فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۸۱ تا ۵٬۲۰۰ مورد از کل ۷٬۶۹۴ مورد.
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۲۵-۱۰۴
حوزههای تخصصی:
اهداف: استفاده دوباره از بناهای میراثی بهترین استراتژی برای حفظ آن می باشد. عدم توجه به بناهای میراث صنعتی به نسبت بناهای میراثی دیگر سبب تخریب آنان شده است در حالیکه با مقیاس عظیم آن میتوان کاربری متناسب داد. به علاوه این بناها معمولا استاندارد های نور روز را برای سلامت و بهره وری فراهم نمی کنند. واکاوی وضعیت نور روز و چاره اندیشی برای کاهش خیرگی و استفاده بهینه از نور روز به جای نور مصنوعی می باشد. روش ها: مطالعه موردی، ساختمان دیگ بخار قدیم در مجموعه کارخانه نساجی قائمشهر در استان مازندران است. مدلسازی ساختمان با راینو و گرسهاپر انجام شده و نور روز در پلاگین هانی بی و لیدی باگ براساس رادیانس شبیه سازی شده است. پارامترهای طراحی سایبان پنجره برای لوور افقی و عمودی به ترتیب پهنای تیغه ها، فاصله ی بین آنان و زاویه مورد بررسی قرار گرفته و برای قاب ، پهنا، در نظر گرفته شده است. این پارامترها به روش بهینه سازی دستی مورد بررسی قرار گرفته و با بررسی دقیق و اعتبار سنجی به انتخاب بهتر سایبانِ برای بهره وری هر چه بهتر می انجامد. یافته ها: به کمک سیستم های سایبان می توان به کاهش خیرگی و همزمان وجود نور کافی در فضا دست یافت. از میان سایبان ها لوور عمودی بیشترین تاثیر را در کاهش خیرگی گزارش می دهد. نتیجه گیری: نتیجه به عنوان راهنمای طراحی برای ساختمان های میراث صنعتی در اقلیم نیمه گرمسیری مرطوب ارائه می شود تا با کمترین مداخله بتوان از بنا استفاده دوباره کرد.
مقایسه سامانه های رتبه بندی ساختمان های پایدار در راستای تدوین شاخص های ارزیابی پایداری در اقلیم سرد و خشک ایران
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
39 - 62
حوزههای تخصصی:
امروزه با شاخصهای پرشمار و متنوعی در بحث پایداری برخورد میکنیم. این شاخصها پایداری را به مفاهیم دیگری مانند رفاه، سلامتی، انسجام اجتماعی و ... مرتبط میکنند و در زمان طراحی، برنامه ریزی، ساخت وساز و بهرهبرداری مد نظر قرار می گیرند؛ ازاینرو طراحی سامانه ارزیابی پایداری برای مناطق مختلف ایران امری ضروری و مفید در راستای توسعه پایدار این مرز و بوم است. هدف از این پژوهش نشاندادن «تعمیم ناپذیری سامانههای بینالمللی برای استفاده در مناطق و اقلیمهای مختلف» و «الزام بومی سازی سامانههای ارزیابی» و همچنین تأکید بر لزوم طراحی سامانه ارزیابی باتوجهبه معضلات و امکانات بستر، توجه به ظرفیتهای مکانی، الگوگیری از معماری سنتی پایدار اقلیم و همچنین مطالعات بوم شناسی اقلیم سرد و خشک ایران است. این پژوهش سعی دارد ابتدا با تحلیل مبنای تولید سیستم های ارزیابی پایداری و ریشههای وزندهی سیستمهای بینالمللی، بومی و منطقهای بودن این سیستمها را اثبات کند و سپس باتوجهبه شاخصهای اساسی پایداری، ساختار و عناصر معماری اقلیم سرد و خشک و نیز شاخص های ارزیابی ساختمانهای پایدار اقلیم سرد و خشک ایران را تدوین کند. ابتدا با مطالعه سیستمهای ارزیابی موجود بهعنوان مطالعه موردی این نتیجه به دست آمد که در تمامی سامانهها (حتی سامانههای بین المللی) ضرایب منطقهای در وزندهی شاخص ها تأثیرگذار بوده و عملا ً با بستر منطقهای طراحی شدهاند. با اتکا بر یافته های پژوهش و باتوجهبه سامانه های ارزیابی بررسیشده، ضرایب سرفصلها و شاخصها عمدتاً بر مبنای شاخص های منطقهای محاسبه شدهاند؛ بنابراین این سیستمها با وجود ادعای طراحی بینالمللی، قابل تعمیم به مناطق دیگر نیستند و الزام بومیسازی و طراحی جداگانه سیستم ارزیابی برای هر منطقه دیده میشود. با تحلیل یافتهها از نتایج تکنیک دلفی و بررسی موقعیت اجتماعی و اقلیمی محدوده مورد مطالعه، شاخصهای پیشنهادی برای اقلیم سرد و خشک ارائه گردیده است.
بررسی راهکارهای موثر کاهش مصرف انرژی در بناهای مسکونی انرژی کارا
حوزههای تخصصی:
باتوجه به آگاهی روز افزون بشر از بحران های زیست محیطی، کاهش ذخایر سوخت های فسیلی و انتشار گازهای دی اکسید ناشی از ساخت و سازهای بی رویه، معماران را به ساخت و ساز برپایه اصول پایداری و کاهش مصرف انرژی سوق داده است. در حال حاضر بسیاری از کشورها از راهکارهای موجود در معماری انرژی کارا به جهت کاهش مصرف انرژی درساختمان ها بهره می بردند. با این حال معماری انرژی کارا به تنهایی در کاهش مصرف انرژی کافی نمی باشد و بایستی ارتباط انسان با طبیعت بیشتر گردد. با توجه به اینکه فاصله میان انسان و طبیعت روز به روز در حال افزایش می باشد، می بایست از راهکارهای بهره گرفت که با طبیعت ارتباط بیشتری برقرار کند. هدف این پژوهش مطالعه پیرامون راهکارهای موثر کاهش مصرف انرژی در بناهای مسکونی می باشد زیرا اگر طراحان و معماران این راهکارها را در بخش های مختلف ساختمان ها استفاده کنند، می توان گامی بنیادی در زمینه بهینه سازی مصرف انرژی برداشت. این مقاله با توجه به موضوع کلی و ماهیت آن، از نوع مطالعات کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. کلیه داده های تحقیق به روش گردآوری کتابخانه ای- اسنادی (مقالات، پایان نامه ها، کتب، طرحهای پژوهشی) می باشد و برخی از راهکارها با استفاده از نرم افزار climate consultant معرفی شده است. در انتها این نتیجه حاصل شد که می توان با رعایت راهکارهای موثر و متناسب با اقلیم منطقه، مصرف انرژی را در بخش ساختمان های مسکونی کاهش داد و گامی اساسی در بهینه سازی مصرف انرژی در کشور برداشت.
معانی لفظ معماری: جستجویی با اتکا بر آموزه های مبحث الفاظ علم اصول فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
235-250
حوزههای تخصصی:
معماری لفظی مختلف المعانی است. از سوی دیگر بحث های پرشوری در باب چیستی معماری در میان اهل معماری و دیگران متفکران حوزه های همجوار با معماری در جریان است. برخی از متفکران بر این باورند که پرسش از چیستی هر چیز مرادف و ملازم با پرسش از چیستی مدلول، معنا، یا مفهوم لفظ آن است. از این رو در این مقاله به بررسی معانی لفظ معماری پرداخته ایم. یکی از دشواری های پرداختن به معانی لفظ معماری در زبان فارسی، و البته بیشتر دیگر زبان های امروز، این است که در زبان فارسی امروز این لفظ را به معانی مختلفی به کار می بریم؛ اما بر ما معلوم نیست که کدام معانی این لفظ حقیقی و کدام مجازی است؛ یعنی نمی دانیم لفظ معماری با کدام موجودات در عالم واقع پیوندی اصیل و با کدامشان پیوندی ناشی از تسامح زبانی و تداول و مجاز دارد. در این تحقیق با طرح پرسش از معنای لفظ معماری ضمن بررسی این لفظ می کوشیم معانی حقیقی لفظ معماری را بیابیم و آنها را از معانی مجازی آن تمیز دهیم. برای پاسخ دادن به این پرسش از آموزه های مبحث الفاظ علم اصول فقه و روش هایی بهره می بریم که این مبحث برای تشخیص معانی حقیقی و مجازی الفاظ در اختیارمان قرار می دهد. این تحقیق نشان می دهد که لفظ معماری بر سه حوزه معنایی دلالت می کند: ۱. قسمی از علم انسان یا ویژگی های این قسم از علم انسان یا جزئی از آن؛ ۲. قسمی از اعمال انسان یا ویژگی های این قسم از اعمال انسان یا جزئی از آن؛ ۳. بنا یا مجموعه ای از بناها یا مجموع ویژگی های محسوسشان. از این میان دلالت لفظ معماری بر معانی اول و دوم به حقیقت و دلالت آن بر معنای سوم مجاز است. همچنین در این تحقیق روشن می شود که دلالت لفظ معماری بر بنا یا مجموعه بناها و مجموع ویژگی های محسوسشان به طریق التزام است. این تحقیق در شمار تحقیق های غیرکمی است؛ روش آن تحلیل مضمونی و راهبرد آن استدلال منطقی است. مقاله در چهار باب اصلی تنظیم شده است: مقدمه، علم اصول فقه و مبحث الفاظ آن، جستجوی معنای لفظ معماری، و نتیجه.
شناسایی و تحلیل کیفیات فضایی موثر بر خلاقیت دانشجویان در محیط آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
42-24
حوزههای تخصصی:
اهداف: مبتنی بر عوامل بیرونی مؤثر بر خلاقیت و ازآنجاکه خلاقیت عملی است که از محیط آموخته می شود و تحت تأثیر شرایط محیطی است، محیط آموزشی به عنوان ظرفی که آموزش و یادگیری در آن اتفاق می افتد در آموزش و پرورشِ خلاقیت بسیار حائز اهمیت است. هدف از پژوهش حاضر شناسایی کیفیات فضایی مؤثر بر خلاقیت دانشجویان در محیط آموزشی از دیدگاه دانشجویان و تحلیل آن مبتنی بر مرور مبانی نظری است. روش ها: روش تحلیل محتوای کیفی عرفی و نرم افزار MAXQDA به عنوان ابزار تحلیل، برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با دانشجویان و تدوین مؤلفه های فضایی مؤثر بر خلاقیت، انتخاب گردیده است. یافته ها: یافته های پژوهش به شناسایی هفت کیفیت فضایی شامل تحریک کنندگی، انعطاف پذیری، پیوند با طبیعت، گوناگونی قلمروهای رفتاری، وحدت، آسایش و غنای حسی به عنوان مؤلفه های مؤثر بر بروز، ارتقا و تداوم خلاقیت و شاخص های تبیین کننده آنان انجامیده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد خلاقیت تابع زمان و مکان مشخص و نیازهای از پیش تعیین شده نیست و افراد بر اساس روحیات و نیازهای خاص خود برای هرکدام از مراحل فرایند خلاقیت کیفیاتی را ترجیح می دهند. آنچه در این میان حائز اهمیت است وجود طیف وسیعی از قابلیت های محیطی است که بتواند پاسخگوی نیاز دانشجویان در پیمایش فرایند خلاقیت باشد. محیطی که بتواند امکان کنجکاوی، ایده پردازی، تفکر، تعامل، ابتکار، سیالیت، انعطاف پذیری و سایر مؤلفه های خلاقیت را برای آنان فراهم آورد.
عوامل مؤثر بر مطلوبیت فضای کار اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل فضایی ساختار معماری روستا در پدافند غیرعامل با مدل سازی VIKOR؛ مطالعه موردی: روستای یاسه چای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۸۱
۱۱۸-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
به کارگیری اصول و تدابیر پدافند غیرعامل به عنوان مجموعه ای از تمهیدات، اقدامات و طرح های غیرمسلحانه در سکونتگاه های انسانی نظیر روستا باعث کاهش آسیب پذیری و افزایش توان مجموعه سکونتگاه های روستایی در مقابله با تهدیدات طبیعی و غیرطبیعی می شود. بنابراین مسکن و بافت روستایی به عنوان مهم ترین عناصر کالبدی مناطق روستایی نیازمند نگاه اساسی هستند. هدف این مقاله، برقراری رابطه بین فرم مسکن و بافت روستا با اصول پدافند غیرعامل است و تلاشی برای یافتن و رتبه بندی انواع عناصر دفاع غیرعامل در منظومه دفاعی گذشته روستای یاسه چای است و چگونگی تأثیر مقوله دفاع و معماری دفاعی بر شکل کالبدی آن، جهت پایداری روستا در مقابل شرایط بحرانی است. روش این پژوهش ترکیبی از دو روش توصیفی - تحلیلی و پیمایشی است و دارای رویکرد توسعه ای کاربردی است و از ابزار پرسش نامه استفاده گردیده است. شیوه تجزیه وتحلیل اطلاعات با کمک نرم افزارهای GRAPHER، VISIO، SPSS و دیگر برنامه های آماری صورت گرفته است و جهت رتبه بندی معیارها از تکنیک VIKOR بهره گرفته شده است. بنا بر نتایجی که در مدل سازی VIKOR به دست آمد؛ تحلیل فضایی ساختار معماری و شهرسازی روستای یاسه چای بر اساس شاخص های پدافند غیرعامل بدین شرح است که عواملی همچون «استتار سیمای روستا با مصالح بوم آورد» و «پیش بینی فرم پلکانی خانه ها با بهره گیری از شیب زمین جهت کاهش آسیب ناشی از تخریب خانه ها» و «مکان یابی مناسب روستا با توجه به خاک مناسب و مرغوب برای کشاورزی، باغداری و زراعت در جهت تأمین اقتصاد ساکنین روستا» بیشترین امتیاز را کسب نموده اند و عواملی همچون «پیش بینی مساجد و حسینیه های روستا به عنوان سرپناه اضطراری» و «کنترل ورود و خروج خانه با تفکیک عرصه های عمومی و خصوصی فضای خانه ها» کمترین امتیاز را به دست آورده اند. همچنین در میان اصول پدافند غیرعامل، «مکان یابی مناسب روستای یاسه چای» بیشترین و «پیش بینی پناهگاه» کمترین تأثیر را در به وجود آمدن فرم مسکن و بافت روستا داشته اند.
ارزیابی ظرفیت استفاده دوباره از نیروگاه حرارتی بعثت تهران بر اساس مدل قابلیت استفاده مجدد انطباقی(ARP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
29 - 40
حوزههای تخصصی:
بسیاری از ساختمان ها در حالی تخریب می شوند که بخش قابل توجهی از عمر کالبدی و سازه ای آنها باقی مانده است. معمولاً چنین ساختمان هایی درنتیجه عوامل مختلفی، مانند عدم توانایی در برآوردن الزامات و انتظارات جدید، پیش از پایان عمر کالبدی خود ازکارافتاده و متروک می شوند. در چنین شرایطی استفاده مجدد انطباقی می تواند مزایای قابل توجهی را در قیاس با تخریب و ساخت بنای جدید داشته باشد. اما سؤال اینجاست که آیا همه ساختمان ها برای استفاده دوباره مناسب هستند؟ به نظر می رسد نیروگاه های سوخت فسیلی از بناهایی هستند که ویژگی های جالب توجهی، ازجمله به لحاظ ظرفیت های سازه ای و کالبدی، جهت استفاده مجدد دارند و اینکه تخریب آنها ضمن تحمیل هزینه های بسیار بالا، سبب تولید پسماندهای زیاد ساختمانی می شود. جهت رسیدن به نتایج کمی و قابل اتکا، به ارزیابی ظرفیت استفاده دوباره نیروگاه حرارتی بعثت تهران براساس مدل قابلیت استفاده مجدد انطباقی(ARP) پرداخته شده و نتایج حاصله موردبررسی قرار گرفته است.
توسعۀ کاربردهای الگوریتمیک در معماری مرور و تحلیلی بر سیستم های L(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
5 - 22
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : سیستم های L یکی از الگوریتم های محاسبه فرایند خودسازمانده «رشد حساس به محیط» گیاهان و یکی از پنج روش اصلی مولد هستند که با توجه به ساختار و زمینه اصلی کاربرد، پتانسیل های زیادی در معماری نوید می دهند، اما در عین حال، نمونه های به کارگیری آنها در معماری اندک بوده و هنوز به میزان کافی توسعه نیافته اند. لذا توسعه آنها مستلزم مطالعه ای مروری جامعی است که ضمن بررسی در زمینه اصلی و شناسایی پتانسیل های محتمل، مروری بر پیشینه کاربردهای آن در معماری و همچنین در سایر زمینه ها از جمله شهرسازی، مهندسی سازه، هوافضا و غیره کرده و ضمن تقسیم بندی و مقایسه این کاربردها، با این دیدگاه پیشنهاداتی جهت توسعه ارائه کند. هدف پژوهش : هدف از این پژوهش بررسی جامع سیستم های L و شناسایی کاربردها و پتانسیل های آن در معماری است. روش پژوهش : این مقاله مروری، به روش توصیفی-تحلیلی بوده و گردآوری داده ها در آن به صورت اسنادی است. اسناد استفاده شده در این مقاله شامل انواع مقالات، کتاب ها، پایان نامه ها و مسابقات معماری معتبری است که تمام یا بخشی از آنها به پژوهش درمورد کاربردهای معماری و سایر کاربردهای مرتبط سیستم های L می پردازد که از حدود سال 2000 م. به بعد انتشار یافته اند. نتیجه گیری : با بررسی الگوریتم در زمینه گیاه شناسی، مشاهده می شود پنج کانسپت اصلی سیستم های L عبارتند از: توسعه، انتزاع، خودمتشابهی، پیچیدگی درعین سادگی و توپولوژی؛ که در این میان کانسپت توسعه در معماری کاربرد بیشتری داشته، درحالی که سایر کانسپت ها کمتر موردتوجه بوده است. در این زمینه رصد کاربردها در حوزه های دیگر و متدلوژی های به کارگرفته الهام بخش خواهد بود که در بخش سوم با بررسی جامع، ضمن تقسیم بندی کاربردهای مختلف، به مرور آن پرداخته شده است. روند تحقیقات در کاربرد معماری سیستم های L شناسایی و دلایل کاهش آن در سال های اخیر و پیشنهاداتی در راستای توسعه بیان می شود. تحلیل های دیگری نیز از جمله اعتبار علمی اسناد، انواع کاربردها، روش های استفاده از سیستم L و مرحله استفاده از آن در طراحی نیز ارائه شده است.
بازتعریف اصطلاح بافت تاریخی
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی از واژگان مصطلح و پرکاربرد در ادبیات معماری است. این در حالی است که منظور از آن، حتی در نوشته های یونسکو و ایکوموس که اساساً سازمان های معطوف به شناسایی و حفاظت از آن هستند، از حدّ توصیف فراتر نرفته است. این یعنی بدون اینکه مشخص شود بافت تاریخی دقیقاً چیست، در موردش نظریه پردازی شده و حتّی شناسایی و از آنچه که هست، حفاظت می شود. و همه ی اینها با اعتماد به تصویر مبهمی از آن است که گمان می شود بین الاذهانی است. از این رو، این نوشتار در پی رفع این ابهام و تدقیقِ منظور از اصطلاحِ بافت تاریخی در قالب یک تعریف است. این گونه به جای وضع یک تعریف قراردادی از نزد خود، که روش رایج و صحیح در تعریف اصطلاحات است، تعریف بافت تاریخی با تدقیق تصویر مبهم موجود، حاصل می شود. بنابراین ابتدا واژگانی که در منابع، ویژگی های معرّف بافت تاریخی اند، استخراج و بر اساس محتوا دسته بندی شدند. سپس امکانِ تطبیقِ همجواری نظری شان هم بررسی شد تا هم ویژگی های معرّفِ جاافتاده از توصیفات پیدا و هم مشخص شوند که کدام یک از شروط تعریف را تامین می کنند؛ این چنین معلوم می شود در کجای تعریفِ جنس و فصل که کاراترین نوع تعریف بر اساس هدف نوشتار حاضر است، باید قرار گیرند. نتایج این بررسی نشان می دهد که بافت تاریخی میراث فرهنگی غیر منقول در قالب مجموعه اصیل و منسجم از فضاهای تاریخی است که فرآیند شکل گیری آن ادامه دارد، نسبت فضاهای تاریخ دورش به تاریخ نزدیک بیشتر و به طور بالقوه یا بالفعل مناسب زندگی روزمره است.
رابطه طبیعت و حیاط مرکزی (با نگاه به معماری مسکن ایرانی- کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ششم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۲
49 - 60
حوزههای تخصصی:
ارزیابی وجود مکانیزم طراحی منطبق بر تهویه طبیعی در معماری سنتی شهرهای اقلیم گرم و خشک بدون بادگیر (نمونه موردی: فضای بیرونی بناهای چهارطرفه قاجاری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹
101 - 119
حوزههای تخصصی:
حرکت هوا در ساختمان ها توسط دیوارها، کف و سقف ها محدود می گردد و امکان دارد به صورت ناخوشایندی کند گردد؛ کند شدن علاوه بر تحمیل بار انرژی، می تواند در مواقع کمبود انرژی، اثرات منفی بر سلامت ساکنین داشته باشد. تهویه طبیعی به معماران کمک می کند تا با روشهای صحیح، هزینه انرژی مورد نیاز برای ایجاد شرایط آسایش در ساختمان را به حداقل برسانند. در ساختمان های حیاط مرکزی، شکل و تناسبات حیاط بر الگوی حرکت و سرعت باد تاثیر گذار است و اندازه بازشوها نیز بر حجم و سرعت باد ورودی به ساختمان تاثیر می گذارد. از این رو پژوهش حاضر با این فرض که می توان در خانه های مسکونی بومی، رابطه معناداری بین تناسبات بازشوها و حیاط یافت، انجام شده و اقلیم گرم و خشک به عنوان یکی از وابسته ترین اقلیم ها به تهویه و شیراز به عنوان نمونه ای از شهرهای مستقر در این اقلیم انتخاب شده است. بنابراین در جستجوی وجود نسبت های تکرار شده در بناهای موجود، نمونه های موردی در یک دوره تاریخی، با ویژگی های مشابه و حداقل عوامل مداخله گر انتخاب گردیده است. روش تحقیق تحلیلی-توصیفی است، که به کمک منابع اسنادی، عکس برداری، برداشت میدانی و آنالیز نرم افزاری انجام شده است. در نهایت این رابطه در قالب محاسبه جریان حجمی هوا و تناسب حیاط و بازشوها، حیاط و نمای جبهه رو به باد، تناسب حیاط و زیربنا و غیره از نمونه های با گونه چهارطرف محدود و دارای حیاط مرکزی استخراج گردیده است. تناسبات بدست آمده دارای الگوی مشخصی در بناهای مورد بررسی بوده و نسبت ها با توجه به ویژگی های بنا ها در بازه عددی محدودی قرار گرفته اند.
Evaluation of Connective Status and Accessibility of Official Buildings to Plan and Manage Urban Crisis in Isfahan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۳ - Serial Number ۴۹, Summer ۲۰۲۳
59 - 70
حوزههای تخصصی:
One of the issues that mos t cities across the world are faced with is natural disas ters. Natural hazards and their devas tating effects remain on the ground, especially in recent years, the countries have been about to reduce the damage caused to it to plan and manage their events. Adminis trative units could have an important role as one of the elements before, during, and after the crisis. In this s tudy, connective s tatus and building accessibility in the offices of region 5 in Isfahan were s tudied, including Telecommunication Organizations, Fire S tations, Electricity Companies, municipalities, Education Minis try, and Gas Companies. Heretofore, there was no study of the connective s tatus and accessibility of the office buildings in Esfahan. This research is a descriptive and analytical survey. The required information was evaluated and weighed by six indices, including the questionnaire, field collecting method, and A.H.P. measures. The results indicated that among administrative centers in terms of the degree of connectivity and accessibility, adminis trative codes 6 and 17, with weights of 0.03% and 0.031% were the mos t accessible, and adminis trative codes 14, 8, 9, 10, and 11 with weights of 0.07%, 0.067% were the mos t inaccessible.
تبیین ویژگی های شخصیتی دانشجویان معماری دانشگاه فنی و حرفه ای با استفاده از آزمون MBTI (نمونه موردی: دانشجویان گروه معماری آموزشکده فنی و حرفه ای دختران بابل)
حوزههای تخصصی:
بررسی و شناخت ویژگی های شخصیتی افراد در بسیاری از موارد می تواند محرک خوبی برای دستیابی به مسیر تحصیلی و حرفه کاری متناسب با علایق و سلایق یادگیرندگان باشد. یکی از آزمون های موفقی که در مسیر شخصیت شناسی مورد استقبال قرار گرفته است، تست شخصیت شناسی مایرز-بریگز ( آزمون Mbti ) است. تست شخصیت شناسی مایرز-بریگز با در نظر گرفتن مجموعه ای از تضادهای روانشناختی 16 تیپ شخصیتی را شناسایی می نماید. در این تحقیق به منظور کشف و شناسایی شخصیت غالب دانشجویان معماری دانشگاه فنی و حرفه ای و بررسی همگونی شخصیت غالب با حرفه معماری، دانشجویان معماری در مقاطع مختلف کاردانی و کارشناسی مورد هدف قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که تیپ شخصیت غالب دانشجویان در مقطع کاردانی معماری ESFP (برونگرا، حسی، احساسی و ادراکی)، دانشجویان معماری داخلی ESTJ (برونگرا، حسی، تفکری و قضاوتی) و دانشجویان در مقطع کارشناسی معماری از نوع INTP (درون گرا، شهودی، تفکری و ادراکی) می باشد. همچنین نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که میان رشته تحصیلی دانشجویان( گروه معماری و معماری داخلی) و تیپ های شخصیتی Mbti ارتباط معنادار وجود دارد. از طرفی میان پیشرفت تحصیلی دانشجویان و تیپ های شخصیتی ایشان ارتباط معناداری مشاهده نشده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تمایلات دانشجویان حاضر در این دانشگاه اکثرا هم جهت با اهداف دانشگاه بوده و این نکته می تواند تسهیل کننده در انتخاب و هدایت دانشجویان در مسیر شغلی و حرفه کاری ایشان باشد.
سنجش تاب آوری باغات شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۷۳
۱۰۲-۸۹
حوزههای تخصصی:
طی دهه های گذشته رشد و گسترش افقی شهرها، انضمام محدوده های روستایی-باغی به محدوده شهر مادر را در پی داشته است، به ویژه در اقلیم گرم وخشک ایران به واسطه شبکه آبیِ مشترکِ محدود (قنات) و نزدیکی سکونتگاه های پیرامون این شبکه به همدیگر، پدیده مذکور شدت بیشتری داشته و موجب تخریب باغ های این بافت های شهری روستابنیان شده است. این پژوهش در پی سنجش تاب آوری باغ های شهری در اقلیم گرم وخشک ایران با مدلی علمی، جامع و مکان مند بوده و الگوی مفهومی مدل ساخته شده، حاصل از ادبیات نظری مبتنی بر مفاهیم «تاب آوری»، «باغ» و «توسعه» است. همچنین از چارچوب های نظری، روش ها و تکنیک های مبحث تاب آوری شاخص های متناسب با تاب آوری باغ ها احصا شده و تحت عنوان چارچوب مطالعاتی تاب آوری باغ ها تدوین می شود. این چارچوب دارای ابعاد پنج گانه ی، اکولوژیکی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و نهادی است که ضمن گونه شناسی باغات موجود براساس چهارچوب مفهومی مذکور؛ برای تعیین ضریب اهمیت لایه ها از نرم افزار super decision استفاده کرده و حاصل نمره دهی اولیه گروه دلفی بر مبنای مقایسه دودویی توماس ال ساعتی؛ داده های ورودی نرم افزار برای تعیین وزن لایه ها است. در ادامه با تحلیل های مکانی در نرم افزار ArcGIS و انجام آزمون F بر روی نتایج در نرم افزار SPSS به تحلیل داده های حاصل به منظور سنجش میزان تاب آوری باغات پرداخته و میزان تاب آوری پلاک های باغی مشخص می شود. کل این فرآیند از شناخت تا تحلیل داده ها و درنهایت مشخص نمودن میزان تاب آوری و نحوه اولویت بندی باغات تحت قالب یک مدل برای سنجش تاب آوری باغات صورت بندی می گردد. مدل تدوین شده دارای سه قابلیت عمده است، در وهله اول توانایی سنجش میزان تاب آوری باغات از تمامی جنبه های اثرگذار بر باغات را دارد و سپس بر مبنای این سنجش می توان به اولویت بندی باغات براساس تاب آوری پرداخت و تمامی این اطلاعات را به صورت مکان مند ارائه کرد. این مدل بر روی باغات شهر یزد به عنوان مورد پژوهی پیاده و میزان تاب آوری باغات هر یک از محلات و مناطق دربرگیرنده باغ های شهر یزد تعیین و بر مبنای آن اولویت بندی می شود.
سیر تحول در اندیشه مرمت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۰
67 - 78
حوزههای تخصصی:
پرداختن به مرمت شهرهاى تاریخى در دوره هاى مختلف، با توجه به شرایط اقتصادى- اجتماعى و تاریخى و با اهداف گوناگونى صورت گرفته است. ارتقا و تشویق صنعت گردشگرى، حل معضلات و کمبودهاى مناطق تاریخى شهر، بازآفرینى شهرى و حتى کمک به قرارگیرى در زمره شهرهاى جهانى، از اهدافى است که مرمت هاى شهرى بر مبناى آنها انجام شده است. از طرف دیگر دو رویکرد حفاظت و توسعه همواره در انجام مداخلات شهرى حاکم بوده و به تعادل رساندن این دو رویکرد چشم انداز اصلى مرمت در بافت هاى تاریخى گردیده است. نگاه به مرمت شهرى در کشورهاى در حال توسعه، به علت مشکلات موجود در آن شهرها، عمدتاً از زاویه حل معضلات و کمبودهاى مناطق تاریخى صورت گرفته و شهرهاى ایران هم از این قاعده مستثنى نبوده است. بر این اساس با استفاده از مطالعات اسنادى به گردآورى و تدوین مبانى و بیانیه هاى نشست هاى بین المللى اقدام و تلاش گردیده تا یک دوره بندى تاریخى بر مبناى تأثیرگذارى اهداف توسعه و حفاظت ارائه گردد.
سنجش کانسپت معماری فضای نیایشگاهی در دوران ماد در نوشیجان تپه، زاربلاغ و تپه ازبکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مادها به عنوان اولین حکومت یکپارچه و مرکزی ایران شناخته می شوند. معماری این حکومت به واسطه کاوش های محدود و تاریخ گذاری های مبهم، دچار ابهاماتی است. بخش عمده معماری ماد را تالارهای ستوندار، مجموعه انبارها و فضاهای نیایشگاهی تشکیل می دهند. فضاهای نیایشگاهی به واسطه اطلاعات ناکافی از آیین مادها به عنوان پر ابهام ترین بخش معماری ماد شناخته می شوند. نیایشگاه مرکزی نوشیجان مهم ترین فضای نیایشگاهی ماد است که در جریان کاوش های آن مشخص شد که این نیایشگاه بدون کوچک ترین آسیبی مهر و موم شده است. با کاوش های بیشتر در قلمرو حکومتی ماد، محوطه های دیگری با شرایط یکسان با نوشیجان آشکار شدند که گمان می رود سرنوشت یکسانی با این نیایشگاه داشتند. در این پژوهش با روش توصیفی _تحلیلی و مطالعه موردی و با هدف خوانش معماری از کانسپت طراحی و کارکرد فضاهای نیایشگاهی ماد، سنجشی معمارانه بین نیایشگاه مرکزی نوشیجان تپه، نیایشگاه زاربلاغ و تپه ازبکی صورت گرفته است، این سنجش در انتها دستیابی به یک الگوی مفهومی دو بخشی در طراحی این نیایشگاه ها را میسر می سازد. در بخش نتیجه گیری، همانندی های این نیایشگاه ها در زمینه کانسپت و ساختار معماری، بستر محیطی و مصالح ساختمانی ذکر خواهد شد. در نهایت به شباهت های ساختاری و عملکردی بناهای مذکور با نیایشگاه غربی نوشیجان تپه، بنای سنگی واسون کهک، نیایشگاه تخچرآباد بیرجند و نیایشگاه حاجی خان فامنین نیز اشاره ای خواهد شد.
نقش معماران و باستان شناسان غربی در مرمت بناهای تاریخی ایران در دوره پهلوی اول و دوم (1357- 1304)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا کنون مقالات و کتاب هایی در مورد فعالیت های حفاری باستان شناسان غربی در محوطه های تاریخی ایران، منتشر گردیده است. اما در این پژوهش کوشش می شود، به روش تفسیری-تاریخی و از طریق بررسی داده های اولیه گرد آوری شده شامل: اسناد دولتی منتشر نشده، اساسنامه های انجمن آثار ملی، متون تاریخی، سخنرانی ها و خاطرات افراد انجمن آثار ملی، روزنامه ها و منابع کتابخانه ای، به نقش معماران و باستان شناسان غربی در مرمت بناهای تاریخی در دوره پهلوی (1357- 1304) پرداخته شود. در ابتدا، پس از ذکر مقدمه ای کوتاه در خصوص رویکرد پادشاهان قاجار به آثار و بناهای تاریخی، به چگونگی تشکیل «انجمن آثار ملی» در سال 1301 پرداخته می شود و به علت های دعوت به همکاری معماران و باستان شناسان غربی اشاره می گردد. سپس دامنه فعالیت ها و تاثیرات این کارشناسان خارجی بر سیاست های اعمال شده دولت مردان دوره پهلوی در خصوص حفاظت و مرمت از بناهای تاریخی ایران بررسی می گردد. با بررسی داده های اولیه که تا کنون مورد بررسی قرار نگرفته اند، این پژوهش به واکاوی نقش کارشناسان غربی در حفاظت یا تخریب بناها و آثار تاریخی در دوران پهلوی می پردازد.
تجربه بازآفرینی حس دلبستگی به مکان در محلات آسیب دیده از زلزله با بهره گیری از روش نظریه زمینه ای؛ بررسی موردی: امامزاده زید و قصر حمید در بم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
159 - 178
حوزههای تخصصی:
با وجود اتمام فرآیند بازسازی زلزله بم، مطالعات جامعه شناسی هنوز از پیامد روانی حاصل از سوگ و اختلال در دلبستگی به سکونتگاه حکایت دارند، چرا که بازسازی بم با رویکردی کالبدی معطوف به ایجاد سرپناه و بدون توجه به پیوند عاطفی انسان- مکان انجام شده است. هدف این مقاله شناسایی ابعاد مؤثر دلبستگی به مکان در بازسازی پس از سانحه و تبیین نظریه ای مبتنی بر درک ساکنان محلات بم را از پیامد بازآفرینی دلبستگی به محله در بازسازی پس از زلزله است. در این پژوهش با اتکا به رویکرد کیفی، از روش «نظریه زمینه ای» استراوس- کربین (1998) استفاده شده است. داده های پژوهش با انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با 45 نفر (تا اشباع نظری) از ساکنان قدیمی محلات امامزاده زید و قصرحمید در بازه سنی 25-65 سال با روش گلوله برفی گردآوری شده اند. این مطالعه نشان می دهد که در موقعیت بازسازی پس از زلزله، بازآفرینی «حس دلبستگی به مکان» در مقیاس «محله» در طول و به دنبال شکل گیری دلبستگی به «خانه» و «شهر» قرار دارد. بازآفرینی «دلبستگی به مکان» در مقیاس محله در سیاستگذاری و برنامه ریزی بازسازی نیازمند بازسازی باکیفیت خانه و عناصر مهم شهری با الهام از گذشته در گام نخست و اقدامات جهت «تسهیل زندگی»، «احیای خاطرات گذشته» و «تقویت شبکه های اجتماعی» در مراحل بعدی است.
راهبرد پژوهی مدیریت شهری در راستای توسعه پایدار در بافت های تاریخی نمونه موردی: بافت تاریخی شهر یزد
حوزههای تخصصی:
از اوایل دهه ۹۰ میلادی به کارگیری شاخص های مربوط به اندازه گیری و ارزیابی عملکرد در برنامه ها و پروژه های آژانس های دولتی مجدداً رونق یافته است و مدیریت شهری نیز از این موج بی نصیب نمانده است. از آنجایی که مدیریت شهری با شکل دهی به فضای زیستی در همه زمینه ها، در پی افزایش رفاه شهروندان و دستیابی به توسعه پایدار محله ای و شهری است؛ ارزیابی عملکرد، در حقیقت یکی از ابزارهای اصلی و اساسی مدیریت جهت تحقق اهداف، استراتژی ها و برنامه ها می باشد و یکی از راه های ارزیابی عملکرد میزان رضایت مردم می باشد. در همین راستا پژوهش حاضر با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه و در ارتباط با ابعاد پایداری محله ای و عملکرد مدیریت شهری در پایداری محله ای، به دنبال سنجش وضعیت عملکرد مدیریت شهری و تعیین استراتژی بهینه در بافت تاریخی شهر یزد می باشد. نتایج حاصله از میزان رضایتمندی شهروندان از عملکرد مدیریت شهری، در ابعاد چهارگانه اجتماعی- فرهنگی، زیست- محیطی، اقتصادی و کالبدی- فیزیکی نشانگر این است که در تمامی محلات بافت تاریخی شهر یزد، عملکرد مدیریت شهری از منظر شهروندان قابل قبول نمی باشد و لازم است مدیریت شهری با در دستور کار قرار دادن استراتژی ارتقاء در تمامی محلات بر تأمین هرچه بهتر شاخص های عملکردی و به طور ویژه شاخص های مرتبط با پایداری محله ای همت گمارد و با تمرکز برنامه ها، منابع و فعالیت ها و به تأمین هرچه مطلوب تر خدمات موردنیاز شهروندان اقدام نماید.