فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۲۱ تا ۴٬۱۴۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمانی مدل آزمون در 2 نگاره ی رودررویی حضرت موسی(ع) و ساحران از فالنامه ی صفویه
حوزههای تخصصی:
قرآن با زبان تمثیلی خود در شرح سرگذشت پیامبران، به عنوان سنتی تبلیغی عمل می کند که گاهی امیدوار کننده و گاه بازدارنده است. گفتمان قرآنی که آیین گفتگوی خداوند با بندگان بواسطه ی پیام وحی از سوی یک پیامبر است، با ذکر گنجینه ای از داستان های پیامبران امکان تفسیر لایه های پیدا و پنهان نگاره های پیامبران را فراهم می کند. پژوهش حاضر به تحلیل گفتمانی، 2 نگاره که الگوی آزمون حضرت موسی در آن بروز کرده می پردازد. بنابراین مهم ترین سوال پژوهش این است: ابعاد گفتمانی آزمون حضرت موسی در برابر ساحران، چگونه در دو نگاره بروز کرده است؟ در مقاله ی حاضر با استناد به قرآن در تحلیل پیام نگاره ها، رویکرد «گفتمان قرآنی» از نوع تحلیل نشانه – معناشناسی و بر اساس گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، صحنه ی رودررویی حضرت موسی(ع) و ساحران در دو نگاره، با نمایش دو معجزه در هر نگاره، گفتمان قدرت و حقانیت الهی که حمایت الهی از پیامبر یا پادگفتمان آشکار کرد. همچنین تمامی شاخصه های تصویری چون جایگیری شخصیت ها و ایجاد ترکیب بندی، افق دید یا دید فضایی در جهت بروز الگوی آزمون، فضای تنشی ناشی از آزمون را ایجاد کردند که در نگاره اول، مفهوم تقابل و جدال و نگاره ی دوم، مفهوم پادگفتمان الهی بروز آشکارتری داشت. لازم به ذکر است، فضای تقابلی نگاره ی اول، با مربع معناشناسی گریماس تحلیل شد تا این تقابل در نگاره بهتر مشخص شود.
The Social Impact of the Architectural Components of Safavid Bridges in Isfahan (Case S tudy: Khaju and Allahverdi Khan Bridges)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۱ - Serial Number ۳۹, Winter ۲۰۲۱
19 - 32
حوزههای تخصصی:
The target bridges in this s tudy were cons tructed during the Safavid era in Isfahan city and are considered as one of the mos t important components of the urban s tructure; during his tory. They have shown various functions in addition to their role as a connecting route, which has varied from individual scale to collective spaces over time. This research s tudy is trying to find out the architectural components affecting the public presence in these urban buildings, specifically in two bridges called, Allahverdi Khan (Si-o-se-pol) and Khajoo bridge in the contemporary era, to see if they would correspond the needs of today’s urban residents. To get this aim, the qualitative research approach was adopted based on an interview framework. To answer the ques tions was arranged based on three functional, physical, and s tructural aspects of these bridges, and a significant result was achieved by applying qualitative content analysis. The architectural components influencing the public presence were included eight general components and sub-components. These items were either in line with or opposite to each other, including the social functions and the contemporary space of bridges, the bridges’ cultural and physical s tructure, the shaping context of the bridges and the memorability of them, the environmental psychology and the related aes thetics aspects. According to the content analysis outcomes, a functional review of the space of these bridges in the future can lead to the qualitative improvement of architecture and space of them.
تحلیل مورفولوژیک معماری مسکونی مدرن در کشورهای ترکیه و ایران (نمونه موردی: کاخ چانکایا و کاخ سعدآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۷
113 - 126
حوزههای تخصصی:
بعد از ورود مدرنیسم به خاورمیانه کشورهای این منطقه در مواجهه با این موج، موجب شد تا قطع ارتباط با گذشته نمادین و بصری، نخستین دستاوردی شود که جمهوری ترکیه به رهبری مصطفی کمال آتاترک به دست آورد. ترکیه در ساختن دوباره خود موفق بود و الگویی برای همسایه اش ایران، در دوره پهلوی اول شد. از این رو بررسی، تأثیر مدرنیسم بر ساختارهای گذشته نمادین و بصری از اهمیت خاصی برخوردار است. لذا تأثیر معماری کیوبیک برکاخ های آوانگارد این دو رهبر امری ضروری است. این نوشتار بر آن است این فرآیند و ریشه های آن را مورد مطالعه قرار دهد. روش تحقیقپژوهش از نوع کیفی و بر پایه شیوه تحقیق تحلیلی تطبیقی و با راهبرد تحلیل مورفولوژیک انجام گرفته است. گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. جهت تحلیل موفولوژیک و بررسی تطبیقی، کاخ سعدآباد و کاخ چانکایا انتخاب شدند. سپس شاخص های مورد نظر، جهت مقایسه تعیین و بررسی ها انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد، تبادلات فرهنگی متقابل در قرن بیستم به طور قابل توجهی موجب تبدیل و تغییر فرهنگ شهری و مسکونی در ایران و ترکیه شده بود. بطوری که نمی توان از تولید معماری خالص "جهان شمول" در یک فضای انتزاعی به دور از تأثیر شرایط محلی و یا از معماری خالص"محلی" حرف زد در حالی که که یک مکان به مکان های دیگر به طور کامل وابسته است. کاخ های سعدآباد و چانکایا صرفاً متأثر از معماری محلی یا جهان شمول نیستند بلکه این بناها تحت تأثیر ویژگی های توأمان محلی و جهان شمول شکل گرفته اند. لذا مقایسه مورفولوژیک کاخ های سعدآباد و چانکایا، بیشتر از آنکه تبعیت از محتوای معماری کیوبیک داشته باشد، صرفاً تقلیدی تجددگرا از معماری غرب نبوده و سنت گذشته معماری(محلی) این کشورها کاملاً کنار گذاشته نشده و به واقع در نمونه های بررسی شده مفاهیم و فرم های سنتی و مدرن برهم منبطق یا باهم سازگارشده اند.
راهبردهای طراحی خوابگاه های دانشجویی براساس تحلیل قرارگاه های رفتاری(نمونه مورد مطالعه: خوابگاه دانشجویان دختر دانشگاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
167 - 186
حوزههای تخصصی:
قرارگاه های رفتاری به عنوان ثمره ی دانش روانشناسی اکولوژیک، به رفتار و تجربه های مردم در زندگی روزمره شان و در محیط واقعی می پردازد. از این دیدگاه مطالعه رفتار انسان وابسته به مطالعه محیط آن رفتار می باشد لذا طراح علاوه بر شناسایی الگوهای رفتاری تکرار شونده و محیطی که رفتار درون آن شکل می گیرد ملزم به شناخت رابطه ی بین این دو عامل می باشد. هدف این پژوهش یافتن راهبردهای طراحی معماری خوابگاه های دانشجویی متناسب با رفتار فضایی دانشجویان بر پایه «قرارگاه رفتاری» دختر ایرانی است. در پژوهش حاضر، علاوه بر شیوه های غیر مداخله گر شامل حضور مستقیم در فضا و ثبت رویدادها، به شیوه ی میدانی یک نمونه 200 تایی از دانشجویان ساکن در مجتمع خوابگاهی خواهران دانشگاه شیراز در مقاطع مختلف (کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری) مورد مطالعه قرار گرفتند و از طریق پرسشنامه باز و تحلیل محتوایی داده های کیفی، ضمن شناسایی قرارگاه های رفتاری، وزن مؤلفه های موثر در طراحی شامل الگوهای جاری رفتار، ویژگی های کالبدی و عوامل برهم زننده سینومورف های رفتار-ظرف کالبدی استخراج شد. در پایان، ضمن ارائه راهبردهای طراحی در سه دسته کلی شامل فضای خصوصی فعالیت های فردی، فضای نیمه خصوصی فعالیت های فردی و فضای عمومی و نیمه عمومی فعالیت های جمعی براساس پیشینه نظری و عملی پژوهش در نمونه موردی خود می کوشد تا فنون طراحی متناسب با هر راهبرد را به نمایش گذارد تا در نهایت بستر مناسب جهت تحقق الگوهای رفتاری دانشجویان در خوابگاه فراهم آید.
ارزیابی و مقایسه آسایش حرارتی در محلات مسکونی شهر اصفهان (مطالعه موردی: محلات علی قلی آقا و دشتستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسایش در فضاهای باز شهری یکی از ارکان اصلی استفاده از این فضاها توسط شهروندان بوده و ایجاد محیطی مناسب برای آن ها از طریق حفاظت در برابر شرایط اقلیمی نامناسب ضروری است. همچنین تأمین آسایش در خصوص نیازهای اولیه انسان بوده و نحوه پاسخ گویی به آن در کیفیت فضا مؤثر است. در این راستا با توجه به اهمیت آسایش حرارتی در کیفیت فضاهای باز شهری و محله ای و همچنین تأثیر این فضاها در تأمین آسایش فضاهای بیرونی و داخلی، این پژوهش به ارزیابی و مقایسه وضعیت آسایش حرارتی در فضای باز محلات مسکونی با دو ساختار کالبدی متفاوت پرداخته و دمای آسایش و محدوده آن را مورد بررسی قرار داده است. ازاین رو محله علی قلی آقا واقع در بافت سنتی و محله دشتستان واقع در بافت معاصر شهر اصفهان مورد مطالعه و تحلیل میدانی قرار گرفته و وضعیت آن ها از نظر آسایش حرارتی با هم مقایسه شده است. بر این اساس، مطابق با روش نیکل از سطح سه و روش متقاطع در بررسی های میدانی و برداشت متغیرها استفاده شده است. حجم نمونه نیز شامل ساکنان و کاربران فضاهای باز دو محله مذکور بوده که چهارصد پرسشنامه در دو فصل سرد و گرم به صورت تصادفی و در طی چهار روز تکمیل شده است. همچنین به منظور مقایسه برداشت های میدانی با نتایج محاسبه شاخصه حرارتی از شاخصه دمای مؤثر استاندارد بهره گرفته شده است. نتایج مطالعات و بررسی ها نشان می دهند که دمای آسایش و حدود آن در محلات منتخب شهر اصفهان بسیار به هم نزدیک بوده، در عین حال با یکدیگر متفاوت اند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که این مسئله نشان دهنده تأثیر تفاوت در نوع ساختار و بافت محل سکونت، شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر احساس حرارتی افراد در محلات مختلف شهر اصفهان است .
هنرهای ملی و احیای آن
تغییرات شیوه زندگی و الگوی کالبدی خانه و تاثیرات متقابل آنها از دوران زندیه تا امروز(مطالعه موردی: شهرستان مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانه محیطی برای شکل گیری فعالیت های فردی و اجتماعی به منظور تأمین بخشی از نیازهای مادی و غیرمادی افراد می باشد. در عصر حاضر الگوی فرهنگی و رفتاری در طراحی فضاهای مسکونی به عنوان مؤثرترین مؤلفه شکل گیری فعالیت های عمومی مردم، نادیده گرفته می شود. با بیان این مشکل هدف اصلی این پژوهش توجه به تأثیر فرهنگی و به تبع آن شیوه زندگی به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای درک رفتار ساکنین بر الگوی کالبدی مسکنمی باشد. با تغییرات فرهنگی، نیازها و شیوه زندگی، الگوی رفتاری ساکنین نیز در خانه ها دچار تحول گشته و سازماندهی فضایی متفاوتی را به وجود آورده است. این پژوهش تغییرات سازماندهی فضایی و شیوه زندگی در مسکن مراغه و تأثیرات متقابل آ نها را از زندیه تا امروز مورد بررسی قرار می دهد. روش تحقیق در این تحقیق به صورت ترکیبی بوده که در بخش مرور ادبیات با روش توصیفی-تحلیلی و در بخش مطالعات میدانی با روش کیفی، با بررسی و برداشت 32 خانه و مصاحبه با پنجاه نفر از ساکنین به صورت تصادفی و پرسشنامه نیمه ساختاریافته و در حوزه مردم شناسانه با تجزیه و تحلیل مصاحبه ها، ارتباط شیوه زندگی با ساختار کالبدی تبیین شده و از آنجا که شهر مراغه برای این کار انتخاب شده است نوع مطالعه موردی در نظر بوده است و نتایج نشان می دهد که در هر منطقه، شیوه زندگی ساکنین آن منطقه شامل الگوهای رفتاری، فعالیت های روزانه و سالانه، الگوی مسکن منطقه و تغییرات آن در طول زمان، رعایت حریم بخش های مختلف خانه، توجه به مفاصل ارتباطی فضاها و ارتباط با طبیعت مؤلفه های تأثیرگذار در طراحی خانه ها هستند.
مناسبت سنجی رهیافت نظری پویش مختلط به عنوان رهیافت جایگزین در برنامه ریزی شهرها
حوزههای تخصصی:
استراتژی مورد استفاده در برنامه ریزی شهری تاثیر مستقیمی بر کارایی طرح و دستیابی هرچه بیشتر به اهداف دارد و اگر عدم کفایت برنامه های شهری به دلیل انتخاب نادرست رهیافت در مرحله تصمیم سازی باشد، با وجود دقت کافی در مراحل اجرای طرح، ناگزیر به تغییر رویکرد برای رسیدن به کارایی لازم هستیم. تحقق پذیری پائین برنامه های شهری مبتنی بر رهیافت های سنتی جامع و روی آوردن تصمیم گیرندگان به رهیافت عملیاتی اندک افزا ضرورت سنجش دیدگاه های نظری برنامه ریزی با نیت رفع نقایص این دو رهیافت را آشکار ساخته است. به عقیده بسیاری از صاحب نظران مبن ی ب ر کامل نبودن هیچ یک از رهیافت های برنامه ریزی به تنهایی، در دنی ای واقعی بیشتر از ترکیب شیوه های مختلف برنامه ریزی، ش امل عناصری از برنامه ریزی جام ع_عقلانی، اندک افزا و وکالتی استفاده می شود تا تنها یک شیوه. اختلاط متوازن میان رهیافت اندک افزا و عقل گرا حاصلی به نام پویش مختلط دارد، اختلاطی که در حیقت مصالحه ای بین دو رویکرد قبلی است که با ترکیب عناصری از آن دو رهیافت در پی همپوشانی نقایص است. در این پژوهش با بهره جویی از شیوه توصیفی تحلیلی و هدف آشکار ساختن ضرورت بازنگری در رهیافت های پیشین و همچنین پاسخ به مناسبت رهیافت پویش مختلط به عنوان رهیافتی جایگزین برای برنامه ریزی توسعه شهرها به شرح ابعاد مختلف این رویکردها پرداخته شده است. در انتها بررسی الزامات و امکانات اجرای صحیح رهیافت پویش مختلط، گویای مناسبت این رهیافت جهت جایگزینی و استفاده در برنامه ریزی شهرهاست.
فهم تجربه زیسته زائران در پیاده روی اربعینِ سال ۱۳۹۵ (بسترها و زمینه های شکل گیری اَبَر رویداد اربعین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۸
39 - 48
حوزههای تخصصی:
فهم شرایط و زمینه های شکل گیری گردشگری مذهبی بسیار ضروری و با اهمیت است. این پژوهش به مطالعه رویداد اربعین، به عنوان یک پدیده منحصر به فرد در حوزه گردشگری مذهبی می پردازد و به تأسی از پارادایم تفسیری و با اتخاذ رویکرد تحلیل تماتیک و با بهره گرفتن از تکنیک های روش تحقیق کیفی (مصاحبه نیمه ساختار یافته، قدم زدن عرضی، مشاهده همراه با مشارکت) تلاش می کند به فهم تجربه زیسته شرکت کنندگان ایرانی در پیاده روی اربعین دست یابد و از این طریق سعی در کشف ماهیت، زمینه ها و عوامل بسترساز شکل گیری رویداد اربعین دارد. یافته ها حاکی از آن است که زمینه ها و عوامل بسترساز در شکل گیری رویداد اربعین چند اسلوبی بوده و حضور گسترده مردم در این راه پیمایی ها صرفاً به یک عنصر تقلیل پیدا نکرده است. عوامل و زمینه های فرهنگی-اعتقادی ، اجتماعی-اقتصادی و سیاسی-ملی از مهم ترین این زمینه ها هستند که تنوع آنها وجه بارز و عامل منحصربه فرد بودن این اَبَررویداد به حساب می آید.
فلسفه منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۰
حوزههای تخصصی:
خیلی پیش می آید که ما در طبیعت قدم بزنیم و با درجات مختلفی از علاقه و توجه از درختان، جوی های آب، مرغزارها و کشتزارها، تپه ها و خانه ها، و از هزاران تغییر در نور و ابرها یادداشت برداریم. ولی تنها توجه بیشتر به یک مورد مشخص یا کنار هم چیدن گروه متنوعی از ابژه های متفاوت در یک نگاه، به معنای آگاه بودن ما به ادراک یک منظر2 نیست. برای ادراک منظر، توجه ما نمی تواند تنها به یک مورد در محدوده دیدمان جلب شود. برای اینکه یک منظر شکل گیرد، آگاهی ما باید تمام چیزها را جذب و دریافت کند. یک کلیت واحد، فراتر از اجزای تشکیل دهنده اش، بدون اینکه در قید و بند خاص بودن یا چینش مکانیکی آن ها در کنار هم باشد. به ندرت متوجه می شویم که منظر از مجموعه تمام ابژه های گسترده شده در کنار هم بر روی قطعه ای زمین، که ما بدون واسطه و بی درنگ می بینیم، شکل نیافته است. این در واقع یک فرایند ذهنی منحصربه فرد است که منظر را خارج از تمام این ها شکل می دهد. من در اینجا تلاش می کنم تا با تکیه بر پیش شرط ها و فرم ها منظر را تحلیل کنم.
از اینجا شروع می کنیم؛ هر شبکه در محدوده مشخصی از زمین به چشم می آید، در واقع بخشی از طبیعت است و این می تواند شامل ساخته های بشر نیز باشد. اما این به خودی خود کافی نیست تا این بخش از زمین به منظر تبدیل شود. منظور ما از طبیعت یک ارتباط درونی نامتناهی از ابژه هاست، ساخت و تخریب متوالی فرم ها و کلیت جاری یک رویداد که در استمرار و پیوستگی زمانی و فضایی وجود دارد. صحبت کردن از «بخشی از طبیعت» درواقع یک خودانکاری و تناقض است. طبیعت از قطعات و بخش ها تشکیل نشده، بلکه یک کلیت واحد است.
از سوی دیگر در منظر، وجود یک مرز، یک میدان و محدوده دید دائمی یا گذرا، تقریباً حیاتی است. اگرچه پایه مادی یا قطعات منفرد منظر به سادگی می تواند به عنوان طبیعت در نظر آید، ولی درک شدن به عنوان منظر، نیاز به شأنی جدا برای خود دارد که می تواند عینی، زیباشناختی یا حالت محور با محوریت وضعیت روانی (mood-centred)باشد. در اینجا نیاز به منحصربه فردبودن است؛ متمایز شدن از آن کلیت غیرقابل تقسیم طبیعت که در آن هر بخش به عنوان نقطه انتقال برای تمام نیروهای موجود عمل می کند و از همین جاست که منظر با مفهوم طبیعت بیگانه می شود.
Construction and Normalization of the Scale of Creativity in Architectural Design(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۳ - Serial Number ۴۵, Summer ۲۰۲۲
73 - 86
حوزههای تخصصی:
The ultimate goal of architectural s tudios is creative design. To achieve this goal, evaluating creativity in architecture education is considered as one of the important pillars of education. Due to the need for evaluation, the purpose of this s tudy is to cons truct a tes t for measuring design creativity based on Torrance's components of creativity in architecture so that it can be used in design education. Therefore, this s tudy seeks to create a measurable criterion for the components of Torrance using the innovative problem-solving method of Triz to evaluate creativity. The present s tudy is descriptive-correlational. The research sample includes 32 architecture s tudents selected by the available sampling method. Tes t validity is confirmed through confirmatory factor analysis ((χ2 / df = 1.68), (CFI = 0.97), (GFI = 0.98), (AGFI = 0.97) and (0.08 = RMSEA)), which shows that the model fits the data. The correlation between the creativity scale in architecture and Torrance creativity and CREE is significant, indicating the scale's convergent validity. In addition, through the split-half technique and in the method of random pairs, the. coefficient of validity for the component of flexibility, originality, expansion, and the total scale is equal to 0.90, 0.80, 0.75, and 0.91, respectively. Due to the good psychometrics of this tool reported in the research, it is a valid tool that can measure the increase in creativity components in architectural design and can be used in architectural s tudios and educational and psychological research
ارزیابی منظر صوتی در فضاهای شهری (نمونه موردی پیاده راه خیام، شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صوت و منظر صوتی به عنوان محرک های احساس هستند که کیفیت فضاهای شهری را تحت الشعاع قرار می دهند. صوت به عنوان جزئی تفکیک ناپذیر از اتمسفر شهری بر رفتار عابران، انتخاب فضا برای ماندن یا عبور، ادراک عابران از فضای شهری و در کل بر کیفیت فضای شهری تاثیر می گذارد. امروزه افزایش و تعدد منابع صوتی مانند صدای ناشی از ترافیک، فعالیت های انسانی و صداهای مزاحم، منظر صوتی ناخوشایندی را ایجاد کرده و ادراک ذهنی صوتی مغشوشی را در شهروندان ایجاد می کند. این موارد اهمیت پرداختن به منظر صوتی در فضاهای شهری را روشن می کند. در این راستا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کمی و کیفی منظر صوتی در پیاده راه خیام، واقع در شهر ارومیه، به بررسی مساله پرداخته است. پژوهش حاضر کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی - تحلیلی می باشد . به منظور ارزیابی، از روش مکمل کمی-کیفی استفاده شده است. شاخص فیزیکی صوت (LA eq) با بررسی ادبیات مطالعه تبیین شده و در محدوده مورد مطالعه توسط سنجنده ی صوت St- 8851 ارزیابی شد و برای ارزیابی کیفی، از ابزار پرسشنامه استفاده شد. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز، برداشت صوتی میدانی از 14 ایستگاه با فواصل 20 متری و پر کردن پرسشنامه ها از افراد حاضر در محدوده صورت گرفت. نتایج نشان داد به لحاظ کمی میانگین شاخص صوت در کل زمان برداشت در پیاده راه خیام در میانه ی محور کمتر از کناره های محور بوده است و حداکثر شدت صوت در کناره ها در ایستگاه 1 و 14 به ترتیب 72/87 و 73/4 دسی بل بوده که در محدوده حداکثر حد مجاز برای آسایش صوتی در فضاهای شهری می باشد. نتایج حاصل از پرسشنامه نشان داد میانگین رضایت از منظر صوتی در طیف لیکرت 2/71 بوده و مولفه های مکالمه و گفت و گو، صدای پرندگان و صدای قدم های افراد به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین خوشایندی منظر صوتی محور خیام داشته اند..
آموزش مدیران شهری
منبع:
منظر بهمن ۱۳۸۸ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل کاربری فضاهای دست کند حاشیه آبگرم ورتون استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله : چشمه آبگرم ورتون در روستای ورتون واقع در 35 کیلومتری شمال شرق شهرستان اصفهان، به دلیل اهمیت درمانی اش در ادوار مختلف تاریخی حائز اهمیت بوده است که از شواهد آن می توان به ساخت حوضخانه ها در دوره های مختلف تاریخی در مجموعه تاریخی آبگرم ورتون اشاره کرد. علاوه بر این بناها، در حاشیه چشمه آبگرم ورتون، فضاهای دست کندی نیز ایجاد شده است که تا به امروز ناشناخته مانده و مورد مطالعه قرار نگرفته است. انجام این پژوهش در صدد پاسخگویی به دو سؤال بنیادی در رابطه با کاربری و قدمت مجموعه دست کندهاست. هدف از این پژوهش، معرفی، گونه شناسی، ارایه گاهنگاری نسبی و تحلیل فضاهای مجموعه دست کند مذکور است. معرفی، تحلیل نسبی کاربری و زمان ایجاد این مجموعه دست کند می تواند زمینه ای برای بررسی های دقیق علمی در سطح منطقه برای شناسایی این گونه معماری باشد که نقش مهمی در دوران قبل از اسلام تا کنون در نظام اجتماعی و شهری حکومت ها و جوامع بشری ایفا کرده است. ● روش تحقیق : روش این پژوهش در تبیین زمان ایجاد این مجموعه، استفاده از رویکرد تاریخ گذاری مکتب انالز با تأکید بر روش تطبیقی مارک بلوخ است؛ یعنی پژوهش در رابطه با حوزه یا ناحیه ویژه و مورد نظر خود که از طریق کاوش و جست وجو با حوزه موازی (هم زمان) در ناحیه، کشور یا قاره ای دیگر انجام می شود و یا فقط با همان ناحیه در یک زمان صورت می گیردکه نهایتاً منجر به بررسی و تطبیق مجموعه دست کند آبگرم ورتون در بستر تاریخی - فرهنگی اش از دوره ساسانی تا صفوی می شود که شواهد آن در مجموعه وجود دارد و به راحتی می توان سبک، عناصر و مصالح معماری آنها را به روشی تطبیقی مطالعه کنیم. همچنین رویکرد مورد استفاده در تحلیل کاربری این مجموعه، رویکرد باستان شناسی فضایی است که مبتنی بر تحلیل های هندسی و ریاضی است. در این راستا ابتدا مجموعه دست کند آبگرم ورتون معرفی و سپس کاربری و زمان ایجاد آن با توجه به مبانی نظری رویکردهای مورد استفاده، همچنین تکنیک های معمارانه و تحلیل فضاها و مقایسه آن با سایر بناهای مجموعه، تحلیل و بررسی می شود. ● نتیجه گیری : نتایج حاصل از پژوهش براساس بررسی عناصر معمارانه موجود در فضاهای دست کند و تحلیل فضایی، نشانگر کاربری این فضاها به عنوان مجموعه ای برای اسکان موقت مسافرین و بیماران مراجعه کننده به آبگرم است. همچنین با بررسی و تطبیق مصالح به کار رفته در ورودی فضاها، تکنیک معماری و مقایسه آنها با عناصر دیگر بناهای تاریخی موجود در مجموعه، می توان بازه زمانی دوره ساسانی تا قرون میانی اسلامی (قبل از دوره سلجوقی) را برای ایجاد این مجموعه پیشنهاد کرد که در اداوار بعد، مورد استفاده قرار گرفته است. از دوره سلجوقی به بعد، مجموعه اتاق هایی از جنس سنگ چین در مجموعه ورتون جهت اسکان موقت ساخته شده که جایگزین این مجموعه شده است. در دوره صفوی نیز این اتاق ها با آجر مرمت شده و مورد استفاده قرار گرفته است.
تاثیر نور در ایجاد امنیت روانی هنرستان های هوشمند
حوزههای تخصصی:
امروزه بهره گیری از تکنولوژی های نوین آموزشی برای تدریس علوم مختلف در مدارس، هنرستان ها و مراکز آموزش عالی، به عنوان یک اصل مهم، در دستور کار ارگان های مربوطه در تمامی کشورهای پیشرفته قرار گرفته است. با توجه به رشد سریع تکنولوژی های آموزشی در عصر حاضر، جامعه اطلاعاتی آینده نیز نیازمند مکان هایی است که در آن جا بتوان فناوری اطلاعات را به صورت خلاقانه، در جهت رشد و توسعه روند آموزشی علوم مختلف به کار برد. در کشور ما نیز در سال های اخیر سعی شده است که با تجهیز مدارس به امکانات و تجهیزات مدرن آموزشی، گام هایی برای استفاده از تکنولوژی های نوین آموزشی برداشته شود و این مدارس به نام مدارس هوشمند در کشور شناخته شده اند. اما سوالی که در این رابطه در ذهن انسان به وجود می آید این است که "آیا امر هوشمند سازی مدارس، با تجهیز کردن مدارس بی روح و فرسوده دهه های گذشته محقق می شود؟ یا استفاده از این امکانات و تجهیزات مستلزم فضاهایی است که به صورت هوشمند طراحی شده و هماهنگ با تکنولوژی های نوین آموزشی باشد؟". با توجه به عدم وجود پژوهش هایی که منجر به نتیجه گیری کلی در رابطه با فرم ساختمان، ارتباطات فضایی و چگونگی تاثیر نور پردازی در اصول طراحی مدارس هوشمند، انجام چنین پژوهشی ضروری به نظر می رسد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که یک مدرسه هوشمند، علاوه بر استفاده از تکنولوژی ها و فناوری های نوین، باید دارای ساختمانی باشد که کاملا هوشمند طراحی شده است و عواملی چون استفاده از نور پردازی و رنگ پردازی مناسب، هم چنین استفاده از سیستم های الکتریکی و تاسیساتی هوشمند، در ایجاد امنیت روانی در طراحی این ساختمان ها بسیار موثر خواهد بود.
معرفی اثر-کاشیهای اسلامی
حوزههای تخصصی:
سیر تحول مفهوم منظر در شعر فارسی قرون اولیه هجری (3 تا 7)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آذر ۱۳۹۷ شماره ۶۶
17 - 28
حوزههای تخصصی:
نخستین گام برای فهم معنی عبارات و ابیات در متون، پی بردن به معانی صحیح و ترکیبات به کار رفته آنهاست. تاریخ زبان شناسی و مردم شناسی ایران نشانگر آن است که شناخت منظر و تصوّر آن، همه جا و همه وقت وجود داشته است و رابطه ای معنادار میان مفهوم و فضای متصوّر برای آن وجود دارد. منظر از واژگان کهن و پرکاربردی است که در شعر قرون اولیه هجری با ظاهری مشابه و معانی مختلفی به کار رفته است. . بارزترین ویژگی منظر در روایت شاعران، دگرگونی معنای منظر و تحول مفهومی آن است که از ظاهر به باطن و از مفعول به فاعل تغییر می کند و روایت های مختلفی از منظر همانند نظرگاه، پنجره، ایوان، تماشاگاه، آسمان، دیدگاه، ترسیم می شود. واژه منظر با نگاهی کالبدی-معنایی سعی در تفسیر مفاهیم در دو دسته مادی و فرامادی دارد و شامل جنبه های توصیفی و مفهومی است. جنبه توصیفی به روایت صورت می پردازد و تمثیلی از صفات اخلاقی است و مقدمه ای بر ادراک، جنبه معنایی آن است. مقاله حاضر با بررسی مفهوم منظر در شعر شاعران قرون اولیه هجری (3 تا 7) سعی در اثبات اهمیت و نقش این واژه در گذشته تا به امروز دارد. برای فهم منظر، مفهوم واژه تا آنجا که به فهم موضوع و درون مایه آن کمک می کند در حوزه شعر قرون اولیه به عنوان منبعی مستند و کهن در فرهنگ ایرانی بررسی شده است.
نقش بازآفرینی مجازی در حفاظت از آثار تاریخی در نمونه مطالعاتی ایوان موزائیک شهر بیشاپور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
143-153
حوزههای تخصصی:
هر اثر تاریخی ممکن است در اثر عوامل مختلف دچار فقدان بخش هایی از کالبد خود شده باشد. میزان کاستی های کمّی و کیفی کالبد با از دست رفتن هویت و یکپارچگی اثر رابطه مستقیم دارد و از میزان صحت بازسازی کالبدی و مجازی آن می کاهد. از طرف دیگر، عدم درک شکل کامل یک بنا، میزان توجیه حفاظت از آن را متأثر می سازد. ایوان موزائیک بیشاپور، که دچار آسیب های مذکور بوده، به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده است. موزائیک های کف ایوان در حین کاوش به موزه های ایران باستان در تهران و لوور در پاریس منتقل شده اند و از طاق ایوان نیز اثری باقی نمانده است. عدم درک شکل اصیل این بنا فعالیت های حفاظتی را نیز دچار انحراف کرده و دیوارهای پشتیبان بدون توجه به شکل اصیل بنا و محل کف سازی های مو زا ئیکی احداث شده اند. راهبرد تفسیری تاریخی که بر مدارک اسنادی و تصویری استوار است، در کنار راهبرد شبیه سازی، به عنوان روش پژوهش انتخاب شده است. در این پژوهش، ابتدا ضمن تطبیق وضعیت فعلی اثر با تصاویری که از طرح موزائیک ها در دست است، آسیب های ناشی از عدم تصور صحیحِ شکل اصیل بنا شناسایی و سپس امکان و نقش بازآفرینی در حفظ کالبد و ارزش های بنای تاریخی بیان می شود. بدین منظور، جانمایی عناصر معماری و تزیینی ایوان که از میان رفته ، به صورت تصویری بازسازی شده اند. با توجه به موضوع حفظ اصالت آثار موجود در یک محوطه تاریخی، و اینکه بازسازی های کالبدی می توانند به تولید نمونه های بدل و غیر اصیل منجر شوند، تولید میراث مجازی یکی از راه هایی است که با کمترین مداخلات فیزیکی نیازهای تجسم شکل اولیه بنا را فراهم می کند. به تصویر کشیدن وضعیت اصلی احتمالی اثر خطوط اصلی نحوه حفاظت از آن را ترسیم می کند. به عبارت دیگر، در نتیجه این پژوهش مشخص می شود که بازسازی مجازی ایوان موزائیک می تواند آن را از آسیب هایی که ناشی از عدم درک شکل اصیل بناست، حفاظت کند.
ارزیابی تأثیر توسعه معماری میان افزا بر مشارکت اجتماعی شهروندان در بافت های تاریخی (مطالعه موردی: گذر تاریخی محمدیه شهر قزوین)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
83 - 102
حوزههای تخصصی:
توسعه معماری میان افزا با پرداختن به توسعه در درون و بازتوسعه محدوده، بااستفاده از پتانسیل های آن (مانند تاریخی بودن) سعی در بهره برداری از زمین های بلااستفاده و فرسوده در بافت شهری، از طریق خلق و یا بازسازی فضا، جهت جلوگیری از خزش شهری و بهبود شرایط بافت داشته و در شهرهایی نظیر قزوین که دائما در حال افزایش جمعیت بوده و موانع طبیعی و مصنوعی سبب محدودیت جهات گسترش آن شده، مهم تر می نماید. چون توسعه معماری میان افزا، میان بافت و در ارتباط مستقیم با جامعه شکل می گیرد، مشارکت اجتماعی به معنای فعالیت های ارادی افراد جهت ارتقاء حیات اجتماعی خود، به عنوان پتانسیلی در تمامی مراحل توسعه مدنظر قرار می گیرد. هدف اصلی این پژوهش پرداختن به بیان چگونگی رابطه میان دو متغیر فوق بااستفاده از روش تحقیق همبستگی می باشد. پس از مطالعات کتابخانه ای و تحقیقات میدانی، شاخص ها، مؤلفه ها و گویه هایی برای متغیرها تبیین، مدلی مفهومی جهت توجیه همبستگی آن ها ارائه و مطابق آن پرسشنامه ای تدوین و توزیع شد که با استفاده ازضریب آلفای کرونباخ، میزان پایایی آن تعیین و با استفاده از روش SPSS، ضریب پیرسون معادل 0.830 (نشان از همبستگی بالا و مثبت متغیرها) و ضریب معناداری معادل 0.000 (نشان از رابطه ای معنادار میان متغیرها)، محاسبه شد. نتیجه این پژوهش بیان می دارد که مفهوم توسعه معماری میان افزا با هدف تأمین نیازهای همه جانبه کاربران و با توجه به پتانسیل های موجود در محل، سبب ایجاد اعتماد و ارتقاء حس رضایت در افراد و نتیجتا منجر به گسترش همکاری و استفاده از توانایی های بالقوه آنان شده و افزایش مشارکت اجتماعی را در تمامی مراحل سبب می شود.