فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۸۱ تا ۲٬۴۰۰ مورد از کل ۷٬۵۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در قرن حاضر صنعتی شدن کشورها، افزایش چشمگیر جمعیت انسانها و نابودی و تخریب مراتع و جنگلها را به دنبال داشته و از سوی دیگر به لحاظ رشد چشمگیر جمعیت ناگزیر به توسعه در سطح، ارتفاع و عمق شده است. همزمان با رشد شهرها و گسترش شبکه های ترافیکی و کمبود فضاهای باز، ناکافی بودن زیرساختهای شهری و آلودگی های زیست محیطی نیز افزایش می یابد. یکی از مسائل مورد توجه امروز کلانشهر ها، کمبود فضاهای باز قابل استفاده در مواقع بحران است. لکن طراحی شهری عمودی به عنوان یک نظریه جدید در راستای حل مشکلات شهری ناشی از کمبود زمین، خصوصا در کلانشهرها در عصر حاضر در حال بررسی است. هدف اصلی این مقاله بررسی تاثیر بلندمرتبه سازی در رشد قطب های شهری، مزایا و معایب آن و بازتاب رشد روز افزون ساخت و ساز در اقتصاد شهری، اجتماع و توسعه پایدار در محله کیانپارس اهواز، به عنوان سوال اصلی پژوهش مسئله گشایی می شود.
بازشناسی مؤلفه های تأثیرگذار بر شکل گیری هویت و خاطره جمعی در فضاهای شهری پیرامون پل های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر و تحولات زندگی در شهرهای امروزی، موجب کم رنگ شدن و یا از دست رفتن بسیاری از فضاهای شهری و عملکردهای اجتماعی و فرهنگی آن ها شده است. تغییراتی که اغلب، احساس عدم تعلق، بی هویتی و عدم مشارکت شهروندان در فعالیت های اجتماعی را به دنبال دارد. حال آن که، هویت شهری که زمینه ساز تشخص و اعتبار شهروندان می شود، از طریق تداعی خاطرات و ایجاد حس تعلق در آن ها، پیوند شهر و شهروندان را تقویت نموده، آن ها را به سوی ویژگی های ممتاز اجتماعی هدایت می کند. یکی از راه های تحقق این مهم، بهره گیری از ظرفیت بناهای خاطره انگیز و تاریخی شهرهاست. بر این اساس، هدف از این پژوهش امکان سنجی ارتقای کیفیت فضای شهری پیرامون پل های تاریخی با تأکید بر مؤلفه های هویت و خاطره جمعی شهروندان می باشد. در پژوهش حاضر، فضای شهری اطراف پل تاریخی لنگرود به عنوان نمونه موردی مطالعه شده و مؤلفه های ایجاد خاطره جمعی و هویت برای شهروندان لنگرودی، در خلال یک پیمایش میدانی، بازشناسی شده است. برای این منظور از دو نوع پرسشنامه استفاده شد و اعتبار (پایایی) هر کدام از پرسشنامه ها با توجه به آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار Spss تحلیل شدند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که مؤلفه های معنا، کالبد و فعالیت به ترتیب بیشترین تأثیر را در ارتقای فضای شهری محدوده پل تاریخی لنگرود و ایجاد حس تعلق در شهروندان دارند. نتیجه نهایی پژوهش آن است که برنامه ریزی کالبدی محدوده ی پل های تاریخی شهرها می بایست برای تقویت فعالیت های مناسب اجتماعی و فرهنگی و معنا بخشیدن به شهر انجام پذیرد و نقش این عناصر ارزشمند در ایجاد فضای شهری خاطره انگیز و با هویت برای شهروندان بیش از یک بنای تاریخی است.
Behavior Analysis of Wind Hydrodynamics in the Central Courtyard of Hot and Dry Climate Settlement Based on the Length to Height Ratio (Case Study: Kashan City)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
One of the ways to achieve high energy efficiency in buildings and an effective system is to utilize local architectural experiences. In this connection, the central courtyard is an element that was used in the past to create comfort in the hot and dry climates of Kashan, Iran. A large part of the literature in the past has focused on this space and investigated factors such as height, length, and presence of water in the courtyard, which are directly related to the studied space. This article concerns the hydrodynamic behavior of the wind under the effects of the length-to-height ratio to reduce the temperature of settlements in Kashan's hot and dry climate, aiming to yield the highest efficiency from this element. This study uses Fluent, Energy Plus, and Open Studio software using a descriptive-analytical method to analyze the data. In the end, it is determined that since the prevalent wind in Kashan comes from a northeast front, it can be utilized by placing the longitudinal direction of the central courtyard on its path. In addition, the optimal state in all models suggests the central courtyard has experienced a length-to-height ratio of 1to4, followed by a ratio of 1to5.
بررسی تأثیر تغییر کاربری ابنیه تاریخی در پایداری محیطی؛ نمونه مطالعاتی: سرای کاظمی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
66-85
حوزههای تخصصی:
اهداف: خانه کاظمیان از بناهای تاریخی در شهر تهران می باشد؛ که مورد مرمت و به خانه موزه تهران تغییر کاربری داده شده است. در این پژوهش، به ارزیابی و تحلیل میزان پایداری در تغییر کاربری خانه کاظمیان به عنوان نمونه ای از میراث معاصر تغییر کاربری یافته توسط سازمان زیباسازی شهر تهران و شهرداری تهران پرداخته شده است. روش ها: این پژوهش کاربردی و شیوه جمع آوری داده های آن مطالعات اسنادی و میدانی است. ابتدا به مطالعه و بررسی اصول و شاخص های پژوهش پرداخته شده است. سپس جهت تحلیل شاخص ها در خانه کاظمیان به مشاهده و مصاحبه با 15 نفر از کارشناسان و متخصصان این حوزه پرداخته شده است. یافته ها: پایداری اجتماعی در سطح بالا به دلیل حفظ و تقویت حس زمان، حس مکان، سرزندگی اجتماعی و تجدید خاطرات جمعی، پایداری کالبدی در سطح بالا، به دلیل تغییرات منعطف و حفظ اصول، ساختار و ارزش های تاریخی- فرهنگی بنا، پایداری عملکردی پایین به دلیل تنوع پایین کاربری و فعالیت و تطابق پایین با نیاز ساکنان بافت پیرامونی، پایداری اقتصادی در سطح پایین به دلیل سودآوری اقتصادی پایین و پایداری زیست محیطی در سطح متوسط ارزیابی شده است. نتیجه گیری : می توان معیارهایی نظیر تغییر کاربری سازگار در خانه های تاریخی با رعایت اصول و فرایند مشخص، توجه به ارزش های اجتماعی و فرهنگی بنا، توجه به ارزش های زیست محیطی و ارزش های بازار و ایجاد رونق اقتصادی مستمر را در ایجاد توسعه پایدار در خانه های تاریخی و حرکت در مسیر توسعه پایدار موثر دانست.
باغ ایرانی، هستیِ نوشونده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایشِ تعدد و گوناگونی مطالعاتِ باغ ایرانی علیرغم فواید بسیار، به علت کم توجهی به چارچوب نظری حاکم بر آنها منجر به بروز جدال هایی شده که پیش از اعتبار بیرونی هر یک، مربوط به اعتبار درونی آنهاست. در این زمینه یکی از مسایل مهم، معنایِ «مقدس» بودنِ باغ به مثابه بهشت است. از این رو مسئله قدسی بودن به عنوان «دست آوردی آسمانی» که الگویی ثابت با توانایی ایجادِ گسترده تغییرات است یا انکار قدسی بودن و محدود کردن آن به واقعیت های فیزیکی و سایر اندیشه ها، به روشنی در میان مطالعاتِ باغ ایرانی تفاوت گذاری نشده، به همین سبب مخاطب از جنبة حکمت باغ ایرانی با ابهام روبه رو است. هدف مقاله دسته بندی مطالعات باغ ایرانی بر اساس چارچوب نظری حاکم بر آنهاست؛ تا با تمرکز بر مسئله «قدسی» بودن و تشریح اینکه «پیدایشِ یک بارة باغ ایرانی با لحاظِ عقلِ امروز بسیار بعید است»، اعتبار درونی آنها را بررسی کند. از این رو با دسته بندی مطالعات موجود در چهار ساختار اصلی «اسطوره ای»، «جوهر ثابت»، «انکار جوهر» و «جوهر متحرک»، به تحلیل آنها جهت شناسایی و رفع تناقض ها پرداخته می شود. روش کار، استدلال منطقی از نوع فرهنگی/گفتمانی و شامل دو مرحله است. اول، مطالعات کتابخانه ای و استدلال برای تبیین اعتبار درونی. دوم، تفسیر رابطه ای جدید میان یافته ها و مقایسه با هنر شعر فارسی جهت تبیین اعتبار بیرونی. نتایج نشان می دهد باغ های ایرانی همچون شاعران متعدد هنر فارسی در سطوح مختلف، فهم های متعددی از خصلت شاعرانگی ایرانی هستند که استعلا یافته اند. خصلتی که حاصل «فهمی از سازوکار عالم» در چرخه ای از نهفتگی-اشتداد-فعلیت (حرکت جوهری) است. نمودِ احساسیِ این فهم در یکی از قلعه های رفیعش از نگاه مولانا «حضور مداوم خداوند» است. وجه منحصربه فرد هنرمند باغ ساز ایرانی، التفات او بر این حضور مداوم است. تغییرات پدیده ها در باغ که حواس مادی تا مفهومی را اغناء می کنند، سرمستی از این «نگاه آیه نگر» است که نمود مهرورزی آن ارزش «قدسی» می یابد. کیفیتِ باغ ایرانی از «تکوین» زیبایی ها و منافع عالم ماده به ماورا «استعلا» یافته و نه اینکه ثابت و از پیش وجود داشته باشد.
بازشناسی تأثیر شغل و سطح اجتماعی مالکان مسلمان خانه های قجری بوشهر در شکل گیری سلسله مراتب محرمیّت فضای ورودی
حوزههای تخصصی:
محرمیّت یکی از ارکان اصلی معماری اسلامی است که هم قرآن و هم سخنان اهل بیت، رعایت آن را در خانه امری مهم و لازمه ی رسیدن به آرامش خانواده برشمرده اند. در خانه های بناشده در دوران اسلامی، این اصل باارزش معماری به خوبی رعایت شده اما متأسفانه امروزه در ساختن خانه ها نادیده گرفته می شود؛ بنابراین بررسی خانه های سنتی که اصل محرمیّت در آنها رعایت شده می تواند راهگشای معماران در بازشناسی و به کارگیری این اصل در معماری مسکن باشد. سلسله مراتب ورودی که از عوامل ایجاد محرمیّت در خانه ها بوده است؛ نشأت گرفته از اعتقادات مذهبی، فرهنگی، اجتماعی و برخی عوامل دیگر است که تابه حال بدان پرداخته نشده است. بسته به همین عوامل، این سلسله مراتب طولانی تر و یا کوتاه تر می شده است. بافت تاریخی شهر بوشهر یکی از مناطقی است که این اصل در آن به خوبی رعایت شده است. بر همین اصل این نوشتار سعی دارد که به بررسی سلسله مراتب محرمیّت در ورودی خانه های تاریخی شهر بوشهر بپردازد و مقایسه ای میان سلسله مراتبِ ورودی خانه ها و ارتباط آن با شغل مالکان بناها صورت دهد. این تحقیق با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است و در آن به ارائه ی تعاریف و مصادیق رعایت اصل محرمیّت در اسلام، با استفاده از منابع کتابخانه ای و مقالات معتبر و بررسی خانه های شهر بوشهر با مشاهده مستقیم از بنا، به کارگیری نقشه ها و مصاحبه حضوری از افراد بومی و متخصص پرداخته شده است. با بررسی یافته های این تحقیق مشخص گردید که شغل و سطح اجتماعی افراد در شکل گیری سلسله مراتب ورودی خانه های قجری مالکان مسلمان بوشهر، تأثیرگذار بوده است. بدین گونه که خانه ی صاحبان مشاغل ریاستی به دلیل رفت وآمد مکرر کارگزاران مهم دولتی، بیشترین میزان سلسله مراتب محرمیّت را دارند، در مرتبه بعدی خانه های تجار و طبیبان شهر قرار می گیرند که به دلیل رفت وآمد زیاد خریداران و مردم عادی، از سطح محرمیّت نسبتاً زیادی برخوردار هستند و در سطوح پایین تر که افراد دارای مشاغل کارمندی و با سطح اجتماعی متوسط را شامل می شود، با کمترین میزان سلسله مراتب محرمیّت در میان خانه های مورد بررسی روبرو هستیم.
فرهنگ و دانستنیهای علمی و عملی برای نگاهداری و ترمیم آثار هنری
حوزههای تخصصی:
با ابنیه باستانی کشورمان آشنائی بیشتر پیدا کنیم
حوزههای تخصصی:
تحلیل مسئله حقیقت و زمان در حفاظت و مرمّت میراث فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۹
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: رویارویی مرمّت و حقیقت با محوریّت مسئله زمان در این مقاله بررسی شده است. با فرسایش اثر در محیط پیرامون براساس نوع مادّه معدنی یا آلی، پرسشی برای مرمّت گر ایجاد می شود که در اثر فرسوده، حقیقت چگونه ارزیابی می شود؟ چالش موجودیّت اثر در گذشته، یا وضعیت فرسوده فعلی آن در حال به عنوان حقیقت، مسئله ای است که مرمّت همواره با آن مواجه است و پاسخ گویی به آن با تحلیل زمان می تواند نحوه نگرش و گزینش روش حفاظت، مرمّت بهینه برای ماندگاری اثر را تعیین کند. هدف: دستیابی به نظریه ای با محوریّت زمان برای تعیین جایگاه حقیقت اثر به عنوان موجودیّتی در حال یا گذشته. روش تحقیق: مسئله حقیقت در این پژوهش با تکیه بر تئوری های زمان، با مبانی نظری پدیده شناسی از وجوه مختلف بررسی شده است بر این اساس حقیقتِ نهان در نقاب مادّه اثر با وجود انسان مرتبط است و از جنبه های دیگر، حقیقت به عنوان موجودیّت اثر درگذشته یا شرایط کنونی آن در حال مورد بحث قرار گرفته است. نتیجه گیری: با نگاهی پدیده شناسانه وابستگی حقیقت به وجود انسان به اثر شأن حفاظتی می دهد؛ همچنین تئوری طرح شده در این مقاله، حقیقت اثر به عنوان موجودیّتی در حال یا گذشته را با تکیه بر نظریه های زمان معیّن می نماید و می تواند بنیان های نظری را برای گزینش روش های مرمّتی مناسب به منظور حفاظت و نگهداری بهینه ای اثر ایجاد کند. با پذیرش تئوری زمان دینامیک، گذشته وجود ندارد؛ تنها زمان حال هست و حقیقت، تمام موجودیّت اثر در حال است، نه چیزی جای مانده در گذشته که مرمّت با زدودن لایه های سطحی اثر به دنبال آن باشد و تمامیّت وجود اثر در حال برای انتقال به آینده مورد حفاظت و نگهداری قرار می گیرد. در تئوری زمان استاتیک با نگاهی تقویم وار به زمان، گذشته وجود دارد و حقیقت اثر چگونگی آن در گذشته است با ارجاع به مستندات معتبر، موجودیّت گذشته اثر، در حال با مرمّت بازیابی می شود.
بررسی نظام معماری و تناسبات هندسی حیاط مرکزی و جداره های آن در خانه های تاریخی کاشان (مورد مطالعه: ده خانه تاریخی دوره قاجار شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از پیمون و هندسه در طراحی ساختمان ها از گذشته در معماری ایران رواج داشته است. در معماری مرکز فلات ایران، خانه از اجزای گوناگونی تشکیل شده است که از مهم ترین آن ها می توان به حیاط مرکزی اشاره کرد. خانه های واقع در محدوده تاریخی شهر کاشان نیز از این امر مستثنی نیست و اکثر قریب به اتفاق آن ها حیاط مرکزی دارند که بر اساس مطالعات انجام شده، این حیاط ها بر اساس هندسه و تناسبات شکل گرفته اند. هدف از این پژوهش، استخراج نظام های معماری و تناسبات هندسی به-کار گرفته شده در طراحی حیاط مرکزی خانه های تاریخی کاشان و بررسی میزان فراوانی آن ها است. این پژوهش بر پایه روش تحلیل نظام های معماری و تناسبات هندسی، حیاط مرکزی و جداره های مشرف به آن را در ده خانه تاریخی کاشان مورد تجزیه وتحلیل قرار داده است. ابتدا با بررسی نظام های معماری و تناسبات هندسی، سه نظام معماری چهار و پنج و شش و سه تناسب هندسی √2، √3 و √4 به عنوان اصول هندسی شاخص برگزیده می شوند؛ سپس با توجه به این اصول، نقشه حیاط مرکزی ده خانه دوره قاجاریه کاشان، مورد تجزیه وتحلیل قرار می گیرند. نتایج این پژوهش نشان می دهند که در طراحی و ساخت حیاط خانه های کاشان از نظام های معماری و تناسبات هندسی یادشده با فراوانی متفاوت استفاده شده است. نظام معماری چهار و شش با فراوانی 15 و تناسب √3 با فراوانی 9 بیشترین کاربرد را داشته اند و حیاط خانه عباسیان با بهره گیری از 14 نظام معماری و تناسب هندسی، غنی ترین خانه به لحاظ به کارگیری اصول هندسی محسوب میشود.
تحلیل وجوه فرهنگ عامه در نقاشی های حسینعلی ذابحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ شماره ۵۹
71 - 82
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به مطالعه وجوه فرهنگ عامه در آثار ذابحی با تمرکز بر چند مضمون مرتبط مانند کارناوال، آرمانشهر و گروتسک می پردازیم. مسئله اصلی چگونگی نشان دادنِ رهایی فرهنگ عامه از زیر فشار و بار فرهنگ مسلط در آثار هنرمند مذکور با تکیه به سبک او، با روش توصیفی-تحلیلی است. هدف پژوهش برجسته کردن ویژگی های فرمی آثار و در نهایت رسیدن به دو سطح دلالت آشکار و ضمنی است تا با شرح آنها، انواع وجوه فرهنگ عامه در آثار این هنرمند در دو سطح فرهنگ متعلق به عامه و فرهنگ تولید شده توسط عامه برجسته شود. در بخش اول مقاله در سطح دلالت آشکار با تکیه به ویژگی های کلی نقاشی های هنرمند چون حذف خط مرزنما، از ریخت افتادگیِ اشیا در طبیعت بی جان ها و استفاده از رنگ های بیانگر به تمایز فیگورها، اشخاص ادا و اطوار و البسه و آرایش خاص منطبق بر شخصیت های اجتماعی شان پرداخته و ارتباط آنها با عناوین زبانیِ هنجارشکنِ آثار تبیین می شود. در سطح دلالت ضمنی با توجه به ویژگی های کلی آثار و پیوند دادنِ موضوع نقاشی های این هنرمند به یکدیگر، به مضامین عمیق تری خواهیم رسید. با بررسی شخصیت و لباس فیگورها در آثار می توانیم جشنی آیینی چون کارناوال را متصور می شویم که افراد به فرصت های برابر یعنی به نوعی آرمانشهر بی طبقه رسیده اند. در این بخش از قطع و اندازه و نحوه اجرای آثار به منزله محل فروشکستن تقابل دوگانه فرهنگ مسلط و عامه بحث می شود. به حال خود واگذاردن طبیعت بیجان ها حسی از هراس را همراه دارند. این وجه همراستای فیگورهایی که به نحو اغراق آمیز بر وجوه شخصی شان تأکید شده است، فضایی گروتسک را القا می کند. نحوه قلم گذاری سریع، کوبه ای و رنگ گذاری خشک و جسمانی، رنگ های تیره با اتکا به نیروی هیولایی و احساس برخاسته از رنگ ، وجوهی را به نمایش می گذارد که در برابر نیروی قواعد آثار بازنمایانه (عینی گرا) مقاومت می کند. این مقاومت نقاشی را دارای انرژی ذخیره ای می کند که بعد ایستا و نامتحرک شخصیت ها و فرم های طبیعت بی جان را متحرک، معوج، مواج و دفرمه می کند و از ریخت می اندازد. تمام ویژگی های گفته شده، با پیچ و تاب دادن زبان مسلط بصری با تکیه به سبک اکسپرسیونیسم، نقاشی ها را از سلطه بازنمایانه بازداشته اند و بدون تأکید مستقیم بر سیاهی های طبقه عامه وجود فرصت های تحقق بخش انرژی های نادیده گرفته فرهنگ عامه را معرفی می کنند. این آثار از پس توصیف فرمی و تحلیل تفسیری در دو سطح دلالت در نتیجه دو وجه از فرهنگ عامه را، یکی فرهنگ تولید شده توسط عامه و دیگری فرهنگ متعلق به عامه را معرفی می کند و در نتیجه در تقابل با هنر تقلیدی/ بازنمایانه، هنر زیباشناختی به شمار می آیند زیرا به شکل معکوس ناهمگونی خود را نسبت به فرم های تجربه سلطه اعلام می کند.
محتوای آموزش معماری در ایران و میزان موفقیت دوره کارشناسی در انتقال این محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
91-112
حوزههای تخصصی:
معماری یک مقوله چندمحوری چندبُعدی است. به همین علت، تحقق معماری و یادگیری آن، نیازمند برخورداری از مجموعه ای از معرفت ها و دانش های گوناگون است. مسئله پژوهشی حاضر، بررسی محتوای لازم برای آموزش معماری و تحلیل میزان موفقیت دوره کارشناسی در انتقال این محتواست. این تحقیق یک پژوهش کاربردی به شیوه پیمایش کمّی است. ابتدا محتوای آموزش و آنچه دانشجوی معماری باید بیاموزد، بحث و ارائه گردید و سپس دیدگاه استادان، کارفرمایان، دانش آموختگان و دانشجویان در خصوص میزان موفقیت دوره کارشناسی در انتقال این محتوا، از طریق پرسشنامه اخذ و بررسی شد. بر اساس یافته ها سه بنیان دانش، توانش و بینش، محتوای آموزش معماری را تشکیل می دهد و ارز ی اب ی میزان موفق ی ت دوره کارشناسی معماری در انتقال این محتوا نشان م ی دهد ب ی شتر ی ن موفق ی ت آموزش در انتقال بنیان توانش است که در سطح متوسط قرار دارد و در دو مؤلفه دانش و بینش، سطح موفق ی ت درمجموع پایین تر از حد متوسط است.
نقش تدابیر اقلیمی مبتنی بر جابه جایی فصلی در طب سنتی بر سلامت انسان و تأثیر آن بر شکل گیری سازمان فضایی معماری مسکونی سنتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
۹۷-۱۲۳
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، واکاوی خاستگاه دانش اقلیمی معماران سنتی و یافتن نقش مبانی طبی تدابیر اقلیمی مبتنی بر جابه جایی فصلی، به مثابه رفتار تنظیم کننده شرایط محیطی بر سلامت انسان و شکل گیری سازمان فضایی معماری مسکونی چهار اقلیم ایران با تکیه بر مبانی طبی است. روش تحقیق در بخش گردآوری اطلاعات، تفسیری تاریخی و در حوزه شواهد مصداقی، موردپژوهی و تطبیقی تحلیلی و در بخش تحلیل اطلاعات، کیفی است. یافته های تحقیق نشان می دهند مبانی طبی طراحی اقلیمی مبتنی بر جابه جایی فصلی، بر ویژگی هایی همچون مکان یابی، تنظیم زمانی، تنظیم طبقات ارتفاعی و جهت گیری فضا اشاره دارد. مجموع تحلیل ها حکایت از آن دارد که سازمان فضایی 18 خانه بررسی شده در چهار اقلیم ایران در سلسله مراتبی از طراحی اقلیمی متناسب با مطالعات اقلیمی پزشکان، به عنوان بخشی از آگاهی اجتماعی زمانه، که یکی از معیارهای شکل دهنده سازمان فضایی خانه های سنتی در گذشته بوده، شکل گرفته است و با مبانی طبی طراحی اقلیمی مبتنی بر جابه جایی فصلی در طب هماهنگی دارد. نحوه انجام جابه جایی فصلی درون خانه ای به دو عامل زمان و مکان جابه جایی فصلی که در مبانی طبی به آن ها اشاره شده وابسته بوده و در سازمان فضایی خانه ها اثرگذار بوده است و به صورت دووجهی و تک وجهی درون گرا، تک وجهی برون گرا، فصلی، روزانه و شبانه، عمودی و افقی در محور آسمان (بام، بالاخانه، پایین خانه، زیرزمین) و محور زمین (جلوسرا، عقب سرا) انجام می گرفته است. در این میان، جابه جایی فصلی، به عنوان شیوه زندگی اقلیمی و درمان اقلیمی، و جابه جایی فصلی درون خانه ای، به عنوان یک راهکار مناسب اقلیمی، می تواند در جهت حفظ سلامت، بهره مندی از عناصر اقلیمی پایدار و دستیابی به آسایش حرارتی در خانه های معاصر امروزی استفاده شود.
نقش قبله در جهت گیری مساجد سنتی شهر دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم فروردین ۱۳۹۸ شماره ۷۰
60 - 49
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:از آغاز ورود اسلام، طراحی مساجد برای معماران اسلامی نه تنها اهمیت ویژه ای داشته، بلکه اهمیت آن در طراحی تمام عناصر آن به چشم می خورد و مسجد را به عنوان شاخص ترین بنای معماری اسلامی معرفی کرده است. از دیرباز معماران و طراحان مساجد، از حفظ جهت گیری الهی تا سیر حرکت انسان از بدو ورود تا قرارگیری در راستای محور قبله، حفظ سلسله مراتب حرکتی، اصولی را ارزشمند دانسته اند.لذا مهمترین مسئله این پژوهش چیستی نقش قبله در سازماندهی فضایی مساجد است. بنا بر این مهم، به بررسی این اصل در معماری مساجد سنتی شهر دزفول از لحاظ توجه به محور فضایی و سلسله مراتب حرکتی پرداخته شده است تا زمینه ای برای طراحی و ساخت مساجد معاصر باشد. هدف:با توجه به اهمیت و نقش قبله در ساختار فضایی مساجد، پژوهش حاضر به تبیین نقش قبله در معماری مساجد سنتی شهر دزفول از لحاظ جهت گیری متأثر از محور قبله، ورود به بنا تا قرارگیری در راستای قبله، سلسله مراتب حرکتی و محور فضایی پرداخته است. روش تحقیق:این تحقیق از نظر روش تفسیری-تاریخی و پژوهشی نمونه موردی با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای-اسنادی صورت گرفته است و جمع آوری داده ها و اطلاعات به صورت میدانی و استفاده از کروکی و نقشه صورت گرفته است. نتیجه گیری:تحلیل ها بیانگر آن است که در طراحی اکثر مساجد این شهر اهمیت دادن به محور قبله مورد توجه قرار گرفته است.به این ترتیب محورهای فضایی و سلسله مراتب حرکتی انسان از بدو ورود تا قرارگرفتن در راستای جهت قبله رعایت شده است.
انسان شناسی فرهنگی وسیله ای برای بررسی عوامل شکل دهنده معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ششم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۲
61 - 70
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر خصوصیات فیزیکی ساختمان های مسکونی بر میزان مصرف انرژی (مطالعه موردی شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تلاش برای ارائه راه حلی جهت کاهش میزان مصرف انرژی در خانه های مسکونی است که در شهر خرم آباد صورت می گیرد. به منظور بررسی نحوه اثر خصوصیات فیزیکی ساختمان بر میزان مصرف انرژی آن، نخست هفت نمونه پلان ساختمانی با تناسبات متفاوت و مساحت یکسان انتخاب شده و فاکتورهایی چون ابعاد پلان (نسبت طول به عرض)، مساحت بازشوها، میزان شفافیت جداره های آن نسبت به سطح کدر و جهت گیری ساختمان نسبت به جهات جغرافیایی به عنوان عوامل موثر بر میزان مصرف انرژی در نظر گرفته شده اند. ابتدا به منظور بررسی عملکرد حرارتی و روشنایی گزینه های انتخابی، تمامی نمونه ها از صفر تا صد درصد پنجره در تمامی جداره ها را با فواصل ده درصدی تجربه کرده و میزان مصرف انرژی در هر کدام از آن ها در حالاتی همچون زمان اوج سرما و گرما، بازه آسایش و تهویه مطبوع بررسی و نتایج اولیه ثبت می شود. پس از آن میزان روشنایی طبیعی در نمونه ها سنجیده و با استاندارد روشنایی فضاهای داخلی مطابقت داده می شود. در مرحله بعد نتایج بدست آمده به نمودارهای ریاضی و قابل ارزیابی تبدیل شده و شفافیت و روشنایی بهینه در هر نمونه و متعاقب آن میزان مصرف انرژی در بهینه ترین حالت هر نمونه اندازه گیری می شود. در آخرین مرحله مصرف بنا بر حسب جهت گیری نسبت به جهات جغرافیایی نیز سنجیده شده و اطلاعات حاصله با نتایج حاصل از مراحل قبل تجمیع شده اند. نتایج نهایی نشان دهنده آنست که در این اقلیم و با کاربری یاد شده؛ تناسب مربع با نسبت یک به یک(طول به عرض) دارای کمترین اتلاف انرژی نسبت به دیگر نمونه ها بوده، هم چنین درصد بهینه شفافیت جداره ها در نمونه مربع 5/34 و جهت گیری بهینه ی آن 8 درجه به سمت شرق بوده است. هم چنین پس از انتخاب ابعاد ساختمان؛ با محاسبه ی مساحت بهینه بازشوها و تعیین جهت گیری مناسب بنا؛ میتوان اتلاف انرژی را کاهش داد.
طراحی فضای شهری به منظور ارتقاء تعاملات اجتماعی (مطالعه موردی: بلوار بین محله ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال هشتم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۷
15 - 24
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش شناخت روش های تقویت تعاملات اجتماعی در فضاهای باز عمومی شهر، به ویژه خیابان ها مورد توجه قرار گرفته است. خیابان هایی که ساکنان محلات را برای گذران اوقات فراغت و یا رفع نیاز های روزمره دعوت نموده و به مرور زمان محدوده ای از مسیر برای آنها به میعادگاهی جهت دیدارها تبدیل می گردد. لذا در ابتدا سعی شده مولفه های تاثیرگذار بر حضورپذیری در فضای شهری به ویژه خیابان با عملکرد بین محله ای ، تدقیق و شناسایی و پس از آن با بررسی متون و نظریههای نظریه پردازان به رابطه بین فضای شهری و تعاملات اجتماعی و تاثیری که کارکرد و کالبد فضا بر میزان مکث و شکلگیری تعاملات مردم دارد، پرداخته و در نهایت با استفاده از شیوه تحلیلی، براساس شاخصهای تاثیرگذار، راهنمای طراحی شهری یک اا بلوار محلی به منظور جذب ساکنان محله جهت ارتقاء تعاملات اجتماعی پیشنهاد گردید
بررسی مفهوم بیوفیلیا (طبیعت دوستی) و گرایش خلّاق به طبیعت در هنر لندآرت
منبع:
بوطیقای معماری سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲
1-22
حوزههای تخصصی:
لندآرت به عنوان گرایشی جدید در پی جریان های هنری کمینه گرا و مفهومی در دهه 1960 میلادی شکل گرفت. همان نام آشنایی که در نهاد خود، در جستجوی خلق آثاری متفاوت از گذشته و درعین حال دستیابی به وحدت طبیعت بود؛ هنری که هنرمند را در تعاملی متعالی با سرشت و درونیات خود که بنا به فطرت در پی دستیابی به ماهیت خلاقیت وجودی در طبیعت است، قرار می داد. از سویی دیگر، نظریه بیوفیلیا، برای اولین بار توسط «ادوارد او. ویلسن» از اساتید زیست شناسی دانشگاه هاروارد در کتاب او به نام بیوفیلیا در سال 1984 چاپ شد. از جنبه واژه شناسی اصطلاح «بیوفیلیا» به معنی «دوست داشتنِ حیات یا سیستم های واجدِ حیات» می باشد و برای نخستین بار توسط «اریک فروم» برای تبیین یک گرایشِ روان شناختی در خصوصِ«جذابیت هر آنچه زنده است»، مورد استفاده قرار گرفت. از سویی دیگر، به نظر می رسد که بهترین تحلیل خلاقیت و ادراک انسان در محیط طبیعی را می توان با یافته های علوم اداراک و شناخت محیط در هنر زمین آرایی (لندآرت) مرتبط دانست و نوعی کالبدشکافی و جستجوی پیوند و این همانی انسان، خلاقیت و طبیعت (محیط) را در آن مشاهده کرد. روش تحقیق پژوهش حاضر، «توصیفی- تحلیلی» است که از ابزار گردآوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بهره برده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که لندآرت دیدی جدید از رابطه خلاق با طبیعت ایجاد می کند و راهکارهایی نو برای همزیستی با طبیعت و محیط اطراف در اختیار قرار می دهد؛ چراکه اثار لندآرت، گاه در مسیر احیاء و بازآفرینی محیط های آسیب دیده قرار می گیرد؛ لذا، برای نمونه، زیست بوم های آسیب دیده را به روش ها و میانجی های هنری و زیباشناختی احیاء و بازآفرینی می کند و لذا لند ارت برخلاف سمبولیسم کهن و احیای اسطوره ها در نقطه مقابل محدودیت های ناشی از دنیای عملکردگرا و منطق گرا قرار می گیرد.
مفهوم خلوت و چگونگی تحقق آن در زیست-جهان خانه ایرانی مطالعه تطبیقی آن در خانه ایرانی ماقبل مدرن و خانه مدرن ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلوت به معنای فرآیندی که طی آن انسان به تنظیم حوزه رابطه خود با دیگران و تجربه خویشت ننگری نائل می شود بیش از هر مکان دیگری در "" خانه "" مجالِ بروز می یابد. این مقوله و تحقق پذیری آن در زیست-جهانِ خانه در این مقاله مورد بررسی و چالش قرار م یگیرد. این پرسش مطرح است که آیا شناسایی و ترسیم مدل های متعدد از نیاز انسان به خلوت، به تأمین همه جانبه آن در محیط خانه ایرانی - به خصوص در دوره معاصر - منتهی شده است؟ هدف تحقیق ارزیابی نحوه و میزان تأمین خلوت در خانه پیشامدرن و مدرن ایرانی برای بازشناسی الگوی تحقق آن در هر یک از این خانه هاست. این تحقیق با رویکردی کیفی و بر اساس روش تفسیری- تاریخی، تحقق طیف خلوت را در دو گروه خانه های پیشامدرن و مدرن ایرانی مورد ارزیابی قرار داده است. فرضیه محوری این تحقیق آن است که عدم توجه به ماهیت طیف گونه خلوت در طراحی فضاهای زیستی و به خصوص "" خانه "" ، سبب شده است تا در بسیاری از موارد این فضاها با عطف به تنها یک وجه از این مفهوم سامان یابند. "" خلوت فردی "" و "" خلوت جمعی "" در دو سوی طیف خلوت و دو وجه هم تراز از یک ماهی تاند و ضروری است توأمان برای تحقق خلوت بهینه مورد توجه قرار گیرند. اولوی تبخشی به هر یک از این سطوح یا نادیده گرفتن هر کدام، می تواند به آسیب های روانی یا اجتماعی بیانجامد و فضای خانه را به محیطی ناکارآمد در تأمین نیازهای ساکنان تبدیل کند. بر اساس نتایج حاصله، در بسیاری از موارد برخورد تک بعدی و یک جانبه با ماهیت طیف گونه خلوت در هر یک از این دو گروه خانه ها، به حذف بخشی از قلمروها منجر شده است. همین امر سبب شده است تا هویت فردی و هویت جمعی ساکنان خانه، هر کدام در یک گروه از این خان هها مجالِ بیشتری برای بروز بیابند؛ لذا جهت تأمین همه جانبه نیازها و ایجاد تعادل میان این دو، توجه همه جانبه به طیف خلوت و اهتمام به تحقق همه وجوه آن، م یتواند به عنوان رویکرد فراگیر مورد توجه قرار گیرد.
معماری و موسیقی تعلیمی در زورخانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زورخانه به عنوان پدیده ای استوار، از فرهنگ ایرانی-اسلامی است که واجد ویژگی هایی تعلیمی سنّت های پیشینیان ماست. ویژگی هایی که اندیشه کل نگر پیشینیان بدان شکل داده و تحت عنوان یک کل واحد به اجزای آن وحدت بخشیده است. در بستر ذهن کل نگر مردمان ایران زمین، تمام عناصر سازنده در یک پدیده به دنبال تحقق هدفی بوده است. معماری و موسیقی به عنوان دو عنصر عینی و ذهنی که در دو سر طیف پدیده زورخانه قرار می گیرند، گواهی بر این مدعاست که زورخانه برای تعلیم و آموزش خوی پهلوانی و منش انسانی شکل گرفته است. مسئلة این تحقیق، یافتن آن نگاه آموزشی مشترک در دو عنصر عینی (معماری) و ذهنی (موسیقی) زورخانه است. بر اساس یافته های این تحقیق : معماری و موسیقی زورخانه با هرچه ساده تر شدن و نزدیک شدن به زندگی مردم، دوری از تفنّن و پیچیدگی های تخصصی و تمسّک به اصولی ساده و سهل الوصول نخست به دنبال نشاندن مردم پای سخن خود و دوم نشاندن سخن خود در ذهن آنهاست. اجزاء معمارانه و موسیقایی در این فضا به گونه ای انتخاب شده اند که فرد به راحتی می تواند آن را بسازد یا در ذهن بسپارد. نفوذپذیری، سادگی و مردم واری از ویژگی هایی است که هدف سازندگان و پدیدآورندگان پدیده ای با نام زورخانه را محقق می ساخته است و همگی در معماری و موسیقی زورخانه متجلّی است. روش تحقیق پیش رو کیفی و با جمع آوری اطلاعات به شیوه های میدانی و کتابخانه ای در جستجوی مصادیقی از دو عنصر معماری و موسیقی انجام شده است. در پایان با روش تحلیل محتوا و مقایسه محتوایی داده های حاصل از تحلیل اطلاعات به دست آمده، به تناظر بین این دو عنصر پرداخته شده است.