فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۲۱ تا ۲٬۷۴۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
معماری ایرانی و تزئینات وابسته به آن همواره در تداوم و پویایی بوده و سیر تکاملی آن در دوره اسلامی ادامه داشته است. طرح های تزئینی بناها که در پیوستگی اجزا با کل ساخته می شدند، تنها مایه لذت چشم و مفرح ذهن نبوده، بلکه اغلب مفهومی عمیق برگرفته از تفکرات هر دوره داشتند. بخشی از این تزئینات، نقوش گیاهی هستند که بازه تاریخی گسترده ای از حدود هزاره پنجم پیش از میلاد تا دوره های بعد را شامل می شوند. این نقوش دارای ریشه اساطیری و برگرفته از باورهای اعتقادی مختلف جوامع بودند و از دوران قبل از هخامنشی تا دوره ساسانی، اغلب به صورت واقع گرایانه و با جنبه نمادین به کار برده می شدند. اما به نظر می رسد با رواج و اشاعه دین اسلام این نقوش هم از جنبه صوری و هم مضمون و بار معنایی دچار تحول و تغییر اساسی می گردند. هدف از انجام این تحقیق پی بردن به چرایی و چگونگی تاثیر تفکر اسلامی بر سیر تحول نقش مایه های گیاهی است. لذا در این تحقیق که به روش توصیفی– تحلیلی و تطبیقی انجام شده است و اطلاعات به روش کتابخانه ای گردآوری گردیده است، با استدلال منطقی و مقایسه نمونه ها این نتیجه حاصل شد که بعد از رواج اسلام در دوران اولیه نقوش گیاهی تقریبا بدون تغییر نسبت به دوره های پیشین به کار برده می شدند و سپس با منع استفاده از تصاویر ذی روح این رویه تغییر کرده و بعد از آن تحت تاثیر عواملی همچون مباحث کلامی ، نقوش گیاهی به صورت تجریدی در قالب نقوش اسلیمی نمود می یابند که نشان از عالم بی نشان و سلوک عرفانی هنرمند دارند.
تبیین اصول حاکم بر معماری خانه با تأکید بر مبانی دینی و اعتقادی نمونه موردی (خانه های زرتشتیان شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
159 - 180
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از مهمترین عوامل زندگی بشری که بیش از نیمی از زندگی انسان در آن می گذرد همواره مفهوم اصلی خود یعنی فراهم کردن شرایط ارامش و اسایش برای افراد خانواده را به خوبی فراهم نموده است آنچه معماری خانه های جوامع دینی و مذهبی را از سایر معماری منازل مسکونی جهان جدا میکند احترام به انسان و فضا در تعریف مفهومی خاص از خانه برای بیان مفوم سکونت می باشد مفاهیمی که برگرفته از مبانی آیینی و دینی ساکنین استفاده کننده از این خانه ها می باشد. از نظر محققین، سبک و شیوه زندگی تأثیر زیادی بر معرفی الگوهای رفتاری، گرایشهای ذهنی و شیوۀ زندگی افراد یک جامعه دارد. به عبارتی، مفهوم سبک زندگی به طور ویژه معرف کیفیت زندگی افراد یک جامعه است و بر معماری نیز تأثیر میگذارد. در رابطه با معماری خانه های مسکونی زرتشتیان ایران و ارتباط آن با سبک زندگی مطالعات چندانی انجام نشده است. با توجه به همین موضوع پژوهش حاضر در پی تبیین اصول حاکم بر معماری خانه های زرتشتیان شهر یزد می باشد، که بدین منظور با بررسی در منابع دینی و آیینی زرتشتیان و مفاهیم مرتبط با سبک زندگی و معماری خانه و بررسی در نمونه های موردی انتخابی از خانه های زرتشتیان با توجه به اصول مستخرج از مفاهیم دینی و آیینی آنها 5 اصل کلی در ارتباط با شیوه زندگی در خانه های زرتشتی بدست آمد که عبارتند از: 1-اصل عبادت در خانه 2- اصل طهارت درخانه 3- اصل ارتزاق در خانه 4- اصل زندگی جمعی و روابط اجتماعی در خانه 5- اصل نور و روشنایی درخانه
تحلیل گره چینی های بکار رفته در صندوق قبر شاه اسماعیل صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آرامگاه شاه اسماعیل صفوی در قسمت انتهایی قندیلخانه در مجاورت گنبد الله الله در بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی قرار دارد. صندوق بسیار نفیس و ظریفی بر روی قبر ایشان واقع است. این صندوق از نقشها و طرحهای متفاوتی با تکنیکهای بسیار متنوع و زیبا در یک نظام هندسی منسجم به اجرا در آمده است. گرههای هندسی یکی از انواع نقوش به کار رفته بر روی این صندوق می باشد که در تمامی جوانب کار مشاهده میشود. این پژوهش سعی دارد تمام نقوش هندسی موجود بر روی این اثر ارزشمند را گره گشایی کرده و به نحوه ترسیم آنها دست یابد. مقاله حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال اصلی است که، گرههای هندسی صندوق قبر شاه اسماعیل صفوی از چه روش ترسیمی پیروی کرده است و رمزگشایی گرههای مذکور در چیست؟ روش پژوهش به صورت توصیفی – تحلیلی بوده که با آنالیز یک اثر تاریخی به بحث و بررسی آن پرداخته میشود. جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی و میدانی می باشد. یافته های حاصل نیز نشان میدهد که سه نوع شمسه «هشت»، «ده تند» و «دوازده تند» در تمامی جوانب کار با ترکیب بندیهای متفاوت دیده میشود که شمسه «ده تند» به مراتب کاربرد بیشتری در اجرا دارد. نوع تقسیم بندی فضای کلی کار و همچنین نوع آلت هایی که با گرههای نامبرده، ایجاد شده در تمامی جوانب آن متفاوت از هم میباشند. با وجود تنوع و تعدد گره ها در کار، یک وحدت و انسجام خاصی در قسمتهای مختلف صندوق ایجاد شده است. گره های بکار رفته بر روی این صندوق موقع ترسیم در یک چهارم دایره، شمسه آنها ترسیم شده و در قاب واگیره مربع یا مستطیل البته براساس نوع گره قسمتهای دیگر آن نیز ترسیم میشود. در حالت کلی شمسه ها با ستاره پنجپر و یا آلت ترقه شکل میگیرند. بخشهای مختلف این صندوق در مکعب مستطیل بالایی و پایینی هر کدام مانند یک تابلو با نقوش متعددی مثل اسلیمی ها، ختاییها و کتیبه که در بستری از نقوش هندسی با رنگهای خاصی به اجرا درآمده اند به نوعی ویژگیهای هنری ایرانی – اسلامی را به نمایش گذاشته اند.
سنجش ضریب تاب آوری شهر در برابر بحران (نمونه ی موردی: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۳
19 - 34
حوزههای تخصصی:
اصولاً، بحران تأثیرات مخربی بر سکونتگاه های انسانی بر جای می گذارد و تلفات جانی و مالی سنگینی بر ساکنان آنها وارد می سازد. درعین حال، تاب آوری شهر تأثیر مستقیمی در تلفات انسانی ناشی از بحران دارد. از این رو، تاب آوری در برابر بحران و کاهش تبعات ناشی از آن، با توجه به نتایج مثبتی که در بر خواهد داشت، ضروری به نظر می رسد. هدف اصلی این پژوهش، سنجش ضریب تاب آوری شهر زاهدان در برابر بحران می باشد. روش تحقیق با توجه به موضوع پژوهش، توصیفی- تحلیلی و هدف، از نوع کاربردی بوده و داده ها به دو روش اسنادی و پیمایشی گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ترکیب دو مدل AHP و Fuzzy در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و از ۹ پارامتر فاصله از مراکز درمانی، فاصله از ایستگاه های آتش نشانی، فاصله از فضاهای باز، فاصله از مراکز آموزشی، فاصله از مراکز نظامی و انتظامی، دسترسی به اماکن اسکان ضروری، دسترسی به حمل و نقل عمومی، فاصله از مناطق مخاطره آمیز انسانی، تراکم جمعیت، سازگاری کاربری ها و دسترسی به شبکه ی ارتباطی استفاده شد. نتایج نشان داد، از میان شاخص های مورد بررسی در راستای تأثیر آنها بر تاب آوری شهر زاهدان در برابر بحران، فاصله از مراکز درمانی با امتیاز وزنی (0.25)، در اولویت قرار می گیرد و همچنین، مساحتی در حدود ۱۸۰۰ هکتار دارای تاب آوری نامناسب، ۷۶۰ هکتار تاب آوری نسبتاً نامناسب، ۱۴۵۰ هکتار تاب آوری متوسط، ۱۱۰۰ هکتار نسبتاً مناسب و ۱۰۲۹ هکتار تاب آوری مناسب می باشد.
Muqarnas, Fold, and the Parametric Transition from Body to Soul(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۳ - Serial Number ۴۱, Summer ۲۰۲۱
39 - 48
حوزههای تخصصی:
More than eight hundred years ago, before the invention of digital tools, Muslim builders had achieved the creative vision and aes thetic complexity required for the production of Muqarnas: an architectural device that connects surface ornament to divine concepts. This research adopts a qualitative, comparative, and critical use of architectural source material to cons truct an alternative unders tanding of Muqarnas within a documented his tory of architectural allegories and theories. The paper follows the argument that in the absence of figurative depiction in Islamic art, geometry assumes greater symbolic power, which manifes ts itself in ornament, s tructure, and space. In this sys tem, Muqarnas uses complex geometry to connect wall surfaces to spacious volumes. In the metamorphosis of two-dimensional planes to three-dimensional space, Muqarnas occupies the in-between space that connects the two worlds in a smooth and parametric process of transition. Thus, Muqarnas operates similarly to the folds of Baroque architecture and expresses, in a manneris t, yet geometric manner, the connection between the two realms of body and soul. However, unlike the Deleuzian model of Baroque sacris ty, light does not enter from below; from the realm of the body and the senses, but rather it shines from above; from the realm of the soul and divine concepts. From this point of view, Muqarnas becomes a significant phenomenon in architecture being a symbolic, ornamental, and parametric architectural device that simultaneously alludes to the allegories of the Platonic tradition, the Deleuzian concept of fold/unfold, and to recent theories of Parametricism.
بازنگری معیارهای مطلوبیت خیابان های شهری تهران از دیدگاه شهروندان (مطالعه موردی: خیابان ولیعصرعج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
61-76
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله، مطالعه عوامل و معیارهای مطلوبیت خیابان شهری و توقعات موردنظر شهروندان از آن است. مسئله تحقیق ناظر به عدم شناخت دقیق مولفه های مطلوبیت خیابان شهری در سکانس های مختلف آن است. گزاره نظری پژوهش این است که وجود کیفیت در مولفه های کالبدی، فضایی، معنایی-نمادین و فعالیتی- اجتماعی منجر به ایجاد سرزندگی، خاطره انگیزی، ایمنی و انعطاف پذیری به عنوان ابعاد توقعات شهروندان از خیابان شهری می شوند. روش تحقیق مقاله شامل روش های توصیفی تحلیلی و پیمایش می باشد. شیوه گردآوری داده ها مصاحبه با ابزار پرسشنامه باز و نیمه ساختار یافته است. جامعه آماری شهروندان سه سکانس از خیابان ولیعصرعج می باشد. نتایج تحقیق نشان دهنده این است که سرزندگی، خاطره انگیزی نقش بسزایی در برآورده شدن توقعات شهروندان از خیابان شهری دارند. دو بعد انعطاف پذیری و ایمنی نقش کمتری از این دو بعد دیگر دارند. نزدیک بودن میزان اهمیت چهار مولفه منجر به مطلوبیت بیشتر می شود. برای مطلوبیت خیابان شهری، نقش مولفه های کالبدی، فضایی، معنایی و فعالیتی با توجه به ماهیت سکانس خیابان بسیار متفاوت است ولی موثربودن هر چهار مولفه در ایجاد مطلوبیت و ساختن شخصیت منحصر بفرد خیابان بسیار حائز اهمیت است. مولفه های کالبدی و فضایی به سرزندگی و ایمنی بیشتر و مولفه های معنایی و فعالیتی به خاطره انگیزی و انعطاف پذیری بیشتر منجر می شوند.
پدیدارشناسی معماری ادراکات چند حسی در اندیشه های یوهانی پالاسما
حوزههای تخصصی:
امروزه در حوزه معماری، نگرش تفسیری سعی در بازنگری به تعریف مکان و ادراک جسمانی و احیای معنای مستتر در فضاهای انسان ساخت دارد. این مقاله به نقش بدن انسان در ادراک فضای خلق شده از منظر اندیشه های یوهانی پالاسما می پردازد. میزان حضور پذیری و ظرفیت و قابلیت تحرک پذیری بدن در فضای ساخته شده و نیز میزان تأثیرگذاری فضای پر و خالی بر ابعاد بدن مخاطب را می توان از ویژگی های اصلی معماری به شمار آورد. لذا ابتدا جایگاه پدیدارشناسی معماری را که به معنای نگریستن به معماری از درون تجربه آگاهانه است و به حضور وجودی انسان در جهان توجه دارد را مورد تدقیق قرار دادیم و سپس به موضوع ادراکات چند حسی در معماری که در فرایندهای پردازش ذهنی و بازنمایی، مهم ترین نقش را ایفا می کند، پرداختیم. این تحقیق با تأکید بر وجه کیفی و توصیفی شناخت مکان با توجه به رویکردهای ارائه شده توسط یوهانی پالاسما و از منظر پدیدارشناسی ادراکات چند حسی در فضای زیستی انجام گرفته است.
تبیین نقش قدرت در بافت جوامع قرون وسطی و اثر آن بر تحولات کارکردی باغ های قرن 6-15 م.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۹۹
43 - 52
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در باغسازی قرون وسطی عامل مذهب و تسلط آموزه های کلیسا دلیل اصلی رشدنیافتگی باغسازی سده های میانه خوانده می شود که براساس آن انسان عصر مسیحیت به دلیل دیدگاه های ایدئولوژیک و افراطی از طبیعت و مظاهر آن چشم پوشی می کرده است. در واقع قدرت اندیشه های مذهبی سبب عدم شکل گیری باغ های منسجم در اوایل قرون وسطی و کاهش این قدرت در اواخر دوره، باعث شکل گیری باغ ها در وجه زیباشناسانه شده است. در مطالعات باغسازی قرون وسطی مذهب به عنوان پدیده ای همه گیر به تمام ابعاد جامعه بسط داده شده و تأثیر عواملی چون وضعیت اجتماعی و معیشتی مردم، تحولات سیاسی قدرت های حاکم و شرایط اقتصادی، کمتر مورد بررسی قرار گرفته است.اهداف پژوهش: این پژوهش با هدف بررسی علل مغفول ماندن و رشدنیافتگی باغسازی سده میانه، به این پرسش پاسخ می دهد که آیا دگماتیزم مذهبی و باورهای کلیسا درباره طبیعت علت اصلی اثرگذار بر ماهیت و کارکرد باغ های قرون وسطی بوده است؟ به جز عامل مذهب چه عوامل دیگری در تحولات کارکردی باغ های این دوره دخالت دارند؟روش پژوهش: این پژوهش با بهره گیری از رویکرد تبیینی به بررسی کارکردهای باغ های قرون وسطی با روش تحلیلی از دریچه تحولات رویدادهای تاریخی و بافت اجتماعی می پردازد و بر مبنای تحلیل داده های نوشتاری و تصویری نقش عوامل مذهبی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را مورد بررسی قرار می دهد.نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد مجموعه عوامل مذهبی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعیِ شهرهای قرون وسطی در طی 9 قرن، باغسازی این دوران را تحت تأثیر قرار داده و عامل قدرت و گروه های صاحب قدرت در هر دوره تعیین کننده ماهیت، کالبد و کارکرد باغ بوده اند. در قرن 12- 6 م. قدرت حاکم (نظام کلیسا-فئودال) گونه باغ های مذهبی و معیشتی-کارکردی را پدید آورده و در قرن 15-12م. اشراف شهرنشین (اصناف تجاری) باغ های لذت را شکل داده اند.
نسبت عمل زیبایی اکولوژیکی و طراحی حساس به آب در منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
42 - 53
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مفهوم طراحی شهری حساس به آب به عنوان رویکردی مؤثر در رفع مشکلات ناشی از روش های متداول مدیریت آب های سطحی در استرالیا مورد توجه قرار گرفته است و به بازیابی چرخه طبیعی آب در توسعه شهری کمک می کند. به کارگیری تکنیک های تبیین شده در این رویکرد جهت مدیریت و برنامه ریزی بهینه، از سویی موجب بهبود کیفیت و کاهش حجم روان آب شده و از سوی دیگر فضای سبز را افزایش داده و فرایندهای طبیعی را با منظر شهر تلفیق می کند. از آنجا که رویکرد طراحی حساس به آب غالباً بر حوزه های فنی و تکنیک-محورِ مداخلات محیطی متمرکز است، به نظر می رسد به تنهایی نمی تواند یک راه حل جامع نگر برای مداخلات محیطی باشد. بنابراین این فرضیه مطرح می شود که طراحی حساس به آب با به کارگرفتن اصول طراحی زیبایی اکولوژی، می تواند منجر به مدلی منظرین جهت مداخله محیطی شود. این مقاله با استفاده از مرور ادبیات تحقیق، خلأهای موجود در این رویکرد فنی را شناسایی کرده و با استدلال منطقی و با توجه به جایگاه رویکرد حساس به آب در توسعه و ضرورت زیبایی اکولوژی برای ایجاد منظر پایدار، به تحلیل و انطباق مؤلفه های به دست آمده از ادبیات پژوهش می پردازد. از آنجا که تکنیک های حساس به آب برای سازگاری با شرایط متغیر محیط از فرایندهای طبیعی الگو می گیرند، بنابراین از زیبایی طبیعت برخوردار بوده (لازم به ذکر است که زیبایی طبیعت اثبات شده است) ولی چگونگی ارتباط آن با فرهنگ تعریف نشده است. زیبایی اکولوژی به عنوان عنصر ارتباط دهنده اکولوژی و فرهنگ در طراحی منظر می تواند مسیر رسیدن به طراحی منظر را با اقدامات و راهکارهای طراحی شهری حساس به آب مشخص کرده و بُعد ذهنی و انسانی منظر را ارتقا بخشد.
تبیین شاخصه های کالبدی موثر در طراحی فضاهای درمانی- آموزشی کودکان سرطانی با نگرش معماری بیوفیلیک
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
80-90
حوزههای تخصصی:
سرطان، به عنوان یک عارضه و بیماری ، استرس و یاس را همواره برای بیمار به همراه دارد و به عنوان یک بیماری فلج کننده روح و جسم تلقی می شود و فرد بعد از تشخیص، دچ ار ناامیدی زیادی ناش ی از ترس غیرواقعی از مرگ و کاهش ارتباط اجتماعی می گردد.ازآنجایی که اغلب محیط های درمانی برای بیماران سرطانی صرفاً جنبه عملکردی و کاربری فضا دارند و اغلب محیط های صلب و خسته کننده ای هستند و از طرفی در طراحی معماری به بعد روانی انسان ها در این فضاها پرداخته نشده است، لذا به عنوان یک مشکل آسیب پذیر جدی برای این اقشار( بالأخص کودکان که اقشارحساس تر نسبت به این بیماری می باشند) همواره وجود داشته است. جدا شدن از طبیعت و الگوهای زیستی و نظام های در جریان زیست انسانی از معضلات و مشکلات اکو زیستی و زیست محیطی جوامع مدرن محسوب می گردد. در این راستا هدف تحقیق تبیین شاخصه های کالبدی موثر در طراحی فضاهای درمانی- آموزشی کودکان سرطانی با نگرش معماری بیوفیلیک می باشد.روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع کیفی و به صورت توصیفی تحلیلی و در قالب مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و بررسی و تحلیل نمونه های منطبق با رویکرد تحقیق می باشد.لذا نتایج پژوهش بدین گونه است که بهره وری از طبیعت به عنوان ساختارهای زنده در بحث بیوفیلیک از بعد روانی و معنوی در فضای درمانی (با انتخاب جانمایی مناسب،نوع و گونه،حس سبزینگی و شفابخشی،صورت درمانگری و روان درمانی،پاک کنندگی و ایجاد تنفس و... ) زمینه کاهش استرس و اضطراب را در فضای معماری کودکان بیمار را فراهم می کند.
خوانش منظر خیابان، بالاخیابان و پایین خیابان شهر مشهد به مثابه آستانه تشرف به حرم رضوی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۷
64 - 77
حوزههای تخصصی:
بالاخیابان(خیابان بالاسر) و پایین خیابان (خیابان پایین پا) نخستین مداخله در مقیاس شهری، توسط حکومت صفویه به عنوان اولین خیابان شهر مشهد احداث شد و محوری شرقی-غربی به مرکزیت حرم مطهر ایجاد کرد. این خیابان همواره در طول تاریخ نقشی مهم در سازمان فضایی شهر و در ذهن شهروندان ایفا نموده و از همین روی، همواره مورد توجه تمام حکومت ها بوده است. اما مداخلات صورت گرفته طی چند دهه اخیر (به خصوص پهلوی دوم تا امروز)، موجب برهم خوردن شاکله بافت، ساختارها، محلات و نظامات حاکم بر آن شده، ساکنان را به عنوان بهره برداران اصیل بافت، بیرون رانده و موجب بروز معضلات عدیده اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... شده است. پژوهش حاضر یک مطالعه استنباطی است که با تحلیل منابع مختلف در سه دوره تاریخی به خوانش منظر بالاخیابان و پایین خیابان در شهر مشهد می پردازد. سه دوره سنت (قبل از پهلوی): با استفاده از اسناد تاریخی و آثار روشنفکری، پهلوی: با استفاده از اسناد تاریخی و اسناد شهری و بعد از انقلاب اسلامی: با استفاده از اسناد شهری و مصاحبه عمیق بررسی شدند. بر مبنای رویکرد منظر هدف این پژوهش کشف نقش «بالا و پایین خیابان» در سازمان فضایی شهر مشهد است. با جمع بندی مطالعات پژوهش، این گونه استنباط می شود که تا قبل از شروع مداخلات شهری اولین طرح جامع در دوره پهلوی، عناصر تشکیل دهنده منظر محور مورد مطالعه به گونه ای هماهنگ، برای هدفی واحد در ارتباط با یکدیگر ایفای نقش کرده اند. علی رغم بحران به وجود آمده و تأثیرات مخرب آن بر صورت و کالبد خیابان در دوره معاصر، قدرت ادراکات ذهن و اندیشه انسان به عنوان مخاطب همواره بر ماده غلبه داشته است، به طوری که معنای ذهنی آن، یا به عبارت بهتر منظر این خیابان هنوز تا حدی پابرجا و با مداخلاتی در جهت نقش اصلی آن قابل احیاست. نتیجه گیری گویای آن است که خیابان مورد مطالعه همواره به عنوان محوری متعالی در ذهن مخاطبانش ایفای نقش کرده که به مفهوم مقدس زیارت پیوند خورده است.
آموزش طراحی معماری مبتنی بر هوش مصنوعی
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
7 - 25
حوزههای تخصصی:
با توسعه سریع تکنولوژی های هوش مصنوعی (AI)و علاقه به کاربرد آن ها در زمینه های آموزشی، رشد قابل توجهی در ادبیات علمی در رابطه با کاربرد AI در آموزش بوجود آمده است. طراحی معماری فرآیند پیچیده ای است که از تجربه و خلاقیت گذشته برای تولید طرح های جدید استفاده می کند. استفاده از هوش مصنوعی برای این فرآیند نباید معطوف به یافتن راه حلی در یک فضای جستجوگر تعریف شده باشد زیرا هنوز الزامات طراحی در مرحله مفهومی به خوبی مشخص نشده است. در عوض، این فرآیند باید به عنوان کاوش در الزامات و همچنین راه حل های ممکن برای پاسخگویی به این الزامات در نظر گرفته شود. مطالعه کاربردی حاضر با هدف ارائه مدل آموزش طراحی معماری مبتنی بر هوش مصنوعی در آموزش معماری جهت ارائه یک نمای کلی از هوش مصنوعی برای توسعه و اجرای بیشتر آن سیستم آموزش طراحی کشور است. نوع این تحقیق کاربردی توسعه ای و روش آن به صورت توصیفی تحلیلی بوده و از لحاظ گردآوری داده ها به صورت پیمایشی است. برای جمع آوری داده های مورد نیاز این پژوهش پرسش نامه ای باز پاسخ بین کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد و..... و متخصصان این موضوع توزیع و با روش تجزیه و تحلیل محتوا این اطلاعات بررسی گردیده است. نتایج این پژوهش حاوی راهکارهایی برای ارائه مدل آموزش طراحی معماری مبتنی بر هوش مصنوعی است. با این مطالعه، با توانمندسازی اساتید و محققان برای درک وضعیت و توسعه زیرساخت های مالی و فیزیکی و سخت افزاری و نرم افزاری هوش مصنوعی آشنا شده و به افزایش اثربخشی و کارایی کمک شایانی خواهد شد. هم چنین، یافته های بدست آمده به فعالان و مسئولین و آموزگاران و محققان در شناسایی راه کارهایی بهبود آموزش طراح کمک می کند.
تحلیل فضای شهری بر حسب منظر ذهنی لایه هایی از اقشار متوسط جدید شهری (مورد مطالعاتی: میدان انقلاب تهران در دوران پهلوی دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
83 - 96
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فضای شهری در ذهن کنشگران اجتماعی بازتاب می یابد و چون دست به عمل می زنند فضا را شکل می دهند. اما فاعلان فضایی الزاماً مشابه هم نمی اندیشند. لذا ضرورت دارد که تولید و دگرگونی فضای شهری را بیش از هر چیز از منظر ذهنیت اقشار و گروه های اجتماعی مطالعه کرد. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که آیا می توان به روش روایت پژوهی، تحلیلی از منظر ذهنی اقشار اجتماعی از یک فضای شهری مشخص ارائه داد؟ هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر تحلیل منظر ذهنی اقشار متوسط جدید شهری از میدان انقلاب شهر تهران در دوران پهلوی دوم، از طریق روش روایت پژوهی است. روش پژوهش: برای آزمون، روایت اقشار متوسط جدید شهری از میدان انقلاب تهران طی سال های 1330 تا 1357 به عنوان مورد مطالعاتی انتخاب شد. نتیجه گیری: یافته تحقیق حاکی از آن است که در درون قشرهای متوسط جدید روایت های مشابه و قابل مقوله بندی وجود دارد که منظر ذهنی اقشار متوسط از فضای شهری معینی را آشکار می سازد. به علاوه، مشخص شد که ذهنیت افراد از محدوده میدان انقلاب، قابل تقسیم به دو بازه زمانی است. به نظر می رسد که دوره زمانی چنین تغییراتی در ذهن ایشان، مطابق با تغییرات مادی و معنوی در زمینه و بستر تاریخی است؛ چرا که این امور سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هستند که مکان مناسب خود را در شهر می یابند و تغییر در این امور به دلیل تغییر در شرایط مادی و معنوی زندگی انسان است. مکان ها به وساطت امکاناتی که برای انواع کنش در خود دارند، می توانند محلی برای تبلور آنها باشند.
بررسی مطلوبیت کارکرد فضاهای نیمه باز خصوصی از نظر ساکنین (نمونه موردی: آپارتمان های مسکونی شهر سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
195 - 216
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، افزایش جمعیت شهرنشین، سیر صعودی قیمت مسکن و تبدیل آن به کالایی اقتصادی و نیز تغییر الگوی ساخت از سنتی به مدرن موجب تقلیل کیفیت و مساحت فضاهای نیمه باز نسبت به گذشته شده است. این امر که باعث به خطر افتادن امنیت روانی، سلامت و کیفیت زندگی شهروندان می شود، در شهرستان سبزوار نیز مشاهده می شود. بنابراین به دلیل اهمیت ریشه یابی مشکلات و شناخت وضع موجود فضا های نیمه باز، هدف این پژوهش بررسی مطلوبیت کارکرد این فضا ها بوده و در پی پاسخ به این سوال است که کارکرد بالکن به عنوان فضای نیمه باز، تحت تاثی ر چه عواملی اس ت؟ و میزان مطلوبیت و اهمیت هر یک از این عوامل چقدر است؟ با توجه به پیشینه نظری، چهار مولفه کالبدی، اجتماعی، عملکردی، ادراکی و معیار های هر کدام برای بررسی رابطه انسان و فضای نیمه باز استخراج گردید و برای بررسی آن ها، بالکن به عنوان فضای نیمه باز خصوصی مورد بررسی قرار گرفت. روش این تحقیق کیفی و رویه های آن مطالعه اسنادی، مشاهده میدانی و تکمیل پرسشنامه است. برای مطالعه موردی، ۵۰ پرسشنامه به صورت هدفمند بین ساکنین آپارتمان های مسکونی بالکن دار شهر سبزوار توزیع شد و با تحلیل داده ها (با استفاده از نرم افزار SPSS.26) این نتیجه به دست آمد که بالکن ها بیشتر برای خشک کردن لباس و پرورش و نگهداری گیاه مورد استفاده قرار می گیرند. مولفه کالبدی، ادراکی، عملکردی و اجتماعی به ترتیب دارای بیشترین تا کمترین میزان مطلوبیت هستند که در این میان مولفه عملکردی دارای بیشترین و مولفه اجتماعی دارای کمترین اهمیت از نظر ساکنین است. معیار ایمنی و امنیت از مطلوبیت بیشتر و امکان تعامل با افراد خانواده و افراد در فضای عمومی از مطلوبیت کمتری در بین معیار ها برخوردارند. اختلاف میزان مطلوبیت و اهمیت هر معیار از نظر ساکنین که بیشترین آن در معیارهای تعامل با افراد خانواده و انعطاف پذیری مشاهده شد، بیان کننده عدم پاسخگویی مناسب این فضا به نیاز های مذکور و لزوم توجه طراحان به کاستی های موجود و رفع آنها است.
ابعاد و معیارهای طراحی شهری انسان مدار با تأکید بر کیفیات محیطی فضاهای شهری (نمونه موردی: مرکز تجریش تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
44-21
حوزههای تخصصی:
اهداف : هدف این نوشتار، تبیین جایگاه انسان در طراحی شهری و ابعاد و کیفیت های طراحی شهری انسان مدار و ارزیابی آن در محدوده میدان تجریش تهران است روش ها : این پژوهش با رویکرد کمی و کیفی و روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و پژوهش میدانی است که در بخش های نظری و میدانی، با کاربست شیوه های مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، توزیع پرسشنامه و تحلیل آماری و کیفی آن و برداشت های میدانی انجام شده است. یافته ها : طراحی شهری دانش، هنر و حرفه ای است که ساماندهی کیفیات محیطی عرصه های شهری و همگانی بیرونی موضوع آن است. این رشته می تواند تمایلات و رویکردهای متفاوتی را در ابعاد فنی، سیاسی، مدیریتی، علمی، اجتماعی داشته باشد. جایگاه انسان در هرکدام از رویکردهای طراحی شهری می تواند بسته به مبانی آن رویکرد متنوع باشد. رویکرد مدرنیستی به انسان، شهر و طراحی شهری، جایگاه انسان را به پدیده ای فنی و جهان شمول بدون توجه به ابعاد اجتماعی، فرهنگی و زمینه های بومی تقلیل داد. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش بیانگر آن است که طراحی شهری انسان مدار ، مطالعه و طراحی عرصه های عمومی و همگانی به منظور ارتقاء بخشیدن به کیفیت های محیطی به عنوان محملی برای کمک به شکوفایی انسان هاست و کیفیت های آن برای کاربست در برنامه ریزی و طراحی شهری عبارتند از: هویت و خوانایی، پایداری زیست محیطی، پایداری اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی، ایمنی و امنیت، کارایی و تنوع، پیاده مداری و سهولت دسترسی، پیوستگی و یکپارچگی، تناسبات و مقیاس انسانی، آزادی، انعطاف پذیری ، سرزندگی، جذابیت و غنای حسی، عدالت. در نمونه مورد مطالعه، مرکز تجریش تهران، با زمینه های ارزشمند طبیعی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی، مسائل و مشکلات متعددی به ویژه در حوزه فضایی و ترافیکی داراست. تحلیل این محدوده، با تکنیک سوات و کیفیت های مذکور می تواند به خلق فضاهای شهری و محیط زیست انسان مدار منتهی شود.
تاثیر گردشگری عتبات عالیات بر توسعه کالبدی شهرهای بین راهی(نمونه موردی: شهرشباب)
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
301-311
حوزههای تخصصی:
امروزه فعالیت گردشگری به عنوان یکی از شتابان ترین بخش های اقتصادی در حال رشد، اهمیتی دوچندان یافته و در بسیاری از شهرها به عنوان یکی از ارکان و محرکه های بنیادین توسعه اجتماعی-اقتصادی و همچنین به روشی برای نیل به اشتغال پایدار و ارتقای کیفیت زندگی شهری مبدل گشته است. به طوری که یکی از اهداف 14 گانه سازمان جهانی گردشگری که در اجلاس سران برای توسعه پایدار در ریو 20 مطرح شد توجه به فعالیت گردشگری به عنوان فعالیتی است که می تواند به اقتصاد کشورهای درحال توسعه و شهرهای آن ها کمک کند. سازمان جهانی گردشگری گزارش می دهد که در سال 2017، بخش گردشگری 10.4 درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را به خود اختصاص داده و 313 میلیون شغل یا 9.9 درصد از کل اشتغال را نیز تشکیل داده است. شهر شباب یکی از شهرهای شهرستان چرداول در استان ایلام ایران است. این شهر در بخش شباب قرار دارد و بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت آن ۳۰۶۳ نفر (در ۸۵۲ خانوار) است. این شهر یکی از شهر های بین راهی زائران اربعین است که می توان گفت درصد بسیار بالایی از گردشگران اربعین از این شهر عبور میکنند. و بخش تجاری، رستوران ها و حمل نقل را به شدت متاثر ساخته و این جمعیت گردشگری پتانسیل بسیار بالایی برای توسعه شهر را دارا می باشد. هدف از این پژوهش نقش گردشگری عتبات عالیات بر توسعه شهرهای بین راهی را مورد بررسی قرار می دهد و به طور کلی، روش تحقیق مورد استفاده در این مطالعه بر اساس تقسیم بندی های موجود از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ میزان و درجه کنترل میدانی، از لحاظ ماهیت داده ها کمی، از لحاظ مسئله تحقیق، توصیفی - تحلیلی می باشد.نتیجه این تحقیق نیز نشان بر تاثیر گردشگری مذهبی بر بعد کالبدی این شهر دارد.
شاخص های به کارگیری ظرفیت میراث فرهنگی برای توسعه پایدار اقتصاد محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
195 - 211
حوزههای تخصصی:
اقتصاد فرهنگ، میراث را به عنوان شکلی از سرمایه می بیند که قابلیت ایجاد چرخه اقتصادی و تولید درآمد دارد. این رویکرد قالب جدیدی است که موضوع میراث فرهنگی را در جایگاهی مهم از ملاحظات و تفکر سرمایه گذاری قرار می دهد؛ اگرچه در کشور ما این موضوع مورد غفلت واقع شده و پیامد آن بار روزافزون حفاظت از میراث برای دولت و انفعال جامعه محلی در برابر آثار تاریخی بوده است. بر این اساس، هدف این مقاله ارائه شاخص هایی است که بتواند ظرفیت توسعه ای میراث فرهنگی در اقتصاد محلی را نشان دهد. در این راستا با رویکرد تفسیری و تکنیک تحلیل محتوای کیفی، پنج شاخص باززنده سازی شهری، فرصت های سرمایه گذاری، صنایع خلاق و فرهنگی، گردشگری و ایجاد اشتغال معرفی شده اند. این شاخص ها بر مبنای مطالعه متون و اسناد بین المللی و نظریات مطرح در این حوزه، به مؤلفه های خردتری تقسیم می شوند که راهکارهای تأثیرگذاری میراث برای توسعه اقتصادی پایدار را به دست می دهند. شاخص های معرفی شده در مواجهه با هر اثر میراثی و محدوده پیرامونی اش بر مبنای توجه به اصول بنیادین حفاظت، مناسب سازی شده و مورد بازنگری قرار خواهد گرفت. پژوهش حاضر نشان می دهد ادغام حساس میراث فرهنگی در راهبردها و اقدامات توسعه ای، راهی مناسب برای استفاده متنوع و عاقلانه از میراث است. بر این اساس حفاظت از میراث فرهنگی، دیگر یک اقدام نخبه گرا تلقی نمی شود بلکه به عنوان یک شریک پیشرو و نیروی محرکه توسعه به حساب می آید. به کارگیری این شاخص ها برای سیاست گزاران و ذی نفعان میراث فرهنگی مفید خواهد بود.
بررسی تأثیرات فضای سبز در طراحی داخلی فضاهای مسکونی بر سلامت روان و حس تعلق کاربران
حوزههای تخصصی:
انسان بیش از نیمی از عمر خود را در خانه سپری می کند و خانه از مهم ترین عوامل شکل گیری رفتار فردی و اجتماعی افراد می باشد. خانه به عنوان مکانی که تمام اقشار جامعه در سنین مختلف از آن استفاده می کنند، نقش اساسی در سلامت انسان، چه از نظر جسمی و چه از نظر روانی دارد و عاملی برای شکل گیری فرهنگ یک جامعه است. در شهرهای امروزی تراکم ساختمان ها و گسترش آن ها در ارتفاع باعث شده انسان نتواند به آسایش و آرامش در زندگی خود دست پیدا کند و خود را از طبیعت جدا و محروم ببیند. خانه ناسالم آثار زیان باری بر سلامت انسان دارد که از جمله آن ها می توان به مسمومیت ها، افسردگی و اختلالات روانی اشاره کرد. ازاین رو طراحان داخلی و معماران شهری با رویکرد به معماری سبز یا طبیعت گرا سعی در ایجاد آسایش و آرامش افراد دارند. هدف معماری داخلی نیز، خلق فضایی است که هم از لحاظ عملکردی و هم از لحاظ فرمی نیازهای استفاده کنندگان را پاسخگو باشد لذا طراحی عناصر فضاهای داخلی با کشاندن سبزینگی به فضای معمارانه، مانند دیوار و بام سبز، امری ایدهآل در فضای زندگی ماشینی بشر امروز به حساب می آید که باعث ایجاد مزایای متعدد از جمله ؛ حذف سموم و تصفیه هوای داخل ساختمان، کاهش آلودگی صوتی، برانگیخته شدن احساس شادی و صمیمیت و ایجاد آرامش و طراوت در انسان می شود.
بررسی عوامل مؤثر در رشد شهری با استفاده از مدل F’ANP (مطالعه موردی: شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
5 - 16
حوزههای تخصصی:
وقوع رشد شهری و پیامدهایش بسیار گسترده است، در این راستا، با مروری بر مفاهیم نظری، مولفه های موثر بر رشد شهری تدوین شد، تا به عنوان چارچوب مناسب برای بررسی عوامل موثر بر رشد شهر بجنورد مورد استفاده قرار گیرد. سپس به کمکGIS و توابع مربوطه لایه های قابل سنجش به صورت کمی ارزش گذاری شد. که می توان ازمهمترین این عوامل، تراکم جمعیت، تراکم راهها و ... اشاره داشت. در ادامه از میان روش های مختلف، با توجه به اینکه روش F’ANP به دلیل استفاده از قابلیت های تحلیل عاملی در تبدیل موضوع به ابعاد مشخص و معین کردن رابطه بین ابعاد و شاخص ها، کلیه قابلیت های روش تحلیل عاملی را حفظ می نماید. نتایج بررسی نشان داد که تمایل به خانه های تک خانواری و زمین بزرگ مقیاس، تراکم راهها، تراکم خالص جمعیت و ... به ترتیب مهمترین عوامل موثر در رشد شهر بجنورد بوده اند.
سنجش میزان تأثیرگذاری معیارهای معماری میا ن افزا در طراحی فضاهای فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
111 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل ارتقاء کیفی طراحی فضاهای فرهنگی با استفاده از شاخصه های معماری میان افزا برای دست یابی به راهکارهای طراحی است. بر اساس شاخصه های مؤثر در شک لگیری به متغیرهای تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی داده های حاضر به مدل سازی مفهومی حاصل از واکاوی در متغیرهای اصلی پژوهش م یپردازد. تحلیل و سنجش نمونه های موردی در حیطه پژوهش حاضر مورد جستجو و انتخاب قرارگرفت هاند و به آزمون و کمّی سازی شاخصه های منتج از مطالعات که در مدل مفهومی پژوهش ساختار یافته اند پرداخته و سرانجام به اولوی تبندی مؤلفه های موضوع از طریق کمّی سازی و امتیازدهی بر اساس طیف لیکرت مورد شناسایی قرار م یگیرد. نهایتاً پس از بررسی و تحلیل به شش ملاک اصلی و سی وشش زیرشاخص دست یافته و با توجه به نتایج اولویت بندی شده، راهکارهای لازم ارائه گردیده است. بر اساس نتایج، در نظر گرفتن راهکارهای مطروحه، طراح ی همگون و پایدار، فضای شهری منسجم، هویت کالبدی و فرهنگی مستمر و بافتی زنده را در پی خواهد داشت.