مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
محله فرحزاد
حوزه های تخصصی:
امروزه ارتقا کیفیت های محیطی یکی از مهم ترین موضوعات مد نظر در طرح های توسعه شهری و مهم تر از آن پروژه های نوسازی بافت های فرسوده شهر می باشد. در نظر داشتن موضوع کیفیت محیطی برای مداخله در بافت های فرسوده سبب می شود، رویکردی نسبتا جامع به تمامی ابعاد فرسودگی در این بافت ها به دست آید. به همین سبب، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا با بررسی ادبیات موجود پیرامون کیفیت های محیطی، عوامل کلیدی موضوع را استخراج کرده و به تحلیل آن ها در بافت فرسوده فرحزاد بپردازد. هدف این پژوهش ارائه اصلی ترین راهبرد ها جهت ارتقا کیفیت محیطی بافت های فرسوده از جمله بافت فرسوده فرحزاد در مسیر نوسازی می باشد. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی در بستری از مطالعات کتابخانه ای برای استخراج معیار ها بهره گرفته شده است. تحلیل معیار های کیفیت محیطی بدست آمده در بافت مورد بررسی، با استفاده از ماتریس SWOT انجام شده و در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها با ترکیب SWOT و AHP و با کمک نرم افزار Expert Choice محاسبه شده است. این پژوهش از نوع کیفی – کمی بوده و از حیث هدف، کاربردی قلمداد می شود. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که در میان عوامل SWOT، نقاط ضعف بالاترین وزن را در ارتقا کیفیت محیطی دارا می باشد و در دسته بندی عوامل در قالب مولفه های کیفیت محیطی، مولفه عملکردی اولین اولویت را در ارتقا کیفیت محیطی داراست و پس از آن مولفه تجربی – زیبایی شناختی و زیست محیطی قرار دارند.
بررسی چالش ناپایداری اجتماعی در اسکان غیررسمی مبتنی بر شاخص های توسعه پایدار شهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
77 - 94
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی علل و پیامدهای اجتماعی اسکان غیررسمی ناحیه9 منطقه2 شهرداری تهران محله فرحزاد براساس شاخصه های توسعه پایدار شهری است. روش تحقیق این پژوهش از نوع تحلیلی- پیمایشی با استفاده از مشاهده و استفاده از ابزار پرسشنامه است، حجم نمونه 130 نفر از خانوارها به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. روایی ابزار با توجه به نظر صاحب نظران و متخصصین مدیریت و علوم رفتاری مورد تائید و بررسی قرار گرفته است. میزان پایایی این ابزار با استفاده از روش آلفای کرونباخ بالای 0.7 به دست آمده است. تحلیل و استخراج داده ها از طریق نرم افزار Spss و همچنین براساس نظرات متخصصین به کمک عواملی همچون، عوامل کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی می تواند باعث بهبود اسکان غیررسمی می گردد. که میزان هر یک از این مؤلفه ها به ترتیب؛ مؤلفه ی اجتماعی- فرهنگی 34.10 %، مؤلفه اقتصادی به میزان 29.55 %، مؤلفه کالبدی 27.25 % و مؤلفه ی زیست-محیطی 9.10 % اهمیت توجه دارند. براساس یافته های این پژوهش؛ بخش عمده اسکان غیررسمی محله فرحزاد، ناشی از مهاجرت برای دستیابی به زندگی بهتر است. حاشیه نشینان این محله از عدم رضایت و عدم تعلق اجتماعی شهروندی مواجه هستند. در نتیجه بهبود وضعیت اسکان و زیرساخت اجتماعی و فرهنگی از مهم ترین اولویت بهبود وضعیت در محله فرحزاد می-باشد. ویژگی اصلی رویکرد توسعه پایداری شهری را می توان براساس نظریه تغییر اجتماعی تبیین نمود. این دیدگاه برای ریشه یابی آسیب های شهری به جای نگاه از بیرون به جامعه برای یافتن علل بروز آسیب ها و ناپایداری های اجتماعی، بیشتر به درون و ساخت اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی جامعه شهری نگاه می کنند.
الگوی اکوویلیج، رهیافتی کارآمد در جهت توسعه پایدار روستاهای درون شهری (مطالعه موردی: روستاشهر فرحزاد شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
۸۷-۷۱
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش، معرفی الگوی اکوویلیج به عنوان رهیافتی کارآمد در جهت پایداری سکونت گاه های انسانی و پاسخی مناسب به چالش های موجود در روستاشهرهایی که در مواجهه با توسعه فیزیکی شهرها قرار گرفته اند، می باشد. روش ها: روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد. بدین صورت که در بخش نظری به بررسی و استخراج اصول اکوویلیج ها از طریق بررسی و تحلیل متون (روش اسنادی) پرداخته شده و چارچوب مفهومی و اهداف عام توسعه پایدار روستاشهرها مبتنی بر الگوی اکوویلیج تدوین گردیده است. در بخش مطالعات تجربی، مطالعات میدانی و بازدید از محل به منظور شناخت بهتر نمونه پژوهش و آشنایی با مسائل آن صورت گرفته و چارچوب طراحی شهری روستاشهر فرحزاد پس از انتخاب گزینه مفهومی برتر بر اساس تکنیک فرایند تحلیل سلسه مراتبی تدوین گردیده است. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، الگوی اکوویلیج دارای چهار بعد اصلی زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و هیجده اصل می باشد که در روستاشهر فرحزاد، بعد زیست محیطی و سپس بعد اجتماعی و اقتصادی دارای بیشترین اهمیت می باشند. چارچوب انتخابی روستاشهر فرحزاد بر اساس تکنیک فرایند تحلیل سلسه مراتبی، بر مبنای تأکید بر نقش گردشگری و مسکونی روستاشهر و در نظر گرفتن دو محدوده محلی و گردشگری می باشد. نتیجه گیری: الگوی اکوویلیج، الگویی همه جانبه در راستای توسعه پایدار روستاشهر فرحزاد و روستاشهرهای هدف می باشد. اصول و اهداف اکوویلیج هر دو بعد ماهوی و رویه ای را در برمی گیرد که با فرایندی از پایین به بالا و مشارکت ساکنان و نهادهای محلی انجام پذیر می باشد.
ارزیابی معیارهای مؤثر بر گونه بندی معابر در فرآیند طراحی شهری با تأکید بر اقتصاد حرکت. مطالعه موردی: محله فرحزاد، تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۹
277 - 294
حوزه های تخصصی:
موضوع معابر شهری از جمله موضوعات اصلی و تأثیرگذار در طرح های شهری هستند. بررسی نوشتگان موجود در مورد گونه بندی معابر نشان می دهد گونه شناسی و طبقه بندی معابر شهری اغلب با استفاده از معیارهای عملکردی، مقیاس آمد و شد، عرض معبر یا ترکیبی از این معیارها صورت می گیرد و فرآیندهای گونه بندی بر اساس معیارهای چندگانه و کیفی کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. هدف از انجام این پژوهش، تعیین شاخصه ها و پارامترهای کیفی مؤثر بر گونه بندی معابر بر اساس ویژگی های مشترک شان و تدوین مدلی که بتواند این پارامترها، ارزش ها و ویژگی های کیفی و مکان محور را در فرآیند ارائه پیشنهادات طراحی شهری مورد استفاده قرار دهد، می باشد، بدین منظور، با استفاده از مطالعات اسنادی، مرور نوشتگان و تجربیات مشابه گونه بندی، ابتدا به بررسی جامع عوامل مؤثر بر گونه بندی معابر پرداخته شده است تا چهارچوب نظری گونه شناسی معابر حاصل شود. در گام بعد، بر اساس نقد معیارهای گونه بندی در نوشتگان موجود و مطالعات اکتشافی انجام شده در مورد این موضوع، پنج معیار 1) پیاده مداری، 2) توپوگرافی، 3) نقش عملکردی، 4) میزان هم پیوندی فضایی و 5) کیفیت سیما و منظر به عنوان معیارهای گونه بندی معابر معرفی شده اند. با به کارگیری معیارهای بالا، از انطباق اسنادی و تحلیل برداشت های میدانی با استفاده از سامانه اطلاعات مکانی (GIS) و روش چیدمان فضا، معابر محله فرحزاد به عنوان نمونه موردی مورد بررسی قرار گرفته اند. گونه بندی معابر فرحزاد نشان می دهد که در یک بافت قدیمی و ارگانیک، گونه های متعددی از معابر با ویژگی های مختلف و متنوع وجود دارند که نیازمند رهنمودهای مداخله متناسب هستند. همچنین ممکن است کل یک معبر در یک تیپ معین قرار نگیرد و به سبب داشتن شخصیت های چندگانه در بخش های مختلف، هر یک از این بخش ها، در گونه های مختلفی قابل دسته بندی باشند و در مرحله پیشنهاد روش مداخله یا راهنمای طراحی، با سیاست گذاری متناسب، زمینه برخورد مناسب با هر یک از این بخش ها می تواند فراهم شود.
سنجش امنیت شهری در محله فرحزاد تهران با استفاده از روش تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"امنیت" از مهم ترین کیفیت های فضاهای شهری است. بدون وجود این کیفیت، هرچند فضاها قابلیت های بسیاری را در خود داشته باشند، حضور مردم در آن کم تر بوده و این خود باعث بی رونقی و تشدید نا امنی می شود. این ویژگی را شاید بتوان در برخی محلات شهر تهران شاهد بود. محله فرحزاد به عنوان بستری با توانائی های فراوان، از جمله فضاهای ذکر شده به شمار می آید. فرحزاد در منتهی الیه شمال غربی منطقه 2 شهر تهران واقع شده و به علت وجود اماکن زیارتی، آب و هوای مطلوب، روددره و واحدهای پذیرایی، محدوده ایی شناخته شده میان شهروندان تهران به شمار می آید. با این حال علاوه بر خصوصیات مثبت، دارای شرایط ویژه ای به لحاظ پراکنش زمین های رها شده، طبیعتی در معرض آسیب، ساخت و سازهای نامطلوب در حریم روددره و غیره نیز می باشد. این عوامل در کنار وضعیت سکونت که اکثراً مهاجرنشین و از قومیت های مختلف هستند موجب شده تا محله فرحزاد با آسیب های اجتماعی خاص مواجه شود. در این مقاله که حاصل یک پژوهش است، سعی بر آن شده تا ضمن بررسی و شناسایی شاخص های موثر بر امنیت شهری از دیدگاه صاحب نظران و دست یابی به داده ها با توجه به آن ها در محله فرحزاد، به دسته بندی شاخص ها در قالب عوامل کلی مرتبط، با روش تحلیل عاملی پرداخته شود. در واقع با استفاده از این روش 3 عامل نام گذاری شده اند که عامل اول (فرم فضایی و کنترل اجتماعی) مهم ترین عامل در تعیین میزان امنیت در این محله به شمار می آید. این نتیجه نشان می دهد که اولویت در بهبود امنیت محله فرحزاد توجه به عامل ذکر شده و در مراحل بعد عوامل دیگر که شامل تناسب میان عملکرد، کالبد و قشر اجتماعی و عامل فضاهای عمومی سرزنده و خوانا است، می باشد.
واکاوی و ارائه راهبردهای کیفیت محیطی سکونتگاه های پیراشهری مبتنی بر مشارکت محوری (مورد: محله فرحزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی و ارائه راهبرد های کیفیت محیطی سکونتگاههای غیررسمی مبتنی بر مشارکت محوری در فرحزاد صورت گرفته است. روش تحقیق کمی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی می باشد، همچنین به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از روش تحلیل عاملی تاییدی و با استفاده از نرم افزار AMOS، SPSS، و مدل های SWOT، و (FARAS، BMW)، و روش QSPM استفاده شد. پس از بیانیه مشکلات مطرح شده، نتایج رتبه بندی عرصه های موضوعی با استفاده از مدل FARAS نشان داد، از دیدگاه متخصصان، مشکلات وضع موجود در محله فرحزاد در عرصه کالبدی با مقدار وزن 456/0، بیشتر از سایر عرصه ها می باشد. در ادامه نیز، به منظور رتبه بندی هر مشکل در عرصه های موضوعی از مدل BMW استفاده شد، در بعد زیست محیطی: فقدان سیستم دفع فاضلاب با مقدار وزن 087/0، در بعد اجتماعی: امنیت اجتماعی با مقدار وزن 087/0، در بعد اقتصادی: وجود مساکنی بدون سند مالکیت عرصه با مقدار وزن 084/0، در بعد کالبدی: رشد سکونتگاه های غیررسمی شمال محله با مقدار وزن 085/0، در نهایت بعد تصمیم گیری و مدیریتی: ضعف حضور مردم در تصمیمات توسعه شهری با مقدار وزن 084/0، می باشد. در ادامه نیز به منظور ارتباط بین مشکلات مطرح شده در کیفیت محیطی و مشارکت شهروندان از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شد، نتایج گویای ارتباط معنادار و مثبت بین مشکلات مطرح شده و نبود مشارکت شهروندان بود. در نهایت با استفاده از روش QSPM به تدوین اهداف در راستای ارتقاء کیفیت محیطی مبتنی بر مشارکت شهروندان پرداخته شد، نتایج نیز نشان داد، اهداف افزایش بهداشت و افزایش امنیت از جمله مهم ترین اهداف زیست محیطی و اجتماعی می باشند. مشارکت پذیر کردن مردم، افزایش پایداری اقتصادی و ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی در محله نیز به ترتیب از مهم ترین اهداف عرصه های مدیریتی، اقتصادی و کالبدی هستند.
بررسی و ارزیابی طرح های توسعه شهری بر اساس رویکرد عدالت فضایی (نمونه موردی: طرح ساماندهی فرحزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و ارزیابی طرح های توسعه مبتنی بر نظریه های عدالت فضایی یکی از موضوعاتی است که در برنامه ریزی شهری ایران مغفول مانده است. هدف این مقاله تدوین چارچوب معیارهای عدالت فضایی و ارزیابی طرح ساماندهی محله فرحزاد بر اساس آن معیارها به روش کیفی است. ازآنجاکه ارزیابی طرح های توسعه شهری با رویکرد عدالت فضایی مدنظر است با توجه به ماهیت موضوع عمدتاً از روش تحلیل ثانویه استفاده شده است. مبتنی بر یافته های پژوهش اصول عدالت فضایی در قالب 12 مفهوم شامل، مشاوره با مردم، مشارکت محوری، نفی محرومیت و حاشیه نشینی، رعایت حقوق مردم، توزیع عادلانه منابع، آزادی، برابری فرصت ها، نیاز به سهیم شدن در منفعت عمومی، استحقاق، همه شمولی و فراگیری، تنوع و تفاوت شناسایی شد. تحلیل محتوای اسناد طرح ساماندهی محله فرحزاد بیانگر آن است این طرح به میزان کمی با برخی از معیارهای عدالت فضایی مانند مشارکت محوری، مشاوره با مردم، استحقاق، توزیع عادلانه منابع، آزادی، برابری فرصت ها انطباق دارد، درصورتی که معیارهای نفی محرومیت و حاشیه نشینی، همه شمولی و نیاز بهسهیم شدن در منفعت عمومی در برنامه ریزی ساماندهی محله فرحزاد جایگاه پائین تری داشته است. طرح ساماندهی محله فرحزاد طرحی کالبدی است که تنها برخی از معیارهای موردنظر عدالت اجتماعی مبتنی بر لیبرالیسم را موردتوجه قرار داده است.
تحلیل عوامل موثربر تاب آوری در محلات ناکارامد شهری با تاکید برمعیارهای کالبدی (مطالعه موردی: محله فرحزاد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
تاب آوری در برابر زلزله یکی از مفاهیم بسیار مهم نظری وکاربردی در مدیریت بحران می باشد. طی چند دهه گذشته رشد شتابان شهری (بویژه در کشورهای در حال توسعه) موجب شده که آسیب پذیری آن ها در برابر بحران ها با منشاء انسانی و طبیعی بیش از پیش گردد. لذا تاب آور نمودن جوامع شهری دارای اهمیت خاصی می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال سنجش و ارزیابی تاب آوری محله فرحزاد در چهار بعد کالبدی - محیطی، اقتصادی، اجتماعی و مدیریت -نهادی است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی است. جهت سنجش میزان آسیب پذیری بخش مرکزی از لحاظ کالبدی از نظر 14 کارشناسان براساس مدل سلسله مراتبی AHP استفاده شده است. نتایج پژوهش گویای آن است که آسیب پذیری بالای کالبدی محله فرحزاد است؛ به طوری که حدود 53 درصد بناها در رده آسیب-پذیری زیاد و 10 درصد در رده آسیب پذیری خیلی زیاد قرار گرفته اند. همچنین تحلیل پرسشنامه گویای سطح پایین تاب آوری در محله مورد پژوهش است. نتایج رگرسیون نشان می دهد که در محله فرحزاد شاخص های مدیریت – نهادی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی به ترتیب بر تاب آوری موثر می باشند. نتایج تحقیق نشان می دهد که برای افزایش تاب آوری در محله فرحزاد بایستی در اولویت نسبت به ارتقای شاخص های کالبدی اقدام گردد.
ارزیابی نقش منظر صوتی در احساس تعلق به محیط (مطالعه موردی: محله فرحزاد شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
5 - 22
حوزه های تخصصی:
یکی از محرک های احساس نسبت به محیط، منظر صوتی است که بر کیفیت فضای شهری نیز تأثیر می گذارد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و ارزیابی نقاط مفصلی و ارتباطی بین دو مفهوم منظر صوتی و احساس تعلق به محیط است، تا شدت و رابطه بین این دو را در محله فرحزاد تهران تبیین نماید. جامعه آماری پژوهش، تمامی استفاده کنندگان این محدوده است که بر روی 385 نفر بررسی شده است. با روش پیمایش حسی با تمرکز بر حس شنوایی، 12 نقطه شاخص صدایی شناسایی و سنجش شد. جهت سنجش حس تعلق مکانی از ابزار پرسش نامه و برای بررسی نقش کیفیت منظر صوتی بر حس تعلق از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که کیفیت منظر صوتی در سه بعد محیطی، فردی و اجتماعی در حس تعلق به محیط مؤثر می باشد؛ طوری که وجود عناصر طبیعی در بعد محیطی، ارتقاء سلامت روانی در بعد فردی و استماع نواها و اصوات اهالی محله و آشنایان در بعد اجتماعی تأثیر مهمی در احساس تعلق به محیط دارد.