فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۴۱ تا ۳٬۸۶۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی و ارزیابی طرح های توسعه مبتنی بر نظریه های عدالت فضایی یکی از موضوعاتی است که در برنامه ریزی شهری ایران مغفول مانده است. هدف این مقاله تدوین چارچوب معیارهای عدالت فضایی و ارزیابی طرح ساماندهی محله فرحزاد بر اساس آن معیارها به روش کیفی است. ازآنجاکه ارزیابی طرح های توسعه شهری با رویکرد عدالت فضایی مدنظر است با توجه به ماهیت موضوع عمدتاً از روش تحلیل ثانویه استفاده شده است. مبتنی بر یافته های پژوهش اصول عدالت فضایی در قالب 12 مفهوم شامل، مشاوره با مردم، مشارکت محوری، نفی محرومیت و حاشیه نشینی، رعایت حقوق مردم، توزیع عادلانه منابع، آزادی، برابری فرصت ها، نیاز به سهیم شدن در منفعت عمومی، استحقاق، همه شمولی و فراگیری، تنوع و تفاوت شناسایی شد. تحلیل محتوای اسناد طرح ساماندهی محله فرحزاد بیانگر آن است این طرح به میزان کمی با برخی از معیارهای عدالت فضایی مانند مشارکت محوری، مشاوره با مردم، استحقاق، توزیع عادلانه منابع، آزادی، برابری فرصت ها انطباق دارد، درصورتی که معیارهای نفی محرومیت و حاشیه نشینی، همه شمولی و نیاز بهسهیم شدن در منفعت عمومی در برنامه ریزی ساماندهی محله فرحزاد جایگاه پائین تری داشته است. طرح ساماندهی محله فرحزاد طرحی کالبدی است که تنها برخی از معیارهای موردنظر عدالت اجتماعی مبتنی بر لیبرالیسم را موردتوجه قرار داده است.
شناسایی عوامل موثر بر اجتماع پذیری در محیط آموزش معماری وتحلیل تعامل بین آن ها (با رویکرد تصمیم گیری چندمعیاره فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تاثیر محیط کالبدی آموزش معماری بر یادگیری دانشجویان مربوطه، ضرورت دارد تا مولفه های موثر در این رابطه شناخته شود. درخصوص آموزش معماری، نقش تعاملات و روابط میان دانشجو و استاد حائز اهمیت است. اجتماع پذیری به عنوان قابلیتی کیفی از محیط آموزشی می تواند امکان تعاملات اجتماعی بین دانشجویان معماری با اساتید و نیز با یکدیگر را افزایش داده و موجب ارتقاء فرآیند یادگیری معماری گردد. تحقیق پیش رو با فرض اینکه اجتماع پذیری محیط بر یادگیری دانشجویان تاثیرگذار است، به بررسی عوامل محیطی تاثیرگذار بر اجتماع پذیری در محیط آموزش معماری و ارزیابی روابط میان آن ها می پردازد. برای پاسخ به سوال تحقیق، پس از شناخت مفاهیم اولیه در باب اجتماع پذیری و تعاملات اجتماعی و نیز محیط آموزش معماری، از طریق روش تحلیل منطقی و استدلال قیاسی، مدل پیشنهادی از عوامل موثر بر اجتماع پذیری پرداخته شده است. سپس از طریق روش دلفی فازی(نظرسنجی از خبرگان و اساتید معماری)، شاخصه ها در مدل پیشنهادی با درنظرگرفتن نقش آن ها در محیط آموزش معماری غربالگری گردید. در مرحله بعدی، به منظور سنجش روابط میان این عوامل از روش دیماتل فازی استفاده شده است. نتایج به دست آمده عوامل موثر بر اجتماع پذیری در محیط آموزش معماری را به صورت شش دسته کلی نشان داد که عبارتند از: عناصر فیزیکی، عوامل فضایی-معماری، معانی زیباشناختی، احساس امنیت، معنایی-ادراکی و عملکردی-فعالیتی. در بین عوامل اصلی " عناصر فیزیکی" تأثیرگذارترین و "عملکردی-فعالیتی" تأثیرپذیرترین شاخص و مهمترین عامل در هنگام طراحی معماری است.
تأثیر وجود و گسترش آرامستان بر محله های همجوار آن؛ (مورد پژوهی: آرامستان امامزاده سلطان ابراهیم، شهر قوچان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
127 - 138
حوزههای تخصصی:
آرامستان ها به عنوان منزلگاه نهایی انسان ها می باشند. روند روزافزون جمعیت موجب افزایش شمار فوت شدگان می شود. جهت حل این معضل روش هایی نظیر چندطبقه کردن قبرها، افزایش تعداد و گسترش فیزیکی آرامستان ها موردتوجه می باشد.آرامستان امامزاده سلطان ابراهیم قوچان یکی از مواردی است که در سال های اخیر، گسترش پیدا کرده است. در نتیجه آرامستان تاثیراتی بر محله های همجوار خود گذاشته که نیازمند بررسی است. لذا این آرامستان مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف این مقاله بررسی تأثیرات آرامستان ها بر بافت همجوار آن ها می باشد. پژوهش به لحاظ نوع، کاربردی و روش مورد استفاده کیفی است. برای تدوین شاخص ها از تکنیک دلفی در دو راند استفاده شده است. ابتدا با استفاده از روش دلفی (10 نفر متخصص) به بررسی شاخص های مهم، پرداخته سپس 21 عدد مصاحبه عمیق به صورت تصادفی با ساکنین و کاسب های محله (شامل 52 درصد مرد و 48 درصد زن و 43 درصد بین 20-39، 38 درصد بین 40- 59 و 19 درصد بالای 60 سال) انجام گرفت. نتایج به دست آمده از بررسی در این پژوهش نشان می دهد که وجود یا گسترش آرامستان بر ابعاد مختلف بافت همجوار تأثیرگذار است. تأثیرات آرامستانها عمدتاً در زمینه ترافیک و دسترسی (ویژه ایام خاص)، مشکلات روانی و ترس(به خصوص در بین زنان)، مشکلات زیست محیطی، سروصدا، یکنواختی بصری است. دیدگاه افراد نیز بر موارد یاد شده موثر است. بنابراین برنامه ریز شهری می بایست با رعایت حد فاصله مطلوب، شعاع دسترسی ها، کاربری های همگرا، برنامه های نظارتی، افزایش فضای سبز و غیره، از میزان جلوه نامناسب این فضا در دیدگاه عمومی بکاهد. همچنین از طریق پیوند این محیط و بافت اطراف، این فضا را نظیر آیین گذشته تبدیل به فضای جمعی کند.
شناسایی و رتبه بندی عوامل تاثیرگذار بر رضایت مندی کودکان در فضای باز مجتمع های مسکونی (مطالعه موردی: مجتمع مسکونی امام رضا (ع) شیراز)
حوزههای تخصصی:
محیط مسکونی به عنوان یکی از نیازهای اساسی انسان، باید از دو جنبه کالبدی و معنوی، یعنی پاسخ به استانداردهای کمی و ارتقای سطح کیفی زندگی، پاسخ گوی کاربرانش باشد. رضایتمندی سکونتی نشانگر کیفیت زندگی ساکنان و مفهومی چندوجهی می باشد که مطابق پژوهش های انجام شده، بر سلامت روانی افراد تاثیرگذار می باشد. از سوی دیگر با گسترش روان شناسی مثبت گرا، احساس نشاط و شادی به عنوان یک از جنبه های رضایتمندی معرفی شده است. محدودیت های ساخت و ساز در دوران معاصر، برخی جوانب کیفی مورد نیاز ساکنان را مورد غفلت قرار داده است. از جمله تامین فضای باز مورد نیاز؛ پژوهش ها نشان می دهد که این عامل می تواند موجب نارضایتی و تاثیر منفی بر سلامت روان کودکان ساکن در مجتمع های مسکونی شود. بنابراین پژوهش حاضر با موردپژوهی و با هدف شناسایی و رتبه بندی عوامل تاثیرگذار بر رضایتمندی و احساس نشاط کودکان در فضای باز مجتمع های مسکونی انجام شده است. برای دستیابی به این هدف، پس از توزیع پرسشنامه های طراحی شده بین کاربران نمونه مورد مطالعه، با انجام آزمون تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS24، عوامل موثر بر رضایتمندی کودکان از فضای باز مجتمع های مسکونی شناسایی شد. سپس به کمک نرم افزار Expert Choice و به روش تحلیل سلسله مراتبی AHP، این عوامل اولویت بندی شدند. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که برای کودکان، مهم ترین عامل در رضایتمندی، حضور مداوم و تعاملات با گروه همسالان در کنار انجام فعالیت های مورد نظرشان می باشد. برای دستیابی به بهترین نتیجه در این راستا، مظابق بررسی ها، توجه به خوانایی محیط، توانایی ها و رعایت مقیاس انسانی در ارتباط با کودکان دارای اهمیت می باشد.
تحلیل بازتاب هنر سنتی اسلامی در طراحی پوستر با تأکید بر پوستر سی و چهارمین دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
مفهوم هنر اسلامی با سنت و تفکر سنتی و نگرش دینی و معنوی الهی نسبت به جهان پیوندی ناگسستنی دارد. این مفهوم دارای کارکردهای بسیاری است که جلوه های متنوع آن را در سراسر فرهنگ و تمدن اسلامی چه در آثار گذشته و چه در آثار معاصر می توان دید. مطالعه رابطه هنرهای سنتی با هنرهای نسبتاً جدیدتری مثل طراحی گرافیک همواره از ضروریات پژوهشی پژوهشگران قلمداد شده است. سوال اصلی در این پژوهش، چگونگی ویژگی های تصویری هنر اسلامی در پوسترهای شش سال اخیر، 1391 الی 1396، مسابقات بین المللی قرآن کریم با تأکید بر پوستر سی و چهارمین دوره است. یافتن پرسش اصلی پژوهش، در گروه پاسخ به پرسش هایی از این دست است؛ استفاده از هنرهای سنتی اسلامی چه نقشی در انتقال پیام اصلی اثر دارد؟ بازتاب هنر اسلامی در پوسترهای موردنظر چگونه است؟ ازاین رو در این پژوهش، شناسایی و تحلیل ویژگی های تصویری هنر اسلامی در پوسترهای مذکور، دست مایه اصلی تحقیق قرار گرفته است. این پژوهش به لحاظ ماهیت، پژوهشی بنیادی محسوب می شود. روش توصیفی- تحلیلی و نمونه گیری هدفمند برای این تحقیق انتخاب شد. اطلاعات ضروری نیز با استفاده از روش های ترکیبی مثل مشاهده و کتابخانه ای جمع آوری شد. ابزار اصلی برای تولید داده در این پژوهش، مشاهده و فیش بوده است. بدین ترتیب که پس از مشاهده نمونه ها، متغیرها به روش نشانه شناسی در آثار ارتباط تصویری پیشنهادشده توسط پهلوان (1384و 1387) مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. مهم ترین یافته ها و نتایج حاصل عبارت است از: استفاده از عناصر هنر سنتی و ترکیب آن با هنرهای جدیدی چون طراحی گرافیک می تواند برای موضوعات ملی، دینی و فرهنگی انتخابی هوشمندانه باشد چراکه علاوه بر هم سویی با موضوع منتخب، اشاره ای به هنرهای سنتی فراموش شده جامعه دارد و از سویی دیگر، هنرمندان را بر آن می دارد تا با نگاهی عمیق تر نسبت به احیای هنرهای سنتی جامعه خود گام بردارند.
بررسی ارتباط پارمترهای رشد هوشمند و تئوری چیدمان فضا در انواع بافت های شهری (نمونه موردی: بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
313-322
حوزههای تخصصی:
ﺑﺎ ﮔﺬﺷﺖ زﻣﺎن و ﮔﺴﺘﺮش ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻣﺴﺎیﻞ ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ اﻋﻢ از ﻣﺸﮑﻼت ﺗﺮاﻓﯿﮑﯽ، آﻟﻮدﮔﯽﻫﺎی ﺻﻮﺗﯽ و ﻫﻮایﯽ، ﭘﺮاﮐﻨﺪهرویﯽ، ﻧﺎﺳﺎزﮔﺎری ﮐﺎرﺑﺮیﻫﺎ و ﻏﯿﺮه ﮔﺮیﺒﺎﻧﮕﯿﺮ ﻣﺪیﺮان ﺷﻬﺮی اﺳﺖ. ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎیﺪار از ﺟﻤﻠﻪ روشﻫﺎیﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﮑﯿﻪ ﺑﺮ اﺳﺘﻔﺎده ﺣﺪاﻗﻠﯽ از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺳﻌﯽ در ﺑﻬﺒﻮد ﻣﻌﻀﻼت ﻓﻌﻠﯽ ﺷﻬﺮﻫﺎ دارد. یﮑﯽ از ﻣﻮﻟﻔﻪﻫﺎی ایﻦ اﻟﮕﻮ، رﺷﺪ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺪﻋﯽ اﻧﻄﺒﺎق ﺑﺎ اﺻﻮل ﭘﺎیﺪاری اﺳﺖ. ایﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺳﻌﯽ دارد ﺑﺎ ﺑﺮرﺳﯽ ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫﺎی اﺻﻠﯽ رﺷﺪ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ و اﻧﻄﺒﺎق آن ﺑﺎ ﻣﻮﻟﻔﻪﻫﺎی ﺗﺌﻮری ﭼﯿﺪﻣﺎن ﻓﻀﺎ در ﺳﻪ ﺑﺎﻓﺖ ﺷﻬﺮی ﻣﻮﺟﻮد در ﺑﺠﻨﻮرد ﺑﻪ ﮐﺸﻒ رواﺑﻂ ﺑﯿﻦ ایﻦ ﺷﺎﺧﺺﻫﺎ ﺑﭙﺮدازد. در ایﻦ راﺳﺘﺎ ﺳﻪ ﻣﻮﻟﻔﻪ اﺻﻠﯽ رﺷﺪ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ (ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﭘﯿﺎدهﻣﺪاری، اﺧﺘﻼط ﮐﺎرﺑﺮی و ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ ﻋﻤﻮﻣﯽ) در ایﻦ ﺑﺎﻓﺖﻫﺎ ﺑﺎ ﺑﻬﺮهﮔﯿﺮی از روش TOPSIS و ANP ﺑﺮرﺳﯽ ﺷﺪهاﻧﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﺮای ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی ﭼﯿﺪﻣﺎن ﻓﻀﺎ ﻧﯿﺰ از ﻧﺮماﻓﺰار Depthmap UCL اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ. ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ از ﻧﻮع ﺗﻮﺳﻌﻪای ﺑﻮده و از روشﻫﺎی ﻣﯿﺪاﻧﯽ، ﭘﺮﺳﺶﻧﺎﻣﻪ و ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای ﺑﺮای ﮔﺮدآوری اﻃﻼﻋﺎت اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻧﺘﺎیﺞ ﺣﺎﺻﻞ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ ایﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﭘﯿﺎدهﻣﺪاری و اﺧﺘﻼط ﮐﺎرﺑﺮی در ﺳﻪ ﺑﺎﻓﺖ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ، ﺗﺎﺛﯿﺮﭘﺬیﺮ از ﻫﻢﭘﯿﻮﻧﺪی و اﺗﺼﺎلﭘﺬیﺮی ﻣﻌﺎﺑﺮ ﺑﻮدهاﻧﺪ و ﺑﺎ اﻓﺰایﺶ ایﻦ ﺷﺎﺧﺺﻫﺎ، اﻓﺰایﺶ ﭘﯿﺎدهﻣﺪاری و اﺧﺘﻼط ﮐﺎرﺑﺮی در ﺑﺎﻓﺖﻫﺎ دیﺪه ﻣﯽﺷﻮد. اﻣﺎ در ﺑﺮرﺳﯽ ﺷﺎﺧﺺ دﺳﺘﺮﺳﯽ ﺑﻪ ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ ﻋﻤﻮﻣﯽ در ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺗﺎﺛﯿﺮﭘﺬیﺮی یﺎدﺷﺪه دیﺪه ﻧﺸﺪه اﺳﺖ.
ارتقای پایداری در سکونت گاه های تک واحدی بر اساس معماری بومی در کرانه شمالی خلیج فارس و دریای عمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
79-90
حوزههای تخصصی:
ایﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻤﺎری ﺧﺎﻧﻪ، ﻣﺎﻣﻦ ﺧﺎﻧﻮاده، ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎی ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎیﺪار ﻣﯽﭘﺮدازد و داﻣﻨﻪ آن ﺑﻪ ﮐﺮاﻧﻪ ﺷﻤﺎﻟﯽ ﺧﻠﯿﺞ ﻓﺎرس و دریﺎی ﻋﻤﺎن ﻣﺤﺪود اﺳﺖ، اﻗﻠﯿﻢ ﮔﺮم و ﻣﺮﻃﻮب ایﺮان ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮیﻦ رﺷﺪ ﺟﻤﻌﯿﺖ ایﺮان در ﺳﺎلﻫﺎی اﺧﯿﺮ را داﺷﺘﻪ اﺳﺖ، ﺿﺮورت ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ را در ﻣﻘﯿﺎس ﮐﻼن، ﻫﺪایﺖ ﻣﻌﻤﺎر ی ﺑﻪ ﺳﻮی ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎیﺪار ایﺠﺎب ﻣﯽﻧﻤﺎیﺪ. در ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻣﺴﮑﻦ ﺑﻮﻣﯽ اﻗﻠﯿﻢ ﮔﺮم و ﻣﺮﻃﻮب در ﮔﻮﻧﻪ ﺗﮏواﺣﺪی ﮐﻪ ﻓﺮاﮔﯿﺮﺗﺮیﻦ ﻧﻮع ﺳﮑﻮﻧﺖ در داﻣﻨﻪ ﺗﺤﻘﯿﻖ اﺳﺖ، از ﺟﻨﺒﻪ ﭘﺎیﺪار ی ﺳﻨﺠﯿﺪه ﻣﯽﺷﻮد. ﭘﺮﺳﺶ اﺻﻠﯽ ﭘﮋوﻫﺶ ایﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ از ﮐﺪام ویﮋﮔﯽﻫﺎی ﭘﺎیﺪاری ﻣﻌﻤﺎری ﻣﺴﮑﻦ ﺑﻮﻣﯽ در اﻗﻠﯿﻢ ﮔﺮم و ﻣﺮﻃﻮب ایﺮان ﻣﯽﺗﻮان ﺑﺮای ﻃﺮاﺣﯽ ﻣﻌﻤﺎری ﻣﻌﺎﺻﺮ اﻟﮕﻮ ﮔﺮﻓﺖ. اﻫﺪاف ﭘﮋوﻫﺶ ﺷﺎﻣﻞ ارزشﮔﺬاری ﭘﺎیﺪاری ﺳﮑﻮﻧﺖﮔﺎهﻫﺎی ﺗﮏواﺣﺪی ﺑﻮﻣﯽ و ارایﻪ ﭼﮏﻟﯿﺴﺖ ﻃﺮاﺣﯽ ﭘﺎیﺪار در ایﻦ اﻗﻠﯿﻢ ﺑﻮد. ﺑﺮ ایﻦ اﺳﺎس، ﭘﮋوﻫﺶ، ﺑﺮ دو ﺳﻄﺢ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﻈﺮ ی و ﺗﺠﺮﺑﯽ اﺳﺘﻮار اﺳﺖ؛ در ﺳﻄﺢ ﻧﻈﺮی، ﺳﺎﻣﺎﻧﻪ GSAS ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻣﻼﮐﯽ ﺑﺮای ارزیﺎﺑﯽ اﻧﺘﺨﺎب و ﺑﺮرﺳﯽ ﺷﺪ. در ﺳﻄﺢ ﺗﺠﺮﺑﯽ، ﻣﺪلﻫﺎی ﺗﺤﻘﯿﻖ ﮐﻪ ﺷﺎﻣﻞ ۹ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻮﻣﯽ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺑﻪ اﻣﺮوز ﺑﻪ ﺣﯿﺎت ﺧﻮد اداﻣﻪ داده و ﻣﻮرد ﺑﻬﺮهﺑﺮداری ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ، در اﻗﻠﯿﻢ ﮔﺮم و ﻣﺮﻃﻮب، ارزیﺎﺑﯽ و در یﮏ آﻧﺎﻟﯿﺰ ﻣﻘﺎیﺴﻪای، ﻧﺘﺎیﺞ ارزیﺎﺑﯽﻫﺎ ﻣﻘﺎیﺴﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺷﺪﻧﺪ. ﻧﺘﯿﺠﻪ ایﻦ ﺑﻮد ﮐﻪ رﺳﯿﺪن ﺑﻪ ایﻦ ﻣﻬﻢ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻪﻫﺎی ﺑﻮﻣﯽ در ﮐﺮاﻧﻪ ﺷﻤﺎﻟﯽ ﺧﻠﯿﺞ ﻓﺎرس و دریﺎی ﻋﻤﺎن در ﻣﻮاردی ﺧﺎص ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ اﻟﮕﻮﺑﺮدار ی دارﻧﺪ و ﻧﻘﺎط ﻗﻮت آﻧﻬﺎ از ﺟﻨﺒﻪ ﭘﺎیﺪار ی ارایﻪ و ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎیﯽ ﺑﺮای ﻃﺮاﺣﯽ ﻣﺴﮑﻦ ﻣﻌﺎﺻﺮ در ایﻦ اﻗﻠﯿﻢ ارایﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ.
عملکرد سایه اندازهای کرکره ای افقی و قائم متحرک در نمای دوپوسته ساختمان های اداری؛ ارزیابی و شبیه سازی پارامتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
135-144
حوزههای تخصصی:
پوسته ها و نماهای ساختمانی نقش موثری در کاهش مصرف انرژی دارند. نمای دوپوسته به عنوان یک سیستم غیرفعال خورشیدی در دوره سرما بار گرمایشی ساختمان را به طور قابل توجهی کاهش می دهد، ولی در دوره گرما با افزایش دمای حفره میانی بار سرمایشی ساختمان و انرژی مصرفی سرمایشی افزایش می یابد. استفاده از سایه اندازها یک راهکار موثر در کاهش بار سرمایشی ساختمان است. سایه اندازهای ثابت عملکرد نماهای دوپوسته را در زمستان به دلیل ممانعت از نفوذ تشعشعات خورشیدی و کاهش جذب مستقیم، به طور زیادی کاهش می دهند. برای رفع آن باید در سایه اندازهای متحرک، زاویه بهینه قرارگیری را در طول سال محاسبه نمود. در این مطالعه، عملکرد سالیانه نماهای دوپوسته برای یک اتاق اداری در تهران با حضور سایه اندازهای کرکره ای افقی و قائم ثابت و متحرک بررسی شدند. فضا در نرم افزار راینو و مدل پارامتریک سایه اندازها در پلاگین گرس هاپر ایجاد شد. در مدل سازی، یک فضای اداری استاندارد با ابعاد ۴ در ۵متر و به ارتفاع ۳متر با پنجره ای رو به جنوب بررسی، سپس نمای دوپوسته با سایه اندازهای بهینه افقی و قائم متحرک در نرم افزار دیزاین بیلدر مدل سازی و میزان بهره وری و ذخیره سالیانه انرژی آن در مقایسه با نمای دوپوسته بدون سایه انداز بررسی شد. طبق نتایج سایه اندازهای متحرک بهینه تر از حالت ثابت خود و سایه انداز کرکره افقی متحرک نیز بهینه ترین گزینه است. مجموع انرژی مصرفی سایه انداز کرکره افقی متحرک، بهینه ترین گزینه پیشنهادی، نسبت به سایه انداز کرکره ای افقی ثابت ۳۴/۲۷%، نسبت به حالت کرکره ای قائم ثابت و متحرک به ترتیب ۱۱/۸۷% و ۱/۳۷% و نسبت به نمای دوپوسته بدون حضور سایه اندازها ۵۰/۶۹% بهینه تر است.
ارزیابی میزان موفقیت محدوده قانونی رشد شهری طرح های جامع در مهار رشد کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
5 - 18
حوزههای تخصصی:
با گذشت بیش از چهاردهه از تهیه طرح های جامع و تعیین محدوده قانونی برای شهرهای ایران، هنوز ارزیابی دقیقی از موفقیت این ابزار صورت نگرفته است. همین عامل باعث شد این پژوهش به انجام این مهم پرداخته و به ارزیابی میزان موفقیت محدوده قانونی طرح جامع دوم تهران مبادرت نماید. روش تحقیق پژوهش بر پایه روش ارزیابی کمی و با هدف کاربردی است و تصاویر ماهوراه ای اصلی ترین داده مورد استفاده در این مقاله است. تجزیه و تحلیل و پردازش داده ها با بهره گیری از نرم افزارهای Envi و Arcgisصورت گرفته و انطباق مرز و محدوده رشد شهری طرح جامع و مرز واقعی بررسی شده است. یافته اصلی پژوهش دلالت بر این دارد که محدوده قانونی طرح جامع دوم کلانشهر تهران، نتوانسته بطورموثری توسعه شهری را کنترل کند. همچنین مشخص شد که ارزش شاخص «مهار مرز رشد» 15/0 است، که بر عدم توانایی مرز رشد شهری در محدود کردن توسعه شهری کلانشهر تهران اشاره دارد.
بازشناسی مفهوم ارزش در رابطه انسان و محیط در فضاهای باز سکونتی در معماری سنتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
101 - 114
حوزههای تخصصی:
تعامل انسان و محیط را می توان واجد مفاهیمی اعتباری دانست که بنا بر ماهیتی ساختاری مستمراً در فرایند شکل گیری مکان، بر بستری فرهنگی- طبیعی بازتولید می گردند. مفهوم ارزش اساسی ترین شکل این مفاهیم اعتباری است و فضای باز سکونتی هم به جهت استقرار کوچک ترین واحد اجتماعی که ارتباطی بی واسطه با پدیده های طبیعی را فراهم می آورد، عرصه ای مناسب برای ارزیابی این مفاهیم به عنوان بخشی از نظام شناخت مفهومی و مداخله انسان در محیط پیرامون است. ازاین رو در این پژوهش باهدف ارائه یک مدل مفهومی از نظام ارزش ها، این پرسش مطرح گردیده که شکل گیری، کارکرد و ظهور ارزش ها در فضاهای باز سکونتی در معماری سنتی ایران چگونه قابل تبیین است. جهت پاسخ به این پرسش ضمن ارائه خوانشی کاربردی از مفهوم ارزش و بر پایه نظریه اعتبارات، ساختاری مدور بر مبنای ارتباط انسان با ارکان اصلی محیط پیشنهاد شد که از دو مؤلفه محتوی و اهمیت نسبی ارزش ها تشکیل شده است. این نظام مدور در 10 گونه فضای باز سکونتی در معماری سنتی ایران استخراج و مقایسه شده است که نشان می دهد علی رغم شباهت بسیار در محتوی ارزش ها، نظام ارزش ها بر اساس شرایط محیطی دارای تفاوت هایی در این گونه ها است و بنابراین نمی توان نظام ارزش ها را موضوعی مجرد و ذهنی در نظر گرفت.
ضوابط بومی حاکم بر چینش محوطه مسکن روستایی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کالبد بومی روستاهای گیلان با درهم تنیدگی معبر، خانه و زمین های کشت و ورز، بافت باز پراکنده را نمایان می سازد که واحد مسکونی در میانه محوطه ای نسبتاً وسیع به همراه بناهای جانبی و فضاهای خدماتی خانه در چینشی به ظاهر مغشوش قرار دارد. حصارهای کوتاه محوطه با پوشش گیاهی و درختان ادغام شده، در انفصال و اتصالی مبهم، به نظر مرزی غیر متقن را جلوه می دهند اما آیا در پس این ظاهر آشفته، انتظام و ضوابطی نانوشته را می توان یافت؟ و اصولاً چه عواملی بر چینش عناصر محوطه مسکونی در روستاهای گیلان مؤثر است؟ این تحقیق به دنبال این پرسش ها با تکیه بر مطالعات میدانی و به روش توصیفی ژرفانگر، با نگاهی به ویژگی های طبیعی منطقه جنوب دریای کاسپین، به تحلیل محیط های انسان-ساخت آن پرداخته است. در این مقاله به اقلیم(به معنای سرزمین و بوم) توجه شده و فعالیت های اقتصادی و معیشتی، فرهنگ و تعاملات اجتماعی ساکنان در مسکن و عناصر محوطه مسکونی روستایی مورد مداقه و بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در روستاهای جلگه ای تا کوهستانی گیلان با آنکه خصوصیات طبیعی منطقه شامل جغرافیا و ویژگی های آب وهوایی، به ظاهر بیشترین تأثیر را بر شکل بافت و نحوه چیدمان عناصر محوطه مسکونی روستایی بر جای گذاشته، اما این عامل خود موجب بروز خصایصی چون کنش های اقتصادی و شیوه های معیشت زیستی و نیز چگونگی تعاملات اجتماعی و برساخت های فرهنگی است که از سوی دیگر بر چگونگی تشکّل اجزای واحد مسکونی و ضوابط حاکم بر آن اثرگذار بوده است. در بررسی های میدانی، این نتیجه حاصل شد که با آنکه خصایص اقلیمی، بافت باز کالبد روستایی مبتنی بر تجمیع اجزای محوطه مسکونی را بازنمایی نموده و خانه-مزرعه و خانه-باغچه را متجلی می سازد ولی تأثیر ویژگی های فرهنگی بر چینش عناصر محوطه بیشترین تأثیر را بر جای گذاشته است و گزینش های نهایی برای الگوی سکونت در این منطقه و ضوابط حاکم بر محدوده مسکون منتجِّ از آن، بر مبنای فرهنگ مسلط جامعه روستایی گیلان است.
تدوین سناریوهای تاب آوری در برابر زلزله بر مبنای پیوندهای روستایی-شهری (مطالعه موردی: شهرستان های شمیرانات، دماوند و فیروزکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶۶
۱۵۲-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
تاب آوری برآیندی از عوامل مختلف است، طیفی از عوامل که در سطح منطقه ای تحت تأثیر پیوندهای روستایی-شهری ازجمله تحرک مردم، جریان اطلاعات و ایده ها، جریان های اعتباری و مالی قرار گرفته و قادر به تقویت یا تضعیف آن می باشند. با توجه به این مسئله، مطالعه حاضر با کاربرد نرم افزار "سناریوویزارد" در پی طرح سناریوهای تاب آوری زلزله با توجه به پیوندهای روستایی-شهری است. بدین منظور شهرستان های دماوند، شمیرانات و فیروزکوه به دلیل قرارگرفتن در حریم گسل ها و معرفی به عنوان آسیب پذیرترین مناطق تهران در طرح آمایش این استان و رواج جریان های مهاجرتی از شهر به روستا و جریان های معکوس به ویژه به دلیل گردشگری خانه های دوم به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها دیدگاه های مختلف تاب آوری در انطباق با پیوندهای روستایی-شهری قرار گرفته و تأثیرگذارترین شاخص ها با تحلیل تأثیرات متقاطع انتخاب شدند تا بدین ترتیب بر مبنای آن ها بتوان سناریوها را طرح نمود. نتایج در قالب ماتریسی با 46 وضعیت در دو بخش وضعیت موجود و سناریوها ارزیابی شدند. "وضعیت موجود" نشان دهنده غلبه وضعیت بحرانی بر مطلوب است. افزایش شهرنشینی، حاشیه نشینی و عدم استقرار مردم شهری در روستاها که عمدتاً برای گذارن اوقات فراغت به روستا مهاجرت می کنند، عدم تشکیل نهادهای مردمی با وجود وضعیت مناسب همکاری، همزیستی و اعتماد بین مردمی، عدم وجود قوانین در رابطه با آمادگی، واکنش و مقابله با زلزله علل اصلی پدیده آورنده و تشدیدکننده شرایط بحرانی هستند. "طرح سناریوها"، وضعیتی معکوس یعنی غلبه سناریوهای مطلوب بر بحرانی را نشان می دهد بدان معنا که اتفاق افتادن اکثر وضعیت ها، نه تنها وضعیت دیگر را محدود نساخته بلکه عمدتاً به تقویت و توانمندنمودن آن منجر می گردد. علت این امر آن است که شاخص های مطرح در طرح سناریوهای تاب آوری برمبنای پیوندهای روستایی-شهری، شاخص های هستند که تأثیر دوجانبه دارند یعنی در عین تأثیرپذیری از سایر شاخص ها بر آن ها نیز تأثیر می گذارند و هیچ یک شاخص وابسته نمی باشد. ضمناً قوانین شاخصی است که قادر به کنترل کل سیستم می باشند که در طرح سناریوها باید مورد توجه قرار گیرد. این دو نتیجه بار دیگر اهمیت توجه به برنامه ریزی منطقه ای و اجتناب از تفکیک فضایی سکونتگاه ها را آشکار می سازند.
بررسی تأثیر سیلیکات سدیم و آکریلیک بر مقاومت فشاری، خمشی و رطوبتی ملات کاهگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶۸
۶۰-۵۱
حوزههای تخصصی:
بهره گیری از منابع و مصالح محلی نقش بسزایی در کاهش قیمت مصالح و قطعات و نیز انطباق محصول با شرایط اقلیمی دارد. مصالح خاکی، پرمصرف ترین مصالح بکار رفته در اجزای سازه ای و پوششی بناهای تاریخی و همچنین روستاهای سراسر ایران محسوب می شوند. این در حالی است که پشت بام و دیوار های پوشیده شده با ملات های گلین به دلیل مقاومت کم در برابر بارهای جانبی و ترک خوردگی دیوارها، فرسایش سریع در اثر رطوبت، مقاومت کم در برابر سایش و ضربه سالانه نیازمند بازسازی و تعمیر مکرر می باشند که این امر، موجب اجتناب مردم از استفاده از این گونه مصالح شده است. لذا دوام مصالح گلین از جمله کاهگل به عنوان یکی از مصالح پایدار و سازگار با محیط زیست و اقلیم، بسیار حائز اهمیت است . هدف از پژوهش حاضر، یافتن طرح اختلاط بهینه ملات کاهگل براساس بررسی برخی پارامترهای فیزیکی و مکانیکی ملات کاهگل ساخته شده با افزودنی های مختلف می باشد. در این راستا ملات های ساخته شده از خاک، کاه به نسبت حجمی 80 و آب با نسبت حجمی 42 درصد با افزودنی های سیلیکات سدیم و آکریلیک، به نسبت های مختلف ترکیب می شوند و تفاوت مقاومت آن ها در برابر بارهای خمشی و فشاری و همچنین رطوبت بررسی می شود. همه مراحل تهیه، ساخت و آزمایش براساس استانداردها در آزمایشگاه مکانیک خاک دانشگاه یزد انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مقاومت کاهگل حاوی سیلیکات سدیم با نسبت 100 درصد حجمی آب به طور قابل ملاحظه ای افزایش می یابد که شاخص های مقاومت در برابر رطوبت، فشار و خمش کاهگل دارای افزودنی سیلیکات سدیم، خیلی بیشتر از کاهگل معمولی است. همچنین دوام اثر افزودنی کاهگل ساخته شده با افزودنی 100% سیلیکات سدیم در برابر فشار آب، بسیار بیشتر از نمونه های پیشین برآورد شد. از طرف دیگر با افزایش میزان آکریلیک در نسبت های بالاتر از 70 درصد حجمی خاک، چسبندگی سطحی بیشتری بین ذرات بوجود می آید.
سیر تکوین سبک های معماری ایران مبتنی بر نظریه ی شاخصه های ساختارهای زنده ی معماریِ سالینگاروس
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های بررسیِ سیر تاریخیِ تکوینِ سبک های معماری از نگاهی ساختارگرایانه، مطالعه ی آن ها بر مبنای نظریاتی است که این مقوله را در ارتباط با ساختارهای زنده واکاوی کرده اند. این نظریات، از آن جا که مبتنی بر فرضِ اثرگذاریِ مثبتِ کیفیّت ذاتیِ ساختارهای زنده بر ادراک افراد شکل گرفته اند، بستر مناسبی برای این دست از مطالعات، نیز، فراهم می کنند. در این صورت، بررسی تاریخ بناهای معماری در چارچوب تطبیق پذیریِ ماهیّت آن ها با مفاهیمی چون جاودانگی، حیات بخشی و تأمین انتظارات انسان از معماری، ممکن می شود. هم چنین شرایط مناسبی برای سبک شناسی و بررسی سیر تحوّل سبک ها فارغ از همه عوامل مؤثر جزء کالبد و ساختار بنا فراهم می گردد. نظریه ی شاخصه های ساختارهای زنده توسّط سالینگروس (2006م.) در زمره ی این نظریات است؛ که بر مبنای مطالعات تطبیقی، قواعد ترمودینامیک حاکم بر ساختارهای طبیعی را به ساختارهای معماری تعمیم می دهد. براین اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی سیر تکوین سبک های معماری ِ ایرانی متکّی بر نظریه ی سالینگروس است تا بر مبنای آن سیر تاریخ تکوین آن را از این نقطه نظر میزان حیاتِ ابنیه ارائه کند. بدین منظور از میان بناهای شاخص معماری ایران، نمونه هایی که در لیست میراث جهانی یونسکو و میراث فرهنگی ایران ثبت شده و مبتنی بر نظر هنرشناسان نماینده ای مناسب برای معماری ایران اند، گزینش شدند. بنابراین با رویکردی ساختارگرایانه و به روش مقایسه ی تطبیقی، این نمونه ها تحلیل شکلی و ساختاری شدند و بر مبنای داده ها به دست آمده، سیر تغییر و تکوین آن ها در زمان مشخّص گردید. بررسی این سیر نشان می دهد که سبک های معماری ایران در دوره های؛ سبک خراسانی، اواسط سبک رازی و سبک تهرانی در دوره ی بعد از انقلاب اسلامی، از نظر ساختاری در میزان زندگی و سیر تکوین در قیاس با سیر تکاملیِ سایر سبک ها با افول همراه بوده اند. چنین به نظر می رسد که این افول، بیشتر به دلیل ساده گرایی در طرح ساختارهاست و میزان آن در قیاس با افول ایجاد شده در دوره ی معماری مدرن در سیر تکوین معماری کمتر است.
ارزیابی آسیب پذیری کالبدی شهر آذرشهر در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷
1 - 15
حوزههای تخصصی:
زلزله یکی از سوانح طبیعی است که بیشتر کشورها از جمله ایران با تهدیدات آن مواجه می باشند، کشور ایران در موقعیت زمین شناسی و قرارگیری بر روی کمربند زلزله از کشورهای لرزه خیز دنیا محسوب و در سالیان گذشته بر اثر وقوع زلزله، متحمل خسارات و تلفات زیادی شده است، شهر آذرشهر نیز به عنوان یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی از این قاعده مستثنی نیست. هدف این پژوهش ارزیابی آسیب پذیری کالبدی شهر آذرشهر در برابر زلزله می باشد، نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP با مقایسات زوجی و نرم افزار ARC GIS در فازهای مربوط به ورود، ذخیره و مدیریت، پردازش و تحلیل داده ها با در نظر گرفتن معیارهایی چون فاصله از گسل، درصد شیب، نوع خاک، تراکم جمعیت، کیفیت ابنیه، جنس سازه، عمربنا، تعداد طبقات، دسترسی به فضاهای باز، فاصله از بیمارستان و فاصله از ایستگاه آتش نشانی می باشد. بررسی نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان میدهد که عوامل مختلف، می توانند تاثیر گذاری متفاوتی در خسارات ناشی از زلزله داشته باشند، به طوری که شهر آذرشهر با فاصله نه کیلومتر از محدوده گسل، در ناحیه مرکز زلزله واقع شده است، که با درنظرگرفتن معیارهای ذکر شده و تجزیه وتحلیل آنها میزان آسیب پذیری کالبدی در محدوده شهر متوسط رو به بالا و به علت تراکم بالای ساختمانی و جمعیتی، پایین بودن کیفیت سازه ها و شبکه معابر ارگانیگ در بخش مرکزی و قدیمی شهر میزان آسیب پذیری در این بخش بسیار بالا می باشد.
نمای خورشیدی مدولار با مقاومت حرارتی بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشگیری از اتلاف حرارت و استفاده از پتانسیلهای محیط، دو راهبرد اصولی در طراحی ساختمان با رویکرد صرفه جویی در مصرف انرژیهای تجدیدناپذیر است. با افزایش تراکم ساختمانی و کاهش نسبت سطوح بام و محوطه به سطح زیربنای ساختمان، امکان استحصال انرژی خورشیدی با روشهای متداول محدود شده است. درحالیکه مساحت نما، متناسب با سطح زیربنا و به تبع آن تقاضای انرژی میباشد. ضمن آنکه نصب تجهیزات خورشیدی روی سطوح افقی با پتانسیل عملکردی بالا، مداخله ای نامطلوب در معماری محسوب میشود. در پژوهش حاضر، تعبیه تیغه های آلومینیومی جاذب پرتوهای خورشید، به شکل یک سایبان کرکره ای، درون یک محفظه شفافِ تحت خلأ با پوسته ی موجدار پیشنهاد میشود. خلأ، مقاومت حرارتی را تامین میکند. پوسته موجدار، تحمل نیروهای ناشی از خلأ را ممکن میسازد و برخلاف فرم مسطح، وابستگی بازدهی گردآور را به زاویه ارتفاع خورشید میکاهد. انتقال حرارت با فناوری لوله گرمایی، از عبور سیال از نما جلوگیری و نیاز به مراقبتهای تأسیساتی را برطرف میکند. جدار حاصل عایق حرارت بوده، امکان استحصال انرژی خورشیدی را در تمام سال برای گرمایش و سرمایش جذبی فراهم آورده و ضمن تأمین شفافیت و روشنایی ، سایه اندازی کامل دارد. شبیه سازی نرم افزاری حاکی از کارایی مطلوب جدار پیشنهادی میباشد.
کاهش اثرات مخرب زیست محیطی در طراحی داخلی اماکن تجاری ایران
حوزههای تخصصی:
گرچه ایران از غنی ترین منابع انرژی برخوردار است، اما تلف کردن و استفاده نادرست از آن ها خسارات جبران ناپذیری را به بودجه سالانه کشور تحمیل می کند لذا بهینه سازی مصرف انرژی از طریق مدیریت آن در امر ساخت وساز از جایگاه مهمی برخوردار است. منابع اطلاعاتی بسیار زیادی در مورد ویژگی های مواد ساخت وسازی که مسئولیت پذیری زیست محیطی را در برداشته باشند، وجود دارد؛ چه در طراحی و چه در اجرای ساختمان سازی، اما منابع بسیار اندکی برای طراحی داخلی ساختمان های متمرکز در دست است. به منظور طراحی داخلی مراکز تجاری و کاهش اثرات زیست محیطی ساختمان ها، طراحان می بایست درک عمیقی از موضوعات طراحی داخلی پایدار داشته باشند، زیرا آن ها هستند که مؤلفه های داخلی ساختمان را تعیین می کنند. با توجه به رویکرد بالا این سؤال پژوهشی در ذهن به وجود می آید که: طراحان داخلی تجاری ایرانی چقدر نسبت به طراحی پایدار آگاهی دارند و این نوع طراحی چطور می تواند اثرات زیست محیطی ساختمان را تقلیل دهد؟ آموزش مباحث مرتبط با پایداری به عنوان اولین گام در آشنایی با ضرورت مباحث پایداری و تلاش در آگاه سازی و ترویج این مباحث محسوب می شود. روش تحقیق بکار گرفته شده در این نوشتار مبتنی بر مطالعات اسنادی و مرور متون و توزیع پرسشنامه بین معماران داخلی و تحلیل آن است. نخست به بیان فرهنگ و سیمای مواد پرداخته شده و با تشریح لزوم توجه به معماری پایدار و اخلاق زیست محیطی به ذکر اصول پایداری در دنیا اشاره شده است. سپس با بررسی چالش ها، راهکارهایی جهت نهادینه شدن مفاهیم مرتبط با معماری پایدار در بین معماران ارائه شده است. راهکارهای ارائه شده در این مقاله می تواند زمینه های استفاده گسترده از چنین سیستم هایی را در بخش های مختلف صنعت ساختمان و مسکن فراهم کند.
مطالعه تطبیقی بوم آشکاری دو سکونتگاه در مجاورت رود دره درکه: روستا شهر درکه و شهرک غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۲
5 - 18
حوزههای تخصصی:
توسعه شهری به عنوان بخش جدیدی از اکوسیستم طبیعی موجود، کارکرد اکولوژیک و خدمات اکوسیستمی آن را دگرگون می سازد. تأثیرات منفی این تغییرات باید تا حد امکان تقلیل و تجربه محیط طبیعی توسط مردم تداوم یابد. افزایش تجربه طبیعت، سلامت روانی و جسمانی افراد را متأثر ساخته، به واسطه تأثیر بر آگاهی، رفتارهای حمایت گرایانه از طبیعت را تشویق می نماید. بوم آشکاری از رویکردهایی است که در پاسخ به این مسئله و با تأکید بر ارتقای کیفیت محیط طبیعی و تسهیل ادراک مردم مورد توجه قرار گرفت. هدف اصلی این مقاله سنجش تأثیر محیط انسان ساخت بر کیفیت بوم آشکاری محیط است. بدین منظور دو محدوده سکونتگاهی در شهر تهران در مجاورت رود دره درکه انتخاب گردید. محدوده نخست به صورت ارگانیک و در گذر زمان ساخته شده و محدوده دوم محیطی برنامه ریزی شده است. نمونه های پژوهش دارای کیفیت های اکولوژیک تقریباً مشابه بودند و عوامل مداخله گر ناشی از آن در حداقل مقدار است. با به کارگیری روش پیمایش و ابزار پرسش نامه، بوم آشکاری در دو محدوده برگزیده سنجش گردید. نتایج به دست آمده نشان داد، میزان بوم آشکاری در دو محدوده با یکدیگر تفاوت دارد و افزایش بوم آشکاری موجب افزایش آگاهی افراد از گونه های گیاهی و جانوری می شود. نتایج نشان می دهد محیط ارگانیک در مقابل محیط برنامه ریزی شده، فرصت تجربه محیط طبیعی و بوم آشکاری آن را به طور چشمگیری افزایش می دهد.
بررسی تلفیقی سازه ی دیاگرید و سیستم فتوولتائیک در جهت تأمین انرژی ساختمان های بلندمرتبه در منطقه آذربایجان ایران
حوزههای تخصصی:
سازه دیاگرید به عنوان سازه نوین برای بلندمرتبه سازی و ایجاد ساختمان های سبک ابداع شده است. امروزه تأمین انرژی ساختمان های بلندمرتبه با استفاده از انرژی های تجدیدپذیر بزرگ ترین دغدغه انسان هاست و هر روز روش های جدید و نوین برای حل این مسئله پیشنهاد می شود. انرژی خورشیدی یکی از مهم ترین انواع انرژی های تجدید پذیر در ایران است. فرآیند تعیین، شناخت و کنترل تأثیرات اقلیمی بر مقدار مصرف انرژی در هر منطقه حائز اهمیت زیادی است. نحوه بهره گیری از شکل های متنوع انرژی برای مقاصد گوناگون، انواع ساختمان ها و نیز برای جوامع و افراد مختلف بسیار متفاوت بوده، واضح است که میزان مصرف انرژی و نیاز به آن در مناطق سردسیر بالا خواهد برد که این مسئله به عنوان یکی از مشکلات اساسی این جوامع به شمار می آید. به طورمعمول سازه های دیاگرید به وسیله شیشه پوشش داده می شوند. هدف این پژوهش بررسی استفاده از سیستم فتوولتاییک در برخی از بخش های ساختمان بجای شیشه جهت تأمین انرژی ساختمان است. همان طور که می دانیم برخی از بخش های ساختمان نیاز به نورگیری ندارند، پس با نصب سیستم فتوولتاییک در این بخش ها می توان باعث ذخیره ی انرژی خورشیدی شد.
بازتعریف ضوابط شهرسازی استقرار بنا با رویکرد حفاظت از بافت های تاریخی شهرها (نمونه موردی شهر لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
65 - 82
حوزههای تخصصی:
بر خلاف ضابطه فعلی نحوه استقرار ساختمانی مورد استفاده در شهرهای حاشیه جنوبی دریای خزر که به صورت درصدی از عمق زمین (معمولاً 60 درصد) به صورت برساز یا عقب ساز تعریف می شود و در اصل بر الگوهای گونه شناختی-ریخت شناختی رایج در شهرسازی غربی مبتنی است، پژوهش حاضر به دنبال آن است که به کارگیری الگوهای متناظر بومی را به عنوان مبنای تدوین ضوابط جدید پیشنهاد نماید؛ چرا که بررسی عملکرد ضابطه فعلی حاکی از ناکارآمدی آن در ایجاد پیوستگی بین ساخت و سازهای جدید و قدیم در بافت های تاریخی مورد نظر می باشد. در پژوهش حاضر بر مبنای مرور تجربیات جهانی مرتبط تلاش می شود تا نخست ویژگی های یک رویکرد اصولی نسبت به موضوع شناسایی گردد که در این زمینه رویکرد تدوین ضوابط بر اساس مطالعات گونه-ریخت شناسی مورد نظر قرار می گیرد. به دنبال آن جهت رسیدن به نتایج دقیق و کاربردی در این زمینه لاهیجان، یکی از شهرهای کهن حاشیه جنوبی دریای خزر، به عنوان نمونه موردی بررسی می شود و بر اساس بررسی عکس های هوایی موجود، برای این شهر جدول اولویت بندی الگوهای بومی نحوه استقرار ساختمانی در پلاک های شهری تدوین می گردد. این جدول شامل معرفی و اولویت بندی 20 الگوی بومی استقرار ساختمانی است که در دو دسته کلی الگوهای دور-ساز و وسط-ساز (یا کوشکی) طبقه بندی می شوند. پژوهش حاضر را می توان یک گام اولیه مهم و ضروری در تدوین ضوابط مبتنی بر بوم و به دنبال آن حفاظت از بافت های تاریخی شهرهای حاشیه جنوبی دریای خزر محسوب نمود.