فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۶۱ تا ۳٬۶۸۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
نقش جهان سال هفتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
73-84
حوزههای تخصصی:
معماری ایران یکی از غنی ترین نمونه های معماری بومی در جهان است که دستاوردهای آن قابل انکار نیست. با ظهور اسلام و گسترش آن در ایران، معماری ایرانی با ارزش های برآمده از دین، ترکیب شده و اصول غنی معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی را پدید آورد. بعد از دهه 1300 و با بازشدن درهای ایران به کشورهای جهان، معماری غربی وارد کشور شد و در رقابت با معماری ایرانی- اسلامی پیروز گردید و از آن پس، بناهای ایران، با اصول معماری غربی ساخته شدند. معماریی که نتنها با فرهنگ ایرانی- اسلامی بسیار متفاوت بوده و چه بسا در تعارض با آن قرار گرفت، نمونه ی بارز این نوع معماری را می توان در خانه های معاصر و از جمله مسکن مهر مشاهده نمود. برنامه ای که جهت تأمین مسکن اقشار کم درآمد در دستور کار دولت نهم قرار گرفت. هدف از این تحقیق بررسی معیارها وشاخصه های معماری و شهرسازی ایرانی اسلامی در مسکن مهر می باشد و و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای و بازدید میدانی و تکمیل پرسشنامه انجام گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر این است که از نظر معماری ویژگی های معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی در مسکن مهر دیده نشد و کاربرد معماری غربی در داخل بنا و همچنین نمای آن ها مشهود است.
روش شناخت چنددانشی معماری خانه های تاریخی ایران نمونه موردی بررسی 87 خانه تاریخی در شش شهر کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۲
117 - 133
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به چگونگی «روش شناخت معماری» بر اساس تجربه نویسندگان مقاله در بررسی رویکردهای مختلف به شناخت معماری ایران و مطالعه 87 خانه تاریخی (پیش از 1300 ه .ش) در 6 شهر مختلف الاقلیم کشور یعنی رشت، کرمان، کاشان، بوشهر، همدان و شیراز پرداخته می شود. در این مقاله نشان داده می شود که روش شناخت علاوه بر گرد آوردی داده ها، شناسایی و انتخاب دانش هایی است که پژوهشگر را در گزینش داده ها و پردازش آنها هدایت می کند. این مقاله نشان می دهد که برای شناخت لایه های پنهان و پیدای معماری و معماری ایران، به شناختی چند دانشی نیاز است. در این مقاله استفاده ترکیبی از سه دانش گونه شناسی معماری، انسان شناسی معماری و معناشناسی معماری به عنوان روش شناخت معماری ایران معرفی می شود. استفاده ترکیبی از این سه دانش این امکان را فراهم می آورد تا نمودهای فیزیکی معماری، در انواع آن از جمله سقف و کف و دیوار، چگونگی بسط فضاها به یکدیگر، نور، رنگ و... به صورت یکپارچه در ارتباطشان با شیوه زندگی (باورها، آیین ها، الگوها و عادات رفتاری، فرهنگ استفاده از اشیاء) و همچنین در ارتباط با معناهای آنها در بستر فرهنگ سرزمین برای یک جامعه و در ساحت روان شناختی برای هر انسان فهمیده شود. نمونه هایی از دستاوردهای شناختی حاصل از به کارگیری ترکیبی این سه دانش در مورد 87 خانه تاریخی (ساخته شده پیش از 1300 ه .ش) ارائه می شود.
تحلیل رفتار سازه های فضاکار در عرشه پل ها با تغییرات توپولوژی و تعداد لایه ها
حوزههای تخصصی:
کاربرد سازه های فضاکار علی رغم سهولت و سرعت اجرا همواره محدود به پوشش سقف های با دهانه های طولانی است. در حالی که این نوع ساز ها که با مکانیزم پخش بار در کلیه اعضا، از مقاومت قابل قبولی در برابر بارهای وارده اعم از مرده و زنده برخوردار هستند، می توانند جایگزین مناسبی جهت بکارگیری در عرشه پل ها محسوب شوند. لذا در این مقاله با مدل سازی عددی یک عرشه مشبک فضاکار دو و سه لایه با توپولوژی های مختلف، رفتار آن در برابر بارهای مرده و متحرک ناشی از حرکت وسایل نقلیه موتوری مطابق آیین نامه آشتو، مورد بررسی قرار گرفت. فرم یابی هندسی توپولوژی های مختلف، با استفاده از جبر فرمکسی توسط نرم افزار Formian 2.0 و مدل سازی عددی عرشه های فضاکار با استفاده از نرم افزار اجزای محدود SAP2000 و با تحلیل استاتیکی خطی صورت گرفت. نتایج نشان داد که عرشه فضاکار دو لایه با آرایش مربع روی مربع جابه جا شده که از کمترین تعداد اعضا و گره ها نسبت به سایر توپولوژی ها برخوردار است، دارای کمترین خیز ناشی از بارهای مرده برابر با 5 سانتی متر و عرشه فضاکار دو لایه با آرایش مربع مورب روی مربع مورب جابه جا شده دارای کمترین خیز ناشی از بارهای متحرک برابر با 6/5 سانتی متر است. همچنین با افزایش تعداد لایه های عرشه فضاکار از دو به سه لایه، به علت افزایش تعداد اعضا و گره های سازه، خیز ناشی از بارهای مرده بیشتر شده و به 8/6 سانتی متر می رسد؛ در حالی که این ازدیاد مصالح که باعث افزایش سختی سازه می شود منجر به کاهش خیز ناشی از بارهای متحرک برابر با 8/4 سانتی متر می گردد.
بررسی اصول و قواعد حاکم بر ساختار شهری شهرهای اسلام ی به منظور دست یافتن و آفرینش آرما ن شهر ایرانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال پنجم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
59-74
حوزههای تخصصی:
اصول حا کم بر شهرسازی و معماری در جوامع مختلف برحسب ویژگ یهای فرهنگی، دینی و تاریخی آن جامعه شکل می گیرد. این رابطه دوطرفه بین ظرف یا همان قالب و مظروف یا محتوا، تفاوت در ساختار شهری در کشورها و جوامع گونا گون را پدید م یآورد. اما آنچه در این بین مهم می نماید، اصول و قواعد حا کم بر شهرسازی، مناسبات و روابط شهروندان و نیز میزان اثرگذاری این عوامل بر ساختار شهری است. این اصول در کنار یکدیگر و با توجه به راهکارهای اسامی، می توانند در تبیین و آفرینش آرما نشهر ایران اسامی نقشی کلیدی ایفا نمایند. لذا شناخ ت این اصول و قواعد و همچنین تأثیرات آن ها بر ساختار شهر ب همنظور آفرینش و دست یافتن به آرما نشه ر ایرانی-اسامی مهمترین هدف پژوهش حاضر بوده است. شهر اسامی نخستین بار در ربع اول قرن بیستم به یک موضوع جدی تحقیق تبدیل گشت و مورد بررسی قرار گرفت. برخی از منابع به مطالعه ویژگ یها و عناصر تشکیل دهنده شهر در قلمرو فرهنگ اسامی م یپردازند و برخی دیگر نیز آن را به عنوان شهر دینی مطرح نموده اند و به ویژگی های ذکر شده از شهر در قرآن و آرمان شهر دینی و شهر منتظران پرداخته اند. بدی نجهت برای پاسخ دادن به این سؤال که اصول و قواعد در شهرهای اسام ی کدام اند و هر یک از آ نها چه پیامدها و آثاری را ب هدنبال دارند، کوشیده شده است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و ا کتشافی )دریافت شهودی( به آن پاسخ داده شود. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در شهرهای اسامی ایرانی، تفکر حا کمان زمانه و اصول و ایدئولوژی ناشی از آن و تأثیر آن در آرما نشهر نزد متفکران چگونه بوده است. در نهایت استخراج اصول و عناصر آرما نشهر ایرانی اسامی بر اساس مبانی قرآنی و علمی و ارائه مدلی برای تربیت شهروند آرمان طلب ب هعنوان هسته اصلی آرما نشهر پیشنهاد گردیده است.
تأثیر سبک زندگی بر روابط فضایی خانه های اعیان نشین دوره قاجار در مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۹۳
51 - 66
حوزههای تخصصی:
یان مسئله: از نظر محققین، سبک زندگی تأثیر زیادی بر معرفی الگوهای رفتاری، گرایش های ذهنی و شیوه زندگی افراد یک جامعه دارد. به عبارتی، مفهوم سبک زندگی به طور ویژه معرف کیفیت زندگی افراد یک جامعه است و بر معماری نیز تأثیر می گذارد. در رابطه با معماری خانه های مسکونی ایران در دوران قاجار و ارتباط آن با سبک زندگی مطالعات چندانی انجام نشده است. این موضوع، به ویژه، با توجه به تغییرات اقلیمی و همچنین تنوع خانه ها در دوران قاجار اهمیت بیشتری می یابد. در همین راستا، این پژوهش در پی خوانش فضا در رابطه با شیوه زندگی و تأثیر آن بر فضای معماری خانه های اعیانی دوران قاجار در استان مازندران است؛ و برای این منظور، لازم است گفتمان فضا در رابطه با شیوه زندگی و تغییرات آن در دوره قاجار با نگاهی ژرف مورد بررسی قرارگیرد و بازتاب آن در معماری این خانه ها بررسی شود. علت انتخاب خانه های اعیان نشین این است که در دوران قاجار خانه های مردم عادی اغلب متأثر از اقلیم بوده و تأثیر سبک زندگی ساکنین در این خانه ها کمتر از خانه های اعیان نشین مشهود است.هدف پژوهش: هدف از تدوین این پژوهش بررسی اثربخشی سبک زندگی مردم طبقه اعیان مازندران در دوره قاجار بر عرصه ها و روابط فضایی خانه های محل سکونتشان است. روش پژوهش: در این پژوهش از روش های توصیفی، تحلیلی و در نهایت استدلال منطقی استفاده شده است. منابع اطلاعاتی پژوهش بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی متکی و به دو صورت اسنادی و شفاهی قابل دسترسی است. برای انتخاب نمونه ها، تمامی خانه های مربوط به دوران قاجار در مازندران که دارای اسناد مطالعاتی بودند و امکان مطالعات میدانی درباره آن ها فراهم بود مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجه گیری: مطابق نظر صاحب نظران، سبک زندگی به مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دسته بندی شده است. در پژوهش حاضر تأثیر هر کدام از این مؤلفه ها در ساختار روابط فضایی نمونه ها مورد مطالعه قرار گرفت. در ادامه، پس از بررسی چیدمان فضایی خانه های منتخب، با ترسیم نمودارهای توجیهی توسط نرم افزار نحو فضا، اطلاعات به دست آمده تحلیل شد. سپس خانه های هر دوره قاجار با یکدیگر مقایسه شدند و این نتیجه حاصل شد که حتی خانه هایی که در یک دوره مشترک از دوران قاجار ساخته شده اند از نظر نوع و تعداد فضاها، عمق قرارگیری فضاها و همچنین چگونگی نحوه ارتباطشان با یکدیگر دارای تفاوت هایی هستند. این تفاوت ها از عواملی همچون روابط اجتماعی خانواده، شغل و معیشت ساکنین ناشی می شود و می توان آن ها را با الگوهای متفاوتی دسته بندی کرد.
الگوی گفتمان طراحی شهری مشارکت محور با رویکرد آموزش شهروندی(مطالعه موردی: بافت تاریخی کازرون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
126-114
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: الگوی گفتمان طراحی مشارکت محور در دنیا به عنوان راه حلی برای بازطراحی بافت های شهری مطرح می شود. تخریب های گسترده در بافت های تاریخی ایران به علت عدم پیاده سازی گفتمان طراحی شهری است. هدف: این پژوهش به کشف الگوی گفتمان سازی در طراحی مشارکت محور با رویکرد آموزش شهروندی در بافت تاریخی کازرون می پردازد. روش: رویکرد پژوهش کیفی و با دسته بندی خوشه های جامعه مشارکت کننده و نمونه گیری گلوله برفی در 3 دسته باز، محوری و گزینشی کدگذاری شده، سپس با تکنیک تحلیل محتوا تفسیر شده است. یافته: مقولات مستخرج از مصاحبه ها در 7 عامل محوری و در 2 دلیل گزینشی شامل ناآگاهی ساکنان و مدیریت شهری نادرست قرار گرفت. نتیجه گیری: با توجه به عوامل مؤثر در ناآگاهی شهروندان (عدم شناخت ویژگی های بافت، عوامل اجتماعی و اقتصادی) طراح شهری به عنوان تسهیل گر ابتدا با هدف آگاهی مشارکت کنندگان از بافت تاریخی و ایجاد زمینه مشارکت محوری به آموزش شهروندی پرداخته سپس با آموزش مقدماتی طراحی شهری به تبدیل نظر به ایده مشارکت کنندگان کمک می کند. سپس ایده ها را تعدیل و به صورت سیاست های یکپارچه و جامع مدون نموده و به مدیریت شهری برای ابلاغ سیاست های اجرایی طراحی شهری مشارکت محور و حل مشکلات ناشی از سیاست های نادرست در زمینه مدیریت شهری، اقتصادی، طراحی و امنیت کمک می کند.
الگوهای کالبدی همسایگی در بافت تاریخی یزد؛ شاخصه ها، ابزارهای معمارانه و اصول معماری همسایگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم بهمن ۱۳۹۸ شماره ۸۰
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: همسایگی و تعامل همسایه ها از ویژگی های جامعه ساکن در شهرهای تاریخی ایران بوده است که در زندگی شهری امروز کمرنگ شده و تبعات و مخاطرات اجتماعی جدی ای را به همراه داشته است. موضوع مورد توجه در مقاله حاضر این است که چگونه کالبد معماری مجموعه های همسایگی شهرهای تاریخی، برخلاف شهرهای جدید، امکان برقراری روابط همسایگی را فراهم می آورده است. هدف پژوهش: این مقاله بر آن است که، با شناسایی عرصه های همسایگی و تجزیه و تحلیل کالبدی آنها، ضمن گونه شناسی الگوهای کالبدی همسایگی، به شناسایی شاخصه های معماری آن و ابزارها و اصول معمارانه به کارگرفته شده برای ظهور و بروز این رفتار اجتماعی در بافت تاریخی یزد بپردازد. روش پژوهش: به منظور دستیابی به هدف پژوهش، از روش تحقیق نظریه داده مبنا بهره گرفته شده است. پس از شناسایی و مشاهده میدانی نمونه های متنوع عرصه های همسایگی در بافت تاریخی یزد از طریق نمونه گیری نظری، نمونه ها توصیف و تحلیل شدند. عمده فرآیند تحلیل از طریق عکس برداری مکرر و ترسیم دیاگرام های فضایی و پلان های شماتیک و درج یادداشت های تصویری و نوشتاری و سپس کدگذاری مراتبی آن ها صورت گرفته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که، با بهره گرفتن از ابزارهای معمارانه ای چون تغییر مصالح کف و جداره ها (ازاره ها)، مسقف کردن، ایجاد اختلاف سطح، ایجاد امکان نشستن موقت، تغییر تناسبات، تزیینات و تغییر نور و سایه، سه الگوی پایه همسایگی در عرصه نیمه عمومی بافت تاریخی شکل گرفته اند که شامل الگوهای ورودی محور، دربندمحور و ساباط محور هستند. این الگوها با رعایت دو اصل «مجاورت مکانی» و «کیفیت بخشی فضایی»، از طریق شاخص های معماری همسایگی چون مردم واری، آسایش اقلیمی، خلوت، حریم، آسایش عملکردی و امنیت در معابر با افزایش حضورپذیری آنها، در برقراری روابط همسایگی تأثیرگذار بوده اند.
تحلیل کیفیت بصری فضای مسکونی با توجه به قابلیت و میزان دید (نمونه موردی: خانه های بافت قدیم بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت بصری یکی از جنبه های مهم کیفی محیط و بالاخص فضای مسکونی است. از ابعاد کیفیت بصری، قابلیت و میزان دید می باشد که بندیکت پایه گذار روشی برای سنجش آن با استفاده از ایزوویست بود. برای تحلیل قابلیت دید در این مقاله از نرم افزار syntax2D استفاده شده است که توسط جیمز ترنر توسعه یافته است. ابعاد مساحت، محیط، بسته شدگی، مدوریت، جمع شدگی، فشردگی ایزوویست شش خانه که بصورت تصادفی در بافت قدیم شهر بوشهر با فضاهای مختلف ازعمومی تا خصوصی که عبارتند از ورودی، حیاط مرکزی، دو اتاق در طبقه همکف، رواق (شناشیل یا طارمه) و دو اتاق در طبقه اول مورد مطالعه قرار گرفتند. خانه های بافت قدیم بوشهر نسبت به خانه های موجود در بخش مرکزی ایران متفاوتند. علیرغم وجود حیاط مرکزی در این خانه ها، آنها بصورت برونگرا عمل می کنند. فضاهای طبقه همکف بعنوان فضاهای خدماتی عمل می کنند و اتاق های طبقه اول به همراه شناشیل و طارمه که به تهویه کمک می کند فضای مسکونی را فراهم می کنند. با توجه به خصوصیات استثنایی، فضاهای عمومی تا خصوصی در این بافت با سایر مناطق ایران متفاوت است. برای مطالعه خصوصیات بصری و قابلیت دید فضاها در خانه ها و برای نشان دادن عوامل اصلی خانه ها با توجه به خصوصیت بصری شان، ابعاد ایزوویست آنها سنجیده شد. هدف این مقاله بررسی فضاهای مسکونی و کیفیت دید آنها در بافت قدیم بوشهر بود. فرضیه اول این بود که فضای خانه ها و عملکرد آنها با کیفیت بصری شان رابطه دارد. فرضیه دیگر این بود که اندازه خانه با قابلیت دید آن بستگی دارد. یافته های تحقیق نشان می دهند که حیاط مرکزی یکپارچه ترین فضای خانه از نظر بصری است و اینکه با افزایش مساحت زمین خانه ها، یکپارچگی بصری اکثر فضاها افزایش می یابد که مؤید فرضیه های تحقیق است.
نسبت ضرورت و آزادی برنامه در تبیین دستگاه رفتار- فضا (مطالعه موردی: فضاهای بینابین کتابخانه های ملی و دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
93 - 106
حوزههای تخصصی:
تطبیق نیازهای متنوع کارکردی از طریق سازماندهی متناسب متغیرهای آن به ساختار فضایی صورت می گیرد که لازمه ی آن، درکی مفهومی از تاثیر دستگاه فضایی بر دستگاه رفتاری مرتبط با آن است. این نوشتار با بهره گیری از روش های کمی، توصیفی و از طریق پیمایش رفتارهای فضایی و با استفاده از مدل روند طراحی گونه ی آرمانی تلاش کرده تا بتواند وضعیت نحو فضای بینابین را مطالعه کند تا امکان افزایش آزادی تصرف کاربران در فضا را فراهم کند. نحوه ی برداشت های میدانی از طریق مشاهده ی مستقیم جهت نگاشت نسبت فعالیت های اختیاری و الزامی در فضاهای بینابین کتابخانه های ملی و دانشگاه تهران است. دستاوردهای این پژوهش به راهبردهایی سه گانه برای طراحی فضاهای بینابین در کتابخانه ها منجر شده است. محور یکم، همجواری فضاهای بینابین باز با فضاهایی با تراکم رفتاری زیاد، محور دوم، افزایش مقیاس فضایی و میدان دید در طراحی فضاهای بینابین بسته و محور سوم، بخشیدن رفتارهای فضایی جانبی و رویدادپذیر کردن آن ها.
بررسی، دسته بندی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر انتخاب سیستم های سبز عمودی به عنوان نمای ساختمان و اجزاء ساختاری آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
64-82
حوزههای تخصصی:
اهداف: به دلیل تراکم بالای ساختمانی و کمبود فضای باز کافی در شهرهای بزرگ و درحال رشد، امکان توسعه فضاهای سبز به عنوان عناصر کنترل کننده آلودگی هوا و جزایر حرارتی در شهرها کاهش یافته است. یکی از راه حل های ممکن، استفاده از سطوح عمودی ساختمان ها در سطح شهر برای توسعه فضای سبز عمودی است. انتخاب صحیح سیستم های سبز عمودی با توجه به عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر سیستم کلید موفقیت و توسعه آن هاست. این انتخاب شامل انتخاب درست هریک از اجزاء چهارگانه سیستم از جمله گیاهان، بستر رشد، سیستم پشتیبان و سیستم آبیاری و زهکشی می شود. روش ها: در این پژوهش فاکتورهای مؤثر بر انتخاب سیستم های سبز عمودی از طریق مشاهده میدانی و بررسی و تحلیل پژوهش های پیشین جمع آوری و تشریح گردید و براساس اثرگذاری بر هریک از اجزاء اصلی به چهار دسته کلی تقسیم شدند. سپس ازطریق طرح پرسشنامه از متخصصین، اولویت بندی عوامل مؤثر بر انتخاب با استفاده از طیف 5 ارزشی لیکرت ارزیابی گردید. نتایج مستخرج از پرسشنامه توسط آزمون های آماری کولموگراف-اسمیرنوف، آلفای کرونباخ، فریدمن و همبستگی اسپیرمن تحلیل و اولویت بندی های نهایی ارائه گردید. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که عوامل بیرونی: "بودجه"، "نوع گیاهان انتخابی"، "نوع سیستم سبز عمودی" و "شرایط آب و هوایی (دما و رطوبت)" و عامل درونی "مشخصات سازه ای و مصالح پوشش ساختمان" بیشترین اثر را بر انتخاب سیستم های سبز عمودی داشته اند. نتیجه گیری: توجه به میزان اهمیت هریک از این عوامل و اولویت بندی انجام شده در این پژوهش می تواند به تصمیم گیری سازمان یافته و انتخاب بهینه و مناسب سیستم های سبز عمودی کمک نماید.
در جستجوی کریدورهای دید راهبردی شهر تهران
حوزههای تخصصی:
اهمیت ارزش های بصری به عنوان بخش مهمی از کیفیت های زیست محیطی سبب شده است تا مناظر استراتژیک شهری، در تشخیص هویت مکانی، عرصه رقابت های شهری و تعیین جایگاه بین المللی شهر یا کشور به میزان زیادی مؤثر واقع شوند. به این ترتیب شناخت مناظر استراتژیک شهرهای ایرانی لازم به نظر می رسد. مقاله حاضر به دنبال تعریف منظر شهری، مناظر راهبردی شهری، نشانه های راهبردی و کریدور دید و بررسی ادبیات موضوع، به همراه نگاهی اجمالی به تجربه های خارجی مرتبط، در جستجوی مناظر راهبردی شهر تهران می باشد. در این راستا، شناخت عوامل مؤثر در این گونه از مناظر از الزامات است. لذا با تکیه بر ویژگی ها و عوامل موجود در شهر پایتخت، به کشف کریدورهای دید، در حوزه خاصی از شهر تهران پرداخته و در پایان سه دید راهبردی به عنوان کریدورهای دید راهبردی مهم شهر تهران در آن حوزه خاص معرفی می گردند. پر واضح است که کشف سایر مناظر راهبردی کلانشهر تهران، زمان و انرژی بیشتری را طلب می کند.
بررسی و شناسایی انرژی پاک (خورشیدی و بادی) در محیط شهری
حوزههای تخصصی:
در سالیان متوالی مردمان ایران زمین برای استفاده گوناگون با تجربیات و راهکارهای متفاوت به استفاده از انرژی تجدید پذیر پرداخته اند. در مصارف اقتصادی استفاده از انرژی باد و آب و برای تهویه و تغییر دما و ذخیره آب برای روزهای گرم سال راهکارهای گوناگونی را مورداستفاده قرار می گرفت. حال در راستای احیا محیط زیست و کم کردن وابستگی به انرژی فسیلی در جهان، کشورها با توجه به زیرساخت های خود قوانین و مقررات مشخص تعیین گردیده و طبق این قوانین روز به روز به ظرفیت انرژی پاک افزوده اند و وابستگی خود به انرژی فسیلی را کاهش داده. با توجه به نیاز بشر به انرژی تمایل و نیاز انسان به استفاده از انرژی پاک و قابل تجدید روز به روز افزوده می شود، ازاین رو پیشرفت تکنولوژی جهت تولید و ذخیره انرژی ایجاد شده است. برای پیشرفت در این حوضه نیاز به برنامه ریزی چه در تولید انرژی و چه در مصرف انرژی هست.
تأملی بر قرابت و تناسب روش های آموزش سازه با ماهیت طراحی معماری(به منظور کشف ضعف ها و ارائه راهکارهایی برای حذف آنها)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار مؤید آن بوده که سازه بخش جدایی ناپذیر وجوه مختلف معماری است و موجودیت طرح های معماری وابسته به سازه است. جدایی سازه از طراحی که ریشه در انقلاب صنعتی دارد در بخش آموزش هم تداوم یافته است. این جدایی، در آموزش های رشته معماری به نارسایی های متعددی منجر شده است. لذا نوشتار پیشِ رو درصدد بوده تا ازطریقِ بررسی میزان قرابت روش های آموزش سازه با ماهیت طراحی، ازیک سو به کشف ضعف ها و قابلیت های هر روش نائل آید و ازسوی دیگر به ارائه راهکارهایی برای نزدیک ساختن این دو مقوله اقدام نماید. این تحقیق نظری، ماهیتی توصیفی-تحلیلی داشته و از نظریه های کدگذاری دوگانه و الگوی پردازش اطلاعات برای توصیف ماهیت انتقال مطالب استفاده نموده است. در بخش ارائه پیشنهادات هم به تجربیات آموزشی نگارنده اول، در چند دانشگاه مختلف متوسل شده است. یافته ها مؤید آن بوده که روش نظری (بالاخص در استفاده از منابع گروه های عمران و...)، به علت انتزاعی، کلام محور، تحلیلی و مجزابودن مطالب، تأکید بر فرمول ها و مسائل رام، تأکید بر کمیت ها، عدم تأکید بر ساخت و...، با ماهیت های سازنده، کل نگر، واقعی، سه بعدی، غیرکلامی،... و اکتشافی طراحی سنخیت بسیار کمی دارد. برعکس، آموزش براساس مدل های فیزیکی و سازه های واقعی (بالاخص درصورت همراه شدن با طراحی) با ماهیت طراحی سنخیت بیشتری دارد. یافته ها مؤید آن بوده که برای نزدیک ساختن آموزش سازه با ماهیت طراحی می بایست در قالب سه گام از دانش معنایی تؤام با روش نظری به سمت دانش های رویدادی و رویه ای دیگر روش ها متمایل شد.
مروری نو بر ادراک حسی در معماری بازار ایرانی-اسلامی (نمونه موردی: بازار کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
81-90
حوزههای تخصصی:
سنجش قابلیت پیاده مداری مناطق شهری؛ نمونه موردی: خیابان های ناحیه های یک و دو منطقه 12 تهران
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
199-212
حوزههای تخصصی:
پیاده روی از نیازها و قابلیت های اولیه هر انسان است که شهرنشینی شتابان و عدم توجه به عابران پیاده در طراحی و برنامه ریزی شهری و تمرکز بر برنامه ریزی خودرو محور در کلانشهرهای ایران از توجه به آن غافل مانده است. انسان به عنوان کنشگر اصلی فضا و پدیدآورنده شهر، در برنامه ریزی های عصر مدرن فراموش شده و در مقابل گرایش برنامه ریزان شهری اغلب به برنامه ریزی های اتومبیل گرا، راهبرد پیاده مداری به منظور کاهش آلودگی های زیست محیطی، افزایش سرزندگی در فضاهای شهری، حفاظت از نواحی تاریخی و ارزشمند و بهبود آنها، از سوی نظام شهرسازی اغلب کشورهای جهان به کار گرفته شد. ارتقاء پیاده روی علاوه بر دسترسی آسان به خدمات و نیازهای شهری، امکان رونق فعالیت های گردشگری و تجاری را نیز فراهم می کند. منطقه ۱۲ به عنوان قلب تاریخی تهران فضایی است که دارای پتانسیل بالای گردشگری بوده و خدمات فرامنطقه ای بازار نیز روزانه تعداد بسیار زیادی عابر پیاده را به خود جلب می کند. بنابراین لازم است به قابلیت پیاده روی و شاخص های وابسته به ارتقاء آن اهتمام ورزیده شود. اهداف تحقیق شامل سنجش میزان مطلوبیت و کم و کاستی های خیابان های محدوده از نظر قابلیت پیاده مداری است. این پژوهش با روش مشاهده میدانی به صورت مقایسه ای، قابلیت پیاده روی ناحیه یک و دو این منطقه که محلات اطراف بازار را شامل می شود، بررسی و رتبه بندی کرده و پیشنهاداتی جهت ارتقاء کیفیت آن ارائه نموده است. نتایج به دست آمده از طریق سنجه های تحقیق و امتیازدهی به آن در خیابان ها نشان می دهد ناحیه 2 با توجه به پیاده سازی طرح های مطالعاتی و پیاده محور بر ناحیه 1 برتری دارد.
سنجش کیفیت محی ط شه ری مطالعه موردی: محله های شهر برازجان
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱
37 - 53
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط شهری تحت تأثیر مستقیم معیارهای محیط زیستی، کالبدی، اجتماعی و اقتصادی است. لذا، این پژوهش تلاش دارد تا با استفاده از 16 شاخص در 4 معیار اصلی، کیفیت محیط شهری برازجان را در سال 1396 ارزیابی کند. در این پژوهش از دو روش اسنادی و پیمایشی برای گردآوری داده ها استفاده شده است. تلاش شده است تا به این دو پرسش پاسخ داده شود که: وضعیت کیفیت محیطی محله های شهر برازجان چگونه است؟ کدام محله های شهر وضعیت نامطلوبی دارند؟ قلمرو جغرافیایی پژوهش را 31 محله شهر برازجان و جامعه آماری پژوهش را 22600 خانوار ساکن در این شهر تشکیل می دهند. با استفاده از روش کوکران، 380 نمونه خانوار برای انجام دادن پرسشگری و تکمیل فرم محقق ساخته، به روش سیستماتیک منظم در سطح شهر توزیع شده اند. مقدار روایی ابزار با استفاده از روش ضریب تغییرات 0/66 و مقدار پایایی ابزار به روش آزمون آلفای کرونباخ، 0/86 محاسبه شده است. نیکویی برازش داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف در سطح معنا داری 0/05، نشان می دهد که رقم آماره ها بالاتر از سطح معنا داری است. در ادامه، از فنون تصمیم گیری چندشاخصه (فرآیند تحلیل شبکه ای ) و روش های رایج در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی همانند طبقه بندی مجدد و شاخص همپوشانی موزون برای تجزیه، تحلیل و نتایج، استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که نواحی کارگاهی و پهنه های شهری واقع در حریم مسیل، نواحی غیررسمی، نواحی فرسوده، قدیمی و محله های نوظهور، از کیفیت نامطلوب و پایین محیطی برخوردارند. در پایان پیشنهادهایی برای ارتقای کیفیت محیطی، ارائه شده اند.
بازشناسی ماهیت ساباط در بافتهای تاریخی(نمونه مطالعاتی ساباط های محلات بافت تاریخی نایین)
منبع:
هویت محیط دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
31 - 17
حوزههای تخصصی:
ساباط از عناصر معمارانه فضاهای شهری ایران است که هنوز در گذرهای بسیاری از شهرهای تاریخی مانند نایین یافت می شود. بررسی مطالعات موجود در تحلیل مفهوم و ساختار ساباط نشان می دهد که از یک سو، عمده این مطالعات و نتایج آنها توصیفی بوده و از سوی دیگر، بر پایه های روش شناختی روشنی، استوار نیستند. پژوهش حاضر بر این نکته تکیه دارد که از طریق مورد کاوی ساباط در بافت تاریخی نایین، مبتنی بر تحلیلهای کیفی و کمی، می توان به ابعاد جدید از ماهیت ساباط دست پیدا کرد. در این پژوهش از روشهای تفسیری-تاریخی، توصیفی-تحلیلی، تحلیل محتوا و مورد پژوهی استفاده شده است. این مطالعات به کمک اسناد تاریخی، مشاهدات میدانی، مصاحبه مبتنی بر تاریخ شفاهی ساباطها و محلات قرارگرفته در آنها، امکان مدلی ویژه جهت تحلیل ساباطهای بافت تاریخی نایین در قالب مؤلّفه های کمی وکیفی را فراهم آورده است. مؤلفه های کمی و کیفی در کنار هم واقعیتها را می سازند، اما در این پژوهش به دلیل بررسی دقیق تر و همچنین اهمیت و کمبود مطالعات در زمینه شناخت کالبدی ساباطها، این دو بعد به صورت جداگانه در محله های بافت تاریخی نایین مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از بررسی این مولفه ها در بخش کیفی مشخص می سازد که با ساخت ساباط و خلق فضای بیشتر به کاربردی نمودن سطح بالای گذر بوده می انجامد که این فضای ایجاد شده توسط ساباط محدود به دو بدنه گذر و در نتیجه متعلّق به دو ملکی است که در دو سوی گذر استقرار یافته اند. با ساخت و استفاده از ساباط کارکردهای ثانویه، اجتماعی، اقلیمی و دفاعی بدان مترتّب می گردد و از یک عنصر صرفاً پوشاننده گذرها به عنصری چند عملکردی تبدیل می شود. یافته های پژوهش در بعد مؤلّفه های کمی نشان می دهد ترکیب حجمی ساباط در تراز بالای گذر بسته به نوع کاربری مد نظر، عرض گذر و ارتفاع بدنه ها به صورت باز (با کاربری پلِ میان خانه های مجاور ساباط، تعریف ورودی)، بسته (یک یا چند اتاق) با تعبیه بازشو در نما و نیمه باز با قرار گرفتن ایوان در جلو فضای بسته ساباط، طراحی شده است. همچنین ساباط هایی که کشیدگی شرقی- غربی(ده ساباط) دارند، سایه اندازی بیشتری نسبت به ساباط های شمالی-جنوبی(پنج ساباط) دارند.
The developments Trend of Islamic Inscriptions in the Building Portals of Dezfoul City(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the architecture of Iranian traditional houses, the ornamentations available in the inscriptions of houses entrance portal express the identity of architects and personality of houses owners and are rooted in their religious and national beliefs and faiths. The main hypothesis of this research is changing the physique and application of religious contents in compliance with the thoughts and beliefs of people in Dezfoul historical city in the epigraphs of houses entrance portals. The objective of this study is reviewing the development trend of texts, concepts and physique of inscriptions as well as analyzing the factors effective on the quality and diversity of application of inscriptions. The present research is an applied study and descriptive-analytical method has been applied, and the data was collected by library and survey studies. The population of this research includes historical houses, houses damages in war (Iran & Iraq) and renovated and new tissue and new-built houses of Dezfoul, from Qajar era so far. Random sampling method has been applied in this study and dispersal area includes the city. Data analysis method in this study is qualitative and quantitative. The results of this study indicate that today the inscriptions available in the entrance portal of houses in Dezfoul comparing to inscriptions in Qajar1 and Pahlavi2 era is very simple and has lower aesthetic value. One of causes for such superficial and contextual gap between inscriptions seems to be the war and renovations during and after destruction.
بازخوانی صورت کاخ هشت بهشت اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۸۹ شماره ۵
153 - 167
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی همزبانی و همدلی با معماری کاخ هشت بهشت و توجه و تذکر به حقیقت زندگی در آن است، و در نتیجه به دنبال تاریخ نگاری و تجزیه و تحلیل معماری آن، بر روی میز نقد هنری و محدود به علوم محض و برداشت های ذهنی و بدون استناد نیست. هم سو با روش تحقیق کیفی مقاله، حضور و تأثیرگذاری عوامل و حقایق مرتبط با وجه شاعرانه و هنری این اثر، بیش از وجه کالبدیِ ملموس و ساختاری آن در نظر گرفته شده است. این رویکرد، پرداختن به صورت و ایده و نیز ارزش های این بنا را اجتناب ناپذیر کرده است. براساس یافته های این تحقیق، رمز ضمن بیان پیوستگی اجزای بنا، آنها را به «صورتی» ورای قالب مادی «شکل» کاخ سوق می دهد. صورت نیز بدان گونه که رموز آب، نور، زمان، ماده و مرکز، در شکل معماری این بنا، شدّت تجربه ای خوب و ماندگار را تحقق بخشیده اند بررسی شده است. از این طریق، چه بسا بتوان ضمن تذکر آنها، در اقتباس از معماری های باارزش گذشته، خود را محدود به ویژگی های شکلی آنها نکرد و صورت و لایه های متعالی تر و تأثیربخش تر را برای معماری امروز کشور مورد توجه قرار داد.
مولفه های کالبدی موثر بر خودآگاهی در محیط
حوزههای تخصصی:
محیط کالبدی، مجموعه ای از قابلیت ها را برای تأمین معانی ذهنی خود در جهت زندگی بهتر و رشد شخصیت افراد، به کار می گیرد. از عمیق ترین لایه های شناخت در این مسیر، خودآگاهی است(امامی نائینی،1388) که به انسان اجازه می دهد تا مسائل را از دیدگاه دیگران ببیند و به خویش، عملش و همچنین عزت نفس عمومی افتخار کند. بنابراین اهمیت موضوع خودآگاهی از یک سو و تاثیر محیط در ایجاد این مهم از سوی دیگر، موجب گردید که این پژوهش به دنبال رابطه بین کالبد محیط و خودآگاهی باشد و بر این اساس به این پرسش پاسخ دهد که «چه مؤلفه های کالبدی از محیط می تواند مؤثر بر خودآگاهی باشد؟». ساختار پژوهش حاضر ترکیبی از تحقیق بنیادی و کاربردی است که به واسطه تحقیق کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی، با جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. در نهایت پژوهش اذعان دارد که محیط به سه روش شامل به واسطه شناخت قبلی، به واسطه داشتن باور و توسط مشاهده و کسب اطلاعات از آن، می تواند بر خودآگاهی افراد موثر باشد که روش اول در ارتباط با گذشته و تاریخ، بیشتر در فضاهای بینابین درون و بیرون، روش دوم در ارتباط با ابعاد معنوی انسان، هم در فضاهای مکث و هم فضاهای حرکتی و روش سوم در ارتباط با اصل تعامل است که در فضاهای جمعی، چندمنظوره و فضاهای حرکتی با قابلیت نظرگاهی، صورت می پذیرد. نکته قابل تامل در این بررسی ها این است که در دو روش اول خودآگاهی، ویژگی های فضایی محیط کالبدی، تنها در جهت نشانگی و نمادگرایی است که خودآگاهی درونی را به دنبال دارد؛ اما در روش سوم خودآگاهی، ویژگی های فضایی محیط کالبدی، علاوه بر این موارد، در جهت ایجاد تعامل بین افراد صورت می پذیرد و این امر نشان دهنده این است که این روش از سطح بالاتری از سایرین، برخوردار است که نه تنها شامل خود واقعی، آرمانی، معنوی و مادی می شود بلکه خود اجتماعی که خودآگاهی بیرونی را به دنبال دارد را شامل می گردد.