مهدیه ضیاءالدینی دشتخاکی

مهدیه ضیاءالدینی دشتخاکی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

تحلیل ساختاری فرم در آثار سنگ صابونی حوزل تاریخی هلیل رود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هلیل رود جیرفت فرم سنگ صابون تمدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۲۸
زمینه/هدف: هدف از انجام این پژوهش واکاوی ساختاری، طبقه بندی و تحلیل فرم ظروف سنگ کلریت (سنگ صابون) در حوزه تاریخی هلیل رود و پی بردن به چگونگی شکل گیری و نوع تفکر ساخت در این اشیاست. روش/رویکرد: روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای است. یافته ها/نتایج: کاوش ها در منطقه هلیل رود در سال 2001 میلادی (1382 شمسی) از کشف تمدنی خبر داد که می تواند نقطه آغازی برای تمدن شرق باشد. این ناحیه از بزرگترین مراکز تجاری و صنعتی در شرق باستان است و در زمینه تولید و صدور صنایع دستی از جنس سنگ صابون، مرمر و مفرغ به سایر مناطق، چون بین النهرین، شهره بوده است. در این میان، آثار ساخته شده از سنگ کلریت توجه بسیاری از محققان حوزه هنر و تمدن را به خود جلب کرده است؛ اما با وجود اهمیت این منطقه تاریخی، بسیاری از جنبه های آثار به دست آمده از این منطقه کمتر شناخته شده و یا ناشناخته باقی مانده و نیاز به بررسی بیشتر و مطالعات دقیق تری دارد. فرم اشیای سنگ صابونی نشان از تنوع انبوهی در حجم سه بُعدی و شکل این آثار و تزیینات دارد. بررسی رابطه فرم اشیا با عملکرد، ابزار و متریال، تناسب اجزا با کل اثر و سایر ویژگی ها و تناسبات نشان می دهد که ساخت اشیای سنگ صابونی در این منطقه، توسط انسان هلیل رود کاملا هوشمندانه و هدفمند صورت گرفته است و بین فرم های متنوع در بدنه اشیا و عملکرد آن ها ارتباطی معنادار وجود دارد.
۲.

مطالعه تطبیقی دیوارنگاره های (شکار، بزم و چوگان) در کاروانسرای گنجعلیخان کرمان و خانه پیرنیا نائین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانه پیرنیا کاخ نائین کاروان سرای گنجعلیخان بزم و شکار و چوگان صفویه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۲۲۶
شناسایی و بررسی تاریخ تحولات بناهای اسلامی، نشانگر تداوم سنت ها بوده؛ به گونه ای که معماری ایرانی- اسلامی، در هر دوره از سنت ها و الگوهای دوره قبل، متناسب با تحولات و نیازها بهره برده و آنها را تکامل بخشیده است. این پژوهش، به بررسی تزئینات سه دیوارنگاره (چوگان، شکار و بزم) در دو بنای شاخص عهد صفوی؛ خانه پیرنیا (کاخ نائین) و کاروان سرای گنجعلیخان، می پردازد. از آنجایی که این بناها نقوشی با مضامین مشابه داشته و در بازه زمانی نزدیک به هم ساخته شده اند، این سؤالات مطرح شده که چه وجوه اشتراک و افتراقی در عناصر تزئینی آنها وجود دارند؟ و آیا می توان نقوش دیوارنگاره های این دو بنا را تحت تأثیر یک الگوی واحد دانست؟ تاکنون، مطالعات اندکی در این مقوله صورت گرفته، خصوصاً در مورد دیوارنگاره های کاروان سرای گنجعلیخان، و با توجه به اینکه این دیوارنگاره ها آسیب بسیار زیادی دیده و تا کنون بررسی نشده اند، ضرورت پرداختن به معرفی و مطالعه تطبیقی گسترده در این مورد احساس می شود. هدف این پژوهش، بازخوانی و تحلیل نقوش مذکور بر اساس توصیف و تطبیق آنها است و علاوه بر توصیف جنبه های ظاهری تزئینات، سعی دارد ساختار کلی، مضامین، توصیف ها و جزئیات این دیوارنگاره ها را استخراج کرده و در قالب جداول تحلیلی و مقایسه ای به تصویر کشیده تا وجوه مشترک و متفاوت آنها مشخص شود و در نتیجه با بررسی میزان اشتراکات، تأثیرپذیری از الگویی واحد را بررسی می کند. در پژوهش پیش رو، روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی بوده که به منظور ارزیابی و مطالعه تطبیقی، سه مضمون از دیوارنگاره ها انتخاب شدند و روش گردآوری اطلاعات، به صورت میدانی و کتابخانه ای همراه با مستندنگاری است. یافته های پژوهش نشان می دهند که دیوارنگاره های منتخب در هر دو بنا، از ساختار و ترکیب بندی تقریباً همسانی برخوردار بوده که یادآور سنت های نگارگری آن دوره هستند و همچنین با توجه به رویکرد مشابه در تزئینات هر دو بنا، به نظر می رسد الگویی مشترک در شکل پذیری و طراحی نقوش این دو بنا وجود دارد.
۳.

مستندنگاری فضاهای باز شهری براساس اصول منشور صوفیه نمونه موردی: فضای باز محله پامنار کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بافت تاریخی فضای باز شهری مستندنگاری منشور صوفیه محله پامنار شهر کرمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۱۸۹
فضاهای باز در شهرهای تاریخی ایران، فارغ از کاربری خاصی که هر یک داشته اند نقش ویژه ای در ساختار شهری ایفا کرده و سازمان دهنده گذرهای اطراف، ابنیه مجاور و بافت منسجم محلات بوده اند. این فضاها از جمله آثاری هستند که دستخوش تغییرات زیاد ناشی از توسعه شده و نه تنها نقش ساختاری-عملکردی خود را از دست داده اند بلکه گاهی از دیدگاه شهرسازی معاصر به عنوان معضل شهری تلقی می شوند. از سوی دیگر فقدان روشی جامع و کارا در مستندنگاری این فضاها، حفاظت آن ها را با چالشی جدی روبرو ساخته است. پژوهش حاضر با روش های توصیفی-تحلیلی و  توصیفی- تاریخی درصدد تدوین الگویی استاندارد جهت مستندسازی فضاهای باز مبتنی بر رهنمودهای بین المللی (منشور صوفیه 1996م) است و برای این منظور، فضاهای باز شهری درون محله ای در بافت قدیم کرمان و به طور خاص فضای باز محله پامنار را به عنوان نمونه، مورد شناخت و مستندسازی قرار می دهد. شایان ذکر است که بسیاری از این فضاها تا کنون مورد مطالعه جدی واقع نشده، دگرگونی های بسیاری داشته اند و ضرورت ورود به بحث مستندنگاری آن ها بیش از پیش احساس می شود.نتیجه عملی این پژوهش، ارائه قالبی است که با تعهد به یک دستورالعمل بین المللی معتبر می تواند جهت مستندنگاری فضاهای باز شهری مورد استفاده واقع شود. بهره گیری از این الگو مانع انجام پژوهش های پراکنده و بی پایه و اساس می شود، قابلیت تغییر و انطباق با شرایط گوناگون را دارد و به مدیریت اطلاعات جهت حفاظت بافت های تاریخی کمک می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان