فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۵۰۵٬۶۸۵ مورد.
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
41 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف: موضوع اصلی جستار حاضر یافتن متعلّقات نقد اخلاقی در دنیای هنر است. این پژوهش می کوشد تا نشان دهد که دامنه نقد اخلاقی فراتر از آثار هنری است، که سنّتاً مهمّ ترین موضوع نقد اخلاقی بوده است. بنابراین، در پی کشف سایر متعلّقات نقد اخلاقی در دنیای هنر، تبیین چگونگی نقد در هر کدام از این حوزه ها، و اهمّیّت آن برمی آید، تا به طریقی چارچوبی جامع برای ارزیابیِ اخلاقیِ کلّ دنیای هنر عرضه کند.روش پژوهش: پژوهش با رویکردی کیفی و تحلیلی، از روش تحلیل مفهومی و استقرایی بهره می برد. داده ها از متون تاریخی، نظریه های فلسفی و مطالعات موردی در هنر استخراج شده است. این روش ترکیبی از بررسی های نظری و عملی را به کار می گیرد تا چارچوبی مستحکم ارائه دهد.یافته ها: پژوهش یازده متعلق اصلی برای نقد اخلاقی در دنیای هنر شناسایی می کند و در هر مورد به تبیین چگونگی نقد از طریق آوردن مثال هایی می پردازد و در نهایت توضیح می دهد که چرا نقد اخلاقیِ حیطه مذکور اهمّیّت دارد: (1) آثار هنری، (2) فرآیند هنرآفرینی، (3) هنرمند، (4) مخاطب، (5) فرآیند ادراک هنری، (6) فراورده نقد هنری، (7) منتقد، (8) فرایند عرضه هنر، (9) عرضه کنندگان هنر، (10) فرآیند تعلیم و تربیت هنری، (11) معلّمان و مربّیان هنر.نتیجه گیری: این جستار، با ارائه چارچوبی نظری و عملی، نشان می دهد که گسترش نقد اخلاقی به تمامی این ابعاد نه تنها ضروری است، بل نقشی اساسی در ارتقای استانداردهای اخلاقی در دنیای هنر و جامعه دارد. در مقابل، نادیده گرفتن این جنبه ها، فرصت هنر برای ایفای نقش مثبت اخلاقی را محدود خواهد کرد.
جغرافیای تاریخی اردبیل (از ورود اسلام تا تأسیس حکومت صفویه)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
560 - 573
حوزههای تخصصی:
شهر اردبیل جایگاه ویژه ای در تحولات ایالت آذربایجان و کشور ایران داشته است. اردبیل در سده های اولیه هجری مرکز ایالت آذربایجان بود، به همین خاطر موردتوجه جغرافی دانان جهان اسلام قرارگرفته و آن ها به جنبه های مختلف جغرافیای تاریخی این شهر اشاره کرده اند. مقاله حاضر بر آن است تا جغرافیای تاریخی اردبیل را با استفاده از متون جغرافیایی بر پایه روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای بررسی و تبیین کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که شهر اردبیل یکی از قدیمی ترین شهرهای آذربایجان است و نه تنها در دورهای پیش از اسلام، بلکه در دوره های بعد از اسلام نیز به عنوان یکی از بزرگ ترین و مهم ترین شهرهای منطقه آذربایجان به حساب می آمده و نقش مرکزیت را در این منطقه ایفا می کرده است. همچنین با بررسی شرایط طبیعی حاکم بر اردبیل ازجمله آب وهوا، مشخص گردید که نوع آب وهوای غالب در اردبیل که آب وهوایی سرد و خشک بوده و این منطقه را به یکی از سردترین نقاط ایران تبدیل کرده بود در کنار موقعیت جغرافیایی بر جنبه های مختلف زندگی در این شهر تأثیر گذاشته و نقش مهمی در حیات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهر داشت.
تحلیل الگوی فضایی توزیع و پوشش خدماتی واحدهای صنفی با بهره گیری از تحلیل ها و شاخص های آمار فضایی در محیط GIS (مطالعه موردی: عینک فروشی های طبی شهر اردبیل)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توزیع فضایی خدمات شهری، عاملی مؤثر در کیفیت زندگی و تحقق عدالت فضایی است. مراکز عرضه کالاها و خدمات مرتبط با سلامت بینایی نیز علاوه بر نقش اقتصادی، از منظر بهداشتی حائز اهمیت اند. رشد جمعیت و توسعه کالبدی شهر اردبیل، نیاز به ساماندهی این خدمات را افزایش داده است. هدف این پژوهش بررسی الگوی فضایی توزیع و پوشش خدماتی واحدهای صنفی عینک فروشی در سطح شهر اردبیل با بهره گیری از قابلیت ها و ابزارهای مربوطه در محیط ArcGIS می باشد. روش شناسی: روش پژوهش توصیفی–تحلیلی است و داده ها از طریق مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شده اند. جامعه آماری شامل کلیه مراکز فروش خدمات بینایی در سطح شهر اردبیل است. تحلیل داده ها با ابزارهای مکانی در محیط ArcGIS انجام شده است. یافته ها و نتیجه گیری: از مجموع ۳۸ واحد شناسایی شده، ۳۴ واحد در منطقه ۱ قرار دارند، درحالی که مناطق ۴ و ۵ فاقد این خدمات اند. نواحی ۱-۱ و ۲-۱ دارای بیشترین تراکم اند. تحلیل خوشه ای نشان داد که ناحیه ۱-۱ و به ویژه محله ۰۸-۱ به عنوان لکه های داغ با سطح اطمینان ۹۹٪ شناخته شده اند؛ یعنی نواحی ای که تراکم خدمات در آن ها به مراتب بیشتر از حد میانگین شهر است. این تمرکز بالا می تواند به ازدحام و دسترسی نامتوازن منجر شود. در مقابل، در حلقه های چهارم تا هفتم فاصله از مرکز شهر، هیچ واحدی در این نواحی مستقر نشده است. شاخص میانگین نزدیک ترین همسایگی (۰.۲۱۵۶۰۲) نیز وجود الگوی خوشه ای در توزیع را تأیید می کند. بنابراین، گسترش هدفمند این مراکز در نواحی کم برخوردار برای افزایش عدالت فضایی و بهبود دسترسی، ضروری به نظر می رسد.
تحلیل عامل اکتشافی مسکن سالم از دیدگاه شهروندان جهت دورکاری (مطالعه موردی: شهر دزفول)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اصولاً توسعه تغییر بنیادی در متغیرهای اجتماعی، کالبدی و بهداشتی هر جامعه محسوب می شود و تحقق آن، مستلزم ایجاد هماهنگی بین ابعاد گوناگون آن است. یکی از عواملی که باعث توجه بیشتر به مسکن سالم در هر منطقه سکونتی شده است؛ دورکاری و رابطه آن با مسکن در شهرسازی مدرن است که به عنوان تبلور فضایی و تجسم کالبدی فعالیت سکونتی انسان در این شرایط نمود و بروز پیدا میکند. که از یک طرف کیفیت مسکن، از نظر تاثیری که بر سلامتی، ایمنی و شرایط مناسب زیست دارد. از طرفی دورکاری، در خردترین واحد شهری یعنی(مسکن) انجام میگیرد. روش شناسی: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق بصورت ترکیبی(توصیفی، میدانی و تحلیلی) در نمونه حیاتی ترین زیرساخت شهری یعنی کارکنان سازمان آبفا شهر دزفول با تلفیق موضوع مسکن سالم و دورکاری اقدام به بررسی موضوع نموده است. لازم به ذکر است یافته ها بصورت پرسشنامه با کل جامعه آماری این سازمان بعد از تائید روایی و پایایی انجام گرفته است. که جهت تحلیل یافته ها از تکنیک تحلیل عامل اکتشافی، سنجش همسانی وزنی و نرم افزارهای Grafer، Visio، Excel، GIS و SPSS استفاده گردیده است. نتایج و یافته ها: یافته های تحقیق نشان داده است دورکاری کارکنان فقط بعنوان یک شغل(42/22)، تعداد اتاق در مسکن جهت دور کاری(83/13)، فضای اختصاصی(آرامش) در مسکن(11/13)، وضعیت اینترنت(16/9)، دسترسی و کیفیت تلفن همراه(10/9)، کارایی تلوزیون در مسکن(16/7)، تداخل استفاده از تجهیزات(8/5) بیشترین و مهمترین متغیرهای تاثیرگذار جهت داشتن مسکن سالم برای دورکاری کارکنان بوده است.
ارزیابی سطح پایداری محلات شهری در شهر کربلا
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با تغییر یافتن در شیوه های معیشتی و پیامدهای ناشی از آن، به همراه نبود حفظ تعادل در متغیرهای اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی، محله ها دچار فروپاشی شدند و نتوانستند به نیازهای ساکنان خود پاسخ دهند. امروزه بسیاری از محلات مسکونی به دلیل فقدان برخی از شاخص های مطلوب زندگی با مشکلاتی مواجه هستند. این وضعیت باعث می شود که مفهوم محله به عنوان یک عامل حفظ هویت اجتماعی تضعیف شود و ناپایداری سکونتی در آن ها نمایان گردد. توسعه شهری پایدار بر پایه این اصل بنا شده است که فضای یک شهر در داخل محله ها شکل می گیرد و بر همین اساس ادامه می یابد. از این رو، توسعه محله ای به عنوان یک اقدام اساسی در جهت دستیابی به توسعه پایدار به شمار می آید.، از این رو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی سطح پایداری محلات شهری در شهر کربلا تدوین یافته است. روش بررسی: روش پژوهش با توجه به هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز در این بررسی از طریق روش های میدانی و اسنادی گردآوری شده اند. جامعه آماری تحقیق مشتمل بر 6 محله از محلات واقع در اطراف می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و جهت رسیدن به هدف تحقیق و سنجش و ارزیابی پایداری ابعاد (اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی) از مدل بارومتر پایداری بهره برده است. به منظور افزایش اعتبار پژوهش حاضر، برای ارزیابی روایی پرسشنامه از نظرات متخصصان و استاد راهنما بهره گیری شده است. همچنین، برای سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردیده است. با توجه به اینکه مقدار به دست آمده از ضریب آلفای بالای 7/0 نشان دهنده قابلیت اعتماد بالا است، نتایج محاسبه آزمون آلفای کرونباخ برای پرسشنامه برابر با 804/0 به دست آمده که بیانگر قابلیت اعتماد بالای ابزار تحقیق می باشد. یافته ها و نتیجه گیری: پیرو شاخص های به کاررفته در پژوهش و نتایج حاصله از مدل بارومتر پایداری در پژوهش حاضر به لحاظ پایداری کل، محله عباسیه شرقی با کسب امتیاز (0.90) در سطح پایدار، محله عباسیه شرقی با کسب امتیاز (0.82) در سطح پایداری بالقوه، محلات عباسیه غربیه و الجمعیه به ترتیب با کسب امتیازهای (0.53) و (0.54) در سطح متوسط، محله الحسین با امتیاز (0.30) در سطح ناپایداری بالقوه و محله المخیم با کسب امتیاز (0.04) در سطح ناپایدار قرار گرفته اند. متوسط میزان پایداری از لحاظ رفاه اکوسیستم در محلات مورد مطالعه برابر 0.54 و رفاه انسانی نیز برابر با 0.50 است که نشان از وضعیت پایداری متوسط هر دو دارد. طبق نتایج حاصل از پژوهش حاضر، میانگین کل محلات مورد مطالعه به لحاظ پایداری کل برابر با 0.52 و در سطح متوسط قرار دارد. با توجه به اینکه سطح پایداری محلات مورد مطالعه متفاوت است لذا برنامه های توسعه ایی متناسب با نقاط ضعف و قوت هر محله و بر اساس سطوح پایداری هریک از آن ها ضروری می نماید.
تغییرات کاربری اراضی وشبیه سازی رشد وتوسعه شهری (مطالعه موردی شهر اردبیل)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مدل سازی تغییرات کاربری اراضی، ابزاری ضروری برای تجزیه و تحلیل های زیست محیطی، برنامه ریزی و مدیریت محسوب می گردد. هدف اصلی از این پژوهش، بررسی و ارزیابی تغییرات کاربری اراضی شهر اردبیل در بازه زمانی 23ساله (از سال1998 تا 2021) است که این هدف با استخراج نقشه های کاربری اراضی سال های 1998 و 2021 از طریق تصاویر ماهواره ای و به دست آوردن تغییراتی که در این مدت در کاربری های اراضی حاصل شده است. روش بررسی: مدل سازی تغییرات کاربری اراضی، ابزاری ضروری برای تجزیه و تحلیل های زیست محیطی، برنامه ریزی و مدیریت محسوب می گردد. هدف اصلی از این پژوهش، بررسی و ارزیابی تغییرات کاربری اراضی شهر اردبیل در بازه زمانی 23ساله (از سال1998 تا 2021) است که این هدف با استخراج نقشه های کاربری اراضی سال های 1998 و 2021 از طریق تصاویر ماهواره ای و به دست آوردن تغییراتی که در این مدت در کاربری های اراضی حاصل شده است و در نهایت پیش بینی این تغییرات برای سال 2038 بااستفاده از مدل مارکوف انجام گرفته است. یافته ها و نتیجه گیری: این پژوهش با هدف بررسی تغییرات رخ داده در کاربری های شهر اردبیل صورت گرفت. در این پژوهش از تصاویر ماهواره ای مربوط به سال های 1998 سنجنده TM لندست و 2021 سنجنده OLI لندست برای بررسی کردن تغییرات کاربری اراضی مابین سال های 1998 تا 2021 استفاده شد سپس پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با توجه به روند تغییرات موجود برای سال 2038 انجام شد. این پژوهش نشان داد که می توان با استفاده از ابزارهای مناسب مثل سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل ها و الگوریتم های موجود در این سیستم ها و ابزارها، مدل سازی مکانی و فضایی مناسبی را برای کاربری های اراضی و مسائل مربوط به آن داشته باشیم، همچنین این پژوهش نشان داد که اگر از تصاویر با دقت بالاتر و کیفیت بهتر استفاده شود و مدل های متعدد نیز به کار گرفته شود می توان شاهد بررسی دقیق تر موضوعاتی از این دست بود که قطعاً می تواند کمک شایانی به مدیران و مسئولان شهری و تصمیم گیران برای برنامه ریزی و تصمیم گیری بهتر، برساند. نتایج کلی نشان دهنده این بود که مناطق ساخته شده روند کاهشی داشته و این روند برای سال 2038 نیز ادامه خواهد داشت، همچنین کاربری راه روند رو به رشدی از گذشته تا سال 2021 داشته که برای سال 2038 نیز روند رو به رشد خود را حفظ می کند، فضای سبز نیز روند روبه رشدمناسبی داشته وبرای سال2038نیزادامه خواهدداشت.
بررسی وضعیت گردشگری روستایی با رویکرد اجتماع محور در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین وضعیت گردشگری روستایی با رویکرد اجتماع محور در استان گیلان می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق، ساکنان روستاهایی است که گردشگری در آنها رونق و همچنین صاحبان کسب و کار در روستاها است. جهت تعیین تعداد نمونه ها با استفاده از جدول مورگان، 384 نفر معین شد که به منظور افزایش سطح اطمینان و کاهش خطا در داده ها، تعداد نمونه ها افزایش یافته است. پرسشنامه ها در دو سطح تکمیل گردید که از این میان تعداد 550 پرسشنامه را روستاییان، 220 را صاحبان کسب و کار تکمیل نمودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار Amos نسخه 24 به بررسی سطح برازش و نیکویی شاخص ها و سپس با استفاده از تحلیل مسیر در نرم افزار Spss نسخه 26 به تبیین وضعیت گردشگری اجتماع محور در سطح استان گیلان پرداخته شد. نتایج تحقیق بیانگر این موضوع است که که مدیریت و پایداری در کسب و کارهای گردشگری مالکیت در کسب و کار گردشگری، اشتغال جامعه محلی، مشارکت در اجرای برنامه های گردشگری و عدالت در منافع محلی در توسعه گردشگری اجتماع محور در سطح روستاهای استان گیلان بر تبیین گردشگری اجتماع محور موثر هستند. بنابراین با. فراهم کردن شرایط امن برای سرمایه گذاری جامعه محلی در زمینه کسب و کار، ارائه تسهیلات لازم برای دستیابی آسان تر جوامع محلی، جوانان به خدمات مالی حمایت قانونی از جامعه محلی و سایر موارد دیگر می توان به گردشگری اجتماع محور در منطقه مورد مطالعه رسید.
ارزیابی شیوه های خاک ورزی و کوددهی گیاه کنجد با تاثیرپذیری از شرایط تنش کم آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی شیوه های خاک ورزی و کوددهی گیاه کنجد با تاثیرپذیری شرایط تنش کم آبی در سال های (1401-1402) انجام شده است. آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتورها اصلی شامل سه روش خاک ورزی (بدون خاک ورزی، کم خاک ورزی و خاک ورزی مرسوم)، فاکتور فرعی دو سطح آبیاری (نرمال و کم آبیاری) و فاکتور فرعی چهار روش کوددهی (بدون کود، کود نیتروژن، ورمی کمپوست و تلفیق نیتروژن و ورمی کمپوست) بود. نتایج نشان داد که واکنش صفات به تنش کم آبی در ترکیب های مختلف کود و خاک ورزی متفاوت بود. در سال 1401، کاهش عملکرد دانه در تیمارهای مختلف بین 14.3% (کم خاک ورزی با کود تلفیقی نیتروژن و ورمی کمپوست) تا 23% (خاک ورزی مرسوم بدون کود) متغیر بود. در سال 1402، کاهش عملکرد دانه بین 9.8% (کم خاک ورزی با کود تلفیقی) تا 20% (خاک ورزی مرسوم بدون کود) بود. تعرق در تیمارهای مختلف بین 17.0% (کم خاک ورزی با کود تلفیقی) تا 29% (خاک ورزی مرسوم بدون کود) کاهش نشان داد. در هر دو سال، کمترین تأثیر منفی در تیمار کم خاک ورزی با کود تلفیقی نیتروژن و ورمی کمپوست و بیشترین تأثیر منفی در تیمار خاک ورزی مرسوم بدون کود مشاهده شد. تیمارهای بدون خاک ورزی و تیمارهای با کاربرد جداگانه کود نیتروژن یا ورمی کمپوست، نتایج متوسطی را نشان دادند. بر اساس نتایج این مطالعه دو ساله، استفاده از روش کم خاک ورزی همراه با کاربرد تلفیقی کود نیتروژن و ورمی کمپوست برای مدیریت مزارع کنجد در شرایط محدودیت آب توصیه می شود.
بررسی تغییرات پوشش گیاهی و دمای سطح زمین در شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تغییرات پوشش گیاهی و دمای سطح زمین در شهرستان رشت طی سال های 2010، 2015، 2020 و 2024 پرداخته است. برای این منظور، از تصاویر ماهواره ای لندست و شاخص های متنوع گیاهی و آبی شامل NDVI، MNLI، MSR، SAVI، OSAVI، VARI، MNDWI، IPVI و EVI استفاده شده است. این داده ها در سامانهGoogle Earth Engine (GEE) پردازش شدند و نتایج با دقت بالا تحلیل گردیدند. تحلیل داده های پوشش گیاهی نشان داد که در مناطق تحت توسعه شهری و صنعتی، کاهش قابل توجهی در سلامت و تراکم پوشش گیاهی رخ داده است. به طور خاص، در نواحی شمالی و شرقی رشت، شاخص های NDVI و SAVI نشان دهنده تخریب شدید پوشش گیاهی و تبدیل زمین های کشاورزی و جنگلی به مناطق مسکونی و صنعتی هستند. این تغییرات همچنین به کاهش کیفیت زیست محیطی منجر شده است. در تحلیل دمای سطح زمین، نتایج نشان داد که دما در مناطق شهری به دلیل کاهش پوشش گیاهی و افزایش زیرساخت های سخت مانند آسفالت و بتن، به طور قابل توجهی افزایش یافته است. پدیده جزیره حرارتی شهری به وضوح قابل مشاهده بود. میانگین دما از 6/17 تا 3/65 درجه سلسیوس در سال های مورد مطالعه متغیر بوده است. مناطق دارای پوشش گیاهی انبوه به دلیل تبخیر و تعرق بیشتر، دمای پایین تری را تجربه کرده اند، در حالی که مناطق فاقد پوشش گیاهی و دارای زیرساخت های سخت، دماهای بالاتری نشان دادند. این پژوهش بر اهمیت استفاده از شاخص های گیاهی و آبی برای پایش تغییرات محیط زیستی تأکید دارد. یافته ها می توانند مبنای بهبود برنامه ریزی های مدیریتی برای حفاظت از منابع طبیعی، کاهش اثرات منفی توسعه شهری و صنعتی و بهبود کیفیت زندگی ساکنان منطقه باشند. علاوه بر این، نتایج بر اهمیت پایش مستمر پوشش گیاهی و دمای سطح زمین برای شناسایی مناطق بحرانی و تدوین راهکارهای مناسب تأکید می کنند.
پایش خشکسالی کشاورزی با استفاده از شاخص SAVI در مناطقی با داده های محدود هواشناسی (مطالعه موردی: اراضی پایاب سد سرخاب اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران خشکسالی یکی از پرهزینه ترین رویدادهای طبیعی است. خشکسالی کشاورزی یک رویداد اقلیمی است که پیامدهای مخربی برای منابع غذایی و اقتصادی دارد. بارزترین ویژگی این خشکسالی، کاهش رطوبت خاک به دلیل کاهش بارندگی یا افزایش دما است که باعث کاهش عملکرد مزرعه می شود. اما عدم وجود داده های اقلیمی پایش خشکسالی ها دچار مشکل می کند. در این مطالعه جهت پایش خشکسالی کشاورزی از شاخص گیاهی تعدیل شده تاثیر خاک (SAVI) در اراضی کشاورزی پایاب سد سرخاب، واقع در استان اردبیل استفاده شد. نتایج نشان داد که مابین شاخص SAVI حاصل از اراضی کشاورزی و شاخص SPI12 همبستگی معادل 61/0وجود دارد که به سبب این همبستگی، انتظار می رود با افزایش بارش، میزان مساحت اراضی پرآب (با شاخص SAVI از 5/0 تا 7/0) افزایش و در مقابل میزان اراضی کم آب (با شاخص SAVI از 2/0 تا 5/0) کاهش پیدا کند. با تقسیم داده های در دسترس به دو دوره بلندمدت (1986-2024) شامل 39 سال و کوتاه مدت (2010-2024) شامل 15 سال، مشخص گردید که تغییرات مساحت اراضی کم آب با شاخص SAVI پایین، در دوره بلند مدت با شیب 08/0- هکتار تقریبا ثابت و در دوره کوتاه مدت با شیب 1/13+ افزایشی بودند و این در حالی بود که روند بارش مشاهداتی در هر دو دوره افزایشی بود. این مقایسه نشان داد در دوره های آماری منتخب، تاثیر مثبت روند افزایشی بارش های مشاهداتی، به دلیل افزایش دما تعدیل شده و میزان تغییرات رطوبت خاک و در نتیجه پوشش گیاهی براساس تغییرات شاخص SAVI ، تقریبا ثابت یا کاهشی بوده است. در نتیجه استفاده از داده های سنجش از دور، در بررسی و پایش خشکسالی کشاورزی، می تواند در بسیاری از مناطق، به ویژه در مناطق مشخص و فاقد آمار و یا مناطقی با داده های محدود مشاهداتی، بسیار موثر و کاربردی باشد.
پیش نگری دمای بیشینه دوره های آتی در شمال غرب ایران براساس برون داد مدل های اقلیمی CMIP6(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۴
1 - 18
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های پیش روی بشر، مسأله تغییر اقلیم و چگونگی رویارویی با مخاطرات ناشی از آن است. هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی دمای حداکثر شمال غرب ایران بر اساس مدل های اقلیمی CMIP6 بود. بدین منظور داده های متغیر دمای حداکثر 12 ایستگاه منتخب شمال غرب ایران طی دوره آماری 2014-1985 از سازمان هواشناسی کشور اخذ گردید و پس از روندیابی با بهره گیری از آزمون من- کندال، تحت دو سناریوی متوسط (SSP 2-4.5) و بدبینانه (SSP 5-8.5) مدل های CanEsm5، MPI-ESMI-2HR، در نرم افزار SDSM6.1 شبیه سازی و برای 30 سال آتی پیش بینی گردید. جهت ارزیابی عملکرد مدل های CMIP6 و مقایسه مقادیر پایه و پیش بینی شده، از 3 سنجه آماری شامل: میانگین مربعات خطا (MSE)، ریشه میانگین مربع خطا (RMSE) و میانگین خطای مطلق (MAE) بهره گرفته شد. نتایج حاصل از روندیابی به روش من- کندال حاکی از روند صعودی معنادار در سطح اطمینان 99% در همه ایستگاه ها به جز ایستگاه تکاب بود که روند صعودی دما در آن معنادار نبود. نتایج مدل سازی دمای حداکثر نشان داد که مدل CanESM5 در مقایسه با مدل MPI-ESMI-2HR در پیش بینی دمای حداکثر خطای کمتر و دقت بیشتری دارد. طبق پیش نگری انجام شده بر اساس سناریوهای دو مدل، طی دهه های آتی در همه ایستگاه ها و در کل ماه های سال افزایش دما تجربه خواهد شد که میزان این افزایش تحت سناریوی بدبینانه (SSP 5.8.5) بیشتر بود. در مجموع طبق یافته های پژوهش حاضر، بالاترین درصد افزایش دما در همه ایستگاه ها در ماه های سرد سال و اغلب در اواخر پاییز و زمستان رخ خواهد داد. بر اساس نتایج، دمای بیشینه در همه ایستگاه ها 2/0 الی 2 درجه سلسیوس افزایش خواهد داشت. ایستگاه های تکاب، ارومیه و مراغه با 12 الی 13 درصد افزایش، ماکو و جلفا با 6% افزایش به ترتیب بیشترین و کمترین میزان افزایش دمای بیشینه را در مقایسه با سایر ایستگاه ها تجربه خواهند کرد.
شناسایی فرصت های توسعه گردشگری زبان فارسی با رویکرد زبان شناسی اجتماعی تعاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری زبان در سطح بین المللی، یکی از حوزه های رو به رشد و جذابی است که می تواند فرصت های مناسبی برای رشد و توسعه جوامع محلی ایجاد کند. بررسی و شناسایی فرصت های توسعه گردشگری زبان فارسی نیز می تواند به توسعه گردشگری در ایران کمک شایانی کند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی فرصت های توسعه گردشگری زبان فارسی با رویکرد زبان شناسی اجتماعی تعاملی است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع پژوهش های اکتشافی است و از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی به شمار می آید. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل خبرگان و افراد مجرب در حوزه گردشگری زبان، استادان رشته گردشگری، زبان شناسی و راهنمایان تورهای گردشگری بودند و از روش نمونه گیری هدفمند در پژوهش استفاده شده است. برای گردآوری اطلاعات مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته ای با شرکت کنندگان انجام گرفت و با 27 مصاحبه اشباع نظری حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا با استفاده از نرم افزار MXQDA، استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که فرصت های توسعه گردشگری زبان فارسی از شش مقوله اصلی تشکیل شده است که شامل فرصت های محلی منطقه ای، ملی اجتماعی، توسعه بین المللی، محیطی، اقتصادی و رشد و توسعه است. برای استفاده از این فرصت ها باید برنامه های مناسبی تدوین کرد.
مقایسه اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد با معنا درمانی بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (خرداد) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۷
۱۱۶-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: افسردگی مسئله ای است که باعث به وجود آمدن مشکلات زیادی در دانش آموزان می شود و این مشکلات باعث جلوگیری از رشد استعدادهای آن ها می گردد و همچنین دانش آموزان افسرده معمولاً علاقه به درس و مطالعه ندارند و این امر در عملکرد تحصیلی آن ها تأثیرگذار است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد با معنا درمانی بر سرزندگی تحصیلی دانش آموزان افسرده مقطع دوم متوسطه انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان افسرده دبیرستان های دخترانه دوره دوم متوسطه شهر خمین بودند که به مرکز مشاوره و روان شناختی مدیریت آموزش وپرورش شهر خمین در سال تحصیلی 1401-1400 مراجعه کرده بودند. 45 نفر، به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب به صورت تصادفی در 3 گروه 15 نفری (دو گروه آزمایش و گواه) جایگذاری شدند. از پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (دهقانی زاده و حسین چاری، 1391) برای گردآوری داده ها استفاده شد. همچنین از بسته آموزشی مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد محقق ساخته و پروتکل معنا درمانی هوتزل (2002) برای مداخله استفاده گردید. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با نرم افزار Spss26 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بسته آموزشی مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنا درمانی توانستند نمرات دانش آموزان افسرده در سرزندگی تحصیلی را افزایش دهند (01/0>p) و اثربخشی درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بیشتر از معنا درمانی بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که بسته آموزشی مبتنی بر پذیرش و تعهد رویکردی مؤثرتر در ارتقا سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان افسرده است و لزوم توجه به این نکته در درمان افسردگی دانش آموزان حائز اهمیت است.
قواعد استنباط مراحل تربیت اخلاقی با ملاک ترتیب منطقی از نگاه علامه مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
استنباط مراحل تربیت اخلاقی از متون دینی یکی از بخش های مهم تربیت اخلاقی در معارف اسلامی به شمار می آید و نیازمند قواعد و ضوابط خاص خود است. از طرفی نیز ملاک ترتیب منطقی، یکی از ملاکات در تدوین و استنباط مراحل تربیت اخلاقی شمرده می شود. حال سؤال این است که برای استنباط مراحل تربیت اخلاقی با ملاک ترتیب منطقی از دیدگاه علامه مصباح یزدی، به عنوان یک نظریه پرداز عرصه اخلاق، چه قواعدی وجود دارد؟ این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای درصدد پاسخ به سؤال یادشده برآمده است و پس از تتبع لازم در آثار علامه مصباح یزدی و بهره گیری از استدلال های عقلی، این نتیجه حاصل شد که قواعد استنباط مراحل تربیت اخلاقی با ملاک ترتیب منطقی عبارت اند از: 1. ترتّب منطقی انجام رفتار ارزشی بر رفع موانع؛ 2. ترتیب منطقی بین بینش ها، گرایش ها و کنش ها؛ 3. ترتّب منطقی ارزشمندی افعال اخلاقی بر ایمان؛ 4. ترتّب منطقی تربیت روح بر تربیت جسم؛ 5. ترتّب منطقی خودسازی بر خودشناسی.
تحلیلی بر تاب آوری اجتماعی و اقتصادی شهری در برابر خطرپذیری لرزه ای (مطالعه موردی: شهر خلخال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
105 - 126
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مخاطرات طبیعی به خصوص زمین لرزه به دلیل شدت و زمان کوتاه اثرگذاری به یکی از دغدغه های اصلی برنامه ریزان تبدیل شده است.
هدف: تحلیل و ارزیابی ابعاد و مؤلفه های تاب آوری اجتماعی و اقتصادی شهر خلخال.
روش شناسی: پژوهش حاضر جزو تحقیقات کاربردی و روش به کاررفته در آن، توصیفی -تحلیلی می باشد. در این پژوهش ابتدا از طریق مطالعات کتابخانه ای، عوامل مؤثر بر تاب آوری شناسایی و پس از تهیه مدل مفهومی تحقیق، پرسشنامه ای در راستای رسیدن به هدف موردنظر طراحی گردید. تعیین حجم نمونه آماری آن با استفاده از روش کوکران و روش نمونه گیری با استفاده از روش تصادفی ساده انجام شد. برای سنجش تاب آوری از بین خانوارهای ساکن در شهر خلخال، تعداد ۳۸۰ نفر از شهروندان و ۱۵ نفر کارشناسان به عنوان حجم نمونه تحقیق انتخاب شدند. پس از جمع آوری داده ها و اطلاعات میدانی در راستای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد و مشاهدات میدانی با استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل ANP جمع آوری گردید و در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی Arc GIS پس از تهیه نقشه آسیب پذیری برای هر معیار، نقشه نهایی شاخص اجتماعی و اقتصادی شهر خلخال در نرم افزار Arc GIS تهیه گردیده است.
قلمرو جغرافیایی: محدوده موردمطالعه پژوهش حاضر شهر خلخال می باشد.
یافته ها: بالاترین وزن تاب آوری بعد اجتماعی با 7 زیر معیار اصلی مربوط به ساختار جنسی با وزن 20094/0 و پایین ترین آن مربوط به سطح تحصیلات با وزن 04651/0 می باشد؛ همچنین در بعد اقتصادی با 3 زیر معیار اصلی بالاترین وزن تاب آوری مربوط به وضعیت مالکیت مسکن با وزن 48064/0 و پایین ترین آن مربوط به مالکیت وسیله نقلیه با وزن 11397/0 می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به خروجی نرم افزار GIS می توان بیان نمود که تقریباً نیمی از شهر ازنظر اجتماعی و اقتصادی در وضعیت نامطلوبی قرار دارد و این امر موجب می شود که در هنگام زمین لرزه آمار تلفات جانی و مالی افزایش یابد. به طورکلی می توان گفت در محدوده موردمطالعه همه شرایط و عوامل دخیل در آسیب پذیری در برابر زمین لرزه اعم از اقتصادی، اجتماعی در ارتباط باهم عمل نموده و باعث شکل گیری نواحی با آسیب پذیری بالا گردیده است.
شناسایی پیشران های کلیدی اقتصاد زیرزمینی و بررسی پایداری آن با رویکرد آینده نگاری، مطالعه موردی: شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
172 - 185
حوزههای تخصصی:
مقدمه اقتصاد زیرزمینی یک پدیده پیچیده و ناهمگن است که در آن عوامل تعیین کننده و پیامدها به ویژگی های واحدهای درگیر و عوامل کلان اقتصادی و نهادی بستگی دارد. به دلیل ماهیت چندوجهی اقتصاد زیرزمینی نظریه جامعی که بتواند این پدیده را در اقتصادهای در حال توسعه و توسعه یافته توضیح دهد وجود ندارد. در واقع، یک دیدگاه نظری که مبانی اقتصاد زیرزمینی را در یک کشور در حال توسعه توضیح می دهد برای درک ماهیت رایج آن در کشور توسعه یافته مناسب نیست. با توجه به سرعت تغییرات اقتصاد جهانی، اقتصاد زیرزمینی مدام زمینه ها و فرصت های جدیدی را برای رشد خود ایجاد می کند و لازم است که دولت ها به طور مستمر به دنبال استراتژی های مؤثر و پایدار برای کنترل و کاهش اثرات آن باشند. مشاغلی که در اقتصاد زیرزمینی فعالیت می کنند به دلیل عدم رعایت الزامات مجوز، قوانین کار و استانداردهای ایمنی و عدم پرداخت مالیات نسبت به مشاغلی که به طور قانونی فعالیت می کنند، مزیت غیرمنصفانه ای را به دست می آورند و باعث تضعیف مشاغل رسمی و حتی خروج آن ها از بازار می شوند. با گسترش فعالیت های غیرقانونی، نرخ کلی جرم و جنایت افزایش یافته و با غلبه اقتصاد زیرزمینی بر اقتصاد رسمی که در آن کارکنان فاقد حمایت های قانونی و مزایای تأمین اجتماعی هستند نابرابری های اجتماعی اقتصادی تشدید می شود. اقتصاد ایران همانند سایر اقتصادها متأثر از اثرات نامطلوب فعالیت های اقتصاد زیرزمینی است. بر اساس برآورد حجم اقتصاد زیرزمینی، در اقتصاد ایران بین 29 تا 36 درصد تولید ناخالص داخلی است. در این میان، شهر اردبیل به لحاظ ویژگی های خاص خود همچون پایین بودن درآمد خانوارهای شهری نسبت به میانگین کشوری، نامساعد بودن محیط کسب و کار و گسترش این شهر طی دهه های اخیر و افزایش جمعیت آن، مستعد گسترش فعالیت های اقتصاد زیرزمینی است. مواد و روش ها پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع توصیفی تحلیلی و مبتنی بر روش آینده پژوهی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه و با بهره گیری از روش دلفی جمع آوری شده است. پرسشنامه ها توسط متخصصان اقتصاد و برنامه ریزی شهری تکمیل شد. جامعه آماری پژوهش متشکل از اعضای هیئت علمی و متخصصان امور اقتصادی و شهری شاغل در دانشگاه ها و ادارات است. اعضای پانل دلفی به صورت گلوله برفی و به تعداد 30 نفر از افراد واجد شرایط برگزیده شدند. در دور اول با استفاده از روش تحلیل محتوی در قالب پرسشنامه بسته، مؤلفه های مؤثر بر گسترش اقتصاد زیرزمینی جمع آوری شد. در دور دوم دلفی اولویت بندی مؤلفه های مؤثر حاصل از مرحله اول انجام شد. به این صورت که مجموع موارد مطرح شده در دور اول جمع بندی شده و برای شناسایی مهم ترین متغیرها به تعداد محدودتری از کارشناسان برای نظرخواهی ارائه شد. در مرحله بعد ماتریس اثرات متقاطع برای امتیازدهی در اختیار متخصصان قرار داده شد. به منظور تکمیل ماتریس اثرات متقاطع و روشن شدن میزان ارتباط بین عوامل، نظرات خبرگان در طیف اعداد صفر تا سه اخذ شد. در مرحله آخر با استفاده از نرم افزار میک مک عوامل مؤثر مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفتند و پیشران های کلیدی شناسایی شدند. یافته ها بر اساس نظر متخصصان در زمینه موضوع پژوهش و با به کارگیری روش دلفی، در کل 35 شاخص تأثیرگذار بر اقتصاد زیرزمینی شهر اردبیل شناسایی شد. پس از شناسایی متغیرهای تأثیرگذار بر اقتصاد زیرزمینی شهر اردبیل و تشکیل ماتریس 35*35 تأثیرات متقابل و امتیازدهی توسط متخصصان، داده ها وارد نرم افزار میک مک شد. نتایج نشان داد متغیرهای مورد بررسی در کنار هم به گونه ای عمل می کنند که بخش اقتصاد زیرزمینی شهر اردبیل به صورت یک سیستم پایدار عمل می کند. پایداری بخش اقتصاد زیرزمینی شهر اردبیل نشان دهنده آن است که این بخش، توانایی نگهداری ساختار، انسجام و عملکردش را طی زمان داشته و امکان فروپاشی و از بین بردن آن میسر نیست. مهم ترین پیشران های اقتصاد زیرزمینی شهر اردبیل به ترتیب اولویت، بی ثباتی اقتصادی، تورم، ضعف در اجرای قوانین، تحریم، بروکراسی اداری، پایین بودن سطح حقوق و دستمزد، بی ثباتی نرخ ارز، سیستم قضایی ناکارآمد، عدم کارایی نهادهای نظارتی در سطح شهر و تراکم جمعیت است. در کنار این پیشران ها سه متغیر پایین بودن رشد تولید ناخالص داخلی شهر اردبیل، بیکاری و بالا بودن درآمد حاصل از فعالیت در اقتصاد زیرزمینی بیشترین وابستگی را به متغیرهای پیشران و نیز بیشترین تأثیرگذاری را بر متغیرهای وابسته دارند و به عنوان متغیرهای اعتماد اقتصاد زیرزمینی عمل می کنند. این سه متغیر به دلیل وابستگی به متغیرهای پیشران به سرعت تأثیرات را جذب می کنند و به دلیل تأثیرگذاری بر متغیرهای وابسته به سرعت تأثیرات را انتقال می دهند و باعث ایجاد نوسانات در سیستم می شوند. مهاجرت به شهر، عدم پایبندی به حاکمیت قانون، فقر، وجود فساد در نهادها، رواج سکونتگاه های غیررسمی در سطح شهر اردبیل، نابرابری درآمد در مناطق مختلف شهر، نرخ بالای جرم و جنایت و فعالیت غیررسمی در حوزه پسماندهای شهری به عنوان متغیرهای وابسته سیستم اقتصاد زیر زمینی شهر اردبیل عمل می کنند. نتیجه گیری از میان 35 عامل بررسی شده در این تحقیق، 12 متغیر اصلی به عنوان عوامل کلیدی مؤثر بر گسترش اقتصاد زیرزمینی شناسایی شده اند و دارای تأثیرگذاری بالایی هستند. با توجه به صنعتی نبودن شهر اردبیل، بی ثباتی اقتصادی به بروز ناهنجاری های اقتصادی و اجتماعی منجر شده و مشوق افراد به فعالیت در اقتصاد زیرزمینی می شود. لذا ضعف در اجرای قوانین و همچنین، عدم کارایی نهادهای نظارتی و بروکراسی اداری موجود موجب شده که فعالان اقتصادی فعالیت در حوزه اقتصاد زیرزمینی را به فعالیت در بخش رسمی اقتصاد ترجیح دهند. تراکم جمعیت در شهر اردبیل در کنار گسترش شهر و حاشیه نشینی از عوامل تسریع کننده فعالیت در حوزه اقتصاد زیرزمینی است. عامل جمعیت در کنار پایین بودن حقوق و دستمزد باعث شده که فعالیت در حوزه پسماندهای شهری گسترش یابد. سه متغیر پایین بودن رشد تولید ناخالص داخلی شهر اردبیل، بیکاری و بالا بودن درآمد حاصل از فعالیت در اقتصاد زیرزمینی بیشترین وابستگی را به متغیرهای پیشران داشته و بیشترین تأثیرگذاری را بر متغیرهای وابسته دارند. نتایج تحقیق حاضر نشان داد اقتصاد زیرزمینی شهر اردبیل به صورت یک سیستم پایدار عمل کرده و توانایی نگهداری ساختار، انسجام و عملکرد خود را طی زمان دارد. پایداری اقتصاد زیرزمینی شهر اردبیل نشان دهنده آن است که سیاست گذاری های مقطعی و جزئی در زمینه کنترل هر یک از پیشران ها اثر چندانی در کاهش فعالیت های اقتصاد زیرزمینی نخواهد داشت.
چارچوب نظریه ها و مدل های ارتقا و سنجش حس بهزیستی گردشگر: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
195 - 241
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در چند دهه اخیر مطالعات گردشگری بر بهزیستی متمرکز شده و بررسی بهزیستی گردشگران را به منظور توسعه گردشگری و ایجاد لذت و معنا اولویت قرار داده است. بنابراین، به منظور شناخت بیشتر بهزیستی در گردشگری و ارتقاء بهزیستی گردشگر، هدف پژوهش حاضر شناسایی نظریه ها و مدل های سنجش و ارتقاء حس بهزیستی در بستر گردشگری و همچنین شناسایی ابعاد و مؤلفه های آن ها است.
روش شناسی: این پژوهش از انواع پژوهش های توصیفی- تحلیلی و یک مطالعه کیفی و کاربردی است. بر مبنای هدف پژوهش، با بهره گیری از مدل پریسما، 83 مقاله منتشرشده در حوزه گردشگری و بهزیستی در پایگاه های داده اسکوپوس برای مرور نظام مند انتخاب شد. به منظور بررسی تئوری های بهزیستی دخیل در گردشگری، از تکنیک تحلیل محتوای کیفی استفاده گردید. سپس داده ها با استفاده از نرم افزارMAXQDA تحلیل شدند.
یافته ها: مهم ترین نظریه ها و مدل ها شامل نظریه های انسان گرایانه، بهزیستی روان شناختی، نظریه خودتعیین گری، بهزیستی اجتماعی، مدل شکوفایی، شادی اصیل، مدل پرما، درامما، درآما، مدل یکپارچه گردشگری بهزیستی، تجربه تحول آفرین، نظریه خودابرازگری، تناسب خود، گسترش و ساخت، سطح تفسیر و نظریه سرریز است.
نتیجه گیری و پیشنهادات: یافته های این پژوهش منجر به شناسایی مهم ترین مدل ها و نظریه های سنجش بهزیستی گردشگر گردید که از این میان، مدل پرم، خودتعیین گری، تناسب خود و نظریه خودابرازگری بیشتر توسط محققان استفاده شده و مدل درآما جدیدترین مدلی است که در سال 2022 مطرح شده و به دلیل جامعیت آن، یکی از مهم ترین موضوعات و مدل های ارتقاء بهزیستی در گردشگری خواهد بود که نیازمند بررسی بیشتر است.
نوآوری و اصالت: توجه به موضوع بهزیستی در بستر گردشگری و شناسایی تئوری ها و مدل های سنجش بهزیستی گردشگر، به عنوان نوآوری و اصالت پژوهش حاضر قلمداد می شود؛ چراکه به نظر می رسد این موضوع، برای اولین مرتبه در منابع داخلی مورد توجه قرار گرفته است. همچنین براساس بررسی های صورت گرفته، منابع خارجی نیز به طور مستقیم به این موضوع نپرداخته اند. یافته های حاصل از این پژوهش می تواند برای سامان دهی اثربخش سنجش و ارتقاء حس بهزیستی گردشگر برای تحقیقات آینده حائز اهمیت باشد.
تحلیل نقش ژئومورفولوژی در وضعیت اقتصادی نوار مرزی (مطالعه موردی: نوار مرزی استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان کردستان از نظر ژئومورفولوژی در واحد کوهستان قرار دارند و همین مسئله سبب شده است تا با محدودیت های زیادی جهت اشتغال در بخش های مختلف کشاورزی و صنایع همراه باشد. محدودیت در اشتغال، سبب کاهش اشتغال پایدار، افزایش اشتغال کاذب از جمله قاچاق کالا و همچنین افزایش مهاجرت شده است. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به تحلیل نقش ژئومورفولوژی در وضعیت اقتصادی نوار مرزی استان کردستان پرداخته شده است. در این تحقیق از روش های توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. مهم ترین داده های تحقیق، اطلاعات آماری مربوط به منطقه موردمطالعه، مدل رقومی ارتفاعی 30 متر، تصاویر گوگل ارث و نتایج حاصله از پرسشنامه بوده است. مهم ترین ابزارهای تحقیق، ArcGIS،Expert Choice ، SPSS و گوگل ارث است. این تحقیق در چند مرحله انجام شده است که در مرحله اول، به بررسی وضعیت ژئومورفولوژی و کارکردی روستاهای منطقه پرداخته شده است. در مرحله دوم، رابطه عوامل ژئومورفولوژی و وضعیت اقتصادی منطقه تشریح شده است و در مرحله سوم نیز به ارائه راهکارهای مؤثر جهت بهبود وضعیت اقتصادی منطقه پرداخته شده است. بر اساس نتایج حاصله، وضعیت ژئومورفولوژیکی نوار مرزی استان کردستان و عدم توجه به توانمندی های آن سبب کاهش درصد اشتغال و همچنین گرایش به مشاغل کاذب از جمله کولبری و قاچاق کالا شده است. همچنین بر اساس نتایج حاصله که مبتنی بر وضعیت ژئومورفولوژی منطقه و نظرات کارشناسان است، مهم ترین راهکارهای اقتصادی در نوار مرزی شهرستان های سروآباد و سقز، توسعه وضعیت گردشگری است و همچنین در نوار مرزی شهرستان های مریوان و بانه نیز تشویق برای جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی به عنوان مهم ترین راهکار انتخاب شده است. در مجموع، نتایج حاصله از این بخش نیز نشان داده است که یکی از مهم ترین مشکلات منطقه، عدم توجه به وضعیت ژئومورفولوژیکی و یا برنامه ریزی بدون توجه به وضعیت محیطی منطقه بوده است.
The Legal System of Exploiting International Water Resources (Case Study: Harirud River)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی بین المللی سال ۴۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۷
189 - 206
حوزههای تخصصی:
Harirud river with an international nature is shared between Afghanistan, Iran and Turkmenistan and currently there is no treaty among these states regarding the division of its water resources. In recent years, after the construction of the Doosti Dam by Iran and Turkmenistan, Afghanistan, as an upstream state is moving towards hydro-hegemonic policy in the region by building various dams which restrain and divert the water flow of this river in order to decrease the downstream countries’ water rights. On the other hand, due to the high importance of Harirud water resources for Iran, continuing this type of behavior by Afghanistan might cause conflicts and create security risks among these countries in the near future. Therefore, employing a descriptive-analytical approach, the study aims at examining the issue according to international legal documents in the field of sharing common water resources. Finally, the findings indicate that the best and most practical method for exploitation of Harirud water resources is based on the theory of limited territorial sovereignty and implementation of the principle of equitable and reasonable utilization of common water resources by Afghanistan, without causing significant harm to downstream states.
تأملی بر نظریه چشمان ناظر خیابان جین جیکوبز و فضاهای امن زنانه با رویکرد آینده نگاری (نمونه: پارک بانوان نرگس تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آینده پژوهی منطقه ای دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
56 - 71
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نظریه چشمان ناظر خیابان جین جیکوبز و ارتباط آن با فضاهای امن زنانه با نگرشی آینده نگارانه در پارک بانوان نرگس تهران است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و با روش توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از روش آمیخته (کیفی-کمی) و شیوه آینده نگاری انجام شده است. تجزیه وتحلیل اطلاعات به منظور تدوین سناریوهای اولویت دار با بهره گیری از نرم افزار سناریو ویزارد، سناریوهای سازگار، مشخص سپس سناریوهای آینده مطلوب اولویت بندی، تشریح و تفسیر شده است. جامعه آماری و حجم نمونه تعداد 30 نفر از خبرگان و صاحب نظران حوزه مسائل شهر و مدیریت شهری هستند که با استفاده از ماتریس سناریو ویزارد وزن دهی و نمره گذاری گردیده اند. سناریوهای پژوهش در قالب پرسش نامه عدم قطعیت با شاخص های کالبدی، اجتماعی، زیبایی شناسی، عملکردی و مکان یابی با شاخص های مربوطه توسط خبرگان و صاحب نظران موردبررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داد در ابعاد موردبررسی بعد کالبدی شاخص (تأکید بر بلوک های مسکونی کوچک) در سناریو 1 و شاخص (کاهش بزهکاری بالأخص در پارک های پیرامون خانه) در سناریو 2 (سناریوهای مطلوب)؛ در بعد اجتماعی شاخص (نظم فعالیت ها بر نظم بصری) در سناریو 1 و شاخص (تأمین امنیت شبانه) در سناریو 2 (سناریوهای ایستا)؛ در بعد زیبایی شناسی شاخص (حفاظت از زندگی) (سناریوی ایدئال)؛ در بعد عملکردی شاخص (تأکید بر تنوع عملکردی در محلات مسکونی) در سناریو 1 و شاخص (تأکید بر تراکم و تمرکز به عنوان عامل حیات بخش زندگی شهری) در سناریو 2 (سناریوهای مطلوب) و در بعد مکان یابی شاخص (مکان یابی کاربری های سازگار در کنار هم) (سناریوی ایستا)؛ به عنوان تصویری منسجم در سناریوهای باورکردنی طبق خروجی های حاصله از نرم افزار سناریو ویزارد شناسایی شدند.