فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۶۱ تا ۳٬۹۸۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
69 - 84
حوزههای تخصصی:
تاب آوری اقلیمی، به تاب آوری شهرها به تغییرات اقلیمی گویند. نقش زیرساخت های سبز شهری به عنوان یکی از عوامل ایجاد سازگاری با تغییرات اقلیمی برای بهبود تاب آوری اقلیمی در شهرها محرز شده است. این سؤال مطرح است که «چگونه و بر اساس کدام ویژگی های زیرساخت های سبز می توان وضعیت تاب آوری اقلیمی را در یک شهر مورد ارزیابی و تحلیل قرار داد؟». درنتیجه، از اصول و تئوری های اکولوژی سیمای سرزمین و برقراری ارتباط بین این اصول با زیرساخت های سبز در شهرها، استفاده شد. ارتباط برقرارشده در محله یوسف آباد شهر تهران با استفاده از عکس هوایی، بازدید میدانی و تهیه نقشه های پایه و تحلیلی با نرم افزار GIS، به صورت کیفی مورد آزمایش قرار گرفتند و فاکتورهای مؤثر در سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری اقلیمی در شهرها با استفاده از زیرساخت های سبز شهری و بر پایه علم اکولوژی منظر به دست آمد.
تبیین مدل خلاق طراحی معماری برای نوآموزان، مبتنی بر یادگیری از طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مهر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
91 - 108
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در فرایند طراحی معماری، خلاقیت در پردازش ایده نقش اساسی ایفا می کند. همانطور که ایده های خلاقانه بدون پشتوانه ذهنی بروز نمی کند، ایده های گذشته نیز تبار و پشتوانه خلاقیت های آینده اند. طبیعت با سال ها کارآمدی و تنوع، متعاقب اصل انتخاب طبیعی، می تواند در فرایند خلاقانه طراحی معماری به عنوان تبار و الگو قرار گیرد. این پژوهش بر محوریت هم زمان فرایند خلاقیت، فرایند طراحی و علم بیونیک، در پی فرایند بهره گیری خلاقانه از بیونیک است، که در پژوهش های پیشین، هم پوشانی این سه مؤلفه لحاظ نشده است.هدف پژوهش: از آنجا که معماری از اساس، ماهیتی بین رشته ای دارد، با توجه به نقش نظام های فرایند طراحی، فرایند خلاقیت و علم بیونیک، هدف این پژوهش نتیجه گیری در قالب سامانه مفهومی و منطقی، و برقراری ارتباطی معنادار و هدفمند بین عناصر و مفاهیم ذکرشده است تا بنیانی برای فرایند طراحی معماری خلاقانه با یادگیری از طبیعت قرار گیرد.روش پژوهش: روش این پژوهش استدلال منطقی با استفاده از تدابیر تحلیلی-توصیفی در زمره رویکرد کیفی، در پی تدوین رابطه بین گزاره های خلاقیت، طراحی معماری و الگوهای برگرفته از طبیعت است. ماهیت تحقیق از حیث هدف، کاربردی و نوع تحقیق نیز مروری است.نتیجه گیری: یافته های پژوهش مؤید آن است که طبیعت بستر مناسبی برای غنای بصری نوآموزان در جهت ایده یابی طراحی است و بهره گیری از عملگرهای بصری به عنوان یک راهبرد شناختی بازیابی های بصریِ زمان نهفتگی ذهن را در مرحله خلق ایده در پی دارد که به تنوعِ طرح نهایی منجر خواهد شد.دانشِ مبتنی بر شناخت اجزای طبیعت روش هایی از تجربه ساختارها و سیستم ها را پیش روی ما قرار داده که شانس بیشتر برای فهم مسئله معماری و تنوع راه حل و در نتیجه افزایش توانایی خلاقیت طراحان مبتدی را فراهم می کند. همچنین مراحل فرایند طراحی و خلاقیت برگرفته از بیونیک هم پوشانی دارند. قاب بندی بیونیکی مسئله طراحی معماری، گزینش صحیحِ فهرستِ وارسی از طبیعت بر اساس مسئله و درستی مقیاس درجه بندی ارتباط این فهرست با مسئله طرح از گام های اساسی مدل فرایند طراحی خلاق معماری بیونیکی محسوب می شود.
ارزیابی مقایسه ای مدلهای شناسایی ظرفیتهای اکوتوریسم (مطالعه موردی: استان خوزستان)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد ارزیابی مقایسه ای بین دو مدل توان اکولوژیک و مدل بهینه با رویکرد آمایش سرزمین، جهت شناسایی ظرفیت های اکوتوریسم در استان خوزستان است که با توجه به این نکته که در ارزیابی های اکولوژیکی برای سنجش قابلیتها عمدتا از معیارهای طبیعی استفاده می شود، در این تحقیق تلاش شده با نگاه آمایش سرزمین که دید جامع و کامل تری نسبت به سایر ازریابی ها دارد، با تلفیقی از معیارمهم طبیعی و انسانی جهت شناسایی بهتر این ظرفیتها اقدام نماید، روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و در مواردی مراجعه به اسناد و دادهای سازمانی است. از نظر ماهیت کاربردی و روش از نظر هدف توصیفی – تحلیلی است بدین صورت که معیارهای دو مدل با استخراج پرسشنامه دلفی توسط کارشناسان و متخصصین رشته گردآوری شده و پس از بدست آوردن ضریب توافق معیارها بر اساس مدل سلسله مراتبی وزن دهی شده اند. در مراحل بعدی هر کدام از دو مدل با توجه به معیارهای خود در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد سنجش قرار گرفته و سپس هر کدام از این نقشه ها بصورت مجزا در نرم افزار اردس پس از مشخص شدن 300 نقطه برای هرکدام از نقشه ها ارزیابی شده است. نهایتا با توجه به ضریب بدست آمده ضریب 865/0برای مدل بهینه آمایش سرزمین نسبت به نتایج مدل اکولوژیکی که عدد 717/0 را مشخص می کرد این نتیجه را می رساند که مدل بهینه با رویکرد آمایش سرزمین نتایج واقع بینانه تری برای سنجش اکوتوریسم در استان خوزستان ارائه می دهد.
معماری و مسیریابی: تحلیل اثر دسترسی بصری بر فرایند مسیریابی در فضاهای اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
159 - 183
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر مسیریابی را در محیط های پیچیده اداری بررسی کرده است. مسیریابی موضوع پرچالشی است و تحقیقات بسیاری از دهه هفتاد میلادی تاکنون بدان پرداخته اند. مرور ادبیات ناظر بر مفهوم مسیریابی نشان می دهد که تاکنون دسته بندی دقیق و جامعی از عوامل مؤثر بر مسیریابی که منتج به ارائه الزامات طراحی در محیط های اداری پرمراجعه شود، ارائه نشده است؛ لذا توجه به عوامل محیطی و به ویژه دسترسی بصری به دلیل تعامل قوه دیداری با سناریوهای رفتار در کاربری های اداری از محور های اصلی این پژوهش است. این پژوهش ضمن بازبینی مؤلفه های مؤثر بر مسیریابی و تأکید بر اهمیت دسترسی بصری، به ارزیابی چهار مؤلفه گشودگی مسیر، نوع اتصال، عرض مسیر و شکل و زاویه تقاطع ها در فضای اداری پرداخته است. ارزیابی میزان دسترسی بصری، از طریق مفهوم میدان دید و تحلیل رفتار مسیریابی انجام شده است. این پژوهش از نه نفر از مردان و زنان ناآشنا با یک محیط اداری درخواست نمود تا مسیری تعیین شده در ساختمان اداری شهرداری کرج را طی نمایند. داده ها از طریق پرسش نامه، مصاحبه، مشاهده و روش های آنالیز میدان دید، جمع آوری و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که عملکرد مسیریابی با دسترسی بصری در محیط اداری، رابطه مستقیم دارد؛ به عبارت دیگر، هرچه میزان هم پوشانی سطح دید از نقاط مختلف بیشتر باشد، عملکرد افراد در مسیریابی، سریع تر و خطای ناشی از یافتن مسیر درست کاهش می یابد. همچنین بررسی اولویت افراد در انتخاب گره هایی که به لحاظ ویژگی های دسترسی بصری متفاوت بوده اند، نشان داد مسیری که سطح دید و اطلاعات محیطی بیشتری ارائه می دهد، در اولویت انتخاب قرار می گیرد. نتایج پژوهش می تواند الگوی مناسبی برای بازاندیشی مؤلفه های طراحی فضاهای اداری برای طراحان و معماران باشد.
The Role of Structure in the Aesthetic Creation of Architectural Space(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: One of the tools for the architectural advent form is the structure, while architecture and structures, particularly in our sociable Iran, are separated from each other. Most successful buildings have dominating designers who are proficient in structural issues and have a comprehension of the structural system's behavior. The extent of attention to the structure of the building will inevitably lead to beauty. If the structure has aesthetic considerations, a successful link between architecture and structure will occur. This research seeks to provide a solution and strategies to formulate both architecture and structure. The purpose of this paper is to articulate a sound and desired theoretical foundation in relation to the aesthetics of the architectural form and structure so that achieve a successful link between architecture and structure. The research methodology is applied in terms of the purpose of the research. The qualitative and quantitative research methodology is used to analyze the information as well as to provide analytical tables and matrix analysis in order to summarize the contents. The research has come to the conclusion that constructive requirements, along with functional requirements and aesthetic issues, bring together an unmatched effect. The study of successful works in the world suggests that if one of the subcategories of these three criteria works, it can be considered as one of the most successful buildings in the world. Formation of forces flow can be effective in the aesthetic structure of the structure.
ارزیابی تطبیقی مولفه های سرمایه اجتماعی در مساکن عمومی شهری مطالعه موردی مناطق مسکونی بریم و بوارده آبادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
115 - 130
حوزههای تخصصی:
امروزه با عنایت به توسعه شهرنشینی و نیاز به اسکان نیروی کار، احداث شهرک های مسکونی پایدار اجتناب ناپذیر است. یکی از ابعاد پایداری، پایداری اجتماعی می باشد واز آنجایی که تحقق پایداری اجتماعی بدون توجه به مولفه های سرمایه اجتماعی مقدور نمی باشد لذا شناخت نمونه های موجود و مقایسه تطبیقی آن ها به منظور تبیین تحقق مولفه های سرمایه اجتماعی از اهمیت بسزایی برخوردار است. این مقاله بر آن است که مولفه های سرمایه اجتماعی در مناطق مسکونی بریم و بوارده آبادان را مورد ارزیابی تطبیقی قرار دهد. در صورت انجام این پژوهش ضمن مقایسه تطبیقی مولفه های سرمایه اجتماعی در این دو محله موفق، موانع دستیابی به پایداری اجتماعی از دریچه تحقق سرمایه اجتماعی مورد بررسی قرارمی گیرد تا از این رهگذر، توجه تصمیم گیران را به بازخورد احداث شهرک های مسکونی جدید جلب نماید. روش تحقیق این پژوهش توصیفی تحلیلی و نحوه جمع آوری داده ها کتابخانه ای و میدانی می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در منطقه بریم فقط متغیر احساس تعلق اجتماعی و در منطقه بوارده متغیرهای احساس تعلق اجتماعی و اعتماد نهادی در وضعیت مطلوبی قرار دارند و در سایر متغیرها نظیر مشارکت وضعیت دو منطقه نامطلوب است. همچنین در سه متغیر « اعتماد بین شخصی»، « اعتماد نهادی» و « احساس تعلق اجتماعی» محله بوارده وضعیت بهتری نسبت به منطقه بریم دارد. این نتایج مشخص می کند که منطقه بندی محلات و تفکیک ساکنان براساس رتبه سازمانی می تواند تاثیرات سویی در افزایش تعاملات و مشارکت اجتماعی داشته باشد.
اولویت شناسی در برنامه ریزی شهر سالم: تعامل شیمی نوین و رایانش مصالح سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
94-105
حوزههای تخصصی:
اهداف : نسل جدیدی از مصالح نوین ساختمانی با استفاده از روش های رایانشی و دیجیتال تولید می شوند. مصالح نوین ساختمانی چشم انداز جدیدی به امکان ایجاد محیط زیست شهری سالم ایجاد کرده است. هدف اصلی پژوهش، بررسی، تحلیل و اولویت شناسی در رایانش مصالح نوین در هماهنگی با محیط زیست است. هدف کاربردی پژوهش، تبیین مفهوم و ارائه راهبردهایی برای کاربرد مصالح مناسب برای دست یابی به الگوی «شهر سالم» است. روش ها: پژوهش از نظر رویکرد روش شناختی کیفی-کمی است. نتایج کیفی به تبیین مفهوم منتهی می شود و اولویت شناسی از طریق پرسشنامه برخط به دست می آید. برای تایید پایایی از ضریب کاپا یا ضریب توافق طرفین استفاده شده است. تعداد 386 پرسشنامه سالم جمع آوری، و با کمک همبستگی اسپرمن، نتایج بررسی و تحلیل شدند. یافته ها: در میان گویه های ده گانه استخراج شده درباره مصالح نوین به کاررفته، چهار گویه با درجه معناداری بالا به دست آمده؛ که به ترتیب عبارتند از: 1- قرارگرفتن در معرض نور مستقیم خورشید، 2- سلامتی مصالح ( MSDS )، 3- سهولت تعویض و جایگزینی و 4- درجه جاذب رطوبت بودن. نتیجه گیری: افزیش خطر بیماری های فراگیر نشان می دهد که تحقق کانسپت شهر سالم بدون رایانش مصالح نوین امکان پذیر نیست؛ حوزه ای میان دانشی و بین رشته ای که نیازمند رویکردی ترکیبی از شیمی سبز، رایانش زیستی و رایانش مبتنی بر مواد است. رایانش مصالح نوین، روشی موثر در دست یابی به الگوی شهر سالم است؛ موضوعی که نیازمند توسعه آموزش محیط زیست و مهارت مدیریت شهر سالم است.
ارزیابی کیفیت های مؤثر بر گردشگری شهری در خیابان شریعتی کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان بستر گردشگری شهری دارای اهمیت فراوان هستند؛ جایی که افراد در آن با دیگران وارد تعامل می شوند. اما امروزه فقدان ارتباطات اجتماعی منفعل در فضاهای شهری، نشان از زوال زندگی شهری و اجتماعی و روزمرگی روزافزون دارد. فضاهایی که استفاده از آن ها تنها برای نیازهای اجباری صورت می پذیرد. از جمله ایرادهای وارد بر فضاهای شهری طراحی شده مبتنی بر آموزه های مدرنیستی فقدان ویژگی های یاد شده است که نتیجه آن فضاهایی هستند که کاربران میل و انگیزشی به ماندن در آن ها ندارند. نمونه مورد مطالعه نیز از جمله فضاهایی است که به رغم وجود برخی از فاکتورها کیفیت لازم در جهت جذب کاربران را به عنوان یک بستر مناسب کیفی ندارد. به منظور مداخله طراحانه در چنین فضایی در گام نخست نیاز به ارزیابی کیفیت های محیطی مرتبط با گردشگری می باشد. به این ترتیب با هدف ارزیابی فضای شهری مورد مطالعه از دیدگاه کیفیات ضروری برای گردشگری، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که چه رابطه ای میان کیفیت های مؤثر بر گردشگری شهری و فعالیت های مرتبط با آن وجود دارد. سپس جهت حصول به نتیجه ی نهایی، ارزیابی و برداشت شاخص های کمی شده ی کیفیت های مذکور و معیارهای فعالیت های انتخابی- تفریحی و اجتماعی در بخشی از معبر شریعتی کرمان انجام پذیرفت. نهایتاً پس از قیاس نتایج حاصل از دو برداشت، وجود رابط ه ی مستقیم میان کیفیت ها و فعالیت های مؤثر بر گردشگری شهری به اثبات رسید. نتایج پژوهش نشان داد که در طول کوتاهی از خیابان که در قالب سکانس های مختلف مورد بررسی قرار گرفت، کیفیت ها بسیار متفاوت می باشند. سکانس های 1، 2، 3، 7 و 8 از نظر ایجاد بستر مناسب برای گردشگری شهری سکانس های موفقی بوده و در مقابل سایر سکانس ها نسبتا ضعیف بوده اند.
ارائه الگوی اولویت بندی اجزای مسکن بر اساس سبک زندگی ساکنان، نمونه موردی: مسکن های سازمانی پرسنل جوان نیروهای مسلح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در طراحی مسکن، به دلیل تغییر رابطه میان معمار و ساکنین، دیگر شناخت سبک زندگی و نیازهای ساکنین، امکان پذیر نیست و باعث ایجاد تغییرات فراوانی از سوی ساکنین در ساختار خانه می شود و گاه نیز ساکنین مجبور به تغییر سبک زندگی خود می گردند. این پژوهش با هدف اولویت بندی بخش های مختلف مسکن بر اساس سبک زندگی و انتظارات و نیازهای پرسنل جوان نیروهای مسلح، از نظر هدف در شاخه ی پژوهش های کاربردی و توسعه ای قرار می گیرد. از نظر ماهیت از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق، پرسنل جوان نیروهای مسلح می باشند و حجم نمونه به دست آمده معادل 324 نفر است. همچنین به منظور از تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل خوشه ای و تحلیل عاملی به کمک نرم افزارهای SPSS و Excel استفاده شده است. به منظور پاسخ به سوال اصلی پژوهش یعنی" اولویت های بخش های مختلف مسکن بر اساس انتظارات و نیازهای پرسنل جوان نیروهای مسلح کدامند؟" پس از مروری بر مبانی نظری مرتبط با سبک زندگی و مسکن، با استفاده از روش تحلیل خوشه ای و بر اساس وضعیت اقتصادی، وضعیت روابط اجتماعی و ویژگی های فردی و خانوادگی، پرسنل جوان نیروهای مسلح به سه گروه دسته بندی شدند. سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی اولویت بندی بخش های مختلف مسکن بر اساس سبک زندگی، انتظارات و نیازهای گروه های سه گانه صورت گرفت. نتایج نشان می دهد که اتاق خواب والدین، پذیرایی و آشپزخانه جز سه اولویت اولِ گروه اول هستند که با توجه به روابط اجتماعی قوی این گروه قابل توجیه است. برای گروه دوم نیز خواب والدین در اولویت بالاتری نسبت به سایر فضاها قرار دارد. در اولویت های بعدی فضای نشیمن و آشپزخانه قرار دارند. برای گروه سوم نیز با توجه به وضعیت اقتصادی قوی، روابط اجتماعی ضعیف و ویژگی های فردی و خانوادگی قوی، اولویت داشتنِ اتاق خواب فرزندان، فضای آشپزخانه و اتاق خواب والدین نسبت به سایر فضاها قابل قبول است.
راهبردهای معماری بومی در آب و هوای گرم و خشک شهر بیرجند
منبع:
معماری سبز سال هفتم تیر ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
49-54
حوزههای تخصصی:
ایران کشوری با سابقه قدرتمند در استفاده از راه حل های بومی برای حفظ یک محیط داخلی قابل قبول مانند تحت کنترل درآوردن تهویه طبیعی، بهینه سازی جهت گیری ساختمان با استفاده از مصالح بومی و جرم حرارتی بالا است. هر نگاهی اجمالی به معماری مناطق مختلف ایران، حکایت از شناخت دقیق معماران سنتی از خصوصیات محیطی و اقلیمی این سرزمین و بکارگیری هوشمندانه عوامل طبیعی جهت تامین شرایط آسایش و مقابله با ناهنجاری های اقلیمی دارد. با وجود این تاریخچه موفق، معماری ایرانی از مصرف زیاد و ساخت و ساز ناکارآمد رنج می برد و با توجه به شرایط خاص آب و هوایی و گرم شدن هوا، بررسی اقلیم های گرم و خشک و بیابانی و استفاده از راه حل های معماری در آنها به طراحی بناهای امروز و صرفه جویی در مصرف انرژی کمک شایانی می کند. شهر بیرجند در اقلیم گرم و خشک و نیمه بیابانی قرار دارد و با توجه به پیشینه تاریخی که در اسکان مردم داشته توانسته راه حل های مفیدی برای سکنی گزیدن در مناطق بیابانی و روش های معماری برای رسیدن به محدوده آسایش بیابد. با توجه به رویکردی کاملاً نظری و تئوری و گردآوری داده ها با مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و تجزیه و تحلیل کیفی به واکاوی راهبردهای معماری بومی در شهر بیرجند پرداخته شده است.
ارتقای پایداری در سکونت گاه های تک واحدی بر اساس معماری بومی در کرانه شمالی خلیج فارس و دریای عمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
79-90
حوزههای تخصصی:
ایﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻤﺎری ﺧﺎﻧﻪ، ﻣﺎﻣﻦ ﺧﺎﻧﻮاده، ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎی ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎیﺪار ﻣﯽﭘﺮدازد و داﻣﻨﻪ آن ﺑﻪ ﮐﺮاﻧﻪ ﺷﻤﺎﻟﯽ ﺧﻠﯿﺞ ﻓﺎرس و دریﺎی ﻋﻤﺎن ﻣﺤﺪود اﺳﺖ، اﻗﻠﯿﻢ ﮔﺮم و ﻣﺮﻃﻮب ایﺮان ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮیﻦ رﺷﺪ ﺟﻤﻌﯿﺖ ایﺮان در ﺳﺎلﻫﺎی اﺧﯿﺮ را داﺷﺘﻪ اﺳﺖ، ﺿﺮورت ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ را در ﻣﻘﯿﺎس ﮐﻼن، ﻫﺪایﺖ ﻣﻌﻤﺎر ی ﺑﻪ ﺳﻮی ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎیﺪار ایﺠﺎب ﻣﯽﻧﻤﺎیﺪ. در ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻣﺴﮑﻦ ﺑﻮﻣﯽ اﻗﻠﯿﻢ ﮔﺮم و ﻣﺮﻃﻮب در ﮔﻮﻧﻪ ﺗﮏواﺣﺪی ﮐﻪ ﻓﺮاﮔﯿﺮﺗﺮیﻦ ﻧﻮع ﺳﮑﻮﻧﺖ در داﻣﻨﻪ ﺗﺤﻘﯿﻖ اﺳﺖ، از ﺟﻨﺒﻪ ﭘﺎیﺪار ی ﺳﻨﺠﯿﺪه ﻣﯽﺷﻮد. ﭘﺮﺳﺶ اﺻﻠﯽ ﭘﮋوﻫﺶ ایﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ از ﮐﺪام ویﮋﮔﯽﻫﺎی ﭘﺎیﺪاری ﻣﻌﻤﺎری ﻣﺴﮑﻦ ﺑﻮﻣﯽ در اﻗﻠﯿﻢ ﮔﺮم و ﻣﺮﻃﻮب ایﺮان ﻣﯽﺗﻮان ﺑﺮای ﻃﺮاﺣﯽ ﻣﻌﻤﺎری ﻣﻌﺎﺻﺮ اﻟﮕﻮ ﮔﺮﻓﺖ. اﻫﺪاف ﭘﮋوﻫﺶ ﺷﺎﻣﻞ ارزشﮔﺬاری ﭘﺎیﺪاری ﺳﮑﻮﻧﺖﮔﺎهﻫﺎی ﺗﮏواﺣﺪی ﺑﻮﻣﯽ و ارایﻪ ﭼﮏﻟﯿﺴﺖ ﻃﺮاﺣﯽ ﭘﺎیﺪار در ایﻦ اﻗﻠﯿﻢ ﺑﻮد. ﺑﺮ ایﻦ اﺳﺎس، ﭘﮋوﻫﺶ، ﺑﺮ دو ﺳﻄﺢ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﻈﺮ ی و ﺗﺠﺮﺑﯽ اﺳﺘﻮار اﺳﺖ؛ در ﺳﻄﺢ ﻧﻈﺮی، ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ GSAS ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻣﻼﮐﯽ ﺑﺮای ارزیﺎﺑﯽ اﻧﺘﺨﺎب و ﺑﺮرﺳﯽ ﺷﺪ. در ﺳﻄﺢ ﺗﺠﺮﺑﯽ، ﻣﺪلﻫﺎی ﺗﺤﻘﯿﻖ ﮐﻪ ﺷﺎﻣﻞ ۹ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻮﻣﯽ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺑﻪ اﻣﺮوز ﺑﻪ ﺣﯿﺎت ﺧﻮد اداﻣﻪ داده و ﻣﻮرد ﺑﻬﺮهﺑﺮداری ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ، در اﻗﻠﯿﻢ ﮔﺮم و ﻣﺮﻃﻮب، ارزیﺎﺑﯽ و در یﮏ آﻧﺎﻟﯿﺰ ﻣﻘﺎیﺴﻪای، ﻧﺘﺎیﺞ ارزیﺎﺑﯽﻫﺎ ﻣﻘﺎیﺴﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺷﺪﻧﺪ. ﻧﺘﯿﺠﻪ ایﻦ ﺑﻮد ﮐﻪ رﺳﯿﺪن ﺑﻪ ایﻦ ﻣﻬﻢ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻪﻫﺎی ﺑﻮﻣﯽ در ﮐﺮاﻧﻪ ﺷﻤﺎﻟﯽ ﺧﻠﯿﺞ ﻓﺎرس و دریﺎی ﻋﻤﺎن در ﻣﻮاردی ﺧﺎص ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ اﻟﮕﻮﺑﺮدار ی دارﻧﺪ و ﻧﻘﺎط ﻗﻮت آﻧﻬﺎ از ﺟﻨﺒﻪ ﭘﺎیﺪار ی ارایﻪ و ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎیﯽ ﺑﺮای ﻃﺮاﺣﯽ ﻣﺴﮑﻦ ﻣﻌﺎﺻﺮ در ایﻦ اﻗﻠﯿﻢ ارایﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ.
بررسی تاثیر مولفه های ادراک حسی متاثر از آیات الهی بر افزایش میزان رضایت مندی از مساجد محله ای (نمونه موردی: مقایسه مساجد جوادالائمه و هفت درب قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
217-232
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر اصول و الگوهای شکل دهنده مساجد و نگاه نمادگونه به آن مخصوصاً در سطح مسجدهای محله ای به دست فراموشی سپرده شده است. با توجه به اینکه بازیابی هویت معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی از جمله وظایف معماران و شهرسازان معاصر بوده، شناسایی ویژگی ها، اصول و ارزش های موجود و متاثر از آیات و احادیث اسلامی در معماری و شهرسازی مساجد و همچنین تطبیق متناسب آنها با نیازهای دوره معاصر و الگوسازی ارزش های فرامکانی و فرازمانی مساجد هدف پژوهش حاضر بود. در پژوهش حاضر به روش پیمایشی به بررسی تاثیر مدل های ادراک حسی موثر بر افزایش رضایت مندی و مطلوبیت در مساجد محله ای شهر قزوین پرداخته شد. پس از تبیین مدل ها و مولفه های ادراک حسی، معیارهای ارزیابی موثر بر افزایش رضایت مندی به مساجد استخراج شدند و پرسش نامه طبق طیف لیکرت تنظیم و با روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) روابط بین متغیرها و میزان تاثیر آنها تحلیل شد. یافته های پژوهش وجود رابطه معنی دار بین مولفه های ادراک حسی و رضایت مندی در مساجد محله ای را نشان دادند که در آن میزان تاثیرگذاری شاخصه های فرهنگی و نظام اجتماعی موجود در محله از دیگر شاخصه ها بیشتر بود. درنتیجه رعایت الگوهای حسی در طراحی عناصر تشکیل دهنده مساجد باعث افزایش مطلوبیت فضایی شده است که این امر موجب ایجاد و تقویت الگوهای معماری حسی انطباقی در مکان های مذهبی و افزایش انگیزش نمازگزاران برای تداوم حضور در مساجد محله ای می شود.
ارائه روشی برای تولید یا بومی کردن علم شهرسازی ایرانی با استفاده از متون اخلاق عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
65 - 78
حوزههای تخصصی:
ورود و گسترش مبانی دانش شهرسازی در این دوران از خارج ایران و به کار بستن آن بدون ملاحظات، منجر به آشفتگی شهرهای معاصر ایران شده است. این موضوع انگیزه شده تا تلاش هایی برای بومی سازی دانش شهرسازی و معماری و به ویژه مبانی این دانش آغاز شود. برخی از این تلاش ها با رجوع به متون ارزشمند ایرانی و با برگرفتن بخش هایی از آن ها، وجهه ی بومی به نوشتارهای شهرسازی یا معماری ایرانی بخشیدند. این مقاله نیز بر این روش برای بومی سازی دانش و نوشتارهای شهرسازی تأکید کرده و در میان مراحل تولید علم، مرحله ی «نظریه» را که مرحله آسیب پذیرتر علم شهرسازی ایران در برابر دانش وارداتی بوده، موردتوجه قرار داد. سپس با انتخاب متون کهن با موضوع اخلاق عرفانی، «روشی عام» برای نظریه پردازی و یا بومی سازی نظریات در حوزه شهرسازی پیشنهاد کرد. این روش تلفیقی از دو شیوه «نظریه پردازی» و «هرمنوتیک» البته نوع موردقبول آن نزد عالمان مسلمان است.
پیشنهاد اطلس زیست اقلیمی در ایران جهت دست یابی به راهبردهای معماری همساز با اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۴
45 - 69
حوزههای تخصصی:
عدم انطباق ساختمان های جدید با محیط اقلیمی و بی توجهی به تأثیرات متقابل این دو منجر به مصرف لجام گسیخته انرژی های فسیلی شده است؛ بگونه ای که افزون بر آن، آسایش حرارتی ساکنان آن ها را نیز دچار اختلال می کند. لذا تحقیق حاضر به دنبال شناخت صحیح از نظام اقلیمی حاکم بر کشور و در نتیجه استفاده مناسب از راهکارهای مختلف تأمین سرمایش و گرمایش به منظور صرفه جویی در هزینه های مصرف انرژی است. در این پژوهش به منظور حصول راهکارهای مختلف تأمین فعال و غیرفعال انرژی سرمایشی و گرمایشی درون ساختمان ها برای شهرهای مختلف ایران، از داده های اقلیمی روزانه دما و رطوبت نسبی ۱۵۵ ایستگاه هواشناسی در سال های ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۸ استفاده گردید. به منظور ارزیابی راهبردهای زیست اقلیمی برای تأمین آسایش داخل ساختمان ها از دو نمودار بازترسیم شده زیست اقلیمی ساختمانی گیونی که یکی برای کشورهای در حال توسعه و دیگری کشورهای توسعه یافته است، استفاده گردید. با توجه به جروجی های حاصل از ترسیم نمودار زیست اقلیمی هر ایستگاه، درصد فراوانی راهبردهای مختلف طراحی زیست اقلیمی محاسبه و بر مبنای تحلیل خوشه ای، هشت گروه زیست اقلیمی برای ایران طبقه بندی گردید. در نهایت پیشنهادات طراحی اقلیمی برای هریک از هشت خوشه ایجاد شده، تدوین شده است و درصد وقوع شرایط آسایش حرارتی و هریک از راهبردهای سرمایشی و گرمایشی در این هشت پهنه مورد ارزیابی قرار گرفت.
سطح بندی محرومیت شهرستان های استان های بوشهر و هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله نابرابری های منطقه ای و محرومیت تنها معضل مناطق درگیر نیست و پیامدهای آن، کل کشور را دربرخواهد گرفت. برهم خوردن تناسبات جمعیتی و فضایی، عدم بالفعل شدن پتانسیل های منطقه درگیر و امثالهم از مشکلات جدی نابرابری ها است. هدف مقاله پیش رو، سنجش و سطح بندی محرومیت در استان های بوشهر و هرمزگان، از استان های مرزی و ساحلی جنوب کشور، با بررسی مهم ترین ابعاد محرومیت است. بدین ترتیب، شاخص های محرومیت مطابق با ادبیات نظری پژوهش در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، آموزش، بهداشت و مسکن، استخراج و سپس شهرستان های دو استان، براساس ابعاد مذکور، سطح بندی و سنجش شده اند. روش مورد استفاده، روش تحلیل عاملی با رویکرد ادغام داده ها و در بخش سطح بندی شهرستان ها، روش تحلیل خوشه ای است. یافته ها نشان می دهد که محرومیت در شهرستان های استان هرمزگان، نمود بیشتری دارد و با حرکت به سمت شرق، شدت بیشتری می گیرد. سنجش تغییرات ابعاد محرومیت طی سال های 1375 تا 1390 نشان می دهد که طی سال های اخیر، به طورکلی میزان محرومیت کاهش یافته و بر تعداد شهرستان های برخوردار افزوده شده است. کاهش محرومیت در شهرستان های استان بوشهر نمود بیشتری دارد و تعدادی از شهرستان های شرقی استان هرمزگان طی سالیان گذشته، بهبود حداقلی را تجربه کرده اند. شدت محرومیت نیز در ابعاد آموزشی و بهداشتی در هر دو استان بیشتر بوده و شاخص های ابعاد اجتماعی و اقتصادی وضعیت مناسب تری داشته اند.
تحلیل شیوه زندگی عشایر و تأثیر آن در نظام سکونت گاهی آنها در طول مسیر کوچ و قرارگاه های تابستانه و زمستانه، مطالعه ی موردی: عشایر بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶۹
۸۸-۷۳
حوزههای تخصصی:
کوچ نشینی، شیوه ای از زندگی مبتنی بر جابجایی سالانه است. در جریان این جابجایی، دو شیوه زندگی متفاوت برای عشایر شکل می گیرد که یکی در طول مسیر کوچ است و دیگری در زمان اسکان در قرارگاه های ییلاقی و قشلاقی شکل می گیرد. ساختار سکونت گاهی عشایر در هر کدام از دو بازه فوق الذکر، تابع شرایط مختلفی است که بررسی نظام کالبدی فضایی محل سکونت عشایر در این دو بازه و چالش های مرتبط با آنها، موضوع پژوهش حاضر به شمار می رود. برهمین اساس با انتخاب چهار طایفه از ایل بویراحمد به عنوان نمونه های موردی و مراجعه حضوری به محل اسکان آنها در دو قلمرو زمستانی و تابستانی و نیز در طول مسیر کوچ، موارد موردنظر استخراج و تحلیل گردید. این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر یک تحلیل موردی براساس شیوه زندگی عشایر صورت گرفته و گردآوری اطلاعات در آن به صورت مشاهده مستقیم و نیز مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با اهالی این طوایف انجام شده است. نتایج حاکی از آن بود که مکان یابی مناسب برای اسکان چندروزه در مسیر ایل راه، مهم ترین چالش در پیش روی کوچ نشینان در مسیر کوچ به شمار می رود. به همین منظور استفاده از عوامل طبیعی جهت ایجاد شرایط مناسب برای اسکان چندروزه، امری اجتناب ناپذیر به شمار می رود که در این خصوص می توان به استفاده از صخره ها و موانع طبیعی برای ایجاد محصوریت بیشتر به منظور تأمین امنیت دام، نزدیکی به منابع آب برای استفاده دام و اعضای خانواده، وجود چراگاه مناسب جهت اسکان چندروزه و نیز استفاده از تابش آفتاب و باد مطلوب برای تأمین شرایط آسایش درون چادر اشاره نمود. اما در اسکان عشایر در قرارگاه های تابستانه و زمستانه، تأکید بر سطوح مختلف قلمرو به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل در شکل دهی به نظام کالبدی - فضایی سکونت گاه های عشایری، مطرح می باشد. این مفهوم در دو بعد عینی و ذهنی قابل بررسی است که در بعد عینی، محدوده تحت مالکیت خانوارهای عشایری را شامل می شود و در بعد ذهنی، سطوحی از قلمرو خصوصی، نیمه عمومی و عمومی به واسطه نوع چیدمان فضایی سیاه چادرها در قرارگاه سکونتی مدنظر قرار دارد.
تبیین احکام و اخلاق اسلامی در فرآیند تملک اراضی شهر ایرانی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۸
131 - 164
حوزههای تخصصی:
امروزه بخش های مهمی از شهرها با نیّات سرمایه داری، جهت طرح های بزرگ مقیاس مورد استفاده قرار می گیرد. در خلال این طرح ها، بسیاری از مردم متضرر می شوند. پیامدهای تملک اراضی در بسیاری از طرح های توسعه، سبب نارضایتی های گسترده ای بین ساکنین مناطق در طرح شده است. همین عامل موجبات تضعیف حق ساکنین و ضررهای مادی و هویتی بسیاری گردیده و مشکلات عدیده ای را رقم زده است. لذا ضروری می نماید این مقوله از منظر دین مبین اسلام مورد بررسی قرار گیرد. در این پژوهش ضمن مطالعه منابع علمی و نصوص دینی، ذیل مفهوم شهر ایرانی-اسلامی، 3 بُعد فقهی، حقوق شهروندی و اخلاقی، مورد بررسی قرار می گیرد. سؤال اصلی پژوهش این است که "جایگاه اصول فقهی، اخلاقی و قواعد آن با تأکید بر مفهوم تملک در پروژه های توسعه شهری کدام است؟". نتایج پژوهش نشان داد قواعد تسلیط، لاضرار و مصلحت یکی از مهم ترین اصول فقهی است که رعایت آنها باید در شهرسازی اسلامی ایران در جهت تحکم بنیان خانواده، ثبات مالکیت، احترام به شهروندان موردتوجه قرار گیرد. در همین راستا مفاهیم شهرسازی اسلامی باید به عنوان یک ضرورت در قوانین مرتبط با شهر گنجانده شود. عدم روزآمدی تعدادی از قوانین کشور و تفسیر نادرست از مصلحت جمعی در طرح های بزرگ مقیاس که بیشتر با نیات اقتصادی و شهوات سیاسی اجرا می گردد، ازجمله دلایل وجود مشکلات در حوزه تملک اراضی است.
تحلیل فضای شهری بر حسب منظر ذهنی لایه هایی از اقشار متوسط جدید شهری (مورد مطالعاتی: میدان انقلاب تهران در دوران پهلوی دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
83 - 96
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فضای شهری در ذهن کنشگران اجتماعی بازتاب می یابد و چون دست به عمل می زنند فضا را شکل می دهند. اما فاعلان فضایی الزاماً مشابه هم نمی اندیشند. لذا ضرورت دارد که تولید و دگرگونی فضای شهری را بیش از هر چیز از منظر ذهنیت اقشار و گروه های اجتماعی مطالعه کرد. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که آیا می توان به روش روایت پژوهی، تحلیلی از منظر ذهنی اقشار اجتماعی از یک فضای شهری مشخص ارائه داد؟ هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر تحلیل منظر ذهنی اقشار متوسط جدید شهری از میدان انقلاب شهر تهران در دوران پهلوی دوم، از طریق روش روایت پژوهی است. روش پژوهش: برای آزمون، روایت اقشار متوسط جدید شهری از میدان انقلاب تهران طی سال های 1330 تا 1357 به عنوان مورد مطالعاتی انتخاب شد. نتیجه گیری: یافته تحقیق حاکی از آن است که در درون قشرهای متوسط جدید روایت های مشابه و قابل مقوله بندی وجود دارد که منظر ذهنی اقشار متوسط از فضای شهری معینی را آشکار می سازد. به علاوه، مشخص شد که ذهنیت افراد از محدوده میدان انقلاب، قابل تقسیم به دو بازه زمانی است. به نظر می رسد که دوره زمانی چنین تغییراتی در ذهن ایشان، مطابق با تغییرات مادی و معنوی در زمینه و بستر تاریخی است؛ چرا که این امور سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هستند که مکان مناسب خود را در شهر می یابند و تغییر در این امور به دلیل تغییر در شرایط مادی و معنوی زندگی انسان است. مکان ها به وساطت امکاناتی که برای انواع کنش در خود دارند، می توانند محلی برای تبلور آنها باشند.
الگوی درونی سازی ارزش ها در آموزش معماری طرح، کاربست و آزمون مدلی برای رشد عاطفی دانشجویان در کارگاه طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
229-246
حوزههای تخصصی:
عدم تطابق بین حساسیت ها، علاقه مندی ها، نگرش ها و ارزش ها نزد مدرس و دانشجو نسبت به عناصر ارزشمند و درخور توجه موقعیت طراحی، همواره در آموزش معماری تجربه شده است. به طور مشخص تا زمانی که عناصر درخور توجه از دیدگاه مدرس در سامانه ارزشی دانشجو نهادینه نشود، باوری به ارزشمندی و سودمندی آن ها در فرایند طراحی نیز در دانشجو به وجود نخواهد آمد و تضمینی برای توجه به آن ها و به کارگیری شان در عمل وجود نخواهد داشت. بنابراین پرسش اصلی مقاله این است که «درونی سازی یک ارزش و جای دهی آن در سامانه ارزشی دانشجو، در کارگاه طراحی معماری، چگونه اتفاق می افتد؟» بدین ترتیب هدف اصلی مقاله نیز تدوین و طراحی یک مدل یا چارچوب نظری برای «درونی سازی ارزش ها»ست. در این مسیر، ابتدا با تفسیر و تحلیل منطقی بر منابع کتابخانه ای به ویژه مدل پنج مرحله ای رشد در حوزه یادگیری عاطفی، یک الگوی آموزشی برای «درونی سازی ارزش ها» پیشنهاد می شود که از مواجهه عاطفی یادگیرنده با ارزش چیزها حکایت دارد و هرچه این مراحل پیشتر می روند، آن چیز یا ارزش در ساختار درونی کنترل کننده رفتار شخص بیشتر جای می گیرد. مدل یادشده دارای پنج مرحله است: انگیزش غیرفعال، انگیزش فعال، طرح ریزی سناریوی کشف ارزش، طرح ریزی تمرین مواجهه با چند ارزش و در نهایت تعریف تمرین در موقعیت های مختلف. سپس برای سنجش کارایی عملی مدل پیشنهادشده نیز یک آزمون میدانی طراحی، اجرا و گزارش شده است. آزمون از نوع شبه آزمایشی یا شبه تجربی بود و نتایجش گواه آن است که بهره گیری از الگوی پیشنهادی، توسط مدرس کارگاه طراحی، می تواند زمینه ساز رشد عاطفی دانشجویان نسبت به چیزی که مدنظر مدرس است، باشد و به این ترتیب دانشجو آن را، در صورت حضور در موقعیت طراحی، مهم شمرده و در تصمیم گیری هایش در فرایند طراحی وارد می کند.
انطباق پذیری مجتمع مسکونی با سامانه سرمایشی ایستا، تراس چهار طرفه، در اقلیم Cs؛ بندر انزلی
حوزههای تخصصی:
امروزه کاهش مصرف انرژی در فضای داخلی ساختمان جهت رسیدن به آسایش حرارتی ساختمان به چالشی برای طراحان تبدیل شده که موجب طراحی ساختمان هایی متکی به خود گردیده است. سامانه ایستا یکی از کارآمدترین روش های تأمین آسایش حرارتی در ساختمان بدون نیاز به سوخت فسیلی است. در ابنیه سنتی گیلان راهکارهای مختلفی جهت مقابله با عوامل جوی صورت گرفته است که امروزه بسیاری از این عناصر کارکرد خود را از دست داده اند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تراس ها به عنوان یکی از المان های ابنیه سنتی گیلان که تأثیر زیادی در کاهش دما فضای داخلی دارد، می باشد به گونه ای که تراس ها در واحدهای امروزی ایجاد گردد. عملکرد خرد اقلیمی این تراس ها موجب کاهش میزان مصرف انرژی در فضا داخلی خانه های مسکونی گردد. روش تحقیق در این مقاله، در ابتدا مطالعات کتابخانه ای بوده که به بررسی شرایط اقلیمی و محاسبات اقلیمی اولیه پرداختیم و سپس به شبیهسازی نرم افزاری در نرم افزار اکودیزاینر انجام شد و تأثیر ارتفاع بر قرارگیری تراس به میزان کاهش انرژی فضا داخل پرداختیم که نتایج حاصل نشان می دهد، علاوه بر اینکه دما را در فصول گرم 1 الی 3 درجه خنک تر و در فصول سرد 1 الی 5/1 درجه گرم تر می نماید، وجود تراس در طبقات بالاتر در میزان تأثیر بر حرارت داخل نیز تأثیرگذار است.