتر موارد بر اثر برخی انحرافات، چهره ی کاملاً منفی ای را به خود می گیرد، تا جایی که این بازخورد متضاد، مشخصه های واقعی پوپولیسم تلقی می گردند. داستان قلعه حیوانات اثر «جورج اورول » یکی از نمودهای روشن نظام اجتماعی پوپولیستی در ادبیات داستانی است که نویسنده در نگارش آن، با استفاده از قالب «فابل » و ترسیم شخصیت های نمادین حیوانی، یک جنبش مردمی با چهره پوپولیستی را در داستان خود الگوبرداری کرده است. در این مقاله که با روش تحلیلی- تطبیقی است، کوشش شده است که ضمن بررسی و اثبات وجود مشخصه های پوپولیسم در متن داستان «قلعه ی حیوانات»، روند تغییر کارکرد مشخصه های آن و الگو گرفتن این داستان از یک انقلاب پوپولیستی بررسی و تبیین گردد. نتایج این این مقاله حاکی از این امر است که این داستان در واقع ترسیم کننده یک نظام پوپولیستی است که در روند آن مشخصه های مثبت پوپولیسم به مرور تبدیل به مشخصه هایی منفی می گردد.
معرفی رساله کمال اظهری شیرازی به همراه تحلیل ساختاری و محتوایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، بوداق اظهری شیرازی (ت. 991 ق.) و دیوان اشعار وی معرفی شده که نویسنده، آن را رساله کمال نامیده است. درباره این شاعر گمنامِ عصر صفوی و دیوان اشعار او تاکنون پژوهشی انجام نشده است. کتابت دیوان او از 1030 ق. شروع شد و حداقل سرودن آن تا 1059 ق. طول کشید؛ از این اثر تنها یک نسخه خطی به خط خود شاعر در کتابخانه مدرسه سپهسالار وجود دارد که اینک در دست تصحیح است. نگارنده با رویکردی توصیفی تحلیلی مبتنی بر متن اشعار شاعر و مراجعه به منابع تاریخی عصر صفوی با پاسخ دادن به این پرسش که «اظهری کیست و دیوان اشعارش ازنظر ساختاری و محتوایی چه ویژگی هایی دارد؟» می کوشد ضمن معرفی نسخه با تحلیل محتوا و ساختار اشعار شاعر تاحدّ ممکن به شناخت وی و شعر او کمک کند؛ با بررسی های انجام شده مشخص می شود، دیوان شاعرْ دو دیباچه منثور و 10385 بیت در قالب های قصیده، غزل، قطعه، مثنوی و رباعی دارد. قصاید شاعر بیشتر به منقبت خاندان نبوت علیهم السلام به ویژه امیرمؤمنان (ع) و مدح سلاطین صفوی اختصاص یافته است. مضمون اصلی غزل ها نیز عشق مجازی است که گاهی به وقوع گویی و واسوخت سرایی نیز می انجامد. قطعات و مثنوی های او تبیین کننده اندیشه ها و وقایع زندگی او و دربردارنده هجو، هزل و ماده تاریخ است. بیشتر رباعیاتش درباره عشق سروده شده است و مفاخره سرایی در همه قالب های شعری وی به فراوانی یافت می شود. افعال و واژه های کهن، تقلید از سبک گذشتگان و توجه به شاعران پیشین به ویژه خاقانی، انوری و حافظ در ساختار صوری و معنایی شعر او آشکار است.
The Representation of the Twenty-first Century Children in Justin Kurzel’s Macbeth 2015(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Children in Justin Kurzel’s Macbeth 2015, represent many symbolic concepts, such as the dominant ideology of the Elizabethan era. This research study explains why the source text has undergone many changes regarding the representation of child characters. Kurzel has added new child characters to the original story to signify his concern for the young generation of our contemporary time. Contextualization and the socio-historical events will explain the reason behind the abundance of children in the film adaptation. Robert Stam’s model of intertextual dialogism helps to understand how Macbeth 2015 relates to real physical and psychological damage to contemporary children by war. The adaptation is in constant dialogue with the reality of violence and war in the turn of the century. Child soldiers, grieving and revengeful parents and children, and Post-Traumatic Stress Disorder are serious contemporary dilemmas. These traumatic events are a consequence of the pursuit of power by people who encourage war and violence.
بررسی و تحلیل تحولات ساختاری و محتوایی رمان های عامه پسند در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران، تأثیرگذارترین عامل دگرگونی تاریخی- فرهنگی، اجتماعی ایران معاصر است که همراه با تحولات بنیادین در حوزه های فکری، اجتماعی، سیاسی و...،نظام ادبی کشور را نیز به سرعت متحول ساخت. یکی از این حوزه های نظام ادبی، رمان است. رمان های عامه پسند به دلیل مخاطب فراوان، تأثیرات فرهنگی، اجتماعی و تاریخیِ قابل توجهبر فرهنگ یک ملّت دارند. رمان های عامه پسند همانند دیگر نظام های ادبی، تحت تأثیر دگرگونی های تاریخی- فرهنگی، اجتماعی بوده ، همواره در حال تحول و تغییر هستند. پژوهش پیش رو می کوشد با روش تحلیل محتوا، برخی از این تحولات را در ساختار و محتوا با تکیه بر رمان های منتخب، بررسی کند. در این جستار مختصات و تحولات رمان های برگزیده در دهه های 60 تا 90بررسی شده است و فرایند پژوهش بیانگر آن است که تغییر در شیوه روایت، شخصیت پردازی، مضمون و بویژه نوع نگاه به زن، از جمله تحولاتی است که در این رمان ها روی داده است و این رمان ها در سیر تحول طبیعی خود در برخی ویژگی ها، خود را به رمان های نخبه گرا نزدیک کرده و می کنند؛ اما همواره در بسیاری از ویژگی های دیگر تمایز خود را با آنها حفظ کرده اند.
بازشناسی رسم «ستی» در هند و بازتاب آن در متون ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم آذر و دی ۱۴۰۰ شماره ۴۱
۳۵۸-۳۲۱
حوزههای تخصصی:
ایران و هند دو همسایه دیرین با خاستگاه مشترک و سابقه تمدنی کهن هستند که قرن ها در مجاورت هم زیسته اند و بر هم اثر گذاشته اند. این اثرگذاری در دوره هایی پررنگ و در زمان هایی کم رنگ بوده، اما می توان ادعا کرد که هرگز بی رنگ نشده است. رسمِ ستی(= ساتی) - که با معیارهای اخلاقی امروزی مغایر و با موازین ادیانِ ابراهیمی و زرتشتی ناسازگار است و طبعاً برای ایرانیان پذیرفتنی نیست - از رسوم قدیمی هندوان است که سالیان درازی اجرا می شده و امروزه ظاهراً متروک شده است؛ رسمی که مربوط به تقدسِ آتش، شکوه عشق، هندوییسم و نتیجه مردسالاری و زن ستیزی هندی است. این پژوهش با بررسی کتاب های هندی (مقدس و تاریخی) و تحقیقات مربوط به آن سرزمین و کنکاش در متون تاریخی ایران کوشیده است با بازشناسی ستی، علت و عناصر پدید آمدن یا چرایی و چگونگی اش را توضیح دهد و حضورش در ادب، شعر و منظومه های فارسی را بررسی و مطالعه کند.
نشانه شناسی ادبی داستان لالایی برای دختر مرده حمیدرضا شاه آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی دانشی است که به مطالعه ی معناهای پنهان یک متن می پردازد و بر این باور است که یک دال به مدلول های دیگر اشاره دارد. نظریه ی نشانه شناسی در آثار روایی ادبیات کودک و نوجوان کاربرد فراوانی دارد. یکی از این آثار داستانی لالایی برای دختر مرده اثر حمیدرضا شاه آبادی است. از پرکابردترین نشانه ها در داستان، نمادها هستند که در این داستان به تأویل و بررسی این نمادها پرداخته شده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نمادها و عناصر درون متنی ازجمله عنوان داستان، زمان، مکان، شخصیت ها و اشیا هستند که معناهای آشکار و پنهان متن را بیان می کنند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده و به این نتیجه رسیده که نمادهای داستان معناهایی چون بی عدالتی، ستم، ضعیف کشی، ناکامی، مهاجرت اجباری، تبعیض جنسیتی، اندوه و رنج قهرمان داستان را آشکار می کنند.