فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۲۱ تا ۲٬۸۴۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
چگونگی مسیریابی در محوطه مجتمع های مسکونی، موضوع مهمی برای طراحی معماری این گونه فضاها است. مسیری که محور دید و خوانایی بیشتری را برای انسان ایجاد نماید، می تواند مسیری بهینه باشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی ساختار فرمی مسیریابی در فضای مجتمع های مسکونی بر اساس نظریه نحو فضا است. در این پژوهش، یک توصیف ساختاری از رفتار محیطی انسان بر اساس مبانی نظری نحو فضا ارائه می شود. همچنین با استفاده از نرم افزار Depthmap X 0.50 و با استخراج روش های مبتنی بر گراف، ادراک و تفسیر مردم از مسیریابی در محوطه مجتمع مسکونی تبیین می گردد. یافته های پژوهش نشان می دهند که سه نوع گردش مبتنی بر شبکه، منحنی و خطی در طراحی محوطه مجتمع های مسکونی صورت می گیرد که انسان با توجه به اهداف و منافع فردی و جمعی، می تواند یکی از این مسیرهای را برای عبور انتخاب نماید. همچنین بر اساس نتایج، مسیریابی در مسیر گردش خطی، آسان ترین مورد در جهت ادراک فضا است. همچنین مسیریابی شبکه ای به سبب خوانایی کمتر، دشوارترین مسیر جهت مسیریابی افراد می باشد. مسیریابی منحنی نیز به سبب اینکه دارای عمق فضایی کوتاه تری می باشد، دارای خوانایی مناسبی می باشد. به طورکلی یافته ها در این پژوهش نشان دادند که مسیریابی با عمق فضا و محور بصری افراد رابطه معناداری دارد.
تبیین جامعه شناختی نقش نظام آموزش در تغییر الگوهای کنش طراحان قالی
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
83 - 93
حوزههای تخصصی:
شهر تبریز به عنوان یکی از مهم ترین مراکز تولید قالی ایران به شمار می رود. مسئله اصلی پژوهش حاضر وقوع تغییرات گسترده در طرح و نقش قالی تبریز مغایر با بنیان های سنتی و بومی هنر ایران است. با توجه به اینکه طراحان، محور اصلی دنیای تولید قالی تبریز را تشکیل می دهند، هدف از این پژوهش شناخت فرآیندهای جامعه پذیری و تبیین رابطه میان نوع نظام آموزش و کیفیت الگوهای کنش آنان هست. پژوهش با استفاده از تحلیل محتوای داده های کمی و کیفی حاصل از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه های میدانی کمی و کیفی با بیست نفر از طراحان مطرح قالی تبریز به انجام رسیده است. نتایج نشان دادند، به علت عدم تکمیل چرخه آموزش طراحان قالی تبریز و سیالیت فرآیندهای جامعه پذیری آنان، میزان دسترسی این افراد به انواع قواعد و قراردادهای لازم برای کنش طراحی قالی نیز متفاوت هست. پیامد این کار، تنوع در کنش های طراحان و انحراف از مبانی سنتی طراحی قالی هست. ازاین رو با توجه به نقش محوری نظام آموزش در جامعه پذیری و استمرار کنش های افراد، ارتباط مستقیمی میان مبانی و اصول نظام های آموزش و شیوه کنش مندی طراحان قالی تبریز وجود دارد. با اصلاح فرآیندهای جامعه پذیری طراحان قالی می توان به ارتقای کیفیت کنش مندی طراحان قالی تبریز مطابق با معیارهای هنر سنتی ایران اقدام نمود. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی است که با استفاده از قابلیت های روش تحقیق کیفی و به صورت توصیفی و تحلیلی و با رویکردی جامعه شناختی به انجام رسیده است.
سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در منطقه 9 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۷۱
۶۰-۴۹
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش رخدادهای طبیعی و درنتیجه تعداد تلفات و خسارات انسانی و کالبدی ناشی از آن ها، امروزه جوامع محلی در تلاش اند تا راهکارهایی را بیابند که بتوان با دستیابی به آن ها سریع تر به وضعیت عادی بازگشت. ازاین رو موضوع تاب آوری مورد تأکید خاص قرار گرفته است. با توجه به آسیب پذیری شهرها در مقابل مخاطرات، این سؤال در ذهن تداعی می شود که چگونه می توان میزان تاب آوری جوامع در مقابله با سوانح را سنجید. ازآنجایی که منطقه 9 شهر تهران، یکی از مناطق مهم این کلان شهر به شمار می رود، تعیین وضعیت تاب آوری اجتماعی منطقه 9 شهر تهران در برابر مخاطرات طبیعی از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین، سنجش تاب آوری اجتماعی و مؤلفه های آن، توزیع فضایی تاب آوری اجتماعی در محله های این منطقه؛ و اینکه از نظر تاب آوری اجتماعی تفاوت معنی داری بین محله های منطقه 9 شهر تهران وجود دارد یا خیر، جزو اهداف این مطالعه می باشد. برای دستیابی به اهداف مذکور، پس از مرور بر متون نظری و تجربی مرتبط، مدل مفهومی که شامل 5 مؤلفه (سرمایه اجتماعی، ارزش های اجتماعی، ساختار اجتماعی، برابری و تنوع اجتماعی و باورها و فرهنگ اجتماعی) به عنوان مؤلفه های تاب آوری اجتماعی شناسایی شده، نشانگرهای تبیین کننده این مؤلفه ها از متون نظری و تجربی مرتبط استخراج شده و با تکمیل پرسشنامه هایی بین خانوارهای ساکن در محله های منطقه 9، مدل مفهومی فوق را مورد آزمون قرار گرفته است. برای تحلیل پرسشنامه ها از روش تحلیل عاملی و از آزمون ANOVA برای بررسی معنی داری تفاوت بین محله های منطقه از نظر تاب آوری اجتماعی، استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهند که تفاوت معنی داری بین محلات این منطقه از نظر تاب آوری اجتماعی وجود ندارد؛ تاب آوری اجتماعی در منطقه 9 و محله های آن پائین تر از متوسط بوده و در مؤلفه های برابری و تنوع اجتماعی؛ و باورها و فرهنگ اجتماعی منطقه 9 و محله های آن وضعیت نامطلوبی دارند.
تحلیل ساختاری عوامل موثر بر وضعیت آینده تاب آوری سکونتگاه های غیررسمی نمونه موردی: شهرک میان آباد اسلامشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
68 - 91
حوزههای تخصصی:
کاهش میزان آسیب پذیری و بالابردن سطح تاب آوری محیط سکونتگاه های غیررسمی به عنوان نقاط آسیب پذیرتر در برابر تهدیدات و تنش های ناشی از بروز بحران ها و نیز به حداقل رساندن زمان بازتوانی، همچنین ارتقاء و بهبود بخشی سطح زندگی افراد و به طور کلی تاب آور ساختن شهرها و جوامع در برابر بحران ها از جمله مهم ترین عواملی است که نیاز به مطالعه و بررسی آن ها از دید تاب آوری را دو چندان می کند. در این راستا، این مقاله با هدف شناسایی عوامل کلیدی و موثر بر وضعیت آینده تاب آوری شهرک میان آباد اسلامشهر انجام شده است. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پویش محیطی بر پایه روش دلفی تهیه شده است. جامعه آماری20 نفر از خبرگان بر اساس نمونه گیری قضاوتی انتخاب شدند. 45 متغیر در 4 بعد اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها از نظر تحلیل کلی محیط سیستم نشان داد که 215 رابطه عدد 3 دارد و این به معنای آن است که روابط عوامل کلیدی بسیار زیاد بوده و از تاثیرگذاری و تاثیرپذیری زیادی برخوردارند. همچنین نتایج دیگر پژوهش نشان داد که از میان 45 نیروی کلیدی، 10 عامل بیمه شغلی، نظارت در حین ساخت و سازها، عمر بنای ساختمان ها، دسترسی به مراکز درمانی و بیمارستانی، اشتغال، آموزش و اطلاع رسانی در خصوص خطرات روابط رسمی و غیررسمی دخیل در ساخت وسازها، درآمد و رفاه اقتصادی، سطح نفوذپذیری دورن بافتی و دسترسی به پارک ها و مسیرهای تخلیه در تاب آوری شهرک میان آباد اسلامشهر در آینده اثر کلیدی دارد.
تحلیل و مقایسه عملکرد جریان باد در آسباد منفرد سیستان و آسباد ساده خراسان با استفاده از نرم افزار ANSYS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
109 - 123
حوزههای تخصصی:
معماری ایران، با رمز و رازهای نهفته در آن، کلید پاسخ به نیازهای مردمانی است که انبوهی از ضعف ها و تهدیدهای اقلیمی و جغرافیایی را به صورت خردمندانه و به پشتوانه تجارب صدها و هزاران سال، به نقاط قوت و ایجاد فرصت های طلایی بدل کرده اند. آسباد از جمله مهم ترین این فرصت ها و سازه های معماری کویری ایران است. این کارخانه کوچک و به ظاهر ساده نمایانگر تلفیق هنر و دانش معماری صنعتی پیشینیان این سرزمین در بهره گیری به جا و شایسته از امکانات محلی و بومی است. آسبادها در نیمه جنوبی خراسان بزرگ و سیستان هر جا که باد از شدت مناسبی برخوردار باشد ساخته می شدند، با شناخت و مقایسه عملکرد این سازه ها و از سویی دیگر با توجه به نابودی منابع سوخت فسیلی، می توان از دانش ساخت آسبادها در ساختارهای امروز معماری جهت تولید انرژی بهره گرفت. باهدف شناخت عملکرد این سازه ها این پژوهش به بررسی عملکرد آسبادها در دو منطقه سیستان و خراسان پرداخته است و به بررسی این سوال می پردازد که کدامیک از آسبادهای خراسان و سیستان عملکرد مطلوب تری در به کارگیری از انرژی باد را نشان می دهد؟ برای این منظور از نرم افزار ANSYS ورژن 19 برای مقایسه عملکرد این دو سازه بادی استفاده شده است و یافته ها و نتایج تحقیق نشان می دهد، آسباد سیستان به دلیل وجود دهانه وسیع تر و ورودی هوای مناسب تر عملکرد مطلوب تری را شکل می دهد.
بهینه سازی چند هدفه هزینه و انرژی ساختمان های مسکونی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
126 - 148
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییرات آب و هوایی و حرکت آن به سمت افزایش تدریجی دمای جهانی ، نگرانی های زیادی را به همراه داشته و جنبه های مختلفی از زندگی مردم جهان را در بر می گیرد. در این میان، باید به مقاومت در برابر طراحی انرژی ساختمان در برابر گرم شدن کره زمین توجه ویژه ای شود ، زیرا با گذشت زمان، اقدامات اقتصادی و اثربخش آن می تواند تا حد زیادی تحت تاثیر تغییرات آب و هوا باشد. در همین راستا ، این مقاله با استفاده از یک رویکرد چند هدفه به مساله یافتن راه حل های مقرون به صرفه انرژی و ارزیابی مقاومت آنها در برابر بارهای گرمایشی و سرمایشی، می پردازد. به منظور بررسی استفاده از تکنولوژی های نوین و کاهش مصرف سوخت فسیلی، در این مقاله، از دو سناریوی استفاده از پنل خورشیدی و بام سبز نیز استفاده شده که نشان دهند نقش هر کدام از این تکنولوژی ها تا چه میزان می تواند بر کاهش مصرف انرژی ساختمان از نقطه نظرهای بارهای سرمایشی و گرمایشی مثمر ثمر باشد. در این مقاله از مشخصات یک ساختمان مسکونی در شهر تهران استفاده شده است. روش پیشنهادی شامل بررسی بهینه انرژی کل ساختمان و جایگزینی سیستم های انرژی (پنل های خورشیدی و بام سبز) می باشد که در نهایت اجزای بهینه ساختمان را تعیین می کند. نتایج سیستم های جایگزین نشان می دهد که استفاده از بام سبز، تاثیر بالاتری در کاهش مصرف انرژی ساختمان مورد مطالعه دارد.
بازشناسی و بازخوانی صحه، فضای فراموش شده شهری در شهر تاریخی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صحه ، فضای شهری اصیل و کانون جذاب فعالیت های اجتماعی درون محله، یکی از عناصر سازمان فضایی و از واژگان شهرسازی کهن اصفهان بوده است که امروز به طور کلی فراموش شده و توسط طراحان و برنامه ریزان شهری نادیده گرفته شده و مدفون در لایه های تاریخی است. این فضای بازِ عمومی، به واسطه مداخلات نسنجیده و فاقد پشتوانه علمی، رفته رفته رو به نابودی گرائیده و درون بافت استحاله گردیده و بدین ترتیب، نقش تاریخی خود را به مثابه کانون تبلور حیات مدنی از دست داده است. هدف از این مقاله، بازشناسی صَحِه های تاریخی به قصد بازتعریف و تقویت نقش آن در ساختار شهر است. روش تحقیق مقاله حاضر مبتنی بر روش های توصیفی-تحلیلی، مقایسه تطبیقی و تاریخی بنا شده است. روش کار این پژوهش بر پایه بررسی های میدانی و جستجوی دگرگونی های آن بر اساس مطالعه اسناد تصویری، تحلیل مورفولوژیک و همچنین مطالعات اسناد و مدارک مستند کتابخانه ای، کتیبه های تاریخی منصوب در بناهای تاریخی و تاریخ شفاهی برگرفته از مصاحبه با ساکنین قدیمی و بومی بافت استوار شده است. نتایج حاصل از این پژوهش ضمن بازشناسی و باز خوانی نقش و اهمیت این فضای شهری، نشان می دهد که صَحِه، فضای باز سرگشاده، انعطاف پذیر و انطباق پذیر در گذر زمان، با گستره ای از نقش ها و عملکردهای متنوع، پدیده ای پویا و زنده در طول تاریخ بوده، هر چند که دگرگونی های نیم قرن اخیر مقدمات نابودی و محو شدن آن ها را فراهم ساخته است.
تحلیل پیکره بندی مسجد-مدرسه های ایران در دوره صفویه و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
222 - 244
حوزههای تخصصی:
با وجود اینکه قبل از اسلام هر کدام از فعالیت های آموزشی و عبادی مستلزم برخورداری از فضای کالبدی ویژه خود بوده اند، در قرون اولیه بعد از اسلام، فضاهای عبادی به عنوان عملکرد ثانویه به سمت آموزش متمایل گشته اند. از دوره سلجوقیان لازمه وجود فضاهای آموزشی به صورت اختصاصی مطرح گشته و در دوره های بعد نیز پیگیری شده و در عصر صفویه به اوج خود رسیده است. تعداد زیادی از این مدارس تمایل به مجاورت و ادغام با مساجد داشته اند. قطعا گستردگی زمان و مکان تاسیس این آثار، سبب برخورداری از تنوع بسیار در مشخصات کالبدی آن ها شده است. این تحقیق جهت تبیین ساختار، نسبت و میزان پیوند حوزه فضای آموزشی و فضای عبادی در مسجد-مدرسه ها در دو دوره قاجار و صفویه با هدف پاسخ گویی به این سوال شکل گرفته است که پیکره بندی دو کالبد مسجد و مدرسه نسبت به هم چگونه شکل گرفته و این موضوع از چه متغیرهای فیزیکی در هر کدام از دو دوره تبعیت می نموده است. تحقیق با استفاده از ترکیب روش های توصیفی تحلیلی و مقایسه تطبیقی انجام گردیده است. بدین منظور 43 مسجد-مدرسه مربوط به دوره صفوی و قاجار انتخاب و متغیرهای نوع دسترسی به دو فضا، نسبت ارتباط دو فضا با هم و با فضاهای بینابینی مشترک مانند حیاط و ایوان و هم چنین موقعیت قرارگیری دو فضا در سطح و نسبت مساحت فضای مسجد و مدرسه در هر یک بررسی گردیده است. تعداد بیشتری از نمونه های مورد بررسی در هر دو دوره صفوی و قاجار، بر اساس بیشترین و ساده ترین حد مجاورت و هم پیوندی شکل گرفته اند. در این نمونه ها دسترسی به دو فضا از یک ورودی مشترک صورت گرفته، هر دو فضا در یک سطح ساخته شده و در اطراف یک حیاط مشترک قرار گرفته اند و این متاثر از نسبت فضای مسجد و مدرسه در ساختار کلی فضا نبوده است. در دوره صفوی دو فضا پیوند زیادی با هم داشته و به سادگی در مجاورت حیاط با ورودی و دسترسی مشترک شکل گرفته اند. در دوره قاجار تنوع پیکره بندی بیشتر شده و دو فضا به سمت استقلال بیشتری پیش رفته اند، با این وجود هیچ گاه ارتباط دو فضا مطلقا قطع نشده است.
بررسی سازوکارهای تأمین خلوت در فضای باز شهری و تبیین نسبت آن با ارتقای سطح کیفی حضور شهروندان؛ بررسی موردی: میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۷
27 - 42
حوزههای تخصصی:
لازمه حضور انسان در فضاهای شهری تحقق کیفیاتی است که امنیت روانی را به ارمغان می آورد. اما در زندگی امروز، دربسیاری از موارد شاهد آن بوده ایم که استقرار ما در فضا توأم با حس امنیت و قرار نبوده است. این مقاله سعی دارد سهم تأمین خلوت در تحقق این سطوح کیفی را مورد بررسی قرار دهد. بنابراین تعیین نسبت و چگونگی اثر تأمین خلوت در ارتقای سطوح کیفی مذکور مدنظر است. کشف و به کارگیری بضاعت های محیطی و سازوکارهای تأمین خلوت در مقام ابزارهایی که به طور آگاهانه یا ناخودآگاه توسط افراد به کارگرفته می شوند تا سطوح کیفی حضور آنها را ارتقا بخشند، به طراحان کمک می کند بستری با فرصت های مکانی قابل گزینشی را برای کاربران فراهم کنند. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و به طریق پیمایش در زمینه به صورت مشاهده و مصاحبه بسته انجام گرفته است. در نهایت همبستگی دو مفهوم اصلی با استفاده از نرم افزار تحلیل آماری مطالعه شده است. یافته ها نشان دهنده اثر تأمین خلوت به عنوان یکی از عوامل اصلی ارتقای سطح کیفی حضور افراد در محیط مورد پیمایش، با ضریب همبستگی 4/0 بوده است. مشاهدات میدانی در مورد چگونگی تأمین خلوت در چنین فضای فاقد کالبد و عرصه های معین نشان می دهد رفتار قلمروپایی فعال فرد در تأمین خلوت تأثیرگذار است و همچنین شرایط ادراکی شخص در محیط غنی از ادراکات حسی و معنایی نیز زمینه را برای حضور در مراتب عالی آن مهیا خواهدکرد.
مؤلفه های معماری تأثیرگذار منظرشهری بر کاهش افسرد گی بانوان از منظر متخصصین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸۹
71 - 86
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهرهای امروز، با مؤلفه های کالبد ی و فضایی خود ، بستر بهبود د هند ه علائم بیماری را د ر اجزایشان نهفته د ارند و معماری منظر به عنوان حلقه سلامت شهر، سلامت روان د ر شهر ها را ایجاد می نماید . با گسترش روز افزون علائم افسرد گی به خصوص د ر زنان شهر نشین، لزوم شناسایی روش های د رمانی، میزان اثرگذاری هریک از مؤلفه های محیطی، یافتن الگویی مشترک د ر بستر شهر ها و مکان های مناسب شهری د ر وضع موجود به منظور بهره وری کامل از پتانسیل های نقاط شهری، به نفع زنان را، آشکار می کند . انتظار می رود با رشد بی سابقه بیماری های روان مانند افسرد گی، د رکلان شهرهایی چون تهران، فضا های شهر برای ارتقای سلامت روان و کاهش علائم افسرد گی زنان آماد ه شود .هد ف پژوهش: تهران با د اشتن باغ هایی که امروزه به عنوان بخشی از فضا های عمومی شهر، د ر د سترس عموم هستند ، با د اشتن فاکتور های سلامتی د ر خود ، به عنوان خرد اقلیم های سلامتی مطرح بود ه و می توانند به عنوان محیط بهبود د هند ه طول د رمان د ر کاهش علائم بیمارهای روان به خصوص افسرد گی زنان به کار روند . هد ف، معرفی مؤلفه های معماری منظر د ر باغ ها به منظور سلامت زنان، برای استفاد ه از این گونه فضاها د ر بخش د رمان به خصوص سلامت روان است.روش پژوهش: به منظور پاسخگویی به پرسش های پژوهش، پژوهشگران به جمع آوری اسناد پژوهش های مربوط و جمع آوری نظر متخصصان روان د رمان، روانپزشک و طراحان محیط زیست با روش مصاحبه و پرسشنامه پرد اختند وروابط د اد ه ها با آزمون ناپارامتری کروسکال والیس، مورد تحلیل قرارگرفت.نتیجه گیری: هند سه منظم د ر مسیر های حرکتی و عناصر، تخصیص 3/ 1 مساحت به حضور آب و توجه به سلسله مراتب آن، تراکم گیاهی متوسط با کاشت صحیح به لحاظ ارتفاعی، گونه های متنوع، نورپرد ازی نزد یک به نورطبیعی روز، ساماند هی روشنایی عمومی و سایه های ایجاد شد ه، رنگ های زرد و سبز د ر آرایش منظم کف و مصالح طبیعی از جمله عناصر اصلی بهبود د هند ه فضا برای علائم افسرد گی زنان خواهد بود .
گونه شناسی شباک معرق در معماری گنبدخانه مساجد (مقایسه تطبیقی شباک در گنبدخانه مساجد تیموری یزد و صفوی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیر تحول شباک ها و شیوه نوررسانی به گنبدخانه ها، همواره یکی از دغدغه های مهم معماران بوده و واکاوی آن از حیث سیر تحول و تکنیک، در زمره پژوهش هایی است که به رغم اهمیت، مغفول مانده است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که با توجه به ارتقاء فناوری ساخت گنبد در دوره های تیموری و صفوی، از منظر فرم، تکنیک و روش اجرا، نوررسانی به فضای گنبدخانه از طریق شباک ها چگونه انجام می شده است؟ شیوه گردآوری اطلاعات این تحقیق کیفی، بر پایه مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. در بخش مطالعات میدانی، سیر تحول شباک معرق در گنبدخانه مساجد از منظر نقوش، فرم، تعداد و ابعاد در دو دوره مهم تاریخ معماری ایران (تیموری و صفوی)، در شهرهای یزد و اصفهان مطالعه شده است. یافته ها مبین آن است که موقعیت نورگیرها در دو دوره مطالعاتی، به یک چهارم پایین گنبد (محدوده پاکار) منتقل شده است. در این بخش، به دلیل ازدیاد ضخامت گنبد، امکان ایجاد نورگیر، بیش تر وجود دارد. علاوه بر این، اندازه قاب معرق مشبک ها نیز افزایش یافته و فرم ساده و مستطیل شکل تیموری به قوس جناغی تبدیل شده است؛ اما از ظرافت نقوش نسبت به معرق مشبک های تیموری کاسته شده و به دلیل استحکام بیش تر معرق مشبک ها، از معرق های دوبندی و درشت تر استفاده شده است؛ هم چنین اضافه شدن حمیل به حاشیه نقوش نورگیرها، باعث بهتر دیده شدن آن ها از فاصله دور و تشخیص بهتر متن و حاشیه شده است. ترکیب رنگ از مباحث مهم در تنظیم میزان نور بوده و این ترکیب از دوره تیموری به رنگ های درخشان تبدیل شده و به دلیل پیشرفت های فنی در پخت لعاب در دوره صفوی، رنگ آبی متمایل به سبز به ترکیبات رنگی شباک ها اضافه شده است. در معرق مشبک های مساجد یزد، نقوش هندسی غالب است و نورگیرها مستقل از تزیینات گنبد و بسیار ساده طراحی شده اند. در معرق مشبک های مساجد اصفهان، نقوش اسلیمی و ختایی به شکل یک دوم متن به صورت آیینه ای در کل متن تکرار شده اند و به صورت قرینه در یک قاب قرار گرفته اند.
شارت، روشی برای مشارکت در طراحی شهری
منبع:
هویت محیط دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
16 - 1
حوزههای تخصصی:
امروزه گسترش دامنه فعالیت ها به واسطه ساخت و سازهای سرسام آور در شهرها، موجب بروز مشکلات ترافیکی در معابر نظیر تراکم ترافیک و کُندی جریان عادی عبور و مرور وسایل نقلیه،کاهش شدید فضای پارکینگ، افزایش استفاده از سوخت های فسیلی،بروز تصادفات و کاهش میزان امنیت عابران،افزایش آلودگی های زیست محیطی و مشکلات اجتماعی چون کاهش سرزندگی در افراد و مسائلی از این دست می شود. مراکز شهری به دلیل تمرکز فعالیت ها و تجمع افراد، همواره به عنوان یکی از مهم ترین گره های ترافیکی در سطح شهرها نمایان می شوند. نظریه پردازان شهری ضمن ارائه تکنیک های متعدد در راستای توسعه انسان محورشهرها،اشاره ای مستقیم به احداث پیاده راه ها و تأثیرات مثبت این گونه فضاها بر رونق سرزندگی اجتماعی و افزایش رضایتمندی شهروندان داشته و آن را به عنوان یکی از مهم ترین راهکارهای کاهش حجم ترافیک وسایل نقلیه در معابر معرفی می کنند.در فضای مشترک علاوه بر مرتفع کردن اولویت نخست نظریه پردازان شهری که همان انسان محور کردن فضاهای شهری می باشد، به نیازهای وابسته به حضور خودروها نیز توجه شده و همین امر موجب رضایت خیل عظیمی از ذینفعان فضاهای شهری به همراه داشته است.در فضای مشترک سعی برآن شده که علاوه بر حضور کامل افراد پیاده، وسایل نقلیه به صورت کنترل شده و با حجم محدود در فضای شهری حضور یابنددر این مقاله با استفاده از روش های توصیفی و تحلیل اطلاعات موجود در منابع موردنظر،معیارهای طراحی شهری فضاهای مشترک در مراکز شهرها استخراج و ارائه شد .در همین راستا و بر پایه معیارهای به دست آمده متون نظری و تجربیات جهانی متعدد ،راهکارها و ضوابط طراحی برای اجرای این ایده در مناطق مرکزی شهری(نمونه مورد مطالعه: خیابان خیام قزوین) در قالب یک چارچوب به صورت جدول ارائه شد.
تبیین مؤلفه های مؤثر بر ادراک بصری در تفرجگاه های کوهستانی (مطالعه موردی: محور کلکچال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
40 - 53
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی نوع و نحوه ارتباط ابعاد مختلف ادراک بصری منظر مسیرهای کوهستانی، با میزان رضایتمندی و تمایلات مردم به حضور در محیط تفرجگاه های کوهستانی انجام گرفته است. در این راستا، محور کلکچال به عنوان یک محور با سطح کنشگری بالا و فعالیت های متنوع انتخاب شده است. روش تحقیق در این پژوهش، ترکیبی و از نوع تحلیلی-توصیفی است. بدین منظور، برای تحلیل عوامل مؤثر بر ادراک بصری تفرجگاه های کوهستانی در چهار بُعد شناختی، احساسی، تفسیری و ارزش گذاری بررسی و ویژگی های منظر و توان و محدودیت های منطقه طی پیمایش مسیر و به صورت فیزیکی و کالبدی برداشت، و با سایر اطلاعات محیطی تلفیق و ارزیابی شد. همچنین با استفاده از پرسشنامه، میزان رضایتمندی مردم در هر سکانس براساس مؤلفه های مذکور ارزیابی شده است. نتایج این پژوهش نشان داد ارتقای کمی و کیفی فضاهای تفرجگاهی کوهستانی باعث افزایش میزان جذب شهروندان و ارتقای سلامت روحی و جسمی آنها می شود. از راهکارهای بررسی شده می توان: پیروی از شیب طبیعی زمین و بکر نگه داشتن قسمتی از سایت، کاشت گیاهان به صورت توده ای برای کاهش سرعت باد، کاشت درختان به صورت خطی در امتداد یک محور به منظور خوانایی و رعایت سلسله مراتب کاشت با توجه به گیاهان موجود در سایت را برشمرد. بررسی نمونه موردی محور کلکچال نشان داد سکانس های دو و هشت که بیشترین امتیاز را از لحاظ کیفیت ادراک بصری و رضایتمندی کسب کرده اند، پتانسیل بالاتری جهت تبدیل به مکانی با فعالیت های چندمنظوره برای همه اقشار جامعه و همه سنین دارند. در بُعد احساسی، مؤلفه های تنوع فضایی، تراکم پوشش گیاهی و تمیزی فضا بیشترین نقش را در ادراک محیط کوهستان دارند. در بُعد تفسیری، مؤلفه خوانایی فضا همبستگی مثبتی با کیفیت محیط و رضایتمندی دارد. در بُعد شناختی، میزان تنوع رنگی و میزان محصوریت فضا رابطه معناداری با ارتقای کیفیت محیط و رضایتمندی مردم دارد اما بر کیفیت ادراک فضایی تأثیرگذاری کمی دارد. در بُعد ارزش گذاری، میزان حضورپذیری مردم ارتباط مستقیمی با کیفیت مؤلفه های سه بُعد شناختی، احساسی و تفسیری دارد که در این میان رابطه آن با مؤلفه های احساسی و تفسیری، بیشتر از مؤلفه های بُعد شناختی است.
امکان سنجی کاربری دوم برای مساجد مراکز حیاتی و حساس با استفاده از روش SWARA و VIKOR(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
85 - 94
حوزههای تخصصی:
مساجد به عنوان مکانی برای عبادت و تقدس آن همواره دارای نقش های مهم و پر رنگی در جوامع اسلامی بوده و معمولا دارای کاربری ها و کارکردهای دیگری نیز بوده اند. در این مقاله ابتدا شاخص های امکان سنجی کاربری دوم برای مساجد مراکز حیاتی و حساس از منظر پدافند غیر عامل با استفاده از نظرات خبرگانی در حوزه معماری، عمران و تهدیدات تعیین شده و در مرحله بعد وزن هر یک از گزینه های در نظر گرفته شده برای کاربری دوم، در هر یک از این گزینه ها بررسی شده است. جامعه خبرگان متشکل از 22 نفر بود که به پرسشنامه ای جهت تعیین اولویت شاخص ها و وزن گزینه ها پاسخ دادند. در ادامه با استفاده از روش SWARA میزان وزن هر یک از شاخص های بدست آورده شد و سپس با استفاده از روش VIKOR وزن هر یک از گزینه های موجود در شاخص ها محاسبه شد. معیار کاهش میزان جذابیت هدف برای دشمن به عنوان اولویت اول شناخته شد و شاخص های کاهش آسیب پذیری، استمرار خدمات ضروری و هزینه به ترتیب در رتبه های بعدی قرار گرفتند. در نهایت گزینه تک منظوره به عنوان بهترین گزینه از منظر پدافند غیر عامل شناخته شد.
سنجش سطح پایداری محلات ارگانیک و برنامه ریزی شده با استفاده از شاخص های اسکان سازمان ملل (مطالعه موردی: محلات نوغان و سجاد مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد (UN-HABITAT)، رویکرد جدیدی، در تصحیح نظریه برنامه ریزی شهری پایدار پیشنهاد می کند؛ هدف این رویکرد برای کمک به ایجاد یک رابطه پایدار بین ساکنان و فضای شهری و افزایش ارزش زمین شهری می باشد. این رویکرد بر 5 اصل استوار است که از 3 ویژگی کلیدی شهرها و محلات پایدار؛ فشردگی، یکپارچگی و اتصال حمایت می کند. این پژوهش با توجه به اهمیت مفهوم پایداری، خصوصاً در مقیاس محلی، به مقایسه تطبیقی سنجش میزان پایداری محلات ارگانیک و برنامه ریزی شده، با استفاده از شاخص های معرفی شده در برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد با مطالعه موردی محلات سجاد و نوغان شهر مشهد می پردازد. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی - تحلیلی و از نظر روش کمّی و کیفی است. در جمع آوری داده ها از شیوه های مختلف مصاحبه، مشاهده و نیز برداشت میدانی استفاده شده است. داده ها نیز بر اساس تحلیل شاخص های کمّی معرفی شده و نیز نقشه های توصیفی- تحلیلی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته شده است. یافته ها نشان می دهد که بر اساس شاخص های پایداری (فضای مناسب برای خیابان، تراکم بالا، کاربری مختلط، اختلاط اجتماعی، محدود کردن استفاده تخصصی از زمین و دسترسی)، محله جدید سجاد بر اساس شاخص های فضای مناسب برای خیابان و یک شبکه خیابانی کارآمد، اختلاط اجتماعی و نیز دسترسی به خدمات در وضعیت مطلوب تری در مقایسه با محله قدیم نوغان قرار دارد.
طراحی الگوی کلان فرآیند مدیریت بافت های فرسوده شهری با رویکرد حکمروایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال پنجم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
139 - 168
حوزههای تخصصی:
مرور متون تخصصی و بررسی مفاهیم و نظریه ها در خصوص نوسازی و بازآفرینی شهری و تحولات آن، به ویژه با تأکید بر بعد رویه ای و جنبه های نهادی این رویکردها، به همراه بررسی تجارب جهانی شاخص در این زمینه، نشان از تغییر و تحول در نگرش، تغییر در کنشگران اصلی دخیل در این فرآیند دارد. هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی کلان فرایند مدیریت بافت های فرسوده شهری با رویکرد حکمروایی شبکه می باشد. بر این اساس با بهره گیری از پارادایم تفسیرگرایی و رویکرد کیفی، به ارائه الگوی پژوهش با استفاده از روش فراترکیب پرداخته شده است. طی مراحل تحقیق و انتخاب پروتکل ورود و خروج از 9189 سند شناسایی شده، تعداد 46 سند در سبد نهایی پژوهش با استفاده از راهبرد تحلیل محتوای پنهان مورد تحلیل قرار گرفته است و تعداد 57 کد اولیه، 14 مفهوم و 5 مقوله مطابق با سنت تحقیقات کیفی استخراج شده است. سپس جهت محاسبه ی پایایی کدها از فرمول ضریب کاپا استفاده شده که مقدار آن 787/0 به دست آمده است. هم چنین جهت اولویت بندی کدهای پژوهش از فرمول آنتروپی شانون استفاده شد. در نهایت پس از طی نمودن گام های تحقیق مبتنی بر رویکرد تلفیق مدل های پی. سر اف، چرخه طلایی، زنجیره ارزش پورتر و 8 پی حکمرانی، الگوی کلان فرآیند مدیریت بافت های فرسوده شهری با رویکرد حکمروایی طرح ریزی شده است.
بررسی تطبیقی باغ های ایرانی چهل ستون و هشت بهشت اصفهان با پارامترهای پایداری منظر در پاسخگویی به اهداف اقلیمی منطقه گرم و خشک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
31 - 42
حوزههای تخصصی:
فضاهای سبز شهری مانند باغ و پارک، در انطباق با شرایط اقلیمی می توانند به عنوان منظر پایدار، موجب کاهش آلودگی زیست محیطی شوند. ازجمله این فضاها می توان به باغ های تاریخی ایران زمین اشاره نمود. هدف این پژوهش دستیابی به ضوابط و معیارهای طراحی باغ های ایرانی مناطق گرم و خشک بوده که بتوانند در هماهنگی با ضوابط امروز در طراحی منظر و محیط های پایدار به کار گرفته شوند. روش تحقیق اتخاذشده در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی با استخراج داده ها از نمونه باغ های چهل ستون و هشت بهشت در شهر گرم و خشک اصفهان است. با بررسی راهبردهای اقلیمی در باغ های انتخابی میزان پاسخگویی آن ها به اهداف اقلیمی ارزیابی گشته و نشان می دهد که مؤلفه های اقلیمی از عوامل مؤثر در طراحی الگوهای کالبدی و عناصر تشکیل دهنده باغ های ایرانی در مناطق گرم و خشک می باشند.
خوانش منظر شهر اشرف البلاد در دوره صفوی و نسبت آن با مجموعه باغ های صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های معمول در پژوهش های باغ های ایرانی این است که باغ ها را پدیده ای درون گرا در نظر می گیرند محصور در دیوارهایش و جدا از بستری که آن را احاطه کرده است. با این دیدگاه، برخی از ویژگی های مهم باغ ها نادیده گرفته می شوند. از سوی دیگر، تشخیص چهره اصیل شهر در منظر امروزین شهرهای تاریخی به دلیل تغییرات سریع شهری روزبه روز دشوارتر می شود. این امر ضرورت توجه به شناخت صحیح و حفاظت اصولی از منظر تاریخی این شهرها و عناصر تشکیل دهنده آن ها را ایجاب می کند. از آنجا که ساختار شهر در دوره صفوی، بسیار تحت تأثیر باغ ها و به خصوص باغ های شاهی بوده، پژوهش حاضر بر شناسایی روابط میان باغ و شهر در شهر اشرف البلاد صفوی متمرکز شده است. هدف این مقاله پی بردن به چگونگی کیفیات روابط و پیوندهای میان باغ های شاهی به عنوان عناصر شاخص منظر شهری تاریخی شهر صفوی اشرف البلاد با سایر اجزای تشکیل دهنده آن است. برای این منظور، از روش مطالعات تاریخی که رویکردی کاربردی در بازیابی جنبه های پنهان این ارتباط است، بهره گرفته شده است. در این راستا پیگیری مرحله به مرحله، منطبق با مراحل شکل گیری شهر انجام شد. با دنبال کردن این رویکرد، ساختارهای شهری گذشته و حال بر اساس اطلاعات مبتنی بر شواهد مکتوب و ریخت شناسانه، مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نمایانگر برخی از نمودهای ارتباط ساختاری میان باغ های شاهی و این شهر تاریخی است که در طول سالیان، کم رنگ شده است؛ از جمله جایگاه باغ های شاهی در مراحل طرح ریزی شهر، در ساختار شبکه ارتباطی شهر، در تراکم شهری و در نظام سلسله مراتبی حاکم بر منظر شهری. بر اساس این نتایج، کیفیاتی از پیوندهای میان باغ و شهر روشن می شود که معرف هویت شهر صفوی بوده اند و بدون آن ها، هم ارز ش های شهر مخدوش می شود و هم میراث باغ ها ناگفته می ماند.
تبیین مفهوم پدیدارشناسی هرمنوتیکی در طراحی محصول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۴
63 - 72
حوزههای تخصصی:
پدیدارشناسی از نوع هرمنوتیک، برقراری نسبت های وجودی است. اینکه این نسبت ها چگونه می تواند در مواجهه انسان با جهان برقرار شود، از مهم ترین دغدغه های فلاسفه مختلف از جمله هایدگر، فیلسوف مشهور آلمانی است. این پژوهش در نظر دارد تا تفسیری از پدیدارشناسی ارائه دهد که بتواند در فرآیند طراحی، قابل تعمق و اجرا باشد. در این راستا، بعد از توصیف کامل پدیدارشناسی هرمنوتیک (که به طور خاص با اندیشه های هایدگر قابل شناسایی است)، پنج گام مشخص از آن استخراج شده که شامل زمانمندی، برقراری رابطه معنادار با ساحت های سه گانه زمان، برقراری شبکه نسبت های وجودی بین انسان و محصول، برقراری رابطه هرمنوتیک، و آشکارگی است. سپس به روش مطالعه موردی، سه محصول نمونه، برای تفسیر گام های استخراج شده از این رویکرد، مورد ارزیابی قرار گرفته اند. در ادامه با ارائه یک مدل، ارتباط بین رویکرد پدیدارشناسی با فرآیند طراحی، طریقه بکاربستن آن و همچنین قابلیت تعمیم پذیری آن در این فرآیند، نشان داده شده که ساحت های سه گانه زمان (بودگی، حضور و آیندگی) هسته مرکزی آن را تشکیل می دهند. در انتها محصول دیگری برای آزمون مدل ارائه شده، مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه حاصل از این مقاله روشن می کند که نه تنها می توان در طراحی محصول به شیوه پدیدارشناسانه عمل کرد و از آن بهره گرفت، بلکه مطالعات موردی نشان می دهد که بکارگیری این روند در طول تاریخ طراحی صنعتی توانسته است در موفقیت محصولات در ارتباط با کاربر، تاثیرگذار باشد.
معماری مبتنی بر اقلیم در خانه های تاریخی-بررسی تطبیقی کوران هوا در خانه های گرگان و بوشهر
حوزههای تخصصی:
تفاوت های اقلیمی در سراسر ایران قابل مشاهده است و در شرایطی این اقلیم ها دارای یک یا چند ویژگی های مشابه می باشند. در دو اقلیم معتدل و مرطوب و گرم و مرطوب عامل اقلیمی مشترک یعنی میزان رطوبت بسیار زیاد وجود دارد که آسایش ساکنین آن را مختل می کند. در گذشته بناها متناسب با اقلیم هر منطقه ساخته می شد و برای ایجاد آسایش از انرژی ها و منابع طبیعی بهره می برد. موثرترین روش برای کنترل رطوبت زیاد، استفاده از انرژی باد می باشد. انرژی باد از قدیم در زمینه های مختلف تولیدی و معماری مورد استفاده قرار می گرفته است. امروزه انسان ها با نادیده گرفتن عناصر اقلیمی که در گذشته مورد استفاده قرار می گرفت باعث هدر رفت انرژی و افزایش هزینه های ناشی از آن شده اند. طراحی اقلیمی را می توان به عنوان روشی برای کاهش همه جانبه هزینه انرژی یک ساختمان دانست. در این متن برای بررسی دقیق تر دو اقلیم مذکور به مقایسه و تطبیق نمونه هایی در شهر گرگان و بوشهر پرداخته شده است تا بتوان به راهکارهای مشترک و متفاوت آن ها برای رفع مشکلات ناشی از رطوبت دست یافت. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و مقایسه تطبیقی است و نمونه ها به صورت هدف دار انتخاب شده اند.