مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
مراکز آموزش عالی
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی این پژوهش، مقایسه جو سازمانی و ابعاد آن در مراکز آموزشی وابسته به آموزش و پرورش و مراکز آموزش عالی است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مدیران دبیرستان های تهران و مدیران اداری بخش های مختلف دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 8 است. براساس روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و طبقه ای، 245 نفر از مدیران دبیرستانها و 200 نفر از مدیران دانشگاه...
بررسی تأثیر گسترش مراکز آموزش عالی بر کاربری فضاهای پیرامون آن در کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه مراکز دانشگاهی؛ از جمله عوامل دگرگونی کالبدی امروزی شهرها بوده و تأثیر زیادی بر فرایند تحولات توسعه شهر دارد. این تحقیق، تأثیر مراکز دانشگاهی در تغییر و توسعه کاربری فضاهای پیرامون کلان شهر تبریز را بررسی می کند. ابزار تحقیق، شامل مشاهده و مطالعات میدانی مستقیم، بررسی نقشه های سال های (۱۳۴۷، ۱۳۷۵ و۱۳ ۹۰ ) و بهره گیری از نقشه پایه سال ۱۳۸۵ بود که تغییرات انجام گرفته در دوره های بیان شده مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور تحلیل نقشه ها از نرم افزار GIS و SPSS استفاده شده است. نمونه آماری این تحقیق، ۴۸۰ کاربری اطراف پنج دانشگاه (دولتی تبریز، علوم پزشکی، پیام نور، هنر و آزاد اسلامی تبریز) می باشد. یافته های پژوهش، تأثیر مراکز دانشگاهی در تغییر الگوهای کاربری زمین و توسعه شهر به خصوص توسعه فضاهای خدماتی و تجاری در اطراف این مراکز را نشان می دهد. تخمین میزان اثرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مراکز دانشگاهی بر کاربری های اطراف، اهمیت تغییر رویکرد در تهیه طرح های شهری، پیش بینی صحیح تأثیرات عوامل شکل دهنده و چشم اندار مطلوب برای آینده شهر و توسعه کمی و کیفی را دو چندان کرده است.
رابطه بین اشتراک دانش و گرایش به نوآوری سازمانی در دانشگاه تخصصی فناوری های نوین آمل
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۴
81 - 96
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین اشتراک دانش و گرایش به نوآوری سازمانی در دانشگاه تخصصی فناوری های نوین آمل بود. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. از نظر هدف، این پژوهش به صورت طرح کاربردی است. جامعه آماری شامل کارکنان دانشگاه فناوری نوین آمل بود. از بین جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 132 نفر از کارکنان به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید. ابزار پژوهش پرسشنامه پرسش نامه رفتار به اشتراک گذاری دانش بهلول (1392) و پرسشنامه گرایش به نوآوری سازمانی که ترکیبی از پرسش نامه های جیمنز-جیمنز و دیگران (2006)، پنیادز (2006)، پراجگو و سوهل (2006) بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه به روش گام به گام با استفاده از نرم افزار SPSS21 تحلیل شد. بین اشتراک دانش و گرایش به نوآوری سازمانی رابطه وجود دارد. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که رفتار اشتراکی، تمایل به اشتراک دانش و باورهای کنترلی نوآوری سازمانی کارکنان را پیش بینی می کنند.
طراحی و تبیین الگویی برای سازمان های یادگیرنده و ارزیابی کاربست آن در مراکز آموزش عالی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل معادلات ساختاری سازمان یادگیرنده و بررسی میزان کاربست آن در دانشگاه تهران انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بودهاست. جامعه آماری، کارکنان دانشگاه تهران به تعداد 2730 نفر بوده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده، 243 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته مبتنی بر مدل پیتر سنگه(1990) با پایایی(94/0=α) استفاده شد. روایی محتوا و سازه این پرسش نامه نیز بررسی و تأیید گردید. به منظور تحلیل داده ها، از روش مدل یابی معادلات ساختاری، آزمون کولموگروف-اسمیرنوف و تی تک نمونه ای استفاده شده-است. نتایج نشان داد، مدل سازمان یادگیرنده از برازش نسبتاً خوبی با داده ها برخوردار بودهاست. بر این اساس، قابلیت های فردی بر الگوی ذهنی(24/0=γ) و نگرش سیستماتیک(52/0=γ) تأثیرگذار بودهاست. نگرش سیستماتیک نیز بر آرمان مشترک(51/0=β) و یادگیری جمعی(44/0=β) تأثیرگذار بوده و آرمان مشترک نیز بر یادگیری جمعی(17/0=β) تأثیر داشته است. نهایتاً این که، الگوهای ذهنی بر آرمان مشترک و یادگیری جمعی و هم چنین قابلیت های فردی بر آرمان مشترک تاثیر نداشتهاست. نتایج بررسی میزان کاربست ابعاد سازمان یادگیرنده نیز نشان داد، کاربست سازمان یادگیرنده و ابعاد آن در جامعه هدف، پایین تر از حد متوسط بوده و فقط الگوهای ذهنی در حد متوسط بودهاست.
کارایی و بهره وری مراکز آموزش عالی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی : مقایسه روش های شاخص مالم کوئیست و رگرسیون بوت استرپ کوتاه شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصادی ایران سال بیست و چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۹
209 - 248
حوزه های تخصصی:
اندازه گیری کارایی و بهره وری به عنوان یک موضوع عمومی به عنوان چراغ راه تمام فعالیت های اقتصادی مطرح است. در همین راستا اهداف کلی این مقاله اندازه گیری کارایی فنی و کارایی مقیاس و کارایی تکنولوژیکی و اندازه گیری تغییرات بهره وری جزیی و بهره وری کل واحدهای مراکز استانی دانشگاه آزاد اسلامی، با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها و شاخص مالم کوئیست و بررسی اثرگذاری عوامل محیطی بر میزان کارایی فنی واحدها با استفاده از روش رگرسیون کوتاه شده بوت استرپ است. نتایج نشان می دهد از بین 30 واحد مراکز استانی، تنها 3 واحد کرمانشاه، تهران مرکز و یزد به عنوان واحدهای کاملاً کارا شناخته شده اند. همچنین بررسی محاسبه تغییرات بهره وری واحدهای مراکز استانی نشان می دهد که تعداد 18 واحد دارای تغییرات بزرگ تر از یک در بهره وری کل بوده اند و 12 واحد هم دارای تغییرات کوچک تر از یکهستند که اینموضوع نشان دهنده بروز تغییرات مثبت در خصوص بهره وری بین سال های تحصیلی مورد مطالعه، یعنی 1390-1389 تا 1396-1395 در مراکز استانیاست. علاوه بر این، بررسی ها نشان دهنده تأثیر عوامل محیطی بر کارایی و بهره وری این واحدهاست. یک واحد افزایش در نسبت تعداد استاد و دانشیار به کل هی أت علمی موجب افزایش 89صدم واحد در کارایی واحدهای مراکز استانی دانشگاه آزاد اسلامی می شود. همچنین عامل قدمت دانشگاه، 4صدم کارایی این واحدها را افزایش می دهد. واقع شدن واحد دانشگاهی در کلان شهر نیز موجب افزایش کارایی واحد به میزانیک صدم می شود.
تحلیل روابط چندگانه رهبری اثربخش و برنامه ریزی راهبردی با بهره وری نیروی انسانی در مراکز آموزش عالی استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۵
31 - 69
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون مدل مفهومی برای بهره وری نیروی انسانی در مراکز آموزش عالی براساس متغیرهای رهبری اثربخش و برنامه ریزی راهبردی بوده است. جامعه تحقیق اعضای هیأت علمی دانشگاه های استان آذربایجان غربی1194 نفر که با استفاده از جدول گرجسی و مورگان نمونه 310 نفری به روش تصادفی طبقه ای(دولتی 112 نفر، آزاداسلامی 114 نفر و علوم پزشکی 84 نفر) انتخاب شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی چند متغیره بوده و با سه ابزار رهبری اثربخش براساس پرسش نامه ساعتچی و همکاران و برنامه ریزی راهبردی بر اساس مدل دانشگاه نیوجرسی و مدل های شاه واسکانیز (2008) و پرسش نامه بهره وری نیروی انسانی براساس مدل آچیو توسط هرسی و گلداسمیت استفاده شده است. روایی محتوایی (سازه) و پایایی(آلفای کرانباخ) آنها مناسب گزارش شده اند، روش تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزار Amos و مدل معادلات ساختاری بوده است. نتایج نشان داده است که بین رهبری اثربخش و برنامه ریزی راهبردی با بهره وری نیروی انسانی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین رهبری اثربخش بیشترین تأثیر مثبت مستقیمی بر برنامه ریزی راهبردی و بهره وری نیروی انسانی داشته و برنامه ریزی راهبردی اثر کمتری بر بهره وری نیروی انسانی دارد.
رابطه کیفیت زندگی در مدرسه و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان با توجه به نقش واسطه ای خودپنداره تحصیلی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، رابطه کیفیت زندگی در مدرسه و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان با توجه به نقش واسطه ای خودپنداره تحصیلی است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از منظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پایه پنجم و ششم دبستان شهرستان ثلاث باباجانی (420 نفر) بوده است که با توجه به جدول مورگان و با استفاده از روش تصادفی طبقه ای 201 نفر برای نمونه (90 پسر و 111 دختر) انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت زندگی در مدرسه، خودپنداره تحصیلی و اشتیاق تحصیلی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و LISREL استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که کیفیت زندگی در مدرسه به صورت مستقیم بر خودپنداره تحصیلی و اشتیاق تحصیلی و به صورت غیرمستقیم از طریق خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق تحصیلی تأثیر دارد. همچنین اثر مستقیم خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان معنی دار شناخته شد. بنابراین برای افزایش اشتیاق دانش آموزان به تحصیل باید به متغیرهای کیفیت زندگی در مدرسه و خودپنداره تحصیلی توجه کرد.
ارائه معماری ترکیبی برای پشتیبانی پیاده سازی رایانش ابری در مراکز آموزش عالی با استفاده از رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
701 - 728
حوزه های تخصصی:
Cloud computing is a new technology that considerably helps Higher Education Institutions (HEIs) to develop and create competitive advantage with inherent characteristics such as flexibility, scalability, accessibility, reliability, fault tolerant and economic efficiency. Due to the numerous advantages of cloud computing, and in order to take advantage of cloud computing infrastructure, services of universities and HEIs need to migrate to the cloud. However, this transition involves many challenges, one of which is lack or shortage of appropriate architecture for migration to the technology. Using a reliable architecture for migration ensures managers to mitigate risks in the cloud computing technology. Therefore, organizations always search for suitable cloud computing architecture. In previous studies, these important features have received less attention and have not been achieved in a comprehensive way. The aim of this study is to use a meta-synthesis method for the first time to analyze the previously published studies and to suggest appropriate hybrid cloud migration architecture (IUHEC). We reviewed many papers from relevant journals and conference proceedings. The concepts extracted from these papers are classified to related categories and sub-categories. Then, we developed our proposed hybrid architecture based on these concepts and categories. The proposed architecture was validated by a panel of experts and Lawshe’s model was used to determine the content validity. Due to its innovative yet user-friendly nature, comprehensiveness, and high security, this architecture can help HEIs have an effective migration to cloud computing environment.
تحلیل عملکرد فضایی مراکز آموزش عالی در توسعه پایدار فرهنگ شهری کلان شهر تهران؛ نمونه موردی: مناطق 3 و 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال سوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۸
47 - 67
حوزه های تخصصی:
مراکز آموزش عالی کلان شهر تهران به عنوان بخشی از فضاهای پررونق شهری، به دلیل داشتن پتانسیل ها و ظرفیت های بالقوه فرهنگی، از جمله مستعدترین فضاهای فرهنگی این شهر در توسعه پایدار فرهنگ شهری به شمار می روند. بنابراین شناخت ابعاد و ماهیت مراکز آموزش عالی در این کلان شهر، اهمیت بسیاری دارد. هدف این پژوهش شناسایی وتحلیل فضایی عملکرد مراکز آموزش عالی در ارتقای فرهنگ شهرنشینی در کلان شهر تهران است که بیانگ ر رابط ه ی مراکز آموزش عالی و فرهن گ شهرنشینی در کلان شهرها است. روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. برای بررسی موردی، مناطق 3 و 19 شهر تهران انتخاب شده و از طریق توزیع پرسش نامه، شناخت ویژگی ها و آزمون فرضیات بررسی شدند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که رابطه ی معنی داری میان این دو وجود دارد؛ به این شکل که مراکز آموزش عالی کلان شهر تهران در توسعه پایدار فرهنگ شهری تأثیرگذار بوده اند، اما این رابطه در منطقه 3 قوی تر از منطقه ی 19 بوده است.
نقش آفرینی مراکز آموزش عالی در ارتقاء فرهنگ پذیری اجتماع شهری یادگیرنده بررسی موردی: محله های سناباد و جنت، مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلان شهر مشهد با حضور مستمر میلیون ها زائر، کانون بزرگ ارتباط اقوام و فرهنگ های مختلف است. این حضور علاوه بر فرصت های متعدد اقتصادی و گردشگری، زمینه برخورد جریان های فرهنگی ناهم سو با یکدیگر را ایجاد کرده است؛ جریان های فرهنگی که ارزش هایی گاه متضاد با یکدیگر را پشتیبانی می کنند و این تضاد عامل چالش های فرهنگی در شهر مشهد شده است. پژوهش حاضر هدف خود را به کارگیری انگاشت شهر یادگیرنده و تأکید بر نقش مراکز آموزش عالی همچون عامل وحدت بخش این جریان ها، برای تقویت هویت فرهنگی در این شهر قرار داده است. شهر یادگیرنده با ایجاد فضای تجربیات مختلف، دربرگیرنده تمامی گروه های اجتماعی و فرهنگی است و فرآیند یادگیری شهروندان و فرهنگ پذیری را تسهیل می بخشد. برای دستیابی به هدف مقاله معیارها و شاخص های پژوهش با روش فراتلفیق استخراج و وزن دهی شده است. داده های جمع آوری شده از طریق پیمایش میدانی (با 150 پرسشنامه از جامعه آماری) و مطالعات اسنادی، با شاخص های توزیع جمعیتی، فضایی و اجتماعی سنجیده شده است. و در نهایت رتبه بندی نواحی هفت گانه به وسیله مقادیر استاندارد شده حاصل از سنجش شاخص ها صورت پذیرفت. نتیجه این تحلیل تعیین ناحیه برخوردار از الزامات فرهنگ پذیری، به عنوان محرک توسعه فرهنگی و فرهنگ پذیری و ارائه پیشنهاد برای فراهم کردن ساختار فضایی و نهادی تسهیل کننده یادگیری، با امکان حضور جریان های مختلف فرهنگی و با تقویت نقش مراکز آموزش عالی به عنوان واحد میانجی ارتباطات این جریان ها است.
شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقاء منش دانشجویان در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
117 - 136
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر شناسایی عوامل موثر بر ارتقاء منش دانشجویان در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی بود. تحقیق حاضر از نوع کاربردی است. جامعه پژوهش حاضر مدیران و کارشناسان ارشد حوزه منش اخلاقی در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی بوده اند. به منظور سنجش میزان پایایی پرسش نامه از روش آلفای استفاده شد که 0.89 بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون و معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد ابعاد مولفه های ایجاد منش در دانشجویان عبارتند از:نگرش های توانمند سازی و فضیلت(رشد فکری، آگاهی، آموزش، یادگیری، تعاملات مثبت، شایستگی، یادگیری، دانش اخلاقی، روحیه دانشجویی، تکریم اساتید، روحیه کار علمی ومشارکت فعال در کلاس)، نگرش های شخصیتی(برونگرایی، سازگاری، وظیفه شناسی، روانرنجوری، تجربه گرایی، حساسیت اخلاقی، شرافت، وجدان، حس تعلق به دانشگاه ومسئولیت پذیری)، نگرش های اجتماعی(نوجویی، آسیب پرهیزی، پشتکار، خودراهبری، همکاری، خودفراوری، جامعه پذیری، مهارت های ارتباطی، رازداری، احترام به دیگران، خوش اخلاقی و احترام به قوانین آموزشی)،نگرش های اخلاقی(تربیت اخلاقی،عبرت آموزی، پرورش ایمان، نوع دوستی، هویت فردی، ارزش های اخلاقی، باورهای دینی، اخلاق پژوهشی، روحیه جهادی، اخلاق تحصیلی ورقابت تحصیلی).
ارزیابی عملکرد مراکز آموزش عالی بر پایه مدل پروفایل کارایی ورودی بهبودیافته فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۴
103 - 132
: ارزیابی کیفیت عملکرد مراکز آموزش عالی به واسطه نقش مهم و تأثیرگذاری که دارند، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. ارزیابی عملکرد مراکز آموزش عالی سبب می شود تا نقاط قوت و ضعف و نیز فرصت ها و عوامل بازدارنده توسعه مشخص شده و امکان برنامه ریزی مناسب جهت بهبود و ارتقای وضعیت آن ها فراهم شود. برای اصلاح و بهبود مستمر نظام دانشگاهی، استقرار یک سازوکار مناسب ارزیابی عملکرد که به واسطه آن بتوان ضمن بهبود و ارتقای کیفیت علمی، بهبود کل نظام دانشگاهی را مدنظر قرار داد و در عین حال از متن نظام دانشگاهی و ضرورت های آن برخاسته و منطبق بر خصوصیات این نظام باشد، ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش با در نظر گرفتن محیط تصمیم گیری غیرقطعی، یک مدل ارزیابی جدید به نام مدل پروفایل کارایی ورودی بهبودیافته فازی- وزن های مشترک مبتنی بر بهترین حل (FIIEP - CWBOS) پیشنهاد شده است که عملکرد مدل پروفایل کارایی ورودی کلاسیک را بهبود می دهد. نتایج این پژوهش نشان داد که مدل پیشنهادی از اعتبار لازم و عملکردی مطلوب نسبت به سایر مدل هایی که تا کنون ارائه شده برخوردار است.
بایسته های حقوقی حاکم بر هیأت های امنای دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی با تاکید بر آراء هیأت عمومی دیوان عدالت اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی دادگستری سال ۸۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۲۵
331 - 361
حوزه های تخصصی:
دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی به عنوان یکی از مهم ترین مراکز تولید علم، دانش و پشتیبان نظری برای کنش های اجتماعی، حقوقی، سیاسی و اقتصادی به شمار می آیند. کیفیت اداره و ضوابط حاکم بر آن ها از اهم مسائل است. از این رو قانون گذار طی فراز و نشیب های متعدد مبتنی بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، کیفیت تنظیم گری در دانشگاه ها را با تصویب ماده 1 قانون احکام دائمی برنامه های توسعه کشور شناسایی کرده است، لیکن دامنه صلاحیت هیأت های امنای دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی به عنوان یکی از ارکان کلیدی در تنظیم قواعد حاکم بر دانشگاه ها با ابهامات و نقیصه هایی همراه بوده است. در این میان ابزار تفسیر قضایی و نحوه مواجهه دادرس اداری (دیوان عدالت اداری) با عملکرد هیأت های امنای دانشگاه ها، راه گشای ارزیابی، رفع ابهامات و خلاء های قانونی است. این نوشتار در پاسخ به این سوال که بایسته های حقوقی حاکم بر هیأت امنای دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی در چهارچوب آراء هیأت عمومی دیوان عدالت اداری چیست، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، مستندا به آراء هیأت عمومی دیوان عدالت اداری به این نتیجه رسیده است که ضمن حفظ استقلال نهاد دانشگاه و مراکز آموزش عالی جهت جلوگیری از تفسیرپذیریِ محدوده صلاحیت هیأت امناء، لازم است قواعدِ کلی و چهارچوب حاکم بر مصوبات این هیأت به صورت دقیق و شفاف مقرر شود و بایسته های حاکم بر آن مشتمل بر رعایت اصول قانون اساسی و اسناد بالادستی، قوانین خاص، عدم صلاحیت تفویض اختیار، منع فروش اموال غیرمنقول و قوانین تغییر کاربری اراضی است.
ارزیابی ابعاد مدیریت دانش (مورد مطالعه: دانشگاه های دولتی و آزاد اسلامی استانهای یزد و اصفهان)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۳ بهار ۱۳۸۹ شماره ۹
23 - 45
حوزه های تخصصی:
روند توسعه ارتباطات و پیشرفت های چشمگیر تکنولوژیکی موجب شده است تا دانش، بازیگر چند چهره عصر حاضر به شمار آید. بر این اساس، مدیریت دانش برای بسیاری از سازمان های پیشرو، نماد رقابت و عامل دستیابی به قدرت و بالندگی محسوب می شود. از آنجایی که نظام آموزش عالی هر کشور عهده دار وظایف و مسئولیت های مهمی در زمینه رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و تربیتی جوامع است، لذا هر یک از مؤسسات آموزشی باید برای حفظ بقا در بازار به منظور کسب دانش، تلاش مضاعف نمایند. از طرف دیگر، کسب و کار دانش محور، نیازمند رویکردی است که دارایی های نامشهود سازمانی، نظیر دانش و شایستگی های منابع انسانی، نوآوری، روابط با مشتری، فرهنگ سازمانی، رویه ها و ساختار سازمانی را در بر گیرد. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی هریک از ابعاد دهگانه مدیریت دانش در مؤسسات آموزش عالی پرداخته و امکان تفاوت سطوح آن را در میان دانشگاه های دولتی و آزاد به مورد آزمون گذارد. با توجه به فرمول برآورد حجم نمونه، تعداد نمونه انتخابی برابر با 365 نفر برآورد گردید و پس از تعیین حجم نمونه تعداد 400 عدد پرسشنامه، در دانشگاه های دولتی و آزاد یزد و اصفهان توزیع گردید، که تعداد 342 پرسشنامه بازگشت داده شد. برای پاسخ به فرضیات تحقیق و مقایسه میانگین ابعاد مدیریت دانش در دانشگاه های مورد مطالعه آزمون فرض آماری تی- استیودنت 3 مورد استفاده قرار گرفت. یافته های این پژوهش، حاکی از آن است که در کل در دانشگاه ای دولتی، مدیریت دانش بیشتر مورد توجه مدیران و برنامه ریزان قرار گرفته است. در دانشگاه های آزاد مورد مطالعه، ابعاد مدیریت دانش از وضعیت مطلوبی برخوردار نبودند، به طوری که این مراکز نتوانسته اند انتظارات کارکنان و اساتید خود را از مدیریت دانش فراهم آورند و این امر موجب شده است تا بین انتظارات و ادراکات کارکنان و اساتید دانشگاه های آزاد، شکاف قابل توجه ای به وجود آید.