فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۲۱ تا ۲٬۵۴۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
گرم شدن هوای کره ی زمین و تغییرات اب و هوایی از اصلی ترین معضلات امروزه همه بشر می باشد. ۷۰٪ شهرها در حال دست و پنجه نرم کردن و مواجهه با این معضل هستند و تقریباً همه ی آن ها در خطرند. کلان شهرها بیش از ۷۰٪ گاز کربن منوکسید جهان را تولید و ۳/۲ انرژی جهان را مصرف می کنند؛ بنابراین تمرکز روی راه حل هایی برای کنترل گرمایش جهانی به شدت وابسته رفتار آینده شهرهای بزرگ است. بیشتر شهرها معضل گرم شدن دمای هوا را احساس کرده اند. به عنوان واکنشی برای این معضل معماران تلاش کرده اند تا نمای سبز را با ساختمان های جدید و حتی سازه های قدیمی وفق دهند و از سیستم سبز عمودی برای بهتر شدن اوضاع هوای اطراف محیط ساختمان استفاده شود. در این مقاله به طور خلاصه به معرفی انواع دیوار سبز و فواید آن برای انسان و محیط پیرامون پرداخته شده است. روش تحقیق در این مقاله به صورت بررسی نمونه های موردی ساخته شده و مقایسه آن با سازه های معمولی و نظرسنجی از ساکنین این ساختمان ها بوده است. میزان گرمایش زمین و سرعت تغییرات اقلیمی بشر را وادار کرده است تا به دنبال راه هایی برای مقابله با آن باشد و با توجه به اینکه سطوح بتنی و معمولی نه تنها به صورت طولی و عرضی بلکه به صورت عمودی نیز توسعه یافته اند، فضای مناسبی برای ایجاد یک سبزی هرچند کوچک در جهت مقابله با تغییرات اقلیمی به وجود آورده است و تأثیرات بسزایی در معماری پایدار و زندگی ساکنین ساختمان دارد.
تحلیل رابطه گونه های فرم شهری و پایداری اجتماعی در محلات شهر تهران بررسی موردی: محلات چیذر، شهرک غرب، نارمک و امامزاده یحیی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۸
5 - 28
حوزههای تخصصی:
توجه به موضوع پایداری اجتماعی در محله های شهری و سنجش آن در مراحل مختلف مداخله در آنها می تواند یکی از اهداف عمده در فرایند برنامه ریزی شهری دوران معاصر باشد. در بین ابعاد مختلف پایداری اجتماعی محله های شهری، پژوهش حاضر به شیوه های سنجش پایداری اجتماعی در ارتباط با فرم شهری به عنوان یکی از اصلی ترین ابزارهای مداخله برنامه ریزی شهری پرداخته است. در قالب مبانی و ادبیات نظری موجود و با تمرکز بر ویژگی های محلات شهر تهران، موضوع گونه شناسی فرم شهری محله ها و سنجش پایداری اجتماعی در ارتباط با تغییرات گونه های مختلف تبیین شده است. متناظر با ویژگی های مختلف فرم شهری در محله های شهر تهران، چهار گونه متفاوت به عنوان نمونه های موردی انتخاب و نظرات ساکنین آنها از طریق پرسشنامه های توزیع شده در خصوص سنجش میزان پایداری اجتماعی اخذ و از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره ( MANOVA ) در طول انجام پژوهش استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که فرم محله های برنامه ریزی شده در برابر فرم محله های ارگانیک می تواند در شرایطی که برنامه ریزی و طراحی آنها منطبق با اصول پایداری باشد، تاثیر مثبتی بر پایداری اجتماعی داشته باشد، زیرا فرم محله های ارگانیک در طول زمان، تحت تاثیر فرآیندهای توسعه بوده و در راستای شرایط و دوران مختلف تغییر می کنند.
گونه شناسی کبوترخانه های منطقه آذربایجان در ایران
حوزههای تخصصی:
از جمله بناهای تاریخی و فرهنگی که مورد بی توجهی قرار گرفته است کبوترخانه ها می باشند. این بناها در دوران پیدایش و اوج خود تأثیر بسزایی در رشد اقتصادی و کشاورزی داشتند. ازآنجایی که کبوترخانه های منطقه آذربایجان چندان مورد مطالعه واقع نشده اند و ویژگی های متمایزی نسبت به کبوتر خانه های دیگر مناطق دارند، پژوهش حاضر در تلاش است، به طور اختصاصی به بررسی تاریخی و فرهنگی این بناها در این منطقه بپردازد و علت های تمایز آن ها با دیگر کبوترخانه ها بپردازد. روش به کارگرفته شده مطالعات تاریخی و فعالیت های میدانی و مصاحبه با ساکنان مناطق مورد پژوهش است و به دنبال این سؤال می باشد که ساختار کالبدی کبوترخانه ها شامل چه گونه هایی می باشد. به این منظور 20 کبوترخانه ای که اطلاعات آن ها تا حدودی در دست بود، در روستاهای دو استان آذربایجان شرقی و غربی شناسایی سپس از نظر تاریخی، الگوی پراکندگی، قدمت، ساختار کالبدی، فرم و عملکرد مطالعه شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد بیشترین پراکندگی در جنوب دریاچه ارومیه و در جوار رودخانه های سیمینه رود و زرینه رود است. کبوترخانه های این منطقه عموما مربوط به دوره قاجار است به دلایلی از جمله نقش مصالح، الگو برداری از کشورهای همسایه و موارد دیگر، برخلاف سایر نقاط ایران، کبوترخانه های این منطقه بصورت مکعب بودند و کاربرد آن ها علاوه بر تولید کود، تشخص دادن به باغ ها و نامه بری توسط کبوتران در دوران قدیم است.
رهیافتی تحلیلی به دیرینگی و کارکرد برج بزرگ جنوبی ربع رشیدی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم تیر ۱۳۹۹ شماره ۸۵
45 - 56
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آنچه امروزه از بازمانده های رَبع ِرشیدی تبریز دیده می شود، ویرانه های ارگی است که در باروی جنوبی آن، بزرگ ترین برج ربع رشیدی قرار دارد. آن را بازمانده یک رصدخانه ایلخانی و یا برج توپخانه شاه عباس صفوی معرفی کرده اند که گویا به هنگام نبرد با عثمانی در 1603م. آن را شتابان ساخته است؛ با این حال، مطالعات میدانی سازه و ساختار برج در کاربری آن به عنوان رصدخانه و یا برج توپخانه تردید و گمان می افکند؛ بنابراین، پرسش این پژوهش درباره چیستی و کارکرد و دیرینگی برج بزرگ جنوبی در ربع رشیدی است.هدف پژوهش: شناخت روشمند دیرینگی و کارکرد برج بزرگ جنوبی ربع رشیدی رهنمود درست برنامه ریزی مرمت و نگهداری پایدار آن است. روش پژوهش: رهیافت تحلیلی در باستان شناسی و معماری همراه با مطالعات میدانی سازه و عوارض زمین و همچنین بررسی تاریخ توپخانه صفوی و عثمانی ساختار روش این پژوهش را شکل می دهد.نتیجه گیری: برج بزرگ جنوبی ارگ رشیدی تبریز در میانه سال های 1585 تا 1603م. با ایده و نظارت فرماندار عثمانی وقت تبریز به نام «شغال زاده یوسف سنان پاشا» طراحی و ساخته شده است؛ و این برج بزرگ که دارای توان پایداری در برابر رانش زمین و زمین لرزه هایی با قدرت 7/ 7 ریشتر است، کاربست توپخانه نداشته، بلکه سنگر گروه تفنگچیان مزغل زن یئنی چری با پوشش آتش o 180 برای پدافند دروازه غربی و منتهی الیه شرقی ارگ رشیدی، نگهبانی از دو حلقه چاه آب شرق برج و نیز کرانه شمالی مهران رود تبریز در ناحیه تپه زارهای ولیان کوه بوده است. سازه های خشتی و گلی و چینه ای که بالای برج بزرگ و در سراسر برج های کوچک و باروی رشیدیه دیده می شود، همان بازمانده های بازسازی شتابان قلعه رشیدیه به فرمان شاه عباس صفوی در سال 1610م. است.
ارزیابی اصول و معیارهای کمی (فیزیکی) و کیفی (روانشناختی) در طراحی اتاق خواب مطلوب خوابگاه های دانشجویی
حوزههای تخصصی:
طراحی مناسب فضای اتاق خواب در خوابگاه ها از عوامل موثر در حفظ آرامش و موفقیت تحصیلی دانشجویان به شمار می آید. هدف از این پژوهش بررسی معیارهای فیزیکی و تاثیر متقابل آن بر شاخصه های روانشناختی در طراحی اتاق خواب مطلوب خوابگاه های دانشجویی است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی با استفاده از شیوه پیمایشی از نوع عرضی آن می باشد که هدف این نوع روش مطالعه، نگرش یک جمعیت و ترجیحات استفاده کنندگان است. در این میان 45 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه مازندران که در بین 2 نوع خوابگاه (راهرویی-سوییتی) ساکن بودند، به عنوان جامعه هدف انتخاب و نمونه گیری به روش تصادفی ساده صورت گرفت. روش گرد آوری داده ها با استفاده از نظرسنجی از دانشجویان به کمک بهره گیری از پرسشنامه ای که حاوی چند گروه سوال ( شامل مشخصات کمی : ابعاد و اندازه اتاق، نوع تخت و شرایط آن، تعداد قفسه، گنجه و همچنین معیارهای کیفی : انعطاف پذیری اتاق، حفظ قلمرو شخصی، ازدحام و شلوغی اتاق، احساس راحتی و .. به کار رفته در اتاق خواب فعلی و اتاق خواب ترجیحی) بود، در نظر گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری میانگین و Chi-Square به کمک نرم افزارSPSS (v.16) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بررسی ارتباط میان ظرفیت اتاق (تعداد افراد) و به تبع آن رضایت از ابعاد و اندازه با آرامش روانی دانشجویان، نتیجه می شود که آرامش روانی دانشجویان وابسته به بعد فیزیکی اتاق است(05/0>P). به بیان دیگر، بعد فیزیکی اتاق در آرامش دانشجویان تاثیر گذار است. از طرفی می توان گفت که بین آرامش روانی دانشجویانی که در خوابگاه راهرویی زندگی می کنند و دانشجویانی که در خوابگاه سوئیتی زندگی می کنند اختلاف معنادار وجود ندارد (05/0 P>). همچنین یافته ها نشان می دهد که مواردی چون انعطاف پذیری اتاق در احساس آرامش دانشجویان موثر است. با بهره گیری از سرانه کافی به ازای هر دانشجو و رعایت حداقل مساحت مورد نیاز، احساس آرامش و راحتی، حفظ فضای شخصی و تداعی خانه در خوابگاه های دانشجویی حاصل می شود.
تاثیر عوامل کالبدی محیط بر افزایش حس تعلق به مکان در طراحی مجتمع های مسکونی ویژه افراد دارای معلولیت
حوزههای تخصصی:
با توسعه روزافزون زندگی شهری، فرآیند پیشرفت شهرها متمایل به رنگ باختن انسان و ویژگی های او در طراحی گشته است؛ و این موضوع در رابطه با طراحی های ویژه افراد دارای معلولیت بیشتر به چشم می خورد. براین اساس، صاحب نظران در علوم معماری و شهرسازی، در پی خلق فضاهایی برآمدند تا بتوانند فضایی شایسته و درخور استفاده کنندگان این محیط ها طراحی کنند؛ و این امر ممکن نبود جز با بهره مندی از ایجاد حس تعلق به مکان که در ارتقاء کیفیت محیط های شهری و فضاهای مسکونی نقش بسیار مهمی ایفا می کرد. در این بین، عوامل کالبدی محیط به عنوان یکی از عناصر مطرح در ادراک حس تعلق به مکان از طریق همسازی و قابلیت تامین نیازهای انسان، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در پژوهش حاضر نیز، تلاش بر آن است تا بتوان با استفاده از عوامل کالبدی محیط در طراحی مجتمع های مسکونی ویژه معلولین، حس تعلق به مکان را در این افراد افزایش داد. از این رو، با بهره مندی از روش کیفی، به تحقیق و بررسی موضوع پرداخته و راهکارهایی در جهت نیل به افزایش ادراک حس تعلق به مکان ارائه می شود.
د لایل گرایش به بازنمایی عناصر صوری هنر ساسانی و گریز از نمایش جنبه های شاهانه د ر د یوارنگاره های سغد ی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۸۸
61 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تمد ن سغد د ر مسیر جاد ه ابریشم قرار د اشت و یکی از مهم ترین مناطق جاد ه ابریشم به شمار می آمد . این موقعیت جغرافیایی منتج به آمیختگی فرهنگی قابل توجهی د ر فرهنگ و هنر این ناحیه شد ؛ به گونه ای که تأثیرات هند ی، آسیای شرقی و نیز تأثیرات ایرانی و... د ر آن قابل مشاهد ه است. اما د ر این میان، شاید بتوان تأثیرات ایران ساسانی را د ارای اهمیت بیشتری د انست؛ چرا که سغد یان د ر هنر خود بیشترین تأثیر را از ساسانیان پذیرفتند ، لکن د ر این تأثیرپذیری تنها به بازنمایی عناصر صوری هنر ساسانی بسند ه کرد ه و روح شاهانه هنر ساسانی را د ر آثار خود بازتاب ند اد ند ؛ این امر به خصوص د ر د یوارنگاره های سغد ی نمود بیشتری د اشته است.پرسش پژوهش: چه د لایلی موجب بازنمایی جنبه های صوری و گریز از نمایش جنبه های شاهانه هنر ساسانی د ر د یوارنگاره های سغد ی شد ه است؟هد ف پژوهش: شناخت د لایل تأثیرپذیری گزینشی سغد یان از جنبه های به خصوصی از هنر ساسانی هد ف اصلی د ر پژوهش حاضر به شمار می آید .روش پژوهش: این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی به شمار می آید و به روش تاریخی و نیز توصیفی-تحلیلی انجام شد ه و اطلاعات مورد نیاز آن به شیوه کتابخانه ای جمع آوری شد ه است. نتیجه گیری: جامعه سغد ی د ر بستر ساختار اجتماعی و سیاسی ناشی از یک شهرنشینی تکامل یافته فرصت رشد را برای تمامی افراد جامعه فراهم می آورد . به جهت وجود چنین ساختاری بود که ثروت ناشی از قرارگیری سغد د ر مسیر جاد ه ابریشم توانست رفاه قابل ملاحظه ای برای مرد م این ناحیه پد ید آورد و به غیر از پاد شاه، ثروتمند ان د یگری نیز از د ل مرد م شکل گرفتند . همین امر به رونق د استان ها با مضامین حماسی، اسطوره ای، روزمره و... انجامید و د ر د یوارنگاره های سغد ی به جای فرد محوری و نمایش پاد شاه به عنوان قد رت مطلق، د استان هایی تصویر شد که تمامی مرد م سغد می توانستند قهرمان آن باشند .
مرزهای مفهومی فرم در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸۹
55 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فرم، مفهومی بنیادین در گفتمان معماری است که متأثر از تحول اندیشه معماری دستخوش تحولات متعددی شده است. انباشت غیر نظام مند مفاهیم فرم در گفتمان معاصر، ابهام و پیچیدگی معنایی فرم را موجب شده است. از سوی دیگر عدم توجه به ماهیت پویای فرم و شناخت ناکافی از نیروهای مؤثر بر تحول آن، فرم را همچون مفهومی منجمد نمایان ساخته و کارایی آن را در پاسخگویی به مسائل امروز معماری با تردید همراه کرده است. اهداف پژوهش: این مقاله درپی بنانهادن بستری نظری است که ضمن وضوح بخشی و ساماندهی بدین مفهوم گونه گون، پویایی مفهومی آن را نیز تضمین کند. روش پژوهش: این پژوهش با استناد به رهیافت تبارشناسی فوکو به انجام رسیده است. نخست شرایط شکل گیری مفهوم فرم از مبدأ پیدایش آن در اندیشه فلسفی بررسی شده، سپس با تکیه بر دستاوردهای حاصل به نظریه های جریان ساز معماری رجوع شده است. پس از کدگذاری و مقوله بندی، تحولات بنیادین مفهوم فرم و شرایط و پیامد تحول آنها تحلیل و نقدی از وضعیت امروز فرم ارائه شده است. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد تحول مفهوم فرم ریشه در تحول شناخت معماری از سه منظر هستی شناسی، زیبایی شناسی و معرفت شناسی دارد. در میان این نیروها، معرفت شناسی و تحلیل نحوه شناخت انسان مهمترین عامل تحول فرم از گفتمان پیشامدرن تا دوره معاصر بوده است. تحول شناخت معماری به شکل گیری شش مرز مفهومی فرم مشتمل بر جلوه، ایده، گونه، ساختار، معنا و قابلیت انجامیده است که هریک ناگزیر از اقتضائات شناختی، فهم معماری را به وجوه خاصی از آن محدود کرده اند. در چنین وضعیتی با طرح مفهوم «میدان فرم» تلاش شده ضمن ایجاد بستری برای ساماندهی مفاهیم فرم و تضمین و پویایی این مفهوم، متناسب با تحولات شناختی، دست یابی به فهمی جامع از معماری نیز تضمین شود.
تبیین رابطه طبع افراد با گرایش به معماری سنتی در اقلیم گرم و خشک نمونه موردی؛ شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
283 - 304
حوزههای تخصصی:
در معماری طبایع عنوان می شود که؛ شرایط جسمی و روحی انسان بر گرایش او به عوامل محیطی موثر است. لذا تقسیم بندی مزاجی افراد در طب سنتی می تواند بر گرایش ایشان به شاخص های معماری موثر باشد. از این رو انطباق گرایشات معماری افراد با مزاج ایشان می تواند به عنوان دغدغه ای در ذهن معمار و طراح مطرح شود. از این رو تبیین رابطه میان انواع مزاج و شدت گرایش به معماری به عام و معماری سنتی بطور خاص می تواند هدف اصلی این پژوهش باشد. روش شناسی این پژوهش ازنظر هدف از نوع کاربردی- توسعه ای و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. ابزار مورد استفاده پرسشنامه، که در نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرارگرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مزاج های مختلف گرایشاتی با شدت های متفاوت نسبت به یک بنای سنتی می دهند و هرچقد که بر عنصر گرمی و خشکی مزاج افراد افزوده شود شدت واکنش بهتری نسبت به یک بنای سنتی از خود بروز می دهند. همچنین نتایج آزمون F نشان می دهد که مقدار P-valve
مداخلات پیشین و نوین در میراث معماری؛ تبیین رویکردهای ارزشی در یک سیر تاریخی از 1309 تا 1355 ه.ش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
147 - 170
حوزههای تخصصی:
با موضوعیت یافتنِ بحث میراث فرهنگی پس از وقوع انقلاب مشروطه و به دنبال آن شکل گیری انجمن آثار ملی در اوایل سده معاصر، همچنین تصویب مجموعه ای از اصول در قانون عتیقات سال 1309 ش؛ زمینه های بیشتری برای حفاظت آثار تاریخی ایجاد شد. پس از تاسیس اداره عتیقات، تعمیر بناهای تاریخی در مرکز کشور به این اداره و در دیگر نقاط به دوایر باستان شناسی در شعبات معارف واگذار شد. سپس از میانه دهه 1340 ه.ش و تاسیس سازمان ملی حفاظت آثار باستانی، بستری برای ورود مقولاتی نو به حیطه حفاظت و مرمت میراث معماری ایجاد شد، که الزامات نظری جدیدی را به همراه داشت. پژوهش در بادی امر، این پرسش را تتبع می کند که آگاهی های ایجاد شده با فعالیت های انجمن آثار ملی و قانون عتیقات، چه دیدگاه های ارزشی یا بایسته های نظری را در تعمیرات اداره عتیقات به دنبال داشت. سپس در پی فهم چرخش های رخ داده در دیدگاه های ارزشی با پیوستن به جریان های جدید حفاظت و مرمت، مواجهاتِ روی داده میان رویه های پیشین و مداخلات نوین نیز، جستجو خواهد شد. پژوهش که رویکردی کیفی و تفسیرگرا دارد، پس از تجزیه و تحلیل محتوایی داده های به دست آمده از گزارش ها و منابع تاریخی، به تشریح مباحث می پردازد و سپس با استدلال منطقی، نتایج تبیین می شوند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در تعمیرات اداره عتیقات همچنان می توان شاهد رویکردهای بنیان یافته ای از سنتِ تعمیرات پیشین، با توجه به بقای حیات اثر در زندگی اجتماعی بود. با این حال گونه های ارزشی تعمیرات اداره عتیقات را می توان در قالب رویکردهای برآمده از سنت، رویکردهای التقاطی و رویکردهای ارزشیِ نو؛ مطرح کرد. بن مایه های ارزشی در اقدامات سازمان ملی حفاظت آثار باستانی، از توجه به ماهیت تاریخی و زیبایی شناختیِ میراث معماری سهم زیادی می گرفت. با این وجود رویکردهای ارزشی گروه های داخلی، علی رغم التفات به این مقولات، گرایشات فرهنگی و کارکردمحورانه ای را نیز در برداشتند.سرانجام می توان به مواجهاتی مبتنی بر تباین در دیدگاه های زیباشناسانه ، اختلاف دیدگاه در چگونگی و میزانِ مداخله، انطباق با روش های بومی یا ذوق و سلیقه ایرانی، و حتی تشابه با برخی رویه های پیشین نسبت به مرمت سبکی اشاره کرد که غالبا برخاسته از تفاوت های فرهنگی جوامع در فهم و نگرش نسبت به میراث معماری بود.
نقش آفرینی مراکز آموزش عالی در ارتقاء فرهنگ پذیری اجتماع شهری یادگیرنده بررسی موردی: محله های سناباد و جنت، مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلان شهر مشهد با حضور مستمر میلیون ها زائر، کانون بزرگ ارتباط اقوام و فرهنگ های مختلف است. این حضور علاوه بر فرصت های متعدد اقتصادی و گردشگری، زمینه برخورد جریان های فرهنگی ناهم سو با یکدیگر را ایجاد کرده است؛ جریان های فرهنگی که ارزش هایی گاه متضاد با یکدیگر را پشتیبانی می کنند و این تضاد عامل چالش های فرهنگی در شهر مشهد شده است. پژوهش حاضر هدف خود را به کارگیری انگاشت شهر یادگیرنده و تأکید بر نقش مراکز آموزش عالی همچون عامل وحدت بخش این جریان ها، برای تقویت هویت فرهنگی در این شهر قرار داده است. شهر یادگیرنده با ایجاد فضای تجربیات مختلف، دربرگیرنده تمامی گروه های اجتماعی و فرهنگی است و فرآیند یادگیری شهروندان و فرهنگ پذیری را تسهیل می بخشد. برای دستیابی به هدف مقاله معیارها و شاخص های پژوهش با روش فراتلفیق استخراج و وزن دهی شده است. داده های جمع آوری شده از طریق پیمایش میدانی (با 150 پرسشنامه از جامعه آماری) و مطالعات اسنادی، با شاخص های توزیع جمعیتی، فضایی و اجتماعی سنجیده شده است. و در نهایت رتبه بندی نواحی هفت گانه به وسیله مقادیر استاندارد شده حاصل از سنجش شاخص ها صورت پذیرفت. نتیجه این تحلیل تعیین ناحیه برخوردار از الزامات فرهنگ پذیری، به عنوان محرک توسعه فرهنگی و فرهنگ پذیری و ارائه پیشنهاد برای فراهم کردن ساختار فضایی و نهادی تسهیل کننده یادگیری، با امکان حضور جریان های مختلف فرهنگی و با تقویت نقش مراکز آموزش عالی به عنوان واحد میانجی ارتباطات این جریان ها است.
بهینه سازی فضاهای نیمه باز خانه های آپارتمانی جهت تبدیل به گلخانه خورشیدی با استفاده از الگوریتم ذوب فلزات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
183 - 209
حوزههای تخصصی:
بهبود آسایش حرارتی، از جمله مسائل مهمی است که در ساختمان های امروزی مورد تأکید است. با توجه به روند رو به رشد مصرف انرژی، تلاش برای صرفه جویی در ساختمان های کشور یک ضرورت انکار ناپذیر است. از طرفی استفاده بهینه از انرژی رایگان خورشیدی، محیطی مطلوب را برای ساکنین ساختمان فراهم می آورد و از سوی دیگر، سبب کاهش میزان انرژی مصرفی ساختمان در فصول سرد سال خواهد شد. از آنجا که روند کلی ساخت و ساز های مسکونی در کشور به سمت توسعه واحدهای آپارتمانی سوق پیدا کرده است؛ استفاده از راهکارهای اقلیمی که بتواند در چنین بناهایی به عنوان واقعیت موجود شهرسازی کشور مورد استفاده قرار گیرد، نیاز مهمی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از فضاهای نیمه باز همچون بالکن، مهتابی و ایوان تحت عنوان «فضای نیمه باز» در واحدهای آپارتمانی مورد تأکید مقررات ملی ساختمان ایران است و در اکثر ساختمان های امروزی وجود دارد. درصورت طراحی هوشمندانه، این دسته از فضاها قابلیت تبدیل به یک گلخانه خورشیدی به عنوان یک سامانه ایستا برای جذب و بهره برداری از انرژی خورشیدی را فراهم می کنند. هدف از این پژوهش، استفاده از هوش مصنوعی و بهینه سازی الگوریتمی به منظور یافتن ابعاد، فرم مشخصات فنی بهینه فضاهای نیمه باز آپارتمانی در اقلیم گرم و خشک، در جهت تبدیل آن ها به یک گلخانه خورشیدی برای استفاده در مواقع سرد سال است. روش تحقیق در این پژوهش شبیه سازی و استدلال منطقی است. از این رو با به خدمت گرفتن روش شبیه سازی فضایی مسکونی در شهر شیراز، پارامترهای فضای نیمه باز ساختمان (ابعاد فضای نیمه باز، ابعاد پنجره متصل به فضای داخل، نوع فضای نیمه باز، جنس شیشه و تهویه) به منظور ایجاد قابلیت تبدیل به گلخانه خورشیدی مورد بررسی قرار گرفت و شرایط بهینه هریک از این پارامترها برای شهر شیراز تعیین شد. نتایج حاکی از آن است که چنین فضایی در حالت بهینه می تواند تا 54 درصد از مصرف انرژی گرمایشی ساختمان را کاهش دهد. در این میان بهترین پاسخ را فضای نیمه باز مهتابی با استفاده از پوشش شیشه دوجداره، از خود نشان داد.
نقش عناصر کالبدی حیاط در افزایش رضایت مندی از حیات ساکنان مسکن بوم گرا در بوشهر
حوزههای تخصصی:
حیاط از جمله مهم ترین بخش ها در خانه های سنتی در ایران بوده که نقش های متعددی در زندگی روزمره ساکنان ایفا می نموده است؛ این در حالی است که در زندگی آپارتمانی امروز به فضایی فراموش شده و بدون استفاده تبدیل گردیده است؛ هدف این پژوهش شناسایی نقش عناصر کالبدی حیاط به منظور افزایش رضایت مندی ساکنان در مسکن بوم گرا است و مطالعه موردی در شهر بوشهر انجام گردیده است. روش تحقیق پروژه به صورت کمی در قالب مطالعه موردی است. روایی ظاهری پرسشنامه و پایایی آن به وسیله آزمون آلفای کرونباخ تأیید شده است. پرسشنامه به صورت طیف لیکرت می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزارSPSS و آمار توصیفی، میزان IS و درصد رضایت و اهمیت استفاده گردیده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین معیارهای چهارده گانه مثلا درصد فضای سبز به حیاط، فضای بازی کودکان، حوض آب، جهت قرارگیری حیاط و... با دیدگاه ذهنی استفاده کنندگان از فضای مسکن رابطه ی معنی داری وجود دارد و شاخصه های مرتبط با آن بالاترین میزان رضایت و اهمیت ساکنان را دارد. پیشنهاد می شود از این معیارها که در افزایش رضایت مندی ساکنان مسکن موثر است در طراحی حیاط منازل جدید نیز استفاده شود. به معیارهایی که کمترین میزان رضایت ساکنین را در پی داشته است بایستی در طراحی حیاط مسکن معاصر بیشتر توجه کرد. درپایان، پرسشنامه هایی که ساکنین 6خانه پر کردند با هم مقایسه شده است. فضای بازی کودکان دارای رتبه1 و بیشترین درصد اهمیت است و بایستی در طراحی حیاط های خانه های جدید در اولویت قرار گیرد. پس از این معیار باید به درصد فضای سبز به حیاط (نوع پوشش گیاهی) و وجود پارکینگ در خانه ها توجه شود. ساکنان از معیارهای جهت گیری مناسب ساختمان، اشراف و محرمیت و جهت قرارگیری حیاط رضایت دارند.
شناسایی معیارهای موثر و بررسی اثرات الگوی هندسی بر کاهش تنش انرژی ژئوپاتیک در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
121-136
حوزههای تخصصی:
اهداف: امواجی تحت عنوان ژئوپاتیک، ناشی از اختلال در میدان های الکترومغناطیسی، شایع ترین عامل در بروز برخی بیماری های مزمن جسمی و روحی انسان هستند؛ لذا هدف کلی پژوهش معرفی معیارها و راهکارهایی نوین در حوزه معماری و بررسی الگوی هندسی معماری واستو، به منظور پیشگیری و کاهش آسیب های ناشی از حضور انسان در مجاورت تنش ژئوپاتیک در ساختمان و به تبع آن، حفظ و ارتقای سطح سلامت جسمانی و روانی افراد است. روش ها: پژوهش حاضر از نوع بنیادی بوده و در دو مرحله صورت گرفته است؛ در وهله اول اطلاعات از طریق مطالعه منابع اسنادی- پژوهشی گردآوری شده و با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است. سپس تاثیر الگوی هندسی در معماری واستو به عنوان یکی از عوامل موثر در کاهش تنش ژئوپاتیک، با استفاده از روش شبیه سازی بررسی شده است. یافته ها: یافته های حاصل از بررسی نتایج تحقیقات و مطالب مندرج در منابع محدود، شکل و هندسه ساختمانی، مواد و مصالح، جهت گیری فضاها و ارزیابی بستر طراحی را به عنوان مهم ترین عوامل موثر بر کاهش و کنترل تنش ژئوپاتیک در حوزه معماری شناسایی نموده و الگوی هندسی ارایه شده در معماری واستو را تایید می نمایند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش ضمن ارایه بهترین الگوی هندسی در معماری، چگونگی کنترل و تعدیل تنش های ژئوپاتیک طی سه مرحله طراحی معماری شامل مطالعات پیش از طراحی، اجرای پروژه های معماری و نهایتاً پس از ساخت و بهره برداری را بیان داشته و آگاهی معماران از مبانی تنش ژئوپاتیک را امری الزامی می داند.
تحلیلی بر عوامل تاثر گذار بر برنامه ریزی جامع شهری و انعطاف پذیری فضاهای درمانی در شهر
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به گسترش امر شهر نشینی و سرعت بالای گسترش شهر ها، توجه به موضوع توسعه برنامه ریزی شده شهری به عنوان یکی از اولویت های اصلی در این موضوع مطرح می گردد. از بعد دیگر جنبه های متعدد این برنامه ریزی سبب پیچیده شدن بیشتر این مسئله می گردد. یکی از ابعاد تاثیر گذار ، عملکرد ها و کاربری های بسیار متنوع شهری می باشد که با توجه به آن، امر برنامه ریزی می بایستی به صورت گروهی متشکل از متخصصان زمینه های مختلف صورت پذیرد. عملکرد فضاهای درمانی و بیمارستان ها به عنوان یکی از کلیدی ترین کاربری در فضای شهری مطرح است و در مقاله حاضر هدف آن است که جایگاه موضوع توسعه فضای درمانی را در سطح شهر بررسی نموده و ترجیحات لازم این عملکرد در سطح برنامه ریزی جامع شهری مطرح گردد. در جهت دستیابی به هدف مذکور استفاده از دو روش تحقیق استدلال منطقی جهت بررسی پژوهش های گذشته و نیز توصیفی – تحلیلی در راستای بررسی نمونه های موردی مورد نظر خواهد بود. نتیجه اصلی این تحقیق، تبیین روشی برنامه ریزی شده و سیستماتیک در جهت توسعه بیمارستان ها در سطح شهر خواهد بود.
بازشناسی و تبیین اثرات کلان فرآیندها و فرآیندها بر شهر معاصر ایرانی از منظر واقع گرایی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
19 - 36
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: آنچه که امروزه شاهد آن می توان بود، افزایش روز افزون رویدادهایی است که در سرتاسر جهان جریان می یابد. این رویدادها که موج های پیشران جهانی شدن هستند، با عنوان کلان فرآیندها در حال پیشروی و دگرگون کردن شهرها می باشند. به تبع این موضوع نیازها و مسائل جدیدی در شهرها در حال پیدایش بوده که شهرها را از اصالت خویش دور می کند. این اصالت را می توان در قالب ارزش های شهر نامید. شهرهای کشورمان نیز از این قاعده مستثنی نبوده و تحت تاثیر این کلان فرآیندها و فرآیندها قرار گرفته است. هدف: در پژوهش حاضر، هدف تبیین کلان فرآیندها و فرآیندها در شهر و واکاوی و بررسی تاثیر کلان فرآیندها و فرآیند ها بر شهر معاصر ایرانی از منظر واقعگرایی اسلامی می باشد. روش:با توجه به اهداف، پژوهش حاضر را می توان در زمره مطالعات کیفی قرار داد. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی و رویکرد استدلال منطقی (فرهنگی-گفتمانی)، با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و پرسشنامه در جهت استفاده از تکنیک دلفی می باشد. یافته ها: با توجه به مطالعات و ارزیابی های انجام شده می توان کلان فرآیندها و فرآیندها را در قالب مولفه های شهری بررسی و تبیین نمود که مشتمل بر کلان فرآیندهای اجتماعی، کلان فرآیندهای فرهنگی، تغییرات اقتصادی و جهانی شدن آن، کلان فرآیندهای فضایی-کالبدی شهری، کلان فرآیندهای سیاسی و حقوقی، کلان فرآیندهای حمل و نقلی و کلان فرآیندهای زیست محیطی می باشد. همچنین رویکرد نظری واقعگرایی اسلامی -که برخاسته از زمینه شهرهای ایرانی-اسلامی می باشد- بعنوان چهارچوب بررسی و فیلتر معرفی نمود که کلان فرآیندها و فرآیندها در صورت عبور از این فیلتر مطالعاتی و عقیدتی در سطوح مطالعاتی، پژوهشی واجرایی در کشور جاری شوند. نتیجه گیری: توجه به کلان فرآیندها و فرآیندهای جاری در تمامی حوزه ها و مطالعه تاثیر گذاری آن ها در ابعاد پژوهش ها، طرح ها و برنامه ها و پروژه های شهری می تواند بسیار کارآ و موثر واقع شود این امر با گزینش رویکرد واقعگرایی اسلامی به عنوان یکی از چهارچوب هایی نگرشی سازگار با شهر ایرانی و رویکردهای امروزین، بسیار کارآتر و کاربردی تر می شود.
تأثیر نور و فضا در ساختار مسجد بر حالات معنوی نمازگزار (مسجد جامع اصفهان)
حوزههای تخصصی:
در معماری سنتی ایران، نور طبیعی که به عنوان تنها منبع روشنایی روز بود، به تأمین روشنایی محدود نشده و از نظر کیفیت بصری و زیبایی فضا نیز مورد توجه معماران بوده است. یکی از نمونه های خوب بازی نورپردازی طبیعی در معماری ایرانی را می توان در مجموعه های مذهبی با فضاهای متفاوت آن یافت. وجود بازشوهای متنوع دیواری و سقفی در این نوع معماری شاهد این ادعاست. به منظور بررسی نقش طراحی معماری و تنوع نورگیرهای مختلف در کمیت و کیفیت روشنایی فضا متناسب با کاربری آن، تحقیقی در مسجد جامع اصفهان که دارای حیاط ها و فضاهای متفاوت است، انجام شد. در این مقاله با استفاده از روش تحقیق گردآوری اطلاعات از طریق اسناد ضمن آشنایی با معماری معاصر ایران و ارتباط بین نور و فضا در این دوران معماری و توضیح هریک از این عناصر تأثیرگذار و همچنین دیدگاه معماران بزرگ ایران و جهان مجموعه فرهنگی، تاریخی را مورد بررسی قرار دهیم. این مجموعه یکی از مراکز مذهبی شهر اصفهان می باشد. در این مقاله ویژگی نورپردازی تعدادی از فضاهای منتخب این مجموعه که از نظر شکل هندسی فضا، وضعیت و موقعیت نورگیر، محل قرارگیری در مجموعه و کاربری فضا متفاوت هستند، بررسی شده و رابطه بین تصمیمات طراحانه معمار و کیفیت نورپردازی فضا معرفی می گردد. سپس به کمک معیارهای ارائه شده در کتب راهنمای نورپردازی، شرایط نوری هر فضا از نظر میزان روشنایی، تنوع و یکنواختی توزیع نور و کیفیت بصری حاصل از آن با توجه به کاربری فضا تحلیل شد. نتایج حاصله حاکی از آن است که در معماری سنتی ایران، نور روز در کلیه تصمیمات طراحی اعم از انتخاب فضاهای پر و خالی، تناسبات و ابعاد حیاط ها و اتاق ها، جهت گیری هر فضا نسبت به خورشید، میزان دید هر فضا به حیاط و آسمان، عمق هر فضا و شکل و موقعیت نورگیر آن، اهمیت هر فضا از نظر دسترسی و کاربری و غیره نقش تعیین کنندهای داشته و یکی از مهمترین ارکان طراحی محسوب می شده است. راهکارهای طراحانه به کار رفته در این شیوه از معماری، امروز هم می تواند راهگشا و الهام بخش معماران معاصر باشد و امکان بهره مندی هر چه بیشتر از نعمات نورپردازی طبیعی برای مردم را فراهم کند.
پدیدارشناسی تجربه زیسته ساکنان بافت تاریخی شهر یزد در مواجهه با گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تبدیل جامعه به مقصد گردشگری، زندگی ساکنان تحت تأثیر قرار گرفته و دستیابی به گردشگری پایدار با هدف حفظ و ارتقا ویژگی های ساکنان اهمیت ویژه ای در عرصه برنامه ریزی توسعه گردشگری می یابد. با افزایش روند روبه رشد گردشگری داخلی و خارجی، توسعه گردشگری پایدار در یک منطقه نیازمند توجه به خواسته ها و ادراکات ساکنان نسبت به پدیده گردشگری بوده و نادیده گرفتن این موضوع می تواند چالش هایی را در بلندمدت برای توسعه گردشگری در منطقه ایجاد کند. پژوهش حاضر از پارادایم تفسیری و به طور خاص رویکرد پدیدارشناسی برگرفته از آرای هایدگر بهره برده است تا با تأکید بر وجه ادراکی گردشگری از منظر کسانی که آن را تجربه می کنند، یعنی ساکنان بافت تاریخی شهر یزد به موضوع بپردازد. جمع آوری داده ها از طریق مشاهدات میدانی و مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با ساکنان بافت تاریخی گردشگرپذیر شهر یزد و با استفاده از پدیدارشناسی اول شخص و اگزیستانسیال انجام شده است. داده ها نیز با بهره گیری از تحلیل محتوای کیفی کدگذاری شده و چارچوب مفهومی روایت پدیدارشناسانه ساکنان بافت تاریخی شهر یزد در مواجهه با پدیده گردشگری و مؤلفه های اصلی و فرعی آن تدوین شده است. بر اساس یافته های پژوهش، تجربه زیسته ساکنان بافت تاریخی (با مؤلفه های فرعی ویژگی های فردی، روابط زیسته، ارزش ها) و ویژگی های زیست جهان بافت تاریخی (با مؤلفه های فرعی فضای کسب وکار، فضای کالبدی-محیطی، فضای اجتماعی و فضای شخصی-سکونتی)، به عنوان عوامل مؤثر در پدیدارشناسی تجربه زیسته ساکنان بافت تاریخی شهر یزد در مواجهه با گردشگری شناسایی شده اند.
تبیین عوامل مؤثر بر ابهام در تاریخ گذاری بناهای مذهبی دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ارکان اصلی شناخت هویت هر بنا، دست یابی به تاریخ بناست. تاریخ یک بنا به معنای شناخت بنا در بستر تاریخی آن است، به گونه ای که بتواند در ارتباط با زمینه شکل گیری اش به طور کامل فهم شود. مرور آنچه در ارتباط با نحوه شناخت مبدأ تاریخی بناهای مذهبی ایران به ویژه در دوره مغول (سده هفتم و هشتم هجری قمری) نگاشته شده است نشان می دهد، محققین و به ویژه شرق شناسانی که در باب معماری این دوره پژوهش و اظهارنظر کرده اند، به رغم تلاش های ارزنده شان، به دلیل نداشتن آشنایی عمیق با بستر جغرافیایی طبیعی ایران از یک سو، و رخدادهای سیاسی مذهبی از سوی دیگر و همچنین در دسترس نبودن بسیاری از متون و منابعی که امروزه می تواند در اختیار محققان قرار گیرد، نتایج مطالعاتشان با خطاهایی همراه بوده است. به همین دلیل، موارد مبهم زیادی در پژوهش های انجام شده بر ابنیه این دوره دیده می شود که گاه نتایج مطالعات قبلی را زیر سوال برده است. به همین منظور مقاله حاضر در پی شناخت دلایل ایجاد ابهام در تاریخ گذاری بناهای این دوره است. این که چه بر بناهای این دوره گذشته است و چه تاثیری برآنها داشته است که تا بدین حد محققان را با خطا مواجه ساخته، موضوع پژوهش است و در این راستا مصادیق متعددی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. پژوهش مورد نظر پژوهشی کیفی است؛ که در برخورد با داده های پژوهش از شیوه توصیفی و تحلیلی بهره می برد. بر این اساس نگارندگان، نخست به بررسی و مطالعه کالبد بناهای منتسب به دوره ایلخانی پرداخته و سپس با مراجعه به متون و منابع تاریخی تلاش کرده اند به شناخت دقیق تری از دلایل ایجاد ابهام در کار پژوهشگران پیشین برسند. از این رو به منظور پرهیزدادن دیگر پژوهندگان تاریخ معماری، بر آن بوده است تا با دسته بندی عمده خطاهای صورت گرفته به الگویی برای تاریخ گذاری دست یابد. نتایج پژوهش نشان می دهد عمده خطاهای صورت گرفته تحت تأثیر تغییرات ابنیه این دوران، چه در سازماندهی فضایی بنا، چه در الحاق تزئینات در ادوار بعدی و چه در استفاده از کتیبه های مختلف به کار رفته در این گونه بنا بوده است، که عمدتاً می توان گفت با انگیزه های سیاسی مذهبی انجام می پذیرفته است.
مکانیابی پناهگاه های اضطراری چندمنظوره با رویکرد پدافند غیرعامل (نمونه موردی:شهر سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
66 - 84
حوزههای تخصصی:
در جنگ های اخیر، دارایی های حیاتی و حساس که در شبکه فعالیت های کشور نقش کلیدی ایفا می کنند، در زمره اولین اهداف مهاجمان هستند. بنابراین باید جان انسان های مجاور و پیرامون این دارایی ها حفظ شوند، یکی از راه های تأمین این هدف، احداث پناهگاه هایی امن جهت حفظ جان مردم در زمان بحران ها می باشد. اما پناهگاه درصورتی که به شکل تک منظوره احداث شود، و صرفاً در زمان صلح مورد استفاده قرار گیرد، صرفه اقتصادی چندانی نداشته و پایداری این کاربری را به مخاطره می اندازد. برطرف کردن این مشکل با احداث پناهگاه های چندمنظوره میسر می گردد. در این پژوهش، ابتدا لایه های اطلاعاتی مربوط به دارایی ها، حریم ها و شاخص ها شناسایی گردید. لایه دارایی ها و حریم ها در نرم افزار GIS بر یکدیگر برهم نهاده منطبق شده و پتانسیل های لازم برای استقرار پناهگاه بدست آمدند. در مرحله بعد میزان ضرایب اهمیت شاخص ها با استفاده از روش AHP بر پتانسیل های حاصل شده اعمال گردید و اولویت بندی از مکان ها ارائه گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که 16 مکان به عنوان پناهگاه مناسب در نظر گرفته شده اند و پناهگاه ها در مجاورت دارایی ها با کاربری های آموزشی، مذهبی و یا پارکینگ (با مساحت حداقل 300 مترمربع) به صورت چندمنظوره در نظر گرفته شده اند.