فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۵۰۵٬۰۱۱ مورد.
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳
193 - 208
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف : صنعت بیمه به عنوان یکی از ارکان اصلی نظام مالی هر کشور، نقشی حیاتی در تضمین پایداری اقتصادی، کاهش ریسک های پیش بینی ناپذیر و حمایت از سرمایه گذاری های فردی و جمعی ایفا می کند. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی، تحلیل و اولویت بندی پیشران های کلیدی مؤثر بر آینده صنعت بیمه ایران با تمرکز بر فرصت ها و چالش های بالقوه بوده است تا از این طریق، تصویری مبتنی بر شواهد از روندهای شکل دهنده آینده این صنعت ترسیم شود. روش شناسی : رویکرد پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش شناسی، کمّی و آینده نگرانه است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، از ترکیبی از دو روش کمّی شامل دلفی فازی و روش تصمیم گیری چندمعیاره مارکوس استفاده شده است. این پژوهش در سه مرحله متوالی طراحی و اجرا شد. یافته ها : در مرحله نخست، با استفاده از مرور مطالعات پیشین، تحلیل گزارش های صنعت بیمه و انجام مصاحبه های ساختارمند با خبرگان، فهرستی اولیه از پیشران های مؤثر بر آینده صنعت بیمه تهیه شد. در این مرحله، ۳۳ پیشران شناسایی شد که در قالب هفت دسته اصلی شامل پیشران های اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی، فناورانه، زیست محیطی، قانونی، حکمرانی و ساختاری طبقه بندی شدند. در مرحله دوم، برای غربال گری این پیشران ها و شناسایی موارد کلیدی، از روش دلفی فازی استفاده شد. به این منظور، پرسش نامه ای با بهره گیری از منطق فازی طراحی و در اختیار گروهی از خبرگان قرار گرفت. پس از تحلیل داده های فازی حاصل از نظرات خبرگان، از میان ۳۳ پیشران اولیه، ۸ پیشران به عنوان کلیدی ترین عوامل مؤثر بر آینده صنعت بیمه شناسایی شدند که هم از نظر میزان تأثیرگذاری در سطح بالایی قرار داشتند و هم با عدم قطعیت قابل توجهی همراه بودند. در مرحله نهایی، این ۸ پیشران با استفاده از روش مارکوس به طور دقیق تری ارزیابی شدند تا براساس معیارهای چندگانه، رتبه بندی و اولویت بندی شوند. نتایج تحلیل ها نشان داد که چهار پیشران از بالاترین اولویت برخوردارند: نخست، الگوهای همکاری میان شرکت های بیمه و اینشورتک ها که می توانند به واسطه هم افزایی قابلیت های فناورانه و منابع سنتی، نوآوری و بهره وری را در صنعت بیمه افزایش دهند؛ دوم، سطح بهره برداری از کلان داده و تحلیل های داده محور در تصمیم سازی ها و طراحی محصولات بیمه ای؛ سوم، نفوذ فناوری های نوظهور نسل چهارم مانند اینترنت اشیاء در زندگی روزمره و فرایندهای کسب وکار که به تحول در ارزیابی ریسک، قیمت گذاری و خدمات پس از فروش منجر می شود؛ و چهارم، سیاست ها و چهارچوب های رگولاتوری در حوزه فناوری که نقش تعیین کننده ای در تسهیل یا مانع سازی روندهای نوآوری دارند. نتیجه گیری : براساس یافته های پژوهش، پیشنهادهای کاربردی متعددی برای بهره برداری از فرصت های پیش رو و مقابله با چالش های احتمالی ارائه شد. از جمله این پیشنهادها می توان به موارد زیر اشاره کرد: توسعه بسترهای همکاری مشترک بین شرکت های بیمه سنتی و اینشورتک ها به منظور ارتقای نوآوری و چابکی، سرمایه گذاری مؤثر در زیرساخت های فناوری اطلاعات و تحلیل پیشرفته داده ها، تدوین و اجرای سیاست های آموزشی برای ارتقای سواد دیجیتال بیمه گذاران و کارکنان، و بازنگری در قوانین و مقررات به گونه ای که ضمن حمایت از نوآوری های فناورانه، حقوق و منافع بیمه گذاران نیز حفظ شود.
سرریز بازدهی و نوسان در شرایط مختلف بازارهای خرسی و گاوی: مطالعه موردی بازار سهام و بازارهای رقیب آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصادی ایران سال ۳۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۲
64 - 111
حوزههای تخصصی:
با توجه به درهم تنیدگی بازارهای مالی و اهمیت ارتباط بین بازارهای مالی در انتخاب استراتژی مناسب برای سرمایه گذاران و معامله گران در انتخاب سبد سرمایه گذاری بهینه و سیاست گذاران جهت اتخاذ سیاست های پولی و مالی مناسب، در این پژوهش به بررسی ارتباط متقابل ریسک و بازدهی و سرریز آنها بین بازار سهام و بازارهای رقیب آن در ایران نظیر بازار ارز، طلا و مسکن در شرایط مختلف این بازارها (بازار خرسی و گاوی) پرداخته شده است. بررسی ارتباط بین بازارهای مالی مذکور در این پژوهش با به کارگیری مدل گارچ چندمتغیره و با استفاده از داده های ماهانه طی سال های 1390 تا 1401 صورت گرفته است. براساس نتایج، سرریز بازدهی و نوسان از بازار ارز به بازار سهام در شرایط خرسی و گاوی بازار ارز طی دوره مورد بررسی مشاهده می شود. همچنین نتایج حاکی از وجود سرریز بازدهی از بازار سهام به بازار ارز در شرایط خرسی و گاوی بازار سهام و وابستگی و ارتباط متقابل بازار ارز و بازار سهام طی دوره مورد بررسی در ایران است. براساس نتایج، سرریز بازدهی از بازار سهام به بازار طلا در شرایط خرسی و گاوی بازار سهام تأیید نمی شود درحالی که سرریز بازدهی و نوسان از بازار طلا به بازار سهام در شرایط خرسی و گاوی بازار طلا تأیید می شود. وجود سرریز بازدهی و نوسان از بازار مسکن به بازار سهام در شرایط خرسی و گاوی بازار مسکن نیز تأیید نمی شود درحالی که سرریز بازدهی از بازار مسکن به بازار سهام در شرایط خرسی بازار سهام مشاهده گردید. بر این اساس می توان گفت سرمایه گذاران بازار مسکن و سهام در ایران از دو طیف متفاوت هستند.
بررسی وضعیت تولید فلزات اساسی در کشور
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۴)
4 - 20
حوزههای تخصصی:
با توجه به برخورداری ایران از منابع طبیعی و موقعیت جغرافیایی، توسعه صنایع فلزات اساسی یکی از راه های توسعه اقتصادی و کاهش وابستگی به نفت و فروش محصولات نفتی است. اهمیت موضوع زمانی که کشور با تحریم های خارجی مواجه است و از نظر صادرات نفت در مضیقه است، بیش ازپیش آشکار می شود. اهمیت توسعه صنایع فلزات اساسی بر کسی پوشیده نیست، اما نگاه به چگونگی وضعیت این صنایع و روند آن نشان می دهد این صنعت در ماه های اخیر عملکرد مطلوبی نداشته است و شاهد رشد منفی شاخص تولید فلزات اساسی و نیز افزایش شرکت های زیان ده فعال در این عرصه بوده ایم. بر اساس عملکرد نه ماهه شرکت ها، کاهش سود اسمی تقریباً در همه صنایع (به جز صنعت خودروسازی که سود منفی ایجاد کرده و صنعت محصولات غذایی که رشد مثبت نزدیک صفر داشته است) نشان دهنده بدتر شدن شرایط کسب وکار در همه صنایع و افزایش رکود اقتصادی است. با توجه به اهمیت این صنایع در کشور برخی راهکارها ازجمله برطرف کردن مشکلات زیست محیطی و آلودگی های مرتبط با آن، مقابله با نوسانات قیمت مواد اولیه، مقابله با کمبود منابع طبیعی و انرژی، افزایش رقابت پذیری و کاهش هزینه های تولید، برطرف کردن مشکلات نیروی کار و کمبود مهارت های فنی و کاهش محدودیت های زیرساختی و حمل ونقل و... پیشنهاد می شود.
ماهیت حقوقی ارزهای دیجیتال و چالشهای تقنین در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
65 - 80
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ارزهای دیجیتال نوعی از رمز ارزهای مقررات گذاری نشده است که به صورت معمول توسط توسعه دهندگان آن پایش می گردد و توسط اعضای یک جامعه مجازی خاص پذیرفته شده و مورد استفاده قرار می گیرد که در سراسر جهان و نیز در ایران به شدت کاربرد آن در حال گسترش است. هدف مقاله حاضر بررسی ماهیت حقوقی ارزهای دیجیتال و چالش های تقنینی آن در ایران است. مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها : یافته ها بر این امر دلالت دارد که ارز دیجیتال عین است. قابلیت استناد در برابر همه، حق تعقیب توسط مالک، مالیت و منفعت داشتن و قابلیت خرید و فروش از مهمترین دلایل تلقی ارزهای دیجیتال به عنوان عین است. رمز ارز نوعی پول مجازی است و قاعدتاً باید ساختار پولی و مالی کشور در این زمینه اقدام به مقررات گذاری و نظارت نماید. نتیجه : تقنین در زمینه ارزهای دیجیتال در ایران با چالش هایی روبه روست. این چالش ها عبارتند از: خلق ارز دیجیتال و به تبع آن مشکلات تورمی، بدون پشتوانه بودن ارزهای دیجیتال، نوسانات قیمتی ارزهای دیجیتال، گسترش فعالیت های زیرزمینی (اقتصاد سایه) با پتانسیل ارزهای دیجیتال..
بررسی اثرات غیر خطی مالیاتِ تورمی بر نابرابری توزیع درآمد: رویکرد NARDL(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پیامدهای توزیعی تورم، نقشی گسترده در نظریات رشد و نابرابری داشته و همواره مورد بحث و مطالعه بوده است. طی سال های اخیر، با برجسته شدن پیامدهای توزیعی سیاست های پولی، درک رابطه بین تورم و نابرابری توزیع درآمد به اولویتی بسیار مهم در سیاست گذاری تبدیل شده است. یک متغیر بسیار مهم در سال های اخیر و بویژه در کشورهای در حال توسعه که از نرخ های تورم بالا رنج می برند، مالیات تورمی است که منجر به کاهش در قدرت خرید افراد و کسب و کارها به نفع دولت می شود. مالیاتِ تورمی بخشی از ثروت کسب وکارها و خانوارها است که در نتیجه تورم به دولت منتقل شده است. روش: با توجه به این موضوع، این مطالعه به بررسی اثرات غیر خطی مالیات تورمی بر نابرابری توزیع درآمد در ایران با رویکرد ARDL غیرخطی ( NARDL ) طی دوره زمانی 1360 تا 1400 می پردازد. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد مالیات تورمی اثرات مثبت و معناداری بر نابرابری توزیع درآمد در ایران داشته است. همچنین براساس سایر نتایج مطالعه، این اثرات غیر خطی بوده است. نتیجه گیری: تأثیر مالیات تورمی بر نابرابری توزیع درآمد از یک الگوی غیرخطی تبعیت می کند.
بررسی عوامل اقتصادی- نهادی و زیست محیطی بر امید به زندگی سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امید به زندگی سالم یکی از شاخص های سلامتی است که بیان می دارد؛ یک فرد به طور متوسط چند سال سالم و به دور از بیماری طولانی مدت زندگی می کند. تغییرات این شاخص به دلیل تغییرات در طول عمر و سلامت است. بهبود این شاخص بر سایر بخش ها همانند اقتصاد چشمگیر است. بنابراین مطالعه بر امید به زندگی سالم مهم و ضروری است. پژوهش حاضر به اثرپذیری امید به زندگی از متغیرهای اقتصادی نهادی و زیست محیطی پرداخته است. روش: پژوهش حاضر برای بررسی تأثیر متغیرهای اقتصادی، نهادی و زیست محیطی مؤثر بر سلامت در 37 کشور و بازه زمانی 2000 تا 2021 از رویکرد مدل پانل آستانه ای بهره برده است. یافته ها: متغیر حکمرانی خوب به عنوان متغیر آستانه و متغیرهای هزینه های بهداشتی، CO2 و فلاکت به عنوان متغیرهای کنترلی در نظر گرفته شده است. نتایج مدل دو رژیمی با یک حد آستانه ای را تایید می کند. متغیرهای هزینه های بهداشتی و انتشار CO2 تأثیر بیشتری را در گروه پایین آستانه دارد ولی در کشورهای بالای آستانه، متغیرهای هزینه های بهداشتی و شاخص فلاکت از اهمیت بیشتری برخوردار است. نتیجه گیری: افزایش هزینه های بهداشتی دسترسی به خدمات بهداشتی را آسان تر و هزینه های درمان را کاهش می دهد که این مسئله امید به زندگی سالم را بهبود می دهد. کاهش فلاکت باعث می شود تا عملکرد گسترش هزینه های بهداشتی تا حد ممکن به بیشترین میزان خودش برسد. عامل اصلی دیگر در بهبود سلامت در سطح جامعه کاهش CO2 است.
تحلیل ساختار مالکیت در پرتفوی سهام سرمایه گذار ریسک پذیر و ریسک گریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه و سرمایه سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
99 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف: رشد بلندمدت و مداوم اقتصادی نیازمند تجهیز و تخصیص بهینه منابع در سطح اقتصاد ملی است و این مهم بدون کمک بازارهای مالی بویژه بازار سرمایه گسترده و کارآمد امکان پذیر نیست. یکی از مباحث مهمی که در بازارهای سرمایه مطرح است و باید موردتوجه سرمایه گذاران اعم از اشخاص حقیقی یا حقوقی قرار گیرد، بحث انتخاب سبد سرمایه گذاری بهینه است. سرمایه گذاران سعی می کنند شرکت هایی را انتخاب کنند که جز شرکت های برتر و از رتبه بندی بالایی برخوردار باشند. هدف این پژوهش، تحلیل ساختار مالکیت در تشکیل پرتفوی بهینه سهام است. روش: بدین منظور از اطلاعات مالی 119 شرکت بورسی و با استفاده از الگوریتم قورباغه اقدام به تشکیل پرتفوی سهام شده است و ساختار مالکیت در پرتفوی سهام ریسک پذیر، ریسک گریز مورد مقایسه قرارگرفته است. یافته ها: نتایج نشان می دهد الگوریتم هوش مصنوعی قورباغه توانایی تشکیل سبد بهینه سهام را دارد و به طورکلی ساختار مالکیت در سبد سرمایه گذار ریسک پذیر و ریسک گریز تفاوت معناداری ندارد. نتیجه گیری: همان طور که انتظار می رود سبد بهینه سهام برای طیف افراد ریسک پذیر و ریسک گریز متفاوت است و افراد با توجه به روحیه سرمایه گذاری از بعد میزان ریسک پذیری می توانند اقدام به تشکیل سبد بهینه سهام متفاوت نمایند و انتظار بازده مدنظر را داشته باشند و ساختار مالکیت دولتی، خانوادگی، نهادی و مدیریتی در سبد سهام سرمایه گذار ریسک گریز و ریسک پذیر دارای محتوای اطلاعاتی نیست.
راهبردهای اقتصادی جمهوری اسلامی ایران برای کسب اقتدار در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد دفاع و توسعه پایدار سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۶
91 - 114
حوزههای تخصصی:
خلیج فارس مهم ترین فضای ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک جمهوری اسلامی ایران به شمار می آید که ازلحاظ جغرافیایی مهم ترین بخش جهان اسلام را تشکیل داده است زیرا دو کشور بزرگ تولیدکننده نفت منطقه، ایران و عربستان و دو کشور دارای بزرگ ترین منابع گازی، ایران و قطر در این منطقه قرار دارند. ایران به علت برخورداری از دو موقعیت استثنایی شامل برخورداری از منابع عظیم نفت و گاز منطقه و کوتاه ترین مسیر برای انتقال نفت و گاز منطقه خلیج فارس و دریای خزر به خریداران آن، می تواند به عنوان یک بازیگر اصلی و تأثیرگذار در منطقه قرار بگیرد؛ اما لازمه آن کسب اقتدار اقتصادی است؛ بنابراین هدف اصلی مقاله شناسایی مهم ترین مؤلفه های اقتصادی اقتدارساز ج.ا.ایران در منطقه خلیج فارس و تدوین راهبرد اقتصادی ایران برای نیل به این اقتدار می باشد. این پژوهش از نوع توسعه ای- کاربردی بوده که به روش توصیفی و به صورت آمیخته انجام شده است. جامعه آماری 54 نفر متشکل از افرادی بود که حداقل در یکی از حوزه های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، نظامی و جغرافیایی، تخصص داشتند. بر اساس تجزیه وتحلیل به عمل آمده تعداد، 16 عامل اقتصادی (شامل وجود ذخایر مناسب نفت و گاز در ایران، خطوط انتقال انرژی ج.ا.ایران در خلیج فارس، منابع معدنی و طبیعی مشترک در خلیج فارس و کارکرد تحریم های اقتصادی علیه ایران و ...) شناسایی گردید. همچنین طبق نتایج تحقیق و محاسبات مربوط به تعیین مختصات دکارتی، وضعیت اقتدار اقتصادی ج.ا.ایران در خلیج فارس در منطقه محافظه کارانه خفیف و معطوف به قوت قرار دارد که به سمت تهاجمی خفیف و معطوف به قوت در حال حرکت می باشد.
اثربخشی آموزش اوریگامی (کاغذ تا) بر خودپنداره و مهارت اجتماعی و کمرویی کودکان فلج مغزی دوره اول و دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش اوریگامی بر خودپنداره و مهارت اجتماعی و کمرویی کودکان فلج مغزی دوره اول و دوم ابتدایی بود. روش پژوهش: روش پژوهشی طرح مورد منفرد همراه با پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان فلج مغزی ارجاع شده به مرکز خیریه دستان سبز یزدان در سال 1403-1402 در شهر اصفهان بود که 7 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. جهت بررسی از پرسشنامه های خودپنداره کودکان پیرز هریس (1969)، مهارت اجتماعی ماتسون (1983) و کمرویی چیک و بریگز (1990) استفاده شد. جهت اندازه گیری خط پایه به مدت 3 جلسه از مراجعین آزمون گرفته شد و در 3 جلسه از جلسات مداخله، متغیرها سنجیده شدند. یک ماه بعد از پایان مداخله، مراجعین یک جلسه تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند. داده ها با تحلیل دیداری نمودارها و همچنین با استفاده از /تحلیل درون موقعیتی و بین موقعیتی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته: فرضیه تحقیق مبنی بر اینکه آموزش اوریگامی باعث بهبود خودپنداره، مهارت اجتماعی و کمرویی کودکان فلج مغزی دوره اول و دوم ابتدایی می شود تایید گردید. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود مشاوران و... آموزش اوریگامی را جهت بهبود خودپنداره، مهارت اجتماعی و کمرویی کودکان فلج مغزی دوره اول و دوم ابتدایی مورد استفاده قرار دهند.
The epidemiology of injuries in Iranian taekwondo athletes: A narrative review(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background: Epidemiology studies the prevalence of a disease or injury in a particular society. In fact, the focus is on the study of injury type, body part of injury, the duration of an athlete's absence from sports, severity, treatment costs due to the injury, etc. Taekwondo is one of the most popular sports in Iran which has high injuries due to its contact nature.Aim: This study aimed to identify gaps, and address challenges in the literature on injuries among Iranian taekwondo athletes. To achieve this, the study reviewed research on taekwondo injuries among Iranian athletes, with a specific focus on the incidence rate of injuries, the most commonly injured body locations, the types of injuries, and other epidemiological indexes.Materials and Methods: To conduct the study, databases including "sid.ir", "Magiran", "Iran doc", "Google Scholar", "ScienceDirect", "Scopus", and "PubMed" were searched using keywords including "taekwondo", "taekwondo injury", "epidemiology", "injury rate", "Iranian taekwondo", "sport epidemiology" and "Iran epidemiology". Articles relevant to the subject published between 2005 and 2023 were selected for analysis, focusing specifically on studies related to the epidemiology of taekwondo injuries in Iranian athletes.Results: Total of 70 research were found. The analysis showed sprain and strain with 38.70% and bruises with 30.60% as the most reported types of injury, lower extremity injured mostly with the average of 33.12%.Conclusion: The gap of considering the injury type and severity was observed in most studies. The nature of injury and injury chronometry are of indexes paid less attention as well. Regard to the studies, injuries in the lower extremity are mostly occurred in Iranian taekwondo athletes. A study in epidemiology of taekwondo injuries included all epidemiological indexes in Iranian taekwondo athletes is necessary.
Effects of two selected resistance exercises and recreational sport activities on microRNA-148a expression and cardiometabolic risk factors of children with type 1 diabetes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background: Metabolic diseases such as type 1 diabetes is considered the most important threat factor for cardiovascular complaint. Although the pathological mechanisms underpinning the development of T1D are delicate to define, better understanding of the molecular aspects is most important to identify new remedial targets.Aim: Evaluating of the effect of two selected resistance and recreational sport activities on microRNA-148a expression and some biomarkers in children with type 1 diabetes.Materials and Methods: Twenty type 1 diabetic children were assigned randomly to resistance exercise (RE), (n=10, age=12.6 years), and recreational sport activities (RSA), (n=10, age=12.4 years) groups. Participants engaged in an 8-week exercise training, 3 sessions/week. The miR-148-a, HbA1c, glucose, insulin, and HOMA-IR levels have been assessed before and after exercise interventions.Results: Following the exercise interventions, the concentration of miR-148-a exhibited a non-significant increase in both groups. Nevertheless, no significant differences were noted in the reduction of insulin resistance or in the levels of insulin itself (P≤ 0.05). The level of HbA1c decreased but the cardio-respiratory endurance of subjects increased.Conclusion: Both the resistance and recreational sport activities were effective to improve in cardiorespiratory fitness, diabetic markers, and miR-148a changes that seem to be indicative of the pathological status of type 1 diabetic children.
تأثیر پرداخت تسهیلات بانکی بر تولید ناخالص داخلی با تأکید بر شاخص های نهادی مؤثر بر تولید: کاربردی از رویکرد خودرگرسیون برداری با وقفه های تعمیم یافته (ARDL)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه و توسعه سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
123 - 155
حوزههای تخصصی:
براساس داده های بانک مرکزی، سالانه به طور متوسط 27 درصد بر حجم نقدینگی اضافه شده و درصورتی که زمینه ساز تولید نشود، با ایجاد تقاضا منجر به تورم می شود. یکی از راهکارهای پیشنهادی در این شرایط، هدایت اعتبارات بانکی به سمت بخش های اقتصادی است که می تواند با تولید بیشتر همراه باشد؛ هرچند وجود تفاوت های نهادی در هر اقتصادی موجب می شود جهت و میزان اثرگذاری اعتبارت بانکی متفاوت باشد. باتوجه به اهمیت نقدینگی در ایجاد رشد و توسعه اقتصادی، هدف این مطالعه تحلیل سهم تسهیلات بخش های مختلف اقتصادی در تولید ناخالص داخلی با درنظرگرفتن شاخص های نهادی حقوق مالکیت و رقابت پذیری (انحصار) است. برای بررسی این موضوع از داده های دوره زمانی 1400-1352 و روش خودرگسیون با وقفه تعمیم یافته (ARDL) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، شاخص حقوق مالکیت و اشتغال در بخش تولید، مهم ترین نقش را دارند. در بلندمدت در بخش پرداخت تسهیلات بانکی، به ترتیب مانده تسهیلات پرداخت شده به بخش خدمات (و بازرگانی) و صنعت (و معدن) بیشترین تأثیر مثبت را در افزایش تولید داشته اند. همچنین، شاخص حقوق مالکیت، رابطه مثبت و شاخص انحصار، رابطه منفی با تولید داشته است. براساس نکات فوق انتظار می رود پرداخت تسهیلات بانکی به بخش های خدمات و صنعت با رعایت الزام به نبود انحصار و وجود رقابت پذیری نسبی در آن بخش ها، مورد توجه قرار گیرد.
نگرش اعضاء هیئت علمی و دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد نسبت به عملکرد آموزش مجازی در طول همه گیری کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: همه گیری کووید-19 تمام جنبه های زندگی از جمله نحوه ارائه خدمات آموزش عالی در سراسر جهان را تحت تاثیر قرار داده است. هدف این مطالعه ارزیابی نگرش اعضای هیئت علمی و دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد نسبت به عملکرد آموزش مجازی در طول همه گیری کووید-19 می باشد. روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی و از نوع مقطعی بود. تعداد 384 نفر از دانشجویان و 116 نفر از اعضاء هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد در سال تحصیلی 13400-1399 مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه های استانداردی بود که از طریق شبکه های اجتماعی برای اعضاء هیئت علمی و دانشجویان ارسال شد. قسمت سنجش نگرش دانشجویان دارای60 سوال و در 5 مقیاس و پرسشنامه اعضاء هیئت علمی دارای 23 سوال و در 7 مقیاس طراحی شده بود. یافته ها: نتایج نشان داد که اعضاء هیئت علمی درخصوص عملکرد آموزش مجازی، نگرش مناسبی (12/69 درصد) نسبت به "میزان پشتیبانی از دانشجو" گزارش دادند. اما نسبت به "محتوای برنامه آموزش مجازی" و "نرم افزار آموزش مجازی" نگرش امیدبخشی نداشتند. همچنین، دانشجویان نیز نگرش متوسطی نسبت به عملکرد آموزش مجازی داشتند؛ به طوری که بالاترین میانگین مربوط به مقیاس"علاقه به تداوم یادگیری الکترونیکی" و کمترین میانگین مربوط به مقیاس" قابلیت کاربرد" بود. نتیجه گیری: جهت ارتقاء عملکرد آموزش مجازی، توسعه زیرساخت های لازم مانند توسعه شبکه سراسری اینترنت و افزایش پهنای باند، تولید نرم افزارهای آموزشی تعامل محور و استفاده از تجارب کسب شده در این مدت و همچنین برگزاری دوره ها و کارگاه های آموزشی مستمر برای اعضاء هیئت علمی و دانشجویان ضروری به نظر می رسد.
Comprehension and Processing Strategies: A Profile of Male and Female Graduate Learner’s in Foreign Language Learning (FLL)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The following paper was designed to focus on how learners’ process different communication inputs (Listening, Speaking, Reading and Writing) and secondly, how gender differences play a significant role in this process. However, materials and instruction methods must also affect individual responses to given tasks. A study on these issues will necessitate the development of gender sensitive instructional materials with a special focus on improving individual comprehension strategies. First year graduate students with English as a compulsory subject of the two selected institutions were taken for our study. In this paper we have reported the differences between the male and female attitudes of the learners and their beliefs in acquiring LSRW skills for learning English as a foreign language (EFL). Survey questionnaires (through Google forms) and interview questions were designed. One sample T-test and paired sample test were taken whereas, interview question responses were analysed to validate the data. The findings revealed that average responses regarding the difficulty of listening skills are statistically significant and correlation between male students learning listening skills are better in the collaborative learning environment whereas the female students depict a positive and moderate correlation for the same. However, it is also found that there is no significant difference between the overall performance of female and male students and the implications have been discussed in the paper.
بررسی پیشایندها و پیامدهای دوره های برخط آزاد انبوه(موک) بر توسعل حرفه ای دانشجو معلّمان آموزش ابتدایی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش، به بررسی تأثیر دوره های برخط آزاد انبوه(موک ها) بر توسعه حرفه ای دانشجومعلّمان در برنامه آموزش ابتداییِ دانشگاه ِفرهنگیان می پردازد. موک ها به عنوان ابزاری نوین در یادگیری، ظرفیّت قابل توجّهی برای ارتقای مهارت ها و دانش معلّمان آینده دارند. روش ها: این پژوهش، از نوع کاربردی و با رویکرد کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شده است. داده ها، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 16 نفر از متخصّصان و استادان آموزش عالی جمع آوری و نمونه گیری به صورت هدفمند و با کمک تکنیک گلوله برفی انجام گرفت و فرایند جمع آوری داده ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. یافته ها: یافته ها نشان داد، پیشایندهای مؤثّر بر موفقیّت دوره های موک شامل عوامل محیطی، سیستم های یادگیری، مدیریّت محتوا، استانداردسازی و تعامل هستند. همچنین، چهار پیامد اصلی برای بهبود آموزش شناسایی شد: افزایش ارتباطات بین المللی، برنامه ریزی مؤثّر درسی، تقویّت زیرساخت های اجتماعی_فرهنگی و توسعه برنامه ریزی استراتژیک. نتیجه گیری: دوره های موک، نقش حیاتی در توسعه حرفه ای دانشجومعلّمان دارند و می توانند، فرصتی برای بهبود روش های تدریس، تبادل دانش و آگاهی فرهنگی فراهم آورند. با رعایت استانداردهای مناسب در محتوا، تعامل و پشتیبانی، این دوره ها می توانند، به طور مؤثّر کیفیّت آموزش دانشجومعلّمان را ارتقا دهند.
ادراک انگاره های معلمان و والدین از چالش های آموزش قرآن پایه اول ابتدایی شهر یزد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه انگاره های معلمان و والدین از چالش های آموزش قرآن پایه اول ابتدایی در سال تحصیلی 1401 1402، و رویکرد آن کیفی و به روش (پدیدار شناسی) بود. گروه هدف شامل والدین و معلمان شهر یزد بود که با روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور، هفده معلم و چهار نفر از والدین دانش آموزان در پژوهش مشارکت داشتند. نمونه گیری تا مرحله اشباع نظری داده ها ادامه یافت. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود. داده ها به روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شدند. در روند کدگذاری اولیه، تعداد 212 کد زنده به دست آمد که در فرایند فروکاهی به 103 کد تبدیل شدند و درنهایت چالش های احصاشده در قالب چهار مضمون اصلی و نوزده مضمون فرعی طبقه بندی شدند. چالش های مربوط به طراحی و تدوین کتاب قرآن با هشت مضمون فرعی، نواقص در اجرای برنامه درسی قرآن با پنج مضمون فرعی، چالش های حاصل از ماهیت ماده درسی قرآن با سه مضمون فرعی، و چالش های اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی با سه مضمون فرعی احصا شدند. درنتیجه رفع چالش های مربوط به گسترش فرهنگ قرآنی در جامعه، نیازمند مشارکت سایر نهادهای فرهنگی و هم افزایی دیگر دستگاه های حکومتی است.
کاوش کیفی در مؤلفه های هوشمندسازی آمیخته بازاریابی جهت توسعه ورزش های غیررایج
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
275 - 290
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف واکاوی مفهومی و طراحی مدل نظری آمیخته بازاریابی در راستای ارتقای جایگاه ورزش های غیررایج، بر مبنای رویکرد کیفی و داده بنیاد انجام شد. به منظور دستیابی به درکی ژرف از پویایی های بازاریابی در این حوزه، از مصاحبه های نیمه ساخت یافته با خبرگان دانشگاهی و مدیران میانی در حوزه بازاریابی ورزشی بهره گیری شد. داده های گردآوری شده به روش تحلیل مضمون و طی فرآیند کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی)، به استخراج ده مقوله ی مفهومی منجر گردید که شامل راهبردهای بومی سازی شده در بازاریابی ورزشی، نقش ساختاریافته رسانه های دیجیتال، ظرفیت سازی برای کنش های فرامرزی، روایت پردازی تبلیغاتی، موانع نهادی و فرهنگی، الگوهای تفکیک شده تحلیل بازار هدف، ظرفیت های آموزشی در فضای بازاریابی، ضعف زیرساختی و در نهایت، چالش های نگرشی و ارزش محور در پذیرش عمومی ورزش های خاص می باشد.فرایند نظریه پردازی، به شکل گیری مدلی اولیه انجامید که در آن، تعامل میان مؤلفه های زمینه ای، مداخله گر و راهبردی در بستری علی، مسیرهای احتمالی کنش بازاریابی را ترسیم می کند. یافته ها حاکی از آن است که بازاریابی ورزش های غیررایج نیازمند نگاهی فراتر از ابزارهای کلاسیک، و مستلزم درک تحلیلی از نظام باورها، ارزش ها و ظرفیت های رسانه ای نوین است. از منظر مشارکت کنندگان، نبود انسجام نهادی، ضعف در تولید محتوا و فقر روایت گری فرهنگی، از موانع محوری در مسیر گسترش این ورزش ها تلقی می شود.پژوهش حاضر با تأکید بر بازنگری انتقادی در نظام های مرسوم بازاریابی ورزشی، توصیه می کند که هرگونه مداخله ی توسعه ای در این حوزه، باید بر مبنای شناخت عمیق اجتماعی فرهنگی، طراحی مدل های ارتباطی هوشمند و فعال سازی ذینفعان چندسطحی بازتعریف گردد. این مطالعه، ضمن ترسیم نقشه ای ابتدایی از مدل آمیخته بازاریابی متناسب با اقتضائات ورزش های خاص، بستری را برای توسعه مطالعات آینده در قالب پارادایم کیفی و بومی شده فراهم می آورد.
پیش بینی روند شاخص کل با استفاده از شبکه های عصبی هیبریدی با تمرکز بر استخراج ویژگی مقیاس زمانی چندگانه در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
85 - 113
حوزههای تخصصی:
هدف: پیش بینی آینده در حوزه سرمایه گذاری اهمیت زیادی دارد؛ زیرا به سرمایه گذاران کمک می کند تا تصمیم های بهتری اتخاذ کنند و ریسک های خود را کاهش دهند. در این راستا با بهبود قدرت مدل های پیش بینی، می توان به بازدهی های بهتری در بازار دست یافت. با این حال، پیش بینی بازار سهام به دلیل نوسان قیمت ها و عدم قطعیت، دغدغه بزرگی است. به طور کلی، پیش بینی دقیق حرکت سهام بسیار دشوار است و بسیاری از پژوهشگران به بررسی روش هایی می پردازند که فقط جهت حرکت سهام را پیش بینی می کنند. از جمله این روش ها، می توان به گشت تصادفی، پروبیت و لاجیت اشاره کرد. روش های جدیدتری مانند ماشین بردار پشتیبان، الگوریتم نزدیک ترین همسایگی و شبکه عصبی مصنوعی، برای بهبود پیش بینی آینده معرفی شده اند. به علت اهمیت پیش بینی روند بازارهای مالی برای پژوهشگران و سرمایه گذاران، این پژوهش با هدف پیش بینی روند شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از یک شبکه عصبی هیبریدی با تمرکز بر استخراج ویژگی مقیاس زمانی چندگانه انجام شده است. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی قدرت پیش بینی روش معرفی شده و مقایسه آن با روش های رقیب است.روش: در این پژوهش، از یک شبکه عصبی هیبریدی که شامل شبکه عصبی کانولوشن (CNN) برای استخراج ویژگی ها و سه شبکه عصبی حافظه طولانی کوتاه مدت (LSTM) برای یادگیری وابستگی های زمانی است، استفاده شده است. داده های استفاده شده، مقادیر روزانه شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران از سال ۱۳۷۷ تا ۱۴۰۱ بود که پس از جمع آوری و نرمال سازی، به دو بخش آموزش و اعتبارسنجی تقسیم شد. این شبکه عصبی هیبریدی با بهره گیری از ویژگی مقیاس زمانی چندگانه، تلاش می کند تا پیش بینی دقیقی از روند شاخص ارائه دهد. همچنین، از روش های مهندسی استخراج برای بهبود دقت این شبکه ها استفاده شده که عبارت است از: ترکیب شبکه های عصبی مختلف در یک شبکه جامع.یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که مدل شبکه عصبی هیبریدی پیشنهادی که ترکیبی از شبکه های عصبی CNN و LSTM است، برای پیش بینی شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران توانایی کافی را ندارد. دقت این مدل در مقیاس های زمانی هفتگی و ماهانه، کمتر از مدل های رقیب بود. در مقابل، مدل شبکه عصبی CNN که به عنوان یکی از مدل های رقیب بررسی شد، عملکرد بهتری داشت و توانست نتایج دقیق تری در پیش بینی شاخص کل بورس ارائه دهد. این نتایج با مطالعات قبلی که موفقیت مدل های هیبریدی در پیش بینی بازارهای مختلف را نشان داده بودند، در تضاد است.نتیجه گیری: مدل شبکه عصبی هیبریدی پیشنهادی نتوانست شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران را به درستی پیش بینی کند؛ در حالی که مدل CNN به تنهایی نتایج بهتری ارائه داد. این یافته ها نشان می دهد که شبکه های عصبی ساده تر، مانند CNN، ممکن است در مواردی عملکرد بهتری داشته باشند. برای پژوهش های آتی، پیشنهاد می شود با تغییر داده های روزانه به داده های بین روزی (مانند داده های دقیقه ای)، مدل شبکه عصبی هیبریدی مبتنی بر استخراج ویژگی زمانی چندگانه بار دیگر بررسی شود. همچنین، استفاده از شاخص های بیشتری مانند مقادیر آغازین، حجم، حداقل، حداکثر، میانگین متحرک و شاخص قدرت نسبی، می تواند بهبود دقت مدل های پیش بینی را به همراه داشته باشد.
حفاظت از اشخاص در بیماری های همه گیر با رویکردی بر فقه و حقوق بشر
منبع:
پژوهش های فقهی حقوق بشر دوره ۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
68 - 88
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نهاد دولت به عنوان نگهبان نظم عمومی و تأمین امنیت اشخاص جایگاه ویژه ای در نظام های حقوقی-سیاسی دارد. هدف از پژوهش حاضر تبیین تعهدات دولت ها در موارد شیوع بیماری های همه گیر در چهارچوب فقه، حقوق ایران و اسناد بین المللی می باشد.
مواد و روش ها: این تحقیق از نوع نظری بوده روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی می باشد و روش جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است.
ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: تعهد دولت ها به حفاظت از اشخاص در موارد شیوع بیماری های همه گیر بر مبنای اصول حاکمیت در همه نظام های حقوقی داخلی و نیز هنجارهای عرفی نظام حقوق بشر بین المللی مورد پذیرش قرار گرفته است. برخی از اصول و قواعد مبنایی فقه امامیه نیز تعهد مزبور را ایجاب می نماید.
نتیجه : تعهد دولت ها به حفاظت از اشخاص در موارد شیوع بیماری های واگیردار در چهارچوب فقه امامیه و حقوق داخلی ایران واجد ضمانت اجرا می باشد؛ در چهارچوب حقوق بین الملل مسئولیت خاص برای دولت در این ارتباط در نظر گرفته نشده است؛ بلکه باید به قواعد عمومی و عرفی نظام مسئولیت بین المللی مراجعه نمود.
عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی شهروندان در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم، مطالعه موردی:(استان کردستان و سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۱۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
11 - 34
حوزههای تخصصی:
به دلیل نقش مهم انتخابات و به خصوص انتخابات ریاست جمهوری در جامعه شناخت ، ارزیابی، و ترسیم عوامل تاثیر گذار بر انتخابات ریاست جمهوری از اهمیت فوق العاده ای برخوردار می باشد. در این پژوهش هدف اصلی بررسی و شناسایی عوامل تأثیر گذار بر مشارکت سیاسی انتخاباتی ریاست جمهوری سیزدهم است. تحقیق حاظر از لحاظ رویکردی؛ کمی و از نظر راهبردی و گردآوری داده ها، همبستگی و توصیفی از نوع پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها مطالعات کتابخانه ای و میدانی و پرسشنامه به صورت محقق ساخته طراحی گردیده و جامعه آماری پژوهش شامل سیاست مداران،اساتید دانشگاه و دانشجویان سیاسی اجتماعی و حجم نمونه 100 نفر بوده که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند برای برآورد روایی از نظر صاحب نظران و برای پایای ابزار آلفای کرونباخ استفاده به عمل آمد. در این پژوهش چهار عامل؛اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و مذهبی عوامل تشکیل دهنده تآثیر گذار در انتخابات هستند.نتایج ارزیابی ضریب آلفای کرونباخ نشان داد همه ی متغیرهای پژوهش آلفای بالای 7/0 دارند.همچنین برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیات از نرم افزار SPSS 23استفاده گردید.یافته ها نشان داد باتوجه به نتایج آزمون فریدمن و میانگین عوامل مورد بررسی پیرامون عوامل موثر در مشارکت سیاسی انتخاباتی ،از دیدگاه پاسخگویان عامل اقتصادی (57/3) مهم ترین عامل در مشارکت است. پس از آن عامل اجتماعی (77/2) از عوامل تاثیر گذار بر مشارکت سیاسی محسوب می شود. از دیدگاه پاسخگویان عامل مذهبی (20/1) کمترین تآثیر را درمشارکت سیاسی دارد.