فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۴۱ تا ۴٬۴۶۰ مورد از کل ۷٬۴۶۹ مورد.
منبع:
هویت شهر سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۸
5 - 18
حوزههای تخصصی:
انسجام کالبدی کیفیتی است که در کالبد شهرهای معاصر به سختی یافت می شود. در پاسخ به این مسأله، هدف این پژوهش دستیابی به راهکارهای طراحی شهری است که با استفاده از آنها بتوان به کالبدی منسجم تر و پاسخگو به نیازهای معاصر شهروندان دست یافت. در این راستا، در قالب یک تحقیق کیفی و با مرور اسناد کتابخانه ای و پیمایش میدانی، اصول فرم شهر بر پایه نظریه ی سیستم های پیچیده در بافت تاریخی شهر شیراز مورد سنجش قرار می گیرد تا از این طریق امکان به کارگیری این اصول به عنوان پایه ای نظری برای راهنمای طراحی مورد ارزیابی قرار گیرد. نتایج حاصل نشان می دهد که محدوده قدیمی شهر شیراز بر اساس اصول فرم شهر در نظریه پیچیدگی از انسجام کالبدی برخوردار بوده و بنابراین اصول مذکور قابل تعمیم به این محدوده است و می توان بر اساس آنها، راهکارهایی را برای افزایش انسجام کالبدی شهرهای معاصر با توجه به شرایط زندگی امروز ارائه کرد.
نقش رنگ در بیمارستان در تسریع روند بهبود بیماری؛ بررسی موردی: بیمارستان امام خمینی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفوذ رنگها و تأثیر آن ها بر ذهن و جسم انسان ها به طرق گوناگون ثابت شده است و استفاده صحیح یا نادرست از آن ها تأثیرات مثبت و منفی زیادی در زندگی ما خواهد داشت. پژوهش های مختلفی در زمینه آثار رنگ ها بر ذهن و جسم آدمی، ایجاد شادی و افسردگی و تعادل فکری و جسمی انجام شده است. متخصصان رنگ درمانی با کمک رنگ ها درمان های منحصربه فردی را در حوزه سلامت و به ویژه سلامت روان ارائه کرده اند. شناخت چگونگی به کارگیری رنگ، به عنوان عامل مؤثر در بهبود بیماری از اهداف اصلی این پژوهش است. طراحی درست رنگ می تواند به افزایش حفظ سلامت در بیمارستان ها منجر شود. روش پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای پیرامون مبانی نظری پژوهش موردنظر، مشاهده میدانی و جمع آوری اطلاعات از طریق پرسش نامه از بیماران بستری در بیمارستان امام خمینی(ره) تهران است که با تجزیه و تحلیل آن ها ایده و راهکار مناسب طراحی ارائه شده است. این مقاله برای پاسخ دادن به این پرسش که نقش رنگ در تسریع روند بهبودی بیماری چیست؟ مسیری را که می پیماید عبارت خواهد بود از: مفهوم رنگ، تأثیر رنگ ها روی بیمارهای جسمی و روحی و کاربرد آن ها در فضاهای درمانی و درنهایت بررسی میزان رضایت مندی بیماران بستری بیمارستان امام خمینی(ره) تهران از رنگ فضاهای بیمارستان که در آخر به جدول رنگ های پیشنهادی برای طراحی منجر می گردد. نفوذ رنگ ها و تأثیر آن ها بر ذهن و جسم انسان ها به طرق گوناگون ثابت شده است و استفاده صحیح یا نادرست از آن ها تأثیرات مثبت و منفی زیادی در زندگی ما خواهد داشت. پژوهش های مختلفی در زمینه آثار رنگ ها بر ذهن و جسم آدمی، ایجاد شادی و افسردگی و تعادل فکری و جسمی انجام شده است. متخصصان رنگ درمانی با کمک رنگ ها درمان های منحصربه فردی را در حوزه سلامت و به ویژه سلامت روان ارائه کرده اند. شناخت چگونگی به کارگیری رنگ، به عنوان عامل مؤثر در بهبود بیماری از اهداف اصلی این پژوهش است. طراحی درست رنگ می تواند به افزایش حفظ سلامت در بیمارستان ها منجر شود. روش پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای پیرامون مبانی نظری پژوهش موردنظر، مشاهده میدانی و جمع آوری اطلاعات از طریق پرسش نامه از بیماران بستری در بیمارستان امام خمینی(ره) تهران است که با تجزیه و تحلیل آن ها ایده و راهکار مناسب طراحی ارائه شده است. این مقاله برای پاسخ دادن به این پرسش که نقش رنگ در تسریع روند بهبودی بیماری چیست؟ مسیری را که می پیماید عبارت خواهد بود از: مفهوم رنگ، تأثیر رنگ ها روی بیمارهای جسمی و روحی و کاربرد آن ها در فضاهای درمانی و درنهایت بررسی میزان رضایت مندی بیماران بستری بیمارستان امام خمینی(ره) تهران از رنگ فضاهای بیمارستان که در آخر به جدول رنگ های پیشنهادی برای طراحی منجر می گردد.
Performance of Building Energy Efficiency by Orientation with Regression (Case study: Semi Desert in Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this research multiple-regression analysis with stepwise selection method was employed for investigating the effect of vertical building envelopes solar radiation (Evr) on cooling energy consumption (E cooling) in residential sector. The high capacity of solar energy in semi-arid climate (Shiraz) can provide a part of buildings required energy. Depends on house orientations in two directions of SE and SW and by using statistical data, E cooling in urban residences was analyzed. The autocorrelation in the residuals, checked by Durbin- Watson test, was not existed. By investigating the relations between average Evr and E Cooling in each group, it can be proved that climatic orientated houses can achieve lower E Cooling, owing to SE desirable orientation. The percentage of Evr in SW houses is 28.89 % and in SE it is 15.72 %, so choosing the building orientation is important to reduce energy consumption. Finally, the concluding remarks were indicated.
Integrating Vertical Farms To Mixed-Use Commercial Residential Condominium To Establish Sustainable Vertical Communities In Davao City(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The human population has been growing at least at the rate of 1.2% annually since 1960 reaching up to 6.4B in 2002 and more than 7.0B in 2012. In Davao City, the annual population growth rate is running at 3.22% in year 1990, at 2.41% last 2007 and recently in 2013 at 2.36%. The alarming problem we confront today is that the increase in land area for human use does not expand in proportion to population density increase. It is the aim of this study to address the future problems on land and food shortage through the efficient integration of vertical farms on mixed-use multi-storied commercial-residential buildings in Davao City in order to provide income generating condominiums and produce organic crops for residents in an urban setting. The result of the computations showed that the integration of farms to mixed-use residential-commercial buildings in Davao City is highly feasible. The gross profit is highest using gross floor area percentage ratio combination of 50:5:20 for residential, commercial and vertical farm units respectively. (i.e., 50% of the building’s gross floor area should be allotted to residential units, 5% to commercial units, and 20% to farm units). Moreover the gross profit and ROI of the 50:5:20 gross floor area ratio also generated the highest which amounted to Php 1,785,316,198.00B compared to only Php 501,045,100.00M for the typical commercial-residential buildings in five years. This research has mainly focused on the integration of hydroponics, but the inclusion of aquaponic farms in vertical structures can also be further explored.
شکل بندیِ آرمانِ برنامه ریز: خوانشی لاکانی از فرآیند آموزشِ برنامه ریزی و هویتِ برنامه ریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعریف مورد پذیرش همگان از انگاشت های برنامه ریزی هم چون خیر عمومی یا پایداری، ارایه نشده و تبیین این انگاشت ها در فرآیند برنامه ریزی، همواره این پرسش اساسی را مطرح می کند که آیا به راستی امکان حصولِ معنایی روشن در ارتباط با این انگاشت ها امکان پذیر است؟ برای بسیاری از آموزش دهنده گان و دانشجویان، پاسخ به این پرسش دشوار است. با توجه به گشودگیِ آرای لاکان بر عرصه یِ تفسیر، می توان با بهره گیری از سویه های متنوع نظریِ مطرح شده از سوی او، زمینه یِ لازم برای پاسخ گویی به پرسش دشوار یاد شده را فراهم نمود. لاکان با فراهم نمودن خوانش و نظریه پردازی نوین از سوژه-گی انسان و شکل گیری "مَن" که برمبنای آن هویت افراد به طور کلی و برنامه ریز به طور خاص شکل می گیرد، در پیِ یافتن پاسخ به پرسش یاد شده است. مقاله، قدرت تبیینیِ نظریه یِ لاکان را برای درک فرآیند شکل گیری هویت برنامه ریز و چگونگی شکل-گیری ایده های اصلی برنامه ریزی به کار می گیرد و در این مسیر از مدل چهار کلام لاکان برای واکاوی آموزش برنامه ریزی استفاده خواهد کرد. اختیار دیدگاه لاکانی بیان گر آن است که چگونگی شکل دهی به آرمانِ مَن برنامه ریز در درون سیستم آموزشی منجر به ترویج مجموعه ای از ارزش ها و هنجارهایِ مرتبط با آرمان یاد شده و در نهایت شکل گیری هویتِ برنامه ریز خواهد شد.
بهینه سازی تناسبات و نحوه استفاده از رف نور در معماری کلاس های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت بهینه سازی مصرف انرژی و تلاش برای کاهش مصرف آن، معماریمعاصر را بخصوص در کشورهای در حال توسعه به سمت استفاده از انرژی های تجدید پذیر سوق داده است. یکی از راهکارها در این زمینه، استفاده حداکثری از انرژی خورشید و روشنایی آن در طول روز می باشد. استفاده از نور روز در گستره وسیعی از شهرهای ایران از جمله شهر تهران به سبب برخورداری از ساعات آفتابی زیاد در طول سال، قابل توصیه است. این پژوهش، با تاکید بر تناسبات بهینه جهت استفاده حداکثری از نور روز در فضای داخلی، با استفاده از یک سطح بازتابنده و انتقال دهنده نور به عمق فضا برنامه ریزی شده است. سیستم رف نوری با پیشنهادی همزمان از دو ویژگی سایه اندازی در فضای مجاور پنجره و افزایش نور در عمق فضا، باعث فراهم آمدن نوری یکنواخت در فضای داخلی می شود. از این رو از نرم افزارهای شبیه سازی اکوتکت و ردینس برای بررسی نحوه عملکرد رف نوری و تناسبات آن برای شهر تهران استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که استفاده از سامانه های ترکیبی از طریق تلفیق رف نوری به همراه سایبان می تواند نوری یکنواخت با میانگین شدت روشنایی 300 لوکس در سطح میز دانش آموزان در کلاس درس مورد آزمایش ایجاد کند.
ارزیابی الگوی تعاملات شهروندان با پروژه های اراضی عباس آباد تهران با تاکید بر رویکرد شهروندی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر بخش عظیمی از ارتباطات انسانی از فضاهای حضوری به مجازی منتقل شده است. رویکرد شهروندی فضایی با هدف سنجش این موضوع در زمینه برنامه ریزی شهری ایران در این پژوهش بکار گرفته شده است. به همین منظور پروژه های بزرگ مقیاس شهری به عنوان یکی از عرصه های سیاست گذاری انتخاب شده است. از آن جایی که احداث پروژه های بزرگ مقیاس اراضی عباس آباد در تهران بدون مشارکت شهروندان صورت گرفته، این سوال مطرح است که آیا توسعه این اراضی با مطالبات شهروندان هم خوانی دارد؟ به منظور پاسخگویی به این سوال ژئومدیا "عباس آباد ما" به عنوان ابزار این رویکرد طراحی و بکار گرفته شد. ژئومدیا شامل دو بخش است: پیمایش آنلاین که نظر 510 کاربر ژئومدیا در خصوص پروژه ها را مورد سنجش قرار داد که با استفاده از تحلیل آمارt تک نمونه ای میزان رضایت شهروندان از پروژه های عباس آباد مثبت ارزیابی شد. در بخش دوم، 136 کاربر به صورت مشارکت فعال میزان استقبال خود را از هر پروژه نشان داده اند. نهایتا این روش ابزاری است که منجر به افزایش مشارکت و کمک به شفاف سازی اطلاعات، تسهیل در بهره وری اطلاعات در حل مسائل شهری شده است.
شناسایی متغیرهای مؤثر بر اجتماع پذیری در حوزه مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۵ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۵۴
۲۸-۱۷
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر اگرچه فردگرایی افزایش پیدا کرده است اما وجود فضاهایی برای جمع شدن خانواده می تو اند عاملی برای توسعه دوستی ها و حفظ انسجام در مسکن باشد. تلاش برای یافتن متغیرهای مؤثر بر اجتماع پذیری در حوزه مسکن هدف تحقیق حاضر است. در این راستا ضرورت داشت با تکنیک دلفی به جمع آوری متغیرهای مؤثر بر افزایش تعاملات اجتماعی از نظر خبرگان پرداخته شود. ابتدا به جمع آوری متغیرهای مؤثر بر اجتماع پذیری در سه حوزه شهرسازی، معماری و طراحی محلات و مجتمع های مسکونی با ابزار مطالعه کتابخانه ای اقدام گردید. سپس به منظور تأیید متغیرهای به دست آمده، از تکنیک دلفی استفاده شد. در مرحله اول با ارسال پرسشنامه های آنلاین به 25 نفر از خبرگان در این حوزه و ویرایش پاسخ ها و در مرحله دوم با ارسال بازخوردهای مرحله اول به همان افراد. این بار 18 نفر از خبرگان پاسخ دادند که در نهایت با ویرایش دوباره، متغیرهای نهایی استخراج گردید. نتایج تحقیق نشان داد عوامل مؤثر بر افزایش تعاملات اجتماعی در مسکن، زیر مجموعه پنج حوزه ، کالبدی- محیطی، رفتاری، معنایی، زمینه ای و شخصیتی هستند. در ادامه به منظور رده بندی متغیرهای جمع آوری شده، با استفاده از روش آنتروپی شانون میزان اهمیت هر یک از حوزه های مؤثر بر تعاملات اجتماعی در مسکن مشخص شد. بر این اساس حوزه کالبدی- محیطی بیشترین میزان اهمیت و حوزه رفتاری کمترین میزان اهمیت را از نظر خبرگان داشته است. محیط با تمامی مشخصات فیزیکی خود عاملی مهم بر نحوه فعالیت های انسانی در خانه است. در مقابل حوزه معنایی و مشخصات متافیزیکی محیط، کمتر مورد نظر خبرگان بوده اند.
تدوین دستور زبان طراحی قلمروهای فضایی مسکن به منظور بهبود تعامل اعضای خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۵ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۵۴
۵۸-۴۱
حوزههای تخصصی:
آسایش خانواده و فراهم آمدن امکان ارتباط و تعامل مناسب اعضای خانواده با یکدیگر و حتی با سایر نزدیکان، نیازمند طراحی مناسب سازمان فضایی مسکن می باشد. با توجه به نیازهای متفاوت هر کدام از اعضای خانواده در هر سن و موقعیت، فضاهای مسکن باید به گونه ای طراحی گردند تا علاوه بر پاسخ گویی به نیازهای جسمی و روانی هر یک از اعضاء، مانع ارتباط مناسب آن ها نیز نگردد زیرا بی توجهی به این مقوله، سبب تقویت فردگرایی و وارد آمدن صدمات جبران ناپذیری به بنیاد خانواده خواهد شد. با در نظر گرفتن نقش معماری به عنوان زمینه ساز شکل گیری نوع خاصی از رفتارها، هدف تحقیق، ارائه نحوه طراحی معماری به گونه ای می باشد که طی آن، نه تنها فضای کالبدی مسکن به عنوان مانعی در مسیر تعاملات بین فردی خانواده عمل نکرده، بلکه به عنوان زمینه ساز شکل گیری تعاملات خانواده نیز مطرح گردد. جهت نیل به این هدف، داده های حاصل از متون و پرسش نامه های باز تهیه شده به روش کیفی_ تحلیل محتوی متن_ مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت. در نهایت دستور زبان طراحی قلمروهای فضایی مسکن به منظور بهبود تعامل اعضای خانواده در حوزه های طراحی قلمروهای فردی، قلمروهای جمعی، فضاهای ارتباطی و مفاصل و هم چنین موقعیت قلمروها نسبت به یکدیگر و نسبت به ساختار کلی مسکن مورد مطالعه و تدوین قرار گرفت.
مطالعه و بررسی معماری دستکند ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۵ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۵۶
۱۱۰-۹۷
حوزههای تخصصی:
معماری دستکند گونه خاصی از معماری است که در آن هیچ مصالحی برای تولید فضا استفاده نمی شود و برخلاف اصول معماری متعارف مسائل ایستایی در این نوع معماری چندان مورد بحث نیست. این نوع معماری را می توان به نوعی تولید فضا از طریق ایجاد فضاهای منفی در بستر کوه و سنگ دانست که از ترکیب فضاهای پر و خالی متولد می شود و به نوعی پاسخگویی به نیازهای اقلیمی بشر است. فضاهای دلخواه در این نوع معماری با برداشتن توده صخره ای با روش کاستن از بستر اصلی خود به وجود می آید، بنابراین فضای مورد نظر به اشکال متفاوت می تواند ایجاد شود. این شاهکار معماری به گونه های متفاوتی در نقاط مختلف ایران زمین قابل مشاهده است. با توجه به مطالعات محدودی که در زمینه معماری دستکند انجام گرفته، نگارندگان در این نوشتار سعی بر آن دارند تا ضمن ارائه چیستی این نوع معماری بومی، به فلسفه و عوامل شکل گیری و گونه شناسی آن بپردازد تا زمینه مطالعاتی را برای محققان در این حوزه مطالعاتی به وجود آورد. روش تحقیق در این مقاله بر اساس فعالیت های میدانی می باشد که شامل بازدیدهای میدانی است که از تعداد زیادی از مجموعه آثار معماری دستکند در نقاط مختلف ایران به عمل آمده، همچنین مطالعات کتابخانه ای در راستای این موضوع نیز مکمل فعالیت های میدانی بوده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ایجاد مجموعه آثار معماری دستکند به عوامل متعددی از جمله شرایط اقلیمی و جغرافیایی، دفاعی و امنیتی، ماندگاری و جاودانگی، دینی و مذهبی بستگی دارد که در بستری از شرایط فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به وجود آمده است. همچنین معماری دستکند را به لحاظ شکل ظاهری (وضعیت قرارگیری)، فرم داخلی (نوع پوشش) فضاها و نوع کاربری (آیینی تدفینی، اقامتی سکونتگاهی و مخفیگاهی پناهگاهی) می توان به صورت های مختلف تقسیم بندی نمود.
بررسی تطبیقی مسکن عشایر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۵ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱۵۵
۳۶-۱۹
حوزههای تخصصی:
در دو سده گذشته بررسی های تطبیقی و گونه شناسی در علوم گوناگون از زیست شناسی گرفته تا معماری مطرح شده است. این بحث از لحاظ محتوایی اهمیتی در ردیف مباحث نظری پایه ای معماری مانند فضا، شکل و فرم یافته است. شناخت گونه ها در تمامی فعالیت ها، آثار مجسم، تکرارشونده و ریشه دار بشری می تواند کاربردی بس مؤثر داشته باشد. از این جهت در پژوهش حاضر قصد بر این است که آثار ارزشمند عشایر ایران با سابقه ای به قدمت تاریخ ایران مورد تفحص و جستجو قرار گیرد. سابقه تاریخی این اقوام نیز مسکن آنان را درخور توجه شایسته تر قرار می دهد. نکته دیگری که امروزه بررسی های مسکن عشایر ایران را حائز اهمیت و شایان توجه می نماید این است که امروزه نیاز به مسکن متحرک و غیردائمی برای اسکان موقت و غیر دائم به دلایل گوناگون ازجمله بحران های طبیعی، اجتماعی و مشابه رو به توسعه است. با عنایت به مسائل پیش گفته به نظر می رسد با مطالعه مسکن عشایری می توان تجربیات تاریخی مربوط به مسکن متحرک را ثبت و ضبط کرد. طبیعتاً مطالعه، بررسی و استخراج ویژگی های مسکن عشایر می تواند راهبردی برای معماران باشد. روش جمع آوری اطلاعات این تحقیق مطالعه اسنادی و برداشت های میدانی بوده و روش تحقیق با طبقه بندی و تحلیل محتوایی انجام می گیرد. در ادامه مقایسه تطبیقی بر اساس تفاوت های شکلی و کالبدی با توجه به فرهنگ قوم های متفاوت و جغرافیای زندگی آنان صورت خواهد گرفت. هدف جنبی پژوهش حاضر شناخت و بازخوانی مسکن عشایر با هدف طرح الگوی مناسبی برای مساکن متحرک و مورد استفاده در مواقع بحران است. چنین به نظر می رسد استفاده و تلفیق این اصول با تکنولوژی و فناوری های روز می تواند گامی در جهت غنای طراحی و اجرای مسکن متحرک و قابل حمل باشد. چه بسا که بتوان با تکیه به سنت و تجربیات تاریخی، راهی جدید و مؤثرتر در طراحی و تأمین مسکن متحرک ، پیش ساخته، سبک سازی ، ارزان سازی و سازگاری بیشتر با طبیعت گشود. رعایت اصولی از قبیل سازگاری حداکثری با محیط، سهولت واچینی و باز چینی و جابجایی ، سرعت کار، استفاده از مصالح بومی و غیره از جمله نکات قابل توجه در گونه های مختلف مسکن عشایری است.
Study about Water Sensitive Urban Design Mechanisms; with an Emphasis on Technologies for the Sustainable Management of Stormwater(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
1-14
حوزههای تخصصی:
Unsustainable growth of cities and creation a set of contiguous impervious surfaces have result on disorder of natural cycle of water in urban environments. This situation causes flooding and problems due it, pollution of groundwater resources and degrade the quality of the urban landscape by increase the speed, volume and frequency period of runoffs. conventional methods about the stormwater management have failed to demonstrate their effectiveness in this field. Thus, in recent years a new topic are created in the field of urban design that known as "water sensitive urban design". Water Sensitive Urban Design (short: WSUD) is the interdisciplinary cooperation of water management, infrastructer engineering, urban design, and landscape designing. WSUD develops integrative strategies for ecological, economical, social, and cultural sustainability. The purpose of Water Sensitive Urban Design is to combine the demands of sustainable stormwater management with the demands of urban designing, and thus bringing the urban water cycle closer to a natural one. This approach attempts to increase urban sustainability indicators, improve the quality of urban landscape and urban space amenities by offer operational mechanisms in relation to urban design and it attempts not only to close the urban water cycle in its natural cycle and achieve technical goals, but gain optimal utilization of runoff and change the vision of the issue from a threat to a valuable opportunity.The following is a description of some essential methods for sustainable stormwater management. These methods are grouped according to their primary function: water reuse, treatment, detention and infiltration, conveyance, and evapotranspiration. Here is the techniques of water sensitive urban design about stormwater management and link them to urban design concepts, till through that some methods to be introduced that they are more efficient than conventional stormwater management methods about performance, helping to complete the natural cycle of water, environmental sustainability of cities and urban design aspects.
ریخت شناسی گنبد (پژوهشی در مورد تناسبات زیبایی شناختی و چگونگی پراکنش گنبدهای مساجد فلات مرکزی ایران)
حوزههای تخصصی:
در ایران استفاده از سازه گنبد، برای پوشش دهنه های بزرگ، پیشینه ای دیرین دارد. کمبود چوب های استوار و کشیده که در حقیقت عنصر اصلی پوشش تخت است، سبب شده است که پوشش طاق و گنبد رواج پیدا کند. گنبد در معماری ایران از جایگاه بالایی برخوردار است. معمار مسلمان ایرانی نهایت ذوق و استعداد خود را در بنای مساجد به کار گرفته و علاوه بر لحاظ کردن مسائل ساختاری و سازه ای به ابعاد زیبایی شناسانه گنبد نیز پرداخته است . این مقاله بر آن است با تمرکز روی تناسبات ابعادی گنبد به عنوان یکی از مؤلفه های زیبایی شناسانه، سیر تکامل گنبد های مساجد، در طول دوره های تاریخی متفاوت را واکاوی نموده و به این سؤال پاسخ دهد که آیا می توان میان مؤلفه های زیبایی شناختی گنبدها در طول دوره های تاریخی متفاوت و در یک محدوده جغرافیایی واحد، ارتباطی معنا داری یافت؟ به این منظور ابتدا با مروری بر ادبیات موضوع، به تدوین شیوه های گونه شناسی و استخراج مؤلفه های اثر گذار، جهت مقایسه و دسته بندی گنبدها اقدام شده و برای کنترل دامنه تحقیق، این مطالعات، به فلات مرکزی ایران، محدود شده است. مواد و مدارک این پژوهش نمونه های مقاطع گنبدهای مساجد جغرافیای ذکر شده که با توجه به منابع کتابخانه ای جمع آوری و تدوین گردیده است. دستاوردهای این پژوهش با روش های توصیفی-تحلیلی، ترسیم نمودار پراکندگی و آنالیز اطلاعات آماری به سامان رسیده است. از جمله نتایج به دست آمده در این پژوهش، افزایش نسبت خیز خارجی گنبد مساجد تا دوران مظفری-تیموری و کاهش این نسبت در دوره صفوی است. برخلاف خیز خارجی، تناسبات داخلی در گنبدهای یک پوش و دوپوش با یکدیگر هم پوشانی داشته و تغییرات چندانی در آن دیده نمی شود. در عین حالی که سیر تاریخی تغییر فرم گنبدهای مساجد ایران، از گنبد خاگی به نار و از نار به شبدری تبعیت می نماید.
مقایسه گره های سنتی و الگوهای معاصر اسلامی با تمرکز بر کاربرد در معماری معاصر
حوزههای تخصصی:
گره اسلامی یکی از الگوهای هندسی مشهور در هنر و معماری اسلامی است که به دلیل پیچیدگی در ترسیم و گستردگی الگوها، در نزد معماران اسلامی فنی مهم و در نزد مستشرقین و پژوهشگران هنر اسلامی امری ناشناخته بوده است. با وجود اسناد مکتوب و آثار به جامانده از سنت معماری اسلامی- به دلیل ناآشنایی پژوهشگران غربی با اسناد به جامانده- در سده اخیر تلاش هایی برای باز اختراع روش های ترسیم گره های اسلامی از سوی برخی پژوهشگران غربی صورت گرفته که منجر به تعریف روش های گوناگون ترسیم و طراحی گره های اسلامی با تکیه بر ویژگی های متعدد این الگوها شده است. سؤال تحقیق آن است که چه اختلافی میان روش های معاصر و نمونه های سنتی با توجه ویژه به کاربرد معاصر گره ها وجود دارد؟ زیرا این روش ها با وجود تلاش برای ارائه الگوی جامع از ترسیم گره های اسلامی، به نتایج متفاوتی از گره های سنتی اسلامی می رسند که توجه به کاربردهای ویژه در معماری نظیر تأثیرات انحنای بستر بر هندسه ی گره های ترسیمی، به آشکاری این اختلافات کمک می کند. در این مقاله با بررسی هر یک از روش های سنتی و معاصر ترسیم گره های اسلامی و تحلیل تفاوت موجود میان الگوهای سنتی و معاصر در توجه به هندسه ی بستر در گره سازی با استفاده از روش های تحلیلی- توصیفی هندسی، به توضیح مفهوم چندزمینه گی و گونه ی گره های دست گردان در گره سازی سنتی به عنوان خصوصیتی منحصربه فرد در الگوهای کهن گره سازی اسلامی، دست می یابیم و مشخص می شود که این مفهوم در راهبرد معماران سنتی برای توجه به زمینه و طراحی یک گره مختص بستری خاص بوده است. این مهم در کاربرد گره های اسلامی در سطوح منحنی و با توجه به بسترهای غیرمسطح بهتر شناسایی می گردد. به این ترتیب به کار بردن گره سازی اسلامی در معماری معاصر زمانی می تواند به عنوان امتداد سنت گره سازی سنتی تلقی گردد که روش های موجود در راهبرد چندزمینه گی به کمک طراحی گره های اسلامی بیاید.
الگوی چیدمان فضایی مدارس نوین مبتنی بر اصول مدارس اسلامی در راستای ارتقاء یادگیری افراد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ششم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
16-23
حوزههای تخصصی:
بهر هگیری از الگوهای معماری مدارس اسامی در راستای ارائه ی راهکارهایی برای طراحی کالبد محیط مدارس جدید، مبتنی بر ارتقاء یادگیری کاربران، هدف اصلی این پژوهش است. مدارس به عنوان مه مترین فضاهای تربیتک ننده ی نیروی انسانی، نقش به سزایی در افزایش یادگیری افراد جامعه ایفا میک ند. ازای نرو طراحی محیط هایی مناسب در راستای تکامل هم هجانبه ی دانش آموزان، یک ضرورت است. مطالعه و بررسی معماری مدارس اسامی به شناخت معیارهای کالبدی مؤثر بر طراحی مدارس مطلوب کمک خواهد کرد. تحقیق حاضر به بررسی عوامل تعیینک ننده ی چیدمان فضایی در مدارس دوران اسامی و نمود و مصدا قهای آن در مدارس جدید، با رویکرد بهبود یادگیری م یپردازد. روش تحقیق صورت تحلیلی و پیمایشی انجام شده است. جامعه ی آماری موردبررسی شامل تمامی هنرآموزان کمی - کیفی بوده و به در شهرستان زاهدان مشغول به فعالیت بود هاند. در این تحقیق از روش - و دبیرانی است که در سال تحصیلی 1394 نمون هگیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شده ؛ و حجم نمونه 310 نفر بوده است. پژوهشگران با مطالعات کتابخانه ای و بررسی نمونه های مدارس دوره ی اسامی در ایران متغیرهای تأثیرگذار را استخراج نموده اند. در گام بعدی متغیرهای ب هدست آمده در پرسشنام ههای ساخت هشده، موردسنجش قرارگرفت هاند و پس از تعیین روایی و پایایی پرسشنامه از آن تحلی لشد هاند. نتایج حاصل SPSS برای سنجش دیدگاه حجم نمونه استفاد هشده است. داده های حاصل در نر مافزار بیانگر بیانگر تاثیر مثبت معیارهای چیدمان فضایی محیط مدرسه بر یادگیری کاربران است. این معیارها شامل نحوه ی گردش در فضا، انعطاف پذیری، سرانه ی فضای باز و مسقف، ارتباط فضای درون با بیرون، مبلمان و عرصه بندی است. درنهایت ؛ یافته های تحقیق ب ه صورت اصول طراحی محیط مدارس جدید در جهت افزایش یادگیری کاربران تدوین و تبیین شده است.
ارزیابی مصوبات ابطال شده شورایعالی شهرسازی و معماری ایران در دیوان عدالت اداری «از ابتدا تاکنون»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۵
91 - 100
حوزههای تخصصی:
دیوان عدالت اداری کشور به عنوان یکی از مراجع قضاوت کشور طی سه دهه اخیر 24 مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران (شورای عالی به عنوان بالاترین مرجع قانون گذار شهری) را لغو کرده است (از مجموع60 تقاضای ابطال). در این بحث رویکرد مصوبات ابطال شده شورای عالی از نظر موضوعی مورد ارزیابی قرار گرفته و دلایل ابطال مصوبات شورای عالی شهرسازی و معماری و آسیب شناسی آن بررسی و راهکارهای پیشنهادی ارائه گردیده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و نوع تحقیق کاربردی می باشد. نتایج این تحقق نشان می دهد که بیشترین درصد ابطال مصوبات مربوط به آرای کمیسیون ماده 5 شورای عالی در خصوص صدور پروانه، تفکیک و افزایش طبقات و تغییر کاربری می باشد. ارزیابی مصوبات ابطال شده و اثرات آن در طرح های توسعه مانند عدم تحقق کاربری های خدماتی – عمومی، تأسیسات زیربنایی و شبکه ارتباطی می تواند راهنمای مهمی در جهت فراهم آوردن بسترهای لازم برای تهیه طرح ها و متن مصوبات شورای عالی باشد.
اهمّیّت بکارگیری دانش تجربی در آموزش معماری (نمونه موردی: روند برنامه درس تمرین های معماری در دانشگاه فنی و حرفه ای قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش تجربی برآمده از مشاهدات علمی بویژه در مورد رفتار و ویژگی های روانی اجتماعی کاربران هنوز به یک بخش متداول از آموزش معماری تبدیل نشده است. این نوشتار، دو عامل مهم نظری را در این زمینه مورد بررسی قرار داده است: نخست موضوع خلّاقیّت و این تصوّر عام که توسعه معیارها و اطّلاعات تفصیلی در مورد «صورت مسأله» طرّاحی معماری، در برابر آزادی فکر طرّاح، ایجاد مانع می کند و دوم، تمرکز بیش از حدّ ادبیات طرّاحی بر محتوای ضمنی تعلیمات و عمل طرّاحی ؛ در مرحله بعد، در مورد یک دسته از اطّلاعات موضوعات کاربر محور یک پروژه آزمایشی برای نشان دادن قابلیّت تصریح پذیری بسیاری از وجوهی که ممکن است جزئی از دانش ضمنی در مورد کاربر در آتلیه طرّاحی دانسته شود، معرّفی و نتایج آن به بحث گذاشته شده است. تحلیل کار انجام شده در جریان نیمسال دوم آموزشی دوره فنّی و حرفه ای دانشگاه فنی و حرفه ای قم (به عنوان یک پژوهش عملگرا)، موضوع اصلی ارائه شده در این بخش است. روش آموزشی تجربی مزبور نشان داد که توجّه به ماهیت کارکردی اطّلاعات به عنوان «آزمونی» یا «ذهنیت دهنده» می تواند کلید طرّاحی جدیدی برای محتوا و روش کارگاه های آموزش طرّاحی معماری باشد.
چیدمان کتیبه نگاری: نقش سپید؛ در گفتگویی با استاد محمدرضا عموزاد
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی مجسمه سازی و برجسته کاری ایران و اسلام
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی خوشنویسی و کتابت ایران و اسلام
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی هنرهای صناعی تزئینی وغیره ایران و اسلام
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی ایران و اسلام
بررسی ارتباط میان پیکربندی فضایی و حکمت در معماری اسلامی مساجد مکتب اصفهان (نمونه های موردی: مسجد آقانور، مسجد امام اصفهان و مسجد شیخ لطف الله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساجد در طول تاریخ از شاخص ترین نمونه های معماری اسلامی بوده اند؛ آن ها نشانه هایی شهری هستند که به عنوان مِفصل، نقشی اساسی در ارتباطات میان عناصر شهری بازی می کنند. نگاه به اجزای تشکیل دهنده و فضاسازی مساجد و بررسی عوامل شکل گیری ساختاری، جایگاه هر فضا و نقشی که در ارتباط با دیگر فضاها دارد، رهیافتی برای دستیابی به تأثیر حکمت معماری اسلامی در شکل دهی شاکله بنای مساجد فراهم خواهد آورد. از این جهت در نوشتار پیش رو، به ترکیب فرمی و شکلی فضاهای مساجد در مکتب اصفهان و نیز چگونگی پیکربندی فضایی در عرصه بندی ساختار مساجد پرداخته می شود. در این پژوهش، فرض بر این بوده که پیکربندی فضاییِ بنای یک مسجد با توجه به مختصات قرارگیری هر فضا در ارتباط با دیگر فضاها، با عوامل شکل گیری ساختاری، جایگاه و نقش هر عنصر، برآمده از حکمت اسلامی دارای ارتباطی معنادار است. این تحقیق از نمونه پژوهش با شیوه تحقیق ترکیبی شامل روش های توصیفی، تحلیلی و سرانجام نتیجه گیری منطقی است. بدین ترتیب موضوع پژوهش با استفاده از مشاهده و برداشت میدانی، مطالعات کتابخانه ای، شبیه سازی به وسیله نرم افزار تخصصی چیدمان فضا و مقایسه تطبیقی، مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد میزان نفوذپذیری، پیکربندی فضایی و همچنین قرارگیری هر فضا در عمق بنای مساجد، ارتباط مستقیمی با مؤلفه های شناخته شده حکمت در معماری اسلامی ازجمله نحوه انتظام فضاها دارد؛ با توجه به نقد زمینه اثبات گراییِ شبیه سازی چیدمان فضا سعی بر آن بوده تا با بهره گیری از مؤلفه های ساختاری حکمت در معماری اسلامی، در این زمینه رفع و رجوع لازم صورت گرفته باشد. در تحلیل نقشه های در دست، فضا، امور کیفی، مؤلفه ها و پیکربندی فضایی با مدل سازی رایانه ای همراه شده تا تحلیل های کیفی از مدل سازی های کمی صورت گرفته باشد. نتایج به دست آمده نشان از تأثیر مستقیم و نقش تعیین کننده حکمت اسلامی در جایگاه تک تک فضاهای مساجد مکتب اصفهان و تعیین ارتباط هر فضا با فضاهای دیگر و همچنین با کلیت بنای مساجد دارد.
جایگاه اقلیم در ترکیب بندی بناهای معاصر (مطالعه موردی: خانه های دوران قاجار در شهر دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
61 - 74
حوزههای تخصصی:
خانه های دوران قاجار در شهر دزفول، نمونه ای ارزشمند از معماری معاصر ایران به شمار می آیند که به خوبی توانسته اند با شرایط خاص اقلیمی خوزستان هماهنگ شوند. هدف از این پژوهش شناسایی الگوی مسکن قاجاری دزفول و چگونگی تاثیرپذیری آن از اقلیم، به عنوان عنصر هدایت کننده فرایند طراحی معماری است. از این رو با بررسی یازده نمونه از خانه های دوره قاجاریه دزفول و همچنین استفاده از تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه های جمع آوری شده از متخصصان آشنا با معماری منطقه، مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن است که بسیاری از ویژگی های خانه های دزفول به نحوی با متغییرهای فرهنگی، اعتقادی، زیباشناختی، اقتصادی و اجتماعی هماهنگ بوده اند؛ و تمامی آنها بر نقش ممتاز اقلیم در جهت دهی و شکل گیری معماری تأکید می نماید؛ و نشان می دهد که اقلیم چگونه به عنوان بخشی از فرایند طراحی معماری سبب ارتقاء کیفیت مسکن معاصر دزفول شده است.