فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۴۱ تا ۳٬۴۶۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
نقش جهان سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
137-152
حوزههای تخصصی:
اهداف: حیاط مرکزی می تواند نقش مهمی در کاهش میزان مصرف انرژی، افزایش سایه اندازی، تقویت جریان عبوری و ایجاد سرمایش تبخیری در ساختمان های بادآهنگ داشته باشد. این مقاله در پی آن است تا به بررسی نقش تناسبات حیاط مرکزی در میزان سایه اندازی، انرژی تابشی دریافتی، میزان بار سرمایشی و پتانسیل تهویه طبیعی بپردازد. روش ها: روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است که در آن از نرم افزارهای دیزاین بیلدر ۶.۱.۲.۰۰۹، گروه دینامیک سیالات محاسباتی (CFD) و اکوتکت ۲۰۱۱ به ترتیب برای بررسی تاثیر تغییر عرض حیاط مرکزی بر الگوی جریان باد، الگوی سایه اندازی و میزان انرژی تابشی دریافتی و محاسبه بار سرمایشی معماری بادآهنگ استفاده شد. یافته ها: در مقایسه ساختمان های چهارگانه U شکل دارای حیاط مرکزی با نسبت حجم به سطح ثابت، مدل مربوط به ساختمان با عرض حیاط ۴متر به عنوان بهترین گزینه مطرح است. تغییر عرض حیاط از ۴ تا ۱۰متر، منجر به افزایش ۱۳درصدی بار سرمایشی و کاهش ۱۰درصدی سطوح تحت سایه می شود. در حالی که افزایش عرض حیاط از ۴ به ۶متر منجر به کاهش سرعت به میزان ۱۸.۷۵% و تغییر عرض از ۶ تا ۱۰متر همراه با رشد ۶درصدی سرعت جریان است. نتیجه گیری: افزایش عرض حیاط مرکزی پتانسیل سرمایش ایستای ساختمان را تضعیف می کند. تعبیه حیاط مرکزی به منظور ارتقای کارآیی سرمایشی ساختمان زمانی موثر است که حیاط ها از تناسبات طولی کشیده شمالی- جنوبی با تناسبات ۱:۲.۵ برخوردار باشند.
تبیین چارچوب مولفه های پایداری شهری بر اساس مدل مفهومی شهر تعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
109-127
حوزههای تخصصی:
اهداف: «شهر تعالی» با هدف رشد شهروندان، شهر و توسعه پایدار معرفی شده است. پرسش آن است که شهر و شهروند چگونه می توانند در یک رابطه دوطرفه، موجب تعالی یکدیگر شوند. هدف این پژوهش آن است تا به تبیین مؤلفه های شهر تعالی در سه بعد پایداری زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی از منظر قرآن کریم بپردازد. روش ها: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی، بر اساس رویکرد برنامه ریزی راهبردی به شهر و شهروندان است. چارچوب مفهومی به نظریه معماری سرآمد وابسته است و در آن با رویکرد تفسیری، محتوای قرآن کریم در تفاسیر معتبر مورد کدگذاری قرار می گیرد. سپس نسبت به طبقه بندی و مقوله بندی متون انتخابی توسط نرم افزار ATLAS.ti اقدام شده است. یافته ها: در مجموع از میان گزاره های مرتبط با موضوع پژوهش، 315 کد استخراج گردید که در 53 مؤلفه و 18مقوله دسته بندی شدند و در نهایت در سه بعد جهان بینی، گرایش و اعمال و رفتار، مدل نهایی منتج شده، در سه بعد پایداری زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی ارائه گردید. نتیجه گیری: نتایج پژوهش سه بعد اساسی مانند 1- جهان بینی الهی شهروندان، 2- رایش به سمت کمال در انسان ها، و 3- اعمال و رفتار شهروندان در چارچوب قوانین الهی مورد تأکید بوده و انتظار می رود که این نگرش منجر به «تعالی»، و توسعه پایدار شهری و دست یابی به آرمانشهر پایدار شود. در مدل نظری توضیح داده شده، شهروندان نقشی کلیدی در ایجاد «شهر تعالی» بر عهده دارند.
اجتماع پذیری کالبدی مجتمع های مسکونی برای گروه سالمندان در تبریز(مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی ستارخان، آسمان، علامه امینی و سپیدار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
187 - 207
حوزههای تخصصی:
در جوامع امروزی، اجتماع پذیری مجتمع های مسکونی برای سالمندان که نیاز به روابط اجتماعی داشته و بیشتر وقت خود را درخانه سپری می کنند، اهمیت دارد. پژوهش حاضر با هدف تبیین اجتماع پذیری کالبدی مجتمع های مسکونی برای گروه سالمندان در تبریز می باشد که در آن ارزیابی شاخص ها در نمونه های مورد بررسی به روش علی-مقایسه ای صورت گرفته است. در این پژوهش 4 نمونه مجتمع مسکونی از محدوده های 4 گانه ی تبریز انتخاب شده اند. برای سنجش شاخص های بدست آمده و مقایسه آن ها، پژوهش میدانی بر روی سالمندان بالای 65 سال در چهار مجتمع منتخب، انجام شده است. در این راستا نمونه گیری تصادفی ساده درجامعه آماری 313 نفری صورت گرفت که 172 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و از پرسشنامه ی بسته و مشاهده غیر مشارکتی استفاده شد. تحلیل پرسشنامه ها به روش های واریانس و رگرسیون و در مشاهده با محاسبه میانگین امتیازات انجام پذیرفته است. طبق تحلیل واریانس به ترتیب مجتمع های ستارخان، آسمان، سپیدار و علامه امینی امتیاز بالاتری برای اجتماع پذیری سالمندان داشته اند و طبق تحلیل رگرسیون پرسشنامه ها در مجتمع ستارخان محفل های متنوع، درمجتمع آسمان چشم انداز، در مجتمع علامه امینی فرصت های رسیدگی و در مجتمع سپیدار فعالیت های متنوع در اولویت بالاتر قرار داشتند. بر اساس نتایج حاصل از مشاهده در مجتمع ستارخان فضای نشستن، امکانات رفاهی، عناصر طبیعی، مبلمان سالم و دسترسی در محوطه، در مجتمع آسمان طبیعت، عناصر تزیینی، در مجتمع سپیدار ایمنی و کفسازی پیاده، دسترسی مناسب و در مجتمع علامه امینی امکانات رفاهی دراولویت بالاتری قرار داشته اند. براساس جمع بندی کلی در چهار مجتمع منتخب، راهکارهایی جهت بهبود اجتماع پذیری مجتمع های مسکونی برای سالمندان بدست آمد.
تکنیک های تحلیل نمای شهری با رویکرد توسعه تحلیل موضوع محور سیمای شهر بر اساس عوامل مؤثر بر جداره شهری از نگاه طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۷
99 - 125
حوزههای تخصصی:
تحولات اخیر و سرعت ساخت وساز در شهرها و متعاقب آن نابسامانی در سیمای فضاهای شهری نگاه موشکافانه تری به موضوع منظر شهری و در سطح خردتر مسئله نمای شهری را می طلبد. هدف از این پژوهش، تبیین اهمیت مطالعات تحلیلی نما در طراحی شهری و شناسایی عوامل مؤثر بر طراحی آنها، همچنین معرفی تکنیک های تحلیل و مدل سازی نما است. در این نوشتار سعی شده با بررسی عوامل تأثیرگذار بر نماهای شهری به چارچوبی مفهومی- تحلیلی از روابط میان این عوامل دست یافت تا تکنیک ها، روش ها و نرم افزارهای مرتبط با تجزیه وتحلیل نما متناسب با آن ارائه گردد. لذا تحقیق حاضر با رویکرد «تحلیلی-کاربردی» و توسعه موضوع محور، ضمن بررسی نما با نگاهی کل گرایانه و در بستری فراگیر پس از تبیین انواع نما براساس موقعیت و کاربری ها، تکنیک های تحلیل آن را تدوین و معرفی می کند. از این رو، جعبه ابزار تحلیلی جامع و به روزی از انواع تکنیک های تحلیل و برداشت، روش کاربرد هریک در فرآیند تحلیل، ارزیابی و طراحی سیمای جداره شهری با معرفی موجزی از نرم افزارهای مرتبط با هرکدام از عوامل نما در اختیار کارشناسان قرار می گیرد. در انتها، نمونه ای از مدل سازی نما به روش چیدمان معکوس نما ارائه شده است تا قدرت کاربست تکنیک های نوین در مقابل تحلیل های دستی و سنتی نمایش داده شود. چنین نگرشی امکان استفاده ترکیبی از روش های مدرن و سنتی را به منظور بهره مندی از مزایای هر دو روش فراهم می آورد.
تبیین ارزش های خبرگان جامعه طراحی معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۹۳
23 - 34
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: یکی از مباحث اصلی در حوزه روانشناسی اجتماعی مطالعه در خصوص ارزش هاست. پرداختن به «ارزش به عنوان عامل هدایتگر رفتار» اصلی بنیادی در این حوزه است که سابقه ای نزدیک به یک قرن دارد. مطالعه درباره ارزش ها و تأثیر آن بر رفتار به حوزه های دیگر نیز وارد شده که یکی از این حوزه ها معماری است. اگرچه در حوزه معماری «طراحی به مثابه عملی تأملی» از دهه 1970 میلادی نماینده این دیدگاه است، اما تا کنون بحث ارزش ها در معماری ایران مورد مطالعه قرار نگرفته است. در این راستا این پژوهش به دنبال شناسایی ارزش های خبرگان در جامعه طراحی معماری ایران، منشأیابی این ارزش ها و چگونگی پارادایم ارزشی غالب در این جامعه است.هدف پژوهش: آشکارکردن الگوی مسلط ارزشی و چارچوب فکری و عملی خبرگان طراحی جامعه معماری ایران است. در واقع این مقاله به دنبال وضوح بخشیدن و آشکارکردن ارزش ها، منشأ ارزش ها و نحوه اندیشه و عمل، منطبق بر ارزش های طراحان خبره در جامعه مذکور است.روش پژوهش: این پژوهش کیفی، به روش میدانی با ابزار مصاحبه عمیقِ نیمه ساختار یافته، داده ها را جمع آوری کرده و با روش نظریه داده بنیاد آنها را تحلیل کرده است، در این زمینه از نرم افزار «مکس کیودا 2018» استفاده شده است.نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد «نوآوری» اصلی ترین ارزش طراحان خبره است و پس از آن «ارزش های زیست محیطی، تاریخی و سنتی و ارزش های اجتماعی» نزد این طراحان اهمیت دارد. نمود خلاصه شده مجموعه این ارزش ها را می توان با عبارت «آینده نگری زمینه گرا» در قالب پارادایمی معرفی کرد. این ارزش ها تحت تأثیر «تلاش شخصی»، «دانشگاه» و فعالیت در «حرفه»، در اندیشه طراحان شکل گرفته است و طراحان بیشتر از رضایت بهره برداران و عام مردم، به دنبال «مقبولیت نزد نخبگان» هستند.
واکاوی تعارض ذی نفعان در نواحی تاریخی شهری مورد پژوهی طرح حریم حفاظتی محله سنگلج تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
197-218
حوزههای تخصصی:
نواحی شهری تاریخی تبلور کالبدی ارزش ها، سنت ها و ایدئولوژی ساکنان و بیانگر تاریخ اجتماعات، تکامل جامعه و هویت فرهنگی آن هستند. این نواحی به مثابه بخشی از شالوده شهر از یک سو عرصه فعالیت، سکونت و کسب و کار گستره وسیعی از ذی نفعان با منافع و تقاضاهای مختلف و بعضاً متضاد و از سوی دیگر، عرصه اعمال ضوابط حفاظت از میراث فرهنگی هستند که محدودیت هایی را برای ذی نفعان ایجاد می کند و زمینه ساز بروز تعارض منافع خواهد بود. بنابراین وجود تعارض ذی نفعان در چنین نواحی اجتناب ناپذیر خواهد بود و مدیریت تعارض آن به مثابه بخشی از مأموریت های برنامه ریزان شهری ضرورت می یابد. با توجه به اینکه شناخت ذی نفعان موجود در نواحی شهری تاریخی و تحلیل الگوی تعارض آن ها بستر لازم برای مدیریت تعارض ذی نفعان را فراهم می سازد، نوشتار حاضر در پی آن است با انتخاب طرح حریم حفاظتی محله سنگلج به عنوان نمونه مطالعاتی، به شناخت ذی نفعان دخیل در این طرح، سنجش موضع آن ها به طرح و در نهایت تبیین الگوی ساختار تعارضات پیش روی آن بپردازد. این مقاله در چهارچوب پارادایم پژوهش کیفی تدوین و داده های موردنیاز آن با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و انجام مصاحبه های عمیق گردآوری و در چهارچوب نظریه زمینه ای در نر م افزار Nvivo10 کدگذاری و تحلیل شده است. بر پایه یافته های پژوهش، ذی نفعان درگیر در طرح حریم حفاظتی محله سنگلج در دو دسته «عمومی و خصوصی» و موضع آن ها نسبت به طرح نیز در چهار گروه «قدرت گرایانه، تقابل گرایانه، تعاملی و بی طرفانه» قابل دسته بندی است. موضع تقابل گرایانه ذی نفعان شامل «تعارض ارزشی»، «تعارض منافع اقتصادی» و «تعارض رویه ای» است که در دو دسته کلان «تعارض منافع عمومی و خصوصی» و «تعارض سازمانی» دسته بندی شده است. ماهیت اقتدارگرایانه نظام برنامه ریزی حفاظت، مشارکت گریزی و غیرواقع بینانه بودن طرح های حفاظتی، عدم یکپارچگی برنامه ریزی شهری و برنامه ریزی حفاظت و فقدان مکانیسم های جبران خسارت مالکان، از مهم ترین عوامل بروز تعارض در این طرح به شمار می روند.
تبیین مؤلفه های محیطی مؤثر بر حضور مخاطب در پل های دوره صفوی اصفهان(نمونه موردی: پل خواجو و پل الله وردی خان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
173 - 187
حوزههای تخصصی:
شهر اصفهان در عصر صفوی، تجلی گاه وجوه مختلف هنر، معماری و شهرسازی بوده است. نگرش های ویژه به فعالیت های اجتماعی در این عصر سبب ایجاد فضاهای جمعی متنوعی در شهر شده بود. یکی از مهم ترین این فضاها در این دوره پل های شهری هستند که به گونه ای منحصربه فرد به عنوان بستر شکل گیری فضاهای جمعی در اصفهان در گذشته ایفای نقش کرده اند و این امر تا به امروز امتدادیافته است. این پژوهش در پی تبیین مؤلفه های تأثیرگذار بر حضور مخاطبان، در پل های ساخته شده ی عصر صفوی، به عنوان فضاهای جمعی پویا در جامعه امروزی است. ازاین رو با انتخاب دو نمونه ی مورد مطالعه، پل های خواجو و الله وردی خان، سعی در واکاوی علل اقبال عمومی آن ها و یافتن عوامل تأثیرگذار ادراکی و عملکردی پل ها است که به نیازهای معاصر پاسخگو م ی باشد. نوع تحقیق در این پژوهش کیفی است و با استفاده از نظریه داده بنیان سعی در شناخت زندگی اجتماعی در زمان حال دارد. ابزار پژوهش مصاحبه است و این مصاحبه ها بر اساس سؤالات تنظیم شده بر مبنای دو حوزه ادراکی و رفتاری مخاطب در ارتباط با محیط پل و از طریق تحلیل محتوای کیفی منجر به دستیابی به نتیجه مطلوب می شود. مؤلفه های معماری تأثیرگذار در حضور افراد در این پل ها شامل 12 مؤلفه کلی در دو حوزه ادراکی و شناختی می باشد که هرکدام از چند زیر مقوله تشکیل شده اند. پل های تاریخی اصفهان با اثربخشی بر لایه های ادراکی مخاطب (نظیر: زیبایی شناسی، حافظه فردی و جمعی و خاطره انگیزی) موجب شکل گیری رفتارهای فردی و جمعی ویژه و تجلی آن در بستر فضای پل شده و نمود بارزی از فضای جمعی تاریخی و روابط اجتماعی در شهر معاصر را به منصه ی ظهور می گذارد.
ارزیابی کیفیت محیط در محله های شهری؛ نمونه موردی: محله چیذر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۷
113 - 127
حوزههای تخصصی:
با بروز بحران های متعدد اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی در شهرهای بزرگ دنیا در نیمه دوم قرن بیستم که ناشی از رشد شتابان شهرنشینی و عدم ارائه طرح و برنامه مناسب بود، کیفیت محیط در محله های شهری تنزل یافت. به همین دلیل، در دهه های اخیر نظریات متعددی در خصوص بهبود کیفیت محله ها ارائه شده است که از میان آنها می توان به نظریه توسعه پایدار اشاره کرد. هدف اصلی این نظریه در سطح محلی، ایجاد محیط مطلوب و پایدار برای زندگی ساکنان حال و آینده است. شاخص های محله پایدار بسیار متنوع است. تحقیق حاضر با روشی کمّی و کیفی و رویکرد تحلیلی بر اساس برداشت های میدانی و مطالعات کتابخانه ای، نشان می دهد که محله پایدار به تفکیک ابعاد زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی و کالبدی، چه ویژگی هایی دارد؛ و برای درک بهتر موضوع، میزان پایداری محله چیذر تهران به عنوان نمونه موردی، بر اساس دیدگاه های ساکنان و نیز نگارندگان و با استفاده از روش تحلیل میزان رضایت اهمیت، مورد ارزیابی قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد که به رغم کیفیت پایین در برخی از معیارها، محله چیذر نسبتاً پایدار است.
راهکارهای طراحی منظر پایدار رودخانه های درون شهری با استفاده از سبزراه ها، محدوده مطالعه: رودخانه کرج
حوزههای تخصصی:
توسعه و گسترش شهر کرج همانند دیگر کلان شهرهای کشور، باعث تخریب فضاهای سبز، باغات، مناطق ارزشمند طبیعی و ایجاد تغییر و تحولاتی جبران ناشدنی در این محدوده شده است. ساخت و ساز در حریم رودخانه کرج در کنار استفاده های فراغتی روند طبیعی را در این نواحی دچار اختلال نموده و سبب تغییر منظر در این مناطق گردیده است. نوشته حاضر به منظور ارائه راهکارهای احیای منظر رودخانه کرج به مثابه اکوسیستم زنده و پویای شهر کرج بر مبنای انگاره های طراحی منظر پایدار شکل گرفته است. این نوشته درصدد است تا با شناخت مفهوم منظر پایدار شهری و مرور ادبیات و پیشینه سبزراه ها، ضمن بازشناسی وضعیت موجود رودخانه کرج از طریق تحلیل نقاط ضعف، قوت، فرصت ها و تهدیدهای این بستر، با رعایت اصول طراحی منظر پایدار راهکار استفاده از سبزراه را جهت بازیابی این منظر طبیعی ارائه نماید. روش مورد استفاده در این مقاله، تحلیلی توصیفی و مبتنی بر سنجش معیارها به شکل کیفی بوده و گردآوری داده ها و اطلاعات نیز به صورت اسنادی و میدانی انجام شده است.
خوشنویسی اسلامی، نماد مقاومت در برابر روند غربی شدن (با تکیه بر نظریه مطالعات پسااستعماری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مهر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
21 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تقابل با غرب راه نفوذ استعمار را در جوامع اسلامی فراهم آورد و، با تغییر در بافت گفتمانی ساختار نظام سنتی و اجتماعی، موجب بحران و تحولات عمیقی در تمامی عرصه ها از جمله فرهنگ و هنر اسلامی شد. با غربی شدنِ آموزش هنر و پیشرفت و فناوری در صنایع مختلف، هنرهای کتاب آرایی سنتی از رونق افتاد؛ شیوه های غربیْ جایگزین هنرهای سنتی شد و آن ها را «به حاشیه برد». با شکل گیری مطالعات پسا استعماری، و ارائه خوانش «مقاومت» در برابر قدرت در اشکال استعماری، همچنین نفی آکادمیسم غربی از جانب برخی هنرمندان پیشرو غربی، مشروعیت اصول و زیبایی شناسی غربی به عنوان معیار با چالش مواجه شد. بدین ترتیب، هنرمندان اسلامی برای یافتن هویت خود، رهایی از پیامدهای استعمار، و بازتولید فرهنگ بومی، دوباره به خوشنویسی به عنوان سمبل مقاومت و عنصری زاییده از بطن تمدن اسلامی رجوع کردند. روش پژوهش: پژوهش حاضر، با بهره گیری از مطالعات پسااستعماری و روش توصیفی-تحلیلی، علل مقاومت خوشنویسی اسلامی در برابر روند غربی شدن را بررسی مکرده است. هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر بازشناسی عوامل مصون ماندن خوشنویسی اسلامی در برابر استعمار است. نتیجه گیری: پژوهش حاضر، در خصوص علل مقاومت خوشنویسی اسلامی در برابر روند غربی شدن، دو عامل عمده و اساسی را مؤثر می داند: نخست، شرایط اجتماعی و جستجوی هویتِ حاصل از نگاه پسااستعماری که با بازگشت به خود و نظریه مقاومتْ سنت خوشنویسی را از اندیشه های استعمار و امپریالیسم فرهنگی مصون نگه داشته است. دیگری، ماهیت و قابلیت های خلاقانه خوشنویسی است؛ خوشنویسی، در «پیوندخوردگی» با کلام الهی، خاصیت تجریدی در ماهیت و عینیت دارد، با گنجینه حکمت، ادبیات و علوم انسانی آمیخته، با سایر هنرهای اسلامی تطبیق پذیر است، و نحوه تعلیم و تعلّم آن عمیقاً ریشه در سنت ها و عرفان اسلامی دارد. خوشنویسی اسلامی در دوران معاصر نیز، تا زمانی که از جنبه های خلاقانه اش بهره برداری شود و در عین حال نسبت خردانگارانه با آموزه های سنت خود داشته باشد، اصالت و هویت خود را حفظ می کند و حیات آن نیز استمرار می یابد.
Institutionalism in Strategic Structural Plans (A Grounded Theory Approach)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nowadays, planning is no longer considered merely a scientific and technical career nor a government responsibity. It rather functions as a bridge connecting the planners to institutional changes. In other words, the planning theory does not develop in a social, economic and political vacuum, but is formulated by individuals in social situations with the aim of clarifying the enviroment recommending appropriate procedures and processes. The purpose of this research was to identify the explanatory and normative capability of the Strategic Structural Plans theory in the context of institutionalism so as to enhance the capacity of its application in practice. For this purpose, the grounded theory was adopted as a research strategy within the framework of qualitative methodology. The data collection instruments involved desk study, interviews with experts, managers and specialists, collaborative observations on the environment. The research environment included macro and micro levels. At the macro level, the focus was on comprehensible conditions and components of Iranian spatial planning system, while the micro level served to exامینe on the local scale the urban planning and management through sample mining in Mashhad, Iran. As a result of this analysis, a total of 159 concepts, 44 categories and 9 major categories and 6 topics were recognized. Among the categories identified, institutionalism in the theory of Strategic Structural Plans was selected because of the frequent appearance in the data and its relation to other categories as axial category, where the paradigm model was outlined emphasizing on the causal and context condition, intervention, strategies and consequences.
معرفی سیستم نوین لایه های ساختمانی تغییرپذیر (فناوری نو در طراحی معماری اقلیمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال پنجم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
43-54
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که معماری مدرن بی توجه به معماری همساز با اقلیم شکل گرفته و حتی باعث مصرف بیشتر انرژی های فسیلی شده و ه مخوانی و سازگاری منطقی با رفتارها وعادتهای مردم نداشته است، استفاده از فناور یهای نوین در ساختمان هایی که با شرایط اقلیمی محیط خود هماهنگ باشند لازم به نظر می رسید. سیستم لای ههای ساختمانی سیستم نوین « تغییرپذیر 1، جداره های ساختمانی ابداعی و نوینی است که در اداره کل مالکیت صنعتی ایران تحت عنوان به ثبت رسیده است. این جداره ها می توانند » ساختمانی با رویکرد منعطف سازی در حیطه عایق حرارتی و پوشش نما با کنترل نور و گرمای روزانه، متناسب با شرایط محیط بیرون تغییر کنند، از این رو در تنظیم شرایط محیطی یک فضا از نظر تبادل حرارت با محیط خارج نقش به سزایی ایفا م یکند. در این مقاله تاش شده است ضمن معرفی این طرح ابتکاری، پنجره و دیوار تغییرپذیر، بررسی و دستاوردهای آن توضیح داده شود. درسیستم لای ههای ساختمانی تغییرپذیر برخاف جداره های رایج، دیوارها به صورت ثابت طراحی نشده است، همچنین بلکه قابلیت تغییر رنگ، میزان شفافیت و کنترل مقدار نور عبوری از دیوار، کاهش یا افزایش ظرفیت و ذخیره حرارتی، همچنین قابلیت جابجایی مکان عایق حرارتی ب هصورت دستی یا خودکار توسط کامپیوتر، از جمله مزیت های این سیستم می باشد.
تحلیل تعامل انسان با محیط پیرامون از بعد تاثیرات ادراک و رفتار در حس تعلق به مکان (مورد مطالعه؛ مجتمع مسکن مهر مُکریان مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
57-39
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: حس مکان به معنای ادراک ذهنی مردم از محیط و احساسات کم و بیش آگاهانه آن ها از محیط خود است که شخص را در ارتباطی درونی با محیط قرار می دهد، به طوری که فهم و احساس فرد با زمینه معنایی محیط پیوند خورده و یکپارچه می شود. این حس عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای افراد خاص می گردد. محیط از جنبه های کالبدی و اجتماعی به صورت توامان ساخته شده است. انسان ها مکان های اطراف خود را خلق می کنند و مکان مستقل از انسان معنا ندارد. هدف: تحلیل تعامل انسان با محیط پیرامون از بعد تاثیرات ادراک و رفتار در حس تعلق به مکان در مجتمع های مسکونی مسکن مهر می باشد. روشها: تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت توصیفی تحلیلی بوده، جامعه آماری تحقیق ساکنین مجتمع مسکن مهر مکریان مهاباد است. برای تحلیل داده از معادلات ساختای به روش تحلیل عاملی مرتبه دوم با نرم افزار Amos استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که نیازهای انسانی بیشترین تاثیرات را در ایجاد حس تعلق به مکان با 946/0 با تاثیر از ادراک و رفتار در تعامل انسان با محیط دارد و کمترین اثر گذاری هم مربوط به بعد تفسیری با اثرگذاری جمعی 531/0 می باشد. نتیجه گیری : همه ابعاد مورد بررسی شده در تحقیق حاضر دارای تاثیرگذاری در ایجاد حس تعلق به مکان در تعامل انسان با محیط خویش است.
بررسی رابطه بین هوش هیجانی جوانان و تمایل آنها نسبت به نمادهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
179 - 192
حوزههای تخصصی:
نیاز انسان به نظم دادن و سازمان دهی زمان و مکان، او را به استفاده از نمادها سوق داده و تاریخ معماری بشر مملو از عناصر نمادینی است که مستقل یا در ارتباط با یک بنا یا مجموعه ای از بناها ظهور می کنند.المان های شهری نیز به عنوان عناصری که در آنها غالبا نقش مفهومی و نمادین قوی تر از عملکرد کالبدی است، به عنوان گونه اصلی عناصر نمادین در سکونتگاه های انسانی درک می شوند.این پژوهش به بررسیرابطه بین مولفه های هوش هیجانی استفاده کنندگان فضا و تمایل آنان به استفاده از عناصر نمادین معماری یا شهرسازی درجوانان پرداخته است.برای بررسی این موضوع دو پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفت: در درجه اول پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی( بار – آن) برای سنجش میزان هوش هیجانی پاسخ دهندگان بکار رفته و سپس با طراحی پرسشنامه ای دیگر ترجیحات فضایی آنان مورد سنجش قرار گرفت. داده های بدست آمده از هر دو پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. دراین پژوهش میزان تاثیرگذاری عناصرنمادین معماری به عنوان یکی از مولفه های کیفیت فضای شهری از منظراستفاده کننده ارزیابی گردید.براساس نتایج به دست آمده، میان مولفه های هوش هیجانی (شامل خودآگاهی هیجانی – خودابرازی - عزت نفس – استقلال) و همچنین میزان کل هوش هیجانی افراد و اقبال و تمایل آنان به استفاده از عناصر نمادین معماری رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد. بنابراین سنجش ویژگی های شخصیتی افراد به عنوان شاخصی در فرآیند بهبود کیفیت محیط براساس تمایلات و ترجیحات آنان، در طراحی فضای شهری حائز اهمیت بوده که بتواند عرصه های عمومی پاسخگو را برای شهروندان به وجود آورد.
تأثیر ویژگی های اقلیمی بر ایجاد باغ آبی در باغسازی ایرانی (نمونه موردی : باغ ائل گلی تبریز و باغ فرح آباد اصفهان)
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی از دیرباز تا کنون مورد بحث و بررسی بوده است. در این مقاله پیش درآمدی بر باغ سازی ایرانی در پیش و پس از اسلام خواهد داشت، در ادامه ویژگی ها و انواع باغ ایرانی و همچنین به بررسی موشکافانه تر باغ های آبی خواهد پرداخت. در آخر، پس از معرفی دو باغ ائل گلی تبریز و باغ فرح آباد اصفهان به بررسی تفاوت ها و شباهت های این دو باغ آبی نیز پرداخته شده است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی و ارزیابی تاثیر اقلیم و جغرافیا بر روی فرم و نوع باغ سازی می باشد. روش تحقیق، با استفاده از راهبرد ترکیبی به صورت توصیفی – تحلیلی است و اطلاعات مورد این پژوهش با مرور متون و منابع و روش مطالعات کتابخانه ای و اسنادی گرد آوری شده است، همچنین تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی قرار دارد. یافته های تحقیق،ارائه شباهات و تفاوت ها در مورد دو باغ آبی ائل گلی و فرح آباد می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که فرم کلی باغ ها در یک اقلیم یکسان، شبیه نیست و نیازهایی که آب و هوای آن اقلیم بوجود آورده سبب شکل گیری فرم باغ ، خصوصا باغ آبی ، گردیده است.
Rural Growth and Decay: Analysis of Physical-Spatial Transformation of Rural Area in Iran (Case Staudy: Kahak Area of Qom Province)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Human settlements experience continual change. In recent years, many rural areas have experienced dispersed grow (rural sprawl) and population declines in traditional village centers (Hollowing). These paradoxical phenomena have occurred in most developing countries, including rural Iran. This study exامینes this phenomena in three Iranian villages of Kahak area of Qom province, and develops a model that can help predict how these trends will occur in the future. This study randomly selected 138 household for analysis. It analyzed eight variables that affect village development, including heritage, rural- urban migration, households’ structure changes, land price, quality of buildings, and geometrical shape of village. findings indicate that inheritance and migration variables have the highest influence on settlement transformation. Based on this analysis, it is predicted that among the there villages, Veshnave and Khurabad will maintain balanced population, but Abarjis will experience hollowing and decay.
تبیین تأثیر اندیشه های نو گرایانه بر فرآیند معماری به سبک مدرن بین المللی در ایران و ازبکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم فروردین ۱۴۰۰ شماره ۹۴
101 - 116
حوزههای تخصصی:
یان مسئله: در دوره پهلوی دوم بعد از خارج شدن معماری تاریخی ایران از گردونه رقابت، تمامی عرصه شهرهای کشور در موقعیت نوسازی قرار می گیرند. همچنین در این دوران در ازبکستان نیز تحولات متعددی تحت فرآیندهای مدرنیزاسیون شوروی صورت می گیرند. از این رو به نظر می رسد معماری سبک مدرن بین المللی شکل گرفته در ایران و ازبکستان دارای شباهت ها و تفاوت هایی باشد.هدف پژوهش: شناخت چگونگی ورود و شکل گیری سبک مدرن بین المللی و نحوه تأثیر گذاری آن بر شیوه های معماری در کشورهای ایران و ازبکستان است تا به این سؤالات پاسخ داده شود: آیا جریانات فکری، سیاسی و اجتماعی نو گرا در کشور های ایران و ازبکستان بر فرآیند معماری و ساختمان سازی در این دو کشور و ورود سبک مدرن بین المللی تأثیرگذار بوده اند؟ معماری سبک بین المللی در ایران و ازبکستان دارای چه ساختار، ماهیت و وجوه تفاوت و شباهت هایی بوده است؟روش پژوهش: این پژوهش به صورت تطبیقی و با رویکردی کیفی به کمک مطالعات اسنادی و میدانی صورت گرفته است که از روش تحقیق تاریخی-تفسیری در بخش گردآوری مبانی نظری تاریخی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی در زمینه تحلیل آثار معماری استفاده شده است. جامعه آماری بناهایی هستند که به سبک معماری مدرن بین المللی در ایران و ازبکستان در دوره پهلوی دوم ساخته شدند و جامعه نمونه شامل آن تعداد از بناهایی است که در بازه زمانی مشابه (از نظر سال ساخت) قرار دارند و از نظر شباهت های عینی و عملکردی دارای قرابت های سبک شناسانه هستند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهند که مؤلفه های سبک مدرن بین المللی در هر سه بعد عینی، عملکردی و کالبدی در دو کشور به صورت مشابه تجلی یافته اند و ظهور مؤلفه های عینی، نسبت به دو مؤلفه دیگر شاخص تر بوده است اما ازبکستان در سال های (1971-1983 م.) سعی در بازیابی ریشه های تاریخی خود داشته است که نمونه بارز دستیابی به سبک ملی گرا را می توان در تزئینات و طرح های دوران اسلامی به کار گرفته شده در نمای ساختمان های ساخته شده در این دوران مشاهده کرد.
بررسی فرایند موقعیتی تولید معنا در فضاهای شهری از منظر نظریه ادراکات اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای شهری به عنوان یک بستر فرهنگی، فضایی شامل جنبه های فضایی و ذهنی است و حضور انسان و کنش های وی در آن فضا، در معنابخشی آن بسیار اهمیت دارد. اهمیت تحقیق در مقوله معنا، صرف نظر از اهمیت آن به عنوان مقوله ای کلی در اغلب حوزه های معرفت بشری، از اهمیت معنای فضای شهری به عنوان مهم ترین جنبه های کیفی در مباحث انسان- محیط ناشی می شود. در واکاوی این فرایند، بهره گیری از علوم مرتبط با ساختارهای شناختی و ادراکی فرد برای تبیین فرایند تولید معنا در فضای شهری ضروری به نظر می رسد و امکان مطالعه فرایندهای موقعیتی دخیل در شکل گیری ادراک معنا را فراهم می کند. از طرفی فرایند شناختی-موقعیتی ادراک معنا در فرهنگ اسلامی ذیل نظریه اعتباریات قابل مطالعه بوده و در سطح فلسفی گامی برای بومی سازی و شناخت فرایند شناختی- فرهنگی تولید مفاهیم محیطی به شمار آید. این مطالعه به دنبال تببین جایگاه اعتباریات در معنای موقعیتی فضای شهری است و بدین منظور با مطالعه تطبیقی مفاهیم و فرایند ادراک معنا از منظر نظریه شناخت موقعیتی و نظریه ادراکات اعتباری علامه، از دو حوزه دانش علوم شناختی و فلسفه اسلامی بهره می گیرد. با بررسی عوامل تولید معنای اعتباری در فضای شهری در تطبیق با نظریه شناخت موقعیتی، فرایند موقعیتی تولید معنا در فضای شهری از منظر ادراکات اعتباری ارائه می شود. طبق یافته های پژوهش فرایند موقعیتی تولید معنا طبق نظریه اعتباریات در دو فرایند زمینه ساز و فرایند ارادی قابل تبیین است. فرایند زمینه ساز تولید معنا مبتنی بر حقایق عینی و فرایند ارادی تولید معنا مبتنی بر معانی اعتباری از محیط می باشد.
ارزیابی نقش مخاطرات ژئومورفولوژیکی در روند توسعه فیزیکی شهرها (مورد مطالعه: شهر قروه)
منبع:
هویت محیط دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
1 - 14
حوزههای تخصصی:
روند افزایشی جمعیت سبب تسریع در توسعه فیزیکی شهرها وافزایش مخاطرات ژئومورفولوژی درنواحی شهری شده است. با توجه به اهمیت مخاطرات و همراه بودن آن با خسارات جانی و مالی، در این پژوهش به ارزیابی مخاطرات پیش روی محدوده شهری قروه و ناحیه منفصل شهری قلعه پرداخته شده است.با توجه به اینکه هدف از این پژوهش شناسایی مخاطرات ژئومورفولوژی شهر قروه است، ابتدا با استفاده از لایه های اطلاعاتی مختلف و اطلاعات کتابخانه ای وبازدیدهای میدانی، وضعیت کلی منطقه مورد ارزیابی قرار گرفته شده است و۳ نوع مخاطره حرکات دامنه ای،سیلاب و فرونشست برای منطقه تشخیص داده شده است و سپس با استفاده از منطق فازی، استفاده از تصاویر راداری و روش SBAS و همچنین استفاده از بازدیدهای میدانی، به ترتیب مناطق مستعد وقوع حرکات دامنه ای، فرونشست و سیلاب شناسایی شده است.نتایج ارزیابی ها بیانگر این است که محدوده مطالعاتی خصوصا نواحی حاشیه جنوبی شهر قروه و حاشیه رودخانه قلعه با حداکثر ۴۷میلی متر فرونشست، دارای پتانسیل بالایی جهت فرونشست است. همچنین با توجه به وضعیت رودخانه قلعه، مناطق حاشیه ای این رودخانه که در طی سال های اخیر مورد توجه سکونتگاه های زیادی قرار گرفته است، دارای پتانسیل زیادی جهت وقوع سیلاب است و به علاوه بخش هایی از محدوده غربی شهر قروه که به سمت دامنه های کوه کولاوا پیش روی کرده اند، درمعرض حرکات دامنه ای هستند.
اجتماع پذیری در حیاط خانه ایرانی (شناخت ویژگی های تقویت کننده حضور در حیاط، از طریق تحلیل سکانس های سینمایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرایند ادراک همواره سینما به عنوان بازتاب دهنده ی عناصری چون معماری، نقش بسزایی داشته است. هدف از این تحقیق استخراج عوامل حضور در حیاط خانه ایرانی از دریچه سینما است. بدین سبب به بازخوانی فیلم هایی از سینمای ایران پرداخته، که ساحتی از جریان زندگی در این خانه ها بوده است. روش تحقیق کیفی بوده و از طریق تحلیل سکانس ها، در سه مرحله ی ادراک حسی، شناخت عقلانی و پدیدارشناسی در فیلم هایی از سینمای ایران به بررسی عوامل کالبدی، روانی، زمین های، رفتاری و معنایی در حوزه اجتماع پذیری خواهیم پرداخت.
یافته های پژوهش نشان می دهد، آنچه که بر اجتماع پذیری حیاط خانه ایرانی تاثیر گذاشته، مجموعه ی مطلوبی از حوزه های کالبدی تا معنایی موثر بر اجتماع پذیری بوده است. حوزه رفتاری بیش ترین میزان اهمیت، و حوزه معنایی، کمترین میزان اهمیت را داشته اند. در بین متغیرهای حوزه کالبدی، "مصالح" طبیعی، و متغیرهای حوزه رفتاری، "تطبیق پذیری" محیط بیش ترین تاثیر را داشته است. حوض آب بیش ترین تکرار سکانس را بواسطه حضور افراد داشته، و در واقع "آب" به عنوان عاملی تاثیرگذار برای حضور افراد دور هم بوده است.