فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
9 - 37
حوزههای تخصصی:
از منظر نشانه شناسی فرهنگی، متون در حکم حافظه فرهنگی، محصول شرایط و ارتباطات بینافرهنگی و نمایانگر فرهنگ و نحوه سازمان بندی آن هستند. در طی قرون متمادی، عرفان و تصوف اسلامی در هیئت مجموعه ای از باورها، کردوکارها و رسوم در لایه های اجتماع رسوخ کرد و به تدریج به صورت فرهنگی منسجم بر بستر فرهنگ جامع اسلامی تشخّص یافت. این فرهنگ جدید توانست نظام مندی خود را با استفاده از نظام الگوساز زبان، در قالب ادبیات عرفانی سازماندهی کند. به منظور دست یابی به نظام سازمان ده فرهنگ عرفان و تصوف اسلامی، اولین متن مستقل فارسی این فرهنگ به روش توصیفی - تحلیلی، کاویده شد تا در پرتو آن، سپهر نشانه ای عرفان و مناسبات بینافرهنگی در کشف المحجوب هجویری، شناسایی شود. فرهنگ بازنمایی شده در این کتاب دارای الگویی دوگانه، مشتمل بر «مرکز» با نشانه های منسجمی چون: فقر، باطن گرایی، علمی بودن تصوف، مرقعه پوشی و غیره برای جداسازی دو حوزه خودی از دیگری و «پیرامون» است که پیوسته با دیگران تعامل می کند. بیان جهان نگری خاص صوفیانه و اثبات آن ها در قالب فقهی و کلامی و منابع استنادی آن ها، تدوین اصول، مشایخ و فِرَق متصوفه، رجال و مکاتب مختلف سپهر های کلامی و فقهی و بیان مباحثی چون: صفات خداوند و تقسیم بندی آن ها، موقوفی بودن این اوصاف، توحید خداوند، حدوث و قدم الهی، غنی و بی نیاز بودن او و غیره در کشف المحجوب از فضاهای مرزی است که عرصه تبادلات بینافرهنگی به شمار می آید. این فضای مرکزی و فضای حاشیه ای، شکل دهنده به هویت فرهنگی صوفیه با انسجام درونی و مناسبات پویای بیرونی است.
تحلیل سبک شناسی لایه ی ایدئولوژیک واژگان قلمِ سیّد ضیاءالدّین طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیّدضیاءالدّین طباطبائی، یکی از عوامل کودتای اسفند 1299، از سیاستمداران تأثیرگذار تاریخ معاصر ایران است. زندگی سیاسی اش با فعالیت های مطبوعاتی پیوندی تنگاتنگ دارد. از شانزده سالگی، با روزنامه ندای اسلام روزنامه نگاری را آغاز کرد؛ سپس شرق، برق و رعد را (تا کودتای 1299) منتشر کرد. او با زبانی تند و بی پروا به اشاعه اندیشه های انتقادی می پرداخت. دراین مقاله، لایه ی ایدئولوژیک واژگان نویسنده را به روش توصیفی تحلیلی با استناد به منابع روزنامه ای بررسی کرده ایم و با تفکیک سبک نویسنده ایدِئولوژی حاکم بر ذهن و زبان او را تحلیل کرده ایم. با توجّه به رویّه سیاسی او به این نتیجه دست یافتیم که چون مخاطبان اواولیای امور و سیاست گذاران بودند، جهان اندیشگانی او نگرش سیاسی یک طبقه اجتماعی را به عنوان یک کل، هدایت می کند و قلم اعتراضی او در جریانات مشروطه خواهی گزارش مناسبات جامعه و تغییر و تحولات اجتماعی و سیاسی است و زبان او جدی، انتقادی، صریح، تلخ و گزنده بوده است.
جمالیات السلالات البنیویه الدلالیه في شعر إبراهیم نصرالله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
117 - 138
حوزههای تخصصی:
الملخصنتفحص قصائد إبراهیم نصرالله، الشاعر الفلسطینی العبقری الفحل، بمنهج وصفی-تحلیلی ، بالاعتماد على الأسالیب البنیویه الدلالیه، لنتعرف على هذا المهم کیف استفاد من قدره المحاور الثلاثه البنیه الفوقیه و البنیه العمیقه والبناء الفوقی باعتبارها سلاسات الجمال الرئیسیه بغیه بیان المواقف ومشاعره تجاه فلسطین وانعکاس مفاهیم المقاومه والنضال؟ و ایضا کیف میزت هذه السلالات لغه وفحوی شعره؟ تشیر نتائج الدراسه إلى أن نصرالله، فی مستوی البنیه الفوقیه من أجل الهروب من الحیاه الیومیه ورکود اللغه التقلیدیه ، استعمل نسبیًا مکونات وأسالیب فنیه وبلاغیه وترکیبات معجمیه جدیده لإبراز الکلام وخلق الخلفیات الجمالیه. تشیر قراءه الهیکلیه العمیقه إلى أن الموضوعات الرئیسیه لقصائده هی فلسطین و معاناه الشعب الفلسطینی وحزنه ، والمقاومه ، والنضال ، والأمل فی الحریه. ، و اخیرا البنیه الفوقیه الدلالیه هی إحدى الأدوات التی لقد استخدمها عن هدفیه و عن وعی لیجعل الاعمال شاعریًا و یزداد من اثرائه ، ولیستفرز المخاطب ان یفکر ویبین المعنى بشکل أفضل.الکلمات المفتاحیه: الجمالیات، سلالات البناء الدلالی ، الشعر الفلسطینی، إبراهیم نصرالله.
بازتاب مفاهیم اصلی توسعه در رسانه های جانشین روایت نیم قرن مدرنیزاسیون در رمان های شاخص فارسی (1340 تا 1380)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی روایت مدرنیزاسیون در رمان های شاخص فارسی، پژوهشی در حوزه مطالعات میان رشته ای علوم ارتباطات و ادبیات داستانی است. در این پژوهش، رمانِ شاخص به مثابه رسانه جایگزینی در نظر گرفته شده است که می تواند با بیان روایت های خاصی، بازگوکننده شرایط روز جامعه در هر دورانی باشد. آنچه در این مطالعه مورد بررسی قرار می گیرد، بازتاب گفتمان مدرنیزاسیون در رمان های شاخص 5 دهه (1380 1340) است. این پژوهش در پی اثبات و تبیین کارکردهای رسانه ای رمان در بیان مفاهیم مدرنیزاسیون است. به منظور پردازش این موضوع، رمان های شاخص 5 دهه، براساس نمونه گیری «مورد مشهور» و نظرسنجی از صاحب نظران، منتقدان، نویسندگان و هم چنین روزنامه نگاران حوزه ادبی انتخاب شد. تحلیل روایت نیز روش این پژوهش است که براساس دیدگاه روایت شده رویکرد روایت شناسی جرالد پرینس که از نظریه پردازان ساختارگراست، انجام شده است. برمبنای نتایج به دست آمده از این تحقیق، مدرنیزاسیون که براساس نظریه های توسعه، در گستره وسیعی از بافت های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و حتی روان شناختی قابل بررسی ا ست، در رویدادهای روایت شده رمان های منتخب قابل مشاهده است؛ روایت های این رمان ها با شرایط روز هر دوره هم خوان است. همچنین توسعه سیاسی، نقد سیاسی و نقد دولتمردان، عقلانیت سیاسی اجتماعی، مذهب، مهاجرت، شکاف طبقاتی و زنان مفاهیمی هستند که در تمام این رمان ها وجود دارد.
The Effectiveness of Using Technology in Teaching English by exploring its impact on language learning, student motivation, and enrichment opportunities(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal Of English Language and Literature Teaching, Volume ۲, Issue ۲, September ۲۰۲۳
250 - 264
حوزههای تخصصی:
In this research, we delve into the effect of using technology in English language teaching. Our qualitative approach utilizes the narrative research method to collect and analyze the narrative of an experienced English language teacher who has incorporated technology in language teaching. By this research, we aim to examine the effectiveness of using technology in teaching English by exploring its impact on language learning, student motivation, and enrichment opportunities for students. The study adopts a qualitative approach, specifically a narrative research method. The participants in this study includes an experienced English language teacher in a secondary school at Sanandaj. Data were collected through in-depth interview and reflective narrative. Semi-structured interview was conducted with the participant, allowing for open-ended questions and follow-up probes to explore their experiences, attitudes, and perceptions regarding the use of technology in English language teaching. Thematic analysis was employed to analyze the interview transcript and reflective narrative. Language learning has been shown to benefit from the use of technology in English teaching, specifically boosting Language learning, student motivation and enrichment opportunities for students. The findings will contribute to the existing knowledge base and provide valuable insights for educators and policymakers seeking effective strategies for incorporating technology in English language teaching.
Lecture Interartiale des Romans de Malraux. Pour une Poétique de la Peinture et de l’Écriture dans La Condition humaine, L’Espoir(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۷, No ۳۱, Printemps & été ۲۰۲۳
129 - 142
حوزههای تخصصی:
Depuis la doctrine de l’Ut pictura poesis, l’on découvre une piste d’analyse assez intéressante sur les rapports de la littérature et de la peinture. L’analyse de l’œuvre malrucienne, à la lumière des interactions suscitées par Mikhaïl Bakhtine, montre qu’elle est constamment en dialogue et continûment régenté par les arts du musée, au nombre desquels la peinture tient une place singulière. Cet article montre que La Condition humaine, L’Espoir et Les Conquérants sont une sorte de récit hybride ayant intégré des techniques et procédés picturaux, des personnages artistes peintres et des descriptions chromatiques, phagocytant la narration et reléguant parfois le récit au second plan. Cela dit, cette propension à l’hyper-référentialisation ou à la modélisation de la pratique picturale crée une synesthésie visuelle, transformant le texte en un catalogue, en un tableau, en un musée. Ainsi le mélange littérature/peinture, le mixage de leur structure et le dialogue entre ces genres sont-ils l’expression d’une esthétique polyphonique ou interartiale dans le roman de l’auteur français.
تحلیل گفت و گو: واکاوی پاره گفتارها در دو رمان حصار و سگ های پدرم و یکلیا و تنهایی او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از زیرمجموعه های تحلیل گفتمان، تحلیل گفتگوهای اثر مورد بررسی است. جدا از معنای ظاهری و شیوه طرح جمله-ها در گفتگوها، می توان از دل آن ها پی به ذهنیت های پنهانی برد که خود را در قالب واژه ها، معانی، نشانه ها، رفتارها و حرکات طرفین گفتگو نمایان می کنند. با واکاوی شیوه تعامل طرفین گفتگو، آغاز و پایان گفتگو، نوبت گیری، بازخورد و اصلاح در گفتگوها می توان جنبه ها و جلوه هایی از گفتگو را نشان داد که اغلب در نگاه اول به چشم نمی آیند. بر این اساس، در این نوشتار تلاش شده است که نحوه استفاده از زبان و شیوه ارتباط طرفین گفتگو که در قالب جمله ها و عبارات بازنمایی شده است، همراه با ناگفته های دیگری که در پس پشت جمله ها و معانی قرار گرفته اند، مورد بررسی قرار بگیرند. به عبارت دیگر، در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی، مدیریت تعامل افراد با یکدیگر و نحوه شکل گیری ارتباط اجتماعی در گفتگوهای دو اثر ادبی-روایی حصار و سگ های پدرم و یکلیا و تنهایی او مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد در هر دو گفتمان، قدرت از بالا به پایین اعمال می شود و یک نفر در رأس هرم قدرت قرار دارد. در برابر گفتمان غالب، سوژه ها بسیار ناتوان اند و عاملیت و نقش چندانی در داستان ندارند. در رمان یکلیا و تنهایی او، علاوه بر نهاد قدرت، نهاد دین و مردم نیز در اداره امور جامعه ایفای نقش می کنند اما نهاد قدرت و دین، سعی بر آن دارند که مردم را به سمت خود بکشند.
دراسه استعاره المکان فی روایتی أنا أطفئ المصابیح لـ زویا بیرزاد وعماره یعقوبیان ل علاء الأسوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
37 - 58
حوزههای تخصصی:
الاستعاره هی سمه لغویه لا تقتصر على جمالیات اللغه بل اتسعت الیوم فی جمیع مجالات الأفکار بل الحیاه بأسرها، ویمکن لها أن تخلق مفاهیم مجرده من المصادر الموضوعیه وتجسدها. المکان فی القصه هو منصه تشکیل الأحداث وبسبب علاقته الوثیقه مع شخصیات الروائیه، فمن الممکن تحلیل الروایه عبر تحلیل المکان. تطرّق هذا البحث إلی دراسه استعاره المکان فی روایتی أنا أطفئ المصابیح و عماره یعقوبیان علی المنهج الوصفی-التحلیلی وأهم ما توصّل إلیه هو: فی روایه أنا أطفئ المصابیح إنّ البیت وأجزاءه المختلفه هو استعاره لحالات الشخصیه الرئیسیه فی القصه وتعبّر عن وحدتها واحتیاجاتها العاطفیه وانفجاراتها الروحیه وأحاسیسها المکبوته. وفی روایه عماره یعقوبیان ، یعتبر المبنى وسکانه استعاره للمجتمع المصری وشرائحه المختلفه التی تواجه العدید من المشاکل کالفقر واستغلال السلطه لرجال الحکومه و الإهانه للمرأه والارتشاء والمثلیه الجنسیه. ویصور الکاتب أماکن مختلفه فی تشکیل شخصیات القصه وتطورها.
بررسی تحلیلی ضبط و گزارش برخی از ابیات بحث انگیز شاهنامه (از داستان بهمن تا یزدگرد شهریار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی، بزرگ ترین حماسه ملی ایران است که علی رغم روساخت ساده و زودیابش، متنی دشوار و دیریاب است و از همین رو با وجود شرح های متعدد و مقالات مستقل در تبیین برخی ابهامات آن، هنوز هم ضبط بسیاری از ابیات، مورد تردید است و هم گزارش شارحان درباره برخی از بیت ها پذیرفتنی نمی نماید. در این جستار، نگارندگان با واکاوی برخی از بیت های شاهنامه ویراسته جلال خالقی مطلق، دریافتند نارسایی ها و ابهاماتی که در شرح برخی از ابیات دیده می شود یا از عدم توجّه کافی به بافت متن ناشی شده و یا ناشی از ضبط نادرست بیت است. از این رو، در این جستار، ابتدا با تکیه بر متن شاهنامه و یاری گرفتن از ذهن و زبان فردوسی و سپس با غور در منابع برون متنی و مقایسه و نقد گزارش های شارحان در کتب و مقالات مرتبط، ضبط و گزارش چند بیت مورد بررسی انتقادی قرارگرفته و پس از بیان کاستی ها، نویسش، خوانش یا گزارش موجّه تر و درخورتری برای ابیات پیشنهاد شده است.
واکاوی نگرش والد سالارانه مسعود غزنوی در تاریخ بیهقی براساس نظریات اریک برن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبق نظریه اریک برن هر فرد دارای مجموعه ای از الگوهای رفتاری خاصی است که معرف حالت روانی اوست، اما ممکن است همین فرد در حالت روانی متفاوت، الگوهای رفتاری دیگری را بروز دهد که غالبا متناقص با رفتار قبلی اوست، و این سبب پیدایش « نظریه حالات من» شده است. اریک برن بنیان گذار تحلیل رفتار متقابل «حالات من» را به سه بخش والد، بالغ و کودک تقسیم می کند. طبق نظریه اریک برن «والد» یکی از سه حالت شخصیت انسان است که انسان آن ها را از والدین، یا الگوهای قدرت فرامی گیرند. «والد» به دو صورت والد حمایتگر مهربان و «والد» کنترل کننده مستبد ظاهر می شود. که هر کدام از آن ها به دو جنبه مثبت و منفی تقسیم می شوند. این پژوهش با شیوه توصیفی-تحلیلی با استناد به تاریخ بیهقی و نظریات اریک برن و رویکرد میان رشته ای مولفه هایی چون ابعاد سه گانه شخصیت، انواع والد و مصادیق آن را در شخصیت امیر مسعود غزنوی مورد تحلیل قرار می دهد. در این بررسی معلوم می شود که مسعود غزنوی در موقعیت های مختلف چگونه عمل می کند و به چه روشی (من) والد خود را در قالب اعمال خود آشکار می نماید و این رفتار ریشه در چه تنش روحی و روانی وی قرار دارد. از بررسی نتایج این پژوهش چنین استنباط می شود که امیر مسعود در بیشتر مواقع «بالغ» خود را حذف و از حالت «والد» مستبد خود تصمیم گیری می کند و رویکردهایی از جمله اظهار قدرت، تهدید و ارعاب و استبداد را ایجاد می کند.
طبیعت و محتوای پنهان در درد خفیف نوشته ی هارولد پینتر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
321 - 341
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه پینتر در درد خفیف، حوادث و تعاملات شخصیّت ها را در پس زمینه ی باغ و طبیعت روایت می کند، این مقاله استدلال می کند که مجاورت انسان و طبیعت در این نمایشنامه معنادار بوده است و تحلیل آن به درک کلّی متن یاری می رساند. باتوجّه به نقش پررنگ شخصیّت پردازی در درد خفیف، پرسشِ محوری این مقاله مبتنی بر امکان هایی است که رابطه ی انسان و طبیعت به پینتر در شخصیّت پردازی می دهد. بدین منظور، مبانی نقد زیست محیطی با تمرکز بر نظرات بوم فمنیسمیِ اِنِت کلودنی و همچنین مفاهیم «محتوای آشکار» و «محتوای پنهان» از زیگموند فروید بر متن اعمال می شود. ترکیب این دو خوانش به منظور تحلیل دغدغه ها و پیچیدگی های روانی شخصیّتِ مرد نمایشنامه صورت می گیرد، زیرا استدلال این مقاله بر این است که محتوای کلّی این اثر مربوط به فانتزی اوست. از آنجا که شخصیّت مرد در کشاکش مواجهه با حقیقت ناتوانی خود در اثر کهولت سن است، «محتوای آشکار»، یعنی آنچه در فضای باغ رخ می دهد، معانی نمادینی در خود دارد که «محتوای پنهان» آن اضطراب های برآمده از ورود به دوران پیری است. بنابراین، مقاله ی پیش رو معتقد است که همانند رؤیا یا فانتزی، محتوای نمایش نیازمند تعبیر است، تعبیری که از مقایسه ی «محتوای آشکار» و «محتوای پنهان» حاصل می شود.
بازتاب پدیده اعتیاد در شعر معاصر
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
233 - 256
حوزههای تخصصی:
چکیدهیکی از مضامینی که در شعر معاصر، فراوان به چشم می خورد، مسأله پناه بردن به افیون است. بسیاری از شاعران در دام این انحراف آشکار گرفتار شده و سرانجام «در غبار گم شدند». در این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای تدوین شده است؛ ابتدا به چگونگی ظهور این پدیده در شعر معاصر پرداخته شده و سپس انعکاس آن در شعر معاصر بررسی و تحلیل می شود. این موضوع گذشته از نتیجه آشنایی با شاعران اروپایی، نتیجه کودتای 28 مرداد و شکست خیزش ملی است. بعد از کودتای 28 مرداد روشنفکران از نظر روحی چنان در هم شکسته و سرخورده شدند که دیگر همه چیز را تمام شده پنداشته و جز تیرگی و تباهی چیز دیگری نمی دیدند؛ از این رو به دنبال دارویی میگشتند تا کمی از دردشان بکاهد و برای لحظاتی هرچند اندک، غم شکست را از ذهنشان بزداید. ناگفته نماند که این مسأله در بین شاعران دوره صفویه نیز دیده می شود و در واقع شیوع این پدیده مربوط به همین دوره است.
بررسی تطبیقی تنوع واژگان در دوبله عربی و فارسی انیمیشن Inside Out بر اساس الگوی جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
21 - 37
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر تحلیل های آماری به عنوان ابزار ارزیابی ویژگی های مستقل متون به کار می رود. کیت جانسون (Keith Johnson) از نظریه پردازان سبک شناسی آماری معتقد است با محاسبه نسبت تنوع واژگان هر متن می توان به سبک آن متن دست یافت. در مطالعات ترجمه نیز می توان از این الگو برای بررسی تنوع واژگان متن مقصد و مقایسه آن با متن مبدأ استفاده نمود. انیمیشن Inside Out (2015م) برنده جایزه اسکار بهترین انیمیشن است که به واسطه موضوع جذاب روانشناسی و تصویرسازی های هنرمندانه مفاهیم ذهنی، مورداستقبال چشمگیری قرارگرفت. فیلم نامه این انیمیشن از لحاظ سبکی، مملو از واژگان عمومی و تخصصی است، ویژگی ای که در ترجمه فیلم نامه آن نیز مشهود است. در این پژوهش تلاش می شود با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به الگوی جانسون، تنوع واژگانی دوبله عربی و فارسی انیمیشن فوق بررسی تطبیقی شود. نتایج نشان می دهد واژگان دوبله عربی انیمیشن (%52) مقداری متنوع تر از دوبله فارسی آن (%45) است. علت این تنوع واژگان را می توان در فرایند تولید واژه در زبان عربی (برپایه اشتقاق) و تفاوت بارز آن با فرایند تولید واژه در زبان فارسی (برپایه ترکیب) جستجو کرد؛ زیرا فرایند اشتقاق امکان تولید واژگان متنوع تری به نسبت فرایند ترکیب را مهیا می سازد.
تبارشناسی فرهنگ شهری بلخ با تمرکز بر نقش آیین ها و ادیان (زرتشتی، بودایی و اسلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبارشناسی فرهنگ شهری بلخ، نوعی توصیفِ ذاتی و درونی از سیر تاریخی مادرشهر (ام البلاد) خراسان است که با تکیه بر آثار و شواهد فارسی و عربی انجام شده است. این پژوهش درصدد شناخت هویت تاریخی بلخ با توجه به نقش ادیان است که برخی آن را مکه بلاد مشرق می خوانند. در عبورِ بلخ از گذر تاریخ، دشوار بتوان شاهدی بهتر از نقش ادیان پیدا کرد که در هویت بخشی این شهر آن را در تکوین فرهنگ «خود» بر سر زبان «دیگران» انداخته باشد؛ لذا این مقاله کوشیده است از عوامل و مؤلفه های فراوانی چون: رشد اقتصادی، تحلیل متون ادبی، وضعیت اقلیمی، دگرگونی های سیاسی و جامعه شناختی، به تحلیل نقش ادیان در فرهنگ شهری بلخ بپردازد. رویکرد تبارشناسانه فوکو، روش مناسبی برای خوانش تاریخ مورد نظر ما در بلخ تا گسترش اسلام در سراسر خراسان است. این رویکرد اجازه می دهد تبارشناسی فرهنگ شهری بلخ، در ارتباط با ادبیات، تاریخ و ادیان بررسی شود و نشان دهد که چگونه دین توانسته است افق فکری، بنیاد معرفتی و یگانگی هویتی اقوام ساکن در بلخ را بدون گسست رقم زند. بررسی ها حاکی از آن است که دین اسلام به عنوان دین غالب در فرهنگ شهری بلخ نقشِ بسزا داشته است.
تحلیل محتوایی، زیبایی شناختی و زبانی شعر پایداری نوجوان ایران با تکیه بر مجموعه شعر «مثل ظهر عاشورا» از حمید هنرجو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر فارسی از مهم ترین ابزارها برای بیداری مردم نسبت به سرنوشت خویش و تشویق آنان به پایداری به خصوص در برابر استبداد داخلی و استعمار خارجی است. میزان تأثیرگذاری شعر بر دنیای نوجوان، که در دوره حساس رشد و بلوغ قرار دارد، غیرقابل انکار است. یکی از انواع ادبی که در شکل دهی شخصیت و هویت نوجوان نقش قابل توجهی دارد، شعر پایداری است. شعر پایداری نوجوان ایران علاوه بر توصیف جنگ، مضامین و مؤلفه های مرتبط با آن چون اتحاد و عزم ملی برای مقابله با دشمن، ایثار، بیداری، تشویق به مقاومت، بیان رشادت های رزمندگان و ستایش شهیدان و بعد از جنگ، مضامین دیگری چون انتظارِ بازگشت اسرا، زندگی صبورانه جانبازان و اسیران و خانواده های آن ها و به ویژه صلح گرایی را در خود منعکس می سازد. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به تحلیل محتوایی، زیبایی شناختی و زبانی دفتر شعر «مثل ظهر عاشورا» از حمید هنرجو می پردازد. نتایج این جستار نشان می دهد ازآنجایی که این مجموعه به بعد از جنگ مربوط است، شاعر به بیان مضامینی چون شهید و شهادت، توصیف بمباران شهرها و شهادت مادران و کودکان و هنچنین یادکرد شهدا، رزمندگان و جانبازان می پردازد. در بخش زیبایی شناختی نیز شاعر شعر نوجوان با استفاده از علم بیان و بدیع، اغلب با تصویرسازی هایی ملموس و حسی، برای تفهیم مؤلفه های پایداری در شعر نوجوان گام برداشته است. در تحلیل زبانی، واژگان و ترکیبات در شعر نوجوان بررسی که بیشتر از ترکیبات استفاده شده است، چون برای نوجوان بسیار راحت تر است در یک جمله بار معنایی خود را برساند.
بررسی نقش محیط در درک ادبیّات و سینما (نیازسنجی مخاطبین: مطالعه تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
53 - 76
حوزههای تخصصی:
ادبیّات و سینما، به عنوان روساختی ترین لایه انعکاس دهنده و تولید کننده ارزش های اجتماعی، پیوندی ناگسستنی دارند. آن چه ادبیّات تطبیقی را به عنوان شاخه ای از خوانش ادبی مطرح می کند مقایسه درک مخاطبین در محیط ها و جوامع مختلف از آثار ادبی می باشد. مخاطب در مواجهه با هر اثر زنجیره ای از پرسش ها را از خود دارد، این که چرا از میان آثار متعدّد موجود این اثر خاص را انتخاب کرده است و چه عواملی در این انتخاب تأثیرگذار بوده اند؟ چه عواملی در ایجاد موقعیت فعلی و شکل گیری هویّت او تأثیرگذارند؟ این اثر چگونه به دست او رسیده است؟ و برآیند تمام این عوامل چه تأثیری در خوانش او از متن پیشِ رویش دارد؟ آن چه در این پژوهش حائز اهمّیّت است صرفاً تاریخ و موقعیت نگارش متن نیست، بلکه به بررسی همین عوامل در ارتباط با مخاطبین در بافت های فرهنگی و اجتماعی مختلف می پردازد. متأسّفانه در چند دهه اخیر، عمده توجّه ادبیّات تطبیقی بر آثار تولید شده و یا مؤلّفین بوده و مهم ترین ضلع خلق آثار که مخاطب است مورد اغماض قرار گرفته است. نیازسنجی مخاطبینِ متعلّق به محیط های مختلف و خلق آثاری که جهان شمول تراند، در عصرجدید که ابزارهای گوناگون سرگرمی برای او فراهم است، تنها راه نجات ادبیّات و سینما در جذب مخاطب و ادامه حیات است.
بررسی تطبیقی شگردهای نام گذاریِ آثار ادبی در ایران و جهان (طبقه بندی نام های ادبی از منظر ساخت های نحوی و ویژگی های زبان شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
347 - 378
حوزههای تخصصی:
تمام مولفان و مصنفان ادبی، از دیرباز به دنبال یافتن نام هایی جذاب و ماندگار برای آثار خود بوده اند و بحث در باره نام آثار ادبی به اندازه بررسی ساختار و محتوای آنها، در مباحث نقد ادبی، در خور اهمیت بوده است. مقاله حاضر به دنبال یافتن شگردهای نام گذاری آثار برجسته و بزرگ ادبی و طبقه بندی آنهاست. رویکرد اصلی مقاله، بر شالوده زمینه ای بینارشته ای، میان ادبیات و زبان شناسی استوار گشته است.. مدّعای این مقاله آن است که نویسندگان ایران و جهان، از روش های کاملاً معین و محدودی در ساخت زبان، برای نام گذاریِ آثار خود، چه در زبان فارسی و چه در زبان های دیگر، بهره برده اند و بسیاری از این روش ها مشابه هستند. این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از رویکرد تحلیل نامِ آثار ادبی، بر بنیاد «ساخت» و «دستور زبان فارسی» در نوشته شده است. نویسنده این مقاله در طبقه بندیِ نام ها، از روش های طبقه بندیِ نحوی و دستوری بهره گرفته است. ابتدا اسامی خاص و سپس جمله بندی های کامل و پس از آنها مفردات و ترکیبات در نامِ آثار، مورد توجه قرار گرفته است و از همه مهم تر اینکه مقاله حاضر در هر مقوله، آثار ادبی جهان و ایران را در در ساخت های نحوی مشابه، در کنار یکدیگر طبقه بندی کرده است. مقاله می کوشد به این نتیجه برسد، بر خلاف آنکه گمان می رود، نام نهادن بر اثر ادبی، دشوارترین بخشِ آفرینش اثر است؛ نام گذاریِ آثار، از الگوهای ساده و تکرار شونده ای تبعیت می کند که آشنایی با آنها می تواند برای هر نویسنده معاصر، کار نام گذاری اثر ادبی را تسهیل کند.
بررسی، تحلیل و نقد حماسی های دینی از قرن یازدهم تا چهاردهم هجری قمری با تأکید بر اردیبهشت نامه، شهنشاه نامه، مقامات حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کهن نامه ادب پارسی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
117 - 163
حوزههای تخصصی:
به پیروی از حماسه های اولیّه، گونه دیگری از حماسه شکل گرفت که با نام حماسه های ثانویه یا مصنوع از آن ها یاد می شود؛ گونه ای از انواع حماسه که به تقلید از حماسه های اولیّه شکل گرفته،حماسه دینی یا مذهبی است که سرایندگان آنها بر اساس جنگ هایی که در تاریخ اسلام ،بویژه روزگار نخستین ظهور اسلام، روی داده، به تبعیّت از متون حماسی،به شرح دلاوری های یکی از شخصیت های برجسته تاریخ اسلام که نزد بیشتر مسلمانان جایگاه والایی داشته،پرداخته اند. سرایش چنین منظومه هایی از قرن پنجم آغاز شده لیکن در روزگار صفویّه به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی رواج و ادامه یافته است به گونه ای که در فاصله قرن یازدهم تا چهاردهم فقط در منطقه اصفهان بیش از بیست منظومه حماسی دینی احصاء شده که هنوز به قلمروهای پژوهشی راه نیافته اند.پژوهش حاضر ضمن تبیین جنبه های مختلف حماسه های دینی با روش توصیفی- تحلیلی، به تحلیل و نقد حوزه های گوناگون سه منظومه (نسخه های خطی) اردیبهشت نامه سروش اصفهانی و شهنشاه نامه میرزا جعفر اصفهانی و مقامات حسینی، اثر محمداکبر اصفهانی قائنی به عنوان نمونه های حماسه های دینی پرداخته-است.حاصل پژوهش نشان می دهد سرایندگان آثار به دستگاه زبانی و بلاغی چندان توجه نکرده اند به نحوی که گاهی مختصّات حماسی و غنایی درهم آمیخته شده است؛دستگاه معنایی و محتوایی بسیار مورد توجّه سرایندگان بوده و کوشیده اند متن را محملی برای بیان دریافت های دینی و اعتقادی خویش که آمیزه ای از تاریخ و توان شاعر است، قرار دهند.در این میان اردیبهشت نامه و شهنشاه نامه دارای بسیاری از مؤلفه های حماسه هستند لکن مقامات حسینی غیر از وزن،فاقد بسیاری از مؤلفه های حماسی به نظر می رسد.
آموزش به مثابه تمکین: آداب نامه های کلاسیک فارسی و سنّت پرسش گریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آداب نامه ها، در میان ایرانیان به عنوان متون آموزشی ایفای نقش کرده اند. شیوه غالب در این محتواها، یک سویه و توصیه به انجام یا منع از انجام کارها است و عمدتاً همراه با استدلال عقلانی نیست. مفاهیم و موضوعات مندرج در این متون سیاسی-اخلاقی بوده و از پشتوانه های دینی، عرفانی و عرفی بهره می برند و بر مبنای آن ها ساختار و ضرورت نهادهای اجتماعی از جمله نهاد آموزش را در هیئت الگوی اندرز-پیشنهاد با شنونده/خواننده در میان می گذارند. به عبارتی دیگر، شیوه انتشار داناییِ مذکور با ساختار تکرار-یادآوری بر استراتژیِ تمکین استوار بوده، اصل پرسشگری و دیالوگ در تعامل آموزشی را معمولاً به تعلیق درآورده است. در این نوشتار وجوه پرسش گریزی و علل امتناع از آن در پنج آداب نامه سیاسی اخلاقیِ پدیده آمده یا بازخوانی شده در قرن های پنجم تا هفتم هجری قمری دلالت یابی و تفسیر شده است. نتیجه نشان می دهد که مؤلف-راویان متون مذکور گاه با ذکر گزاره ها به صورت مستقیم و صریح شنونده/خواننده را به پرهیز از پرسش دعوت می کنند، گاهی هم به شکل غیرمستقیم با حکایت پردازی و طرح گفتمانِ تنبیه/تشویق به این امر پرداخته اند. نظم گفتمانی گزاره/حکایت هایِ تولید/رواج پرسش گریزی در این متن ها بر مدار دو عنصر ماهیت موضوع و جایگاه راوی سامان یافته است که بنا به ساختار عمودی نهفته در تئوری آموزش، اقتدارگرایانه می نماید. البته در تبیین این اقتدارگرایی و تفسیر آن به استبداد آموزشی باید تأمل نمود؛ چراکه دلالت های متنی و برون متنی دیگری وجود دارد که چنین نگاهی را تعدیل می کند.
تقابل ایدئولوژیک شاملو با گفتمان غالب در شعر «با چشم ها»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
193 - 219
حوزههای تخصصی:
موضوع این مطالعه بررسی شعر «با چشم ها» براساس نظریه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف و هدف آن تحلیل ابعاد ایدئولوژیک شعر و ایدئولوژی شاملو در رابطه با ساختارهاست. مسئله تحقیق، مختصات درون متنی و برون متنی تصاویر، متغیرهای خرد و کلان تأثیرگذار بر تصاویر و رابطه متن و تولیدکننده آن با جامعه است. روش تحقیق با استناد به نظریه فرکلاف طراحی شد و با توجه به ایدئولوژی، ابعاد بلاغی- زبانی تصاویر در سطح «توصیف»، بافت موقعیتی تصاویر در سطح «تفسیر» و رابطه ساختار با تصاویر در سطح «تبیین» تحلیل شد. براساس نتایج، با تحلیل بلاغی، عناصر تصویرساز شعر و ارزش بلاغی تصاویر و با تحلیل زبانی، ارزش های زبانی متن آشکار شد. بافت موقعیتی تصاویر شامل بافت متنی، مشارکان فرایند، کنش های گفتمانی و بینامتنیت است. مهمترین عامل ساختاری تصاویر، اوضاع سیاسی-اجتماعی و اقتصادی جامعه است. کارکرد ایدئولوژیک تصاویر، «غیرطبیعی سازی وضعیت جامعه و مشروعیت زدایی از گفتمان انقلاب سفید» و «طبیعی سازی و مشروع سازی گفتمان جایگزین» است. شعر صحنه تقابل ایدئولوژی روشن فکری مخالف با ایدئولوژی رسمی غالب است. کنش ایدئولوژیک شاملو نوعی خلّاقیت ایدئولوژیک مبنی بر استفاده از گفتمان رسمی برای نقد و تخریب ایدئولوژی آن و هدف او جایگزین سازی و هژمون سازی ایدئولوژی خود است، ولی به دلیل هژمونی گفتمان غالب و فراوانی مشارکان آن موفق نمی شود.