فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۶۱ تا ۳٬۰۸۰ مورد از کل ۹٬۷۳۴ مورد.
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
169 - 196
حوزههای تخصصی:
رفتارهای سازگارانه نقش ویژه ای در تامین آسایش حرارتی ساکنان ساختمان های دارای کوران طبیعی با کم ترین وابستگی به انرژی های فسیلی دارد. در عین حال ایده «سازگاری» در آسایش حرارتی که شکل گیری آن به دهه های 1960 و 1970 میلادی بر می گردد می تواند به بهبود استاندارد ها و مدل های پیش بینی و همچنین تدوین الگوریتم های دقیق تر برای کنترل محیط کمک نماید. مبتنی بودن این روش بر کار زمینه ای، بر اهمیت پژوهش در مناطق مختلف و اقلیم های کم تر شناخته شده می افزاید. منطقه سیستان به دلیل دارابودن ویژگی های خاص اقلیمی، تفاوت هایی با سایر مناطق واقع در اقلیم گرم و خشک دارد و آسایش حرارتی ساکنان آن بر اساس مباحث سازگاری قابل تفسیر است. از این رو، در این پژوهش رفتارهای سازگارانه ساکنان این منطقه و میزان تاثیر آن ها بر آسایش حرارتی در ساختمان های دارای کوران طبیعی مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور از 18 تیر تا 7 مرداد 1398 در یک تحقیق طولی، 6 بنای مسکونی در 6 روستای منطقه سیستان که رفتارهای سازگارانه در بین ساکنان بومی آن ها جریان داشت، انتخاب و ضمن ثبت پارامترهای اقلیمی فضاهای داخلی آن ها، مطالعه میدانیِ آسایش حرارتی مبتنی بر پرسش نامه انجام شد. در این تحقیق علاوه بر دریافت پاسخ های حرارتی، نوع و زمان انجام رفتارهای سازگارانه مورد تحلیل قرار گرفته اند. مهم ترین رفتار های سازگارانه در روزهای گرم منطقه سیستان بازکردن کُلَک ، بازکردن دُرچِه و آبدهی به خارخانه بوده که هم از نظر شکلی و هم از نظر عملکرد حرارتی با رفتارهای سازگارانه مورد اشاره در مطالعات پیشین متفاوت اند. تحلیل آماری پرسش نامه آسایش حرارتی بر اساس معیارهای احساس حرارتی، ترجیح و پذیرش حرارتی نشان داد که ساکنان منطقه توانسته اند به کمک این رفتارها، آسایش حرارتی را در 51 درصد از اوقاتِ روزهای مورد مطالعه که از روزهای خیلی گرم منطقه بوده است بدون هر گونه وسیله سرمایشی مکانیکی تجربه نمایند. همچنین این مطالعه نشان داد در دوره مورد مطالعه، رفتار سازگارانه آبدهی به خارخانه ، عملکرد حرارتی بهتری نسبت به رفتارهای بازکردن درچه و بازکردن کلک داشته است.
تحلیل ساختار فضایی محلات سنتی شهری براساس نظام مراکز محله (نمونه موردی: محله سنگلج، تهران)
حوزههای تخصصی:
تحولات شهر در دوران معاصر، بیشترین آسیب را به محلات تاریخی وارد ساخته است. مدرنیزاسیون از بالا که سرآغاز این تغییرات بنیادین بوده، توسعه بی رویه شهرها را به دنبال داشته و موجب فرسودگی و ناکارآمدی محلات سنتی شده است. این پهنه های شهری زمانی در توازن کارکردی قرار داشته و با لایه های آشکار و پنهان خود، نیازهای شهروندان را پاسخگو بوده اند. مراکز محله از وجوه اصلی این قبیل محلات است که کانون اصلی تعاملات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی در مقیاس محله و منطبق بر کنش های شهروندی بوده که در گذر زمان شکل گرفته اند. در بحبوحه تحولات معاصر محلات، این الگوی مراکز محله نیز قابلیت خود را ازدست داده و جایگزینی در مقیاس محله برای آن ایجاد نمی گردد. هدف این پژوهش خوانش الگوی شبکه مراکز محله در محلات سنتی و واکاوی وضعیت فعلی آن ها در جهت بازیابی آن منطبق بر نیازهای شهروندان معاصر است. از همین منظر این پژوهش با انتخاب محله سنگلج به عنوان یکی از مهم ترین محلات تاریخی تهران که درگیر معضل فرسودگی می باشد، به مطالعه نظام عملکردی مراکز محله در آن می پردازد. لذا با اتخاذ نگرش کاربردی و کیفی، روش تحقیق این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و بامطالعه کتابخانه ای و اسنادی به بررسی مبانی محله و مرکز محله پرداخته و با مشاهدات میدانی وضعیت بافت فرسوده محله سنگلج را واکاوی می کند. یافته های این پژوهش بیانگر شبکه ای از فضاهای جمعی محله است که با سیستم دسترسی ارگانیک خود با یکدیگر در ارتباط بوده و هرکدام به تناسب به نیازهای شهروندان پاسخگو بوده اند. نتیجه این پژوهش و بررسی های آن، به نیاز خوانش الگوی فضاهای مراکز محله در وضعیت امروزه بافت های فرسوده اشاره دارد و به ارائه راهکارهای در جهت احیای این نظام عملکردی می پردازد.
پدیدارشناسی منظر کوشک در سیستم باغ شاه و آسیب شناسی تحولات آن در ادوار مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۱
48 - 57
حوزههای تخصصی:
باغ شاه یکی از آثار واقع در مجموعه باغستان شهری عباس آباد بهشهر متعلق به دوران صفویان است. این باغ و کوشک آن در بازه های زمانی مختلف به خصوص در دوران معاصر، دچار تحولاتی شتاب زده، سلیقه ای و تزئیناتی بزک مانند شده است که آسیبی جدی بر اصالت و هویت اثر تلقی می شود. فرضیه پژوهش آن است که آسیب های تحولات نابه جای باغ ناشی از خروج کوشک از نگرش سیستمی و کل نگر باغ در ازای سطحی نگری و جزءنگری به آن است. این مقاله سعی دارد با پدیدار شناسی منظر کوشک به عنوان نقطه عطف باغ آسیب ها و تحولات نابه جای آن را در ادوار مختلف ارزیابی کند. تحقیق حاضر به صورت کیفی با روش توصیفی-تحلیلی و پدیدارشناسی به واسطه اطلاعات میدانی و اسنادی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد، کوشک با تأسی از نگرش سیستمی و کل نگر در هماهنگی با سیستم باغ پدید آمده است. گسست نظام ها در نگرش جزء نگر در ادوار بعد موجب خروج کوشک از سیستم کل نگر شده است. ثمره این نگاه سطحی و جزء نگر نادیده انگاشتن یک کل نظم دهنده هدفمند، ورود تغییرات نابه جا و سلیقه های مختلف، الگوبرداری از کالبدهای مغایر با معنا، هدف و هویت منظر کوشک، در دوران حاضر است.
قنات، ردّ حیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
3 - 3
حوزههای تخصصی:
زندگی در دشت های مرکزی ایران که در هزاره اخیر اغلب از کویرهای خشک با گرمای تابستانی زیاد تشکیل شده، فاقد توجیهات متعارف برای سکونت است. ندرت آب و اقلیم سخت برای مردمی که معیشت آنها وابسته به زمین است، جاذبه ای برای ساخت شهر و روستا ندارد. اما شهرهای بزرگی همچون یزد، کاشان، سمنان، دامغان، بیرجند، زابل، بم و کرمان در اطراف کویرهای مرکزی ایران برپا شده اند که صدها شهر کوچکتر و بسیار روستاهای وابسته را در اطراف خود دارند. پاره ای از این آبادی ها که به دلایل امنیتی و تجاری بر سر راه های تاریخی پدید آمده بودند، نیز در گذر زمان و هزاره اخیر که اقلیم این منطقه به خشکی گرائید، جمعیت بیشتری گرفتند. درحالی که زندگی گذشتگان که بسیار وابسته تر از امروز به وضع طبیعت بود، مانعی برای کوچ و سکونت در مناطق برخوردار نداشت. مردمان این نواحی برای سازگاری با تغییر اقلیم و تداوم حیات خود به بهره گیری از فنونی پرداختند که تدریجاً عنصر اصلی منظر زندگی آنان شد؛ قنات شاید، مهمترین آنها باشد.تاریخ قنات را به اساطیر ایرانی نسبت می دهند. قنات، فن انتقال آب زیرسطحی به سطح زمین بدون بهره گیری از انرژی است. کوره ای شیبدار میان مظهر قنات تا مخزن آب در زیرزمین حفر می شود و آب در شیب ملایم کوره به سمت بیرون جریان می یابد. شیب کمتر کوره نسبت به سطح زمین، در محل تقاطع آنها، مظهر قنات را پدید می آورد. فقدان آب های جاری در اقلیم خشک، قنات را در اهمیت فوق العاده ای در جامعه قرار می دهد. همه حیات روستا و شهر به آن وابسته می شود. لذا مشاغل مرتبط با قنات، همچون مقنی و میراب از ارج و مقام بالای اجتماعی برخوردار می شوند. حفاظت آب و مسیر قنات، در زمره قواعد اخلاقی قرار می گیرد که آلوده کردن یا آسیب آن گناه است. خدمات بهره وری قنات همچون ایجاد روشنایی در مظهر و حوضچه های فرعی برای استفاده شست وشو سنت خیرین می شود. اسامی مرتبط با قنات همچون مقنی زاده و قنواتی به مثابه نمود شأن اجتماعی بر حرفه مندان وابسته گذارده می شود. فرهنگ احداث قنات، نماد عمل صالح و باقیات صالحات از سوی ثروتمندان و حاکمان رایج می شود.این همه سنت ها و فرهنگ هایی که در ارتباط با قنات پدید می آید، حاکی از وجود «بسته مفهومی» مرتبط با قنات در ذهن ایرانیان کویرنشین است. «مفهوم» قنات، همچون مخزن آن، سرشار از معناهایی است که در طول قرون در ارتباط با کارکرد و نقش حیاتی آن در زندگی اهالی مرکزی سرزمین ایران به وجود آمده؛ هریک از معناها در محیط بیرونی ذیل صورتی انعکاس یافته که امروزه «نمود» آن خوانده می شود.رشته چاه هایی که به کوره قنات می رسند تا خاک کوره را در زمان حفاری تخلیه کنند و هوا را به مقنی کوره برسانند، مهم ترین نمود «مفهوم» پیچیده قنات است. حلقه هایی ساخته شده از خاک کوره که گرداگرد دهانه چاه ریخته شده تا هم از ورود آب های سطحی به قنات و تخریب آن جلوگیری کند و هم نشانه خطر باشد برای جلوگیری از سقوط به درون چاه. تصویر رشته چاه های قنات عنصر جدانشدنی از مفهوم حیات در فلات مرکزی ایران است. صورت بدیعی در کویر که همچون «ردّ حیات» از تکاپوی انسان ها در طول قرن ها برای بقا حکایت می کند. عکس روی جلد اثر مرحوم «گئورگ گرستر» است که در سال 1355 (1976م.) بر فراز قنات های یزد عکاسی شده است. وی در شرح عکس خود نوشته است: «درحالی که بر فراز ایران سفر می کردم، به این فکر بودم که مناظر فرهنگی و طبیعی سرزمین پارس با بیابان های نمکی و باغ های بهشتی اش برای تماشا از آسمان آفریده شده اند. آبادی هایش با قنات ها و آبراه های زیرزمینی اش مثال بارز معماری بدون معمار هستند». این عکس بازنمایی مداخله آهنگین پیشینیان ماست در دل صحرایی که به ظاهر خالی است. اما ردّ حیات از غوغایی که در زیر زمین نهفته حکایت می کند. این عکس به لطف فرزند ایشان خانم Anya v. Schweinitz-Calonder که مدیریت مؤسسه Georg Gerster Air Photography را برعهده دارد به پاس علاقه پدر ایشان به سرزمین ایران برای چاپ در اختیار مجله منظر قرار گرفته است. از ایشان سپاسگزاریم.
تدوین سناریوهای گردشگری خلاق در شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
101 - 116
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: گردشگری خلاق آخرین حلقه از زنجیره گردشگری است و امروزه می توان شاهد فراگیرشدن تقاضا برای محصولات گردشگری خلاق بود. در این برهه زمانی رغبت ملل مختلف به سرمایه گذاری در این بخش بیشتر شده است که خود می تواند زمینه ساز رقابت باشد. در این راستا جهت بهره گیری هرچه بیشتر از ثمرات این صنعت، لزوم توجه به رویکرد گردشگری خلاق در شهر ارومیه بیش ازپیش احساس می شود. هدف: ازاین رو هدف پژوهش حاضر، تدوین سناریوهای گردشگری خلاق در شهر ارومیه می باشد. روش:نوع تحقیق کاربردی توسعه ای و روش بررسی آن با توجه به روش جدید آینده نگاری، پیمایش نظرات کارشناسان و متخصصان در قالب پرسشنامه به صورت ماتریس آثار متقابل بوده که در این تحقیق بر اساس روش گلوله برفی 15 نفر انتخاب شده اند و از نرم افزار میک مک و سناریو ویزارد برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده می شود، برای تحلیل و ارزیابی گردشگری خلاق در شهر ارومیه از 40 عامل استفاده شده است که با نرم افزار میک میک، رابطه بین متغیرها ارزیابی و پیشران های کلیدی استخراج شده اند . سپس این عوامل در قالب گمانه ها مورد تائید کارشناسان، طبقه بندی و وارد محیط سناریو ویزارد شده که درنهایت سناریوهای بر اساس گمانه ها در محیط سناریو ویزارد به صورت بحرانی، ایستا و مطلوب طبقه بندی شده اند. یافته ها: با توجه به یافته های مستخرج از نرم افزار میک مک، 10 عامل کلیدی تأثیرگذار شناسایی شدند و یافته های مستخرج از سناریو ویزاردنشان داد که 14 سناریو باورکردنی و محتمل (1 سناریو با وضعیت مطلوب، 4 سناریو با وضعیت ایستا و 9 سناریو با وضعیت بحرانی) برای وضعیت آینده گردشگری خلاق در شهر ارومیه در افق 1404 به دست آمدند. نتیجه گیری: با توجه به نظرات کارشناسان شرایط ناامیدکننده ای برای توسعه گردشگری خلاق شهر ارومیه وجود دارد و لزوم برنامه ریزی جهت مقابله و کاهش تأثیرات منفی ناشی از وقوع آن ها و همچنین ضرورت توجه به سناریو مطلوب یا همان توسعه گردشگری خلاق شهر ارومیه را ضروری ساخته است.
بررسی دیدگاه ساکنین محله های منطقه 8 تهران درباره تأثیر شیوع کووید 19 بر شاخص ها و عوامل محله های زیست پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع ویروس کووید 19، شهرها را با چالش های بسیاری مواجه کرده است که مهم ترین آن ها، به خطر انداختن پایداری و زیست پذیری محله های شهری است. اقدامات توصیه شده از سوی سازمان بهداشت جهانی برای جلوگیری از شیوع این ویروس ازجمله فاصله گذاری فیزیکی و قرنطینه خانگی سبب ایجاد سازوکارهای جدیدی شده که زیست پذیری محله ها را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. هدف اصلی پژوهش، بررسی تأثیر شیوع کووید 19 بر شاخص ها و عوامل زیست پذیری محله های شهری از دیدگاه ساکنین می باشد. این پژوهش ازلحاظ روش شناسی، کمی است. این پژوهش بر مبنای نظر ساکنین و با استفاده از ابزار پرسشنامه در محله های منطقه 8 تهران انجام گردیده و با روش تحلیل عاملی اکتشافی، ده عامل بنیادی به ترتیب تبیین کنندگی موضوع، شامل سلامت و شادابی، تفریحات و سرگرمی، سکونت، حمل ونقل، بهداشت محیط، امنیت، اقتصاد و اشتغال، وضعیت فرهنگی، آموزش و هویت شناسایی شده است. از دیدگاه ساکنین، شیوع کووید 19 بیشترین تأثیر را بر عامل سلامت و شادابی با درصد تبیین کنندگی 34/8 داشته است. در بین محله های منطقه 8، محله مدائن در شرایط شیوع کووید 19، از دیدگاه ساکنین نیازهای زیست پذیری افراد را بهتر برآورده کرده است. این رتبه بندی به تفکیک عوامل در محله های منطقه 8 انجام شده که بیانگر اولویت مداخله در شاخص ها برای ارتقاء زیست پذیری محله ها بر اساس دیدگاه ساکنین است. درنهایت، بر مبنای اولویت هر یک از عوامل و مطابق با نظر ساکنین، پیشنهادهایی برای ارتقاء زیست پذیری محله ها در دوران شیوع کووید 19 ارائه شده است.
واکاوی روند استقرار نظام مدیریت دانش در شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، دانش سازمانی، به عنوان مهم ترین سرمایه هر سازمانی مطرح است. استقرار مدیریت دانش، منجر به تحول سازمانی شده و بهره وری سازمانی افزایش می یابد. اهمیت این موضوع برای شهرداری ها که عملکرد آن ها به طور مستقیم با افزایش رفاه شهروندان و کیفیت زندگی شهری ارتباط دارد، از اهمیت بسزایی برخوردار است. شهرداری تهران از سال ها پیش، درصدد استقرار نظام مدیریت دانش است؛ اما علی رغم صرف هزینه های بالا، نتوانسته است به یکپارچگی و بهره وری در این امتداد دست یابد. این پژوهش در تلاش است با واکاوی وضعیت موجود مدیریت دانش و استقرار آن در شهرداری تهران، سیاست گذاران و مجریان آن را در جهت پیاده سازی مطلوب یاری رساند. در این امتداد با 18 نفر از کارمندانی که با مدیریت دانش در شهرداری تهران سروکار دارند مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام و داده ها پس از پیاده سازی با استفاده از راهبرد نظریه داده بنیاد تحلیل و یافته ها در چارچوب مدل استراوس و کوربین ارائه شدند. یافته ها نشان داد علی رغم تشکیل کمیته راهبری مدیریت دانش در شهرداری تهران و ابلاغ نظامنامه به صورت یکپارچه برای کل سازمان، عدم حمایت مدیران ارشد از پیاده سازی مدیریت دانش، نبود کلان نگری در مدیران، نرخ بالای جابجایی مدیران و نظایر آن، چالش هایی برای استقرار مطلوب مدیریت دانش در این سازمان مهم ایجاد کرده است. در این امتداد پیشنهاد می شود ضمن مقابله با هر نوع آزمون وخطا، نهاد سیاست گذاری با نهاد اجرای مدیریت دانش در شهرداری ادغام و برای برخی پست های سازمانی مرتبط در واحدهای گوناگون شهرداری، مأموریت مربوط به مدیریت دانش تعریف شود.
ارزیابی تأثیرات مؤلفه های فضا بر سازماندهی رفتار محیطی شهروندان در فضاهای ورودی شهرها (نمونه موردی: دروازه قرآن شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۲
46 - 57
حوزههای تخصصی:
فضاهای ورودی شهرها علاوه بر معرفی یک شهر و ایجاد اولین تصویر ذهنی مخاطبان از آن، به دلیل داشتن پتانسیل های مختلفی که باعث بروز فعالیت های متنوعی می شود، از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند؛ به همین جهت یافتن مهمترین مؤلفه های تأثیرگذار در الگوهای رفتاری کاربران و همچنین راه حلی مناسب جهت معیارهای تأثیرگذار در طراحی فضاهای ورودی شهرها، یکی از مهمترین مسائلی است که امروزه طراحان شهری به دنبال آن هستند. درواقع سؤال اصلی پژوهش، درباره نحوه و نوع ارتباط ابعاد مختلف ادراکی، کالبدی، اجتماعی و غیره در فضاهای ورودی شهر با شکل گیری الگوهای رفتاری است. در همین راستا دروازه قرآن شیراز به عنوان یکی از نمونه های شاخص که دارای مؤلفه های مختلف فضایی و ادراکی در ابعاد گوناگون و همچنین یک فضای شهری با سطح کنش گری بالا و فعالیت های متنوع است، انتخاب و مورد تحلیل جامع الگوهای رفتاری قرار گرفته است. روش تحقیق پیشِ رو از نوع ترکیبی کمی و کیفی است و براساس هدف از نوع ارزیابی خصوصیات فیزیکی، فرهنگی، هویتی و ادراکی است. مشاهده و تحلیل کیفی با استفاده از تکنیک های نقشه برداری رفتاری، پرسش نامه، مصاحبه و تحلیل عکس است. مهمترین مؤلفه های محیطی تأثیرگذار بر رفتار کاربران در فضاهای ورودی شهرها، براساس دیدگاه های نظریه پردازانی نظیر لنگ، بارکر و کانتر در سه دسته عوامل فیزیکی و کالبدی محیط، عوامل فرهنگی، هویتی، اجتماعی و عوامل روانی و ادراکی محیط تقسیم بندی شده است. نتایج نشان می دهد که مؤلفه های هویتی و کیفیت مطلوب بصری بیشترین نقش را در جذب کاربران به فضای ورودی شهرها داشته و کیفیت بصری مناظر و چشم اندازهای اطراف ارتباط مستقیمی با میزان حضورپذیری و آرامش فضایی دارد و میزان تأثیرگذاری این مؤلفه بیشتر از مؤلفه هایی نظیر حریم خصوصی و چیدمان فضایی است.
بازتعریف مفهوم «ارزش» در برنامه ریزی مسکن از منظر اندیشه ی اسلامی (مورد مطالعاتی: شهرتبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«ارزش»ها بالواقع باورها و عقاید ریشه داری تلقی می شوند که جامعه مبتنی بر آن، درباره آنچه خوبی، بدی، برتری و یا کمال دانسته می شود، رفتار می کند. درعین حال، مفهوم «ارزش» از جمله مفاهیم اعتباری و برساختی به شمار می آید که هر جامعه مطابق با اندیشه حاکم بر آن، متصوّر می شود، بنابراین زمانی محتوای «ارزش» ضامن هدایت جامعه به کمال انسانی و مطلوب است که منطبق بر روح حاکم بر آن باشد. در همین راستا نوشتار حاضر، با تعمقی بر مفهوم «ارزش» در برنامه ریزی مسکن شهری، سعی دارد تا بازتعریفی از مفهوم «ارزش» در برنامه ریزی مسکن شهر تبریز، مطابق با فرهنگ و اندیشهاسلامی حاکم بر آن، ارائه کند. این پژوهش مبتنی بر پارادایم رئالیسم اسلامی و براساس دیدگاه ارزش شناسی علامه طباطبایی و به ویژه نظریه اعتباریات ایشان هدایت شده است. در همین راستا با کاربرد راهبرد پژوهش پس کاوی، مدل مفهومی ارزش در مسکن شهر تبریز در قالب سه نمونه مطالعاتی مورد آزمون قرار می گیرد. جهت آزمون نمونه ها، مبانی نظری روش هدانیک، مطمح نظر نوشتار بوده است. یافته ها نشان می دهند که بیشترین قدرت تبیین کنندگی متغیر «ارزش» مسکن شهری تبریز، مربوط به مقوله «ساختاری-فیزیکی» بنا است و بعد از آن، مقوله «محیطی» در ارتباط با دسترسی به کاربری¬ها، حائز اهمیت به نظر می رسد و این در حالی است که در هیچ یک از نمونه های مورد بررسی، مصداق کاملی از مفهوم ارزش، پدیدار نشده است.در نهایت با عنایت به اینکه «ارزش» یک مقوله فرهنگی است، به¬نظر می رسد که برای تحقق مفهوم جامعی از ارزش در برنامه ریزی مسکن شهری، لاجرم باید فرایند بومی ساختن توسعه مسکن منطبق با فرهنگ اسلامی و به تبع آن ارزش های منبعث از آن، مدنظر برنامه ریزان شهری قرار بگیرد.
تحلیل و بررسی مقاومت حرارتی مناسب برای طراحی پوسته ساختمان های مسکونی در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۶
67 - 81
حوزههای تخصصی:
کشور ایران در بین 10 کشور جهان با بیشترین میزان مصرف انرژی حاصل از سوخت های فسیلی قرار دارد و نزدیک به 40 % از این انرژی در بخش ساختمان استفاده می شود. این مسئله باعث افزایش غلظت گازهای گلخانه ای در جو زمین و افزایش آلودگی های زیست محیطی می شود. برای کاهش اثرات نامطلوب مصرف انرژی های فسیلی در ساختمان نیاز به ساخت بناهایی با مصرف انرژی کارآمد است. گام نخست در ساخت بنایی با مصرف انرژی کارآمد طراحی پوسته ساختمان با رفتار حرارتی مناسب است. هدف این پژوهش تعیین مقاومت حرارتی مناسب برای اجزای مختلف پوسته ساختمان های مسکونی با توجه به شرایط اقلیمی منطقه است. رویکرد پژوهش کمّی بوده و روش اتخاذ شده برای تحقیق، توصیفی- تحلیلی و شبیه سازی است و برای انجام تحلیل ها، یک ساختمان با کاربری مسکونی در نرم افزار دیزاین بیلدر شبیه سازی شده است. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان داد که افزایش مقاومت حرارتی پوسته ساختمان بار گرمایش ساختمان را نسبت به بار سرمایش به مقدار بیشتری کاهش می دهد. مقاومت حرارتی مناسب برای دیوارها بین m 2 .K/W ۲-۳.۵، برای بام مسطح m 2 .K/W ۳، برای سطوح شیبدار بام بین m 2 .K/W ۱.۵-۲.۵ و برای کف فضای شیروانی رساندن مقاومت تا m 2 .K/W ۱.۵ قابل قبول است. برای شیشه های چندجداره پنجره کاهش ضریب انتقال حرارتی شیشه تأثیر رضایت بخشی بر کاهش بار گرمایش و سرمایش ساختمان ندارد.
ارزیابی شکل شهر و وابستگی به خودرو در شهر جدید مَرن-لَه-وَله ، پاریس (فرانسه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۹
51 - 71
حوزههای تخصصی:
وابستگی به خودرو یکی از بزرگ ترین چالش های شهرهای امروزی است که پیامدهای منفی بسیاری داشته و برای تدوین راهبردهای کارآمد برای خروج از این وضعیت، سنجش شهرها از این زاویه ضروری است. در پژوهش حاضر، که در دسته پژوهش های کمی و کاربردی قرار دارد، با هدف ارزیابی میزان وابستگی به خودرو، شهر جدید Marne-la-Vallée در شرق پاریس به عنوان نمونه موردی مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این پژوهش پس از معرفی این شهر و بررسی ادبیات موضوع، به منظور تبیین شاخص هایی برای ارزیابی وابستگی به خودرو شش بعد متفاوت شناسایی شده اند. این شش بعد شامل پیوستگی/پراکندگی بافت شهری، دسترسی به مراکز شهری، حمل ونقل پایدار، تراکم جمعیتی، خوشه بندی بافت شهری و دسترسی به فضای سبز هستند که در هر یک از این ابعاد پارامترهای متعددی مورد بررسی قرار گرفته و در قالب نمودارهایی ارائه شده اند. پس از بررسی موارد ذکر شده در چهار بخش شهر و با مقایسه آنها با سطح میانگین، نتایج ارائه شده نشان می دهد که در این شهر «وابستگی به خودرو» تابعی از فاصله از مرکز اصلی (پاریس) بوده و با دور شدن از مرکز، این شرایط در پنج بعد از شش بعد مورد بررسی، تشدید شده و تئوری ترکیب مفهومی«سه گونه بافت شهری» پیتر نیومن در آن تأیید می گردد.
بررسی تأثیر شکل سقف آتریوم بر دریافت روشنایی داخلی آتریوم در فضاهای آموزشی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۹
97 - 111
حوزههای تخصصی:
تأمین روشنایی فضای آتریوم با بهره گیری مناسب از نور روز طبیعی از مواردی است که می بایست در طراحی این نوع از فضا مورد توجه قرار گیرد. نظر به اینکه فرم و ساختار سقف آتریوم می تواند بر نحوه دریافت روشنایی طبیعی فضا تأثیرگذار باشد، مقاله حاضر در پی بررسی تأثیر نوع و شکل سقف آتریوم بر میزان دریافت روشنایی داخلی آن در بناهای آموزشی اقلیم سرد شهر تبریز می باشد. جهت انجام پژوهش، آتریوم های دو طبقه با ابعاد 4*4، 6*6، 8*8 و 10*10 و پنج نوع سقف شامل سقف مسطح با نورگیری از بالا و جانبی، سقف دندانه ای، سقف شیب دار یک طرفه و دوطرفه با سطح شیشه خوری 90-50 درصد (با فاصله 10 درصد) طراحی گردید. با استفاده از نرم افزارهای اکوتکت و ردینس مدل های تحقیق بهینه سازی و میزان نور روز دریافتی، فاکتور نور روز و آتونومی نور روز از اول مهر تا آخر خرداد اندازه گیری گردید. دستاورد تحقیق حاکی از آن است که کمترین میزان نور دریافتی در آتریوم با سقف مسطح با نورگیر جانبی و بیشترین مقدار در آتریوم با سقف شیب دار دوطرفه ایجاد شده است. همچنین در آتریوم های با سقف مسطح (نورگیر از بالا)، سقف دندانه ای و سقف شیب دار یک طرفه، ابعاد 6*6 با سطح شیشه خوری 50 درصد و در آتریوم با سقف شیب دار دوطرفه، ابعاد 4*4 با سطح شیشه خوری 90 درصد امکان تأمین مناسب روشنایی طبیعی روز فراهم می گردد. البته می بایست خاطرنشان کرد که نتایج به دست آمده تنها تحت تأثیر تغییرات شکل سقف، ابعاد پلان آتریوم و سطح شیشه خور سقف بوده و تأثیر سایر عوامل مورد کنکاش قرار نگرفته است.
بررسی روش های نوین در ساماندهی بافت های فرسوده شهری(نمونه موردی : شهر لامرد)
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
140-157
حوزههای تخصصی:
نقش خلاقیت انسانی در توسعه پایدار گردشگری جزیره قشم
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
158-166
حوزههای تخصصی:
نقش خلاقیت نیروی انسانی در فرایند توسعه پایدار، نقشی بی بدیل است و آینده هر ملتی را نیروی انسانی آن تعیین می کند. پایداری در فاكتورهای توازن اجتماعی، محیطی و اقتصادی برای عملكرد طولانی، از مسایل حیاتی دنیای امروز محسوب می گردد. یكی از فاكتورهای مهم موفقیت پایدار یك سازمان و یا كسب و كار، نیروی انسانی خلاق آن سازمان است. انجام فعالیتهای گردشگری که مشاغل گوناگونی راهم به دنبال دارد در هر کشوری بعنوان بخشی از فعالیتهای اقتصادی در کنار بخش صنعت وکشاورزی موجب رونق و پیشرفت اجتماعی- اقتصادی آنان می گردد. هدف اصلی این مقاله بررسی نقش خلاقیت انسانی در توسعه پایدار با تاکید بر پتانسیل های جزیره قشم بر توسعه اجتماعی و اقتصادی این جزیره می باشد. روش تحقیق، از نوع توصیفی- تحلیلی با ترکیبی از روش تحقیق کتابخانه ای و میدانی است. در این مقاله سعی شده به نقش خلاقیت در توسعه جزیره قشم که از جنبه اکوتوریسمی که حساسیت خاصی در همه ابعاد اكولوژیك، اقتصادی ، انسانی ، فرهنگی و سیاسی برخوردار است پرادخته می شود. این جزیره بزرگترین جزیره ایرانی خلیج فارس است كه نزدیكترین آنان به ساحل می باشد. توسعه پایدار جزیره با توجه به ماهیت جزیره ای بودن آن از نظر اكولوژیكی و حضور اكوسیستم های خاصی چون جزایر مرجانی، جنگل های حرا و اراضی خاص و وسیع داخلی آن در كنار روند نابسامان توسعه گذشته اش مستلزم دقت خاصی است كه باید حتماً بر شناخت دقیق وضعیت موجود از کلیه جهات خلاقیت انسانی در برنامه ریزی و مدیریتی مستمر از نظر محیط زیست مبتنی باشد.
تدوین مدل مفهومی انرژی کارایی در حوزه ی شهرسازی مبتنی بر تجارب موفق جهانی
حوزههای تخصصی:
رشد روز افزون جمعیت شهری، پیشرفت تکنولوژی و گسترش وابستگی به اتومبیل معضلات زیست محیطی فراوانی را به همراه داشته است. به طوری که بخش اعظمی از انرژی جهانی در شهرها به مصرف می رسد و شهرها مسئول تولید 80 درصد از انتشار گازهای گلخانه ای جهانی می باشند. در ارتباط با کاهش مصرف انرژی، در زمینه برنامه ریزی حمل ونقل و همچنین امور ساختمان و معماری، مطالعات و پژوهش هایی صورت گرفته و راهکارهای متعددی ارائه شده است اما در زمینه شهرسازی و انرژی مصرفی و راهکارهای برخورد با آن مطالعات چشم گیری صورت نگرفته و جای خالی این گونه مطالعات احساس می شود. چه بسا استفاده از اهداف و اصول تجارب اجرایی دیگر نقاط جهان، بتواند راه را برای پژوهش های کارامد در کشور، هموار کند. بنابراین در پژوهش پیش رو تلاش بر آن بوده تا با استفاده از تحلیل داده های ثانویه و اسناد، به درک درستی از یک مدل مفهومی با استفاده از پروژه های مهم اجرایی جهان در زمینه ی کارایی انرژی، برسد و خلأ موجود در زمینه مطالعه پیش از اجرا و بهره گیری از تجربه و امکان مقایسه ادبیات مطالعات انجام شده در حوزه گسترده مربوط به تجارب جهانی و سنجش رابطه انرژی و پایداری برطرف گردد. با توجه به ماهیت کاربردی این تحقیق، روش مورداستفاده در آن به صورت توصیفی-تحلیلی است و برای داده پردازی و تجزیه وتحلیل داده ها به ترتیب از شیوه های اسنادی و تحلیل محتوا بهره جسته است. نتایج پژوهش حاکی از آنست که همکاری و مشارکت میان بخش دولتی و خصوصی در زمینه های مختلف نظیر برنامه ریزی، طراحی، سرمایه گذاری، مدیریت و غیره مشهود است. مشارکت ساکنین، آموزش، ارائه ی راهکارهایی برای کاهش تقاضای انرژی، حفاظت از منابع و استفاده از منابع انرژی تجدیدناپذیر، کاهش پسماند، اختلاط کاربری و حمل ونقل عمومی از جمله اقدامات موثر در رسیدن به اهداف در این پروژه بوده است.
بررسی نقش فرهنگ اجتماعی در حمل و نقل و ترافیک شهری
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد شهرنشینی و زیاد شدن تعداد خودروها در بسیاری از کشورهای درحال توسعه نقش سیستم حمل و نقل عمومی را در ایجاد قانون مداری، آرام سازی و برپایی محیطی مطلوب برای زندگی به خوبی مشهود ساخته است. از این رو گسترش فرهنگ استفاده از حمل و نقل همگانی در یک جامعه می تواند نقش به سزایی در چگونگی عملکرد سیستم کلی حمل و نقل شهر داشته باشد. از جمله مشکلاتی که در اثر عدم استفاده مناسب از حمل و نقل عمومی بوجود می آید می توان به افزایش بار ترافیکی خیابان ها، تداخل حرکت سواره و پیاده و آشفتگی بصری و روانی اشاره کرد. در این پژوهش ابتدا به تجربه جهانی حمل و نقل در شهرهای مختلف جهان پرداخته، سپس محورهای حمل و نقل پایدار و ضرورت آموزش و تدوین فرهنگ در حوزه حمل و نقل و ترافیک شهری مورد بحث و بررسی همه جانبه قرار می گیرد. روش این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد که با استفاده از منابع کتابخانه ای، اسنادی و تحقیقات قبلی انجام گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داد که برای اجرای موفق یک طرح ترافیکی بایستی ارتباط مستحکم و منسجمی بین سه مرحله طراحی و برنامه ریزی، آموزش عمومی و اجرای قانون موفقیت برقرار باشد و آموزش مقررات و موازین بین المللی ترافیک به تمامی طبقات جامعه اعم از مردم عادی، مسئولان و مجریان امر نقش بسیار اساسی در اصلاح و کنترل ترافیک خواهد داشت، زیرا لازمه زندگی کردن در یک جامعه صنعتی و ماشینی، آشنایی و آگاهی کامل مردم آن جامعه با فرهنگ زندگی در چنین جامعه ای است. همچنین مطالعات نشان داد که روش های مختلفی برای طراحی و اعمال مدیریت ترافیک در شهرها وجود دارد که می توان به حفظ امنیت عبور عابران پیاده ، کنترل پارک های خیابانی و طرح استفاده بهینه از پارکینگ و اقدامات مربوط به ساخت پیاده روها اشاره کرد.
ارزیابی ابعاد تاب آوری شهری با استفاده از روش میانگین مجموع فواصل از حد بهینه (مطالعه موردی: منطقه ۹ شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
33 - 44
حوزههای تخصصی:
سوانح طبیعی همواره چالشی بزرگ در دستیابی به توسعه پایدار جوامع انسانی بوده است. نگاهی که تا کنون در مدیریت سوانح و مدیریت شهری وجود داشته ،بیشتر نگاه مقابله ای و کاهش مخاطرات بوده است. حوزه ادبیات مخاطرات در یک تغییر پارادایم از (ارزیابی مخاطرات) به سمت (تحلیل آسیب پذیری) تغییر رویه داده است. در پژوهش پیش رو با توجه به تبیین رابطه تاب آوری در جهت کاهش اثرات سوانح طبیعی ، در راستای شناخت ابعاد تاب آوری و راهبردهایی برای تقلیل خطر، ابعاد چهار گانه رویکرد تاب آوری بررسی شده است.هدف از پژوهش حاضر،تحلیل شاخص های تاب آوری، اندازه گیری تاب آوری،بررسی میزان تاب آوری منطقه 9 شهرداری مشهد میباشد.در این پژوهش با استفاده از مدل میانگین مجموع فواصل از حد بهینه مقادیر DSF,IIFو URF محاسبه گردید و میزان تاب آوری منطقه 9 شهرداری مشهد برابر با 0.89 بدست آمد که شرایطی نسبتا تاب آور را مشخص می کند.
تحلیل آثار معماری معاصر با رویکرد نقد اسطوره ای؛ انطباق طرح معماری پایانه بندری «یوکوهاما» با کهن الگوی باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم مرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۶
17 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: طراحی و روش های آن همواره یکی از دغدغه های مهم افرادی بوده است که در عرصه های آکادمیک و حرفه ای در قلمروهای مختلف آن فعالیت می کنند. معماری به عنوان یکی از رشته های مرکزی این حوزه فعالیت است که چگونگی پیدایی آثار آن در دوران مختلف، دیدگاه اندیشمندان و صاحب نظران را از زاویه های متفاوت به چالش کشیده و نتایج مطالعات گویای نظرات ضد و نقیض در حوزه روش شناسی طراحی است. در این میان برخی پژوهشگران روان شناسی و انسان شناسی معتقد به تأثیر برخی عوامل غیر مستقیم در پیدایش آثار هنری هستند که باعث ایجاد منظرهای تازه در تحلیل آثار هنری و ارجاع آن به برخی عوامل ناخودآگاه شده است. هدف تحقیق: هدف از تحقیق حاضر بررسی برخی عوامل و ابعاد پنهان در شکل گیری یک اثر معماری است که طراح مستقیماً در آن دخالت نداشته و به صورت ناخودآگاه روش طراحی او را تحت تأثیر قرار می دهد. روش تحقیق: در این پژوهش با بهره گیری از ساختار روش «نقد اسطوره ای» و با رویکردی تحلیلی- تطبیقی و روش استقرایی، به بررسی عناصر و مفاهیمی که به صورت ناخودآگاه در آفرینش اثر نقش داشته و به بن مایه های اساطیری آن تأویل می نماید، پرداخته شده است. بدین منظور، نخست نحوه ظهور کهن الگوها در معماری تشریح می شوند. سپس یک نمونه کهن الگوی معماری انتخاب و با روش مورد پژوهی، اثر یک طراح معاصر با کهن الگوی انتخابی تطبیق داده می شود. نتیجه گیری: با استفاده از ساختار روش نقد اسطوره ای معلوم گردید نظام فضایی پایانه بندری یوکوهاما، که یک معمار ایرانی تبار در طراحی آن نقش اساسی داشته است، با نظام فضایی کهن الگوی باغ ایرانی در انطباق است.
بازیابی مفهوم و عملکرد چرخ های حکاکی در گوهرتراشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گوهرتراشی از پرسابقه ترین حوزه های فنی و علمی در فرهنگ اسلامی است. دامنه کاربرد این رشته، وسیع بوده و از جمله در ساخت زیورآلات، مُهرها، حرزها و طلسمات کاربرد دارد. بخشی از اطلاعات مربوط به گوهرتراشی در رسالاتی موسوم به «گوهرنامه» بازتاب یافته است. گوهرنامه ها، معمولاً به معرفی شیوه های گوهرشناسی (کانی شناسی) می پردازند. مباحث تمدنی، علوم طبی، علوم حدیث، جنبه های فنی تراش و جلای سنگ ها نیز از دیگر مفاد این رسالات است. مباحث فنی گوهرتراشی در این منابع، غالباً به اشاره و مختصر طرح شده و گاه با تعابیر تخصصی یا نامأنوس همراه شده است. از این رو، درک و کشف دانش پیشینیان در این مورد با ابهاماتی روبروست. یکی از این موارد، تنوع چرخ های تراش و جلاست که به رغم اشاره در اغلب گوهرنامه ها، مفهوم و عملکرد آنها مبهم و نامشخص باقی مانده است. از این رو، پرسش اصلی این تحقیق آن است که چرخ های حکاکی مصطلح در گوهرنامه های فارسی، دارای چه ویژگی هایی از نظر مفهوم، نوع شکل، ساختار و عملکرد بوده اند؟ هدف این مقاله، شناخت بیش تر این هنر و شیوه های به کارگیری چرخ های حکاکی در گوهرتراشی بر اساس متون و اصطلاحات رایج در گوهرنامه هاست. در ابتدای مقاله حاضر، گوهرنامه ها و ساختار محتوایی آنها به اجمال، معرفی و بررسی شده است. سپس بسامد اصطلاحی چرخ های گوهرتراشی (حکاکی) در این متون مورد بررسی قرار گرفته است. هم چنین، برای دستیابی هرچه بیش تر به داده های مرتبط با شکل، ساختار و عملکرد چرخ حکاکی، به جستجوی شواهد تاریخی و تصویری از منابع پیرامونی و متأخر پرداخته شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که اصطلاح چرخ حکاکی و نظایر آن در متون مختلف، ناظر به سه دستگاه چرخ گوهرتراشی، چرخ کنده کاری و تخته سفته گری بوده است. هم چنین، ساختار و عملکرد کلی این چرخ ها در طول زمان تغییر چندانی نکرده است.
مطالعه تطبیقی تأثیر پایه های قلیایی- بوری و سربی- بوری بر رنگ حاصل از احیای ترکیبات فلزی رنگزای منتخب به روش احیاء درون محفظه ساگار (ویژه هنرمندان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ سفال و سرامیک جهان، سرشار از فرم ها، نقوش مختلف و شیوه های گوناگون ساخت، پخت و تزیین است. تحقیق حاضر، با هدف بررسی تأثیر پخت احیایی درون محفظه ساگار بر اکسیدهای رنگی مختلف در دو پایه لعاب قلیایی- بوری و سربی- بوری شکل گرفته است. سوال مطرح شده در این پژوهش این است که پایه های مختلف لعاب سربی- بوری و قلیایی- بوری، بر نوع رنگ حاصل از احیای درون ساگار، چه تأثیری بر ترکیبات فلزی رنگزای منتخب دارند که شامل نیترات نقره، اکسیدهای مس، آهن و آنتیموان و ترکیب آنهاست؟ این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش به شکل تجربی انجام گرفته است. جمع آوری اطلاعات پژوهش، به شیوه کتابخانه ای، اسنادی بوده که با آزمایش و مشاهده، تکمیل گردیده است. نمونه های آزمایش، با جنس بدنه یکسان (ارتن ور فریتی)، در مجاورت ماده سوختنی یکسان (براده چوب) و در دمای 650 درجه سانتی گراد مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق، نشان دهنده تأثیر نوع لعاب پایه بر میزان احیاء و نوع رنگ به دست آمده است. در پایه سربی- بوری ، احیای تقریباً یکدست تمامی نمونه ها و تشکیل فام فلزی روی سطح لعاب و رنگ بندی تیره تر و پخته تر، مشاهده شد که در میزان صاف و براق شدن سطح، با توجه به افزوده ها تفاوت وجود دارد. این نتیجه، در پایه قلیایی- بوری به صورت جلوه های ابر و بادی و رنگ های روشن تر نمودار شد. هم چنین وجود سرب در لعاب سربی- بوری ، عامل تسریع احیای فلزات موجود روی سطح لعاب است و بالابردن دمای کوره و افزودن ماده سوختنی، به احیای بیش تر سطح لعاب کمک می کند. به طورکلی، نوع رنگ، میزان شفافیت و یکدستی لعاب، تحت تأثیر نوع لعاب پایه و نوع ماده رنگزا قرار دارد.