فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۸۱ تا ۲٬۸۰۰ مورد از کل ۷٬۵۷۷ مورد.
منبع:
نقش جهان سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
205-217
حوزههای تخصصی:
طراحی ساختمان فعالیتی کاملاً پیچیده و چندوجهی است که در آن تیمی از طراحان تلاش می کنند بین پارامترهایی متنوع و متضاد که خود تابعی از قیدهای متنوع هستند تعادل برقرار کنند. به دلیل همین پیچیدگی، ابزارهای شبیه سازی عملکرد ساختمان ابداع شده اند و به دنبال آن، استفاده از روش های بهینه سازی، عموماً به عنوان ابزار تصمیم گیری آغاز شده است. پژوهش حاضر مروری بر روش ها و الگوریتم های بهینه سازی مورد استفاده در طراحی ساختمان است و تلاش می کند تا علت انتخاب آنها را کشف کند، مسایل عملی و قابلیت های آنها را نشان دهد و خصوصیات کلیدی آنها را معرفی نماید. عدم شناخت معماران نسبت به این موضوعات و عقب ماندگی آنان نسبت به سایر رشته های مربوط به طراحی و نگهداری ساختمان، اهمیت موضوع را دوچندان می کند. مهم ترین اصل برای انتخاب استراتژی بهینه سازی مناسب، طبقه بندی الگوریتم های بهینه سازی و همچنین انتخاب الگوریتم مناسب برای یک مساله مشخص است. به همین دلیل پژوهش های متعددی در این حوزه بررسی شده اند و براساس آن، الگوریتم های بهینه سازی طراحی معماری به سه دسته تکاملی، جست وجوی مستقیم و ترکیبی تقسیم بندی شده اند. یافته ها نشان می دهد الگوریتم های تکاملی و به خصوص الگوریتم ژنتیک کاربرد بیشتری از سایر الگوریتم ها در بهینه سازی داشته است. در این پژوهش ها متغیرهای کلی طراحی نیز مصالح ساختمانی، فرم و جهت ساختمان، طراحی و ساختار سایه اندازی و نیز سیستم تهویه متبوع، بوده اند. در ضمن، تعداد مقالات پژوهشی که از این الگوریتم ها برای بهینه کردن طراحی ساختمان استفاده کرده اند، هنوز در مقابل تعداد مقاله های بهینه سازی کنترل ساختمان، خیلی کم است.
خوانش هندسه پنهان در شهر تاریخی و تاثیر تحول مدرن بر آن؛ نمونه موردی: سبزه میدان، تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
231-238
حوزههای تخصصی:
اهداف: اجزای شکل دهنده به فرم شهر در طول تاریخ و با توجه به مقتضیات ساکنین خویش از یک برهم نشینی قانونمند و کاملاً هندسی غیرمشهود پیروی می کرده اند که در ظاهر بی نظم خود دارای توانایی ارتباط و تعادل بین دولت، ملت و مذهب بوده است. این پژوهش به دنبال خوانش و واکاوی هندسه پنهان موجود در شکل شهر در گذشته تاریخی آن است که امکان ارتباط میان ارکان اجتماعی شهر را به راحتی میسر می نموده است. ابزار و روش ها: روش این پژوهش با رویکرد کیفی از نوع تاریخی- تحلیلی است. این تحقیق با مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به بررسی نظام پنهان در شهر تاریخی و تاثیر تحولات مدرن بر آن پرداخته و در نمونه موردی سبزه میدان خوانش هندسه پنهان، مبتنی بر سه رأس دولت، ملت و مذهب صورت می گیرد. یافته ها: هندسه پنهان در شهرهای تاریخی، روح حاکم بر لایه های درونی شهر است و با ساختاری نظام مند در وجوه عملکردی و ادراکی، روابط مذهبی، سیاسی و اجتماعی ساکنین آن را تنظیم می کند. با ورود مدرن و تغییرات بنیادین آن، شهر تهران متحول شد و تناسبات هندسه پنهان و ارگانیک در مجموعه سبزه میدان تبدیل به یک هندسه اقلیدسی با خیابان های عمود بر هم شده و توازن آن مختل می شود. نتیجه گیری: نظام هندسی مستتر در یک شهر بیانگر هویت و مدنیّت در آن است. هندسه منظم شهر مدرن در تقابل با اصالت درونی پهنه های تاریخی قرار دارد. از همین رو خوانش هندسه پنهان ساتر بر شهر تاریخی، لازمه اتخاذ رویکرد مداخله مناسب در بافت های تاریخی و هویتمند شهر است که به واسطه آن بتوان اصالت تاریخی آنها را بازیابی نمود.
خوانش قرآنی زمینه های معنوی معاد در منظر یادمانی و روایت گر گورستان های متروک درون شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف کلی این تحقیق خوانش زمینه های معنوی معاد در احیای منظر یادمانی و روایت گر گورستان های متروک درون شهری براساس آموزه های قرآنی و روایات ائمه معصومین است. ابزار ها و روش ها: این تحقیق با استفاده از روش توصیفی تحلیلی انجام شده و از شیوه های کتابخانه ای و میدانی بوسیله مشاهده و پرسش از جامعه آماری متخصصان دینی و حرفه ای رشته معماری منظر با استفاده از پرسشنامه ساختار یافته، به منظور جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. یافته ها: رابطه مکان، منظر و جایگاه مؤلفه های معنایی در خوانش و ادراک منظر با محوریت گورستان و بصورت خاص مسئله ی معاد به عنوان اصلی ترین مؤلفه معنایی در منظر گورستان شناسایی شده است. مسئله معاد مطابق با تفاسیر قرآن کریم و احادیث و نظر فلاسفه، عارفان تشریح شده و چگونگی استفاده از رمزگان های عینی و ذهنی معاد مطابق آیات قرآنی در منظر گورستان های متروک درون شهری بررسی شده است. نتیجه: نتیجه ی به دست آمده از این تحقیق گویای این مهم می باشد که منظرسازی عینی و ذهنی از معاد در آیات قرآن کریم هر کدام به نحوی حاوی مفاهیم و رمزگان های مختلفی هستند که تاثیرات گوناگونی بر مخاطبان می گذارند و لذا استفاده صحیح از آنها در احیای مناظر گورستان های متروک درون شهری می تواند سبب ادراک هر چه بهتر و بیشتر روایت گری و یادآوری این مناظر از معاد در ذهن مخاطبین باشد و در پی آن، سبب ارتباط بیشتر مخاطبان با منظر این مکان ها شود.
بازیابی ﻣﺆلفه های معنایی ﻣﺆثر بر طراحی نماها و جداره های شهری در راستای انعکاس احساسات ناظران (محدوده مورد مطالعه منطقه دو تهران)
حوزههای تخصصی:
نمای ساختمان ها به عنوان یکی از عوامل ﻣﺅثر بر سیمای شهر، بخش قابل توجهی از دانش و عواطف محیطی شهروندان را شکل می دهند. امروزه با توسعه شهرنشینی و افزایش روزافزون ساخت و ساز، ضرورت توجه به نما و ساماندهی بدنه های شهری به عنوان چهره مسلط کالبد شهر که ناظر متداوماً با آن برخورد دارد مورد توجه قرار گرفته است. تحولات دهه های اخیر در سبک های طراحی نما و روند شکل گیری آنها به گونه ای بوده که کلیتی غیرقابل ادراک را به وجود آورده و موجب آشفتگی و اغتشاش بصری و ناخوشایندی و عدم انگیزش شده است. بنابراین در ابتدا اهداف معنایی برای تحقق یک منظر شهری مطلوب ضروری به نظر می رسد زیرا درک انسان از محیط و برقراری ارتباط با آن و چگونگی رابطه و حتی احساسات انسان در محیط در گرو دریافت معناست. معناست که به انسان پایگاه وجودی بخشیده و به او هویت می دهد. در این پژوهش ابتدا ضمن تعریف مفاهیم نما و معنا و تاثیرآن در طراحی معماری و شکل شهر به تبیین ادراک و شناخت محیط و ابعاد احساسی ناظران در محیط پرداخته می شود سپس با استفاده از مدل های ترجیحات محیطی مبنی بر وضعیت خاص انواع احساسات برانگیخته شده توسط محیط در ارتباط با دو بعد انگیزش و خوشایندی، نماهای مصوب در شهرداری منطقه دو با توجه به کاربری از نگاه ناظران مورد بررسی قرار می گیرد. هدف از این تحقیق بررسی و شناسایی ابعاد معنایی ﻣﺅثر بر طراحی نماها و جداره های شهری در سازگاری با واکنش احساسی ناظران می باشد. روش تحقیق از نوع تحلیلی – توصیفی بوده و در گروه تحقیقات کاربردی است و برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده گردیده بنابراین از جهتی دیگر این پژوهش یک تحقیق پیمایشی می باشد. نتایج نشان می دهد هریک از نماها بر اساس واکنش احساسی که در ناظر ایجاد می کند دارای ﻣﺅلفه های معنایی بوده که در نهایت راهکارهایی در جهت طراحی مطلوب نماها و جداره های شهری مطابق با عوامل معنایی ﻣﺅثر در طراحی با توجه به کاربری بنا ارائه می گردد.
نمود سنتهای چینی در معماری معاصر
حوزههای تخصصی:
با توجه به تاثیر معماری گذشته هر تمدن بر روی نمونه های معاصر آن همچنین تفاوت میزان و نوع این تاثیرات؛ می توان به نحوه نگاه معماری معاصر به سنت های تاریخی پی برد. شناخت معماری سنتی ملل، نحوه بروز فرهنگ در کالبد و فضای زندگی به پژوهشگران معماری کمک می کند علت به وجود آمدن برخی آثار نوین در نقاط گوناگون جهان را درک نمایند. این پژوهش به نمود جنبه های گوناگون معماری سنتیچین در معماری معاصر می پردازد؛ هدف از این پژوهش درک ویژگی های معماری سنتی چین در آیینه مبانی نظری آن و نحوه استفاده فرمی و کارکردی معماران معاصر از سنت های شناخته شده چینی می باشد. بر طبق نظر بسیاری از اندیشمندان فرهنگ و سنت بر معماری مؤثر است و معماری در خدمت فرهنگ فضای کالبدی و چارچوب عینی بروز و ظهور آن می باشد. در پژوهش حاضر پس از گردآوری داده ها به روش اسنادی در ارتباط با معماری و سنت چینی؛ آنها به روش تفسیری-تاریخی و بیان برخی ویژگی ها از طریق نمونه های موردی تحلیل می شود. محدوده زمانی مورد بررسی تاریخ معماری چین از گذشته تا کنون می باشد و شامل انواع بناهای سلطنتی، مذهبی، باغ ها و خانه ها در گذشته و مجموعه های مسکونی، تجاری، اداری، فضاهای باز و هتلهای امروزی می باشد. در برخی موارد معماری سنتی چین خارج از مرزهای آن ساخته شده است و در بررسی تأثیر سنت در معماری نوین نمونه های یاد شده نیز مورد بررسی قرار گرفته اند. در پژوهش حاضر باغسازی چینی به دلیل گستردگی موضوع مورد بررسی قرار نگرفته است. بر اساس پژوهش حاضر می توان پنج نوع نگاه سنتی در معماری ساختمان های نوین چین مشاهده نمود: 1) سنت گرایی تاریخی 2) سنت گرایی ساختاری 3) سنت گرایی کیهانی 4) سنت گرایی نمادین 5) بوم گرایی.
آسیب شناسی کاهش قابلیت محیطی ناشی از تغییرات سلیقه ای و ناهنجار کالبدی محیط؛ نمونه موردی: کوهریگ مهریز استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۸۳
53 - 62
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: برخی از مناظر طبیعی یا شهری جمعی و قرارگاه های رفتاری آنان در اثر مداخلات و تغییرات ناهنجار انسانی در پیکره بندی کالبدی شان، با افت قابلیت های محیطی یا عدم توازن در میزان بهره مندی بین شهروندان مواجه هستند. در پاره ای از موارد، تغییرات محیطی علاوه بر کاهش کیفیت مکان با زوال منظر طبیعی و کالبد همراه است. بنابراین شناخت آسیب ها و ایجاد تطابق حداکثری میان الگوهای ذهنی و رفتاری شهروندان با محرک های محیطی و پیکره بندی کالبدی اثر، در تغییرات کیفی محیط امری ضروری است. کوهریگ مهریز استان یزد از جمله مناظر طبیعی ای است که تغییرات کالبدی آن باعث آسیب و تضعیف کیفیت و قابلیت محیط در این قرارگاه رفتاری، به خصوص برای گروه زنان، شده، درحالی که در سابق، قلمروی غالب این گروه بوده است. هدف پژوهش: این مقاله سعی دارد دلایل و عوامل کاهش قابلیت، بهره محیطی و تناقضات میان قرارگاه رفتاری کوهریگ با رفتار نهادینه شهروندان را بررسی و راهکارهایی را ارائه کند.از این رو ین پژوهش بر آن است چگونگی سازش میان الگوهای رفتاری متناقض با ماهیت محیطی و کاهش آسیب های کیفی و کالبدی آن را تبیین کند. روش پژوهش: پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی و پدیدارشناسی صورت گرفته است. نتیجه گیری: گسست های محیطی شکل گرفته از اقدامات نابه جا، جداسازی و تمایزات ناگهانی فضاها و ایجاد لبه ها در کوهریگ، که در شرایطی متفاوت از فضای رفتاری و ذهنی درون گرای شهروندان و حتی منظر بکر قبلی است، موجب تضعیف قابلیت محیط و منظر آن شده است. تغییرات ناهنجار محیطی باعث مکث و ورود افراد شهروندان، به خصوص زنان، به حریم های ذهنی و تشدید معناهای نهادینه ذهنی (چون درون گرایی، محرمیت، دیده نشدن و ...) و بروز رفتارهای مطابق با آن می شود. بدین منظور لازم است از تغییرات نامأنوس با ماهیت بستر پرهیز شود و گسست های محیطی حذف و تغییرات محیطی به تدریج به صورت کشش نرم در جهت ماهیت متفاوت برون گرایی جمعی تغییر یابد.
رویکرد منظر شهری تاریخی ابزاری جدید برای مدیریت میراث شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، گسترش شهرنشینی و تغییرات سریع شهرها، حفاظت از مکان های میراث فرهنگی را در مرکز توجهات برنامه ریزی شهری قرار داده است. مفاهیم متداولی که سعی در تعریف بناهای یادبودی، گروه های ساختمانی و پهنه های شهری به عنوان موجودیتی مجزا درزمینه شهری گسترده تری را داشتند، دیگر برای محافظت از خصوصیات و کیفیات آن ها در برابر تکه تکه شدن، تخریب و انحطاط کافی به نظر نمی رسد. ازاین رو، تحولی هم در مفهوم و هم در مقیاس حفاظت به وجود آمده است که نشئت گرفته از چالش های موجود در این زمینه و به تبع آن، همراه با ظهور رویکردهای جدیدی جهت پرداختن به این دارائی ها در مقیاسی سرزمینی، مانند منظر شهری تاریخی (HUL)، است. بااین وجود، درزمینه عملیاتی و توسعه ابزارهایی برای شناسایی، محافظت، مدیریت و پایش چنین دارائی هایی، پیشرفت های شایسته ای صورت نگرفت تا برای حفاظت از نواحی شهری تحت فشار از سوی تغییرات، مورداستفاده قرار گیرند. بر این اساس، طی دو دهه گذشته، هم از دیدگاه توسعه شهری و هم از دیدگاه حفاظت، درخواستی مستمر مبنی بر توسعه ابزاری جدید جهت تحریک یکپارچگی این زمینه ها و اجرای رویکردی مبتنی بر منظر به وجود آمده است. منظر شهری تاریخی، پاسخی است برای مدیریت شهرهای تاریخی که تحت شکل های جدیدی از فشارهای ناشی از توسعه قرار دارند، با این هدف اصلی که منزلت و کیفیت زندگی شهری حفظ شود. ازاین رو، در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کیفی، با پرداختن به «مفهوم» و «رویکرد» HUL در قالب مفاد «توصیه نامه 2011 یونسکو»، به چیستی HUL و چگونگی کاربست سیاست ها و ابزارهای پیشنهادی آن در مدیریت میراث شهری، پاسخ داده شود. بناتر یافته های پژوهش حاضر، HUL به عنوان یک «مفهوم» به روش شناسی کل نگر برای شناخت و درک تحولات لایه های حامل ارزش یک سکونتگاه انسانی اشاره دارد و به عنوان یک «رویکرد»، ادغام راهبردهای حفاظت از منابع میراثی را در سیاست ها و برنامه های توسعه شهری مدنظر قرار داده است.
Spatial Transformation of Apartment-Type Housing Buildings (Case S tudy: Gaziantep, Turkey)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۱ - Serial Number ۳۵, Winter ۲۰۲۰
37 - 50
حوزههای تخصصی:
The aims of this s tudy is to analyse the planning and design process, basic principles and the change-transformation process of the apartment type residential buildings in Turkey, Gaziantep city based on his torical background. The scope of the research consis ts of residential buildings built in the city of Gaziantep, which were built in the pos t-Republican period. In addition, s tate-building maps, zoning-city plans and plan disclosure reports, photographs and other materials are among the other materials. In this research, a method based on the spatial usage of the apartment buildings cons tructed in Gaziantep and the changes in the housing plan schemes and the spatial usage of these buildings and the changes in the housing plan schemes were followed. These changes are evaluated from the analysis of a series of variables ranging from parcel level to plan schemes, access graphs to spatial size and ratios. As a result of the s tudy, it was seen that the access graph and space sizes of the apartment-type residential buildings in the city of Gaziantep, which dates back to the 1960s, have changed. However, differences and variations are observed in the firs t plan typologies and it is noteworthy that this diversity is reduced and similar plan schemes are widely used.
تحلیل اثرات اقتصادی- اجتماعی کلان شهرها بر روستاهای پیرامون شهری از دیدگاه جوامع محلی (مطالعه موردی: روستای مهرآباد- شهرستان دماوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۲
۴۶-۳۳
حوزههای تخصصی:
شهرها و روستاها به عنوان مراکز اصلی تجمع انسان ها و شکل دهنده اصلی بنیان های جغرافیایی یک ناحیه بوده که دارای روابط خاص با تکیه بر ویژگی های اقتصادی- اجتماعی و فضایی با یکدیگر هستند. گسترش شتابان تکنولوژی طی دهه های اخیر، شیوه سکونت و فعالیت را در شهرها و روستاها دگرگون ساخته است؛ این گسترش از یک سو باعث شهرگریزی و ازسوی دیگر باعث افزایش رغبت به خانه های دوم و استراحت در مکان هایی به دور از شهرها شده است. این موضوع به ویژه برای روستاهای هم جوار کلان شهرها، خصوصاً تهران و شهرهای بزرگ جدی است؛ بنابراین هر سکونتگاه روستایی که در حاشیه و پیرامون این مراکز شهری استقرار یافته باشد در معرض توجه و تأثیر قرار گرفته است که این امر در روستاها اثرات مختلفی را بر جای گذاشته است حال اینکه روستاییان چه ادارکی از این تحولات و تغییرات دارند و چگونه اثرات آن را درک می نمایند موضوعی است که بایستی مورد بررسی و تحقیق قرار بگیرد. هدف این مقاله بررسی اثرات اجتماعی و اقتصادی حاصل از گسترش و رشد کلان شهر تهران در روستای مهرآباد از دیدگاه خود روستاییان است. روش تحقیق در این مقاله مبتنی بر مطالعات اسنادی و میدانی و روش کمی و کیفی است، جامعه آماری این پژوهش سرپرستان خانوار روستای مهرآباد (612 خانوار) بوده که با توجه به محدودیت های مالی و زمانی، محقق با استفاده از فرمول کوکران، 230 نفر از سرپرستان خانوار را به عنوان جامعه نمونه در نظر گرفته است و در ادامه پرسش نامه ها به صورت تصادفی در میان سرپرستان خانوار توزیع گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS پرسش نامه ها تحلیل گردید، نتایج بیانگر آن بود که در بعد اجتماعی مهم ترین اثر رشد کلان شهرها و پدیده شهرگرایی، تغییر نگرش روستاییان نسبت به زندگی روستایی و فعالیت اقتصادی است و در بعد اقتصادی عدم تعادل در اشتغال و کاهش درآمد و پس انداز روستاییان که درنتیجه مغفول ماندن کشاورزی و دامداری رخ داده است مهم ترین اثر اقتصادی حاصل از گسترش رشد کلان شهری در روستای مهرآباد است.
وارسی معماری دوره ی آغاز ایلامی و ایلامی به روایت تل ملیان به مثابه شهر کهن انشان در فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
55 - 66
حوزههای تخصصی:
شهر انشان در حوضه ی رود کُر در فارس قلب سرزمین ایلامی است که شواهد برجسته ای از معماری دوره ی آغاز ایلامی و هزاره ی چهارم و سوم ق.م. نیز در آن وجود دارد. با وجود اهمیت این شهر، مطالعه ی دقیق یافته ها و آثار معماری آن به زبان فارسی در محوطه ی تل ملیان محدود است. این پژوهش پس از مطالعه ی منابع دست اول کاوش، شواهد یافته های کلیدی تل ملیان به مثابه شهر انشان همانند آجر و گل نوشته ها به خط میخی را واکاوی و بقایای معماری را در مقایسه ی با اشیاء یافت شده وارسی می کند. به طور ویژه وجود دیوار شهر، بافت مسکونی ممتاز و بناهای اداری-تجاری، بخش هایی همانند اتاق مرکزی با اجاق چسبیده به دیوار و ورودی در طرفین آن در قلب مجموعه ها، تزیینات و نقاشی دیواری رنگارنگ، هندسه راست گوشه و سازماندهی فضایی خطی، خشت چینی منتظم و دیوارهای پیوسته، بیانگر ساخت و ساز پیشرفته ی شهری و عملکرد فرامحلی تل ملیان در دوران آغاز ایلامی است. وجود بنای یادمانی با سازماندهی فضایی حیاط مرکزی و رواق در ایلام میانه و شواهد نظام ثبت تبادلات کالاهای فرامنطقه ای نمایانگر تکامل این شهر در دوران تمدن ایلام میانه است. با توجه به نبود بقایای معماری بر روی زمین این پژوهش به تک نگاری با مطالعه منابع دست اول باستانشناسی و تاریخی پرداخته است.
نقد و آسیب شناسی آغاز آموزش معماری در مدرسه هنرهای زیبا: از ورود سیستم بوزار تا سال 1348(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق نقد و بررسی آسیب شناسانه آغاز آموزش آکادمیک معماری در ایران متاثر از سیستم آموزش بوزار است. پرسش های اصلی عبارتند از: تا چه حد استفاده از سیستم بوزار به عنوان سیستم آغازگر آموزش آکادمیک معماری در ایران صحیح بود؟ نقاط قوت و ضعف این سیستم و ریشه آسیب های آن در دانشکده هنرهای زیبا چه بوده است؟ روش به کار رفته در این تحقیق روش تفسیری-تاریخی است. فرایند تحقیق، در دو گام صورت می گیرد. گام اول شامل شناخت اولیه، تحلیل ارکان پنج گانه این سیستم و معرفی نقاط قوت و ضعف آن می باشد. گام دوم مرحله آسیب شناسی است که به ریشه یابی مسائل و مشکلات این دوره می پردازد. دستاوردهای تحقیق نشان می دهد که بهره گیری از سیستم آموزش بوزار به سبب شهرت و رواج آن در جهان و خصوصا نیازهای جدید و تحولات معماری کشور، گزینه ای قابل تامل می نمود. اما از سه زاویه موجد آسیب هایی بود که در سه بخش به صورت آسیب شناسی بیرونی، آسیب شناسی انتقال و آسیب شناسی درونی مورد مطالعه قرار می گیرد. از آنجائی که ردپای سیستم آغازین و آسیب های آن در سیستم جاری آموزش معماری قابل ردیابی است، نتایج تحقیق ضمن تبیین نقاط قوت و ضعف سیستم، پیشنهاداتی در راستای باززنده سازی نقاط قوت و رفع نقاط ضعف متناسب با شرایط امروز مطرح می نماید.
مطالعه نقوش زرتشتی دوزی با رویکرد انسان شناسی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم تیر ۱۳۹۹ شماره ۸۵
17 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: هنر «زرتشتی دوزی» نوعی سوزن دوزی مخصوص بانوان زرتشتی است که پیشینه آن را می توان در ایران پیش از اسلام دانست. بسیاری از نقوش زرتشتی دوزی دارای معانی و ریشه های فرهنگی دینی و زیبایی شناختی است که تاکنون به آن پرداخته نشده و شناسایی آن می تواند معنای پنهان این نقوش را، که از دید برخی صرفاً نقوشی بدون معناست، آشکار کند.هدف پژوهش: به دلیل وجود نقش مایه های متفاوت و مفاهیم نمادین آن ها، پژوهش پیش رو در نظر دارد به بررسی و فهم نقوش هنر زرتشتی دوزی از دیدگاه فرهنگ و جامعه آفریننده اش بپردازد.روش پژوهش: این مقاله با رویکرد انسان شناسی هنر به دنبال پاسخ پرسش زیر است: معانی فرهنگی، معیارهای زیبایی شناختی و کارکردی نقوش زرتشتی دوزی چیست؟ جهت پاسخ به این پرسش براساس نظریات انسان شناسی هنر با استفاده از سه بعد معناشناختی، زیبایی شناختی و کارکردشناختی، با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر پژوهش های میدانی، کتابخانه ای و مصاحبه، نقوش تزیینی تحلیل و بررسی شده اند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که بر مبنای تحلیل معناشناختی بسیاری از نقوش یادآور کهن الگوهایی چون مادر و درخت است و این نقوش، که برخی از آنها روی لباس عروس کار شده، نمایانگر الهه زایش بوده اند و رابطه مفهوم و کاربرد را نشان می دهند. همچنین براساس تحلیل زیبایی شناختی ساختار، رنگ، فرم، بافت و ترکیب بندی با الگوی دوخت هماهنگ و دارای تعادل، تنوع و ریتم است. در تحلیل کارکردشناختی نیز نقوش بیشتر روی لباس زنان به خصوص عروس ها کار می شده و با کاربرد آن از نظر معنایی هماهنگ بوده و یادآور این دیدگاه آیین زرتشت است که تکلیف انسان را شاد زیستن می دانسته است.
تأثیر فضاهای معماری در فیلم های اکسپرسیونیستی ایران مطالعه تطبیقی با سینمای اکسپرسیونیست آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹۰
19 - 34
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: سینما و معماری به عنوان دو مقوله متناظر که از زمان حیات سینما مدام بر یکدیگر تأثیرات دوسویه داشته اند شناخته می شوند. در قرن اخیر تأثیرات کالبد معماری بر سینمای جهان مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرارگرفته است. از آنجا که سینمای ایران جزو سینماهای صاحب سبک در جهان به شمار می آید، طبیعتاً تأثیرپذیری این سینما از فضاهای معماری می تواند ضرورت مطالعه در این زمینه را نشان دهد. شاید شاخص ترین سبکی که تأثیرات معماری آن در سینما فرمی جدانشدنی را آفرید، تأثیر معماری اکسپرسیونیست بر سینمای بین دو جنگ جهانی بود؛ جایی که معماری و سینما بی اندازه به یکدیگر نزدیک می شوند. اکسپرسیونیست به عنوان یکی از جلوه های قرن بیستم در سینمای ایران نیز بروز داشته است. چه در فیلم های هم دوره اکسپرسیونیست آلمان و چه در دهه های اخیر، اما فقدان پژوهش در این زمینه سبب ناشناخته ماندن تأثیرات این نوع معماری بر فیلم های اکسپرسیونیستی ایران شده است.هدف پژوهش: در این پژوهش، هدف بررسی سینمای اکسپرسیونیستی ایرانی در دوره معاصر و نحوه تأثیرپذیری فیلم ها از فضاهای معماری است.روش پژوهش: این مطالعه با رویکرد کیفی و با روش مطالعه تطبیقی و تحلیل محتوایی انجام گرفته است. در این گذر، ابتدا به شناخت اکسپرسیونیست و مفاهیم آن در معماری و سینما پرداخته می شود سپس با بررسی نمونه ها و تحلیل محتوا، نقش فضاهای معماری در سینمای اکپرسیونیست ایران مورد بررسی قرار می گیرد.نتیجه گیری: بررسی ها نشان می دهد که تأثیر فضاهای معماری در فیلم های اکسپرسیونیستی در فیلم «شب نشینی در جهنم» به علت دکورسازی عظیم آن و وفادار ماندن به ارکان اکسپرسیونیست، ارجاعات ملموس و قابل درکی (از نظر بصری) به فضاهای معماری دارد. برخلاف نمونه های دیگر که اثرات کالبدی فضاهای معماری تا حد مینیمالی کاهش پیداکرده است، اما همچنان دیگر عوامل نظیر سایه و نور مورد توجه قرارگرفته است.
ارتقای سطح ادراک عمومی معماری با استفاده از آموزش معماری به نوجوانان (مطالعه موردی: یک تجربه آموزشی کوتاه مدت در دبیرستان های دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
161-180
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به آموزش معماری به عموم به عنوان یکی از مصادیق مهم در ارتقای دانش مردم پرداخته است. نگاه به ادراک عادی مردم برای معماران، در نوع خودش امری نوظهور است. به این منظور، ابتدا با مرور ادبیات آموزش معماری به مردم عادی و به ویژه نوجوانان، و با کمک گرفتن از تجربیات آموزشی مدرسان معماری در سطح دبیرستانی و دانشگاهی، کتابچه کمک آموزشی در زمینه معرفی شاخصه های معماری خوب تهیه شد و پس از آموزش و تدریس محتوا، میزان ادراک و دانش نوجوانان در زمینه معماری نسبت به اطلاعات آن ها قبل از تدریس محتوا در شش دبیرستان پسرانه و دخترانه شهر دامغان به عنوان گروه آزمون، مورد سنجش قرار گرفت و به عنوان گروهِ گواه برای این پیمایش از داده های یک تحقیق قبلی در همین زمینه استفاده شد. نتایج این پیمایش حاکی از اثربخشی چنین آموزشی در ارتقای پیوند معماری و مردم در حیطه عملکردی است و نقش محتوای آموزشی را در تغییر دیدگاه ها، تعمیق نگرش درباره معماری خوب و انتقال ارزش های فرهنگی و هویت معماری نشان می دهد. تأیید سودمندی آموزش عمومی در این نوشتار، مقدمه ای است برای تدوین یا ویرایش کتب درسی دوره متوسطه که راه را برای پژوهش های بیشتر در حیطه ادراک نوجوانان از معماری هموار می کند .
بازخوانی نقشه تاریخی نهر انتقال آب کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
217-234
حوزههای تخصصی:
پس از اینکه تهران برای پایتختی برگزیده شد، با افزایش جمعیت، تأمین آب یکی از اقدامات ضروری بود. علاوه بر کشیدن قنواتی که به آب شرب ساکنان اختصاص داشت، راه های دیگری مانند انتقال آب از کوهپایه های البرز می توانست کمبود آب شرب شهر را تأمین کند. نقشه هایی که مبنای این تحقیق قرار گرفته، سندی است که دلالت بر همین اقدام مهندسی دارد؛ یعنی انتقال آب با کشیدن نهر از رودخانه کرج به شهر تهران. نقشه ها که در کاخ گلستان و وزارت خارجه نگهداری می شود، رنگی است و بر روی آن اطلاعاتی درباره نحوه احداث نهر درج شده است، اما بدون ذکر عنوان، تاریخ، نام نقشه نگار و موضع دقیق است. پرسش پژوهش این است که در بازخوانی نقشه ها چه نکات تاریخی و مهندسی قابل عرضه وجود دارد و دیگر اینکه اسناد مذکور به چه مناسبتی تهیه شده و کدام رویداد معماری و شهری تاریخی را بیان می دارد؟ روش این پژوهش توصیفی تاریخی است؛ ازاین روی که تأکید بر یک سند تاریخی است و اقدامی در گذشته (روزگار قاجاریه) را روایت می کند. علاوه بر این، سندپژوهی محسوب می شود؛ زیرا بازخوانی سندی تصویری اساس کار پژوهش قرار گرفته است. هدف از پژوهش، بازخوانی و نمایاندن نقشه یادشده به عنوان سند تاریخ مهندسی و روشن کردن گوشه ای از تاریخ تهران روزگار قاجاری است. نتیجه پژوهش نشان داد به سبب کم شدن مقدار آب دهی، تعمیر نهر در دستور کار قرار گرفت و احتمالاً نقشه هایی برای مرمت نهر کرج در حدود 1267ق به دست یکی از مهندسان دربار قاجار، در اوایل پادشاهی ناصرالدین شاه، هم زمان با صدارت امیرکبیر تهیه شد. انتقال آب کرج به تهران، شش سال پیش تر، به دستور محمدشاه و در روزگار صدارت حاج میرزا آقاسی عملی شده بود.
بناهای تاریخی به مثابه مدرسه طراحی معماری: فهم رابطه استادکاران معمار معاصر اصفهان با بناهای تاریخی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماران سنتی در معماری تاریخی ایران با وجود داشتن نقشی برجسته، به ندرت در کانون توجه مورخان بوده اند و از آن ها یاد شده است. این امر موجب شده که امروزه اطلاعات بسیار محدودی از سنت ها، اندیشه ها، فنون، مهارت ها و چگونگی زندگی حرفه ای آن ها در اختیار باشد. در دوران معاصر با شکل گیری مرمت مدرن، گروه جدیدی از استادکاران معمار ظاهر شدند که از یک سو با سنت های استادی شاگردی در صنف و خانواده خود پیوند داشتند و از سوی دیگر، زیر نظر مرمتگران دانشگاهی و مهندسان معمار کار می کردند. بدین ترتیب، این استادان با «رجعتی ناقص»، دوباره جایگاهی برای حضور در بناهای تاریخی و کار در کارگاه های معماری سنتی پیدا کردند. این مقاله با مراجعه به خانواده رضایت، از استادکاران معمار اصفهانی، ارتباط آن ها با بناهای تاریخی را بررسی می کند. برای یافتن پاسخ پرسش هایی نظیر اینکه این استادان چگونه با بناهای تاریخی مواجه می شوند، چه اطلاعاتی از بناهای تاریخی در ذهن دارند و چگونه از این اطلاعات در طراحی کارهای جدید استفاده می کنند، با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته و باز، روش تاریخ شفاهی و همچنین مشاهده و یادداشت برداری میدانی از آثار و فرایندهای طراحی و اجرای این استادان، اطلاعات لازم گردآوری و با روش رمزگذاری و نظریه زمینه ای تحلیل شده است. بر این اساس، رابطه استادکاران خانواده رضایت با بناهای تاریخی در اصفهان در پنج مرتبه ارتباط با بنا شاملِ همزیستی، روخوانی، به خاطر سپردن، الهام و مرجعیت (عام و خاص) تبیین می شود. تحلیل این مقوله ها نشان می دهد که بناهای تاریخی یکی از مراجع مهم در جهان طراحی این استادان هستند. استادکاران معمارِ خانواده رضایت، به قلمرو ذهنی عینی از محله های عصر سلجوقی شهر اصفهان، به مرکزیت محله جوباره تعلق دارند که زندگی فردی و حرفه ای آن ها را در بر می گیرد. آن ها این عناصر تاریخی را از کودکی نظاره کرده ، خوانده ، به خاطر سپرده و به مثابه درس هایی از یک «مدرسه طراحی معماری»، دست مایه تجارب تازه خویش قرار داده اند.
تبیین کیفیت مناظر صوتی سراهای بازار تبریز بر اساس ارزیابی های عینی و ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
113-139
حوزههای تخصصی:
منظر صوتی شاخه ای جدید از مطالعات شهری است که در کنار کمیات صوت، به کیفیت صدای شنیده شده نیز می پردازد. منظر صوتی مفهومی ذهنی و ادراکی است و از همین رو شاخصه های متعددی در کیفیت آن دخیل هستند که به طور کلی به دو دسته مؤلفه های عینی و ذهنی تقسیم می شوند. تراز فشار صوت مهم ترین مؤلفه عینی است و در ارتباط مستقیم با بلندی ادارکی صدا و آسایش صوتی در ارتباط قرار می گیرد. پژوهش حاضر در پی آن است که مشخص کند مقادیر تراز فشار صوت و همچنین مدت زمان مواجهه با صدای بازار در سراهای بازار تبریز به چه صورتی در مطلوبیت ادراکی مناظر صوتی آن فضاها اثرگذار هستند. مقادیر تراز فشار صوت در سه سرای حاج حسین قلی قدیم و میانی و میرزامحمد اندازه گیری شده و کیفیت ادارکی افراد حاضر در این فضاها از مناظر صوتی آن ها ارزیابی شده است. با تحلیل همبستگی و تطبیق یافته های تحقیق با علوم بالادست، نحوه اثرگذاری اندازه تراز فشار صوت، مدت و علت حضور در بازار در کیفیت ذهنی منظر صوتی مشخص شده است. نتایج حاکی از آن هستند که هر سه سرای مورد مطالعه به لحاظ عینی جزء فضاهای آرام و آسوده هستند. اما هرچه مدت زمان مواجهه با صدای بازار بیشتر می گردد، از میزان آسایش صوتی و مطلوبیت منظر صوتی کاسته می شود. حفره های معماری و مصالح جداره سراها سبب می شود مقادیر تراز فشار صوت پایین باشد. اما صداهای ناخواسته که بروز ناگهانی و شدت صدای نسبتاً بالا دارند، باعث اخلال در آرامش صوتی شده و اثر سوء در کیفیت منظر صوتی دارند. لذا ضروری است در مطالعه مناظر صوتی فضاهای آرام شهری، به مؤلفه ای تحت عنوان وضوح صدای شهری نیز توجه شود. این مسئله در خصوص افرادی که مدت زمان طولانی تری در مواجهه با یک منظر صوتی خاص قرار دارند، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
تبیین جایگاه رویدادهای آیینی ایرانی _ اسلامی در هویت فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
12-32
حوزههای تخصصی:
رویدادها و آیین های ایرانی_اسلامی نقش مهمی در هویت شهر و فضاهای شهری برخوردارند. آیینهایی همچون نوروزنامه خوانی و بازیهای ملی و محلی، آیینهای ماه رمضان، جشنها و اعیاد شیعی، سوگواریهای محرم و صفر از جمله آیینهای هویت بخش به فضاهای شهری ایرانی_اسلامی محسوب می شوند. فضاهای عمومی شهری بویژه گره هایی همچون میدان ها، میدانچه ها و جلوخان مساجد با فراهم آوردن امکان اجتماع و برگزاری رویدادهای آیینی، این هنرها را با خود عجین می نمودند. این نوع ارتباط مستحکم بین مردم، به عنوان مجریان و مخاطبان رویدادهای آیینی و فضاهای عمومی شهری تقویت بن مایه های اجتماعی و هویتی جامعه را بدنبال داشته است. در دوره گذشته فضاهای شهری با ارائه زمینه و بستری پیاده مدار، داشتن محل های نشتن و تماشا برای مردمان، سکویی برای مجریان تعزیه و دیگر رویدادهای، شاه نشین و مکانهایی برای نشستن بزرگان شهر و محیطی ایمن و امن، ارتباط مذکور را ایجاد کرده و میزبان رویدادهای آیینی بوده اند. امری که در دوره معاصر دچار تزلزل شده و فضاهای شهری نه تنها میزبان مناسبی برای رویدادهای آیینی نیستند، بلکه با اولویت دادن به سواره، ترکیب نامطلوب کالبد، فعالیتها، کاربریها و ... در جهت عکس این امر، حرکت می نماید. این موضوع می تواند بدلایلی از قبیل کم توجهی به جایگاه انسان و ساحت وی، نگاه های تک بعدی به فضاهای شهری بویژه نگاه صرف مهندسی، اولویت دادن به سواره و ملزومات آن باشد. در این راستا، پرسش اصلی عبارت است از اینکه ویژگیها و روابط مابین فضاها و هنرهای آیینی و دلایل تضعیف این روابط کدامند؟ بنابراین این مقاله با هدف تبیین ابعاد فضاهای شهری به عنوان محملی برای هنرهای آیینی هویت مند با رویکرد کیفی و روش تحقیق توصیفی_تحلیلی، مطالعه نمونه های موردی و مطالعه اسنادی و کتابخانه ای سعی در انجام این تحقیق دارد. نتایج این پژوهش نشان می دهد طراحی فضاهای شهری در گذشته در راستای هویت مندی و به عنوان بستری برای تجلی رویدادهای آیینی بویژه هنرهای آیینی در نظر گرفته می شد. از این رو بازنگری و احداث فضاهای شهری هویت مند برای پیوند با مفاهیم و مضامین فرهنگی و اجتماعی از سازگاری و زمینه سازی امری ضروری است و فضاهای شهری به عنوان کانونی برای تقویت معنا، آرامش بخشی به شهر و تجلی هنرهای ایرانی_ شیعی برای زیست هویت مند محلی و ملی در نظر گرفته شود.
تعیین ارزش روستاشهری محله کن شهر تهران از طریق مقایسه تطبیقی با نمونه های جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
92-117
حوزههای تخصصی:
تهران پایتخت و بزرگترین شهر ایران با وسعتی حدود 614 کیلومتر مربع در شمال کشور و جنوب دامنه البرز در 112 کیلومتری جنوب دریای خزر واقع شده و در آغاز ( پیش از چهارصد سال پیش ) روستایی نسبتأ بزرگ بوده است . از روستاهای معروف آن زمان روستای کن که واقع در شمال غربی شهر تهران کنونی می باشد می توان نام برد؛ قدمت کن حداقل به 1200 تا 1400 سال قبل باز می گردد و یکی از بزرگترین رودخانه های قدیم ولایت ری که از کوه های امامزاده داود سرچشمه داشته و تا دریاچه قم می رود، از کنار بافت روستایی کن می گذرد و باغ های کن را آبیاری می کند و شاهد همین مدعاست. در چند دهه اخیر موج رشد و توسعه سریع شهر نشینی به این محدوده نیز سرایت کرده و کن در داخل کلان شهر تهران قرار گرفته است . گرایش برنامه های ساخت و ساز به گونه ای است که سمت و سوی تخریب روستا و باغات و پهنه های سبز و باز آن را دارند. به دنبال همین مسأله، تحقیق حاضر به دنبال یک تغییر رویکرد از رشد کمی به رشد کیفی است و پرسش اصلی این است که با توجه به اهمیت موضوع چگونگی حفظ منابع سبز طبیعی موجود، از طریق احیاء محله سبز، آیا می توان محله کن شهر تهران را به عنوان روستاشهر معرفی کرد؟ و از این طریق، به جای درآمد زایی از طریق تخریب باغات و ساخت و ساز، از این آخرین مجموعه باغات به هم پیوسته کلانشهر تهران، حفاظت کرد .
بررسی راهکارهای کاهش اثرات مخرب زیست محیطی انسانی و افزایش رابطه ی انسان با طبیعت از طریق اصلاح الگوی طراحی معماری
حوزههای تخصصی:
امروزه مساله ی انرژی به مساله ی اصلی جهان تبدیل شده است و دولت ها با تبیین برنامه های بلند مدت سعی در کاهش مصارف سوخت های فسیلی دارند. طبعاتی که زمین، از این ازدیاد مصرف متحمل شده است ابعاد گسترده ای، مانند گرمایش زمین و آلودگی های زیست محیطی را شامل شده است؛ اما قدر مسلم اینکه ساختمان ها به عنوان یکی از اصلی ترین ارکان مصرف، سهم به سزایی در مصرف انرژی را به خود اختصاص داده اند که همین امر سبب شده است توجه معماران و طراحان شهری به اصلاح الگوی مصرف جلب شود. از دیگر سو پیوند انسان با طبیعت در جهت ارتقا سطح سلامت روحی و جسمی، امری کتمان ناپذیر است؛ به همین دلیل است که معماران علاوه بر اندیشیدن تدابیر طراحی در راستای کاهش مصرف انرژی های تجدید ناپذیر، بر آن شدند که کابران را به محیطی دلچسب فراخوانند، که هم پاسخگویی شرایط آسایش جسمانی باشد، هم نیازهای معنوی را پوشش دهد. در این پژوهش تلاش می شود جنبه های کالبدی کاهش آسیب های زیست محیطی به وسیله ی یک طراحی مناسب بررسی و معرفی شود که در عین حال می توانند سازوکار بسترسازی رفع نیازهای روحی کاربران در برقراری ارتباط با طبیعت باشد.