فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۸۳-۵۹
حوزههای تخصصی:
اهداف: در سال های اخیر تخریب زودهنگام آثار معماری صنعتی، موجب ایجاد آسیب های مختلف و درنتیجه کاهش پایداری، به خصوص در کشورهای در حال توسعه شده است. پژوهش حاضر سعی دارد به تبیین معاصرسازی سبز و انطباق سیستمی، بر اساس معماری پایدار در کارخانه ذوب آهن کرج به عنوان میراث صنعتی مشترک ایران و آلمان بپردازد. ابزار و روش ها: پژوهش از نوع کیفی است و تحلیل ها با راهبرد استقرا صورت پذیرفته است. از مطالعات اسنادی و برداشت میدانی در جمع آوری اطلاعات استفاده کرده، برای تحلیل داده از روش های کدگذاری بهره می گیرد. تعیین پتانسیلِ انطباق پذیری پایدار کارخانه ذوب آهن کرج بر اساس متد ARP صورت گرفته است. در آخر برای تدقیق نتایج، برای هر یک از ابعاد، از ضریب شانون استفاده شده است. یافته ها: با توجه به نتایج به دست آمده، بیشترین ضریب شانون مربوط به «ضوابط و مقررات» و کمترین مربوط به «تزئینات» است. یافته های پژوهش نشان می دهد که معاصرسازی یک فضای صنعتی، با قرار دادن فضاهای جمعی و انسانی درون یا در پس زمینه فضاهای صنعتی، موجب می شود که بازدیدکننده، تصویر واضح و مناسبی از گذشته سایت در ذهن خود ترسیم کند. نتیجه گیری: معاصرسازی یک فضای صنعتی از میراث صنعتی مشترک ایران و آلمان، امری است که در تعامل با بستر طرح روی می دهد. پژوهش راهکارهایی برای بهبود وضعیت موجود، و جلوگیری از تخریب ساختمان هایی که دارای عمر مفید هستند ارائه می کند. پژوهش راهبردهای چون حفظ، انطباق سیستمی و معاصرسازی را به عنوان مهمترین عوامل برای پایداری این مجموعه ارزشمند ارایه می دهد.
سیاست و عمارت: معماری و سیاست میانه قاجار در آیینه دو اثر مکتوب از ممتحن الدوله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
255 - 269
حوزههای تخصصی:
میرزامهدی خان شقاقی، معروف به ممتحن الدوله، مهندس و سیاستمدارِ فرنگ رفته عهد ناصری و از چهره های شناخته شده این دوره است. وی دو اثر مکتوب با عنوان خاطرات ممتحن الدوله و مآثر مهدیه دارد که یکی خاطرات خودنوشت او و دیگری کتابی شناخته شده در حوزه سیاست خارجی است. جایگاه و فعالیت های ممتحن الدوله در حوزه معماری و سیاست و محتوای دو اثر او موقعیت مغتنمی است برای بررسی تا از طریق آنها بتوان شناخت بهتری از دوره قاجار کسب کرد. این شناخت اگرچه از دریچه آثار و افعال ممتحن الدوله است و ممکن است به تمامی قابل تعمیم به عموم جامعه دوره قاجار نباشد، امکان شناخت و بازنمایی از زاویه ای خاص را فراهم می کند. همچنین این شناخت حول دو موضوع معماری و سیاست است. معماری و سیاست دو ساحت از زندگی اجتماعی انسان است که در هر دو آگاهی و اراده انسانی به ظهور می رسد و از این بابت به هم مرتبط است و مطالعه این دو در کنار هم می تواند احوال جامعه را بهتر آشکار کند. لذا هدف از این پژوهش بررسی معماری و سیاست در دوره حیات ممتحن الدوله از خلال آثار او است تا از این طریق بتوان شناخت بهتری از احوال جامعه ایران در این پاره از زمان کسب کرد. این بررسی با محوریت دو اثر مکتوب میرزامهدی خان شقاقی صورت می گیرد. روش پژوهش تحلیل موضوعی است. حاصل این پژوهش شناخت صفات و احوال جامعه این دوره است؛ صفاتی مانند نوخواهی و تقلید، فرنگی مآبی و ناخشنودی از آن، وطن دوستی و کاهش اعتماد و سرمایه اجتماعی، خدمت و خیانت. این صفات در مجموع از یک تضاد و تعارض درونی، به مثابه شاه بیت این دوره از نگاه ممتحن الدوله خبر می دهد. مقاله در چهار قسمت تنظیم شده است. پس از مقدمه، ابتدا ممتحن الدوله و دو اثر مکتوب او معرفی شده است. در بخش سوم، که بخش اصلی مقاله است، محتوا و مضامین دو اثر بحث و صفات و احوالی که از وضع معماری و سیاست قابل استخراج است، طرح و بحث و در انتهای مقاله جمع بندی شده است.
سیاست های پدافند غیرعامل و سرمایه اجتماعی (با تأکید بر شاخص مشارکت و انسجام اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۷
70 - 86
حوزههای تخصصی:
در سیاست های کلی نظام، پدافند غیرعامل مجموعه اقدامات غیرمسلحانه ای است که موجب افزایش بازدارندگی، کاهش آسیب پذیری، تداوم فعالیت های ضروری، ارتقای پایداری ملی و تسهیل مدیریت بحران در برابر تهدیدات و اقدامات نظامی دشمن می شود و از طرفی بر اساس دیدگاه پاتنام سرمایه اجتماعی، پدیده جامعه شناختی است و مواردی چون اعتماد، هنجار ها و شبکه هاست وکارایی، ارتباط، خلاقیت، حل مسائل جامعه و ... را افزایش می دهد. برخی از شاخص های آن (مشارکت و انسجام و...) اجتماعی است.هدف تحقیق دستیابی به میزان تأثیر سیاست های پدافند غیرعامل کشور در سرمایه اجتماعی و روش انجام، موردی – زمینه ای و نوع آن، کاربردی- توسعه ای می باشد. جامعه آماری تعدادی از صاحب نظران مرتبط به تعداد 400 نفر برآورد شده است، حجم نمونه، بر اساس فرمول کوکران 100 برآورد شده است. نتایج تحقیق، بیانگر این است که اجرای سیاست های پدافند غیرعامل نظام (مشارکت و انسجام) اجتماعی بستگی دارد که میزان آن در این مطالعه در ناحیه کم است. پیشنهاد هایی در این رابطه ارائه شده است.
تبیین عوامل و موانع توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در دگردیسی فضا و مکان شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
25 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بنیان های نظری توسعه ICT، با تمرکز بر مفهوم نامکانی و نازمانی دنبال می شوند. با این حال نتایج ایت نظریه ها، شواهد بسیاری در خصوص بروز تأثیرات متفاوت و متناقض ICTs بر فضا و مکان شهری در بستر شهرها را بیان می کند. ازاین رو به منظور یافتن ماهیت و جهت گیری تغییرات ناشی از توسعه ICT در شهر، سؤال اصلی مقاله حاضر، یافتن مؤلفه های اثرگذار بر توسعه این نوع فناوری ها است. بنابراین سؤال های تحقیق به منظور یافتن موارد ذیل تنظیم شده اند: 1) مقوله های اصلی توسعه ICT موثر بر شهر و فضا و مکان شهری؛ 2) مؤلفه های تقویت کننده توسعه ICT 3) مؤلفه های محدودکننده توسعه ICT 4) چگونگی ارتباط مؤلفه ها با مقوله ها. هدف: شناسایی عوامل و مؤلفه های اثرگذاری ICT بر شهر و فضا و مکان شهری و چگونگی این اثرگذاری و یافتن رابطه آن ها با مقوله ها، به منظور سیاست گذاری شهری تعیین شده است. روش: این پژوهش با روش کیفی مصاحبه از نخبگان به تعداد 15 نفر از متخصصان رشته های شهرسازی، جامعه شناسی و جغرافیای شهری تا حصول اشباع نظری، به صورت نیمه ساختاریافته، بر اساس پرسشنامه باز، انجام شده است. یافته ها: حاکی از وجود 6 مقوله اصلی (ارزشمندی مکان فیزیکی، مفهوم جدید زمان و مسافت، توسعه شهری مطلوب فناوری محور، آزادی فعالیت ها از مؤلفه مکانی، جایگزینی فعالیت های حضوری، ترافیک مطلوب شهری) مستخرج از ادبیات نظری، و 4 بعد (اجتماعی، سیاسی-اقتصادی، کالبدی و زیرساختی)، 36 مؤلفه اصلی و 121 زیرمؤلفه در قالب دو ویژگی تقویت کنندگی (64 مؤلفه) و محدودکنندگی (57 مؤلفه) توسعه ICT است. بر این اساس، سیاست گذاری منتج از این دو رویکرد، بر نظام شهرسازی شهرها تأثیرگذار است، و به طورقطع نظام مدیریت و برنامه ریزی شهری شهرهای ایران را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر تلاش می کند عوامل، مؤلفه ها و سیاست های اثرگذار ICT بر فضا و مکان شهری را در دو راستای بازدارندگی و پیشران در قالب ماتریس های مفهومی چندگانه که گویای دسته بندی آن ها است، ارائه دهد.
گذشته در اندیشه معمار؛ وارطان هوانسیان، گذشته دور، گذشته نزدیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
133 - 154
حوزههای تخصصی:
فهم ما از معماری معاصر و نسبت آن با گذشته پیشینه ای دارد که به واسطه افراد و عوامل زمینه ای گوناگون شکل گرفته است. یکی از کسانی که می توان او را نماینده نوعی از تفکر در این باره دانست وارطان هوانسیان است که به سبب چند دهه فعالیت متنوعش در سه حوزه نقد و تألیف، فعالیت صنفی، و طراحی ابنیه جایگاهی متمایز از سایرین دارد. در این مقاله به این پرسش پاسخ می دهیم که وارطان هوانسیان درباره نسبت معماری زمانه اش با گذشته چه مواضعی داشته است. در حین این بررسی به شبکه اندیشه ها، افراد، اتفاقات، ارتباطات و دیگر عوامل زمینه آگاهانه توجه داریم تا تصویری فراتر از تک نگاشت یک معمار ارائه دهیم. پاسخ به پرسش تحقیق را با تمرکز بر منابع دست اول خصوصاً مقالات او پیش برده ایم، و به روش تاریخی روایتی از چیستی مواضع او حدفاصل دهه بیست تا چهل به دست داده ایم.این تحقیق نشان داد گذشته در اندیشه وارطان به دو صورت ظاهر شده است، گذشته دور و گذشته نزدیک. در هر دو برهه، یعنی دهه بیست و چهل شمسی، گذشته دور بر تمامی دوره های تاریخی تا دوران اوج آن یعنی دوره صفویه دلالت دارد. گذشته نزدیک چند دهه پیش از انتشار مقاله است که مدت و دلالت آن در دو برهه با هم شباهت ها و تفاوت هایی دارد. مواضع وارطان در نسبت با گذشته در هر یک از دو برهه در نسبت با شیوه نوین معنی دار است. همچنین مواضع او با تصویری از آینده که متأثر از آرمان های معماری مدرن در اروپا و غرب پیوند دارد.
آزمایشگاه زنده شهری به مثابه روشی برای گذار فرهنگی به معاصرسازی پایدار؛ نمونه موردی: محله جماران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۴۰-۲۰
حوزههای تخصصی:
اهداف: تحقق تغییرات تحول آفرین برای گذار به توسعه پایدار، نیازمند نهادینه شدن پیکره بندی های فعلی و تبیین راهکارهای جدید است. فرضیه پژوهش با اتکا به اصل مجموعیت در معماری منظر، بیان می دارد که پیاده سازی آزمایشگاه زنده شهری با استفاده از پتانسیل های منظر آیینی، تسهیل فرآیندهای گذار به سوی پایداری فرهنگی و در نتیجه معاصرسازی سبز را به دنبال خواهد داشت. روش ها: آزمایشگاه زنده شهری به عنوان بستری برای استفاده از ظرفیت تجربه زیسته شهروندان و تحقق مشارکت، شناسایی می شوند. پژوهش ضمن مرور مبانی نظری پایداری فرهنگی به تبیین منظر آیینی به مثابه منظر روزمره می پردازد. سپس با مطالعه محله جماران، مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با ذی نفوذان توسعه در محله جماران، به روش تئوری زمینه ای ترتیب می دهد. پس از آن با تطبیق مقوله های حاصل از کدگذاری گفتمان های مصاحبه با نتایج خوانش بستر و تحلیل آن ها، نظریه پردازی انجام شد. یافته ها: داده های استخراجی در محله جماران، موجب شناسایی مقوله هایی شد که نقش آزمایشگاه های زنده شهری را به عنوان ساختارهایی در بستر زیست روزمره ساکنین مورد تأیید قرار دادند. الگویی که در بهره گیری از پتانسیل های منظر آیینی، به منظور تسهیل گذار به توسعه پایدار و در نتیجه معاصرسازی سبز، کارایی خود را نشان داد. نتیجه گیری: پیاده سازی آزمایشگاه زنده با به رسمیت شناختن مشارکت و تصمیم سازی افراد محلی، به واسطه منظر آیینی به عنوان امری فرهنگی، موجب تسهیل فرآیندهای گذار به معاصرسازی پایدار است. همچنین، تأثیرات آزمایشگاه زنده شهری بر بازشناخت ویژگی های بومی بستر قابل تأمل است.
معاصرسازی سبز مجتمع کارخانه سیمان ری با تاکید بر اقتصاد چرخشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۵۸-۴۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف اصلی این پژوهش برقراری ارتباط مناسب بین مجموعه کارخانه صنعتی سیمان ری و مخاطبان از طریق تعریف فعالیت پایدار و افزایش منزلت فرهنگی و اجتماعی منطقه و ایجاد اقتصاد چرخشی و پویا است. بر اساس پیش فرض مقاله، ظرفیت مهم این کارخانه قرارگیری در فهرست میراث صنعتی مشترک ایران و آلمان است، که فرصت مناسبی برای بازکاربست همساز سبز این بنا محسوب می شود. روش ها: این پژوهش ماهیتی کاربردی دارد و با استفاده از روش کیفی- اقناعی نسبت به تبیین موضوع اقدام می نماید. چارچوب مفهومی پژوهش بر ترکیبی از نظریه های معماری و اقتصاد چرخشی بنیان نهاده شده است. پژوهش با مقایسه بایسته های معاصرسازی سبز با شاخص های اقتصاد چرخشی، راهکارهایی را برای موفقیت نمونه مورد مطالعه ارایه می دهد. یافته ها: دستاوردهای حاصل از تحلیل یافته نشان دهنده آن است که شناخت فرایندهای و ساختمان های کارخانه، با نگاه جامع به تعریف فعالیت های به روز و پایدار با در نظر گرفتن ده شاخص کلیدی مربوط به اقتصاد چرخشی، به بازکاربست همساز کارخانه سیمان ری همبسته است. یافته های پژوهش بر اهمیت رویکرد جامع مبتنی بر اقتصاد چرخشی تاکید می ورزد. نتیجه گیری: ارزش های میراث معماری صنعتی در سه حوزه اصلی زمان، مکان و اصالت با راهکارهای کاهش مصرف، استفاده مجدد و بازیافت می تواند با توجه خاص به گردشگری پایدار و اقتصاد فرهنگی افزایش یابد. معاصرسازی کارخانه سیمان ری و تبدیل آن به موزه میراث معماری صنعتی و آموزش صنعت به جامعه به عنوان یک مقصد گردشگری پایدار، فرصتی کلیدی برای تبدیل این نمونه از میراث صنعتی؛ به موتور محرک توسعه می باشد.
پژوهشی در فرم و محتوای قالی های چهارفصل ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آذر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۴
61 - 72
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : چهارفصل یکی از ساختارهای طراحی در قالی های ایران است که ظهور آن به نیمه اول قرن بیستم و همسو با تحولات فرهنگی و اجتماعی تبریز در دوره قاجار و پهلوی اول می رسد. تلفیق مناظری از صحنه های زندگی روستایی و آثار و ابنیه تاریخی با انواع طرح ها و نقوش سنتی در ساختار چهارفصل باعث شده است این قالی ها به مثابه متن های تصویری، بازتاب دهنده شرایط فرهنگی و اجتماعی زمان تولید خود باشند. بنابراین این مسئله که شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه چگونه و در قالب کدام نشانه های تصویری در طرح چهارفصل بازتاب یافته، محل پرسش است. سؤال اصلی پژوهش بر شناخت موضوعات غالب و زمینه های اجتماعی مؤثر در شکل گیری طرح چهارفصل در جغرافیای قالی ایران تمرکز دارد. هدف پژوهش : هدف پژوهش شناسایی موضوعات غالب در منظره پردازی، گستره جغرافیایی تولید و زمینه های اجتماعی مؤثر در شکل گیری طرح چهارفصل است. روش پژوهش : روش پژوهش به صورت کیفی و تحلیل محتوای طرح هاست. ابتدا جامعه نمونه تحقیق به صورت نمونه گیری حداکثری و هدفمند شامل 26 نمونه قالی با طرح چهارفصل شناسایی شد. سپس محتوای این نمونه ها بر اساس سؤالات و اهداف پژوهش مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار گرفت. نتیجه گیری : نتایج پژوهش نشان دادند که تمامی نمونه های شناسایی شده در جغرافیای شهر تبریز طراحی و تولید شده اند. در طرح این قالی ها مفاهیم ملی گرایی، باستان گرایی و آیین های فرهنگی و اجتماعی جامعه در قالب نشانه های تصویری و نوشتاری بازتاب یافته اند.
شاخص های تأثیرگذارِ اصالت بخش در بازآفرینی خانه صدقیانی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
91 - 108
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: گواهی تاریخی بودن آثار و بناهای تاریخی بر اصالت استوار است؛ اگر بازآفرینی اثر بر پایه حفظ اصالت اثر صورت نگیرد هویت تاریخی آن خدشه دار می گردد و دیگر نمی توان آن را یک اثر تاریخی دانست؛ از این رو در جریان بازآفرینی بناهای تاریخی از جمله، خانه صدقیانی تبریز -از دوره قاجار و پهلوی- در نظر گرفتن شاخص های تأثیرگذارِ اصالت بخش، لازم و ضروری به نظر می رسد. سوال تحقیق: مولفه های بازشناخت اصالت در حوزه مرمت از میراث فرهنگی و شاخص های تأثیرگذارِ حفظ اصالت در بازآفرینی خانه صدقیانی تبریز کدام است؟ هدف تحقیق: پژوهش حاضر از طریق بازخوانی و واکاوی اسناد و منشورهای بین المللی و دیدگاه های صاحب نظران در پی دست یافتن به سطحی از شناخت و تعیین وجوه و ابعاد اصلیِ اصالت در مرمت اثر و ارزیابی و بررسی آن در بازآفرینی خانه صدقیانی تبریز می باشد. روش تحقیق: روش تحقیق از نوع تحقیق کاربردی و به صورت کیفی و راهبرد تحلیل محتوا بوده و در دو بخش کلی ادبیات نظری و پیمایش های میدانی انجام یافته است. در بخش ادبیات نظری با استفاده از گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و اسنادی در جهت واکاوی موضوع اصالت در بازآفرینی بناهای تاریخی، اطلاعات مربوط به بنیان های نظری تحقیق با مطالعه منابع متعدد به دست آمده و شاخص های اصالت بخش، از طریق بازخوانی و واکاوی اسناد و کنوانسیون های بین المللی در کنار بررسی دیدگاه های صاحب نظران جمع بندی گردید. در ادامه با انتخاب خانه تاریخی صدقیانی تبریز بعنوان نمونه موردی، حفظ اصالت اثر در جریان بازآفرینی آن، مورد تطبیق با شاخص های بدست آمده مبانی نظری قرار گرفت. نتیجه گیری: مولفه های هشت گانه اصالت در تطبیق تحلیلیِ شاخص های اصالت در بازآفرینی بناهای تاریخی، استخراج و در فرایند بازآفرینی خانه تاریخی صدقیانی تبریز مورد بررسی قرار گرفت.
Vernacular Architecture of Bakhtiari Tribal Black Tents(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۳ - Serial Number ۴۵, Summer ۲۰۲۲
31 - 42
حوزههای تخصصی:
The Iranian tribes have their unique architecture due to their lifes tyle. They resort to a portable shelter type, the black tent, that can be carried and assembled easily. This article introduces this shelter type applied in the Bakhtiari tribe, which has a his tory dating back to the Iranian civilization. This s tructure has retained its identity due to its ability to meet the needs of its inhabitants for centuries and remains a valuable legacy of Iranian architecture. The field s tudy of Bakhtiari tribes is run by assessing their spatial conditions and adapting them to the library s tudies. The uniqueness of this architecture is in its flexibility and compatibility with the environment. The harmony and rhythm used in interior decoration are directed by climate, culture, cus toms, and living conditions, thus forming temporary architecture. According to the given site, the natural material type consumed in this s tructure is feet, creating comfort in the inhabitants' lives. The seasonal and functional condition flexibly dictates the size and plan of the black tent. In this context, to preserve this heritage running in-depth s tudies on this issue is of the essence.
بررسی و تحلیل نقش تکنولوژی در پیشرفت ساختمان سازی در معماری دوره پهلوی دوم
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد صنعتی کشورها لازم است معماری معاصر ایران از لحاظ رشد صنعتی مورد بررسی قرار گیرد تا جایگاه کنونی و نکات ضعف و قوت مشخص گردد و چشم انداز آینده روش شود بنابر این در این مقاله به شناخت و بررسی معماری پهلوی دوم از منظر پیشرفت تکنولوزی مورد تحلیل قرار گرفته است که روند پیشرفت صنعتی سازی ساختمان از دوره قبل از انقلاب مشخص شود و امکان مقایسه با معاری معاصر فراهم گردد. تحقیق حاضر با روش ترکیبی، تفسیری-تاریخی و رویکرد غالب کیفی در گردآوری و تحلیل اطلاعات انجام شده است .در جهت دستیابی به نتایج مطلوب با مطالعات اسنادی و کتابخانه ای بروی تحقیقات گذشتگان و بررسی ساختمانه های ساخته شده در دوره پهلوی دوم مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و فاکتورهای تأثیر گذار در پیشرفت تکنولوژی ساخت و در کل نکات قوت و ضعف معماری از این مطالعات استخراج گردیده است.استفاده از سازه های پیش ساخته بتنی و فلزی و نماهای پیش ساخته، مصالح جدید مانند شیشه های عریض، بتن نمایان، نماهای شیشه ای در ساخت بناها مورد استفاده قرار گرفت. از مهم ترین عوامل به کار گیری تکنولوژی در این دوره همکاری با شرکت های خارجی می باشد که زمینه پیشرفت همگام با سبک های بین المللی و های تک را در ایران فراهم کرد و سبب رشد دانش طراحی و ساخت در معماری دوره پهلوی دوم شد.
سیر تحول حیاط در خانه های یزد از دوره آل مظفر تا صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
225 - 247
حوزههای تخصصی:
یزد شهری تاریخی است که قدیمی ترین ساختمان های مسکونی را در خود جای داده است. در دوره 77 ساله حکومت آل مظفر، یزد به عنوان مرکز حکومتی وسیع با قلمروی گسترده شد و شکوه و رونق برای این شهر به وجود آمد. در دوره صفوی نیز به مانند حکومت مظفری به واسطه امنیت و آرامش شهر یزد، شاهد افزایش ساخت وساز خانه ها هستیم. یکی از اجزای لاینفک خانه ها در دوران آل مظفر و صفوی، حیاط است. در لابه لای تحولات معماری مسکونی در این دوران شاهد گونه های متفاوت و متنوعی از فضای حیاط در این خانه ها هستیم؛ به گونه ای که تحول حیاط یکی از جلوه های عملی و نظری دگرگونی اندیشه های معماری است. به واسطه تنوع خانه در دوران آل مظفر و صفوی و صورت نگرفتن پژوهشی جداگانه درباره کرونولوژی حیاط و سیر تحول آن از دوره آل مظفر تا صفوی، در این تحقیق به آن پرداخته شده است. این پژوهش بر مبنای اسناد و مدارک تاریخی و همچنین مطالعات میدانی صورت گرفته است. روش این پژوهش تحلیلی تاریخی و منبع اصلی آن، منابع تاریخی مانند کتاب تاریخ یزد و تاریخ جدید یزد برای دوره آل مظفر و جامع مفیدی و جامع جعفری برای دوره صفوی است. در این پژوهش ابتدا به تبیین ویژگی های خانه در متون تاریخی و سپس سعی در معرفی اجمالی معماری خانه های موجود شده است. مقایسه تطبیقی بین حیاط ها از جنبه های کالبدی، مرحله بعدی تحقیق است که به صورت گزارش های کمی بیان شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در دوره آل مظفر سه گونه حیاط به صورت های اندرونی، باغچه پشتی (باغ خلفی) و سرابستان به کار می رفته است. در دوره صفوی حیاط های اندرونی و سرابستان به حیات خود ادامه دادند و خبری از حیاط های مشجر کوچک در پشت ایوان نیست. در نهایت می توان بیان کرد که حیاط خانه باغ های صفوی برگرفته از الگوی سرابستان مظفری و وفادار به طرح خانه باغ های مظفری بوده و با تغییرات درون آن به روزشده الگوهای پیشین خود است.
کاربست سیاست های طراحی شهری در راستای ایجاد محلات پایدار با تاکید بر رویکرد TOD (موردپژوهی: محله منصور تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
21 - 38
حوزههای تخصصی:
در شهرسازی معاصر دنیا، توجه به گسترش حمل و نقل عمومی و توسعه شهرها بر مبنای آن به یک اصل پذیرفته شده جهت مواجهه با ترافیک سنگین و مشکلات ناشی از آن و خلق محلاتی سرزنده، پویا و قابل زیست در شهرها تبدیل شده است. ایده توسعه حمل و نقل محور(TOD) در سطح خرد با ارائه راهکارهای طراحی شهری زمینه محور، بر گسترش اجتماعات محلی و محلات زیست پذیر تأکید می کند. محلاتی پویا، کارا، سرزنده و مشوق تعاملات اجتماعی که گسترش آنها از اهداف و انگاره های پایداری در طراحی شهری است. محله منصور تبریز از جمله محلاتی است که در مجاورت خود با احداث ایستگاه متروی شهید بهشتی مواجه بوده و برنامه و طرحی برای بررسی تاثیرپذیری محله از این زیرساخت حمل و نقل عمومی صورت نپذیرفته است. از این رو هدف پژوهش حاضر تبیین لزوم بهره مندی از مزایای سیستم حمل و نقل عمومی در راستای ایجاد و افزایش روند پایداری در محله منصور تبریز و کاربست سیاست های طراحی شهری حمل و نقل محور در راستای پایداری محدوده مورد مطالعه می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر به صورت روش توصیفی و تحلیلی است، روش گردآوری داده ها و اطلاعات به دو روش اسنادی، کتابخانه ای و همچنین پیمایشی و میدانی می باشد در روش میدانی در قالب پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه اطلاعات گردآوری می گردد. در ادامه با استفاده از مدل آرگون چشم انداز نویسی، تعیین اهداف، راهبرد و سیاست ها، به ارائه آلترناتیوها و ارزیابی آنها به کمک روش GAM پرداخته می شود. انتخاب بهترین سناریو جهت رسیدن به طراحی مناسب برای محله منصور تبریز با بکارگیری رویکرد TOD و پایداری محله، به عنوان نتایج پژوهش تدوین گردیده است.
تبیین جایگاه فضای عمومی شهری در دو انگاره مصرف فرهنگی و تولید اجتماعی فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
101 - 130
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نگرش انتقادی به هژمونی سرمایه بر روابط انسانی در جامعه امروز آنگاه که با فضا پیوند می خورد، وارد محدوده مطالعات شهری شده و موردتوجه واقع می شود. از این منظر در مطالعه شهری فضا، به عنوان مفهومی مناقشه انگیز (پروبلماتیک)، دو دسته ادبیات تولید (اجتماعی) و مصرف (فرهنگی) فضا قابل تشخیص هستند که به نظر می رسد بیش از همه ذیل دو دیسیپلین مطالعات فرهنگی و اقتصاد سیاسی مورد بسط قرارگرفته اند. همچنین فضای عمومی که در کانون مطالعات طراحی شهری قرار دارد، طی سال های اخیر با نوعی فهم انتقادی آمیخته شده است. اینجاست که ماهیت میان رشته ای طراحی شهری، آن را ناگزیر از توجه توأمان به ادبیات تولید و مصرف فضا برای فهم عمیق تر تحول فضاهای عمومی در میانه تنازع نیروهای قدرت و مردم نموده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف توسعه فهم انتقادی از فضای عمومی خصوصاً ذیل دانش طراحی شهری به کمک تطبیق ترکیبی دو انگاره نظری تولید اجتماعی و مصرف فرهنگی فضا برآمده است. روش: این جستار نظری با بررسی سلسله مراتبی از ریشه های فلسفی تا بروندادهای ملموس حاصل از مفاهمه دو انگاره فوق الذکر، تلاش می کند تصویری خوانا از جایگاه فضاهای عمومی شهری در قالب یک منظومه نظری ارائه نماید. یافته ها : یافته های مقاله چگونگی ارتباط مفاهیم موردتوجه سه دسته ادبیات تولید اجتماعی فضا، مصرف فرهنگی فضا و مطالعات انتقادی طراحی شهری را در سه سطح پارادایمی، نظری و عینی نشان می دهد. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد عرصه زندگی روزمره کانون مفاهمه دو انگاره مصرف فرهنگی و تولید اجتماعی فضا است؛ عرصه ای که بخش نمایانی از آن در فضاهای عمومی به عنوان میدان عمل طراحی شهری و میدان تبلور دائمی تولید و مصرف جاری است. بر این مبنا دانش طراحی شهری می تواند زندگی روزمره را از دریچه مفهوم همگن شدن فضا مورد خوانش قرار دهد؛ جایی که نیروهای بالادستی تولید انتزاعی در دیالکتیکی با نیروهای پایین دستی مصرف عینی، در حال تحول فضاهای شهری معاصر هستند
بررسی ویژگی های ساختاری سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: محله آخماقیه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم توجه به ویژگی های ساختاری سکونتگاه های غیررسمی با پیشبرد راهکارهایی مبتنی بر جزءنگری در مواجه با این معضل شهری، روز به روز بر دامنه مشکلات در این سکونتگاه ها می افزاید. هدف پژوهش حاضر، شناسایی چالش های محله آخماقیه به عنوان یکی از سکونتگاه های غیررسمی در شهر تبریز است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی بوده و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش پرسش نامه و آزمون های تی تست، فریدمن و همبستگی بهره برداری شده است. داده های پژوهش، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی گردآوری شده (ترکیبی از روش های کمی و کیفی) و حجم نمونه هم بر اساس فرمول کوکران معادل 378 نفر برآورده شده است. شاخص های تعیین شده در این پژوهش، به تریتب شاخص های "کالبدی" "اجتماعی" "اقتصادی" و "زیرساختی" هستند. نتایج تحلیل داده ها و پرسش نامه ها حاکی از آن بود که محله آخماقیه از نظر ویژگی های ساختاری (کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیرساختی) پایین تر از حد متوسط قرار داشت و بیشترین میزان رضایتمندی ساکنان محله آخماقیه تبریز در میان مؤلفه های مورد مطالعه، مربوط به مؤلفه اجتماعی بود و پس از آن به تریتب مؤلفه «زیرساختی»، مؤلفه «کالبدی» و در نهایت کمترین رضایتمندی مربوط به مؤلفه «اقتصادی» بود و به طورکلی رضایتمندی ساکنان از شاخص های ساختاری سکونتگاه های غیررسمی یکسان نبود. یافته های دیگر تحقیق نشان داد که بین کیفیت زیرساختی و کیفیت اقتصادی محله آخماقیه، ارتباط معنادار و مثبتی وجود داشت.
رهیافتی بر جایگاه مدیریت تغییر در حفاظت از مناظر شهری تاریخی بررسی موردی: محدوده مرکزی بافت تاریخی قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در یک قرن اخیر مناظر شهری تاریخی تحت تأثیر تحولات ناشی از عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و البته در پی اجرای طرح های بالادستی، مداخلات و تغییرات اقلیمی، دچار تغییر شدند. در چنین شرایطی جلوگیری از چنین تغییری عملا غیرممکن شده و مدیریت این تغییرات در راستای حفاظت از شهر تاریخی ضرورت پیدا کرده است. این نوع از مدیریت به عنوان بخشی از فرآیند حفاظت شهری با تجزیه و تحلیل دقیق تغییرات و تأثیرات آن به کنترل و کاهش آثار سوء آن ها می پردازد. هدف از این پژوهش کاربست مدیریت تغییر در حفاظت از منظر شهری تاریخی قزوین است که از طریق شناخت ویژگی های بافت تاریخی و بررسی تغییرات، ارزیابی و آسیب شناسی آن تأمین شده است. همچنین تغییرات مناطق مسکونی، مناطق سبز و راه ها به طور خاص بین سال های 1335 تا 1398 با استفاده از نرم افزار ArcGIS10 مورد مقایسه قرار گرفتند. تغییرات رخ داده در محدوده تحت تأثیر اجرای طرح های توسعه شهری، با افزایش قطعات بلوک های مسکونی ضمن کاهش مساحت آن ها، از بین رفتن شبکه معابر ارگانیک بافت تاریخی، و همچنین با کاهش چشمگیر و پراکندگی فضای سبز روبرو شده است.
مطالعه تطبیقی سنگ افراشت های منطقه تاریخی شَهریری واقع در مشگین شهر استان اردبیل و سَن سرنن آویرون واقع در جنوب فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
75 - 90
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شباهت ظاهری بین سنگ افراشت های متعلق به عصر آهن II (1000- 586 ق. م.) در منطقه شَهریری واقع در مشگین شهر استان اردبیل و سَن سرنن آویرون واقع درجنوب فرانسه با وجود مسافت بسیار زیاد بین این دو منطقه، مسئله مهمی است که تاکنون به آن پرداخته نشده است. بررسی چگونگی شباهت های این سنگ افراشت ها که از آداب تدفین مشابه رایج در این دو منطقه نشأت گرفته است، ضرورت این مطالعه را به وجود آورده است. هدف پژوهش: پژوهش فوق با هدف اصلی مطالعه چگونگی شباهت های سنگ افراشت های دو مکان باستانی شَهریری و سَن سرنن آویرون و هدف فرعی تطبیق شباهت ها و تفاوت های این سنگ افراشت ها و همچنین، شناخت ماهیت آنها، به مطالعه گستردگی فرهنگ و آیین تدفین ترکان باستان (مکتب اوشاقلاری) در غرب ایران می پردازد. لذا این مطالعه محققین را به جنبه های دیگری از هنر سوق می دهد. روش پژوهش: این نوشتار به شیوه کیفی تاریخی- تطبیقی و گردآوری اطلاعات از طریق کتابخانه ای (اسنادی) و تصاویر شَهریری به صورت میدانی توسط نگارندگان بوده است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد شباهت در سنگ افراشت های شَهریری و سَن سرنن آویرون ناشی از ذهن دوساحتی یا تکامل در ساختارهای عصبی زیربنای ادراک بشر است. به این ترتیب ذهن بشر با دریافت الهامات ذهنی به تکامل دست یافت و به آگاهی مشترک ذهنی رسید و این تفکر و آگاهی یکسان منجر به پدیدآوردن آثار هنری مشابه در نقاط مختلف جهان شده است. این آثار علی رغم بُعد مکانی متفاوت دارای شباهت در کلیات و تفاوت در جزییات است.
تحلیل دانش بیومیمتیکس و روش حل مساله ابداعی (TRIZ) در طراحی خلاق معماری
منبع:
بوطیقای معماری سال اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
15-29
حوزههای تخصصی:
این مقاله اولین نتایج را با هدف بررسی رابطه دامنه بین TRIZ و بیومیمتیکس در محدوده طراحی نوین معماری ارائه می دهد. در واقع چند نویسنده در حال حاضر به عنوان یک مسیر تحقیق مرتبط با شناسایی فرصت های ادغام بین TRIZ و بیومیمتیکس برای طراحی موثرتر و کارآمدتر پیشنهاد شده است. این مقاله مقایسه بین ابزارهای مبتنی بر مدل سازی عملکردی مورد استفاده در روند حل مسئله را در داخل TRIZ و بیومیمتیکس ارائه می دهد. این مقایسه در نظر دارد به ایجاد همپوشانی تکمیلی و ناسازگاری این تکلیف ها، نشانه هایی در مورد نحوه بهبود روند توصیف راه حل های طبیعی در یک روش مهندسی و نحوه توصیف مشکلات فنی به منظور استفاده از اطلاعات طبیعی به عنوان منبع الهام داده شده توسط تجزیه و تحلیل چند نمونه داده می شود. نتایج به دست امده از نظر تغییرات لازم در توصیف مشکل مهندسی مورد بحث قرار می گیرد تا از پایگاه داده ای از عملکردهای بیولوژیکی (به عنوان مثال طبقه بندی بیومیمیکری) به عنوان منبع دانش طبیعی در فرایند طراحی نوین استفاده شود.
ارزیابی نظام اتصال انسان و طبیعت در سیستم واقعیت مجازی با هدف ارائه و بازتاب مدلی در کالبد معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
181 - 199
حوزههای تخصصی:
مواجهه با طبیعت بعنوان نیاز فطری، یک ضرورت چندوجهی در زندگی شهریست که کَمابیش رویارویی با این مقوله اتصالی فیزیکی و روندی خطی بوده است. در خِلال این سِیر با ورود مفاهیم جدید در علوم، واقعیت مجازی برای تنوع دادن این تجربه به شکل تِله پِرزِنس مورد توجه بسیاری از کشورها در حوزه معماری قرار گرفته و قواعد سازمانی آن ها را تحت تأثیر قرار داده است. درحقیقت، این اصل منطقِ تازه ای در زمینه معماری با توجه به پیشرفت های حاصله همراه دارد و آن تولید فضاهای احساس برانگیزی است که در عین حال انتزاعی ولی بسیار ملموس اند. علیرغم جابجایی مرزهای واقعیت در جهان به قصد پیشبرد و ترکیب نو، هنوز تفکری اساسی از این نوع رابطه در کشورمان دیده نشده و کمیابی آن به وضوح حس می شود. بدین سان برای محک این فرم حضور، در روشی خاص، انسان و طبیعت برای بازتولید یک تعامل نوآفرین در معماری، در دنیای دیجیتالی ارزیابی می شوند. منظور از انجام پژوهش، سنجش حس حضور در طبیعت مجازی با آشکارسازی نظام معیاری آن (سنجش ابزار واقعیت مجازی) و همچنین جهش این پیوند در معماری با تعیین شاخص های سازنده آن است. فرایند تحقیق، نخست مبتنی بر مطالعات اسنادی طبق مرور مستندات مربوط به تحقیقات بارز و برجسته با استفاده از منابع کتابخانه ای بدست آمده است. در ادامه آن، الگویی از به محک در آوردن این حس در معماری توسط محققین این پژوهش پیشنهاد شده است. در نهایت پارامترهای تحقیق از طریق پرسشنامه ارزیابی شده و برای رسیدن به یک راهکار با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد بکارگیری ابزار واقعیت مجازی و ارائه تکنیک هایی از آن در کالبد معماری، در جهت ارتباط بین انسان و طبیعت میتواند لایه ای نو از تعاملات دیجیتالی را در معماری شکل دهد.
شناسایی و ارزیابی اثر مولفه های محیطی- فردی- اجتماعی بر ادراک حرارتی جهت بهبود وضعیت در فضای اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
259 - 279
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های متنوع آسایش در محیط های مصنوع، آسایش حرارتی است که تحت تاثیر مولفه های مختلفی میتواند تغییر یابد. محققان بر این مسئله تاکید می ورزند که مطالعات اولیه آسایش حرارتی با تکیه بر مولفه های اقلیمی تنها بخشی از نتایج را توجیه می نماید؛ از اینرو لازم است اثر سایر مولفه های نیز بررسی گردد. این پژوهش با هدف روشن نمودن مولفه های فردی و اجتماعی، علاوه بر محیطی، اثرگذار بر ادراک آسایش حرارتی صورت پذیرفته است تا بدین ترتیب راهکارهایی در جهت بهبود وضعیت طراحی و بهسازی فضاهای اداری ارائه نماید. بنابراین دو سوال مطرح است: یکی آنکه مولفه های اثرگذار بر ادراک آسایش حرارتی کدام اند؟ و دیگری کدام یک از پاسخ های حرارتی قابلیت پیش بینی بهتری توسط این نوع مولفه ها را دارا می باشند؟. در این راستا مطالعه ای میدانی (شامل پرسشنامه، مشاهده و ثبت داده های اقلیمی با استفاده از حس گرهای حرارتی) در ساختمان مدیریت دانشگاه شیراز در چهار روز کاری در زمستان 1397 انجام شده است. مولفه های فردی (شامل سن، جنسیت، فشار خون، ضربان قلب، دمای بدن، رنگ پوست، نرخ لباس، نرخ فعالیت و رفتارهای سازگاری خودآگاه) مولفه های اجتماعی شامل (رشته تحصلیی، سمت، سطح تحصیلات، وضعیت مصاحبت و وضعیت مراجعین) در قالب پرسشنامه و مشاهده توسط محقق سنجیده شده است. دمای هوا و رطوبت نسبی داخل به عنوان مولفه محیطی، نیز توسط دیتالاگرها ثبت شده اند. پاسخ های حرارتی افراد نیز در قالب مقیاس های احساس حرارتی، آسایش حرارتی، رضایت حرارتی، ترجیح حرارتی، پذیرش حرارتی و آسایش حرارتی کلی سنجش شده اند. نتایج مطالعه بر روی 108 کاربر در ساختمان اداری نشان می دهد تاثیر مولفه های اجتماعی قابل اغماض است اما توجه بدان ها در روند طراحی می تواند به بهبود وضعیت کمک نماید. در خصوص مولفه های فردی نیز شاخص توده بدن و نرخ لباس دو مولفه با بیشترین اثرگذاری می باشند. بنابراین وجود مولفه های اجتماعی کمک چندانی بر پیش بینی پاسخ های حرارتی نمی نماید. براساس مولفه های محیطی و فردی نیز، ترجیح حرارتی ضریب تعیین بالاتری را نشان می دهد. از آنجایی که ترجیح حرارتی زمینه ساز تغییرات لحظه ای و واکنش فرد در محیط می شود، از اهمیت بسزایی برخوردار است و باید مورد توجه طراحان قرار گیرد.