فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۰۱ تا ۳٬۹۲۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم بهمن ۱۳۹۸ شماره ۸۰
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: همسایگی و تعامل همسایه ها از ویژگی های جامعه ساکن در شهرهای تاریخی ایران بوده است که در زندگی شهری امروز کمرنگ شده و تبعات و مخاطرات اجتماعی جدی ای را به همراه داشته است. موضوع مورد توجه در مقاله حاضر این است که چگونه کالبد معماری مجموعه های همسایگی شهرهای تاریخی، برخلاف شهرهای جدید، امکان برقراری روابط همسایگی را فراهم می آورده است. هدف پژوهش: این مقاله بر آن است که، با شناسایی عرصه های همسایگی و تجزیه و تحلیل کالبدی آنها، ضمن گونه شناسی الگوهای کالبدی همسایگی، به شناسایی شاخصه های معماری آن و ابزارها و اصول معمارانه به کارگرفته شده برای ظهور و بروز این رفتار اجتماعی در بافت تاریخی یزد بپردازد. روش پژوهش: به منظور دستیابی به هدف پژوهش، از روش تحقیق نظریه داده مبنا بهره گرفته شده است. پس از شناسایی و مشاهده میدانی نمونه های متنوع عرصه های همسایگی در بافت تاریخی یزد از طریق نمونه گیری نظری، نمونه ها توصیف و تحلیل شدند. عمده فرآیند تحلیل از طریق عکس برداری مکرر و ترسیم دیاگرام های فضایی و پلان های شماتیک و درج یادداشت های تصویری و نوشتاری و سپس کدگذاری مراتبی آن ها صورت گرفته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که، با بهره گرفتن از ابزارهای معمارانه ای چون تغییر مصالح کف و جداره ها (ازاره ها)، مسقف کردن، ایجاد اختلاف سطح، ایجاد امکان نشستن موقت، تغییر تناسبات، تزیینات و تغییر نور و سایه، سه الگوی پایه همسایگی در عرصه نیمه عمومی بافت تاریخی شکل گرفته اند که شامل الگوهای ورودی محور، دربندمحور و ساباط محور هستند. این الگوها با رعایت دو اصل «مجاورت مکانی» و «کیفیت بخشی فضایی»، از طریق شاخص های معماری همسایگی چون مردم واری، آسایش اقلیمی، خلوت، حریم، آسایش عملکردی و امنیت در معابر با افزایش حضورپذیری آنها، در برقراری روابط همسایگی تأثیرگذار بوده اند.
تحلیلی بر ابعاد وجودی معماری مجموعه های صنعتی براساس علل اربعه ارسطویی
حوزههای تخصصی:
این نوشتار حاکی از آن بوده که معماری مجموعه های صنعتی کمتر مورد پژوهش بوده و سهم آن (در دانش ایران) در مقایسه با دیگر کاربری ها کمتر است. در این شرایط، پژوهش های معماری در این زمینه می بایست به ادبیات پایه معطوف شوند تا بتوان شرایط را برای پژوهش های آتی هموار نمود. چیستی ابعاد وجودی معماری در این مجموعه ها یکی از بخش های همین ادبیات پایه تلقی شده که در دستور کار این مقاله قرار گرفته است. این مقاله ماهیتی توصیفی-تحلیلی داشته و از استدلال های منطقی برای این منظور استفاده نموده است. همچنین در این مقاله سعی شده از علل اربعه ارسطو برای تحلیل ابعاد مختلف معماری مجموعه های صنعتی بهره گرفته شود. نتایج مؤید آن است که سازمان و فرد دو بخش اصلی علت فاعلی این معماری بوده که از مراحل امکان سنجی مالی/فنی تا تست/راه اندازی، بهره برداری و... بسته به نوع قراردادهای صنعتی و نقش های پذیراشده در این راستا، با کمک گرفتن از علت مادی یعنی تکنولوژی های فنی مرتبط با محصول (نظیر فرآیند تولید، تجهیزات و...) و تکنولوژی های ساختمانی، سازه و... سعی می کنند تا به این معماری صورت دهند. این صورت خود را به شکل چیدمان فضاها و تجهیزات داخلی (متناسب با خط تولید)، حال وهوای پیکره بیرونی (متناسب با سبک های رایج) و نحوه همکناری واحدها در کنار یکدیگر (متناسب با بافت صنعتی موردنظر) ارائه می کند. همچنین، علت غایی آنها، رسیدن به فضای مناسب برای تولید کالا یا ارائه خدمات است.
طراحی مرکز آموزشی کودکان کم توان ذهنی با هدف افزایش خلاقیت
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش توجه به طراحی فضاهای آموزشی، آگاهی جامع تری از نیازهای شناختی، الگوهای رفتاری و فرایند رشد جسمی و روانی کودکان حاصل شده و نظریه های آموزشی و یادگیری محیط، محور را به سمت پرورش خلاقیت به خصوص در دوران کودکی سوق داده است. بنابراین طراحی محیط آموزشی مناسب برای رشد ذهنی، فیزیکی، عاطفی و اجتماعی کودکان که زمان زیادی در آن سپری می کنند، امری ضروری است و به همین منظور برای رشد طبیعی کودک کم توان ذهنی نه تنها داشتن محیط مناسب ضروری است، بلکه برای رشد هر یک از استعداد ها و توانایی های فردی، سن و زمان یادگیری نقش مهمی را در پروش خلاقیت او ایفا می کند. هدف اصلی این پژوهش افزایش خلاقیت از طریق بهبود کیفیت در طراحی مراکز آموزشی کودکان کم توان ذهنی است و جامعه آماری مورد استفاده در این مقاله پنج نمونه ی موفق از مراکز آموزشی کودکان کم توان ذهنی در کشورهای مختلف می باشد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و برای تجزیه تحلیل مؤلفه ها، از روش قیاسی استفاده شده است. نتایج به دست آمده در این مطالعات بیانگر نقش عوامل محیطی و مؤلفه های اثرگذار خلاقیت در طراحی مراکز آموزشی بر کودکان کم توان ذهنی می باشد.
بررسی عملکرد حرارتی ساختمان های بهره مند از بام سبز
حوزههای تخصصی:
از گذشته، فضاهای سبز در محیط های باز همانند بام، حیاط، تراس و ... روی آب وهوای زیستگاه انسان تأثیر بسزایی داشته و نیز این سبزینگی باعث دریافت و جذب گرما و اشعه ی خورشید شده و نیز محیط خنکی را برای ساکنین به همراه می آورد؛ از نگرانی های امروز در سراسر دنیا بحث انرژی می باشد. از راهکارهای مفید برای هم ساکنین و هم اقلیم، می توان به استفاده از بام سبز اشاره کرد، هم چنین شناخت مزایای بام سبز و استفاده از آن در ساختمان در کنار کنترل حرارتی فضای زندگی اهمیت قابل توجهی دارد. رفتار حرارتی بام سبز با توجه به مواردی باعث کنترل مصرف انرژی می شود؛ ازجمله ی این موارد می توان به ضخامت و نوع خاک، پوشش گیاهی، انتقال حرارتی سقف، عایق بندی، اقلیم و سطح مقطع برگ اشاره کرد.
ساختار معماری باروی قلعه ایرج با استناد به کاوش های باستان شناسی (پاییز ۱۳۹۶)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آبان ۱۳۹۸ شماره ۷۷
15 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: قلعه ایرج یکی از محوطه های دوره ساسانی ایران در دشت تهران است. این محوطه با باروی مربع-مستطیلی به ابعاد ۱۴۷۰×۱۳۰۰ متر محدود شده است. تا کنون در مطالعات میدانی هیچ گونه بقایای آثار گسترده معماری از فضای درون محوطه یافت نشده است. از این رو نوشتار حاضر در وهله اول تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد که «۱. ساکنان این محوطه، با قریب به ۱۹۰ هکتار وسعت، در کدام بخش از محوطه سکونت داشته اند؟». پرسش مهم دیگر این است که «۲. نحوه نظم فضایی بقایای معماری در قلعه ایرج چگونه است؟». در پاسخ به این دو پرسش ۱. با توجه به نبود بقایای معماری در فضای درون محوطه و فراوانی بقایای معماری بر روی باروی قلعه ایرج، گمان می رود سکونت در این محوطه روی سازه های معماری بارو بوده است. به علاوه، ۲. با استناد به مطالعات میدانی، فضاهای معماری روی بارو به صورت نظام مند در سراسر باروی قلعه ایرج دیده می شود و شامل ۸۲۸ اتاق یکسان، راهروی سراسری، ۱۴۸ برج دیدبانی و طاق های بیرونی است. هدف: در نوشتار پیش رو تلاش می شود با استناد به داده های باستان شناسی قلعه ایرج، در وهله اول وجود بقایای معماری روی باروی محوطه اثبات شود و در مرحله بعد، کیفیت فضاهای معماری بارو ارزیابی و راجع به انتظام فضایی آن فرضیه هایی ارائه شود. روش: در تحقیق حاضر از روش توصیفی-تحلیلی برای رسیدن به اهداف پژوهش استفاده شده است. در ابتدا بقایای معماری و عناصر فضایی کشف شده از مطالعات میدانی قلعه ایرج توصیف شده است و در ادامه، با قرار دادن این عناصر فضایی در کنار یکدیگر و یافتن یک کلیت، تحلیل و ارزیابی باستان شناسی انجام شده است تا بتوان راجع به ساختار بارو و نظم فضایی آن گمانه هایی مفروض ارائه داد. نتیجه: پیش تر کیفیت بقایای معماری روی باروی محوطه مبهم و تا حدودی نامشخص بود. به نحوی که گمان می رفت روی باروی قلعه ایرج ساخت وسازهای معماری وجود نداشته است. در نتیجه آخرین مطالعات میدانی باستان شناسی در قلعه ایرج، مشخص شد که نه تنها روی باروی قلعه ایرج بقایای آثار معماری وجود دارد، بلکه با ترکیب داده های کاوش و بررسی های باستان شناسی، سازه های معماری در تمام بخش های باروی قلعه ایرج به صورت همسان اجرا شده و شامل اتاق ها، راهروی سراسری، برج های دیدبانی و طاق های بیرونی است. به علاوه، این انتظام معماری در فازهای متأخرتر به دلایل احتمالاً امنیتی تغییر کرده است.
The Dispute between Physicalism and Culture: Cultural Implications in the View of Tehran’s Comprehensive Development Plan
حوزههای تخصصی:
The present study has been conducted with the objective of elaborating the cultural implications in the view of Tehran’s comprehensive development plan based on content analysis method. The study seeks finding an answer to the question as to how much does Tehran’s development vision plan include the cultural issues in the metropolitan setting? The realm of the current research is the entire contents of the second five-year development plan of Tehran’s municipality (2014-2018). The explicit and implicit themes indicating the culture-related issues have been separated and, considering their interrelationships, the explicit themes have been explored. The information gathering instrument was the content analysis checklist and its reliability was confirmed by external auditors based on convergence coefficient in the course of coding. The results indicated that a considerable part of Tehran’s development plan is directed at modern morphological and structural elements, urban requirements, civil development and urban control and supervision policies and supervision and a lower deal of attention has been paid to the cultural, hypothetical and soft topics. These findings show that Tehran is still trapped in physicalist development and expanding culture decline.
A Study on the Role of the Landscape Design with the Approach of Solving the Limitations of Using the Coas tal Area for Women in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The coastal landscape is relatively new and complex category that offers the potential of sharing the sciences of architecture, perspective, nature and the environment, tourism and hospitality, beyond their physical effects on one another, their widespread effects in enhancing identity and the quality of the architectural atmosphere cannot be ignored. Approaches to greeting with beaches in Islamic countries have impressive impact on the interaction of the people in the statistical societies of those countries with coastal landscape architecture. The shores in Islamic countries are controversial textures that according to the formulated policy of each country, how to dealing with are changed. The purpose of this study is analyzing coastal landscape architecture and its position in Islamic countries Like Iran, spatial organization of coastal landscape and the equal use of men and women on the coasts of Iran by analytical-descriptive research method. One of the most important issues is the lack of gender-balanced psychological and spatial use of these coastlines. In many beachfronts, women are ignored and no location, zoning or privacy have been considered for them. In some parts of the coastline, some projects called ‘Salem Sazi’ have created for women which unfortunately pay little attention to elements of architecture, landscaping, aesthetics and the performance is very limited and in no way is it in the dignity of the Iranian lady and Iranian family.
جستاری در چگونگی آموزش تاریخ معماری از رهگذر توجه به «تفکر تاریخی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله نگاهی به چرایی و چگونگی آموزش تاریخ معماری و پیشنهاد چارچوبی کاربردی در زمینه آموزش تاریخ معماری است. روش تحقیق دراین مقاله روش استدلال منطقی است که نهایتا با رویکردی مصداقی، نتایج تحقیق را تبیین می نماید. در زمینه تدریس تاریخ، این مقاله ایجاد «بینش» را فراتر از انتقال «دانش» تلقی می کند. در رویارویی با بازخوردهای منفی در اثر اشتباه رایج نگاه «دانشی» به این درس، اهمیت موضوع «تفکر تاریخی» روشن می گردد که تفحص در آن از رهگذر توجه به «چیستی تفکر تاریخی» و «دستیابی به تفکر تاریخی» صورت می گیرد. با اتکا به تعاریف و برداشت های مطروحه از این مباحث، انواع برداشت های تاریخی با توجه به «شناخت سیر تکامل» و «شناخت جوهر تجارب تکرارشونده» اهمیت می یابند. بر این مبنا، کیفیت مطلوب در تدریس تاریخ باتوجه به سه مقوله «برانگیزش قوه کشف، تفسیر و تحلیل روابط وقایع تاریخی»، «انتزاع و ساده سازی وقایع تاریخی» و «استخراج قواعد و سنتهای تاریخی» قابل دستیابی می گردد. این مولفه ها موجد درک ویژگی «تداوم» در تاریخ است. باتوجه به چنین فرایندی، تکثر اطلاعات تاریخی بصورت قواعدی هم گرا و بینشی کل نگر ساده سازی می شوند. در اینصورت فراگیری تاریخ آسان می شود، تصمیم گیری در زمینه مسائل معاصر و پیش بینی پیامدهای این تصمیمات میسر می گردد و مفهومی به نام «تاریخ زنده» قابلیت ارائه دارد.
نسبت ضرورت و آزادی برنامه در تبیین دستگاه رفتار- فضا (مطالعه موردی: فضاهای بینابین کتابخانه های ملی و دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
93 - 106
حوزههای تخصصی:
تطبیق نیازهای متنوع کارکردی از طریق سازماندهی متناسب متغیرهای آن به ساختار فضایی صورت می گیرد که لازمه ی آن، درکی مفهومی از تاثیر دستگاه فضایی بر دستگاه رفتاری مرتبط با آن است. این نوشتار با بهره گیری از روش های کمی، توصیفی و از طریق پیمایش رفتارهای فضایی و با استفاده از مدل روند طراحی گونه ی آرمانی تلاش کرده تا بتواند وضعیت نحو فضای بینابین را مطالعه کند تا امکان افزایش آزادی تصرف کاربران در فضا را فراهم کند. نحوه ی برداشت های میدانی از طریق مشاهده ی مستقیم جهت نگاشت نسبت فعالیت های اختیاری و الزامی در فضاهای بینابین کتابخانه های ملی و دانشگاه تهران است. دستاوردهای این پژوهش به راهبردهایی سه گانه برای طراحی فضاهای بینابین در کتابخانه ها منجر شده است. محور یکم، همجواری فضاهای بینابین باز با فضاهایی با تراکم رفتاری زیاد، محور دوم، افزایش مقیاس فضایی و میدان دید در طراحی فضاهای بینابین بسته و محور سوم، بخشیدن رفتارهای فضایی جانبی و رویدادپذیر کردن آن ها.
مستندنگاری فضاهای باز شهری براساس اصول منشور صوفیه نمونه موردی: فضای باز محله پامنار کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
199 - 225
حوزههای تخصصی:
فضاهای باز در شهرهای تاریخی ایران، فارغ از کاربری خاصی که هر یک داشته اند نقش ویژه ای در ساختار شهری ایفا کرده و سازمان دهنده گذرهای اطراف، ابنیه مجاور و بافت منسجم محلات بوده اند. این فضاها از جمله آثاری هستند که دستخوش تغییرات زیاد ناشی از توسعه شده و نه تنها نقش ساختاری-عملکردی خود را از دست داده اند بلکه گاهی از دیدگاه شهرسازی معاصر به عنوان معضل شهری تلقی می شوند. از سوی دیگر فقدان روشی جامع و کارا در مستندنگاری این فضاها، حفاظت آن ها را با چالشی جدی روبرو ساخته است. پژوهش حاضر با روش های توصیفی-تحلیلی و توصیفی- تاریخی درصدد تدوین الگویی استاندارد جهت مستندسازی فضاهای باز مبتنی بر رهنمودهای بین المللی (منشور صوفیه 1996م) است و برای این منظور، فضاهای باز شهری درون محله ای در بافت قدیم کرمان و به طور خاص فضای باز محله پامنار را به عنوان نمونه، مورد شناخت و مستندسازی قرار می دهد. شایان ذکر است که بسیاری از این فضاها تا کنون مورد مطالعه جدی واقع نشده، دگرگونی های بسیاری داشته اند و ضرورت ورود به بحث مستندنگاری آن ها بیش از پیش احساس می شود.نتیجه عملی این پژوهش، ارائه قالبی است که با تعهد به یک دستورالعمل بین المللی معتبر می تواند جهت مستندنگاری فضاهای باز شهری مورد استفاده واقع شود. بهره گیری از این الگو مانع انجام پژوهش های پراکنده و بی پایه و اساس می شود، قابلیت تغییر و انطباق با شرایط گوناگون را دارد و به مدیریت اطلاعات جهت حفاظت بافت های تاریخی کمک می کند.
مشارکت پذیری یا مشارکت گریزی مردم و برنامه ریزان؟ پژوهشی کیفی در محیط برنامه ریزی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت، مفهومی محلی، متنوع، پیچیده و پویا است. از این رو نظریه ها و دیدگاه های موجود در زمینه مشارکت در برنامه ریزی شهری که اغلب در ساختار کشورهای غربی ارائه شده اند، در سایر کشورها اثربخشی لازم را ندارند. این در حالی است که تأکید اغلب پژوهش های انجام شده در این حوزه در محیط برنامه ریزی شهری کشور، بر سنجش نظریه های موجود معطوف و هدف آن ها تعیین سهم متغیرهای شناسایی شده از مشارکت و ارزیابی فرایند های مشارکتی بوده است. اما با توجه به ماهیت ذهنی و تعاملی این پدیده، ادراک آن توسط کنشگران مختلف می تواند با دیدگاه های نظریِ جهانی، متفاوت باشد. بنابراین محدود کردن آن در ساختار نظریه های موجود، تأمل برانگیز است. هدف این پژوهش، شناخت ادراک مردم و برنامه ریزان از فرایند مشارکت در محیط برنامه ریزی شهری است. چراکه تحقق مشارکت تنها مستلزم به کارگیری فرایند و شیوه های مناسب مشارکتی نیست، بلکه نیازمند شرایطی است که صرفاً عینی و متأثر از ساختارهای رسمی محیط برنامه ریزی نیستند و لازمه کشف آن ها، درک تجربه و معنای تجربه کنشگران از فرایند مشارکت است. این پژوهش در دسته پارادایم تفسیرگرایی قرار می گیرد. در این پژوهش از تحلیل محتوای کیفیِ استقراییِ آشکار به منظور تفسیر داده ها استفاده شده است. یافته ها بیانگر آن است که مهم ترین مفهوم در حوزه ادراک برنامه ریزان و مردم از مشارکت در محیط برنامه ریزی شهری، مشارکت گریزی مردم و برنامه ریزان است.
تبیین مولفه های تاثیرگذار امنیت بر شهر امروز
حوزههای تخصصی:
در توسعه پایدار شهری کیفیت زندگی انسان در فضای شهری محور قرار می گیرد به طوری که تداوم زندگی شهروندان توأم با بالندگی و رفاه اجتماعی باشد و به پایداری محیط شهری آسیب نرسد. نقطه قوت نظریه توسعه پایدار توجه به ارتباط و برقراری رابطه میان عناصر و اجزاء توسعه به شکل منطقی و معقول است که می تواند موجب حفظ و بقای توسعه شود. که در صورت تحقق از میزان ناهنجاری های اجتماعی، جرائم، که ریشه در نابسامانی های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی داشته و ازجمله موارد سبب ساز ناامنی در محیط های شهری می باشند، کاسته خواهد شد. مفهوم امنیت در سیر تطور و توسعه خود به عنوان موضوع موردبررسی در حوزه های بیشتری از علوم مدنظر قرارگرفته است و هر یک از علوم مختلف بسته به موضوعات موردبررسی خود، بعدی از ابعاد آن را کانون توجه خود قرار داده و به آن پرداخته اند. این پژوهش یک پژوهش کاربردی و توسعه ای است و با هدف معرفی مفاهیم پایه امنیت در ابعاد مختلف به دنبال پاسخی برای این سوال است که چه مولفه ها و شاخص هایی بر امنیت یک جامعه تاثیرگذارند. در این نوشتار ابعاد کلی امنیت در 4 مقوله ی امنیت سیاسی، امنیت اقتصادی، امنیت زیست محیطی و درنهایت امنیت کالبدی و اجتماعی که بیشترین نقش را در بحث امنیت فضاهای شهری ایفا می کند؛ موردپژوهش و بررسی قرارگرفته است و درنهایت شاخص های جهت سنجش میزان امنیت در فضاهای شهری با استفاده از این تعاریف و پژوهش ها توسط نگارنده استخراج گردیده است.
باز زنده سازی منظر رودهای شهری با رویکرد تعامل سازنده بین انسان و محیط طبیعی؛ (مورد واکاوی نهر "شهررود" آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
139 - 157
حوزههای تخصصی:
باز زنده سازی فضای شهری و استخوان بندی اصلی آن فراهم کننده زمینه رشد و به مثابه اهرمی برای توسعه شهر است. عناصر طبیعی بخشی از منظر طبیعی هستند که در نتیجه ی همپوشانی و تعامل میان انسان و طبیعت پدید می آیند. از آنجایی که عناصر طبیعی کارکردی چندگانه از جمله ایجاد فضاهای جمعی، غنای بصری و زیست محیطی، ایجاد حس تعلق به مکان، مطبوعیت محیطی و نظایر این را دارند، لذا احیاء و باز زنده سازی مناظر طبیعی در شهر از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. اهمیت این موضوع در خصوص رودهای شهری واقع در مناطق شمالی کشور به دلیل نقش و کارکردهای ویژه آن دوچندان می باشد. نهر شهررود آمل که از دل محلات تاریخی شهر آمل می گذرد یکی از بارزترین منابع طبیعی شهر تاریخی آمل است که نقش مؤثری بر شکل گیری شهر تاریخی آمل و محلات ایفا می کند. هدف اصلی این تحقیق دستیابی به اصول، راهبردها و راهکارهایی جهت باز زنده سازی منظر طبیعی رودهای شهری به ویژه در خصوص مورد مطالعاتی یعنی نهر شهررود آمل است، به گونه ای که بتواند در ابعاد کالبدی، عملکردی و محیط زیستی تعاملی سازنده را بین استفاده کنندگان و محیط طبیعی برقرار سازد. تحقیق حاضر با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی به انجام رسیده است که در آن برای جمع آوری اطلاعات از اسناد کتابخانه ای و برداشت از محدوده به روش میدانی (بهره برداری از عکس ها و تصاویر ماهواره ای و غیره) شده و ارزیابی و بهره گیری از تجارب موفق داخلی و خارجی نیز در روند پژوهش مورد توجه بوده است. نتایج حاصل نشان می دهد در صورتی که بتوان با باز زنده سازی فضاهای غیرقابل استفاده مسیر و جداره های نهر شهررود آمل را به عنوان کمیتی مؤثر بر کیفیت منظر شهری بدان نقش داد، می توان از این محوری که از شمال به جنوب شهر گسترده است برای پاسخگویی به فعالیت ها و نیازهای مردم شهر بهره مند گردید.
تبیین نقش و جایگاه میراث صنعتی در ارتقای ویژگی های کیفی سلسله مراتب مبادی ورودی شهری (موردپژوهی: کوره های آجرپزی مبادی ورودی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
13-22
حوزههای تخصصی:
تحلیل اثرات ناشی از استقرار کاربری های فرا منطقه ای در کیفیت زندگی محیط های مسکونی بافت های فرسوده شهری از نگاه شهروندان (نمونه موردی : منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵
68 - 80
حوزههای تخصصی:
کاربری های فرا منطقه ای به جهت نقش با اهمیتی که در سطح شهر ها برعهده دارند نیازمند بررسی و مطالعه دقیق تری برای مکانیابی و بررسی تاثیراتشان بر زندگی محیط های سکونت شهروندان می باشد. این تحقیق با هدف نقش کاربری فرا منطقه ای بر کیفیت زندگی محیط های مسکونی فرسوده انجام شده است. داده های موردنیاز از طریق پیمایش در محلات مسکونی بافت فرسوده منطقه 12 جمع آوری شده است روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی با استفاده از نرم افزار های spss , usrel 80.8 انجام گردید. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 384 نمونه انتخاب شد شاخص کاربری فرا منطقه ای به عنوان متغیر مستقل و شاخص کیفیت زندگی (اجتماعی،اقتصادی،زیست محیطی،کالبدی) به عنوان متغیر وابسته مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد بین مولفه های کیفیت زندگی و کاربری فرامنطقه ای رابطه معنادار 99 درصد وجود دارد مدل ساختاری تحقیق نشان داد که کاربری فرا منطقه ای اثر مستقیمی بر کیفیت زندگی محیط مسکونی فرسوده منطقه 12 میگذارد ولی میزان رضایت ساکنین از کیفیت زندگی کم است شاخص فرامنطقه ای با شاخص (کالبدی) کیفیت-زندگی همبستگی قوی تری نسبت به بقیه شاخص های کیفیت زندگی (اقتصادی،زیست محیطی،اجتماعی) دارد که نشان از اثرات کمتر کاربری فرامنطقه ای بر روی این سه مولفه دارد. درنهایت میتوان این نتیجه را استنباط کرد که کاربری های فرا منطقه ای بر همه ی ابعاد کیفیت زندگی محیط های مسکونی اثر مستقیم می گذارند.
کاربست اصول کشاورزی شهری در مقیاس محلات نمونه موردی: محله امام زاده یحیی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۶
24 - 39
حوزههای تخصصی:
پیوند بین انسان و طبیعت غیرقابل انکار است و بسیاری از مطالعات نشان می دهند که انسان در طبیعت و در جوار سبزینگی در بهترین حالت روانی خود قرار دارد و می تواند به سادگی بسیاری از مشکلات درونی و حتی در بعضی موارد مشکلات جسمی خود را حل کند. اما متأسفانه در شهرهای امروزی سبزینگی مفهومی ازدست رفته است و ازاین رو، ساکنان دسترسی محدودی به طبیعت یا نشانه های آن دارند. کشاورزی شهری به عنوان یکی از رویکردهای نوین در عصر حاضر، تلاش می کند تا انسان و طبیعت را دوباره به یکدیگر پیوند دهد، اما این تنها نتیجه آن نیست. کشاورزی شهری سلامت ساکنان شهر و محلات را افزایش داده و با ایجاد پیوندی قوی بین ساکنان محلات، آنها را به مشارکت اجتماعی در محله تشویق می کند. تأثیرات این باغچه های کوچک شهری از تأثیرات اجتماعی فراتر رفته و با کاهش هزینه مواد غذایی و ایجاد بازارچه هایی برای فروش محصولات، در بُعد اقتصادی نیز مؤثر است. در این مقاله کشاورزی شهری، اصول و شاخص های آن و در نهایت کاربست کشاورزی شهری در مقیاس محلات تدوین شده است. پژوهش حاضر، از نوع تحقیق توصیفی تحلیلی و کاربردی است. این نوشتار با تکیه بر نتایج تحقیقات پیشین و با بهره گیری از روش اسنادی و تحلیل نتایج آنها، به مدل کاربردی پژوهش دست یافته است. نمونه مورد بررسی، محله امام زاده یحیی واقع در منطقه 21 شهرداری تهران است و برای بررسی متغیرهای پژوهش، از روش برداشت میدانی و پرسش و ابزار پرسش نامه نیمه باز استفاده شده است. حجم جامعه آماری 061 نفر بوده و داده ها با نرم افزار اس.پی.اس.اس (SPSS) به صورت توصیفی و تحلیلی بررسی شده اند. نتایج نشان می دهد که کشاورزی شهری بیشترین تأثیر را در ابعاد اقتصادی خانوار مانند افزایش میزان پس انداز و ایجاد شغل دارد و در ابعاد اجتماعی بر افزایش استفاده از فضاهای جمعی، افزایش امنیت محیطی و کاهش افسردگی تأثیر دارد و در بُعد سلامت نیز باعث سهولت در دسترسی به غذای سالم می شود.
الگوبرداری ایلخانان مغول از عناصرکالبدی شهرهای ایرانی در شهرسازی (با نگاهی به ساختار فضایی سلطانیه، نمونه ای از اولین شهرهای ایلخانی)
حوزههای تخصصی:
نظر به اینکه پس از حمله ی قوم مغول و در سالهای اولیه ی استقرارشان در ایران، ویرانیهای بسیار عظیمی بر پیکره شهرهاو ساختار آنها وارد آوردند و از آنجا که آنان کمترین اهمیتی برای شهرها و بناهایش قائل نبودند،و با توجه به اینکه که مغولان چادرنشین هیچگونه شناختی از مقوله ی شهر و شهرسازی نداشتند این سئوالات پیش می آید: 1-آیاشناختشان از الگوی شهرسازی و شناخت عناصر شهری ایرانی نقشی در پی ریزی ساختار شهرهایشان داشت؟ 2-کالبد فضایی شهرهایی که پس از استقرار در ایران ساختند چگونه بود؟ پاسخی که در پی یافتن این پرسشها حاصل شد بیان کننده این است که،ساخت و به عین در آوردن هر پدیده ای توسط سازنده یا سازندگان بی تأثیر از پدیده های پیشین و اطراف نیست و شهر نیز از این قاعده مستثنی نبوده.براساس مطالعات و بررسی ها صورت گرفته،الگوبرداری از شهرهای هم دوره در شهرسازیِ عصر مورد مطالعه کاملا مشهود است.
برنامه ریزی و مدیریت پسماندهای شهری با رویکرد مشارکت در کاهش اثرات زیست محیطی آن در شهرها (مطالعه موردی: منطقه12 تهران)
حوزههای تخصصی:
مشارکت شهروندان در فرآیند مدیریت پسماند از طریق کاهش تولید وتفکیک پسماندها از یکدیگر در مبدأ به عنوان یکی از کاراترین و اقتصادی ترین روش های پردازشی امروزه در اغلب کشورهای دنیا صورت می گیرد. مدیریت مواد زائد جامد در شهرهای مختلف ایران به دلیل بافت فرهنگی، جمعیت، اقتصاد، مصرف بی رویه مواد، عدم آگاهی و عدم توجه مردم، عدم احساس مسئولیت، طبیعت ناهمگون و گسترده مواد زائد، عدم اجرای مقررات ، قوانین و کمبود امکانات در عرصه خدمات شهری با مشکلاتی روبرو می باشد. به منظور فائق آمدن بر بسیاری از مشکلات لازم است که اقدامات جدی در امر بهینه کردن مراحل مختلف مدیریت مواد زائد تولید و نگهداری در محل، جمع آوری، حمل و نقل، پردازش و بازیافت و دفن بهداشتی صورت گیرد. پس با توجه به ضرورت ساماندهی موارد فوق هدف اصلی پژوهش حاضر برنامه ریزی و مدیریت پسماندهای شهری با رویکرد مشارکت در کاهش اثرات زیست محیطی آن درشهرها(مطالعه موردی: منطقه12 تهران) و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی می باشد. نتیجه پژوهش نشان می دهد خسارات ناشی از انتشار آلاینده ها در تهدید سلامت و بهداشت انسانها از اهمیت بیشتری برخوردار شده و به دنبال آن موضوع انتقال اصناف آلاینده به خارج از محدوده شهرها به یکی از مهمترین استراتژی های اتخاذ شده دولت ها در این زمینه مبدل گردیده است. از مهم ترین عوامل موثر بر میزان مشارکت مردم آگاهی ، آموزش و ایجاد انگیزه در آن ها به رو ش های مختلف می باشد، البته آگاهی به تنهایی موثر نمی باشد چون پیامد آگاهی باید تغییر نگرش و در نتیجه تغییر رفتار و اقدام به مشارکت باشد. در روش های آموزش سنتی به مردم گفته می شود که چه کار انجام دهند و مردم تبعیت م یکنند ولی در روش های نوین رویکرد از بالا به پایین مردم در تصمیم گیر یها نیز مشارکت دارند لذا پیشنهاد می گردد که مشارکت مردمی در تصمیم گیریها و سیاستگزار یهای مدیریت مواد زائد در محله افزایش یافته و ارتقاء آگاهی و نگرش و تغییر رفتار در آنان با توجه به روش ها و الگوهای جدید دنیا اجرا شود .
بررسی تاثیر وجوه فرهنگی معماری روستایی در ساخت و سازهای مسکونی روستای داراب کلاء واقع در شهرستان میاندرود استان مازندران
حوزههای تخصصی:
روستا و معماری روستا که نقطه عطفی در چگونگی ساخت مسکن بعد از سپری شدن زندگی انسان اولیه سر آغاز زندگی مدرن امروز است میتواند راه گشاای شناخت درونیات وجودی انسان و واقعیت نیاز خویشتن با پرده برداری از تجملات و زیاده خواهیها و پیرایشهای ظاهری دنیای کنونی باشاد اهاا ایان واقعیات در بررسی و کنکاش در نحوه زندگی مردمان و مبانی اعتقادی و فرهنگی ایشان و تأثیر عوامل دیگر از جمله عوامل فردی و اجتماعی در محیط زندگی حاصال مای شاود در راستای رسیدن به این مها سوالاتی در این باب که چه ارتباطی میان فرهنگ و معماری این روستا در درک عمیق مشکلات مساکن روستایی وجود دارد و چگوناه میتوان معماری متعالی توأم با آرامش برای اهالی روستا طبق شرایط و نیازها و انتظارات سازگار باا زماان و مکاان فاراها نماود و تاأثیر عوامال فاردی، اجتمااعی و فرهنگی در افزایش مشارکت و استقبال روستائیان در معماری متناسب با روستا چطور خواهد بود، ذهن انسان را دچار چاالش مای کناد هاد از مقالاه پایش رو، از آنجائی که دیگر در شهرها بلکه در روستاها نیز فقط ساختمان ساخته میشود و نه اهدا و نه ابعاد خانواده و نیازهای آن و به مساائل دیگرمعمااری اندیشاه ای نمای شود، شناخت و بررسی وجوه فرهنگی مؤثر بر چگونگی معماری روستائی این روستای شناخته شده با جمعیت بیش از 0555 نفر در حومه مرکز استان کاه مای تواناد در پیشرفت معماری مساکن آیندگان تأثیرگذار افتد، ضروری به نظر میرسد طبق تحقیقات به عمل آمده در انواع خانههای این روستا چند نمونه به عناوان الگاو باه لحاظ طراحی معماری مورد بررسی قرار گرفت که وجوه فرهنگی آنها چطور در آثاربوجود آمده و در معماری درونشان اثر گذار است در راساتای دساتیابی باه درک عمیق معماری مساکن این روستا و راه و روش منطقی آنان و بررسی اثرات فرهنگی جهت هرچه بهتر شدن مساکن جدید با توجه باه اصاول معمااری با ا اساتفاده از مشاهدات دقیق، اطلاعات کتابخانهای و تحقیقات میدانی و صحبت با مسئولین روستا از مدل مقایسهای- تحلیلی مؤلفهها برای معماری صحیح استفاده شدهاست
مفهوم سازی فرایند تبدیل سکونتگاه های روستایی به شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
1 - 13
حوزههای تخصصی:
یکی از مسایلی که نظام شهری بسیاری از کشورهای در حال توسعه از جمله ایران با آن روبرو هستند، شکل گیری شهرهای نوپدیدی است که به دلیل شناسایی نقاط روستایی به عنوان شهر رخ داده است. مسئله تبدیل مراکز روستایی به شهر در استان گیلان نیز به دلیل احتمال نابودی اراضی کشاورزی و پراکندگی سکونتگاه های روستایی در سطح منطقه، مورد توجه زیادی قرار گرفته است. در این میان، تبیین اینکه چه عوامل و فرایندهایی در تبدیل سکونتگاه های روستایی به شهر موثر بوده اند را می توان به عنوان بنیانی ترین سوال درخور توجه در رابطه با این موضوع دانست؛ با این حال تنوع دیدگاه های موجود در این خصوص منجر به این شده تا نتوان پاسخ مناسبی برای این پرسش پیدا نمود. بدین لحاظ این پژوهش از رویکرد کیفی بهره می گیرد و بر کاربست نظریه زمینه ای برای این امر متمرکز می شود تا با اجتناب از ارایه دیدگاه های سلیقه ای، ماهیت این موضوع را از زبان صاحب نظران امر تبیین کند. برای این منظور، 15 نفر از صاحب نظران با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده و مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد تبدیل سکونتگاه های روستایی به شهر در استان گیلان از طریق 5 مولفه کلیدی رخ داده است که همگی به نوعی دارای ماهیت سیاسی هستند. این 5 مولفه عبارتند از، مداخله توسط قدرت سیاسی برای تبدیل روستاها به شهر، بازتعریف نحوه مدیریت فضا، نگرش مردم نسبت به شهر و روستا، نادیده گرفتن ظرفیت های کلیدی سکونتگاه ها و وابستگی اقتصادی سکونتگاه ها به منابع دولتی. در این میان نقش مسئولین و خصوصا نمایندگان مجلس از طریق مداخله توسط قدرت سیاسی برای تبدیل روستاها به شهر و بازتعریف نحوه مدیریت فضا به دلیل ایجاد شهرستان ها و بخش های جدید در استان، به عنوان موثر ترین مولفه ها در شکل گیری شهرهای نوپدید پس از سال 1370 عمل نموده است.