مدل ساختاری رضایت زناشویی بر اساس باورهای ارتباطی با نقش میانجی گر تنظیم شناختی هیجان در زنان متأهل
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ناکارآمدی در فرایند تنظیم هیجان، مانع از بروز رفتارهای کارآمد و پاسخ های مقابله ای مناسب با موقعیت در روابط زناشویی، توسط فرد می شود که به نظر می رسد تحت تأثیر باورهای ارتباطی قرار داشته باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری رضایت زناشویی بر اساس باورهای ارتباطی با نقش میانجی گر تنظیم شناختی هیجان در زنان متأهل بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی به روش معادلات ساختاری بود و جامعه آماری پژوهش حاضر را تمام زنان متاهل سنین 30 تا 50 سال مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر تهران در شش ماهه اول سال 1401 تشکیل دادند که از میان آنها 371 زن با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس رضایت زناشویی انریچ، پرسشنامه باورهای ارتباطی و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان بود. جهت تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSSنسخه 22 و AMOS نسخه 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین باورهای ارتباطی و رضایت زناشویی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجانی مثبت رابطه غیرمستقیم و معنادار وجود دارد (003/0=P، 11/2-=Z). همچنین، بین باورهای ارتباطی و رضایت زناشویی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجانی منفی رابطه غیرمستقیم و معنادار وجود دارد (009/0=P، 78/1-=Z). نتیجه گیری: نتایج نشان داد رضایت زناشویی بر اساس باورهای ارتباطی با نقش میانجی گر تنظیم شناختی هیجان در زنان متأهل پیش بینی می شود. به متخصصان زوج درمانگر و خانواده درمانگر پیشنهاد می شود، در مشاوره و زوج درمانی جهت افزایش رضایت زناشویی، بر باورهای ارتباطی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نشأت گرفته از آن توجه کنند.