فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۵۰۵٬۶۸۵ مورد.
منبع:
تمدن حقوقی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۳
391-420
حوزههای تخصصی:
کاربرد سلاح های شیمیایی در طول سده بیستم میلادی، همواره یکی از مصادیق بارز نقض حقوق بشردوستانه بین المللی به شمار می رود؛ به ویژه پس از جنگ جهانی اول که استفاده از این سلاح ها به یکی از قواعد مسلم حقوق بین الملل بدل شد. با این حال، جنگ ایران و عراق، صحنه ای بی سابقه از استفاده گسترده و هدفمند از این سلاح ها توسط حکومت عراق بود. عراق، در طول جنگ، به طور سیستماتیک از سلاح های شیمیایی علیه نیرو های نظامی و غیرنظامی های ایرانی استفاده کرد؛ اقدامی که از منظر حقوق بین الملل، مستلزم واکنش حقوقی و پاسخگویی نهادهای ذیربط بود. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از منابع حقوقی، گزارش های رسمی و شواهد مستند، به جایگاه حقوقی حملات شیمیایی پرداخته و نیز ظرفیت پاسخگویی نهادهای مسئول و واکنش آن ها را مورد مطالعه قرار داده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نه تنها استفاده از سلاح های شیمیایی در این جنگ با اصول بنیادین حقوق بین الملل مغایرت داشته بلکه واجد خلاهای حقوقی در نظام حقوق بین الملل، تداوم آن و نادیده گرفتن حقوق قربانیان شده است. این پژوهش، با هدف تبیین زمینه های حقوقی و انسانی نقض حقوق قربانیان و همچنین مطالعه امکان تشکیل سازوکارهای قضایی بین المللی و پیشنهاد راهکارهایی در راستای تقویت سازوکارهای پاسخگویی بین المللی و پیشگیری از تکرار این جنایات در آینده است.
آشکارسازی پیامدهای تغییر اقلیم بر پارامترهای بارش و دما در حوضه آبریز کابل افغانستان با استفاده از مدل لارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۴
68 - 87
حوزههای تخصصی:
ازجمله مسائلی که در بین اقلیم شناسان امروزه مورد اختلاف قرار دارد، وجود تغییرات اقلیمی یا تغییر روند در متغیرهای جوی است. هدف اصلی در این تحقیق آشکارسازی پیامدهای تغییر اقلیم بر متغیرهای بارش و دما، و پیش بینی دما و بارش در حوضه ی آبریز کابل می باشد. برای ارزیابی اثر تغییر اقلیم بر متغیرهای بارش و دما، آشکارسازی، روندیابی، پیش بینی و تحلیل دقت مدل ها انجام گرفت. در این فرایند از روش های آنومالی، آزمون نا پارامتریک من-کندال، شیب سنس، مدل لارس (گزارش ششم) و ضریب همبستگی، ضریب تعیینr, R2, RMSE, NRMSE استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در حوضه ی آبریز کابل، میانگین بارش سالانه در سطح اطمینان 05/0 از روند افزایشی برخوردار بوده و میانگین سالانه ی دما در سطح اطمینان 05/0 روند افزایشی داشته و فصل بارندگی از زمستان به تابستان تغییر تدریجی نموده است. به عبارت دیگر، مقدار سالانه ی بارش در بازه ی زمانی 1979-2020 تقریباً 30/0 درصد یا معادل 93/0 میلی متر افزایش غییر محسوس و دما به طور قابل توجهی افزایش یافته است که تقریباً 8 درصد یا معادل 2/1 درجه سانتی گراد افزایش را نشان می دهد. پیش بینی ها نشان می دهد که روند افزایش دما و کاهش بارش نسبت به دوره ی پایه (1991-2021) در بازه ی زمانی 2021-2050 ادامه خواهد داشت. در تمامی سناریوهای SSP1-2.6،SSP2-4.5 وSSP5-8.5 دمای کمینه به ترتیب به میزان 4/0، 5/0 و 6/0 درجه سلسیوس و دمای بیشینه به میزان 6/0، 7/0 و 8/0 درجه سلسیوس نسبت به دوره پایه، افزایش و بارش سالانه نیز حدود11درصد نسبت به دوره پایه کاهش خواهد داشت؛ بنابراین بر اثر تغییرات اقلیمی افزایش دما و تغییر الگوی بارش، احتمال وقوع سیلاب و خطرات مرتبط با آن در آینده جدی تر خواهد شد. از این جهت مطالعات متغیرهای بارش و دما تحت شرایط تغییر اقلیم بسیار ضروری بوده و راهبردهای سازگاری با تغییر اقلیم و افزایش تاب آوری پیشنهاد می شود.
گردشگری کشاورزی و عوامل و موانع توسعه آن در مناطق روستایی، مورد مطالعه: مزارع زعفران شهرستان تیران و کرون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
371 - 350
حوزههای تخصصی:
مزارع کشاورزی و محصولات آنها، علاوه بر ارزش اقتصادی می توانند نقش مهمی در گردشگری بویژه در مناطق روستایی داشته باشند. این پژوهش به امکان سنجی توسعه ی گردشگری کشاورزی در مزارع زعفران روستاهای شهرستان تیران و کرون در غرب اصفهان و شناسایی و تشریح عوامل پیشران و موانع بازدارنده آن می پردازد. بهره برداران کشاورزی زعفران کار روستاهای منطقه، جامعه آماری مورد مطالعه بودند. تجربه عینی و عملی گردشگری در مزارع زعفران، متغیر وابسته، و ذهنیت های فردی، ویژگی های اقتصادی محصول و عوامل و موانع ساختاری و سازمانی، متغیرهای مستقل مطالعه بودند که پس از عملیاتی سازی و گردآوری داده های پیمایشی، هرکدام با پردازش ها و شاخص سازی های مناسب مورد سنجش قرار گرفته و تحلیل شدند. بر اساس نتایج، تجربه عینی و عملیِ اندکی که در زمینه گردشگری مزارع زعفران منطقه وجود دارد، با تأثیرگذاری مثبت عواملی چون زیرساخت های عمومی گردشگری، تبلیغات و معرفی محصول، مطالبه گری از مسئولین محلی، ویژگی های اقتصادی محصول، سابقه کشت آن و سطح تحصیلات بهره برداران همراه بوده است. تحلیل های بیشتر نشان داد، پتانسیل بالقوه ی ناحیه روستایی کرون علیا در رابطه با گردشگری مزارع زعفران، با پشتیبانی های سازمانی و فراهم شدن زیرساخت های تخصصی مزرعه ای به عنوان مهم ترین پیش شرط های گردشگری مزرعه، و تقویت نگره خواهنده ای در ذهنیت بهره برداران برای پیگیری و تحقق آن، خواهد توانست نظام زراعی کشت زعفران منطقه را به سمت الگوهای کارآفرینانه غیرزراعی با محوریت گردشگری و تجاری تر شدن و بهره وریِ بیشتر این نظام سوق دهد. با توجه به ویژگی های خاص زعفران در مراحل برداشت و زنجیره عملیات پس از آن، زنان و حتی اعضای غیر شاغل در کشاورزیِ خانوارهای روستایی، می توانند نقش پررنگ و معناداری در این راستا داشته باشند.
سنجش تاب آوری ساکنان سکونتگاه های غیررسمی پیراشهری و اثرات شاخص های توسعه پایدار برتاب آوری آنان (مطالعه موردی: چابهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
519 - 496
حوزههای تخصصی:
مهم ترین مس ائل مط رح در اسکونتگاه های غیر رسمی پایین بودن شاخص های اقتصادی-اجتماعی از قبیل درآمد، اشتغال، مسکن، تحصیلات، بهداشت و... است؛ این سکونتگاه ها در مواقع بحران توانایی بازگشت ب ه حال ت ع ادی را از دس ت می دهند. تحقیق حاضر باهدف تحلیل و سنجش میزان تاب آوری اجتماعی ساکنین سکونتگاه های غیررسمی چابهار(محله کمب، مرادآباد و رمین) و همچنین تأثیر وضعیت اقتصادی-اجتماعی بر میزان تاب آوری اجتماعی صورت گرفته است. در انجام پژوهش، از روش توصیفی و تحلیلی و در جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی و کتابخانه ای با رویکرد بازنگری نظامند منابع مرتبط، جهت شناسایی معیارهای اصلی تاب آوری اجتماعی بهره گرفته شد و با روش قیاسی، مدل مفهومی تاب آوری اجتماعی تدوین گردید. متعاقباً از طریق توزیع پرسشنامه مستخرج از مؤلفه های تاب آوری اجتماعی، به صورت هدفمند و تحلیل داده های کیفی و کمی حاصل شده، درجه اهمیت هر معیار مورد ارزیابی واقع شد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 381 پرسشنامه محاسبه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده توزیع گردید. در این پژوهش تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از طریق آزمونهای آماری شامل آزمونهای همبستگی ،تحلیل واریانس ،آزمون ویلکاکسون، آزمون tتک نمونه ای وآزمون تعقیبیpost hoc صورت گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از نظر شاخص های اجتماعی محله کمب با میانگین 358/3 و محله مرادآباد با میانگین 015/3 بیشترین و کمترین شاخص اجتماعی را به خود اختصاص داده اند ،اما از نظر شاخص های زیست محیطی محله مرادآباد با میانگین 333/3 و محله رمین با 044/3 بیشترین و کمترین میانگین این شاخص را دارند. با نگاهی دیگر به نتایج متوجه میشویم که این محله کمب است که از نظر شاخص های اقتصادی و فرهنگی با میانگین بیشتری از دو محله دیگر پیشی میگیرد و نتایج روشن می کند که محله کمب تاب آوری بیشتری را نسبت به دو محله دیگر در شهرستان چابهار دارد.
پایش و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی و گسترش فیزیکی شهر رودسر با استفاده از مدل LCM و CA-Markov(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۳۳
47 - 63
حوزههای تخصصی:
رشد و گسترش تصاعدی شهرها که با فعالیت های ناپایدار شروع شده و به کمبود منابع ضروری می انجامد، باعث آسیب شدید به زیست کره می شود. اگر مصرف بی رویه منابع در داخل و اطراف زیستگاه انسان باشد، باید این تمایلات به طور مرتب پایش شده و اقدامات لازم برای جلوگیری از بهره برداری بیهوده از منابع ارزشمند زمین انجام شود. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف پایش و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی و بررسی روند گسترش فیزیکی شهر رودسر صورت پذیرفت. به همین منظور از تصاویر سنجنده هایETM+ TM و OLI ماهواره لندست به ترتیب برای سال های 1997، 2010 و 2023 استفاده شد. تصاویر با استفاده از روش طبقه بندی نظارت شده به شش کلاس اراضی کشاورزی، اراضی باغی، اراضی شهری و ساخته شده، پوشش جنگلی، اراضی بایر و رودخانه طبقه بندی شدند. به منظور ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی از مدل LCM استفاده شد. سپس با استفاده از مدل CA-Markov نقشه پیش بینی شده سال 2023 با نقشه واقعی سال 2023 مورد مقایسه قرار گرفت و اعتبارسنجی مدل با مقادیر کاپای بالای 0.75 تأیید شد. نتایج حاصل از بررسی تغییر کاربری اراضی بین سال های 1997 تا 2023 نشان داد که از مساحت اراضی کشاورزی کاسته شده و به مساحت اراضی باغی، اراضی شهری و ساخته شده و نیز اراضی بایر افزوده شده است. پیش بینی تغییرات برای سال 2036 نیز ادامه روند کاهش را برای اراضی کشاورزی و روند افزایش را برای اراضی شهری و ساخته شده تعیین کرده و گسترش فیزیکی شهر را به سمت نواحی ساحلی نشان می دهد. با توجه به اینکه نتایج حاصله، اثرات قابل توجهی بر پایداری اقتصادی – اجتماعی و محیط زیستی منطقه دارد، از اینرو لازم است تا برنامه ریزان تصمیمات مدیریتی مناسبی را در راستای حفظ اراضی کشاورزی و کنترل توسعه شهری داشته باشند.
شناسایی مزارع سیب زمینی برمبنای شاخص فنولوژی و الگوریتم ماشین بردار پشتیبان با استفاده از سامانه رایانش ابری Google Earth Engine(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سیب زمینی چهارمین محصول کشت شده در جهان است. با توجه به اهمیت استراتژیک این محصول در تأمین امنیت غذایی، تهیه نقشه های دقیق از سطوح زیرکشت آن اطلاعات ضروری برای تخمین و پیش بینی میزان عملکرد محصول در مقیاس های متفاوت را فراهم می کند. اگرچه تا کنون رویکردهای متفاوت سنجش از دور، مبتنی بر سنجنده های اپتیکی یا مایکروویو، به طور گسترده برای پایش مزارع گوناگون (شامل سطح زیرکشت محصولات، شرایط و پیش بینی عملکرد آنها) به کار رفته، با استفاده از داده های سنجش از دور و یادگیری ماشین کمتر برای شناسایی مزارع سیب زمینی اقدام شده است. در این راستا، پژوهش حاضر به شناسایی و نگاشت محصول سیب زمینی در قطب تولید آن در کشور پرداخته است و سعی در مهیا سازی اطلاعات دقیق سطوح زیرکشت این محصول، برای حوزه مدیریت کلان کشاورزی را دارد.
مواد و روش ها: ازآنجاکه بیشتر محصولات کشاورزی، در طول دوره کشت، ویژگی های طیفی زمانی منحصربه فردی دارند، این پژوهش با استفاده از تصاویر سری زمانی و بدون آستانه گذاری صریح، روشی را برای تمایز دادن مزارع سیب زمینی از سایر محصولات مطرح کرده است. طبق این روش، با استفاده از لایه های مبتنی بر فنولوژی محصول سیب زمینی و نیز یادگیری ماشین، به شناسایی این محصول روی آورده شد. به منظور بهینه سازی پارامترهای داخلی الگوریتم، براساس داده های زمینی نوع محصول در سایت مورد مطالعه که مجموعاً شامل 1648 نمونه از مزارع سیب زمینی و سایر محصولات می شود، آموزش و ارزیابی مدل انجام شد. این داده ها با استفاده از گیرنده GPS دستی نمونه برداری شد. در این پژوهش، نگاشت مزارع سیب زمینی با استفاده از تصاویر ماهواره سنتینل 2 و الگوریتم ماشین بردار پشتیبان انجام شد. با تهیه لایه های ورودی مناسب که شامل شاخص فنولوژیکی محصول سیب زمینی و شاخص آماری میانه NDVI (سری زمانی تصاویر ماهواره سنتینل 2) در بازه های مشخص می شود، مزارع سیب زمینی با دقت شناسایی شد. دراِدامه، این لایه ها به منزله ورودی های ماشین بردار پشتیبان به کار رفت. به منظور آموزش مدل بهینه برای ماشین بردار پشتیبان با استفاده از کرنل RBF، مقادیر gamma و C با روش 5-fold cross validation بهینه سازی شد. سپس این مقادیر، در فرایند اجرای الگوریتم، با استفاده از سامانه رایانش ابری گوگل ارث انجین به کار رفت. کارآیی روش پیشنهادی در شهرستان های همدان و بهار که بیشترین میزان کشت این محصول را در ایران دارند، ارزیابی شد.
نتایج و بحث: براساس نتایج، مقادیر بهینه برای پارامترهای داخلی مدل C=70 و γ=0.3 محاسبه شد. این مقادیر در تابع RBF، به منظور شناسایی سطوح زیرکشت محصول سیب زمینی، در نظر گرفته شد. با اجرای الگوریتم طبقه بندی و سپس اعمال فیلتر Majority، نقشه سطوح زیرکشت سیب زمینی برای منطقه مورد مطالعه تهیه شد. این نقشه بیشترین تراکم کشت محصول سیب زمینی را در محدوده مرزی دو شهرستان (شمال غرب شهرستان همدان و شرق شهرستان بهار) نشان داد. سطح زیرکشت سیب زمینی برای سال زراعی 1399-1400، در شهرستان همدان، برابر 1/4527 هکتار و در شهرستان بهار، برابر 3/6088 هکتار به دست آمد. در ارزیابی نتایج، صحت کلی و ضریب کاپا به ترتیب برای همدان، 9/90% و 82/0 و برای بهار، 3/93% و 87/0 براساس ماتریس خطا برآورد شد. نتایج پژوهش حاضر به کارآیی الگوریتم ماشین بردار پشتیبان در شناسایی سطوح زیرکشت محصول سیب زمینی اشاره دارد و همچنین نشان داده است که شاخص های منطبق بر فنولوژی سیب زمینی را می توان، به منزله ویژگی های متمایزکننده در شناسایی بهتر مزارع این محصول، استفاده کرد.
نتیجه گیری: شناسایی مزارع سیب زمینی، با استفاده از لایه های ورودی شاخص های منطبق بر فنولوژی محصول در الگوریتم ماشین بردار پشتیبان، نشان داد این روش می تواند صحت شناسایی سطوح زیرکشت این محصول را در سطح پایلوت بهبود ببخشد. ازاین رو می توان، برای شناسایی سایر محصولات مهم کشاورزی و نیز در دیگر مناطق، رویکردی مشابه را پیش گرفت و نتایج را ارزیابی کرد. همچنین پیشنهاد می شود کارآیی داده های مایکروویو و سایر الگوریتم های یادگیری ماشین در پژوهش های آینده مورد توجه قرار گیرد.
شناسایی عوامل مؤثر بر زمین لغزش در جاده آستارا تا تونل نمین با استفاده از مدل MLP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
43 - 60
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش یکی از پدیده هایی است که رخداد آن سبب ایجاد خسارات زیادی به ویژه در مناطق کوهستانی می شود. بنابراین ارزیابی و شناخت عوامل مؤثر بر وقوع رخداد زمین لغزش در مناطق کوهستانی امری ضروری است. هدف از این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر زمین لغزش در جاده آستارا تا تونل نمین با استفاده از مدل MLP می باشد. مدل MLP یکی از مدل های کارآمد شبکه عصبی است که توانایی حل مسائل پیچیده را دارد. برای شناسایی عوامل مهم در رخداد زمین لغزش با توجه به مطالعات میدانی 8 عامل شناسایی شده است که شامل: زمین شناسی، پوشش گیاهی، فاصله از جاده، کاربری راضی، شیب، جهت شیب، ارتفاع، نقاط واقعی زمین لغزش استفاده شده است. بعد از پیش پردازش ها تمام لایه ها وارد نرم افزارSPSS MODELER شده و مدل سازی با 8 نورون ورودی 6 نورون میانه و 1 خروجی طراحی شده است. نتایج این پژوهش نشان داده که خروجی وزنی مدل MLP بیشترین ارزش وزنی را برای لایه زمین شناسی با مقدار 26/0 برای لایه کاربری اراضی و فاصله از جاده به ترتیب مقدار 14/0 و 13/0 اختصاص داده است. هم چنین در بخش اعتبار سنجی مدل مقدار AUC عدد 948/0 در بخش آموزش و 962/0 در بخش تست شبکه را نمایش می دهد که گویای این است که مدل هم در بخش آموزش و هم در بخش تست دارای اعتبار بالایی می باشد بنابر این نتیجه گیری می شود که عامل زمین شناسی نسبت به سایر عوامل در رخداد زمین لغزش در منطقه تأثیر زیادی دارد و درنهایت پیشنهاد می گردد در مطالعات آتی برای مطالعه و ارزیابی زمین لغزش و حرکات دامنه ای از مدل های یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی استفاده شود
ارزیابی توان لرزه خیزی گسل هرات در غرب افغانستان بر پایه فراسنج های لرزه زمین ساختی و نرخ گشتاور لرزه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
79 - 98
حوزههای تخصصی:
سیستم گسلی هرات غربی یکی از پهنه های فعال لرزه زمین ساختی افغانستان می باشد که در سال ۲۰۲۳ چهار زمین لرزه را تجربه نموده است. نظر به اهمیت این منطقه و رخداد لرزه ای متوالی، در این پژوهش پویایی لرزه زمین ساختی منطقه بر اساس فراسنج های لرزه خیزی و تحلیل فرکتالی مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش، تغییرات نرخ لرزه خیزی منطقه بر پایه تغییرات فراسنج لرزه خیزی (b-value) و بعد فرکتال شکستگی و لرزه خیزی (D-value) با استفاده از داده های لرزه ای موجود بررسی و تحلیل شده است. در یک تقسیم بندی منطقه مورد مطالعه به ۹ پهنه اولیه تقسیم شده و در هر پهنه فراسنج های لازم محاسبه شده است. بزرگترین ابعاد فرکتالی گسل محاسبه شده مربوط به پهنه های جنوب شرقی، مرکزی و شمال غربی است و بیشترین مقدار بعد فرکتالی لرزه خیزی مربوط به مناطق مرکزی و شمال غربی می باشد. مقادیر محاسبه شده برای پارامتر b در مرکز محدوده مطالعاتی و منطبق بر گسل هرات نشان دهنده افزایش تنش در این ناحیه بوده که ممکن است هشداری برای وقوع یک زمین لرزه بزرگ در آینده باشد. نرخ گشتاور لرزه ای نشان دهنده نرخ تغییر در انرژی سطح زمین است که به تغییرات لرزه ای تبدیل می شود. مقدار نرخ گشتاور لرزه ای برای کل منطقه مطالعاتی برآورد شده است. با توجه به مجموع تحلیل های فرکتالی و محاسبه گشتاورهای لرزه ای منطقه، مناطق زنده جان، انجیل، غوریان و کوشان می توانند به عنوان کاندیدای زلزله های بعدی معرفی شوند. مقایسه نتایج به دست آمده این دیدگاه را تقویت می کند که غرب افغانستان به عنوان پهنه ای دگرشکلی در حال تکامل، مستعد رخدادهای لرزه ای بیشتری است.
تحلیل اثرات بلندمرتبه سازی بر تغییرات محیط شهری (نمونه موردی: محله کیانپارس اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلندمرتبه سازی و ساخت ساختمان های بلند یکی از رویه های ساخت وساز در دنیای امروزی است. گران شدن زمین و کمبود آن از جمله مهم ترین دلایل برای روی آوردن به این سبک از ساخت وسازها می باشد. باتوجه به شرایط خاص این نوع ساختمان هاء مسأله تغییرات محیط شهری در آن ها از اهمیت زیادی برخوردار است. به همین منظور، هدف پژوهش حاضر تحلیل اثرات بلندمرتبه سازی بر تغییرات محیط شهری نمونه موردی محله کیانپارس شهر اهواز است. پژوهش از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی- پیمایشی و از نظر نتایج کاربردی است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه است. با مرور جامع پیشینه پژوهش و نظرخواهی از خبرگان، تعداد 40 کارشناس و متخصص بلند مرتبه سازی شهری و امور شهری شناسایی و سپس روابط درونی بین این توانمندسازها با استفاده از روش ISM، بررسی گردید. نتایج پژوهش نشان داد که پس از تحلیل داده ها، این شاخص ها در 3 سطح مختلف طبقه بندی شدند. اقتصادی، کالبدی، زیرساخت، عملکردی - اقتصادی، کالبدی – فضایی در سطح بالا (سطح 1) قرارگرفت، که اساسی ترین و مهم ترین شاخص های بلند مرتبه سازی محله کیانپارس اهواز می باشد، که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر سایر شاخص ها تاثیرمی گذارد، از این رو ضروری است مورد توجه جدی مدیران و برنامه ریزان شهری قرارگیرد. نتایج این پژوهش به تصمیم گیران امور شهری کمک می کند تا بتوانند جهت اثرات مثبت بلندمرتبه سازی بر تغییرات محیط شهری، تصمیمات هوشمندانه تری اتخاذ و مسیر مناسب تری را جهت توسعه صنعت بلند مرتبه ساری در محله کیانپارس شهر اهواز، انتخاب نمایند.
شناسایی پهنه های سیل گیر رودخانه سفیدرود با مقایسه مدل هیدرولیکی مبتنی بر مدل های رقومی ارتفاعی سنجش از دوری و شواهد ژئومورفولوژیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۳
80 - 58
حوزههای تخصصی:
روش های متعددی برای تعیین پهنه های سیل گیر وجود دارند که از آن جمله می توان روش های هیدرولیکی و ژئومورفولوژیکی را نام برد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی روش های بهینه تعیین پهنه های سیل گیر در نواحی فاقد داده های نقشه برداری شده، سه بازه 25 کیلومتری مجزا از رودخانه سفیدرود به نام های یساول در استان کردستان، گیلوان در استان زنجان و آستانه در استان گیلان را با استفاده از روش های هیدرولیکی و ژئومورفولوژیکی مورد مطالعه قرار داده است. روش هیدرولیکی با مبنا قرار دادن نقشه توپوگرافی با مقیاس 1000/1 و دو DEM سنجش از دوری رایگان SRTM (30 متر) و ALOS PALSAR (12.5 متر) در نرم افزار HEC RAS انجام شد. شناسایی ژئومورفولوژیکی پهنه های سیلابی نیز با اتکا بر عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای قدیم و جدید، بازدیدهای میدانی و آثار سیلاب های گذشته انجام شد. نتایج حاصل مؤید آن است که در نواحی کوهستانی در صورت عدم وجود داده های با قدرت تفکیک مکانی بالا، استفاده از DEM های 30 متر SRTM و 12.5 متر ALOS PALSAR دقت قابل قبولی در تعیین پهنه های سیل گیر دارد؛ به شرطی که نتایج مدل سازی با استناد به نظرات کارشناسی و بازدیدهای میدانی تدقیق و اصلاح گردد. مقایسه DEM های 30 متر SRTM و 12.5 متر ALOS PALSAR نشان می-دهد که در نواحی کوهستانی و تپه ماهوری هر دو DEM نتایج نسبتاً یکسانی را به دست داده اند اما DEM 30 متر SRTM به ویژه در دوره بازگشت های میان مدت و بلندمدت نتایج مطلوب تری را دارا می-باشد. در نواحی دشتی و جلگه ای استفاده از روش-های ژئومورفولوژیکی در تعیین پهنه های سیلابی دقت بالاتری دارد.
نقش عوامل محیط نیاز بر میزان مشارکت ورزشی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
137 - 157
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش عوامل محیط نیاز بر میزان مشارکت ورزشی بود. روش پژوهش حاضر، کاربردی از نوع پژوهش های کیفی با روش تحلیل تماتیک است. جامعه آماری پژوهش شامل، اساتید جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، اساتید برنامه ریزی توسعه شهری، اساتید علوم ورزشی، پژوهشگران دکتری علوم ورزشی و برنامه ریزی شهری بودند و نمونه آماری از بین اعضای جامعه با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر از متخصصان پژوهش که تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت، مصاحبه ها به صورت نیمه ساختاریافته با نمونه های آماری با هماهنگی و زمان بندی قبلی انجام شد. در پژوهش حاضر با 15 نفر مصاحبه انجام شد که از مصاحبه دهم به بعد، تکرار در اطلاعات دریافتی مشاهده گردید و از مصاحبه سیزدهم به بعد داده ها کاملاً تکراری و به اشباع نظری رسید اما برای اطمینان تا مصاحبه ها تا نفر پانزدهم ادامه یافت. روایی پژوهش توسط متخصصان مربوطه مورد بررسی و تأیید قرار گرفت و پایایی پژوهش با استفاده از روش توافق درون موضوعی 86 درصد به دست آمد. نتایج پژوهش نشان دادند که 73 کد اولیه در قالب 12 مفهوم و 4 مقوله اصلی شامل عوامل زیست محیطی، الزامات زیست محیطی، عوامل مدیریتی و سیاست گذاری و عوامل توسعه پایدار سازمان دهی شدند؛ بر این اساس، بهبود زیرساخت های زیست محیطی، تدوین و اجرای سیاست های پایدار، ارتقای مدیریت ورزشی، و افزایش آگاهی عمومی می تواند نقش مهمی در افزایش مشارکت ورزشی داشته باشد.
Patterning the Heavy, Erosive, and Widespread Rainfalls of the Northwest of Iran by the Factor Analysis Technique
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
768 - 787
حوزههای تخصصی:
This research aim is to identify the dynamic and thermodynamic patterns of heavy and widespread rainfall in northwest of Iran in the period 2000-2019. The percentile method was used to determine heavy rainfall. In dynamic and thermodynamic patterning of heavy rains, factor analysis and hierarchical clustering methods were used. After determining heavy rainfall patterns, two representative days were selected and 500Hpa atmospheric maps were drawn and interpreted. Then, in the GIS software, the heavy rains in the northwest of Iran were zoned. The results showed that in the first pattern, the main factor of air ascent and the occurrence of heavy and widespread rainfall in the northwest of Iran is the Mediterranean cyclone. The presence of a short front in the studied area has increased the intensity of instability, and the establishment of blocking in the mid-level of the atmosphere has caused the strengthening and continuation of precipitation. The results also showed that the main sources of moisture supply for heavy rainfall in the northwest of Iran are the Black Sea and the Mediterranean Sea. The synoptic maps of the representative day of the second pattern showed that the primary cause of the rise of moist air and the occurrence of heavy rain in the northwest of Iran is the merging of the Sudanian cyclone and the Mediterranean cyclone. The existence of a short front and the blocking has caused the creation of a baroclinic atmosphere and, as a result, the rise of air in the studied area.
Americans, Death, Politics(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study investigates the relationship between religious beliefs, particularly belief in life after death, and political inclinations among Americans. Utilizing data from the 2022 General Social Survey (GSS), we explored the sociopolitical impact of religiosity through statistical analyses, including Pearson’s chi-squared tests and independent samples t-tests. Findings indicate that religiosity significantly correlates with belief in life after death, with more religious individuals demonstrating a stronger inclination toward belief in an afterlife. Additionally, race and gender were found to be influential, as black Americans and American women were more likely to believe in life after death. However, socioeconomic factors such as income and education showed no significant association with afterlife beliefs. Contrary to expectations, age also lacked a meaningful relationship with belief in life after death. Lastly, we found that belief in the afterlife is significantly associated with one’s inclination towards republicans in the elections. These results emphasize the enduring influence of religious identity and spiritual beliefs on social and political attitudes.
نقش سازمان های بین المللی در ارتقا و ترویج حقوق مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
31 - 58
حوزههای تخصصی:
حفظ حقوق مصرف کنندگان یکی از ارزش ها و هنجارهای موصوف جوامع بشری است که قانون گذاران کشورهای مختلف از آن حمایت می کنند. پرسش مطرح در این مقاله، چگونگی نقش سازمان های بین المللی و منطقه ای در ارتقا و ترویج حقوق مصرف کننده است. در مقام پاسخ، نقش سازمان های فراملی را می توان به دو زیرگروه سازمان های بین المللی و سازمان های منطقه ای تقسیم کرد که هر یک می توانند به فراخور سندی که در خصوص حقوق مصرف کننده به تصویب می رسانند، اسناد حقوقی سخت (لازم الاجرا) و یا حقوقی نرم (توصیه ای) تدوین نمایند. دستورالعمل های سازمان ملل متحد بر مبنای هفت اصل اساسی نظام حقوق مصرف کننده شامل موارد حمایت از سلامت و ایمنی مصرف کنندگان، حمایت از منافع اقتصادی مصرف کنندگان، ارائه اطلاعات کافی به مصرف کنندگان، آموزش مصرف کننده، دسترسی مصرف کننده به ابزار مؤثر جبران خسارت، ایجاد انجمن های مصرف کننده و مشارکت مصرف کنندگان در فرایند تصمیم گیری و مصرف پایدار است و اتحادیه اروپا، از بین نهادهای حمایت از مصرف کننده پیشرفته ترین نظام نظارتی برای حمایت از مصرف کننده را تاکنون در سطح جهانی ایجاد کرده است.
کاستی های تقنینی نظام بین الملل در حمایت از زنان پناهجو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
29 - 48
حوزههای تخصصی:
قوانین بین المللی که از پناهجویان زن حمایت می کنند، در وضعیت مناسبی قرار ندارند. انتظارات ناشی از گستره هنجاری قانون اغلب در دنیای پیچیده و دشوار زنان پناهجو به علت سیاست ابزاری، قدرت و درگیری برآورده نشده است. جاه طلبی در چهارچوب نظام بین المللی این است که در حوزه تقنین، تضمین گستره وسیعی از حمایت ها برای همه زنان پناهجو فراهم شود. هدف این مقاله بررسی کاستی های تقنینی در نظام بین الملل در حمایت از زنان پناهجو است. باتوجه به نتیجه پژوهش، در حال حاضر در حوزه تقنینی دو دسته از معاهدات در حمایت از زنان پناهجو وجود دارد: دسته اول معاهدات بین المللی هستند که مهم ترین آن ها نیز کنوانسیون حمایت از پناهندگان است و این اسناد نتوانسته اند یک نظام جامع حمایتی از زنان پناهجو ابجاد نمایند و حتی هنوز وضعیت پناهجویی به عنوان یک وضعیت مستقل مورد پذیرش قرار نگرفته است؛ دسته دوم برخی از معاهدات منظقه ای هستند که برخی از آن ها حمایت های مناسب تری را از زنان پناهجو به عمل می آورند. حمایت از زنان پناهجو در قبال جرم و تجاوز و خشونت مستلزم این است که در یک معاهده جامع، پناهجویی مورد پذیرش قرار گیرد و اصل عدم بازگشت به طور مطلق در مورد زنان پناهجو اعمال گردد.
واکاوی نظریه های هویتی بر پیشگیری از تکرار جرم در میان زندانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
237 - 245
حوزههای تخصصی:
در گذشته هنگامی که شخصی مرتکب جرمی می شد، تنها هدف مجازات آن شخص سزادهی بود. با گذشت زمان و پیشرفت جوامع بشری و افزایش جرم و جنایت متخصصان این حوزه به این نتیجه رسیدند که علاوه بر سزادهی باید از مجازات هایی استفاده کرده که برای شخص و دیگران سبب ارعاب شود تا در آینده جرم را تکرار نکنند. زندانی کردن محکومان به عنوان یک مجازات که در کنار آثار منفی احتمالی با پیشرفت تکنولوژی می تواند به عنوان مکانی جهت آموزش دهی و یادگیری مهارت های شغلی برای افراد زندانی به کار برده شود. اگر رویه زندان ها تغییر نکند زندانیان با تأثیرپذیری از یکدیگر آماده ارتکاب جرائم جدید پس از آزادی خواهند بود. یکی از آثار بدی که زندان بر محکومان دارد، ایجاد سابقه کیفری برای شخص محکوم است که پس از آزادی از بسیاری حقوق اجتماعی محروم می شود و حتی برای استخدام شغل جدید با مشکل جدی مواجهه می شود. هدف اصلی که این تحقیق دنبال می کند شناسایی تأثیر مجازات حبس بر انجام مجدد جرم با استفاده از نظریه های هویتی و مبانی نظری آسیب های اجتماعی مانند آنومی، کنترل اجتماعی، تضاد اجتماعی، برچسب زنی و ... بوده و در تلاش است به بررسی علل و عوامل تکرار جرم بپردازد. در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانه ای استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که نظریه های هویتی به ویژه تأثیر سبک زندگی افراد از طریق ایجاد انسجام عاطفی در فرد با بروز جرائم و تکرار جرم زندانیان ارتباط معناداری دارد.
کوکی ها و قابلیت تجاوز به حریم خصوصی در فضای سایبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق فناوری های نوین دوره ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۱
377 - 395
حوزههای تخصصی:
امروزه حفظ حریم خصوصی در فضای مجازی نگرانی ای عمده برای مردم جهان است. برخی از وب سایت ها با استفاده از نبود نهادی واحد که بتواند فضای آنلاین را با قوانین محدودکننده و سختگیرانه خود اداره کند، از فایل های متنی به نام کوکی در جمع آوری داده ها از کاربران و استفاده از آن ها برای بازاریابی شان در شبکه های تبلیغاتی و وبسایت های شخص ثالث با کمک فناوری های مختلف استفاده می کنند. ممکن است استدلال شود که این نوعی راهبرد بازاریابی است و در بیشتر موارد خطرناک نیست، اما می تواند به نگرانی های امنیتی و نقض حریم خصوصی منجر شود؛ زیرا اکثر وب سایت ها برای استفاده از کوکی ها و تنظیم آن ها در مرورگر کاربر مجوز نمی خواهند. سؤال اصلی در این مقاله این است که کوکی ها چگونه و تا چه حد می توانند حریم خصوصی کاربران را نقض کنند؟ در پاسخ به این پرسش به روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی خواهیم گفت که اگرچه کوکی ها در چشم انداز وسیع فناوری دیجیتال، نقشی اساسی در افزایش تجربه کاربر و تسهیل تعاملات شخصی شده در وب دارند، بااین حال همچنین با خطراتی همراه هستند که کاربران باید از آن آگاه باشند. درمجموع دو خطر اصلی وجود دارد؛ یکی تجاوز به حریم خصوصی کاربران و دومین خطر، آسیب پذیری امنیتی.
نقش سیاست گذاری شهری در انتخاب مناطق برترگردشگری (مطالعه موردی: شهرستان ماهشهر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار یکی از اهداف مهم صنعت توریستی در هر کشوری است و این صنعت تحت تاثیر علم اقتصاد، سیاست و جغرافیا بوده و بر توسعه آن نیز در هر منطقه اثر گذار می باشد. توسعه پایدار در مناطق گردشگری، با سیاست حفظ منابع و محیط زیست در هر منطقه ای، فرآیند توسعه ملی را تسریع می نماید. هدف از انجام این تحقیق، بررسی نقش سیاست گذاری شهری در انتخاب مناطق برترگردشگری و ارزیابی معیارها و توانمندی مکان های توریستی شهر ماهشهر می باشد. در انجام این تحقیق از مدل تحلیل سلسله مراتبی و پرسشنامه بر اساس طیف لیکرت استفاده شد. ابتدا اطلاعات بصورت پرسشنامه ها توزیع و داده های آن آنالیز گردید و پس از به دست آمدن سازگاری معیارها، وزن هر کدام از معیارها و گزینه ها به دست آمد و سپس تجزیه و تحلیل شد. یافته این تحقیق نشان داد بین معیارهای جاذبه، ارزش، مسافت و تقاضای منتخب برای گردشگری منطقه مورد مطالعه، معیار تقاضا با وزن (54/0) بیشترین اوزان و معیار جاذبه با وزن (06/0) کمترین اوزان گردشگری را به خود اختصاص داده است. همچنین رتبه بندی نهایی مناطق منتخب گردشگری ماهشهر نشان داد که بندر امام خمینی و دریاچه پارک ارم بترتیب با امتیاز 354/0 و 29/0 با اولویت اول و دوم و شهر تاریخی اسک با اولویت هفتم در رتبه پایین تری قرار گرفته است. بنابراین تصمیم گیری درست معیارهای گردشگری بر روی فعالیت های اقتصادی و... اثر گذار می باشد و معیار تقاضا بر توسعه گردشگری منطقه اثر گذارتر است.
اثربخشی آموزش دو نیمکره مغز بر مهارت تمرکز، سازگاری اجتماعی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در بسیاری از فرایندها، هر دو نیمکره راست و چپ مغز نقش دارند. توجه به توانمندی های هر دو نیمکره مغز می تواند، موجب رویکردی مغزمحور شود. این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی آموزش دو نیمکره مغز بر مهارت تمرکز، سازگاری اجتماعی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی انجام گرفته است.روش :روش انجام این تحقیق، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری عبارت است از؛ دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان مهریز، در سال تحصیلی 1403-1402 که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، از دو مدرسه 20 دانش آموز، انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش(10 نفر) و کنترل(10 نفر) قرار گرفتند. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد؛ سپس گروه آزمایش دوره آموزشی «استفاده از دو نیمکره مغز» را دریافت کردند(8 جلسه 70 دقیقه ای؛ هر هفته دو جلسه). پس از اتمام دوره آموزشی برای گروه آزمایش، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. ابزار گردآوری داده ها نیز پرسشنامه مهارت ارتباطی بارتون(1990)، سازگاری اجتماعی دخانچی(1377) و مهارت تمرکز سواری و اورک(1394) بود. در نهایت داده های جمع آوری شده از هر دو گروه با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 و (تحلیل کواریانس و پیش فرض های آن) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل کواریانس چندمتغیری(مانکوا) نشان داد، آموزش دو نیمکره مغز بر مهارت تمرکز، سازگاری اجتماعی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان مهریز، تأثیر مثبت و معناداری داشته است(05/0>p). نتیجه گیری: بنابراین اقداماتی که منجر به فعالیت دو نیمکره مغز می شود، می تواند بر موفقیت دانش آموزان تأثیرگذار باشد، در نتیجه پیشنهاد می شود، معلمان دوره ابتدایی، فرایند آموزش مباحث مختلف را به گونه ای اجرا نمایند که هر دو نیمکره مغز در دانش آموزان فعال شود.
ظرفیت های فرهنگی – سیاسی راهپیمایی اربعین و دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۸
59 - 78
حوزههای تخصصی:
راهپیمایی اربعین جلوه ای از نظریه پیوستگی است. این راهپیمایی یک امر سنتی را در دوره مدرن، به صورت یک ظهور اجتماعی گسترده با این ابعاد فرهنگی- سیاسی نشان می دهد. آیین راهپیمایی اربعین یکی از نمادهای تمدن ساز عصر حاضر برای مسلمانان است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ظرفیت های فرهنگی- سیاسی و تبیین دیپلماسی فرهنگی به دنبال پاسخ به این پرسش است که چگونه ظرفیت های فرهنگی- سیاسی اربعین بر دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران تأثیر داشته است؟ این مطالعه با روش توصیفی- تحلیلی این فرضیه را مطرح می کند که مراسم راهپیمایی اربعین دارای بسترهای لازم برای یکسان سازی فرهنگی از طریق هم اندیشی در مبارزه با ظلم میان ملت های مختلف مسلمان است و با توسعه ظرفیت های سیاسی مانند نهادینه کردن اندیشه اتحاد مسلمانان، به فرصتی برای اجرای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است.