فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آبان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
19 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : هنرمعاصر شاهد پیامدها و پدیده های گوناگونی بوده است، که به هیچ عنوان از قواعد سنتیِ هنر تبعیت نمی کنند. «ازآن خود سازی» در هنر معاصر یکی از همین پدیده های نوظهور است که هنرمندان بسیاری به آن روی آورده اند. هنرمند امروز، علاوه بر فعالیت های فرهنگی، خود نیز مصرف کننده هنر است. از این رو «ازآن خود سازی» راهکاری است در هنر معاصر برای رجعت به گذشته و استفاده از تصاویرِ ازپیش موجود و باز تولیدِ آثاری با مفاهیم جدید. این پدیده همزمان با غربْ در هنر ایران نیز طرفداران خود را پیدا کرده است.
هدف پژوهش : این پژوهش بر آن است تا «ازآن خودسازی» وکارکردهای آن را در هنر معاصر ایران و آثار نقاشان معاصر ایرانی پی بگیرد.
روش پژوهش : این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته و شیوه گردآوری منابع آن نیز میدانی و کتابخانه ای بوده است. در اینجا، ابتدا، با توجه به تعاریف و مطالعات حوزه «ازآن خود سازی» در هنر غرب به بررسی مشابهت ها و مطابقت های این پدیده با هنر معاصر ایران پرداخته شده است، سپس هنرمندان معاصر ایرانی را که رویکرد «ازآن خود سازی» در آثارشان به وضوح قابل رؤیت است، شناسایی شده است.
نتیجه گیری : نتایج این پژوهش حاکی از حضور چشم گیرِ رویکرد «ازآن خود سازی» در هنر معاصر ایران است که با کارکردهای متفاوتی در میان هنرمندان به کار گرفته شده است، که از آن میان می توان سه کارکرد عمده را برجسته کرد: 1) «فراخوان گذشته در وضعیت معاصر»، 2) «ترجمه یا گفتگوی بینافرهنگی» و 3) «معنی گردانی آثار درون فرهنگی پیشین». در این پژوهش، ذیل هرکدام از این کارکردها، تعدادی از آثار ازآن خود ساخته هنرمندان معاصر موردبررسی قرارگرفته است. در حالی که، در کارکرد اول بازنماییِ عظمت گذشته، مسائل و مصائب انسان امروزی در معرض توجه هنرمندان بوده، درکارکرد دوم ترکیب فرهنگ و هنر ایرانی با آثار مهم و تأثیرگذار غربی مورد تأکید قرار گرفته است. در نهایت در کارکرد سوم، با دخل وتصرف در آثار شناخته شده پیشینِ ایرانی و افزودن معانی تازه ای به آن ها مواجه می شویم. بنابراین، استفاده از تصاویر و آثار پیشین با رویکردهای نوین و انتقادی به منظور معنا سازی، درهم آمیختن گذشته و آینده، ارجاع به گذشته و نقلِ آن، از ویژگی های آثار خلق شده کنونی با رویکرد «ازآن خود سازی» هستند.
معادل سازی مفاهیم معماری سنتی ایرانی بر طبق فلسفه پرش کیهانی؛ جهت بکارگیری در دوره معماری پس از انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
تقلید مستقیم و کورکورانه از سبک های روز معماری دنیا که منجر به از بین رفتن وحدت و انسجام معماری خودی می شود، در این برهه از معماری کشور به وضوح دیده می شود. لذا می بایست جهت سوق هوشمندانه مفاهیم معماری سنتی ایرانی با فلسفه علم روز بطوری که ضمن حفظ ساختار، وارد مرحله گذار به مدرنیته شد. در این راستا و در این پژوهش با شناخت شاخصه های مفهومی در معماری ایران و مطابقت با ضوابط موجود در به روز ترین سبک معماری غربی به نام پرش کیهانی که خواه یا ناخواه وارد معماری معاصر در دوره پس از انقلاب اسلامی می شود. در راستای هماهنگی از پیش تعیین شده با این سبک که در واقع برپایه مفاهیم کیهان شناسی و همچنین علم کوانتوم تنظیم گشته است، می بایست به ایجاد ارتباط میان مفاهیم سنتی معماری خودی با این سبک تلاش نمود. در پژوهش حاضر نخست شاخصه های معماری سنتی که قابلیت معادل سازی با فلسفه و مفاهیم سبک پرش کیهانی را داشته اند، استخراج و مورد تحلیل قرار گرفته اند و سپس بطوریکه ساختار درونی معماری ایرانی حفظ و به صورت گذار رو به جهانی شدن سوق داده شود، مورد تطبیق و مقایسه قرار گرفته است تا ضمن رعایت انسجام درونی مفاهیم، برای دوره معماری معاصر به شیوه ای منطقی از معماری روز دنیا بهره مند شد.
پیشنهادِ روش تهیه پالت رنگی مکان، رویکردی جهت حفاظت منظر شهری تاریخی(HUL)؛ مورد پژوهی: محله جلفا در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«منظر رنگی» از مهم ترین ارکان هویتی بافت های تاریخی شهرها و یکی از عناصری است که فرهنگ بومی را در کالبد مکان بازتاب می دهد و از همین جهت است که به عنوان مولفه ای از رویکرد «حفاظت از منظر شهری تاریخی» (Historic Urban Landscape :HUL) به طور روزافزون، مورد توجه قرار گرفته است. مساله آن است که استفاده ناآگاهانه از رنگ و بی توجهی به آن در بازآفرینی بافت های تاریخی و توسعه های شهری همجوار با آن بافت ها، گاه منظر شهری را مخدوش کرده و شخصیت این بافت های یگانه را تهدید می نماید. این در حالی است که منظر شهرهای تاریخی، متأثر از نظام های رنگیِ ذاتیِ مصالح بومی و همساز با شرایط اقلیمی شکل گرفته است، اما امروز به سبب استفاده از مصالح ناهمخوان با زمینه طبیعی، مناظر تاریخی شهرها دستخوش آسیب های بصری و ادراکی قرار گرفته اند. با توجه به اهمیت و وسعت این بافت ها و ایجاد ساخت و سازهای ناهمگون با نظام رنگی بومی، این امر که چگونه می توان از ابزارهای امروزی به جای روش های مرسوم دستی و قدیمی جهت ثبت و تحلیل اطلاعات رنگ محیط استفاده کرد؛ به گونه ای که این روش از لحاظ اقتصادی نیز، به صرفه و در عین حال به لحاظ صحت نتایج، قابل اعتماد باشد، پرسش پژوهش حاضر است. بر این اساس، هدف این پژوهش معرفی روشی در راستای تهیه پالت رنگی مکان و تشخیص کدهای رنگی غالب در زمینه شهری است. محله جلفای اصفهان با توجه به ویژگی های برجسته آن، نظیر قرارگیری در ساختار تاریخی شهر اصفهان، بهره مندی از فرهنگ ویژه و وجود الگوهای رنگی منحصربه فرد، به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب گردید. این پژوهش از نوع تحقیقات ترکیبی است و با توجه به ماهیت چند وجهی عنصر رنگ در موضوعات «روانشناسی»، «فرهنگ» و «بوم شناسی بصری»، به لحاظ راهبرد پژوهش از رویکرد سیستمی تبعیت می کند. سیستم رنگ مورد استفاده در پژوهش نیز، سیستم CIELab است. نتایج پژوهش نشان داد این روش قابلیت کاربرد به شکل گسترده برای تحلیل منظر رنگی و تهیه پالت پیشنهادی برای شهرهای تاریخی را در راستای تحقق رویکرد HUL داراست.
چارچوب بازآفرینی بافت های تاریخی با رویکرد فرهنگ مبنا جهت تحقق بخشی توسعه گردشگری پایدار؛ نمونه موردی: بافت تاریخی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
105 - 123
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع بافت های تاریخی از موضوعات اصلی شهرسازی به حساب می آید. بازآفرینی فرهنگ مبنا رویکردی جدید به بازآفرینی شهری است که با بهره گیری از ویژگی های فرهنگی اجتماعی هر منطقه، به ساخت دوباره شهر و محله پرداخته و فضای کالبدی و اجتماعی متمایزی خلق می نماید. این رویکرد تأثیری مثبت بر اقتصاد و ایجاد اشتغال در شهرها دارد و می تواند موجب افزایش پیوستگی اجتماعی و صنعت گردشگری در شهر شده و میزان جرم و جنایت را کاهش دهد. صنعت گردشگری به عنوان یکی از سودآورترین صنایع خدماتی نقش مهمی را در اقتص اد کش ورها ایف ا می کند و امروزه از آن به عنوان صنعت نامرئی در روند جهانی شدن یاد می شود. ارومیه به عنوان شهر ادیان و اقوام از مناطق مستعد گردشگری فرهنگی به شمار می آید که از توانمندی های بالایی برای جذب گردشگران برخوردا است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ظرفیت های مولفه های بازآفرینی فرهنگ مبنا در بافت تاریخی ارومیه است و ارائه راهبرد جهت افزایش هویت مندی و توسعه گردشگری در این محدوده است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی تحلیلی است، برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای- اسنادی و میدانی - پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه و مشاهده استفاده شده است. محدوده جغرافیایی و جامعه آماری پژوهش کلیه محلات بافت تاریخی ارومیه و حجم نمونه آماری آن طبق فرمول کوکران برابر با 379 نفر می باشد. پس از تبیین مدل مفهومی بازآفرینی فرهنگ مبنا به تدوین پرسشنامه پرداخته شده و توسط ارزش گذاری طی لیکرت به بررسی کیفی و توسط آزمون فریدمن و آزمون همبستگی به بررسی آماری داده های حاصل از پرسشنامه پرداخته شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که تأثیرپذیری مولفه های بازآفرینی شهری در محدوده مورد مطالعه به ترتیب اولویت عبارت است از: 1- اجتماع محور، 2- خلاقیت محور، 3- طراحی محور. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بافت تاریخی ارومیه پتانسیل بالایی را به لحاظ اجتماعی و توسعه گردشگری فرهنگی از جمله منابع فرهنگی و رویدادهای فرهنگی و مکان های تاریخی را داراست اما در عین حال همانگونه که چیاردی و هانیگان معتقدند، فرسودگی بافت، جدایی آن از مراکز جدید شهری و وجود فضاهای رها شده و بی دفاع و فضاهای فاقد طراحی با فضای نامناسب از موانع توسعه این نوع گردشگری و کُند شدن فرایند بازآفرینی بافت تاریخی ارومیه محسوب می شوند.
تحلیلی بر چگونگی بیان معنا در معماری پست مدرن از دریچه ی زبان شناسی (مقایسه ی تطبیقی کاربرد فنون بلاغی در زبان و معماری پست مدرن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
165 - 180
حوزههای تخصصی:
زبان پست مدرن مستلزم به کارگیری فنون بلاغی گوناگون است. توجه به نقش فن مجاز و به و یژه رابطه ی تعاملی آن با استعاره، در زبان معماری پست مدرن، برای تولید و بیان معنا، در پژوهش های پیشین مدنظر قرار نگرفته است. هدف این پژوهش بررسی نحوه ی شکل گیری و کارکرد فنون بلاغی در تولید و انتقال معنا و نیز رمزگشایی و بازتولید آن در معماری پست مدرن است. به این منظور، برای نخستین بار، شرایط تحقق فنون بلاغی مجاز و استعاره در معماری پست مدرن تعریف شد و رابطه ی تعاملی آن ها در دو محور هم نشینی و جانشینی برای ایجاد دو فن دیگر ایهام و کنایه، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بنابراین پژوهش حاضر کیفی و با ماهیتی کاربردی است. داده ها از طریق مطالعه ی اسنادی گردآوری و به روش توصیفی - تحلیلی، با تحلیل نشانه شناسانه و شیوه ی تطبیقی -مقایسه ای و مطالعه ی موردی تحلیل شد. براساس یافته های پژوهش، معماری پست مدرن به یاری رابطه ی تعاملی مجاز و استعاره در دو محور هم نشینی و جانشینی با شکل دهی دیگر فنون بلاغی مفاهیمی چون پیچیدگی، تضاد، لذت، کثرت گرایی و تعویق معنا را متجلی می کند و موجب تکثیر و توسعه ی آن ها می شود. همچنین با تلفیق معانی صریح و ضمنیِ نشانه های متون گذشته و «از آن خود سازی» آن ها، ضمن شکل دهی به واقعیات، برخلاف ادعای پست مدرنیستی خود، به ساخت ایدئولوژی مبادرت می ورزد. بنابراین، از طریق درک عملکرد فنون بلاغی و به ویژه رابطه ی تعاملی مجاز و استعاره، امکان رمزگشایی و بازتولید معنای هر معماریِ پیچیده ی بلاغی به کمک تحلیل نشانه شناسانه میسر می شود. همچنین بهره گیری از این فنون، به مثابه ابراز بیان اندیشه در طراحی معماری، غنای معناییِ معماری حاصل را ممکن می کند.
ترجمان بصری استعاره «نی» در نگاره های لیلی و مجنون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرفا از استعاره «نی» برای بیان حکایت هجران انسان از اصل خویش و طرح مسئله عشق مجازی و حقیقی استفاده کرده اند. یکی از ابداعات نگارگران، پیوند میان استعاره نی به صورت چوپان نی نواز با داستان لیلی و مجنون است. استفاده از استعاره «نی» در قالب «چوپان نی نواز» به عنوان عامل تذکر برای دعوت به روز الست و مبدأ وجود انسان به این دلیل بوده است تا مخاطبان را از ورای ظاهر داستانی عاشقانه، به نوای عهد الست و عشق حقیقی انسان برای سیر از وضع موجود به مقام محمود انسانی متوجه سازند. نگارگران با شناخت مبانی عرفانی سعی در ترجمان بصری این مضامین داشته و ازاین رو میان استعاره نی به صورت چوپان نی نواز و سایر عناصر تصویر با داستان لیلی و مجنون ارتباط برقرار کرده اند. هدف این مقاله مشخص نمودن پیوند مفاهیم عرفانی با نگارگری ایران و نشان دادن هویت جدید تصویری در نگارگری برای بیان مضامین عرفانی است. روش پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای اسنادی بوده است. در این مقاله نگاره های مکاتب هرات و تبریز به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده که از میان آن ها تعداد چهار نگاره با مضامینی از داستان لیلی و مجنون به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده است. مقاله در پی پاسخ به این پرسش هاست: نی در ادبیات عرفانی، استعاره از چیست؟ ترجمان تصویری استعاره نی در نگاره های لیلی و مجنون چگونه است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد نگارگران از طریق ترجمان بصری صحنه های گوناگون لیلی و مجنون و بهره گیری از استعاره نی در قالب چوپان نی نواز، مصادیقی همچون مقام عشق، عاشق، معشوق، فنا، بقا و... را در قالب اشکال، رنگ ها و ترکیب بندی، صورت تجسمی بخشیده اند.
استعاره به مثابه امتداد قیاس و شیوه استدلال طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
49 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : اگرچه حوزه فرایندپژوهی جوان است اما پژوهش های این حوزه سیر تحولی پرفرازونشیبی را طی کرده اند که محل بازنمایی تنوع شیوه های فکری و نظری حاکم بر آن است. غالب پژوهش ها با رویکرد تحلیلی و نگاه تجزیه گرا تجربه های امر طراحی را تشریح کرده اند. در این پژوهش ها، غالباً از شیوه اندیشیدن به مسئله طراحی غفلت شده است. به موجب همین نگاه تجزیه گرا، جوهره فرایندها از دست خواهد رفت اما فرایند طراحی خود شیوه ای از اندیشه ورزی است. لاجرم، فرایند طراحی، فارغ از شناخت ناشی از تلاش های فرایندپژوهان، شیوه های استدلال منطقی را در ازای نیل به هدف خود به استخدام درخواهد آورد. به همین واسطه این پژوهش تلاش دارد تا به چیستی نسبت میان قیاس واستعاره به مثابه روش استدلالی پی ببرد. همینطور به این پرسش پاسخ دهد که تأثیر استعاره، به مثابه روش استدلالی در خلق اثر معماری چیست؟ هدف پژوهش : شناخت نسبتِ میان قیاس و استعاره به مثابه شیوه استدلالی پایه در روش های طراحی و کاربست منطقی آنهاست. روش پژوهش : در دو مرحله از استدلال قیاسی و استنتاجی استفاده شده است و برای گردآوری داده ها، از روش های کتابخانه ای کمک گرفته و در روش تحقیق از روش های استدلال منطقی استفاده شده است. نتیجه گیری : در این پژوهش در دو به فهم نقش و چگونگی کارکرد استدلال منطقی در فرایند طراحی معماری و بررسی تأثیر استعاره به منزله شیوه ای استدلالی پرداخته و طبق یافته های آن، قیاس و استعاره از فراگیرترین روش های منطقی هستند که در یک سازوکار چهاربخشی معین، نقشی بنیادین در آفرینش آثار معماری ایفا می کنند. استعاره نوعی از قیاس است که با حفظ ویژگی های شاخص، قیاس منجر به خلق اصالت و معنای مضاعف در اثر معماری می شود.هدف: شناخت نسبتِ میان قیاس و استعاره به مثابه شیوه استدلالی پایه در روش های طراحی و کاربست منطقی آنهاست. روش تحقیق: در دو مرحله از استدلال قیاسی و استنتاجی استفاده شده است و برای گردآوری داده ها، از روش های کتابخانه ای کمک گرفته و در روش تحقیق از روش های استدلال منطقی استفاده شده است. نتایج: پژوهش حاضر به فهم نقش و چگونگی کارکرد استدلال منطقی در فرایند طراحی معماری و بررسی تأثیر استعاره به منزله شیوه ای استدلالی طبق یافته های این پژوهش، قیاس و استعاره از فراگیرترین روش های منطقی هستند که در سازوکار چهاربخشی ای معیّن نقشی بنیادین در آفرینش آثار معماری ایفا می کنند. استعاره نوعی از قیاس است که با حفظ ویژگی های شاخص قیاس منجر به خلق اصالت در اثر معماری می شود.
مطالعه نقوش دست بافته ها و دستمال های ترکمن از گذار مردم شناسی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اسفند ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
75 - 90
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: دست بافته و دست مال های ترکمن، ساحتی از هنرهای بومی هستند که ضمن مرتفع ساختن نیازهای زندگی و برجسته سازی هویت هنری، محملی برای آشکارسازی باورها از طریق بازنمایی نقوش انتزاعی و تجریدی بوده است. نکته حائز اهمیت در این آثار، اهمیت و اهتمام ویژه به جنبه معناشناختی و باورمحوری نقوش، در کنار بعد زیباشناختی است. این مسئله در سایر جوامع عشایری، به نسبت کم تر است. برجسته ترین بخش زندگی در جامعه ترکمن، حضور باورها، آیین ها و آموزه های باستانی(شمنی) و دینی است که از طریق آثار هنری و به سبک تجریدی به مخاطب عرضه می شود. ازاین رو، مطالعه جهان بینی بافنده ترکمن که در قالب انواع نگاره ها در دست بافته ها و دست مال ها نقش پردازی شده، با رویکرد مردم شناسی هنر میسر است. رسالت این رویکرد، مطالعه، فهم و درک محتوای آثار هنری، در بستر فرهنگی جامعه آفرینندگان آن است. بنابراین پرسش اصلی پژوهش این است که نقوش دست بافته ها و دست مال های ترکمن از دیدگاه مردم شناسی هنر، دارای چه ویژگی هایی هستند و چگونه می توان از این دیدگاه و با لحاظ زمینه های فرهنگی ترکمن به فهم معنایی و زیبایی آن ها، پی برد؟
هدف پژوهش: مطالعه و فهم نقوش دست بافته ها و دست مال های ترکمن از منظر فرهنگ جامعه بافنده ترکمن است.
روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی و توسعه ای، روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای است.
نتیجه گیری: سبک غالب نقش پردازی نقوش تجریدی(عدم شباهت به مصداق بیرونی) است تا انتزاعی. همچنین نقوش بیش از آنکه جنبه زیباشناختی(تزیین و آراستن)، داشته باشند، با تکیه بر عقاید و باورها، آفریده می شوند و وجه نمادین و معناشناختی دارند. عمده نقوش شامل دسته نقوش محافظ (دعا، تعویذ، طلسم، خمتاز، بازوبند)، قوچک، پرندگان محلی و گل (گول، ترنج) هستند که در هر ایل و قبیله دارای نشان و فرمی خاص است. همچنین دست بافته ها دارای کارکردهای ویژه ای هستند.
انعطاف پذیری، ویژگی بارز باغ ایرانی برای بهره گیری از آن در دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۸
6 - 19
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی به عنوان یکی از سبک های باغ سازی در جهان مطرح است و ویژگی های خاص این سبک آن را از دیگر همتایان خود متمایز کرده است. بسیاری از صاحب نظران بر این عقیده هستند که خود باغ ایرانی نیز در طی دوران های مختلف، تغییراتی را پشت سر گذاشته و روندی رو به تکامل داشته است. در عصر حاضر، مطلوبیت فضایی موجود در باغ ایرانی در بوستان های شهری دیده نمی شود. دلایل متعددی مانند الگوبرداری و غرب زدگی در اواخر دوره قاجار و استفاده از طراحان غربی در دوره پهلوی سبب خلق بوستان های شهری شده اند که نه تنها شکل ظاهری آنها ارتباطی با گذشته این مرزوبوم ندارد، بلکه اصول اولیه ارتباط بین انسان و طبیعت در فرهنگ ایرانی نیز در آنها نادیده گرفته شده است. بسیاری از ارزش های باغ ایرانی در دوران های مختلف تکامل آن ثابت مانده اند که خود نشان از ارزش ذهنی و معنوی آنها نزد ایرانیان دارد. در این مقاله با بررسی اجمالی برخی باغ های تاریخی ایران و بوستان های معاصر شهر تهران نشان داده شده است که ترس استفاده از شاخصه و عناصر باغ ایرانی به واسطه هندسه قوی آن، سبب بی هویتی بوستان های شهری شده است. در این پژوهش با بررسی اسناد کتابخانه ای و مطالعه میدانی نمونه ها، سعی شده تا انعطاف پذیری باغ ایرانی در دوره های مختلف بررسی و به دنبال آن تبلور کالبدی آنها نیز به عنوان شاخص تعیین شوند. در ادامه با مقایسه حضور شاخص ها در باغ های ایرانی و بوستان های شهر تهران تداوم آنها مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج این پژوهش حاکی از این است که باغ های ایرانی بر خلاف تصور غالب به داشتن هندسه خشک و مستطیل شکل در کل و جزء در طول تاریخ انعطاف پذیری بالایی را از خود نشان داده و به فراخور کاربرد یا زمانه تغییر کرده اند. نادیده گرفتن این ویژگی یا عدم به روزرسانی مفاهیم باغ ایرانی سبب عدم استفاده از این سبک در طراحی بوستان های شهری شده که تأثیر بسزایی در ارتباط شهروندان با فضاهای سبز شهری به عنوان طبیعت مورد احترام داشته است.
نهادهای مردمی ایرانی چگونه می توانند شهرسازی را اصلاح کنند؟ بررسی موردی در محله شوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
47 - 64
حوزههای تخصصی:
شهرسازی رسمی معمولاً مبتنی بر تعریفی از عقلانیت است و نظریات مبین زندگی غیررسمی و فاقد چنان عقلانیتی همچنان در حاشیه شهرسازی رسمی مانده و امکان اثرگذاری تجربه غیررسمی و عملی عاملان بر شهرسازی رسمی در ایران کمتر مورد توجه بوده است. این پژوهش بر آن است تا سازوکار اثرگذاری دانش تجربی فضاهای غیررسمی بر شهرسازی را با استفاده از نظریه ساختاریابی گیدنز نشان دهد. از این رو با بازخوانی برخی نظریات شهرسازی مقاومت جو، بر اساس نظریه گیدنز، توان ساختاریابی اقدامات غیررسمی و ناخودآگاه مردم و نهادهای مردمی را تبیین و نمونه چنین سازوکاری را نشان خواهد داد. این هدف در یک مطالعه موردی در محله شوش تهران دنبال خواهد شد که در آن اقدامات سمن ها (به نمایندگی از نهادهای مردمی) و نهادهای رسمی در طول زمان ارزیابی و مقایسه خواهند شد. برای ارزیابی میزان دقت نهادها در پرداختن به معضلات اساسی از اصول تحلیل عاملی (با اصلاحات لازم برای کاربرد در زمینه مفهومی) استفاده شده است. مطالعه نشان داد که سمن های فرهنگی در شناسایی معضلات اساسی محله و انجام اقدامات متناسب پیشگام نهادهای رسمی و احتمالاً به شکلی مکتوم بر آنها اثرگذار بوده اند. این شیوه یادگیری از دانش عملی و ناخودآگاه، قابل شناسایی در دیگر حوزه های سیاست گذاری یا تعمیم به آنها به نظر می رسد.
سنجش و اولویت بندی شاخص های شهر اکولوژیک در توسعه شهری با مدل یابی معادلات ساختاری (SEM ) (مورد مطالعه: شهر بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
59 - 70
حوزههای تخصصی:
امروزه برنامه ریزی با تأکید بر بعد اکولوژیکی رکن جدایی ناپذیر توسعه پایدار شهری محسوب می شود که طی آن توسعه شهری مبتنی بر رویکرد اکولوژیک از طریق کاهش اثرات زیست محیطی فعالیت های اقتصادی و بیشینه کردن روابط اجتماعی به دنبال رسیدن به شهر سالم است. این پژوهش با ماهیت توسعه ای-کاربردی و از نوع توصیفی-تحلیلی با سنجش شاخص های شهر اکولوژیک در توسعه شهری به اولویت بندی و مدل یابی ابعاد مؤثر بر توسعه شهری اکولوژیک در بندرعباس پرداخته است. مطابق با نتایج تحلیل، شاخص "منظر و چشم انداز شهری" و "سلامت شهری" به عنوان متغیر مستقل به ترتیب با بار عاملی 0.94 و 0.88 بیشترین تأثیر و شاخص آلودگی فضای شهری نیز با 0.47- کمترین میزان اهمیت را بر روی سازه توسعه شهری اکولوژیک به عنوان متغیر وابسته دارند. همچنین شاخص "نفوذ در طبیعت و محیط" با ضریب 0.79، حمل و نقل پایدار با ضریب 0.75، حس تعلق به مکان با ضریب 0.74 به ترتیب جایگاه های سوم تا پنجم را دارند. متغیر مشارکت اجتماعی و دسترسی به خدمات شهری نیز به ترتیب با ضریب 0.63 و 0.51 در رتبه ششم و هفتم قرار دارند. مقادیر آمارهای مستخرج از مدل نظری تحقیق نیز همگی حاکی از انطباق خوب و مناسب مدل است و گویه های انتخاب شده برای سنجش الگوی توسعه بندرعباس مبتنی بر رویکرد شهر اکولوژیک از اعتبار لازم برخوردار بوده و به خوبی می توانند سازه/مؤلفه های هشتگانه تحقیق را مورد سنجش قرار دهند. اکولوژیگ از اعتبار لازم برخوردار بوده و به خوبی می توانند سازه/مؤلفه های هشتگانه تحقیق را مورد سنجش قرار دهند.
بازتعریف یک فضای داخلی؛ مسجد مطلب خان خوی
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
97 - 112
حوزههای تخصصی:
مسجد گنبدخانه ای مطلب خان خوی در حدود دویست سالی که از بنای آن می گذرد همواره فاقد گنبد بوده است و این امر علاوه بر آسیب های فیزیکی و ساختاری عدیده، باعث شده همچون یک فضای خارجی بستر مناسبی برای حضور فعالیت ها و کارکردهای داخلی نباشد و در نتیجه متروکه شود. این مقاله در چهار بخش اصلی به دنبال مطالعه و پیشنهاد یک راه حل مناسب در راستای ایجاد یک فضای داخلی به منظور باز گرداندن حیات اجتماعی و کارکردی پایدار به این بنای تاریخی است. در بخش اول بنای مسجد و کیفیات آن معرفی شده است، سپس در بخش دوم به مقایسه ی دو رویکرد سرحدی در نگرش به مسئله ی باز سازی گنبد در یک بنای تاریخی می پردازد. در بخش سوم روش های کهن ایرانی و نوین معاصر به منظور شناسایی راهکاری مناسب برای دستیابی به فضای مطلوب داخلی در بنای مسجد مطالعه شده است. این چهارچوب مطالعاتی در نهایت در بخش چهارم به ارائه ی راه حلی مبتنی بر شناختی دقیق از بنا و حدود و ثغور رویکرد برخورد با آن در ارائه ی طرح، و متکی بر هم نهشت روش های تاریخی و معاصر می انجامد.
واکاوی خانه های سنتی شهر همدان با روش نشانه شناسی لایه ای
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
51 - 66
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به اهمیت جایگاه معانی، طراح معماری باید بداند آنچه که خلق می کند از طریق چه سازوکاری نزد مردم معنی و تفسیر می شود. خانه نیز در ساختارهای معماری به دنیای مفاهیم و معانی تعلق دارد. در این پژوهش از میان رویکردهای مختلفی که به بررسی معنای خانه پرداخته اند، رویکرد علوم اجتماعی که بیشتر به جنبه های فرهنگی و اجتماعی خانه توجه دارد انتخاب شده است. در این رویکرد یکی از روش هایی که از آن در جهت بررسی خانه می توان بهره گرفت روش نشانه شناسی است. نشانه شناسی در حوزه معماری می تواند به شناخت فرایند معنی از سوی مردم، جنبه ای آگاهانه ببخشد، از این رو پژوهش حاضر به دنبال تبیین و خوانش عناصر معماری خانه بر اساس نظریات نشانه شناسی است. نشانه شناسی یکی از روش های واکاوی متن، در جست وجوی معانی پنهان و ضمنی است. همچنین این پژوهش به لحاظ نتایج نیز از نوع توصیفی تحلیلی است. هدف این پژوهش بررسی مؤلفه های اثرگذار در ایجاد معنا در خانه سنتی شهری و تدوین مدل مفهومی برای خوانش مناسب متنِ خانه با روش نشانه شناسی لایه ای است. نتایج پژوهش نشان می دهد که خانه متنی است که از مجموعه لایه های متعدد معنایی و نظام های درگیر در بنا که پشتیبانی کننده یکدیگر و اثرگذار بر هم هستند و یک کلیت نظام مند به نام خانه را به وجود می آورند.
تبیین مؤلفه های شکل دهنده کنوانسیون حمایت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان (۱۹۷۲) در بستر زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
215 - 236
حوزههای تخصصی:
کنوانسیون میراث جهانی 1972 یکی از مهم ترین ابزار بین المللی حفاظت، شناسایی و مدیریت میراث مشترک بشریت است. این کنوانسیون نتیجه سال ها تلاش در عرصه بین المللی برای حفاظت از میراث مشترک بشریت است. از همین رو می توان گفت این کنوانسیون در بستر زمانی تحت تأثیر مؤلفه های مشخصی بوده که در نهایت منتج به شکل گیری آن شده است؛ مؤلفه هایی که شناخت آن ها به درک حقیقت کنوانسیون و سرانجام، سوگیری صحیح در اتخاذ سیاست مناسب در مورد آن کمک می کند. در مقاله حاضر سعی شده است تا با بررسی توصیفی تاریخی وقایع مرتبط با شکل گیری کنوانسیون میراث جهانی در سه مقطع زمانی (ابتدای قرن 20 تا شکل گیری جنگ جهانی اول، جنگ جهانی اول تا جنگ جهانی دوم و بازه زمانی بعد از جنگ جهانی دوم تا شکل گیری کنوانسیون میراث جهانی در سال 1972) مؤلفه های مؤثر در شکل گیری آن شناسایی و تبیین شود. یافته ها نشان می دهد که محور همه تلاش های منتج به شکل گیری کنوانسیون، حفاظت از میراث مشترک بشریت بوده است که در قلب این تلاش ها، شناسایی این میراث قرار داشته و این شناسایی آثار در بستر زمانی تحت تأثیر سه عامل تهدیدها، تعریف میراث و پیوند میراث فرهنگی و طبیعی قرار داشته است. همچنین بررسی های تاریخی نشان می دهد حفاظت از این میراث مشترک تابع سه مؤلفه بوده است؛ ساختارهای حفاظتی داخلی کشورها ( اعم از قوانین و نهادها)، ارگان های بین المللی مرتبط با حفاظت و حمایت های بین المللی از آثار.
باز شناخت اصالت در حفاظت و مرمت آثار تاریخی- فرهنگی با استناد به آراء اندیشمندان در قرن 19 و20 میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
237 - 254
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که اصالت از بنیادی ترین مفاهیم در فلسفه حفاظت - مرمت و مداخله حفاظتی _ مرمتی متاثر از نوع رویکرد به اصالت است و از دیگر سوی این مفهوم در طول تاریخ حفاظت با سایر مفاهیم مرتبط با آن چون ارزش، تمامیت و نیت خالق اثر رابطه تنگاتنگی داشته است در این مقاله کوشیده ایم این مفهوم را در قرن و 19 و 20 باز شناسیم. از این رو، مقاله حاضراز طریق بازخوانی و وا کاوی تاریخ حفاظت و مرمت از یک سو و دیدگاه های صاحبنظران از دیگر سو، با بهره گیری از روش تحقیق کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، در پی بازشناخت اصالت و تعیین رویکردهای مختلف به آن در طول تاریخ حفاظت و مرمت است. در این پژوهش با بررسی تاریخ حفاظت توانستیم رویکرد به اصالت را، فارغ از سیر تاریخی، در قالب سه رویکرد عمده دسته بندی نماییم. رویکرد اول، قائل به اصالتِ مولفه هایی ثابت در اثر است. در حقیقت رویکرد اول در شئ به جستجوی امری ثابت پرداخته است. امری که در ضمن تغییر و تحول اثر، استمرار می یابد و در نتیجه این امر مستمر را واجد ارزش، لازمه اصالت و مستحق حفاظت دانسته است. این که چه چیزی موضوع تداوم و استمرار دانسته می شود، مستقیماً به بنیان های اندیشه ای و مبانی نظری پشتیبان آنها و آنچه از نظرشان ارزشمند بوده است مرتبط می گردد.رویکرد دوم اصالت را با تاریخمندی اثر گره می زند که می توان از آن به عنوان اصالت فرآیندی نام برد و سرانجام رویکرد سوم رویکردی است ناظر محور ( مخاطب محور) که در جریان شناخت و ارزیابی اثر، با اولویت بخشی به ناظر به جای اولویت دادن به اثر تاریخی، در تشخیص اصالت، رویکرد ناظر را مبنای قضاوت درباره اصالت اثر قرار می دهد .
مطالعه تطبیقی سفال دست ساز روستای برجک و جیرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله می کوشد با مطالعه تطبیقی سفالینه های برجک و جیرده، به وجوه اشتراک، افتراق و شاخصه های مهم سفالگری این سرزمین بپردازد. هدف در این پژوهش، شناخت و پی بردن به جایگاه سفال های دست سازِ تولیدشده در دو روستای نام بُرده در بستر مطالعات تطبیقی است. همچنین بررسی شاخصه های هویتی و ارتباط سفالینه ها در این دو روستا مدنظر بوده است. از این رو، به طرح این پرسش ها پرداخته است: 1- چه ارتباطی بین دست سازه های سفالی دو روستای «جیرده شفت» و «برجک خمین» وجود دارد؟ 2- شاخصه های دست سازه های سفالی دو روستای «جیرده شفت» و «برجک خمین» کدام است؟ پژوهش پیشِ رو با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی به مقایسه و تطبیق تولید سفال دو روستای جیرده و برجک پرداخته است. در جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای، میدانی و مکاتبه از راه دور با سفالگران پیشکسوت استفاده شده است. درنهایت، این نتیجه حاصل شد که در میان آثار سفالی جیرده ظروف موسوم به «گَمَج و نوخون» از همه شاخص تر است، و از سفال های معروف روستای برجک «دو گُوله» را می توان نام برد که هر دو برای طبخ و پخت وپز استفاده می شوند. در دو روستا محصولات سفالی بدون استفاده از تکنیک چرخ سفالگری، بسیار ساده و گاهی با تزئینات ابتدایی و نقش های بومی و به فرم های مُدوّر، کشیده، استوانه ای و تخت تولید می شوند؛ ویژگی ها یی که قدمت فرهنگی هر یک از این روستاها را می رسانَد. ازسویی دیگر، به خاطر عجین شدن زندگی مردمِ روستا با طبیعت و تأثیر سلایق دیرینه نیاکان هنر خویش را این گونه به نمایش می گذارند؛ و از همه مهم تر اینکه بانوان سفالگر دو روستا هستند که هنری مشابه می آفرینند که درعین حال منحصر است و سالیان بی شماری است که سعی در حفظ سنت های خویش کرده اند. تفاوت میان سفالینه ها ی دو روستا هم ناشی از سلیقه ها و تفاوت ها ی فردی و علائق و باورهای سفالگران و هم ویژگی ها ی فرهنگی و جغرافیایی محیط است.
نظری بر لباس کودکان اشراف در عصر ناصرالدین شاه قاجار
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶
75 - 88
حوزههای تخصصی:
لباس کودکان در گذر ادوار تاریخی، کمتر محل بررسی بوده است. به واقع اهم مطالعات تاریخ پوشاک، بر انواع لباس زنانه و مردانه تمرکز دارد به طوریکه به نظر می رسد از ذکر ظرایف پوشش کودکانه پرهیز شده است. پژوهش حاضر می کوشد چگونگی پوشاک کودکان اشراف قاجاری را در دوره ناصری محل بررسی قرار دهد و برای دستیافتن به این هدف، به اسناد مصور و مکتوب تاریخی رجوع دارد. با این نگاه، پرسش آن است: «خصایص لباس کودکان اشراف در دوره ناصرالدین شاه قاجار در مقایسه با پوشاک بزرگسالان آن عصر، چگونه تعریف و تبیین می شود؟» این مقاله، به شیوه توصیفی تحلیلی و با رویکرد تاریخی نسبت به نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده در پوشش کودکان قاجاری (در سه بازه نوزادی، خردسالی و نونهالی) در دو جنسیت دختر و پسر اقدام نمود. نتیجه پژوهش نشان داد که لباس کودکان درباری عصر ناصری، در فرم، الگو، رنگ، جنسیت، طرح، نقش و تزیینات از پوشاک بزرگسالان تبعیت دارد تا اندازه ای که این امر حتی در پوشش عروسک های ایشان نیز دنبال شده است. البته در لباس نوزادی، قنداق و ملحقات آن افزون بر پوشش معمول بزرگسالی بود و چه بسا لباس پسران شبیه به دختران تهیه می شد که آنها هم از پارچه های رایج بود و تمایز ویژه ای در گزینش جنسیت پارچه وجود نداشت. در خردسالی، پوشش دختران و پسران به ترتیب و به طور تقریبی از لباس اندرونی زنانه و لباس مردانه پیروی می کرد؛ در نونهالی برای پسران شیوه پیشین دنبال می شد و برای دختران، افزون بر تکمیل جامه اندرونی، اجزاء پوشش بیرونی زنانه به ویژه چادر و روبنده جنبه رسمی می یافت و وجوه تزیینی انواع لباس اندرونی فزونی می گرفت.
بررسی مؤلفه های مؤثر بر طراحی فضاهای مجتمع های مسکونی مبتنی بر ارتقاء سلامت عمومی ساکنین (مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی گلستان و زنبق در شیراز)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر در جوامع شهری و صنعتی، تأثیرات منفی محیط بر افراد و شیوع اختلالات روانی ضرورت توجه به سلامت در محیط را بیش از پیش آشکار می سازد. باتوجه به این موضوع، فضاهای شفابخش را می توان نیاز زندگی پرتنش امروز دانست. فضای مسکونی در بین فضاهایی که انسان در طول روز با آن سروکار دارد بیشترین سهم را دارا می باشد و به بیشترین میزان بر فرد تأثیرگذار است، بنابراین بهتراست به گونه ای طراحی شود که متضمن سلامت عمومی ساکنین باشد. هدف پژوهش حاضر ارائه ی مؤلفه های تأثیرگذار بر ارتقاء سلامت عمومی ساکنین در مجتمع های مسکونی می باشد. این پژوهش به روش ترکیبی (کمی- کیفی) انجام شده است، در مرحله ی نخست پس از معرفی مفاهیم اولیه، شاخصه های شفابخش معماری از پیشینه ی پژوهش استخراج شده که مبنایی برای پرسشنامه ی محقق ساخت خواهد بود. جمع آوری داده ها با ارائه ی پرسشنامه ی محقق ساخت و پرسشنامه ی استاندارد سلامت عمومی (GHQ) و سلامت اجتماعی کییز (KSWBQ) به ساکنین مجتمع های مسکونی زنبق و گلستان در شیراز صورت پذیرفته است و داده های بدست آمده به وسیله ی نرم افزار Spss-23 و با استفاده از تحلیل عاملی، آزمون همبستگی پیرسون و آزمون فریدمن مورد تحلیل قرار گرفته و در نهایت مؤلفه ها مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. باتوجه به نتایج حاصله مؤلفه های مؤثر بر طراحی مجتمع های مسکونی مبتنی بر ارتقاء سلامت عمومی ساکنین شامل: فضاها و فعالیت های متنوع، ایمنی و امنیت محیط، خلوت و محرمیت، آسایش محیطی، لذت بخشی و جذابیت محیط و تعاملات اجتماعی می باشد. از بین این مؤلفه ها بالاترین میانگین رتبه به مؤلفه ی تعاملات اجتماعی و پایین ترین رتبه نیز به مؤلفه ی فضاها و فعالیت های متنوع اختصاص دارد.
نشانه شناسی عروسک باربی با اسطوره شناسی های رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
53 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: صنعت اسباب بازی در عصر حاضر با پیشرفت تکنولوژی در طراحی و ساخت، وارد فاز جدیدی از تولید انبوه شده و همواره سود قابل توجهی برای صاحبان این صنعت داشته است. در این میان، برندسازی و تبلیغات عروسک باربی در میان اسباب بازی ها، کماکان آن را در صدر بازار عرضه و تقاضا در جهان نگه داشته و تکرار شخصیت باربی در چند نسل، آن را به خاطره ای جمعی برای کاربران مخصوصا دختران تبدیل کرده است؛ به گونه ای که اغلب کودکان و بزرگسالان این شخصیت را می شناسند و در بازه ای از دوران بازی و رشد خود با آن در ارتباط بوده اند.
هدف پژوهش: آنچه در پژوهش پیش رو مورد واکاوی و تحلیل قرار می گیرد، تأثیر عملکرد این اسباب بازی پرفروش در شکل گیری اسطوره های مدرن و تقویت بورژوازی در جهان است. در این زمینه، با تأکید بر نظریه اسطوره رولان بارت، رابطه انسان- اشیاء در عروسک باربی به عنوان نمونه پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. شناسایی نشانه های معطوف به اسطوره عروسک باربی برمبنای نظریه رولان بارت و چگونگی شکل گیری اسطوره عروسک باربی، از اهداف این پژوهش محسوب می شود.
روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و در نمونه پژوهش از داده های کتابخانه ای و پایگاه های اینترنتی استفاده شده است. در بخش نخستِ تحقیق، دلالت های ضمنی باربی اسطوره نگاری و تشریح شده است تا زبان اسطوره ای عروسک به صورت فرازبان بازشناسی شود. در مرحله بعد، با توجه به نقد اسطوره ای بارت، لایه های فرا-فرا-زبان شناسایی و معرفی شده اند.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در طراحی، تولید و فروش عروسک باربی، اسطوره سازی صورت گرفته است و پیام های ضمنی مشترک درتبلیغات و برندسازی، لایه های پنهانی است که در ناخودآگاه مصرف کننده اثر گذاشته و به صورت فریبی زمانی، او را به سمت مصرف فرا-باربی پیش می برد. همچنین در فرایند اسطوره زدایی مشخص شد که سلطه باربی، موجی از خدمات سیاسی، تجاری، صنعت سینما و مولتی مدیا را دربرداشته است.
تاثیر هندسه شکلی و ساختاری مساجد بر کیفیت آکوستیک معماری، بررسی موردی: مساجد تاریخی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
95 - 110
حوزههای تخصصی:
شنیدار مطلوب در مساجد از ضروریات طراحی این فضا بوده و مستلزم مجانست صحیح مولفه های معماری است. شکل پلان و ساختار فرمی از مهمترین آن ها و مورد مطالعه پژوهشگران است، لیکن در مطالعات میدانی، امکان وجود هندسه ساختاری با مصالح ثابت فراهم نیست و این مساله، چالش اصلی این مطالعه است. هندسه شکلی پلان یکی از عوامل تعیین کننده نحوه پخشایی صدا در فضای معماری است و این در حالیست که هندسه ساختاری نیز در این میان تاثیرگذار است. هدف این پژوهش، تحلیل تاثیر هندسه شکلی بر کیفیت آکوستیکی در ساختار فرمی ستوندار مساجد است که در رده بندی های متنوع حجمی قابل ارزیابی است. پژوهش حاضر 12 نمونه مختلف از مساجد تاریخی شهر تبریز با هندسه ساختاری ثابت را در چهار رده حجمی و در سه دسته بندی شکلی مستطیلی طولی، مستطیلی عرضی و مربعی مورد تحلیل قرار داده است. مطالعه حاضر با سنجش میدانی پیش رفته و استناد سنجش ISO3382 است. نویز زمینه، زمان واخنش و تراز فشار صدا متغیرهای آکوستیکی مورد مطالعه است. نتایج پژوهش نشان می دهد علی رغم اینکه هندسه طولی، عملکرد متفاوت تری نسبت به دیگر نمونه های سنجش ارائه می دهد، اما در حالت کلی هندسه ساختاری ارجح تر از هندسه شکلی است و با استناد به برداشت های دوربین صوتی، ثبوت آن منجر به همسانی رفتار آکوستیکی در نمونه ها می شود.